حافظ با امروز |
است خويشتن مبتلاي دل تو زلف دام به |
است خويشتن سزاي اينش كه غمزه به بكش |
ما خاطر مراد برآيد دست ز گرت |
است خويشتن جاي به خيري كه باش دست به |
|
شناسنامه
هوا وضع بيني پيش
هنر هفت از كوتاه
گو و گفت
از بعد به بايد كتاب مميزي:دولت سخنگوي
شود موكول انتشار
محيطزيست جشنواره جايزه برنده "قنات"
اسلواكي
اتحاديه از نجفي محمدعلي انتقاد
ايران فيلم تهيهكنندگان
"كافي" در لوپز جنيفر
يادگار جشنواره ديگر نگاهي بخش فيلمهاي
شد اعلام
كرد غافلگير را همه كلفتها نمايش
فروش پيشتاز همچنان ترانه ،
ما جامعه در فرهنگ:فاروقي حيدري رامين
دارد تزئيني جنبه
گنجينه
شناسنامه
هوا وضع بيني پيش
هنر هفت از كوتاه
درگذشت طنزنويس و نويسنده خسروشاهاني
سرطان براثر جمعه روز مطبوعات پيشكسوتان از و طنزنويس نويسنده ، شاهاني خسرو
.گفت وداع را فاني دار
به جان خود مسكوني منزل در داشت ، سال فوت 73 هنگام كه شاهاني مرحوم
با گفتوگو در مرحوم آن فرزندان از يكي شاهاني وحيد.كرد تسليم جانآفرين
بيماري بستر در سرطان بيماري تشديد خاطر به پيش ماه سه از پدرم:گفت ايرنا
از يكي در سرطان بيماري خاطر به سال 73 در شاهاني خسرو مرحوم.بود قرارگرفته
.بود شده جراحي و بستري تهران بيمارستانهاي
جاي به ادبي مقالههاي زيادي تعداد و طنز زمينه در اثر شاهاني 25 مرحوم از
مسئوليت و كنكاش مجله تحريريه مديريت بيماري تشديد از پيش وي.است مانده
.است داشته عهده بر را آتيه هفتگي نشريه چون و چند صفحه
در واقع نويسندگان كوي محل از شنبه صبح هشت ساعت قديمي طنزنويس اين پيكر
.شد تشييع زهرا بهشت سمت به آزمايش پل جنب- شهرآرا خيابان
فلسطين براي "زيتون زخم" همايش
با زيتون زخم همايش:گفت تهران شهرداري هنري فرهنگي سازمان ادبي كانونهاي مسئول
.ميشود برگزار هنر فرهنگسراي در ارديبهشت روز 24 فلسطين انتفاضه از حمايت هدف
موسيقي ، اجراي قصهنويسي ، شعرخواني ، بخشهاي داراي همايش اين قزوه عليرضا گفته به
فلسطين ، كشورهاي برجسته نويسندگان و شعرا آن در و است كاريكاتور و نقاشي نمايشگاه
آثار قرائت به ايراني شعراي همچنين و پاكستان عراق ، مصر ، افغانستان ، لبنان ، سوريه ،
.ميپردازند خود
مقدس دفاع جشنواره عروسكي نمايشهاي
مقدس دفاع تئاتر سراسري جشنواره نهمين عروسكي بخش در شركت براي نمايش عنوان شش
.شد برگزيده
"نرگس گل راز" اشرفيه ، آستانه از جلالي مزاري صادق كارگرداني به "شد ممنوع انفجار"
صديق يعقوب كارگرداني به "گلدون و گل" و گرگان از چوپاننژاد فريبا كارگرداني به
خاطرات" تنكابن ، از ياري غلامرضا كارگرداني به "سبز كلاغهاي" تبريز ، از جمالي
كارگرداني به "جنگ از خاطره چهار" و تهران از روشن روشنك كارگرداني به "بيكفن
.درميآيد اجرا به جشنواره اين در تهران از گودرزي نيما
مقدس دفاع تئاتر جشنواره در خياباني نمايش دوازده
مقدس دفاع تئاتر سراسري جشنواره نهمين در شركت براي خياباني نمايش عنوان دوازده
.شد پذيرفته
"پهلوان هميشه" حيدريه ، تربت از اكبرزاده احمد كارگرداني به "انتظار يك نيمكت دو"
حاجتپور حسن كارگرداني به "بده توخيابون" و قوچان از كاظميان عباس كارگرداني به
.هستند جشنواره اين به راهيافته خياباني نمايشهاي جمله از شاهينشهر از
نيمتاج كارگرداني به "جنوب قطار" خدام ، خداداد كارگرداني به "تماس در" همچنين
پيام كارگرداني به "من سراي" وطندوست ، علي كارگرداني به "رفته ياد از" پزشكپور ،
كارگرداني به "نقل در نقل" و كاشفآذر سيامك كارگرداني به "بياد اون وقتي" عزيزي ،
راه خياباني تئاتر جشنواره به كه هستند خياباني نمايشهاي ديگر از قهرماني اكبر
.يافتهاند
گو و گفت
ميكند زندگي حاشيه در معترض :كيميايي مسعود
رفتيد؟ رماننويسي سراغ به چرا.آمديد ميدان به رمان يك با سكوت مدتي از پس شما *
و كردم شروع را شيشهاي جسدهاي نوشتن سال 75.بود فيلمسازي در وقفه و سكوت اين -
.شد تمام سال پنج در
بوديد؟ كرده فكر شخصيتها و ساختمان قالب ، روي قبلا *
نوشتن شوق اما.نداشتم نوشته اين از منظري يا پيشفكري جدولي ، داستاني ، هيچ !نه -
آدم و ميرفت جلوتر هرآنچه.نوشتم صفحه صبح 40 تا شب نشستميك.داشتم شدت به را
و خريدم تابلويي.زبان يك و طبقه يك ميشد و ميكرد پيدا شناسنامه هرآدمي ميآمد ،
به و نوشتم هم را مرگشان و تولد سال و كوچك چهارگوش كاغذهاي به نوشتم را آدمها
شده متلاشي كلي به حافظهام وضع كه خصوصا.نميگشتم آدمها دنبال حالا.زدم تابلو
.بود
نورپردازي ، حتي.ميماند سينمايي شده دكوپاژ فيلمنامه يك به رمان اين*
شما با اينها.ميخورد چشم به آن در...و بازيگري دستور چهرهپردازي ، صحنهآرايي ،
باشيد؟ نزديك سينما به خواستهايد عمدا يا ميآيد سينما از
حسي هر كه دارم را اعتقاد اين.است ديگر حافظههاي از بيشتر من در چشم حافظه -
بينايي از مستقل چشايي حافظه).است ديگري با جدار داراي و مستقل حافظهاي داراي
در ميساختند يا و داشتند منظر كه درسهايي حتي مدرسه و كودكي در (...و است
كجاي كه تابستانها در عصر آفتاب خط خانهها ، در رنگ.ميماند بيشتر حافظهام
حادثه در حادثه هرآنچه..ميافتاد كوچه سر در كاتوزيان نقاشي كارگاه پيادهروي
.ميكرد كلافهام كه آن تاميماند جدا حافظهام در ميآمد ،
.شد سينما و خيال تصوير ، مرور به اينها و *
كه كرد پيدا "نسب و اصل" نگاه ، "ديدن" اساس و پايه شد نوجواني و كودكي در سينما -
يك و ميشد درهم سينما ، از بيرون و بود زندگي در هرآنچه و سينما اين.بود سينما
اسبم و نميرسيدم خودم به اگر و ميشدند "واقعيت" كه ميساخت خيال و رويا كابوس ،
.ميبرد جنونم به - ميگويم راست شد ، مي "رها" دشت اين در
.نيامد جنون و ريختيد سينما برپرده بود خيال در هرچه پس *
تا سال 68 اينكه تا.بودند فهميده را آن نزديكان و دوستان فقط كه آمد لكنت ولي -
.بود مانده زنده من در جواني خاطره ولي نميداشت نگه را چيزي هيچ حافظهام ديگر 70
.بود من در خانه از بيرون زندگي همه و خيابانها تهران ، كوچههاي حالا
نادري ، مثل داشت زياد سينما كه آنجا ويژه به محلهها بعضي به عميق دلبستگي آن و *
...ميگذشت سرگذرها در كه قصههايي و لالهزار
وجب به وجب.بود سينما در فقط داشت حركت و ميرفت راه تصويري اگر سالها آن در -
شكل را ، حوادث و تاريخ ميكرد ، هم ديگري كار - سينما اين - گذشت ما زندگي سينما در
ميدادند نشان فيلمها اول در كه اخبار همان در حتي را آدمها لباس و خيابانها
سينما فقط دنيا اما نبود ، لالهزار فقط دنيا...جشن كودتا ، شورش ، مد ، (موويتون)
با داشت قصهگو حركتهاي كرسي ، قصههاي زمستاني ، قصههاي در...لالهزار و بود
مرد و باران گرگي ، ايستاده در پاشنه در گرفتن ، آتش صورت ، حركت.ميشد "قاطي" سينما
تمام با ارسلان امير طلوع بعد و مظلوم جوان مرد به عشق و زن بدجنس ، كوتوله
...ميافتد راه به غوغايي و ولوله چه برسد آن به كامپيوتر دست اگر كه جادوهايش
رمان همين و شما آثار در سرد اسلحه يا تيغ عام تعريف در و چاقو بهويژه و اسلحه *
.عادت يك يا است نماد يك ايندارد حضور هم
زندگي حاشيه در اينكه دليل به معترض انسانميكند زندگي حاشيه در معترض انسان-
.است اجتماعي و جمعي بيشتر حاشيهنشين ، انسان اعتراض.است همخوتر اعتراض به ميكند ،
به تعارضاتش در اگر هم حاشيهنشين انسان.رانده حاشيهاش به اجاره و برق و نان
سلاح ، دادن نشان در هم و است ارزان هم او سلاحميرود سلاح سوي به شود بازنده شكلي
قبضه در سلاح شيشهاي ، جسدهاي در اما.مينشيند اعتراض جاي سلاح.نمايش از مراسمي
.دارند قبيلهاي خصلت طبقات ، هنوز.ميگيرد انساني شكل طبقه ،
نشان وسترن ژانر خصوصا و آمريكا كلاسيك سينماي به وافري دلبستگي آثارتان در شما *
چرا؟.ميدهيد
سالن سينما ، مدرسه.نبود سينمايي مدرسه.ميگيرد استادش از تاثير خوب ، شاگرد -
نقادان ، عمر فيلم ده در هم هنوز سالها همان فيلمهاي هم فيلمها.بود سينما
در انسان نقش.آموختيم فيلمها همان و سينما همان از ما...هست وسترن چندتايي
هنر ميكرد تلاش سالها آن سينماي اينكه و است انسان از بخشي كه طبيعت و زندگي
و روزنامه و تئاتر و سينما و سياست و عشقها و بود آن خيابانها.بماند و بشود
تاثير هنرمند.ميآموختيم آنها از بايد كه بود همانهايي هم ، شعر و ادبيات
.ميماند مستقل ولي ميگيرد
...كه هم شايعات بازار و نميسازيد؟ فيلم چرا*
، شيوه هر به و ساختن فيلم در من.ميگذرد من گفتن "كات" آخرين از سال سه بله -
كه بود تصميمهايم در حتي.است شده چنين حال.داشتم عادت ساختن سال در فيلم يك
اگر داشتهام سعي كه اطرافم در دوستانه ، و كوچك خشونتهاي اين ازنكنم مصاحبه
دوستت را شايعه بحران - هستم دلگير..بوزانم آنها به رفاقتها در دارم خنك نسيمي
.بگذريم است خصوصي آقا نه...دروغ لبخندهاي اين از.ميسازد
رستمي احمد:از گفتگو
از بعد به بايد كتاب مميزي:دولت سخنگوي
شود موكول انتشار
كاركرد مهمترين ميكند ، ياد آنها از پنهان دستهاي صاحبان عنوان به خاتمي كه كساني
دادهاند نشان مطبوعات و فرهنگ نشر ، عرصه در را خود
فرهنگي انديشه حاصل دهيم اجازه بايد:گفت دولت هيات سخنگوي رمضانزاده عبدالله
كه الكترونيك نشر و ارتباطات گستردگي با جديد دنياي درشود واقع مردم قضاوت مورد
منابعي سراغ به مردم كنيم محدود را جامعه اگر است ، دسترسي قابل خانوادهها همه در
.نميگيرند نظر در را ما ملي مصالح كه ميروند
كتاب بينالمللي نمايشگاه پانزدهمين خبري ستاد با گفتوگو در دولت هيات سخنگوي
بالايي شعور و فرهنگ داراي مردم معتقديم اگر:گفت كتاب مميزي بحث پيرامون تهران
هستند ، فرهيختگان از مينويسند كه آنان از 99درصد بيش كه باشيم باور اين بر و هستند
.كنيم ايجاد مانع جامعه همه براي احتمالي يكدرصد خاطر به نبايد
.شود موكول انتشار از پس به بايد كتاب مميزي:افزود وي
آنها از پنهان دستهاي صاحبان عنوان به خاتمي كه كساني دولت ، هيات سخنگوي گفته به
.دادهاند نشان مطبوعات و فرهنگ نشر ، عرصه در را خود كاركرد مهمترين ميكند ، ياد
وضع شديدترين به باشد ذائقهشان و ميل برخلاف هرچه با گروهي:افزود رمضانزاده
تفكرات است كرده اشاره آنها به خاتمي آقاي كه افراد اين.ميكنند برخورد
كه فرهنگي باز فضاي شعارهاي و امام انديشههاي با اساسا كه دارند متحجرانهاي
.ندارند همخواني گرفته ، شكل آن پايه بر انقلاب
تفكرات ارائه جرات امام حياتحضرت دوره در افراد اين:افزود وزيران سخنگويهيات
همه به تهديد زور به را خطرناك انديشههاي اين ميخواهند امروز اما نداشتند را خود
.دهند سرايت كشور
محيطزيست جشنواره جايزه برنده "قنات"
اسلواكي
"ماير لرد" جايزه برنده "بقاييان عبدالحميد" كارگرداني به "قنات" ايراني فيلم
.شد اسلواكي محيطزيست فيلم جشنواره
تحويل اسلواكي محيطزيست وزير سوي از "ازولن" كاخ در تقدير لوح همراه به جايزه اين
.شد اسلواكي اكروديته و اتريش در ايران سفير "رحيمپور ابراهيم"
اتحاديه از نجفي محمدعلي انتقاد
ايران فيلم تهيهكنندگان
.است نداشته سينمايي اصناف كل درخصوص مناسبي عملكرد تهيهكنندگان اتحاديه
اتحاديه عملكرد درباره مطلب اين بيان با كارگردانان كانون سخنگوي نجفي ، محمدعلي
خود درون در بايد "اتفاق" من ، نظر به:گفت ايسنا به اخير دوران در تهيهكنندگان
درنظر ضمن ميباشند ، نيز كارگردان كه تهيهكنندگان از عدهاي و بيفتد اتحاديه
.بگيرند نظر در نيز را انديشه و هنر مسئله سينما ، صنعت گرفتن
شده توجه مسئله اين به خوب خيلي امسال:گفت و كرد اشاره سياستگذاري دفترچه به وي
تصميم فيلم نمايش درخصوص سينما خانه و سينماداران انجمن و اتحاديه نماينده كه بود
گرفته درنظر ايران سينمايي وكلا اقتصادي و فرهنگي منافع تمام نتيجه ، در بگيرند ،
.ميشود
به فيلمها غيراكران حقوق تضمين دفترچه ، طبق بر امسال ، :گفت ادامه در نجفي محمدعلي
.است افتاده سينمايي صنوف كمك با و دولت عهده
درنظر را ملي سينماي شرايط اتحاديه ، اگر:گفت پايان در كارگردانان كانون سخنگوي
.ميشود تامين ملي سينماي منافع خاص ، تهيهكننده يا فيلم يك نه و بگيرد
"كافي" در لوپز جنيفر
"كافي" در لوپز.ميشود ظاهر آپتد مايكل كارگرداني به مهيج فيلمي در لوپز جنيفر
ازدواج پيمان او با و يافته را روياهايش مرد كرده گمان كه ميكند بازي را زني نقش
.است داشته را فريبش قصد مرد ميشود متوجه زود خيلي وليميبندد
درمييابد اينكه تا ميگزيند ، دوري مرد از درماندگي و سعي مدتي از پس بنابراين
.است قتل كند ، اختيار ميتواند كه راهي تنها
آن در و درميآيد نمايش به نقرهاي پرده بر جاري ميلادي ماه اواخر از "كافي"
.ميكنند نقش ايفاي فاترمن دن و مادرا روبن لوئيس ، ژوليت كمپبل ، بيل چون بازيگراني
يادگار جشنواره ديگر نگاهي بخش فيلمهاي
شد اعلام
و فرهنگي ميراث به متفاوت نگاهي با كه ايراني فيلمسازان اخير دهه مستند فيلم 12
"يادگار" فرهنگي ميراث فيلم جشنواره "ديگر نگاهي" بخش در پرداختهاند ، ايران تمدن
.ميآيد در نمايش به
در خانهاي" اصلاني ، رضا محمد ساخته "چيغ" فيلمهاي جشنواره ، خبري ستاد گزارش به
"ايل يك خانه يك يموت" رئيسيان ، عليرضا ساخته "ري ملك" حقيقي ، ابراهيم ساخته "سنار
حاضر فيلم عناوين 12 جمله از پتگر ماني ساخته "سوزن و نخ" و فدائيان فرشاد ساخته
.هستند جشنواره اين در
فاروقي ، حيدري رامين ساخته "گره" ميتوان جشنواره اين در حاضر فيلمهاي ديگر از
پر آواز قصه" شاملي ، مرتضي ساخته "نمكي مرد" قاسمي ، علي ساخته "شوال 1030 چهارم"
"سيراف" محمدي ، بابك ساخته "سليمان تخت در عاشقي" اصلاني ، امين ساخته "جبرئيل
.برد نام نژادرا بهرامي رضا ساخته "اردشير براي قبري سنگ" و صافي حسين سيد ساخته
به كشورمان جوان فيلمسازان كنار در آشنا نام مستندسازان "ديگر نگاهي" بخش در
اثر يك به ارزنده جوايز همراه به جشنواره تنديس نيز پايان در كه ميپردازند رقابت
.گرفت خواهد تعلق فرهنگي ميراث سازمان برگزيده
كرد غافلگير را همه كلفتها نمايش
مشهور نمايشنامههاي از يكي ميزبان اخير هفتههاي در شهر تئاتر مجموعه
.است "ژنه ژان" اثر فرانسوي
علي كارگرداني و طراحي به "كلفتها" عنوان با كه نمايش اين ايرنا گزارش به
مورد شهر تئاتر مجموعه در اجرا هفته دو از پس رفته ، صحنه روي به رفيعي
.است گرفته قرار نمايش هنر دوستداران از بسياري توجه
از زيادي تعداد ميزبان شب هر نمايش ، اين اجراي زمان در چهارسو سالن
.است بوده علاقهمندان
زنان از تن سه خواه نشاط فرزانه و رضوي سهيلا طلوعي ، شبنم نمايش اين در
هنرنمايي به "دي تئاتر" گروه از ايران امروز تئاتر عرصه فعال بازيگر
.ميپردازند
خانواده يك در كه است سولانژ و كلر نام به خواهر دو داستان "كلفتها"
"خانم" تحقير و توهين مورد دايم كه خواهر دو اينمشغولند كلفتي به فرانسوي
.هستند روبهرو شيرواني زير اتاقك در ظلمت در هميشه زندگي يك با دارند ، قرار
بازي اين طول در و ميزنند دست بازي يك به خانم غياب در شب هر دو ، اين
.ميشود خانم جايگزين كلر
به خانه خانم به را خود نفرت و كينه تمام بازي اين طريق از "كلفتها"
.ميكنند منتقل تماشاچي
جامي با را خانم ميگيرند تصميم سولانژ و كلر نفرت ، اين تشديد و تداوم با
.ميشوند خودكشته سرانجام و نميشوند موفق كار دراين ولي بكشند زهر به آغشته
تسكين براي عداوت و دشمني كينه ، تقبيح:گفت نمايش اين كارگردان رفيعي علي
.است كلفتها نمايشنامه محورهاي مهمترين از بشري آلام دادن
ژنه و نيست كلفتها اجتماعي موقعيت از دفاع در "كلفتها" تئاتر:كرد تاكيد وي
:افزود كارگردان اين.ميكند اشاره مساله اين به دفعات به اثر نويسنده
نماد خانم شخصيت كه همانگونه هستند مردم از واقعنماداقشاري در "كلفتها"
.است غرب جامعه از ديگري قشر
:گفت و توصيفكرد فرانسه كشور مرزهاي از فراتر و جهاني را ژنه اثر اين رفيعي
مطرح را مسايلي و است داده قرار مخاطب را بشريت تمام نوابغي چنين آثار
جنبههاي به توجه با نمايشنامه اين:افرود وي.هستند شمول جهان كه ميكند
قوي آنان كلامي بيان اندازه به بازيگران فيزيكي بيان كه ميطلبد آن متعدد
.باشد
مداوم صورت به نمايش اين بازيگران با ماه سه مدت كه شد يادآور رفيعي
عوامل ديگر و بازيگران از را زيادي انرژي كار اين كه است داشته تمرين
.گرفت تئاتر
جستجو و تحقيق در خاص جذابيتي مخاطب ، رضايت بر علاوه نمايش اين:گفت وي
به دستاندركار عوامل براي را تكنيك يك اعماق به رفتن و زمينهبازيگري در
.داشت همراه
نمايش هنر عرصه در ناب اثر يك را "كلفتها" نيز كلر نقش بازيگر طلوعي شبنم
.دانست
گروه همه نمايش اين اجراي ابتداي در:گفت نمايش اين اجراي مورد در وي ،
نمايشقطعا اين چون باشند پر سالن يك انتظار در نبايد اصلا كه بودند مطمئن
اثر ذاتي جذابيتهاي خاطر به نمايش انتظار ، اين رغم به ولي دارد خاص مخاطب
.شد رو روبه عمومي استقبال با
فروش پيشتاز همچنان ترانه ،
در نمايش روز از 37 پس صدرعاملي رسول ساخته "دارم سال ترانه 15 من" سينمايي فيلم
فيلمهاي صدر در همچنان ريال ، ميليون و 430 ميليارد دو فروش با تهران ، سينماي 19
.دارد قرار اكران فصل اين
ريال ميليون ده و ميليارد دو با الوند سيروس ساخته "مزاحم" فيلم ايرنا ، گزارش به
و نهصد و ميليارد يك با جيراني فريدون ساخته "آخر شام" فيلم و دوم رتبه در فروش
.گرفتهاند قرار سوم رتبه در فروش ريال ميليون هشتاد
سينما ، 510 در 9 نمايش روز از 37 پس نيز ملاقليپور رسول ساخته "سمي قارچ" فيلم
.است داشته فروش ريال ميليون
ما جامعه در فرهنگ:فاروقي حيدري رامين
دارد تزئيني جنبه
.ميكند وادار بيشتر هرچه مراقبه و تحقيق دقت ، به را فيلمساز مستند سينماي
ابر ، " ،"بهشت تا رودي" مستند مجموعه سه كه كشورمان جوان فيلمساز فاروقي حيدري رامين
خبري ستاد با گفتوگو در دارد خود حرفهاي پرونده در را "گره" و "، ماه باد
را شما مستند سينماي باشيد پرسش اهل اگر:افزود مطلب اين به اشاره با جشنواره
است مناسبي بستر باشيد ، تجربيات پيگير اگر ميكند ، محكم دلايل جمعآوري به وادار
به مستند سينماي ميگرديد سينما عرصه در شخصي بياني دنبال به اگر و تجربه كسب براي
را امكان اين خاص توليد شرايط و محدود دستاندركاران و عوامل دليلبهكارگيري
.ميكند فراهم برايتان
برنامهريزيهاي نتيجه را مستند سينمايي از مخاطبين استقبال عدم فاروقي حيدري
تمام با فرهنگ مقوله هنوز:گفت و دانست كشور سينماي و تلويزيون عرصه در غيرمستمر
فرهنگ.دارد جامعهمان در تفنني و تزئيني جنبه ميكشيم برايش ما كه هوراهايي
ديگر بر آن تقدم ولي ميكنيم برگزار بزرگداشت و جشنواره برايش نيست ، جدي برايمان
.نميشود لحاظ هرگز امور و مسائل
اگر.باشد اول اولويت در كه ميگيرد قرار خود اصلي جايگاه در فرهنگ و هنر هنگامي
افرادي به تبديل باشند نكرده تجربه را هنري ظرافت و حساسيت آدمها و نباشد چنين
و آموزشي سياسي ، اجتماعي ، امور كليه در نتيجه در و ميشوند بيمبالات و خشن
فرهنگي انتخاب به را اولويت اگر كه حالي در بود خواهيم فرهنگي معضلات دچار مديريتي
.رسيد خواهيم مشخصي و پربار نتايج به بدهيم
گنجينه
شرم
.نيست شرم از بهتر پيرايهاي هيچ
بناسكندر كيكاوس عنصرالمعالي امير
بنقابوس
فراگميپديوم اركيده
Phragmipedium schlimii:علمي نام
ORCHIDACEAE:خانواده
تعداد 85 به و سانتيمتر قطر 5 با آن گلهاي كلمبيا ، مرطوب نواحي بومي اركيدهايست
.ميرسد سانتيمتر به 30 گياه بلندي.ميشوند ظاهر بهار فصل در اغلب عدد
داشته جريان آن در هوا كه مرطوب محيط آفتاب ، مستقيم تابش از دور مكاني:نيازها
عمل.شود نگهداشته مرطوب هميشه و داشته خوب زهكشي گلدان خاك (خوب تهويه) باشد
.شود انجام ماهانه بصورت كوددهي
.است امكانپذير بهار در بوته تقسيم طريق از:ازدياد
تهران شهر سبز فضاي و پاركها سازمان
|
شرعي ساعات
|
دقيقه و1 ساعت 13 :ظهر اذان
دقيقه ساعت 20و22 :مغرب اذان
دقيقه و 24 ساعت 4 :فردا صبح اذان
دقيقه و1 ساعت 6 :فردا آفتاب طلوع
|
|