انساني تراژدي اصلاحي كمدي
حادثه يك به نگاه

انساني تراژدي اصلاحي كمدي
اخير سالهاي در زندان موقعيت به نگاهي
همسرانشان سوي از طلاق دادخواست با سنگين حبسهاي در بهخصوص متاهل زندانيان اغلب
نه و ميبيند رفته دست از را همهچيز يكباره به زنداني صورت اين در ميشوند مواجه
داد خواهد بروز ناهنجار رفتارهاي پيش از بيش بلكه نميكوشد ، خود اصلاح در تنها
ماموري عبدالله حاج حسن
بر چنان رو همين از و داشت ، اعتقاد خانواده در پولادين انضباط به چخوف آنتوان پدر
خواب از كه صبح روز هر ;است گفته چخوف كه ميگرفت سخت خانواده اعضاي ساير و او
در و بعدها چخوف "شد؟ خواهم تنبيه هم امروز آيا" ميپرسيدم خودم از ميپريدم ،
بهتر شدن دژخيم از شدن قرباني" ;نوشت چنين آلكساندر برادرش به نامهاي در جواني
."است
و مجرمان بهسازي يا نوسازي و مراقبت ،(مجازات) تنبيه زندان ، شكلگيري فلسفه
تنبيه راه يك ميگذارد پا زير را اجتماعي قراردادهاي كسي وقتي.است بوده بزهكاران
اعمال بود قرار مدرنش معناي به زندان.است زندان به محكوميت ديگران ، به هشدار و او
مانده باقي حاكمان قدرت اعمال محل همچنان عملا اما باشد مجرمان بر جامعه قدرت
در را زندگي نوجوان و كودك مرد ، زن ، ميليون به 8 قريب جهان سراسر در امروز.است
بر هيچگاه گويي كه شدهاند فراموش چنان بلند ديوارهاي پشت آنها ميگذرانند ، زندان
.نزيستهاند زمين
را خود روز شبانه جامعه و خانواده از دور زيادي زندانيان و زندانها هم ايران در
جهان زندانيان ديگر با ايراني زندانيان فاحش تفاوت آمارها اما ميگذرانند زندان در
را ايران در زندان به محكومان اكثريت كه ميدهند نشان آمارها ;ميكشد رخ به را
كه پيش سال دو يكي از قضاييه قوه رئيس.ميدهند تشكيل مخدر مواد و مالي مجرمان
و متهمان تا است خواسته قضات از چندبار تاكنون گرفت عهده به را قضاييه قوه رياست
و مشكلات بروز به او تاكيد.كنند روانه زندان به حداكثري شرايط در تنها را مجرمان
زنداني خود و خانواده ، و جامعه حكومت ، براي زندان حكم كه است مربوط عديدهاي عوارض
در (1366) پيش سالها نيز كشور كل اسبق دادستان خوئينيها موسوي.ميآورد پديد
ساختن با همراه بايد محكومين تعزير" ;بود گفته زندانها سازمان كل مديران با ديدار
به وقتي هم و باشند داشته سالم زندگي جامعه در خواستند آينده در وقتي تا باشد آنها
ترتيب اين به ".نيايد پيش مشكلي و بماند امان در آنها از جامعه برگشتند جامعه
عمل در اما كردهاند تاكيد زندان بودن سازنده بعد بر همواره ايران قضايي مقامات
.است زده رقم را ديگرگونه كاركردي ايران در زندانها موقعيت
سياه چرخه
جدا پدرش از ميخواست مادر.دادسرا رفت مادرش با داشت ، سال پنج فقط كه وقتي مراد
مدتي مراد اما شدند جدا هم از بعد سال دو يكي آنها."معتاده پدرت" ;ميگفت شود ،
يك.بود شده رانده اونجا از و مانده جا اين از.خيابان توي افتاد راه بلاتكليف بعد
هم را آنها مراد بيتابي و ناآرامي اما پذيرفت را سرپرستيش خانوادهاي وقتي چند
سبز ، خانه بردنش بعدها.كشاند خيابان به دوباره را او خانه آن از فرار.كرد عاصي
اين از بايد كه گفت بهش مركز سرپرست روز يك تا ماند آنقدر.شد رسوبي بچه آنجا
.كرد پيدا را دوستانش و برد پناه پارك به بود ، شده بزرگتر محمد حالا.برود هم خانه
و اصلاح كانون به و دستگير بارها زدند ، سرقت به دست بارها كمشان سال و سن با آنها
فرق خيلي كه بار آخرين اين تا بيرون آمدند چندي از پس هربارشدند اعزام تربيت
دوباره مراد حالا.جوانان بند زندان ، فرستادندش بود ، ساله او 19 اينبار ;داشت
هم شبها ميفروشد ، حشيش پارك يك توي كرده ، اجاره اتاقي دوستانش بابيرون آمده
.كار ميرود
نقش حاضر حال در خلافكار پرورش سياه چرخه كاملكننده حلقه بهعنوان زندان
عمل (مجرمان بهسازي و تنبيه) خودش هدف ضد بر زندان چرا كه ايندارد عمدهاي
.دارد توجه قابل دليل سه حداقل و ميكند
اساس بر شود ، زندان روانه برگشتي چك داشتن خاطر به كسي كنيد فرض ;ضدجامعه زندان
اين ميكنيد فكر.ميفرستند (چكيها بند يا) مالي بند به را او زندان تقسيمبندي
به اقدام قبلي نيت و قصد با كه مجرماني ;بود خواهد همبند كساني چه با آنجا زنداني
را چيزها خيلي و شد خواهند او همخرجهاي كردهاند بيمحل چك كشيدن و كلاهبرداري
كه 60 ميدهند نشان آمارها وقتي.گرفت خواهد ياد نبوده بلد يا نشنيده روز آن تا كه
اول حل راه تنها نه زندان ميشوند مرتكب نوجوانان و جوانان تهران در را جرايم درصد
زندان در جوان كه چرا نيست ، پذيرش قابل هم حل راه آخرين بهعنوان كه نيست
جامعه دامن به جرم ارتكاب روشهاي از كولهباري با و آموخت خواهد را بدآموزيها
.است جديتر هميشه از امروز جامعه عليه بر زندان تهديد.گشت بازخواهد
خانواده عملا شود محكوم زندان به خانواده اعضاي از يكي اگر ;ضدخانواده زندان
آدمهاي جاي زندان كه است اين بر عرف ما جامعه در.شد خواهد سرشكستگي نوعي دچار
اما است پذيرش قابل حدودي تا است متخلفان نگهداري محل زندان كه اين است ، خلافكار
طرق از كه است كسي خلافكار.است بودن متخلف از غير عموم اذهان در بودن خلافكار
با دارد تاكيد امر اين بر و ميگذارد پا زير مرتبا را اجتماعي قراردادهاي مختلف
همه كه ميكنند فكر عمومي وقتي و است تبهكار معادل خلافكار معناي حساب اين
جامعه سوي از خانواده طرد موجب خانواده عضو يك شدن زنداني تبهكارند ، زندانيان
قرار تازه ناهنجاريهاي معرض در خانوادهاي چنين كه است شرايط اين در.شد خواهد
سوي از طلاق دادخواست با سنگين حبسهاي در بهخصوص متاهل زندانيان اغلب.ميگيرد
رفته دست از را همهچيز يكباره به زنداني صورت اين در ميشوند ، مواجه همسرانشان
بروز ناهنجار رفتارهاي پيش از بيش بلكه نميكوشد ، خود اصلاح در تنها نه و ميبيند
_ اقتصادي چرخه خانواده اعضاي از يكي دوري هم اين از غير شرايط در.داد خواهد
تاثيرات باشد خانواده سرپرست زنداني فرد اگر و ميريزد هم به را خانواده تربيتي
درصد كه ميدهد نشان آمارها.شد خواهد تشديد مراتب به خانواده بر زندان زيانبار
.رفتهاند زندان به كه نيستند خانواده از فرد نخستين مجرمان از قابلتوجهي
گرايشهاي تا است فرد رفتار بر محدوديت اعمال زندان مجازات ;ضدفرد زندان
نظر به دارد؟ كاركردي چنين عمل در زندان آيا اما برساند حداقل به را ضداجتماعي
تازه جرم ارتكاب با آزادي از پس زندانيان اغلب كه چرا نباشد مثبت پاسخ ميرسد
و عاصي را او فرد ، به نسبت جامعه قدرت اعمال.برميگردند زندان به دوباره
وجه از بهسازي آموزشهاي به نسبت زندان در بدآموزي اين از غير ميكند ، انتقامجو
اين از غير ميكند ، تحمل را محدوديت از حاصل رواني فشار زندانياست برخوردار غالب
عاملي بهعنوان خانواده ، و او بين عاطفي رشتههاي و ميآزمايد را خانواده از دوري
خواهد فرد جذب در سعي همجرم گروه عوض در.ميگسلد هم از فرد ، رفتار كنترل در مهم
در و مييابد گرايش گروه به زندان پيامدهاي توفان در بيلنگر كشتي چون فرد داشت ،
.ميشود تبديل تبهكار به دوجانبه ستدي و داد
محاكم پاي پيش راه آخرين ميبايست حداكثري مجازات بهعنوان زندان حساب اين با
اما ميگيرد صورت جرم وقوع از پيشگيري و بازدارندگي نيت به مجازات تعيين.باشد
.دارد درست اطلاع ميشود مرتكب كه جرمي مجازات ميزان از كسي كمتر كه است اين واقعيت
پي در را زندان مجازات ما كشور در مجرمان يكچهارم از بيش كه است حالي در اين
آن توان قاضي اينكه يكي دارد رو دو ما جزايي قوانين در حكم نوسان طرفي ازدارند
كند تعيين حداكثري يا حداقلي مجازات مجرم ، موقعيت و جرم شدت مطابق تا مييابد را
سالهاي در.گرفت نظر در حداكثري مجازات ميتوان حداقلي جرم براي اينكه ديگر روي
تشديد است ، شده سختتر البته قضاوت داشته چشمگيري رشد زندانيان تعداد كه اخير
متعدد دلايل به مجازات تشديد اين اما گرفته قرار مدنظر جامعه نجات براي مجازات
به حدودي تا اخير دوره در قانونگذاري مجلساست كرده مواجه بحران با را زندانها
و گرفته خود به سياسي بوي و رنگ هرچيزي از بيش توجه اين اما داشته توجه زندانها
و زندان مجازات رساندن حداقل به قانوني راهكارهاي ميبايست اول وهله در آنكه حال
كارشناسي و تحقيق با ديگر طرف از و كرده تعبيه را موثرتر مجازاتهاي جايگزيني
به كه كاري.دهد قرار جامعه پاي پيش را زندانها فعلي موقعيت از برونشد راههاي
.است شده فراموش سياستورزي انبوهي در ميرسد
نظر
محل زندان كه اين است خلافكار آدمهاي جاي زندان كه است اين بر عرف ما جامعه در
غير عموم اذهان در بودن خلافكار اما است پذيرش قابل حدودي تا است متخلفان نگهداري
است بودن متخلف از

شوم مثلث
و ميدهد قرار تهديد مورد را زنداني هم كه داشته وجود همواره شومي مثلث زندان در
زندانها در فعاليتش به روزبهروز كه فساد خشونت ، مخدر ، مواد مثلث.را جامعه هم
فلسفهاش و زندان باب در اجتماعي مصلحان آنچه تمام تا شده باعث ميشود افزوده
بد.بيابد معكوس كاركردي يكباره به گفتهاند ، مجرمان نوسازي و بهسازي پيرامون
.باشيم داشته مثلث اين اضلاع به اجمالي نظري آگاهي براي نيست
زندان از بيرون به نسبت بلكه نيست كمياب تنها نه زندانها اغلب در ;مخدر مواد
زندان به چطور مخدر مواد همه اين كه اين.است گرانتر منتها ميشود يافت راحتتر
اين در بيگمان سياه پولهاي بحث و مافيايي باندهاي اما نيست ما بحث ميشود وارد
زندان وارد راحتي به را مخدر مواد كه راههايي از غيردارند موثري نقش قضيه
كه برخوردم جالبي مورد به پيش چنديفعالند ميان اين در هم خردهپاها ميكنند
بودند نشسته دستم بغل نفر دو تهران پاركهاي از يكي در ;باشد جالب شايد حكايتش
رفت طرفشان به و شده بلند دو اين از يكي شدند نزديك انتظامي نيروي ماموران وقتي
بازرسي در اتفاقا بود آگاه دوستش توسط حشيش مقداري داشتن همراه به از او ظاهرا
دوستش از.شد كلانتري روانه و دستگير نظر مورد شخص و آمد دست به حشيش مقداري بدني
مقداري او بوده ، نقشه يك اين كه گفتداده لو را همراهش انگيزهاي چه با كه پرسيدم
قرنطينه از حتي تا بسته دندانش به نخ با و كرده جاسازي معدهاش در را مخدر ماده
البته.درميآورد راه همين از را خرجش چندي از هر طرف گويا.شود رد راحت زندان
زندان وارد كمخطرتر و سهلتر مراتب به راههايي از زندان در موجود مخدر مواد
زندانها در مخدر مواد تزريق.گفت سخن باره اين در بايد ديگر مجالي در كه ميشود
از سرنگ جاي به كه تفاوت اين با ;است رايج بسيار مربوط بندهاي در بهخصوص
هرچيزي يا ساعت پين از سوزن سر جاي به و ميكنند استفاده شامپو قوطي يا قطرهچكان
مشترك استفاده.است "پمپي" روش اين درباره زندان در رايج اصطلاح.بيايد كار به كه
براي تهديدي صورت به را عفوني بيماريهاي و هپاتيت ايدز ، شيوع خطر پمپ از پمپيها
امكان زندانها در مرگومير آمار انتشار صورت در.است آورده در جامعه و زندانيان
.آمد خواهد فراهم تهديد اين جامعتر بررسي
زندانيان ، ساير با بودن تماس در و فساد به زندانيها از بعضي بودن آلوده ;فساد
بسته محيط اينكه ضمن ميكند ، فراهم را زندان در فساد پيش از بيش گسترش زمينههاي
زنداني شدن آلوده احتمال وصف اين با.ميكند تشديد را اخلاقي فساد به گرايش زندان
.ميكنيم فكر كه است چيزي آن از بيشتر زندان در اجبار يا اختيار به
دادن دست از براي چيز هيچ ايشان از برخي است مجرمان برخورد محل زندان ;خشونت
بر لمپنيسم بودن غالب.درآوردهاند زندان از سر حادثه بد از ديگر برخي و ندارند
و مختلف فرهنگهاي مختلف ، اقشار از افرادي حضور و زندان در فرهنگي وجوه ساير
.است درآورده زندان شوم مثلث اضلاع از يكي عنوان به را خشونت گوناگون تربيتهاي
زندانبان و زنداني بين خشونت زنداني ، بر جامعه خشونت ;است سهگونه زندان در خشونت
زنداني زندگي و زندان لاينفك جزء خشونت حساب اين بازنداني بر زنداني خشونت و
.است انكارناپذير جامعه و زنداني آينده بر آن تاثير و بود خواهد
وصف چنين را آن ميتوان كه بستري است ، فعال زندان محيطي بستر بر زندان شوم مثلث
طبيعتا دارند زنداني خود ظرفيت از بيش حاضر حال در زندانها اغلب كه آنجا از ;كرد
از يكي بهداشت رعايت عدم همچنين مضيقهاند در رفاهي مسائل و خوراك تامين لحاظ از
.دارد پي در را بهداشتي فاجعهاي زندانها جمعيتي تراكم است زندانها اساسي معضلات
نبود كه است اين واقعيت اما شدهاند ساخته شهر از بيرون غالبا زندانها اگرچه
.باشد داشته شهرها براي خطرناكي عوارض ميتواند زندان در بهداشت
مركز سه حداقل كشور در زندانيان و زندان فعلي موقعيت در بنبست از خلاصي براي
و قضاييه قوه اسلامي ، شوراي مجلس ;باشند داشته هم با قابلتوجهي همكاري ميبايست
در فاجعه به بايد مراكز اين سه هر.كشور تاميني اقدامات و زندانها سازمان
اتخاذ و ميگذرد زندانها در آنچه شفاف ارائه با و باشند داشته توجه زندانها
براي گاه سياست بازي.بشكنند را فعلي بنبست قبول قابل راهكارهاي و مناسب تصميم
تنها آمد گفته زندان موقعيت بنبست از آنچه ندارد قبول قابل نتيجه طرفين از هيچيك
آغاز از چندبار قضاييه قوه رئيس.است وحشتناكتر مراتب به واقعيتي از گوشهاي
غير به زندان حكم گرفتن نظر در از تا است خواسته قضات از تاكنون قوه اين به رياستش
به هم زندانها سازمان دارد ، نظري همچنين مجلس كنند ، خودداري ضروري موارد از
تنها بهعنوان زندان هم باز همه اين با كرده ، ياد ظرفيت از بيش زندانيان از دفعات
معتقدند كارشناسان.است تازه زندانيان هرروزه پذيراي اجتماعي ناهنجاريهاي حل راه
;شود انديشيده جرايم از بسياري برابر در لازم قانوني تدابير بايد اول نوبه در
رو كلي بهطور و ثروت ، عادلانه توزيع جامعه ، از فقر زدودن اشتغالزايي ، افزايش
اما.باشد جرايم با مبارزه ريشهاي راهكارهاي ميتواند اجتماعي اصلاحات به آوردن
;است صاحبنظران اغلب اتفاق مورد زير راههاي كوتاهمدت در
عملي جايگزين مجازاتهاي بهكارگيري طريق از ميتواند كه زندان احكام كاهش.يكم
عدم جهت ضمانت گرفتن حكم ، صدور بدون مجازات تعليق زندان ، حكم تعليق مثال براي.شود
فعاليتهاي انجام به محكوميت جرم ، بروز محل استان يا شهر در اقامت منع جرم ، تكرار
كشور دربيايند كار به زندان جايگزين مجازاتهاي بهعنوان ميتوانند عامالمنفعه
قابل مجازات گاه فوق ، جايگزين مجازاتهاي از استفاده جاي به پيش سال چند از ما
تبعيض نوعي به و باشد داشته جامعه براي سوء عوارض ميتواند روش اين است شده خريد
.كند متبادر ذهن به را غني و فقير به
زندانها اداره نيروهاي اغلب به.آموزشديده كادر توسط زندان اداره.دوم
...و زندانيان با رفتار زنان ، بهداشت زندان ، اداره نحوه درباره لازم آموزشهاي
خود امر اين كه ميشود استفاده وظيفه نيروهاي از موارد بيشتر در.است نشده داده
مجرمان كه حالي در.ميدهد قرار ترديد مورد را زندانها در ناهنجاري بروز راه گاهي
شود بازسازي و ترميم مشكلاتشان تا رفتهاند زندان به اجتماع بيماران بهعنوان
.كرد نخواهد حل را مشكلي هيچ زندان ، اداره در معمولي نيروهاي از استفاده
و بيشتر بهتر ، را زندانيان معضلات ميتوان زندانها بر نظارت كردن فعال با.سوم
.كرد چارهانديشي آن رفع به نسبت و شناخت زودتر
از نميتوان است كشور جمعيت از كم بسيار درصدي برگيرنده در زندان كه بهانه اين با
كم درصد همين كه چرا كرد خالي شانه زندانها امور اصلاح چون عظيم مسئوليتي بار زير
اما آخر راهكار.باشد داشته پي در جامعه براي را وخيمي و بزرگ عوارض ميتواند
مسئولان بهخصوص و جامعه اينكه اول ;است زندان و زنداني به نسبت نظرگاه در تغيير
براي اجتماعي قراردادهاي از تخلف ازاي به زنداني كه بدانند بايد زندانها اداره
و ميشود بستري بيمارستان در بيمار يك كه همانطور آمده ، زندان به نوسازي و بهسازي
زنداني بر را اشكال نازلترين در حتي جسمي چه و روحي چه شكنجه اعمال حق هيچكس
برگشت جامعه آغوش به و كرد تحمل را زندان مجازات كسي وقتي اينكه دوم.ندارد
در بايد حاكمان هم و جامعه هم خانواده ، هم را اين نارواست او درباره تبعيضي هرگونه
.باشند داشته ياد به عمل و نگاه
حادثه يك به نگاه
جوان شهردار
حسيني كيوان
خبر وقتي.كردند مرور خود ذهن در را مشترك تصوير يك ايران جوانان همه گذشته ، هفته
خود ذهن در همه كه تصويري شد ، منتشر پاركشهر استخر در كوچك دختربچه چند شدن غرق
در لحظه آن اگر كه كردند فكر خود با همه.بود دختربچهها اين نجات لحظه ديدند ،
طبقه از كه شنيديد را بانك كارمند آن قضيه حتما.ميكردند كار چه بودند پاركشهر
خود با ايراني جوانان گذشته هفته سوگواري لابهلاي دررساند استخر به را خود ششم
خيلي شايد.دهند نجات را دختربچهها تا بودند پاركشهر در لحظه آن ايكاش كه گفتند
به گذشته ، هفته ايراني ، جوانان معصوم خواهركان اما باشد ، دردآور و غمانگيز
.شدند غرق آب در كودكيشان ، روزهاي تفريح و بازيگوشي هنگامه در خيليها ناجوانمردي
.كرد اندوهگين را همه اتفاق ، مرگ اين ماتم
پاركشهر در سياه روز آن كه داشتند دوست آنهاكردند مرور خود ماليخوليايي
اين مسئوليت امروز اگر كه كردند فكر خود با آنهادهند نجات را دختران تا ميبودند
همين عهدهدار خود روزي شك بدون بگيرند ، عهده به بايد مسئول چند را اتفاق
.شد خواهند مسئوليتها
اگر كه كردند فكر خود با ندارند آينده در پيشرفت به چنداني اميد شايد كه آنها
جان فكر به و كنند رعايت را استانداردها همه حتما شدند ، پاركي چنين قايقران روزي
استخر به روز هر كه ديد پاركي چنين مسئول مقام در را خود ديگري.باشند شهروندان
كه گفت خود با او.باشند داشته كافي امنيت شهروندان تا است مراقب و ميزند سر پارك
.شد خواهد اخراج كارش از شك بدون نكند ، رعايت را ايمني قايقراني اگر
اين.ديدند تهران پاركهاي تمامي مسئول مقام در را خود كه بودند هم جواناني اما
بسامان را پاركها تمامي اوضاع جديت ، و سختگيريها با كه انديشيدند خود با جوانان
به كه كنند كاري ميكنند سعي و ميگذارند شهروندان اختيار در خوب خدمات ميكنند ،
خود با ميديد ، منطقه 12 شهردار مقام در را خود كه هم يكي.بگذرد خوش هميشه همه
و خوشاخلاقترين بهترين ، ببندم ، كسي با قراردادي چنين بخواهم اگر حتما":گفت
در كه نيز ديگري جوان "!بدهد بيشتري پول آنكه نه ميكنم ، انتخاب را باسوادترين
را خود لحظهاي براي ميكرد نگاه را تلويزيون دو شبكه برنامههاي شب ، پاياني ساعات
فكر چون.نخوابيد صبح تا خدا بنده اينديد شهرداري شهري خدمات معاون مقام در
.دهد انجام بايد را نشده انجام كارهاي چقدر كه ميكرد
زبالهها حمل گلها ، درختان ، پيادهروها ، خيابانها ، تميزي شهربازيها ، پاركها ،
اگر كدامشان هر شايد كه نقشههايي.كشيد تهران شهر براي بسياري نقشههاي او..و
قطعا كه جوان يك ميان ، اين در.ميشود رو آن به رو اين از تهران چهره شود ، عملي
خواهد انجام كارهايي چه بشود ، تهران شهردار روزي او اگر كرد فكر (!) نبود تهراني
در را دستهايش ميدوخت ، اطرافش به را نگاهش مدام كه شهرستاني باهوش جوان اين.داد
به خونسرد و نشسته كه ميديد تهران شهردار مجلل ميز پشت را خود.ميداد تكان هوا
.است تهران كردن آباد فكر
فكر تهران ترافيك به.نوشت كاغذ روي چيزهايي و كشيد نقشه و كرد فكر ساعتها او
با كرد ، فكر تهران آب به.كرد فكر تهران آسمان به.كرد فكر تهران پاركهاي به كرد ،
شك بدون شود ، تهران شهردار بخواهد او كه زماني و آينده سالهاي در قطعا كه گفت خود
را زمين قيمت بسازوبفروشها حتما كه كرد فكر خود با.است شده برابر چندين مشكلات
مردم ، به رسد چه بخرد زمين متر نميتواند 5 هم دولت حتي كه بردهاند بالا آنقدر
.است شده سخت خيلي تهران در زندگي قطعا كرد فكر
راه خيابانها در روز هر.كرد فكر زيادي شبهاي و روزها ما ، قصه جوان آخرين اين
تهران چون شهري شهرداري حال هر به.ميزد حرف خود با و مينوشت چيزهايي و ميرفت
.نيست سادهاي كار
|