ابوعمار عاقبت
سياسي يادداشت
تركيه سياسي آينده مردان
سر بر اسرائيل و آمريكا موضع اختلاف
عرفات
سياستمدار نگاه
19_ گذار حال در جهان
ابوعمار عاقبت
آنها ميخواهند را ابومازن آمريكاييها و اسرائيليها:ميگويد تلخي با عرفات
بگيرد هم مرا جاي ميتواند او خوب خيلي كند امضا را توافقات او كه دارند اصرار
هستند كساني چه عرفات جانشينان
و اسرائيليها كه زماني در بهويژه ياسرعرفات احتمالي جانشينان از كردن صحبت
او رفتن كنار آرزوي مفهوم به هيچوجه به ميگويند سخن او كار پايان از آمريكاييها
همگي ساله ، ابوعمار 72 بر وارده فشارهاي و تهديدات و جسماني وضعيت سال ، و سن ;نيست
عرفات.دارد قرار راه پايان در حالا كه است قديمي مبارز يك افول روشن نشانههاي
چه هر اما بگيرند ، قرار سايه در ديگران كه است كرده عمل گونهاي به همواره اگرچه
آن ميتوانند هم ديگري رهبران كه است راهي فلسطين حقانيت احقاق براي مبارزه باشد
ميكوشد آفريك ژون فرانسوي هفتهنامه از نقل به مجموعه اين.دهند ادامه را
.بشناساند را ياسرعرفات احتمالي جانشينان
غيررسمي وليعهد:ابومازن -اول جانشين
جروزالم" نوشته اگر ".ميگيرد را جايم ابومازن برادرم نباشم ، من ديگر كه زماني"
بيل به ژانويه 1999 ، در ديداري طي را حرفها اين عرفات ياسر كنيم ، باور را "پست
.است گفته آمريكا ، سابق جمهور رئيس كلينتون ،
سبيل پهن ، شانههاي آن با و دارد سال او 67.است عباس محمود ابومازن ، اصلي اسم
آوريل از او ;ميگردد محسوب عرفات جانشين محتملترين بزرگش ، عينك و ضخيم و جوگندمي
به را فلسطين آزاديبخش سازمان اجرايي كميته دبيركلي استراتژيك كاملا سمت 1996
واقعي وليعهد اما ميشود ، محسوب فلسطينيها شماره 2 او لحاظ اين از.دارد عهده
دليل به سال 1996 در اما داشت ، عهده به را سمت اين السوراني جمال وي ، از پيش.نيست
.شد گذاشته كنار اسلو ، پيمان مورد در ترديد
سال در او ;ندارد تعلق آزاديبخش سازمان بنيانگذاران "نفره پنج باشگاه" به ابومازن
همان يا ملي ، روابط دپارتمان راس در بعد سال دو و پيوست اجرايي كميته به 1981
سران از يكي اكنون او حال اين با.گرفت قرار عرب كشورهاي با رابطه دپارتمان
ابوجهاد جاي درواقع عرفات ، مشاور نزديكترين عنوان به كه ميشود محسوب فلسطيني
.است گرفته را (سال 1991 در مرگ) ابوعياد و (سال 1988 در مرگ)
تاسيس را الفتح وي با سال 1959 در و ميشود محسوب ابوعمار قديمي همسنگر ابومازن
تا دمشق از) تبعيد مقصدهاي تمام در شود ، غزه وارد سال 1995 در آنكه از قبل او ;كرد
كه است افرادي معدود از يكي او.است بوده عرفات همراه (تونس تا بيروت از و امان
.كند مخالفت وي با اندازهاي تا ميتواند گاهي البته و ميدهد گوش حرفش به عرفات
زيرا ميزند ، باز سر آن امضاي از ابتدا ابومازن اسلو ، توافقات تاييد جريان در
نيز ، مارس 1994 در.است داده مقابل طرف به زيادي امتيازات عرفات كه دارد عقيده
عام قتل الخليل در مسجدي در را فلسطيني افراطي 29 يهودي شهركنشين يك كه زماني
از را آن بعد ماه يك عرفات البته كه ميدهد راي مذاكرات تعليق به ابومازن ميكند ،
.ميگيرد سر
درباره دكترايش رساله از و است حقوق ليسانس آمده دنيا به جليله در كه ابومازن
مسكو در آزاديبخش سازمان سفير قبلا او.است كرده دفاع مسكو دانشگاه در صهيونيسم
خودش اوج در فلسطيني مناطق در خشونتها كه زماني دهه 1970 ، ميانه در.است بوده نيز
مسئوليت سال 1977 در و ميگويد سخن عبري حكومت با گفتوگو از ابومازن داشت ، قرار
كانال هيچ از عملگرا ، مرد اينميگيرد عهده به اسرائيل حكومت با را مذاكرات آغاز
طرف صلحطلبان لحاظ اين از ;ميكند امتحان را درها همه و نميشود غافل ارتباطي
:نيست هم خطر از خالي اقدامات اين.نميكنند فرقي ليكود يا كارگر حزب با مقابل
با گفتوگو خاطر به سارتويي عصا و همامي سعيد جمله از او ، فرستادگان از بسياري
سياه فهرست در معتدلاش مواضع دليل به او زمان اين در ميرسند ، قتل به دشمن ،
اين ;ميگيرد قرار (جبرئيل احمد هدايت تحت) فتح انقلاب شوراي در دوستانش و ابونضال
.ميشود محسوب مقاومت تندروي شاخه شورا ،
زمان اين در و ميرود تونس به سال 1982 ، در لبنان از خروج از بعد آزاديبخش سازمان
افزايش ابومازن اعتبار و نفوذ.مييابد اولويت ديپلماتيك كارت با بازي كه است
و دوجانبه مذاكرات هدايت ميخواهد او از عرفات كه است مشخص كاملا و مييابد
تصميم موجود ، محدوديتهاي درك با ابومازن.بگيرد عهده به را واشنگتن در چندجانبه
متمركز نروژ پايتخت در اسرائيليها با سري مذاكرات روي بر را تلاشهايش ميگيرد
زمينه و ميكند هدايت فلسطينيها سوي از را مذاكرات فرايند كه اوست اين.كند
.مينمايد مهيا را ابوعلا و عرفات بين نزديكي
داشته حضور مذاكرات اول از كه ابومازن دارند اصرار آمريكاييها و اسرائيليها اما
بيانيه" ،(آزاديبخش سازمان خارجه وزارت مسئول قدومي ، فاروق مثل كسي با مقايسه در)
فقط اينها آيا:ميشود نگران عرفات كه اينجاست.نمايد امضا را مذاكرات "اصلي
نيست؟ عرفات جاي به ابومازن كردن جايگزين براي واشنگتن و تلآويو سوي از مانورهايي
توافقات امضاي مراسم زمان به روز سه:ميكند حس جا همه در را توطئه بوي عرفات
زمان اين در عرفات !است نكرده دريافت را كلينتون بيل دعوت كارت هنوز او اما مانده ،
اصرار آنها ;ميخواهند را ابومازن آمريكاييها و اسرائيليها":ميگويد تلخي با
".بگيرد هم مرا جاي ميتواند او خوب ، خيلي كند؟ امضا را توافقات او كه دارند
روي بر كه است ابوعمار رئيس اين سپتامبر 1993 ، است13 بيهوده نگرانيها اين اما
برابر در كه است ابومازن اين باز اما ;ميشود تاريخ وارد سفيد كاخ چمنهاي
.ميدهد قرار شيمونپرز امضاي كنار در را امضايش جهان ، سراسر تلويزيوني دوربينهاي
عاشق كه نيست افرادي دسته آن از سايه در كننده مذاكره اين احوال اين همه با
محبوبيت كاهش در موضوع اين و ميجويد دوري رسانهها از همواره او ;هستند رسانهها
شخصيتي جذبه از و است پشتپرده چانهزنيهاي و پروندهها مرد او.نيست بيتاثير وي
ندارد را خودش مستقل نظامي ساختار برغوثي ، مروان مثل علاوه به ;نميبرد بهره خاصي
.است وابسته آزاديبخش سازمان و فتح به نيز جهت اين از و
مورد در شايعاتي اخيرا نماند ، ناگفته ابومازن مورد در نكتهاي اينكه براي
در بزرگ ويلاهاي ساخت خاطر به ويژه به او ;ميرسد گوش به نيز وي شخصي ثروتاندوزي
وي چهره ساختن مخدوش در نيز مسائل اين.دارد قرار سرزنش مورد رامالله و غزه شهر
اجراي درباره اسرائيل با مذاكرات مسئوليت او وقتي.دارد تاثير فلسطينيها نزد
را باختري كرانه و غزه از اسرائيل ارتش خروج چگونگي ويژه به و اريحا - غزه معاهده
مذاكره هنگام به اينكه ;رسيد گوش به آنجا و اينجا در انتقادهايي گرفت ، عهده به
ساختمان و زمين به مفرطش علاقه تسليم ابومازن مبادا فلسطيني ، سرزمينهاي درباره
.بيايد كنار اسرائيليها با شكلي به بابت اين از و شود
كه دارند عقيده و ميكنند قلمداد تبعيد در رهبر را او فلسطين عمومي افكار از بخشي
با بدتر ، اين ازندارد آگاهي اشغال واقعيتهاي و مردم توده واقعي مشكلات به او
اسرائيل دسيسههاي و حيلهها مسئول را او بسياري صلح ، فرايند توقف به توجه
مقامات.دارد مقابل طرف با خوبي روابط او كه كنند فراموش نميتوانند و ميدانند
جاي به ابومازن جايگزيني به كه نكردهاند پنهان را موضوع اين هرگز هم اسرائيلي
.دارند تمايل عرفات
را آدم فلسطين ، خيابانهاي او نظر به.ميكند سكوت انتقادات اين برابر در ابومازن
كارشناس يك كه بيتالمقدس ، رسانهاي مركز مدير قصانخطيب ، نميبرد پايين و بالا
- فلسطيني نهادهاي و شخصيتها اعتماد مورد او":ميگويد ميشود ، محسوب سياسي مسائل
كه هستند اينها و دارد قرار - فتح مركزي شوراي و آزاديبخش سازمان اجرايي كميته
".ميكنند انتخاب را [عرفات] جانشين
بر نظارت مسئول عنوان به":دارد نظري چه عرفات جانشيني مورد در ابومازن خود اما
نميتواند ابومازن زمان آن در آيا ".كنم كانديدا را خودم نميتوانم من انتخابات ،
شما به چيزي نميتوانم مورد اين در" شود؟ حاضر انتخابات در داده استعفا عنوانش از
.است جاهطلب او كه نكنيم فراموش ".بگويم
شكل به و روزنامه همين در شنبه سه روز از عرفات جانشينيياسر ديگر نامزد شش
.شد خواهند معرفي پاورقي
سياسي يادداشت
توپخانه ميدان ديپلماتهاي
از حمايت "كنوني حساس موقعيت در" كه كرده اعلام اسلامي جمهوري خارجه امور وزارت
دستگاه ترتيب بدين.است ضروري عرفات ياسر رياست به "فلسطين خودگردان تشكيلات"
كه ميكند عمل معروف ضربالمثل آن به كه كرد ثابت ديگر بار ايران رسمي ديپلماسي
حكم و امثال البته ضربالمثلها ".است تازه بگيري ، آب از هروقت را ماهي" ميگويد
روابط درندارند نسبتي مدرن جهان در بينالملل روابط با و سنتياند جهان
ياسر.باشد عرفات ياسر اگر حتي دارد ، مشخص مصرفي تاريخ پديدهاي هر بينالملل
كرده روز به را خود مصرف تاريخ بارها زيركي با كه است پديدههايي زمره در عرفات
وزارت كه است زمان همين در درست و است برافتادن معرض در اكنون نيز او حتي اما است
دولت ملي امنيت مشاور.ميافتد عرفات از حمايت فكر به اسلامي جمهوري امورخارجه
در آمريكا رئيسجمهور و نيست اطمينان قابل ديگر عرفات كه است كرده اعلام بوش جورج
از حمايت به عرفات آن در كه است شارون آريل صفحهاي يكصد محرمانه گزارش مطالعه حال
به دولت لقب اعطاي از تاكنون كه ايران و است شده متهم استشهادي عمليات و انتفاضه
رسميت به فلسطين دولت بر را او رياست و ورزيده استنكاف فلسطين خودگردان تشكيلات
از هنگامي چنين در چرا كه نيست اين مسئله.ميكند دفاع او از هماكنون نميشناسد
اين در دشمن و دوست ميگويد كه دارد وجود ديگري سنتي روايتميشود حمايت عرفات
از ما كنوني حمايت كه كنيم اذعان نيز واقعيت اين به بايد اما ميشوند آشكار هنگام
زماني دولتي هر كه اسلامي جمهوري تنها نه.ندارد بر در او براي سودي عرفات آقاي
.كند پيروي ثابتي و روشن استراتژي از كه شود واقع موثر بينالملل روابط در ميتواند
بدون كرد خطاب دوست را عرفات يكباره به گذشته نگاه زاويه و روند برخلاف نميتوان
رفتار اين.باشد كرده وادار آشتي به را ما (خارجي تهديد جز به) درونزا عاملي آنكه
اين در كارشان دفتر كه ديپلماتهايي اما هست توپخانه ميدان جوانمردان خور در البته
زمينههاي به را خود جاي سالهاست غيرت انگيزه كه ميدانند قطعا دارد قرار ميدان
عسرت عهد در را ضعفا از حمايت تجربه.است داده سياسي تدبير چون شدهاي انديشيدهتر
كه هنگامي.بود تجربه اين نماد رباني برهانالدين افغانستان در.آزمودهايم بارها
برابر در ميرفت شمار به طالبان يا ماركسيستها منطقي جانشين تنها و بود قدرت در
آنگاه و كرديم ايجاد هشتگانهاي ائتلاف بود كرده تاسيس او كه هفتگانهاي ائتلاف
به كرد حمايت افغانستان در كرزاي حامد از آمريكا و شد تمام او مصرف تاريخ كه
به كسي آنكه بدون خوانديم افغانيها قانوني نماينده تنها را رباني دولت يكباره
سنتي جهان با متفاوت موقعيتي جديد جهان در بينالملل روابط.كند گوش حرفهايمان
نبايد سنتي ميدانگاهي در ايران خارجه امور وزارت ساختمان گرفتن قرار.است يافته
.كند تحميل ايران ديپلماسي بر را سنتي رفتارهاي
تركيه سياسي آينده مردان
كوهنورد نفيسه
بايار علي محمد
نظاره به نزديك از كه كساني ولي.نكردهاند درك را تغييرات اين ماهيت سياستمداران
مثل درست.كنند درك را تركيه كنوني موقعيت ميتوانند بيشتر نشستهاند روند اين
امواج وقتي ولي نميكنيد حس اتفاقي يا تغيير هيچ بنگريد دريا سطح به فقط اگر دريا ،
آن شايد و كرد خواهد تغيير چيز همه بيافرينند بزرگي موج و پيوسته بههم دريا كوچك
بكشاند دريا اعماق به خود با برداشته ساحل از را چيزها از بسياري بتواند بزرگ موج
تركيه صاحبنظران ، نظر از.شد خواهيد روبهرو متفاوتي كاملا منظره با آن از بعد و
.دارد قرار بزرگي تغييرات آستانه در توفان از قبل دريا مثل درست نيز
سالهاي انتخابات به نسبت تفاوتهايي خود آينده انتخابات در اميدوارند تركيه مردم
.باشند داشته گذشتهشان
و تغييرات اين كه كردهاند عادت كنوني شرايط به چنان مردم از بسياري اگرچه
شرايط ادامه زمان گذشت با كه معتقدند اين به همگي ولي ندارند باور را اصلاحات
باشد ، مستحكم و عميق تركيه سياست عرصه كنوني و گذشته روند هم قدر هر كنوني ،
.است غيرممكن
اجويت
در نو ديدگاههاي و جديد نامهاي.بهپاست عظيمي غلغله تركيه سياسي لابيهاي در
و راست چپ ، مختلف جناحهاي در خيليها هنوز حال اين با.است يافتن سازمان حال
كنوني نظام كه تفكر اين هنوز و نكردهاند درك را واقعيت اين كه هستند ميانهرو
تركيه مجلس نمايندگان ميان در تغييرات اين هرحال به.دارد وجود داشت خواهد ادامه
از بسياري.است داشته پي در متفاوتي واكنشهاي و ميشود تلقي ريشهاي تغييري
كه اين به اعتراف با و ميكنند حس تنگنا در را خود كه هستند نيز تركيه دولتمردان
.هستند تغيير و اصلاحات آرزوي در ندارد امكان كشور اداره كنوني روند با ديگر
حركت و احزاب رهبران سلطه تحت گرفتن قرار از را خود انزجار وضوح به ديگر اينان
اصلاحات خواهان همه از بيش كه كساني واقع در.ميدهند نشان آنها ميل مطابق كردن
.ندارند برآوردن دم امكان كنوني شرايط در كه مجلساند نمايندگان از دسته همين هستند
روند يافتن ادامه و دارند واهمه سياسي پوستاندازي اين از كه كساني مقابل ، در
.نيستند سياسي تشكيلات و احزاب رهبران جز ميدهند ، ترجيح را نظام كنوني و قبلي
جهت را خود نفوذ و قدرت كه اين براي نيز احزاب به وابسته شهرداران و استانداران
مقاومت اصلاحات مقابل در ندهند دست از احزاب رهبران خواستههاي ساختن برآورده
در.ثروت هم و دارد همراه به قدرت هم آنها براي تركيه كنوني نظام زيرا ميكنند
صورت در.شد خواهد خارج ايشان دست از ثروت و قدرت اين اصلاحات يافتن تحقق صورت
پرده پشت افراد اندازه همان به نيز شهرداران و استانداران تركيه كنوني شرايط تغيير
موكول سال 2004 به تركيه انتخابات اگر كه دارند اعتقاد تحليلگران.شد خواهند متضرر
به تازهواردان و شد خواهد مستحكمتر و عميق اصلاحات براي اوليه آمادگيهاي شود
.بشناسانند مردم به را خود ميتوانند بيشتر سياست عرصه
و سال 2003 در زودرس انتخابات براي سياست قديمي چهرههاي كه است درحالي اين
.ميكنند برنامهريزي ديگر پنجساله سلطه يك آن متعاقب
درويش
تهديد را سياستمداران كهنه به وابسته تشكيلات و احزاب اكنون كه خطراتي از يكي
تغيير قوانين اين اگر.است احزاب به مربوط مقررات و قوانين اصلاح و تغيير ميكند ،
برگزيدگان ميگذارند پاي مجلس به و ميشوند سياست عرصه وارد كه كساني ديگر يابد
.شد نخواهند رهبران اين اوامر و نطقها گرفتار نمايندگان ديگر و بود نخواهند آنان
و آنها ورود با كه كند وارد سياست صحنه به جديدي احزاب توانست خواهد جديد قانون
بروز امكان جامعه از وسيعتري طيف نظرات و افكار كنوني ، سياستباز احزاب شدن تجزيه
.يافت خواهد
اعمال كشور اين بر تحولاتي گذاشته ، سر پشت تركيه كه سنگيني اقتصادي بحرانهاي
يافتن و آميخته بههم سياست عرصه در تغييرات با تحولات اين كه است كرده
كرده اصلاحات روند در اصلي اولويت به تبديل را كشور داخلي مشكلات براي راهحلهايي
.است
حزب آتي ، انتخابات در اصلاحات ، روند آغاز و سياسي تحولات بروز با ميشود پيشبيني
قرار تركيه شرق جنوب كردنشين مناطق در آن اصلي پايگاه كه (HADEP) خلق دموكراتيك
.شود مجلس وارد بتواند دارد
آنكه بدون حزب اين.داشت خواهد همراه به نيز مهمتري تغييرات مجلس در حزب اين حضور
از عمدهاي بخش توانست خواهد كند تكرار را منطقه اين گذشته احزاب اشتباهات و خطاها
.كند حل را كردنشين منطقه مسائل
و صحنه در مردم حضور به نياز ديگري هركشور همچون نيز تركيه در اصلاحات حال ، هر به
تركيه مردم اينكه زمان كنوني شرايط در كه ميرسد نظر به و داشت خواهد ملي حمايت
متحد هم با اساسي تغييرات ايجاد براي و ننشينند سياستمداران نظاره به دور از فقط
.باشد رسيده فرا شوند
.دارد بستگي آتي انتخابات به تركيه در اصلاحات روند شكلگيري حال ، هر به
ميتوان سناريو دو آتي انتخابات براي كه معتقدند سياسي ناظران و تحليلگران
.كرد پيشبيني
خواهد صورتي در اين و شود ميدان برنده چپ دموكراتيك حزب كه است اين اول سناريوي
خود حزبيهاي هم مخالفتهاي مقابل در _ ميرود احتمال كه همانگونه _ اجويت كه بود
اسماعيل شرايطي ، چنين در.نشود انتخاباتي مبارزات وارد جسماني بنيه ضعف خاطر به يا
.شد خواهد داده سوق صف جلوي به درويش كمال و كنوني خارجه وزير جم
سردمدار عنوان به چپ دموكراتيك حزب هم باز اينكه احتمال گيرد انجام امري چنين اگر
.دارد وجود شود انتخابات برنده و سازد مطرح را خود
جم
اهل شوق و شور هم موضوع اين.بيايد صحنه به بايار محمدعلي كه است اين دوم سناريوي
.است كرده جلب خود به را گروه دو هر توجه و برانگيخته را نظاميان نگراني هم و سياست
متمايزي و متفاوت كانالهاي و روشها از خود شناساندن براي كه است كسي بايار
شنبه كه (DTP) تركيه دموكراتيك حزب آتي كنگره در ميرود انتظار.ميكند استفاده
.زند تكيه حزب كلي دبير مسند بر بايار محمدعلي ميشود ، برگزار آينده
تعقيب كمي بسيار فاصله با سياست عرصه در را بايار محمدعلي كه رقيباني از يكي
به ميتواند اصلا آيا يا بكند ميتواند چه او اينكه است درويش كمال ميكند ،
بررسي سوالات اين به دادن پاسخ با ميتوان را رود پيش سياست عرصه در بايار اندازه
.كرد
.است نه جواب شود؟ ميهن مام حزب وارد ميتواند درويش آيا.1
.ندارد احتمال نه شود؟ خلق جمهوري حزب وارد ميتواند درويش آيا.2
.دارد احتمال كم خيلي باشد؟ اجويت سناريوي از جزيي ميتواند.3
.است صفر احتمالش دهد؟ تشكيل مستقلي حزب خود براي ميتواند آيا.4
دهد؟ تشكيل را زوجي بايار با ميتواند آيا.5
ارزيابي خاصي وسواس با را سياست دنياي به خود صف در درويش كمال ورود بايار گروه
ميكنند استقبال درويش كمال ورود از گرمي به كه صاحبنظراني از بسياري گرچهميكند
در گفت ميتوان حال هر بهميدانند نامحتمل و غيرممكن را سياسي زوج اين شكلگيري
چهارچوب اين در و است روز موضوع مهمترين سياسي يكپارچگي نظاميان و كارگران دنياي
و دارد قرار بايار علي محمد ديگر طرف از و دموكراتيك حزب و اجويت سناريوي طرفي از
را توجهها بيشترين درويش كمال و جم اسماعيل مانند نامهايي نيز جديد چهارچوب در
.است كرده جلب خود به
سر بر اسرائيل و آمريكا موضع اختلاف
عرفات
گروههاي فعاليت نحوه كنترل در اهمال دليل به عرفات دارند ادعا اسرائيليها
مبارز گروههاي جرم شريك مخاصمهجويانه اقدامات از جلوگيري در ناتواني و فلسطيني
است فلسطيني
مقامات ساير و بوش جورج با گفتوگو و ديدار براي كه اسرائيل نخستوزير شارون آريل
فلسطيني رزمندگان انتحاري حمله دنبال به بود كرده سفر كشور اين به آمريكا ارشد
كرد رها نيمهتمام را خود سفر گذاشت جاي بر توجهي قابل تلفات كه تلآويو درنزديكي
وقفهاي از پس را شهادتطلبانه حملات جديد دور شروع كه شارون.بازگشت اسرائيل به و
جنگ كرد تصريح خواند خاورميانه صلح احتضار به رو روند تضعيف جهت در اقدامي كوتاه
.است نرسيده پايان به هنوز طرف دو
پس ساعاتي (ماه ارديبهشت 17) گذشته هفته سهشنبه روز كه مطبوعاتياي كنفرانس در
تاكيد شارون بود شده داده ترتيب عجله با شارون و و بوش مشترك نشستهاي برگزاري از
همه":داشت عنوان و ميداند حملات اين مسئول را فلسطينيان رهبر عرفات ، ياسر كرد
ما به را خود خواستههاي ميتوانند وحشتآفريني و ترور با دارند گمان كه آناني
روز اواسط انتحاري حمله به مربوط اخبار "نيستياند و فنا به محكوم كنند تحميل
پايان خود طولاني و فشرده جلسه به بوش و او كه رسيد شارون اطلاع به هنگامي سهشنبه
در و كرد ارزيابي مثبت و خوب بسيار گفتوگويي را آن بوش كه جلسهاي بودند ، داده
حاكميت در ساختاري اصلاحات ايجاد گفتوگوها اين محوري نقطه":گفت توضيح مقام
موجود فساد ميزان از و كرده دموكراتيك را آن امكان حد تا كه بود فلسطيني خودگردان
".شود كاسته دستگاه اين در
جامع صلح طرح ازتهيه آمريكايي _ اسرائيلي رسانههاي شارون سفر آغاز از قبل تا
رجعت و اسرائيل در انتحاري بمبگذاري پي در اما بودند داده خبر شارون سوي از جديدي
هيچ آمريكايي ارشد مقامات غيررسمي و رسمي اظهارات در اسرائيل به شارون سراسيمه
چشم به كند ، كمك خاورميانه به صلح اعاده به است ممكن كه جديد ، طرحي وجود از نشاني
با ديدار از خودداري براي شارون اصرار با منطقه آينده تحولات چشمانداز و نميخورد
براي عرب كشورهاي پافشاري و باختري كرانه در اسرائيل نظامي عمليات ادامه عرفات ،
مخاطرات آبستن و مخدوش برههاي هر از بيش فلسطيني كشور تشكيل زماني جدول تعيين
.ميرسد نظر به جديدتر
را مورد اين در گفتوگو فلسطيني كشور تشكيل مورد در خود اظهارات در شارون
درقالب و صلح روند سرگيري از به را مورد اين در مذاكره بوش و دانست زودهنگام
كرد تاكيد بياناتش ضمن در بوش البته.كرد موكول طرفين بين اختلاف حل نهايي مذاكرات
اين به پرداختن اما است نشده ايجاد تغييري فلسطيني كشور تشكيل مورد در او نظر در
و فعاليتها حيطه تعريف و ساختاري اصلاح و طرف دو مخاصمات پايان به منوط را موضوع
.دانست فلسطيني حاكميت مسئوليتهاي دامنه
با توافق به دستيابي آن فصل و حل بدون دارد ادعا اسرائيل كه مواردي از يكي
دارند ادعا اسرائيليها.است اسرائيل قلمرو امنيت موضوع است بيثمر فلسطينيان
جلوگيري در ناتواني و فلسطيني گروههاي فعاليت نحوه كنترل در اهمال دليل به عرفات
اين بودن غيرتعمدي فرض با حتي اسرائيل ، منافع عليه آنها مخاصمهجويانه اقدامات از
و ساختار اصلاح جهت همين به و است فلسطيني مبارز گروههاي جرم شريك اغماض ، و اهمال
پيشگيري بيشتر هرچه جديت با را خودگردان تشكيلات امنيتي نيروهاي وظايف تعريف
.ميكند
با خود مشترك مطبوعاتي كنفرانس در اسرائيليها خواسته اين به نظر با بوش جورج
چگونگي تا شد خواهد منطقه عازم ديگر بار سيا رئيس تنت ، جورج داشت اعلام شارون
قرار بررسي مورد را فلسطيني گروههاي حملات با مبارزه براي واحد نيروهايي ايجاد
.دهد
صد جزوهاي خود با او ميشد گفته و بود شده شايع شارون سفر از قبل آنچه برخلاف
اقدامات مالي منابع تامين و تروريستي حملات در عرفات مشاركت اثبات براي صفحهاي
را اسنادي چنين وجود آمريكايي ديپلماتهاي است سعودي عربستان سوي از ضداسرائيلي
را مداركي چنين وجود تلويحا آمريكا مقامات از ديگر برخي كه حالي در كردند تكذيب
فرصت اسرائيل به شارون عجله با توام بازگشت دليل به كه شدند يادآور اما كرده تاييد
.است نداشته وجود اسناد اين مرور براي كافي
خود قبلي اظهارات بر ديگر بار شارون با مشترك خبري كنفرانس در اظهاراتش ضمن بوش
اما كند خدمت ملتش به شايسته نحوي به نتوانسته كه رهبري فشرد ، پاي عرفات مورد در
خاورميانه صلح مذاكرات از او حذف يا عرفات سرنگوني اينكه بر اعراب اصرار لحاظ با
نشان خواست عرفات از بوش بيانجامد ، منطقه در تند واكنشهايي شكلگيري به است ممكن
.است باكفايت رهبري دهد
پايان با كه برداشت پرده خود مرحلهاي سه صلح طرح از همچنين سفر اين در شارون
زمان كه انتقالي دورهاي آن پي در و ميشود آغاز آتشبس برقراري و ترور به دادن
كرد خواهند تلاش طرف دو آن در كه دورهاي آمد ، خواهد داشت خواهد نامحدود
مورد در خود نظر مورد اصول ساخته نزديك يكديگر به را صلح مورد در خود ديدگاههاي
با كه شد خواهد انجام صلح نهايي مذاكرات ادامه ، در و كرده منتقل يكديگر به را صلح
.انجاميد خواهد پايدار صلح برقراري و فلسطيني كشور تشكيل به نهايي قرارداد انعقاد
عيان را طرح اين با خود مخالفت شارون صلح طرح مفاد اعلام از بلافاصله عرب كشورهاي
را گفتوگويي هر برگزاري شرط و دانستند بيثمر و نفسگير روندي را آن و ساختند
در يهودينشين شهركهاي حيات يافتن پايان و فلسطيني كشور تشكيل مسئله گنجاندن
.كردند اعلام فلسطيني مناطق
از هيچيك نقطهنظرات از كرد تلاش خاورميانه مناقشه مورد در خود اظهارات ضمن بوش
ديپلماتيك تلاشهاي افزايش است مشهود كاملا آنچه اما نكند پشتيباني و حمايت طرفين
.است خاورميانه مناقشات به دادن پايان براي كشور اين لحن تلطيف و آمريكا
طرف دو خاورميانه مناقشه درمورد بينالمللي كنفرانس تشكيل با است اميدوار آمريكا
تا يك هر و دهند تن صلح پذيرش به بينالمللي فشار تحت كه دهد قرار شرايطي در را
.كشند دست خود مطالبات از حدودي
قرار فشار تحت ميشود تلقي اسرائيل اهداف تحقق براي راه كوتاهترين اكنون آنچه
در كه است خود بطن در ساختاري اصلاحات ايجاد براي فلسطيني خودگردان حاكميت دادن
هواداران و راديكال افرادي حذف جز چيزي ساختاري تغييرات ايجاد از منظور اينجا
مبارزان حاميان وجود از فلسطيني پليس نيروي پاكسازي و اسرائيل با نظامي مبارزه
فشار اعمال به فلسطيني مقامات ساختن متقاعد با دارد سعي اسرائيلنيست ضداسرائيل
كاستن ضمن رهگذر اين از و بكشاند دروني چالش به را فلسطينيان فلسطيني ، رزمندگان بر
گروههاي امكان حد تا فلسطيني رزمندگان انتحاري حملات خصوصا و حملات دامنه از
.كند مهار و شناسايي را مبارز
و حمايت براي آمريكا معنادار اقدامات از ديگري فاز نيز سيا رئيس تنت جورج اعزام
طرح خاورميانه به سفر از پس ميلادي گذشته سال كه تنت.است اسرائيل از جانبداري
حد از هيچگاه آن مورد در آمده وجود به اوليه هياهوي عليرغم كه داد ارائه را صلحي
خاورميانه راهي آمريكا امنيتي مقام عاليترين عنوان به نرفت فراتر مكتوب طرح يك
به كند تلاش طرف دو بين امنيتي هماهنگكننده و ميانجي نقش ايفاي ضمن تا ميشود
.بزند دامن امكان حد تا فلسطيني گروههاي بين موجود شكافهاي
با مخاصمات شدن كشدار و آنهاست نفع به زمان عنصر دارند اعتقاد اسرائيليها
از اما ميآورد وارد جدياي لطمات يهوديان جامعه بر حاكم آرامش به هرچند فلسطينيان
جز چارهاي آنها است ميدان اين در پيروزي به قائم يهودي كشور حيات ادامه كه آنجا
.ندارند رو پيش ساختن ، پيشه صبر
سياستمدار نگاه
ميسازيم دوباره را آرژانتين
آرژانتين رئيسجمهور دوالده ادواردو
عبادتي عليرضا:ترجمه
پشتسر را ويرانگرش ركود سال چهارمين اقتصاد.است عميقي بحران دچار آرژانتين
اگر ميكنند ، نرم پنجه و دست بيكاري و فقر با مردممان سوم يك از بيش ميگذارد ،
اين.هستند روبهرو ورشكستگي با آرژانتيني كمپانيهاي از بسياري اكثرا ، نگوييم
از را اعتمادشان آرژانتينيها.است شده قصور دچار خود بينالمللي تعهدات در ملت
.نگرانند رسيد خواهد ارث به فرزندانشان به وضعيتي چه اينكه از و دادهاند دست
درخشان گذشتهاش اندازه به آيندهاش شناسد باز را حقيقت دو آرژانتين كه صورتي در
دوم ، است ، شده ايجاد مردم خود وسيله به و درون از بحران اينكه اول.بود خواهد
را خود عزم من دولتشد خواهد ايجاد آرژانتين مردم وسيله به و درون از هم راهحل
طرح ، اين گامهاي اولين از و كند اجرا و طراحي را بازسازي برنامه تا است كرده جزم
به.است بينالمللي مالي جوامع نزد كشور اعتبار بازگرداندن و اقتصاد در ثبات ايجاد
و پايه منابع بر تكيه با و زد خواهيم استارت را اقتصادي رشد آن ، به دستيابي محض
.ميبخشيم شتاب را دامنهدار اقتصادي بهبود آرژانتين قدرتمند
حالت به را پزو ما كردهايم ، آغاز را سياستگذاري حوزه پنج در كار ، ابتداي در
ايجاد حال در اكنون.بود برابر دلار با پزو بود دهه يك كه حالي در آورديم در شناور
كارايي ايالتي دولت در هم و باشد مناسب فدرال دولت براي هم كه منظمي مالي چارچوب
تورم مهار براي را خود كوشش ملي واحد پول ايجاد و جدي پولي سياست با.باشد داشته
.كرد خواهيم متمركز
خاصي اقدامهاي قانون حاكميت تقويت براي.هستيم خود بانكي ساختار تغيير حال در ما
پايان به موفقيت با را برنامهمان از مرحله اولين كه زماني.گرفتهايم نظر در
بايد راه اين در.داد خواهيم ادامه طلبكاران با همكاري با را كار رسانديم ،
براي و شده شناخته رسميت به بينالمللي طلبكاران به خصوصي بخشهاي بدهيهاي
دلار بر مبتني اقتصاد انتقال دشوار وظيفه با ما.آيد فراهم چارچوبي آن بازپرداخت
طول در ارز نرخ نگهداشتن ثابت چون چرا؟.هستيم روبهرو ملي پول بر متكي اقتصاد به
يك فقط كه است شده تبديل كشورمان اقتصاد براي پاگير و دست مشكلي به گذشته سال ده
كسب رقابت توان كافي اندازه به.است اقتصادي رشد از جلوگيري آن و دارد نتيجه
راهي هيچ هم آخر سر.بگيرم قرار جهان در پويا اقتصاد معرض در بتوانيم كه نكردهايم
شروع نو از را اقتصادي بازسازي و كنيم آزاد بند و قيد از را پزو آنكه جز نداريم
.كنيم
با كشور اين.نيست اقتصادي آرژانتين چالش بزرگترين كه است اين بحث قابل نكته
از دارد بيكار درصد سي كه كشوري در اقتصادي تصميم كدام.است روبهرو سياسي بحران
تنها نه حقوقبگيران كاهش هزينهها ، كاهش ماليات ، افزايش است؟ عملي سياسي لحاظ
استرسي دچار اقتصادي لحاظ از كه كشوري در بلكه داده دست از را خود مقبوليت ديگر
حتي برآمده ، دستمان از چه هر اينها همه با.است دشوار بسيار شده ، وصفناپذيري
تصميمگيريهاي براي پيش روز از كه كردهايم ثابت هم روز هر.دادهايم انجام بيشتر
.مشتاقتريم پيشرفت براي و آمادهتر سختتر
آن و كردهاند فراموش را نكتهاي بيشترند رياضت خواستار كه بينالمللي تحليلگران
رئيسجمهور عنوان به كنگره در من.است حاكم دموكراسي آرژانتين در كه است اين
.بود شده انتخاب محبوبيت با كه رئيسجمهوري استعفاي از بعد درست هم آن شدم ، انتخاب
و نيايد نظر به عادي گرچه دارد ، كامل مطابقت آرژانتين اساسي قانون با روند اين
.دارد قانونگذاران با نزديك مشاوره به ويژهاي نياز من ، دولت كه است اين آن معني
همكاري دولت با هم كنار در حاضر حال در ما فرمانداران و كنگره كه است اين حقيقت
در.شود پايهريزي رشد دوران به آرژانتين بازگشت براي اقتصادي استراتژي تا ميكنند
كه ميدهم را اطمينان اين اما ميشود ، اتخاذ دشواري تصميمات همكاريها اين
هم نيست ، آساني كار دليل همين به.است ملي منافع جهت در ميگيرند كه تصميمهايي
را دموكراتيكي روند حال هر در اما ميكند ايجاد خستگي و فرسودگي هم و دارد جنجال
ثبات و استقرار بهبود راه تنها روند اين كه باورم اين بر من.ميكند دنبال
تلاش آرژانتين مردم اطمينان بازسازي براي بايد كه اندازه همان به.است آرژانتين
رشد.است لازم برنامههاي از جهان كشورهاي ساير اطمينان بازسازي براي كوشش كنيم ،
جهاني اقتصاد به جديت با كشور اين كه يافت خواهد تحقق صورتي در آرژانتين اقتصادي
.بپيوندد
كه اندازهاي همان به موضوع اين چوناست قانون مطلق حاكميت مستلزم دستاورد اين و
به امروز ما.دارد اهميت طلبكاران و سرمايهگذاران براي است مهم آرژانتينيها براي
آمريكا قاره كشورهاي توسعه بانك و جهاني بانك پول ، بينالمللي صندوق حمايت
كنند ، تاييد را برنامههايمان خواست خواهم بينالمللي سازمانهاي از من.نيازمنديم
.بپردازند آن كيفيت و تعهدات اجراي نحوه ارزيابي به و كنند نظارت آن اجراي بر
احساس كه ندارد هم دليلينميكنند خوشبختي احساس آرژانتين مردم ميدانم من
مردم كه باورم اين بر اما.ميبرند سر به دشواري بسيار دوران در چون كنند خوشبختي
پيشرو واقعي اما دشوار چند هر راهي چون ميكنند ، حمايت ما اقتصادي استراتژي از
است استوار بودن واقعي اما دشوار همين بر بازسازي ، برنامههاي بنيان.ميدهد قرار
.است جهاني مالي سيستم به آرژانتين دوباره ورود براي پايهاي آنكه ضمن
پست واشنگتن:منبع
19_ گذار حال در جهان
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا ترجمه
در عراقي شيعيان.بود جنگ به دادن پايان براي ديگري توجيه عراق تجزيه از ترس
در ايران تحتالحمايه جمهورياي شكلگيري به قيام اين بود ممكن و كردند قيام بصره
قلمداد فارس خليج منطقه تهديد مهمترين ايران وسيعتر نگاهي در.بيانجامد عراق جنوب
.ميشد
كرد مستقل كشور شكلگيري به عراق با جنگ ادامه كه داشت وجود نيز دغدغه اين همچنين
براي كشور اين سرسپردگي به و ميزد لطمه تركيه ثبات به كه انجامد عراق شمال در
گمان آنكه نهايتاميآورد وارد لطمه فارس خليج منطقه در آمريكا خطمشي از حمايت
موطنشان به عراق جنگي اسراي از تن هزاران بازگشت و شكست از حاصل ضربه ميرفت
.شود منجر حسين صدام سرنگوني به عاقبت
در محاسباتي خطاي ليكن ميآمدند ، نظر به موجه و معقول ظاهرا اگرچه مباحثات اين
به را فارس خليج در آمريكا موقعيت و خود موقعيت حفظ براي حسين صدام توانمندي مورد
را عراق باشد داشته دست در عراق در را امور زمام صدام كه مادامي.داشت دنبال
ميگيرد صورت فارس خليج در موازنه ايجاد براي كه تلاشهايي چارچوب در نميتوان
بود ضعيف بسيار ايران با موازنه ايجاد براي كه داشت قرار موقعيتي در عراق.گنجاند
حاشيه در همسايگانش امنيت براي جدي خطري كشور اين باقيمانده توان حين همين در اما
هميشه عنصري به را عراق آمريكا ، با بغداد سرسختانه دشمني و بود فارس خليج جنوبي
.كرد بدل مشكلساز
.بود نشده تعريف و تبيين درستي به نيز آمريكا فراروي نظامي گزينههاي دگرسو از
جنگ به دادن پايان يا بغداد فتح تا عمليات ادامه موجود مناسب گزينههاي تنها
گارد _ عراقي ويژه نظامي واحدهاي تخريب روند ادامه راهكار بهترين ;نبودند
و ميرفته بهشمار صدام حاكميت اصلي پايه و مركزي هسته كه بود _ عراق رياستجمهوري
.ميرود
عراق در دموكراسي استقرار براي درخشاني مهره نميتوانست صدام جانشين كه هرچند
باشد داشته شگرف تاثيري ميتوانست صدام براي جايگزيني تعيين نمادين تاثير اما باشد
آغاز را منطقهاي سيستم به عراق اعاده روند ميساخت قادر را پيروزمند متحدين و
.كنند
داخلي حمايت فروپاشي موجب بود ممكن ديگر هفته يك براي حتي جنگ ادامه كه ادعا اين
كه پيروزياي با بوش ، كه وجههاي لحاظ با بايد را شود آمريكا از بينالمللي و
خصوصا عرب ، رهبرانشود ارزيابي بود كرده كسب خود براي آورده ارمغان به او رهبري
دارد آنها بر بلاانقطاع و بلافاصله تاثيري عراق تحولات كه سعودي عربستان زمامداران
ادامه قدرت از صدام سرنگوني زمان تا نبرد ميدادند ترجيح كه داشتند اعلام بعدها
.كند پيدا
سياسي مشي خط بر درازمدت سردرگمي نوعي شد موجب عراق شكست گستره تعيين براي تلاش
طرفين بين آتشبس ملل سازمان امنيت شوراي قطعنامه 687 تصويب با.افكند سايه آمريكا
اجرا قابل بينالمللي زورمداران نظارت صورت در تنها خلعسلاح بندهاي.شد برقرار
تهديد وجود شائبه به آمريكايي نيروهاي سريع عقبنشيني كه بود حالي در اين و بود
بهره حداكثر وضعيت اين از صدام.نهاد پايان نقطه عراق امور در آمريكا مجدد مداخله
.كند حفظ را عراق جهتگيري و خود حاكميت توانسته تاكنون زمان آن از و برد را
مسند در خليجفارس جنگ از پس صدام كه آنگاه.كرد تسريع را روند اين كلينتون دولت
مصالحه و آشتي (1):داشت قرار متحده ايالات پيشروي گزينه سه ماند باقي عراق امور
به او ساختن وادار با صدام مهار (2) باشد ، شده مرعوب ميرفت انتظار كه صدامي با
به صدام سرنگوني برنامه پيگيري (3) امنيت ، شوراي قطعنامه 687 مفاد از متابعت
.آمريكا ملي خطمشي عنوان
از يك هيچ كه كند دنبال همزمان طور به را گزينه سه هر گرفت تصميم كلينتون دولت
او عملكرد كرد گذر سلامت به فارس خليج جنگ از صدام آنكه از پس.ننشست ثمر به آنها
جنگ به كه آتشبس معاهده مضمون خود اقدامات با و زد دامن همسايگانش ترس بر
نهادهاي او سال 1996 در.كرد تضعيف سيستماتيك طور به را بود داده پايان خليجفارس
مضمحل را بود شده تشكيل عراق كردنشين مناطق در آمريكا حفاظتي سپر زير كه خودمختاري
محلي همپيمان كه عراق كرد اتباع از تن هزار سه حداقل و شدند كشته تن صدها.كرد
.شدند وطن جلاي به ناچار ميشدند محسوب آمريكا
راه سر بر مانع ايجاد براي خود سلسلهوار و نظاممند اقدامات نوامبر 1997 در صدام
دنبال را عراق كشتارجمعي تسليحات توليد برنامه بر نظارت كه بينالمللي بازرسان
عراق عليه قهريه قوه از كه ميكرد تهديد بار هر كلينتونكرد آغاز ميكردند ،
صدام به روند اين و زد باز سر تهديد اين ساختن عملي از بار هر و كرد خواهد استفاده
در آمريكا كه چند هر.كند مضمحل عملا را ملل سازمان نظارتي سيستم تا داد فرصت
از استفاده به انجاميد طول به متوالي شب كه 4 عملياتي طي دسامبر 1998 در نهايت
پذيرش از عراق خودداري با قياس در اقدام اين اما آورد روي عراق عليه نظامي قدرت
.بود نخنما پوششي صرفا بازرسيها ،
را خود تلاش تمامي صدام شد متوقف عراق به تسليحاتي بازرسان عزيمت روند آنكه از پس
بازرسي سيستم تقويت هدف با كه كرد عراق اقتصادي تحريمهاي اثر كردن خنثي معطوف
و عراق كشتارجمعي تسليحات كامل اضمحلال كه زماني تا بود قرار و شده طراحي تسليحاتي
خود قوت به نشده تاييد بازرسان سوي از تسليحات اينگونه توليد امكانات و تاسيسات
.بماند باقي
زيرپا كردستان در را آتشبس معاهده در مندرج تمهيدات عراق آنكه از پس ماه سه
مجوز صدور براي متحد ملل سازمان پيشنهادي برنامه با دسامبر 1996 در آمريكا گذاشت
.كرد موافقت دارو و غذا خريد براي نفت دلار ميليارد سالانه 2 فروش
دادن تن به عراق التزام روند تفكيك با كه بود اين بود موافقت اين پس در كه منطقي
صدام ميشد موجب عراق مردم نيازهاي تامين نحوه از ملل سازمان قطعنامههاي مفاد به
خواهد او تضعيف موجب نهايت در صدام داخلي موضع تقويت كه ايده اين.شود منزوي حسين
.است دور منطقه بر حاكم واقعيات از حد چه تا ايده اين كه داد نشان شد
|