غذا نه داد بايد آب نه مجرم به
ايراني ديپلماسي
بيگانه نگاه
بحران6 از عبور براي تلاش
دههـ 1 دو بازيگران
غذا نه داد بايد آب نه مجرم به
تقويت بسط ، ايجاد ، در كه افرادي و رجال تاريخ بررسي به پس اين از كه است ستوني دهه ، بازيگراندو
ستون اين نويسنده قزويني حميد.ميپردازد بودهاند ، دخيل اسلامي جمهوري نظام تثبيت و
.است كرده آغاز خلخالي صادق آيتالله رفتار بررسي با را خود كار
قزويني حميد
محمدصادق:نام
(خلخالي به مشهور) گيوي صادقي:نامخانوادگي
خلخال توابع از گيوي روستاي تولد1305
ماموريت كردستان ، و خوزستان تهران ، انقلاب دادگاههاي شرع حاكم:انقلاب از پس مشاغل
موادمخدر ، با مبارزه كميته سرپرست شهركرد ، و گنبد بحراني وضعيت به رسيدگي جهت جداگانه
خبرگان مجلس اول دوره نماينده قم ، شهر از اسلامي شوراي مجلس متوالي دوره سه نماينده
.مبارز روحانيون مجمع مركزي شوراي و موسس عضو تهران ، استان از رهبري
* * *
را قامتي كوتاه روحاني داشتند ، حضور تهران مهرآباد فرودگاه در سال 57 بهمن كه 12 كساني
از تازه كه خميني آيتالله به را خود داشت تلاش جمعيت انبوه ميان در كه ميآورند ياد به
.گيرد قرار او كنار در و رسانده بود بازگشته تبعيد
تاريخ در يعني اسلامي انقلاب پيروزي از پس روز چند و داشت شهرت خلخالي صادق نام با او
سابق رژيم وابستگان محاكمه به نسبت تا يافت ماموريت خميني امام سوي از حكمي طي 5/12/57
البته.نمايد صادر را لازم حكم و رسيدگي شرعي موازين براساس بودند ، زنداني و متهم كه
حكومت مسئولان از تن چند اعدام و محاكمه با را كار اين قبل روز چند از خلخالي آيتالله
از 4 بودند عبارت اعدامشدگان از گروه اولين.بود كرده آغاز رفاه مدرسه بام پشت در شاه
و ناجي رضا سرلشگر رحيمي ، مهدي سپهبد خسروداد ، منوچهر سرلشگر يعني عاليرتبه نظامي
احكام اولين از كه خلخالي انتصاب حكم نبود معلوم زمان آن در.نصيري نعمتالله ارتشبد
گذشت امااست گرفته تعلق آذربايجاني روحاني اين به چرا است انقلاب رهبر توسط صادره
.ساخت روشن را سوال اين پاسخ حدودي تا زمان
نيز ديگر ويژگي چند از قضاوت ، مسند احراز براي فقهي صلاحيت بر علاوه خلخالي آيتالله
طولاني آشنايي و دوستيبود برخوردار فراواني اهميت از مقطع آن در شايد كه ميبرد بهره
در ممارست و نفوذناپذيري احكام ، اجراي در قاطعيت مبارزاتي ، ممتد سابقه ،(ره)امام با
مركز كه رفاه مدرسه محل در دادگاه جلسات اولين.ويژگيهاست اين جمله از امور پيگيري
و شد تبديل دادگاه صحن به درس كلاسهايشد تشكيل ميآمد شمار به هم انقلابيون حكومت
به نيز معلم صندلي و ميز.بود شهود و شاكي متهمين ، استقرار محل دانشآموزان نيمكتهاي
دادگاه محل بعد روز چند.ميشد صادر تمامتر هرچه سرعت با احكام.گرديد مبدل قاضي جايگاه
.شد منتقل بود - موتلفه ذينفوذ عناصر از - عراقي مهدي شهيد كنترل در كه قصر زندان به
لكن پرداختند ، مذكور دادگاههاي با همراهي و حمايت به موقت دولت اعضاي برخي آغاز در
اما.ميورزيد مخالفت دادگاهها احكام اجراي و جلسات تشكيل نحوه به نسبت بازرگان مهندس
گروههاي برخي انقلاب ، نيروهاي از وسيعي طيف حمايت از كه انقلاب دادگاههاي شرع حاكم
در (ره)امام.كرد دنبال قاطعيت با را خود كار بود برخوردار مردم توده از بخشي و سياسي
و تهران از اعم - انقلاب دادگاههاي عملكرد پيرامون كه مختلفي مطالب به واكنش
به نظر":كردند اعلام اطلاعيهاي صدور با تاريخ 25/12/57 در ميشد مطرح - شهرستانها
لازم است ، شده منتفي فيالجمله جنايتكاران درباره احكام اجراي و محاكمات در تسريع اينكه
و گيرد صورت اسلامي انقلاب دولت و اسلامي انقلاب شوراي نظر زير محاكمات پس اين از است
و تنظيم جديدي آييننامه اسلامي انقلاب شوراي كه است شده داده دستور منظور همين به
آييننامه تصويب تا تاريخ اين از تهران مركزي دادگاه است لازم رو اين از نمايد ، تصويب
.دهند ادامه محاكمه و بازپرسي كار به شهرستانها دادگاههاي و كند متوقف را محاكمات جديد
كه بود خواهد مركزي دادگاه تاييد به موقوف پس اين از دادگاهها اين احكام اجراي ولي
.گرفت خواهد صورت جديد آييننامه طبق
حق ضدانقلاب ، جرايم به رسيدگي جز به انقلابي دادگاههاي تمامي كه بجاست نكته اين تذكر
.ندارند را ميشود حد موجب كه اموري ساير و دزدي قبيل از ديگر امور در دخالتي گونه هيچ
در ضدانقلابي امور به رسيدگي به مربوط فقط اسلامي انقلاب فوقالعاده دادگاههاي زيرا
(نور صحيفه) ".ميباشد اختناق دوران در و حاضر حال
دستور هرگونه به توجه بدون قضات برخي و نشد حاكم رويه اين امام حضرت تمايل عليرغم اما
چون كه داشت تاكيد نكته اين بر همواره خلخالي.دادند ادامه خود فعاليت به آييننامهاي و
.دهد قرار عزل يا و سوال مورد را او ميتواند ايشان تنها كرده منصوب را او امام
از مجرم به دادن آب و دادن غذا شد ، شناخته مجرم كسي وقتي شرع نظر از":بود معتقد وي
الگوهاي كه چرا داريم ، نگاه زنده را مجرم اين نميشود شود ، اعدام بايد و است محرمات
دوران) ".نيست مطرح حكم اجراي ساعت شود ، اعدام بايد مجرم... نداريم ، قبول را غربي
(ص 77 انزوا ،
در ديگر تندرو گروههاي و (منافقين) خلق مجاهدين سازمان اعضاي از برخي ميشود گفته
كتاب در نراقي احسان.داشتند عهده بر عمدهاي نقش تحقيقات مراحل و پروندهها تشكيل جريان
كه) خلخالي وقتي":مينويسد مجاهدين سازمان عضو يك از نقل به اوين زندان تا شاه كاخ از
گرديد ، انتخاب انقلاب دادگاه قاضي عنوان به (ميداد انجام را وظايفش گذشتي هيچ بدون
داشتن با مجاهدين زمان اين در...بكند بايد كار چه نميدانست اصولا اول ، ماههاي
اختصاص خود به را دادگاه داديار سمت سابق ، سياسي زندانيان عنوان با و غيرمذهبي نگرشي
نتيجهاي منطقا ، كه ميكردند پيگيري حرارتي و شدت چنان با را دعاوي دادرسي آنها.دادند
مذهبي ، شخصتهايي برابر در را احتياط ميخواست ، خلخالي.نميماند باقي اعدام حكم صدور جز
لذا.ندهد دست از نبود ، موافق اعدام احكام سريع صدور با كه بهشتي آيتالله(شهيد) همچون
نيمه قضات اصطلاح به اين وسيله به كه دهد قرار پروندههايي پناه در را خود داد ترجيح
مدافعان از نيز توده حزب ديگر سوي از (صفحه 286) ".ميشد تنظيم برايش انقلابي و مذهبي
.ميكرد حمايت وي از همواره و بود خلخالي آيتالله و انقلاب دادگاههاي عملكرد جدي
عناصر از گروهي بود گرفته شدت خلخالي اقدامات با مخالفت كه زماني ميشود گفته همچنين
از را خود قاطع حمايت قم در امام منزل مقابل در تحصن با مجاهدين سازمان به وابسته
آن در كه طالقاني آيتالله مرحوم.شدند او فعاليت ادامه خواستار و داشته ابراز خلخالي
به احترام و خلخالي عملكرد درباره بود برخوردار انقلابيون ميان در فراواني نفوذ از زمان
قدري مردم ولي ميدانم ، معتمدي و متدين آدم فينفسه را خلخالي من":ميگويد عمومي افكار
و ببينند و بيايند ميخواستند مردم.بودند ناراضي سابق رژيم سران مورد در او محاكمات از
ميتوانستند ساواك روساي و هويدا ميگويند مردم.كنند قضاوت دنيا و ايران عمومي افكار
زيرا.بود بهتر ميرسيدند كثيفشان اعمال سزاي به ديرتر اگر.سازند فاش را زيادي اسرار
اما (ص129 موقت ، دولت غروب و طلوع) "كردهاند چه ملت اين با اينها كه ميشد متوجه دنيا
شرايط تطبيق به تمايلي حتي و نداشت توجهي ميگذشت اطراف در كه آنچه به چندان خلخالي
در ما":ميگويد وكيل از استفاده عدم درباره وي.نميداد نشان قضايي عرف با دادگاه
كه اين مگر كند ، انتخاب وكيل خود براي بتواند كسي كه نداريم اسلامي الگوي و شرع قوانين
را ما جواب كه ميرسد هم عقلشان و نيستند لال ميكنيم محاكمه ما كه كساني و باشد لال
ما.بمانند عاجز آن به دادن جواب از آنها كه نميپرسيم چيزي ما اصولا چون ;بدهند
(صفحه 78 انزوا ايام) "بله:كشتي؟ميگويد تو را شخص فلان مثلا ميپرسيم
را آنها ميتوان كه آقاياني از بعضي مورد در ما" ميگويد دادگاه بر فشار پيرامون وي
روي فشاري كه ميكرديم احساس شديدا مقدم ، ناصر سپهبد و هويدا مثل ناميد ، سردمدار
اعتنا فشاري هيچ به و گرفتند را خود تصميم رشادت كمال با دادگاهها ولي است ، دادگاهها
صدور با سال 58 ارديبهشت در 23 امام حضرت البته (صفحه 80 انزوا ايام) ".نكردند
:دوم.است كشته آدم شود ثابت كه كسي اول:زير مورد دو از غير در":كردند اعلام بيانيهاي
باشد ، شده مرگ به منجر كه شده شكنجهاي مرتكب يا است داده عمومي كشتار فرمان كه كسي
اعدام مذكور مورد دو از غير در اشخاص نبايد و كند صادر اعدام حكم ندارد حق دادگاهي هيچ
سال خرداد اوايل در يعني بعد روز چند".قصاص ثبوت موجب و است جرم امر اين از تخلف.شوند
اشرف پهلوي ، غلامرضا فرح ، پهلوي ، محمدرضا غيابي اعدام حكم صدور با خلخالي آيتالله 58
خود سمت از رژيم سران از چند تني و زاهدي اردشير اويسي ، ارتشبد امامي ، شريف جعفر پهلوي ،
و ايراني فرد هر به همچنين او.سپرد انقلاب دادستاني به را كار ادامه و داد استعفا
هر در آن انجام به نسبت تا داد ماموريت باشد اخير احكام اجراي به قادر كه غيرايراني
و شاه غيابي اعدام حكم پيرامون خود خاطرات در فرح مادر.كند اقدام جهان از نقطه
دادگاههاي دادستان خلخالي آيتالله انقلاب پيروزي از پس كه موقعي":ميگويد خانوادهاش
با سال 1338 در چرا كه خوردم زيادي افسوس داد را...و فرح شاه ، دستگيري حكم انقلابي
( صفحه 64 فرح دخترم) ".نكردم مخالفت شاه و فرح ازدواج
مردم بر نزديكانش و شاه توسط كه آنچه به نسبت بيتفاوت و مرفه زندگي سالها از پس او
كاش اي كه آورد ياد به ديد ، اعدام آستانه در را دخترش كه هنگامي تنها بود رفته ايران
!نميگرفت صورت ازدواج اين
مجتهدي هر و است مجتهد خلخالي آقاي":ميگويد شاه اعدام حكم درباره طالقاني آيتالله
عمومي افكار نظر از واقعا شاه بله.ميكنم صادر هم من.كند صادر احكامي چنين ميتواند
(ص 129 موقت دولت غروب و طلوع) ".است اعدام به محكوم
ايراني ديپلماسي
متعارض موضعي گرفتار
صحيفه سعيد
خرازي كمال و سولانا خاوير خبري مشترك كنفرانس برگزاري محل كه ، خبرنگاري از مملو سالن
خارجي و داخلي رسانههاي براي سفر اهميت آن از فراتر و خبري كنفرانس اين اهميت از بود ،
ديپلماتهاي براي افزونتر مراتب به اهميتي سفر اين ترديد بدون اما.ميكرد حكايت
ميكردند تجربه را اروپا اتحاديه خارجي سياست مسئول ميزباني حالي در آنها.داشت ايراني
.آنهاست دغدغه عمدهترين آمريكايي مقامات متغير لحن و تهديدات با مواجهه است مدتي كه
تفسير را اروپايي برجسته مسئول سفر خود ديدگاه فراخور به كدام هر داخلي سياسي جناحهاي
.دانستند آمريكا و اروپا بنيادين نظر اختلاف از علامتي را آن محافظهكاران برخي.كردند
.ايرانيهاست براي مهم پيامهايي حامل وي داشتند اعتقاد اصلاحطلبان از پارهاي اما
گفتوگوهاي سولانا ، :كرد اعلام تهران از گزارشي در بيبيسي خبري شبكه كه طور همان
كه متعددي و متفاوت تفسيرهاي برخلاف اما.است داشته ايراني مقامهاي با ساختاري
امكان حد اين تا پيوسته وقوع به واقع عالم در آنچه شود ، ارائه واقعه يك از ميتواند
.ندارد تكثر
نظري اختلاف چندان ايران به كلان نگاه در آمريكا و اروپا معتقدند كارشناسان برخي
كه آمريكا خلاف بر هستند ، جدي نگرش تفاوت دچار تعامل شيوههاي زمينههاي در اما ندارند ،
از اروپاييها دارد ، زور اعمال با همراه بعضا و درگيرانه شيوههاي از استفاده به تمايل
بر آنها نظر در ميدهند ، ترجيح را اصلاحطلبانه روشهاي و ميكنند دوري تشنج و درگيري
و مذاكرات كنار در اقتصادي و تجاري زمينههاي در سازنده و مثبت تعامل آمريكاييها ، خلاف
كنفرانس در سولانابود خواهد ايران ساختن منزوي از سودمندتر بسيار سياسي ، گفتوگوهاي
حقوق به مربوط مسائل حل به اروپا و ايران روابط ارتقاي ساختن مشروط ضمن خود مطبوعاتي
آزادي براي اتحاديه كه فراواني اهميت بر تاكيد و كشتارجمعي سلاحهاي و تروريسم بشر ،
همكاريهاي موافقتنامه بودن سياسي از آشكارا ;است قايل دموكراتيك جامعه و مطبوعات
جانبه دو روابط بهبود در را اصلاحات فرآيند و گفت سخن اروپا اتحاديه و ايران اقتصادي
.دانست مهم بسيار نقشي داراي
براي كه آنها چه مييابند متفاوتي موقعيت در را خود ايراني ديپلماتهاي ترتيب اين به
متمركز اروپا با مناسبات تقويت بر را خود قواي درستي ، به آمريكاييها تهديد با مقابله
تحول دچار را شرايط كه ميبينند روابط ارتقاي روي پيش را پيششرطهايي ;بودند كرده
روابط بهبود عامل ايران از تازه چهرهاي ارائه با كه اصلاحاتي ديگر سوي از.ميسازد
نيز نكته اين.ميكند طي را افول روزهاي و داده دست از را خود پويايي كه است ديري بوده ،
اروپايي مسئول.دهد تشكيل را خارجي سياست بدنه واقعبينتر عناصر دغدغه از بخشي شايد
نقطه وجود اعلام ضمن او كرد بيان روشني به نيز را فلسطين مسئله خصوص در خود ديدگاه
عدم از خاورميانه ، مسائل زمينه در ;عرب جهان روسيه ، آمريكا ، اروپا ، بين مشترك نظرات
از بخشي بر او ترتيب اين به.كرد تاسف اظهار منطقه اين در ايران سياستهاي با آن تطابق
و نيست ديپلماتها اختيار در آن خصوص در تصميمگيري كه نهاد انگشت ايران خارجي سياست
.ميگيرند تصميم آن خصوص در عاليتر مراجعي
كه فراواني تمايل وجود با آنها.شدهاند دوگانگي نوعي گرفتار اروپاييها ميرسد نظر به
مخاطرهآميز و تند مواضع نفي با ميكنند تلاش دارند ، ايران در تغييرات برخي وقوع به
نتيجه به نيل امكان در كه ببندند رفرمي پيامدهاي و نتايج به دل ايران ، قبال در آمريكا
.دارد وجود متعدد ترديدهاي آن
سولانا وقتي.باشد بوده معني اين به ناظر ايران در اصلاحي حركت اهميت بر او تاكيد شايد
سوال ايران عليه آمريكا تهديد مقابل در اروپا اتحاديه موضع از كه خبرنگاري پاسخ در
به موضوع آيا ميبينيد ايران در را من":گفت استيصال كمي شايد و عصبانيت با ;ميكرد
چندان وكلماتش چهره در دوگانگي اين از حاصل بلاتكليفي مشاهده "نيست؟ روشن كافي اندازه
.نبود دشوار
بيگانه نگاه
ميكند تجديدنظر تهران
طولاني قاسم مترجم
خود براي را تازهاي مسير و داده تغيير را خود خارجي سياست ايران اسلامي جمهوري دولت
رويكرد اين متوجه چندان بينالمللي محافل و جهاني صاحبنظران كه حالي در است ، برگزيده
سال در كه ايران اصلاحطلب جمهور رئيس خاتمي ، محمد.نشدهاند ايران خارجي سياست در تازه
نتيجه اين به اكنون هم انداخت ، جريان به را نويني سياست انتخابات ، در پيروزي از پس 1997
ايران جمهور رئيس هرحال بهاست شده روبهرو شكست با آمريكا به نزديكي سياست كه رسيده
ميانهرو چهرهاي عنوان به وي از غربيها كه خاتمي محمد.است برگزيده را تازهاي مسير
تغيير اصلي دليل را ايران عليه آمريكا متحده ايالات اخير تهديدهاي ميكنند ، تمجيد
.است كرده عنوان متحده ايالات قبال در ايران سياستهاي
در محافظهكار جناح تقويت به نهايت در خارجي سياست عرصه در خاتمي محمد گردش حال هر در
آمريكاييها به نزديكي هرگونه مخالف ديرباز از محافظهكاران كه چرا ميشود ، منجر ايران
.بودهاند
آمريكا متحده ايالات قبال در ايران خارجي سياست در اخير تغييرات كارشناسان اعتقاد به
ترتيب بدين.است بوده اخير ماههاي طي ايران عليه آمريكا موضعگيريهاي پيامدهاي از
كه است حالي در اين.است كرده تبديل خود مخالفان سرسختترين از يكي به را ايران آمريكا
.است تازهاي متحدان نيازمند آمريكا عراق ، عليه احتمالي حمله بودن پيش در به توجه با
نيز آمريكايي مقامات حتي و بود كرده ايفا مثبتي بسيار نقش افغانستان جنگ جريان در ايران
.بودند كرده اعتراف مسئله اين به
ديولت:منبع
بحران6 از عبور براي تلاش
مشاركت جبهه سوم كنگره بيانيه
دوم شكلگيري و اصلاحطلبان به مردم رويآوري امكان كه شد آن موجب عنصر دو اين تركيب
اصول به پايبندي ميزان با مرتبط جنبش اين بقاي عدم يا بقا بنابراين.شود فراهم خرداد
را عشقي چنين اگر) شدند ، حكومت وارد قدرت كسب صرف به نه جنبش اين عناصر.است آن اوليه
اقتدارگرايان خدمت به ميتوانست خرداد دوم از قبل ميكرد ، دنبال جامعه به خدمت شرط بدون
سياست ميدان به خود با كه هم سرمايهاي.بود ارعاب و زور با ورود
اين حتي نه و ،(درآيد
ملت مشروعيت و راي ديگر سوي از و خويش شده اصولاعلام به پايبندي و تعهد سو يك از آورده
آن اجراي گرو در صرفا خرداد دوم خلال از مردم اعطايي مشروعيت و تداومراي.است
اجراي گرفتهاند ، كه رايي برابر در مردم با اصلاحطلبان پيمان عقدو.برنامههاست
سياست كلانترين ورود اين پذيرش با نيز حكومت و مسئولاناست آنها اعلامشده برنامههاي
نافي كه دهند ، انجام رفتاري نميتوانند ديگر اينپذيرش از پس و كردهاند اعمال را خود
.است عهدشكني و پيمان نقض باشد ، چنين كه رفتاري گونه هر.باشد كلان اينسياست
در.كنند كشور شرايط بهبود صرف را خود كوشش تمامي كه موظفاند اصلاحطلبان بنابراين
آنان بقاي.كنند بهرهجويي بايد خويش قانوني امكانات و ابزار و حقوق تمامي از راه اين
و عمومي عرف را شرط اين حداست مردم حقوق و مطالبات تحقق به مشروط حكومت و قدرت در
حكومت وارد مردم جانب از اصلاحطلبان كه سرمايهاي برابر در.ميكند مشخص اصلاحي نخبگان
نصيب نيز منافع از حداقلي بايد بخشيدهاند ، بينالمللي و داخلي مشروعيت آن به كردهاند ،
آن لقاي به را حضوري چنين عطاي و رسيد تصميم نقطه به بايد صورت اين غير در.گردد مردم
.[...] بخشيد
حق از استفاده و اصلاحطلبان طرف از هماهنگتري اقدامات مستلزم تصميمي چنين زمان تعيين
بيان را خود اقدامات بعدي مرحله شفاف صورت به بايد اينكه ضمن هست ، نيز رفراندوم قانوني
مديريت سوء نتايج به آگاهانه دارد ، وجود شنوايي گوش اصلاحات مخالفان در اگر تا كنند ،
.شوند واقف خويش
عمومي وضعيت علاوه به آن تشكيلاتي ساختار نيز و اصلاحي جنبش ويژگيهاي با راهبرد اين
به آن احتمالي منفي تبعات اينكه ضمن.است سازگارتر بينالملل اوضاع و اقتدارگرايان
.ميشود ارزيابي ديگر مسيرهاي از كمتر مراتب
جوانان و زنان نخبگان ، :انساني منابع - 5
مستعد نيروهاي و انساني سرمايه از برخورداري ما كشور نسبي مزيتهاي مهمترين از يكي
كشور توسعه و پيشرفت اساسي محركه ميتواند آن ، به اساسي توجه.مشاركتجوست و ديده آموزش
زمره در جوانان و زنان كشور ، تحصيل حال در و تحصيلكرده بخش تخصص ، و انديشه صاحبان.باشد
اجتماعي تركيب و بافت در بخش اين سهم كه ميزاني به.ميآيند حساب به انساني سرمايه اين
جامعه.ميآيد دنبال به سياسي و فرهنگي دگرگونيهاي طبيعي طور به ميشود ، بيشتر كشور
روبهروست ، جوانان و زنان گستردهتر مشاركت با كه جامعهاي و ديده آموزش جامعه جوان ،
هنجارهاي تحول ،"مرجع گروههاي" تغيير با قطعا.است گذشته با متفاوت جامعهاي نوعا
.هستيم روبهرو گفتاري و رفتاري نظام دگرگوني و فرهنگي و اجتماعي
روي ما جامعه متن در شگرفي تحولات كه است واقعيت اين اثبات در بارزي نقطه خرداد 76 دوم
جنبش متن در بودند ، رفته حاشيه به دليل هر به كه جامعه از بخشهايي آن.است داده
روند در و عمومي افكار عرصه در جديدي گروههاي.گرفتهاند قرار مردمسالارانه
بالا و يكسو از بخش اين جمعيتي تركيب افزايش.شدهاند تاثيرگذارتر جامعه دگرگونيهاي
.است كرده بيشتر را مقوله اين به توجه ضرورت ديگر سوي از آنها تاثيرگذاري ميزان رفتن
تركيب و كيفي تاثيرگذاريهاي دامنه روز به روز تغيير با كه جامعهاي در پديده اين بروز
بخشهاي به كه ميكند ايجاب است ، روبهرو جامعه در تاثيرگذار گروههاي و بخشها كمي
.شود نگريسته متفاوت روشي و نگاه با اجتماعي فعالتر
زمينههاي جديد ، وضعيت مقتضاي به كه است اين اصلاحات جنبش در واقعي انتظارهاي از يكي
جنبش اگرچه.آيد وجود به بخشها اين خواستههاي و نيازها به گفتن پاسخ براي نيز تازهاي
زمينهها اين در توجهي درخور دستاوردهاي توانسته خود مردمسالارانه خصلت دليل به اصلاحات
پيش به گامهايي تخصصي گروههاي و انجمنها و غيردولتي نهادهاي تشكيل با باشد ، داشته
گفت بايد اما بگذارد ، تاثير حدودي تا اجرايي ساختارهاي و مقررات اصلاح بر حتي و بردارد
ضد افراطي جريانهاي متاسفانه.روبهروست جدي كاستيهاي با بخش اين در ما جامعه كه
به و كنند تنگتر روز به روز را آزاد و قانونمند فعاليتهاي دايره كوشيدهاند اصلاحات
و ضرورتها چه هر ديگر ، عبارت به.دهند ميدان بيشتر خشن روشهاي و تنگ انديشههاي
كهنهتر قالبهاي با است كوشيده روشي و ديدگاه است ، شده مطرح جامعه در بيشتر نو نيازهاي
.بايستد آنها برابر در
بردن بالا و سياست و فرهنگ انديشه ، حوزه در ناامني فضاي ايجاد منازعهها اين حاصل
و دانشگاهيان روشنفكران ، به نسبت كه تحقيري و تهمت جو.است بوده فعاليت و فكر هزينههاي
معاصر تاريخ طول در شايد گرفته ، شكل اخير ماههاي خصوص به و سالها در دانشجويان
دانشگاه نهاد و روشنفكران و انديشه صاحبان همواره كه اتهامها اين شدت.باشد بيسابقه
دستاوردهاي مهمترين از يكي كه است حدي به ميدهد ، قرار وابستگي و بيديني جايگاه در را
طور به بود دانشگاه و حوزه نهاد دو نزديكي كه را (ره) امام حضرت انديشه و اسلامي انقلاب
رشد موجبات تنها نه تخصص و انديشه منزلت پايگاه به هجوم.است داده قرار تهديد مورد جدي
به ;ناامني و نااميدي به زدن دامن با بلكه دارد پي در حكومت به را نخبگان بياعتمادي
به امروز كه پديدهاي.است شده منجر متفكران و صاحبنظران سياسي انفصال و مغزها فرار
مرجع گروههاي كه جامعهاي در ميتوان آيا.دارد قرار ما برابر در ملي مسئله يك عنوان
عوارض و آثار و بوده بيتفاوت مسئله اين به نسبت برميخيزند ، فكري نخبگان ميان از آن
گرفت؟ ناديده را آن اجتماعي و سياسي
|