ايران ژئوپلتيك موقعيت
وضعيت نوع يك از برخورداري و جغرافيايي خاص موقعيتهاي در كشورها گرفتن قرار:اشاره
و شود كاسته مرزها محدودسازي و محصوركنندگي نقش از روز هر كه است شده موجب ژئوپلتيك
غيرقابل و الزامآور امري به مرزها فراسوي تحولات و دگرگونيها با مواجهه تدريج به
موقعيت از كاملي شناخت و درك كه است ضروري گام اولين در بنابراين.گردد تبديل اجتناب
طرحهاي ارائه صورت اين غير در باشيم ، داشته بزرگ جهان از بخشي عنوان به خود سرزمين
.بود خواهند مقطعي و كمعمق سياسي
قرار تحليل مورد و شناسايي ايران ژئوپلتيك جايگاه گذرا بهطور شده سعي حاضر نوشته در
.گيرد
انديشه و فرهنگ گروه
:جغرافيايي موقعيت
مدار بين آسيا غرب جنوب در و شمالي نيمكره در كه است سرزميني ايران
منطقه در ايران خاك تمامي.است شده واقع شرقي طول نصفالنهار 4463 و شمالي عرض 2539
.ميگردد مشاهده عرضهاي 6090 در معمولا كه است سردي هواي فاقد و ميباشد معتدله
شمال سوي دو از لكن دارد فاصله بزرگ اقيانوسهاي و درياها از چه اگر نسبي موقعيت نظر از
ارتباط قزاقستان و روسيه با خزر درياچه طريق از شمال سمت از.ميشود منتهي آب به جنوب و
جنوب سمت از و دارد زميني و دريايي ارتباط تركمنستان و آذربايجان جمهوريهاي با و دريايي
و غربي مرزهاي است ، همجوار حوزه اين عربي كشورهاي با عمان درياي و خليجفارس طريق از
را شمالي آسياي ايران ، همچنين ميكنند ، وصل تبت و آناتولي فلاتهاي به را ايران شرقي ،
.ميسازد جدا هند شبهقاره و خاورميانه از
:ژئوپلتيك موقعيت
تمدن مهد فرهنگي ، ارزشهاي و طبيعي شرايط جغرافيايي ، خاص بهموقعيت توجه با ايران كشور
پشت را بسياري رويدادهاي خود نشيب و پرفراز تاريخ طي در و ميآيد شمار به جهان و آسيا
بخش حاضر حال در و شده واقع (آسيا) جهان قاره كهنترين و پهناورترين در است ، گذاشته سر
را آفريقا و اروپا آسيا ، قاره است ، داده اختصاص خود به را آسيا كبير فلات از عمدهاي
.ميسازد جدا هند شبهقاره و خاورميانه از را شمالي آسياي همچنين ميكند ، وصل هم به
وجود با دوم و اول جهاني جنگ دو طي كشور اين نظامي اشغال ارتباطي ، پل اين نشانههاي از
و سنگين تبعات كه ميباشد متخاصم نيروهاي وسيله به ايران سوي از بيطرفي صريح اعلام
جاني و مالي ضررهاي و تخريب واگيردار ، بيماريهاي شيوع قحطي ، جمله ، از نامطلوبي پيامدهاي
.دربرداشت مردم براي
رعايت عدم آن مهمترين كه نبوده مشكل از دور به هم سوسياليستي شوروي با همسايگي سالها
رابطه در م و 1940 قراردادهاي 1921 طي روسيه نفع به فصولي گنجاندن و ايران ملت حقه حقوق
شمال در بزرگ قدرت يك خطر كه آن ضمن شوروي اتحاد فروپاشي از پسميباشد خزر درياي با
حتي و منطقه اقتصادي و سياسي وضعيت در كه آمد وجود به جديدي مسائل لكن يافت كاهش ايران
خود ، مجاور كشورهاي نسبت به ايران شده ذكر موارد بر علاوه.بود تاثيرگذار قاره سه
عملكرد و منطقهاي تشكلهاي پيدايش در كه گونهاي به است مركزي موقعيت يك داراي
به ايران با مرتبط ژئوپلتيك حوزههاي مينمايد ، ايفا موثري نقش آنها كاركرد و ژئوپلتيك
:از عبارتند خلاصه طور
;(روسيه گرجستان ، ارمنستان ، ايران ، ):آناتولي و قفقاز حوزه -1
;(آذربايجان روسيه ، قزاقستان ، تركمنستان ، ايران ، ):خزر درياي حوزه -2
;(افغانستان پاكستان ، ايران ، ):ايران فلات حوزه -3
قرقيزستان ، ازبكستان ، قزاقستان ، تركمنستان ، با ايران همسايگي):مركزي آسياي حوزه -4
;(تاجيكستان
;(عربي متحده امارات عمان ، هند ، پاكستان ، ايران ، ):هند اقيانوس و عمان درياي حوزه -5
;(عمان بحرين ، قطر ، عربي ، متحده امارات عربستان ، كويت ، عراق ، ايران ، ):فارس خليج حوزه -6
آشكار منطقه در ژئوپلتيك حوزه در 6 حضور دليل به ايران نقش فوق ژئوپلتيك تقسيمات بنابر
خليج طولاني سواحل ديگر سوي از و دارد اتصال اوراسيا بري موقعيت به سويي از ميشود ،
بحري قدرت از را ايران "هرمز" مهم تنگه و گذرگاه وجود و (مايل 2000) عمان درياي و فارس
اهميت راجعبه آمريكا متحده ايالات اسبق جمهور رئيس نيكسون ريچارد.است نموده برخوردار
:مينمايد اظهار "واقعي صلح و واقعي جنگ" كتاب در فارس خليج منطقه
به تلمبه مانند را خون اين كه است قلبي خليجفارس منطقه و است مدرن صنعت خون نفت ، "
حياتي خون اين كه هستند شريانهايي خليجفارس ، پيرامون دريايي راههاي و مياندازد جريان
".ميگذرد آنها از
ديگر جنوب ، و شمال در ايران ژئوپلتيك مهم حوزه دو بر تاكيد ضمن ميتوان بنابراين
و گاز و نفت غني منابع وجود دانست ، حوزه دو اين تغييرات از متاثر حدودي تا را حوزهها
در كه نموده پراهميت ژئوپلتيك لحاظ از را منطقه دو اين آنچنان جهان نياز مورد انرژي
.گرفتهاند قرار توجه مركزيت در و جهان اقتصادي رويدادهاي چشمانداز
خزر درياي ژئوپلتيك حوزه
مركزي ، آسياي تلاقي محل در و اروپا و آسيا بين مرز در جهان درياچه بزرگترين خزر درياي
آن كيلومتر حدود 657 كه است كيلومتر آن 6500 ساحلي خط طول است ، شده واقع ايران و قفقاز
(متر تا 25/1 متر از 25) مييابد افزايش جنوب به شمال از آن عمق ميباشد ، ايران به متعلق
به 2 يخ ضخامت گاه كه ميبندد يخ سال از ماه هوا 3 برودت دليل به آن شمالي بخشهاي و
آب سطح كاهش است ، برخوردار مطلوبتري و معتدل هواي از جنوبي قسمتهاي لكن ميرسد متر
مصارف و سد احداث) اقتصادي فعاليتهاي آب ، تبخير سطح ميزان دلايل بنابه خزر درياي
ميباشد ، ..و تركمنستان در گل بوغاز قره خليج به دريا از آب دائمي جريان ،(اقتصادي
و سيبري از بعد جهان نفت ذخاير و خاوياري ماهيان توليد نظر از خزر درياي اقتصادي اهميت
و شد استخراج باكو خليج از سال 1923م در خزر درياي نفت بار اولين.ميباشد خليجفارس
داراي 5/7 آذربايجان جمهوري و مركزي آسياي ;كارشناسان توسط شده انجام براساسبرآوردهاي
نشده كشف ذخاير مترمكعب تريليون حدود 20 و طبيعي گاز شده شناخته ذخاير مترمكعب تريليون
ميشود برآورد بشكه ميليارد خزر 20 حوزه شده شناخته ذخاير رقم كمترين ميباشد ، احتمالي
ميليارد داراي 22 است نفتي حوزههاي بزرگترين از يكي آن تنگيز نفت چاههاي كه قزاقستان و
شوروي فروپاشي.است بشكه ميليارد از 50 بيش به بالقوه افزايش با شده شناخته ذخاير بشكه
شديدي رقابت لكن داد پايان سرد جنگ به اگرچه مستقل كشورهاي تشكيل و مركزي قدرت تضعيف و
سال 1995م برآورد اساس بر.آورد بوجود غربي نفتي كمپانيهاي و منطقه كشورهاي بين را
اين از نفت بشكه ميليون دو روزانه شود انجام صحيح سياست با منابع از بهرهبرداري چنانچه
درياي منطقه در كه غربي شركتهاي از سوم ازدو بيش حاضر درحال نمود ، صادر ميتوان منطقه
متحده ايالات سوي از حمايت انتظار كه هستند شركتهايي يا و ميباشند آمريكايي هستند خزر
نفتي قراردادهاي انعقاد است معتقد آمريكا.(اسرائيلي شركتهاي جمله آن از)دارند را
دوره يك و شد خواهد آمريكاييها براي شغل هزاران ايجاد باعث يافته استقلال باجمهوريهاي
واردات به وابسته گستردهاي طور به آمريكا متحده ايالاتدربرميگيرد را سيساله
ذينفع دليل به نيز ايران اسلامي جمهوري.ميباشد روز در (بشكه ميليون حدود88/9)نفتي
رابه خود هرترتيب به تا است تلاش در آمريكا متحده ايالات با سياسي تضاد و منطقه در بودن
درياي در گاز و نفت منابعدهد دخالت منطقه نفتي منافع و بهرهبرداري عمليات در نحوي
طبيعي گاز حوزههاي آذربايجان ، نفتي حوزه قزاقستان ، در تنگيز نفتي حوزه:از عبارتند خزر
.دهد گسترش را نفتي منابع از بهرهبرداري كه صورتي در ايران نهايتا و تركمنستان
فارس خليج ژئوپلتيك حوزه
مسير و قديم دنياي قلب در جغرافيايي لحاظ از مربع مايل حدود 29500 مساحتي با فارس خليج
فرانسويها ، هلنديها ، پرتغاليها ، تاريخ طول درقراردارد آن بزرگ راههاي
سياستهاي جهت منطقه بر تسلط كه بودند برده پي نكته بهاين روسها و بريتانياييها
قدرتها اين از يك هر وسيله به شده ايجاد سياسي محيط ميباشد ، ضروري شرق در استعماريشان
نيمه در بود شده آغاز مرواريد تجارت و صيد با نوزدهم قرن طول در كه بريتانيا ويژه به
ژئوپلتيك منطقهاي به منطقه اين گشت موجب و داد نفت اقتصاد به را خود جاي بيستم قرن اول
كل از درصد كه 63 دارد نفتي ذخيره بشكه ميليارد حدودا 565 خليجفارس حوزهشود تبديل
.ميدهد تشكيل را جهان ذخاير
اين ميشود ، صادر هرمز تنگه و فارس خليج از منطقه نفت درصد از 60 بيش حاضر حال در
و حساس نقاط اكثر و دارد تعلق ايران به فارس خليج از نيمي از بيش كه است واقعيتي
كردن مستثني دليل همين به ميباشد ايران كنترل در تقريبا حاضر حال در منطقه استراتژيك
كه توافقي و بود خواهد فارس خليج در بيثباتي جهت در گامي منطقه امنيتي سيستم از ايران
خليج از نيمي از كمتر كار به تنها نگيرد انجام اصلي شريك يك عنوان به ايران حضور با
سرزمينهاي و ايران ميان اعرابوبخشي ميان اختلافات از بخشي منطقه اين در.ميآيد فارس
به عراق و شد منجر ساله هشت جنگي به كه عراق ايران ، مرزي اختلاف جمله آن از.است عربي
را خورده شكست اهدافي سپتامبر 1980 از قبل مرزهاي به عقبنشيني با جنگ كننده آغاز عنوان
.آورد ارمغان به خود ملت براي
جدا ايران از سال 1971 در شاه رژيم موافقت و بريتانيا دخالتهاي با بحرين الجزاير مجمع
و كوچك بزرگ ، تنب سهجزيره بر ايران حاكميت احراز وجود با و نمود استقلال واعلام گشت
.ميباشد جزيره سه اين تصاحب وخواستار مينمايد دعوي طرح چندي از هر شارجه دولت ابوموسي
از و دارد قرار فارس خليج منصف خط شمال در قشم شرقي جنوب مايلي هفده در بزرگ تنب جزيره
از بخشي كه است دليل اين آنبه استراتژيك ارزش و ميباشد دور فارس خليج ورودي دروازه
كه است سكونت غيرقابل جزيرهاي هم كوچك تنب ميباشد ، هرمز تنگه مقابل در ايران دفاعي خط
بعد ارتباطي خط يك عنوان به و است شده واقع بزرگ تنب غربي جنوب از مايلي هشت فاصله در
جزاير نقطه غربيترين در ابوموسي جزيره.دارد قرار دوم درجه در بزرگ تنب از
خط از نقطه آخرين و دارد قرار (ابوموسي تنببزرگ ، هنگام ، لارك ، قشم ، هرمز ، )ششگانه
جزيره.ميدهد تشكيل را هرمز تنگه ورودي دروازه مقابل در ايران مفروض استراتژيك منحني
نام به حوزهاي از ابوموسي نفت و دارد معروفيت قرمز آهن اكسيد ذخاير دليل به ابوموسي
.است فارس خليج در توليدي كيفيت بهترين داراي كه ميشود توليد مبارك ميدان
گيري نتيجه
در واستعمارگران سودجويان توجه مورد همواره جغرافيايي خاص موقعيت دليل به ايران سرزمين
تصويب و محرز حاكميتهاي و سياسي مرزهاي است ، بوده بيست و نوزده قرون بخصوص تاريخ طول
به را ما ملي امنيت و گرديده نقض بعضا بينالمللي جلسات و كنوانسيونها طي يافته
اهميت از آن تاثيرگذاري و جغرافيايي خاص موقعيت از يافتن آگاهي.است افكنده مخاطره
جهان در اقتصادي ديدگاههاي يافتن وسعت به توجه با حاضر حال در.است برخوردار ويژهاي
اقتصادي وضعيت آنكه ضمن ميباشد برخوردار اولويت از فارس خليج و خزر حوزه دو به توجه
درآمدهاي كسب و انرژيزا منابع صدور به مبرم نياز استكه گونهاي به حاضر حال در ايران
انجام غيرنفتي مواد صدور در كه فعاليتهايي وجود وبا ميشود احساس خوبي به آن از ناشي
ايران نقش خوشبختانه است ، حياتي ماده اين به وابسته ايران اقتصاد همچنان معذلك ميشود
و مرزي اختلافات است ، برخوردار افزونتري وثبات انسجام از فارس خليج ژئوپلتيك حوزه در
متحده ايالات حضور و شدهاند تاريخي و قديمي تقريبا حوزه اين عرب كشورهاي ميان دعاوي
بهخصوص عرب همسايگان صوري حداقل موافقت جلب با و افزونتر حسابگري با اصولا آمريكا
اين در خاصي دگرگونيهاي شاهد سالهاست كه دليل اين به شايد.ميشود انجام سعودي عربستان
با.نبود برخوردار منطقه حكام حمايت از كويت خاك به نسبت عراق ادعاي و نبودهايم منطقه
نقش شدن كمرنگ و استراتژيك ژئو خاص موقعيت دليل به هرمز تنگه و خليجفارس وجود اين
ايالات و است برخوردار خاصي اهميت از همچنان جبلالطارق تنگه و سوئز كانال مديترانه ،
تحولات بر نظارت همچنين خاورميانه ، منطقه و آسيا غرب جنوب كنترل جهت آمريكا متحده
در لكن نمايد ، تثبيت را خود حضور مينمايد سعي شوروي فروپاشي از پس آسيا و منطقهاي
اگر ندارند ، زيادي قدمت و عمر و هستند جديد تغييرات و رويدادها از بسياري خزر حوزه
و بدانيم خاورميانه در اول جهاني جنگ از حاصل رويداد مهمترين را عثماني امپراطوري تقسيم
لبنان ، سوريه ، تركيه ، فعلي مرزهاي تعيين) مانند فوق مقطع در جديد سياسي مرزهاي تعيين
ساز سرنوشت دنيا براي را (فعلي اسرائيل يافتن موجوديت جهت تمهيداتي ايجاد آغاز و عراق
كمتري اهميت از نميتواند سابق شوروي در جديد جمهوريهاي يافتن استقلال شك بدون انگاريم
اين در كه بنبستهايي و اقتصادي تنگناهاي دليل به سوسياليستي شوروي.باشد برخوردار
لكن بزرگ گويي مانند اشارهاي اندك با اجتماعي و سياسي خفقانهاي همچنين داشت رابطه
در ساليانمتمادي كه شد جمهوريهايي به تبديل و پاشيد هم از و شكست آسيبپذير ، و شكننده
حصارهاي پشت سال هفتاد حدود غربي كشورهاي ديگر طرف از.بودند امكانات از بسياري آرزوي
مشغول منطقه بالقوه تواناييهاي سنجش و ورود جهت لحظهشماري جمهوريهابه اين آهنين
همسايگاني براي تبعاتي فاقد اخير رويدادهاي داشت انتظار ميتوان چگونه اين بنابر بودند
فيزيكي مرزهاي به محدود كشورها مرزبندي امروز كه است طبيعي نكته اين باشد ، ايران مانند
قدرت ابزار كارگيري به ميزان و قدرت درجه نسبت به كشور هر و نميباشد مشاهده قابل و
بازتر و وسيعتر يا محدودتر و تنگتر فرهنگي و سياسي اقتصادي ، نظر از را خود مرزهاي
.دارد خارجي سياست در قدرت ميزان به كامل بستگي امر اين و مينمايد
طاهري معصومه
.است موجود روزنامه دفتر در منابع *
|