متين‌ودوستانه
اعترافات ارزش
بحران10 از عبور براي تلاش
سياست ديگر جنس
متين‌ودوستانه
موتلفه و مشاركت نامه‌نگاري
بيان تمام صراحت با كه را اصلاح‌طلب يك اظهارات موتلفه كل دبير كه نداشته سابقه حال به تا
باشد كرده قلمداد "دوستانه" و"متين" شده
رضوي حسين
جريان عمده حزب اين نشست هنوز حال ، اين با.مي‌گذرد مشاركت جبهه سوم كنگره پايان از هفته سه
.گذراندند زدن گمانه با را كنگره از پس نخست هفته محافظه‌كاران.است ذره‌بين زير اصلاح‌طلب
خبر پاياني بيانيه سر بر مشاركت جبهه اعضاي نرسيدن توافق به از خود روزنامه‌هاي در آنان
.كردند تحليل خود ، با اعضا ساير ساختن همراه در "افراطي طيف" ناتواني را آن و دادند
كه هستند حزب اين اعضاي از دسته آن _ محافظه‌كاران تعريف به بنا _ مشاركت جبهه افراطي طيف
نظريه اين تئوريسين "عبدي عباس".مي‌دانند اصلاح‌طلبان براي راهكاري را "حاكميت از خروج"
از اصلاح‌طلبان خروج سپس و رفراندوم طريق از مخالف جريان با حجت اتمام به او.مي‌شود محسوب
برنامه‌هاي اما مي‌برند سود اصلاح‌طلبان مشروعيت از آنها":مي‌گويد عبدي.است معتقد حاكميت
.است "ناجوانمردانه" او ، نظر از وضعيتي چنين ".مي‌كنند اجرا را خود
و روزنامه‌نگار عنوان به عبدي از اغلب "نوروز" روزنامه سردبيري شوراي اعضاي چند هر
عين در و متمايز موضعي مسائل ، بيشتر در او كه دارند اعتقاد و مي‌كنند ياد "متفاوت" تحليل‌گري
كل كنگره ، از پيش خود تحليل‌هاي در محافظه‌كاران اما مي‌كند ، اتخاذ را ديگران قبول مورد حال
"حاكميت از خروج" بر كه ناميدند مشاركت جبهه تندرو طيف عبدي ، محوريت با را "نوروز گردانندگان"
.مي‌كنند پافشاري
بار "بنيان" توقيف از پس كه "نوروز" روزنامه كنگره ، آستانه در كه بود زاويه اين از شايد
ذره‌بين زير هميشه از بيش بود ، آمده در اصلاحات جبهه آوانگارد روزنامه تنها عنوان به ديگر
.رفت محافظه‌كار تحليل‌گران
كنگره ماقبل روزهاي آخرين در آن ، سران و نوروز از محافظه‌كار روزنامه‌هاي بي‌وقفه انتقادات
هفته‌اي چند كه "رسالت".خورد گره سوم كنگره نتايج درباره آنها گمانه‌زني با آشكاري شكل به
پيش‌بيني بود ، گذرانده آقاجري هاشم ويژه به و انقلاب مجاهدين سازمان به صريح انتقاداتي با را
عليرضا" تحليل "كيهان".بنويسند را مشاركت كنگره پاياني بيانيه سازمان اين اعضاي كه كرد
خط نيروهاي) "سنتي چپ" گرايش سر بر مشاركت جبهه آن در كه داد قرار توجه مورد را "علوي‌تبار
كرده پيش‌بيني علوي‌تبار.مي‌شد تقسيم "عملي‌گرا مصلحت سالاران فن" و "نوانديش چپ" ،(امامي
كه نوشت مبنا اين بر كيهان.گرفت خواهند دست به را مشاركت جبهه آينده در فن‌سالاران كه بود
.است داده خبر مشاركت جبهه در "امامي‌ها خط حذف" از علوي‌تبار
تكليف فردا" نوشت خود نخست تيتر در كنگره به مانده روز يك اساس برهمين عصر روزنامه اين
".مي‌شود روشن حاكميت از خروج طرفداران
مي‌كوشد است سالي چند كه روزنامه‌اي.بماند ساكت كنگره آستانه در نتوانست هم "انتخاب" حتي
قبل هفته دو اظهارات كنگره ، به مانده روز يك انتخابدهد نشان محافظه‌كاران با متمايز را خود
در كه داد قرار خود نخست تيتر براي مبنايي را مشاركت جبهه مركزي شوراي عضو "نعيمي‌پور محمد"
پاياني بيانيه كه بود گفته نعيمي‌پور.مي‌شد افشا "اجتماعي فروپاشي براي مشاركت حزب نقشه" آن
اظهارات با چنان انتخاب تيتر.است داده هشدار اجتماعي فروپاشي به نسبت مشاركت كنگره
"سوم راه" طرفداران با خود موضع اعلام براي مناسب فرصتي را آن نوروز كه داشت فاصله نعيمي‌پور
وجود" بر مبني او اظهارات و انتخاب تيتر با "هاشمي طه" مخالفت به آن در كه نوروز گزارش.يافت
"انتخاب" از "كيهان" دورريز":داشت را تيتر اين بود ، شده اشاره او ، روزنامه در "افراطي طيفي
".آورد در سر
بار ، اين كه شد روشن نخست روز همان در حال ، اين با.بود شرايطي چنين در مشاركت كنگره آغاز
"خاتمي محمدرضا" جمله از و مشاركت جبهه شاخص چهره‌هاي.ندارد قرار "متفاوت موضعي" در عبدي
خاتمي.گفتند سخن حاكميت از اصلاح‌طلبان خروج احتمال از كنگره ، نخست روز همان در آن ، كل دبير
هشدار نيز كشور در اجتماعي فروپاشي به نسبت كنگره ، افتتاحيه در خود سخنراني در اين ، بر علاوه
.داد
مناصب همه بودن انتخابي" بر مبني خاتمي اظهارات با حتي است ، رئيس‌جمهوري برادر كه كل دبير
مردم برگزيده راه و خواست با "انتصابي نهادهاي" همراهي خواستار و كرد مخالفت آشكارا "كشور در
.شد
مورد را مشاركت كل دبير حاشيه‌اي اظهارات برخي خود ، ارزيابي نخستين در محافظه‌كاران چند هر
نزديكي هم آنان كنگره پاياني بيانيه انتشار با ويژه به و روز چند از پس اما دادند قرار توجه
.كردند باور را مشاركت جبهه در مواضع
ظاهرا كه خود ، مشاركتي همتاي به اسلامي موتلفه كل دبير "عسگراولادي حبيبالله" نامه انتشار
نموداري كرد ، اعلام سنندج در بعد روز چند او كه مواضعي و بود شده ارسال و تهيه كنگره از قبل
.بود كنگره از بعد و قبل مشاركت جبهه قبال در محافظه‌كاران تحليل از
در نيز خاتمي كه همچنان.بود هشدارآميز آشكارا نوشت ، خاتمي رضا به عسگراولادي كه نامه‌اي
سياسي فعالان و تحليل‌گران كه روزهايي در درست.كرد توصيف "حجت اتمام نوعي" را آن خود پاسخ
را مشاركت جبهه سرنوشت انقلاب ، مجاهدين سازمان و آزادي نهضت با محافظه‌كاران برخورد دنبال به
با همگرايي از را مشاركت جبهه اعضاي و كل دبير موتلفه ، كل دبير بودند ، نشسته نظاره به
توصيف ناخودآگاه عسگراولادي ، هشدار.داشت حذر بر "آمريكا يعني اسلامي نظام دشمنان دشمن‌ترين"
طيف" را تشكل اين مخالف جريان‌هاي كه مي‌آورد خاطر به را اسلامي ، موتلفه ارگان ،"شما" نشريه
.مي‌نامد "آمريكايي‌گرا
.دانستند مشاركت كنگره پاياني بيانيه بر تاثيرگذاري را عسگراولادي نامه اصلي هدف تحليل‌گران
نشستي مذكور ، بيانيه انتشار از پس بلافاصله موتلفه كه آمد نظر به درست‌تر زماني تحليل اين
خبرنگاران حضور اجازه بدون و بسته درهاي پشت كه نشستي.كرد برگزار سنندج در فوق‌العاده
.شد برگزار
محوري تشكل اين نارضايتي مي‌شد موتلفه به نزديكي چهره‌هاي و روزنامه واكنش‌هاي از كه چند هر
به سنندج ، نشست برپايي اما دريافت آن اصلاح‌طلب همتاي كنگره مصوبه از را محافظه‌كار جناح
.داد بروز را موتلفه حساسيت روشني
سال‌هاي آخرين در انقلاب مخالف و طرفدار نيروهاي گسترده زدوخوردهاي يادآور كه شهري سنندج ،
به مي‌خواستند كه بود موتلفه جمعيت استان‌هاي دبيران و مركزي شوراي اعضاي ميزبان است ، دهه 50
.يابند دست خود رقيب تشكل درباره مشخص تصميمي و موضع
تنها.نشود "رسمي" مشاركت ، قبال در موتلفه موضع تا يافت پايان بيانيه‌اي صدور بدون نشست اين
مسايلي طرح آن ، براساس و داد خبر "اجلاس تحليل" از كه بود موتلفه اجرايي دبير "حبيبي محمد"
در حزب اين "سرگرداني" از ناشي را مشاركت جبهه توسط اجتماعي فروپاشي و حاكميت از خروج نظير
.كرد ذكر تصميم‌گيري‌ها ،
در صريح نامه‌اي مشاركت جبهه سياسي دفتر سو ، آن در كه بود حالي در موتلفه نشست بي‌تصميمي
شد ، منتشر خاتمي رضا امضاي با كه نامه اين در.مي‌كرد تهيه عسگراولادي نامه به پاسخ
مردم ، سوي از حكومت انتخاب حق چون منازعه‌اي مورد مسائل مورد در مشاركت جبهه ديدگاه‌هاي
اين از يك هربود شده تبيين ديني مردم‌سالاري تعريف و حاكميت از خروج نظام ، مشروعيت مباني
پايان "رفراندوم" بند ترجيع با نيز آنها اكثر و مي‌داد تشكيل را نامه از بندي موضوعات ،
.مي‌يافت
از خروج راه‌حل رفراندوم مي‌گوييم ما" كه موضوع اين باره چند طرح با خود نامه در خاتمي رضا
راهي چه و مي‌گويد چه كه پرسيد موتلفه كل دبير از "است مردم نظرات شدن جويا و كنوني بن‌بست
.مي‌دهد ارائه
دفاعي حالت به را آنان حمله ، هفته دو از پس و انداخت محافظه‌كاران زمين به را توپ پرسش ، اين
كنگره پاياني بيانيه درباره هياهو.بزنيم ورق را محافظه‌كار روزنامه‌هاي كمي است كافي.كشاند
جلبنظر هم سكوتي آن ، كنار در اما دارد ادامه آمريكا مواضع با آن خواندن همسو و مشاركت
.صداست از سرشار سكوت ، اين كه البته و مانده‌اند ساكت خاتمي رضا به پاسخي در آنها.مي‌كند
رضا و خود ميان مكاتبه از تنها او.است سكوت اين اصلي وجوه از يكي عسگراولادي حبيبالله
به را امكان اين مكاتبه اين مي‌كنم ، تشكر خاتمي پاسخ از":گفته و كرده رضايت ابراز خاتمي
".آيد پديد جامعه در سياسي گروه‌هاي و احزاب تعامل از جديدي و خوب تحربيات كه مي‌آورد وجود
حاوي و "دوستانه" و "متين" را خاتمي محمدرضا پاسخ عسگراولادي كه بود آنجا جالب نكته اما
تعامل درنوع تحليل‌ها همه مي‌تواند واژگاني چنين بر تاكيد.مي‌كند ارزيابي "جالب نكات"
به تا.بگشايد سياسي گروه دو اين ميان را جديدي چشم‌اندازهاي و كند مخدوش را موتلفه _ مشاركت
شده بيان تمام صراحت با كه را اصلاح‌طلب يك اظهارات موتلفه كل دبير كه نداشته سابقه حال
.باشد كرده قلمداد "دوستانه" و "متين"
اعترافات ارزش
كشاورز بهمن با گفت‌وگو
رسانه‌هاي سوي از مختلفي اقارير و اعترافات اسلامي جمهوري نظام استقرار دهه دو تاريخ طول در
علي سحابي ، عزت‌الله اعترافات.است شده پخش عمومي افكار براي سيما و صدا خصوصا و عمومي
كشاورز ، بهمن دكتر با تا شد موجب موضوع اين.است قبيل اين از پورزند سيامك آخري اين و افشاري
.كنيم گفت‌وگو دادگستري وكلاي كانون مديره هيات رئيس و حقوقدان
است شده شكنجه حقيق و بازجويي مراحل در كه مي‌شود مدعي دادگاه محضر در كه متهمي از اينكه
است شبيه بيشتر شوخي كنيم‌به مطالبه مستند و مدرك
منصوريان نيلوفر
از اقرار گرفتن بحث شده ، پرداخته آن به بسيار تاكنون كه موضوعاتي از يكي كشاورز آقاي*
است؟ كرده گذشته با تفاوتي چه حاضر حال در اقرار مبحث اصولا.است متهمين
متهم اقرار كه معنا اين به داشت ، طريقيت فقط و بود موضوعيت فاقد اقرار گذشته دادرسي آيين در
علمي ادله خصوصا ادله ساير به بود لازم و نمي‌كرد كفايت وي محكوميت حكم صدور براي تنهايي به
اين به كرد پيدا موضوعيت اقرار مواردي در انقلاب از بعد قضايي نظام در و مي‌شد تكميل و تقويت
بدون او اقرار است قانون در مندرج شرايط داراي اقراركننده فرد اينكه احراز صورت در كه معنا
يا عمد قتل مورد مثل.شد تلقي حقيقت از كاشف باشد ، آن به ديگر ادله شدن ضميمه به نياز اينكه
.است آمده اسلامي مجازات قانون در كه مواردي ساير يا و زنا
دارد؟ صحت و موضوعيت شرايطي چه تحت اقرار*
كه شود تلقي حقيقت از كاشف و باشد داشته موضوعيت مي‌تواند اقراري فقط كه داشت خاطر به بايد
يا انتظامي مامور نه و) قاضي حضور در اقراركننده فرد يعني.باشد يافته تحقق (عندالحاكم)
كه داشت توجه نيز نكته اين به بايد همچنين.باشد كرده اقرار (تحقيق قاضي حتي يا و بازجو
اگر ديگر عبارت به و است قاضي حضور در بداند اقراركننده كه است موثر وقتي (عندالحاكم) اقرار
كند ، اقرار چيزي به است قاضي آنها از يكي كه افرادي حضور در و دادگاه از غير اتاقي در متهمي
حمل قاطع ، دليل به‌عنوان اقرار اين قبول مي‌باشد ، قاضي حاضر افراد از يكي بداند اينكه بدون
هم خويش علم به قاضي اين حالتي چنين در كه گفت بتوان بسا چه و بود خواهد بسيار تامل
تشكيل قانون طبق كه نيز مواردي در بازجويي اينجانب نظر به البته.كند استناد نمي‌تواند
حضور اقرار تحقق مورد در قاضي كه معناست اين به مي‌شود ، انجام قاضي نظر تحت عام دادگاه‌هاي
و باشد فريب بدون و كامل آزادي با كه است استناد قابل اقراري اينكه خلاصه.باشد داشته فيزيكي
.شود صادر وي از دادگاه استقرار رسمي محل در است مختار و عاقل و بالغ اقراركننده كه حالي در
مادي فشار و اجبار نوع هر بدون و وي شخصي تمايل با اقرار كه است معنا اين به فرد بودن مختار
امثال و هيپنوتيزم و (حقيقت سرم) مانند روان‌گردان مواد از استفاده.شود صادر وي از معنوي يا
.مي‌كند مخدوش را اقرار اعتبار نيز آن
اصل 38 مطابق.است شكنجه موضوع است ، مطرح متهم از اقرار گرفتن بحث در كه مواردي از يكي*
و شهادت چنين و است ممنوع اطلاع كسب يا اقرار گرفتن براي شكنجه هرگونه نيز اساسي قانون
براي متهم به فشار به صحبت‌هايتان در اينكه به توجه با.بود خواهد اعتبار و ارزش فاقد اقراري
.بدهيد توضيح بيشتر زمينه اين در لطفا كرديد اشاره اقرار گرفتن
اين كه داشت توجه بايد شكنجه مورد در.است اقرار صحت مخل جمعي يا روحي شكنجه و آزار نوع هر
در مثلا كه معني اين به.باشد متفاوت بسيار فرد رواني و بدني وضعيت برحسب مي‌تواند مفهوم
وي از زندگي عادي امكانات كردن دريغ صرفا عصبي ناراحتي به مبتلا و بيمار و مسن فرد مورد
با فردي در است ممكن قبيل اين از سخت‌گيري‌هايي آنكه حال شود ، محسوب شكنجه مصداق مي‌تواند
.نباشد شكنجه مصداق رواني ، و بدني عادي شرايط
تحت اقرار از متهمين از بسياري كه بوده‌ايم موضوع اين شاهد بارها حال اين با كشاورز آقاي*
.كرده‌اند شكايت سخت شرايط
هم باز و گفته‌ايم بارها مي‌گيرد قرار احكام مبناي كه اقاريري به نسبت كه شبهاتي مورد در
انتخاب واحده ماده اطلاق عموم ايضا اساسي قانون اصل 35 اطلاق و عموم به توجه با مي‌گوييم
نداريم دادگاه جز واحدي فعلي قضايي نظام در اينكه به عنايت با و دعوي اصحاب وسيله به وكيل
لحظه نخستين از محاكمه و تحقيق مراحل كليه در كه شود داده اجازه متهمان به بايد قطع به‌طور
سو يك از كه شد خواهد باعث تدبير اينباشند داشته همراه را خود وكيل تحقيق شروع و دستگيري
مرتفع تحقيق زمان در بدرفتاري و ايراد و اشكال وجود شائبه ديگر سوي از و شود حفظ متهم حقوق
شده شكنجه تحقيق و بازجويي مراحل در كه مي‌شود مدعي دادگاه محضر در كه متهمي از اينكه.شود
اجبار با را كسي وقتي عقل حكم به زيرا.است شبيه بيشتر شوخي به كنيم مطالبه مستند و مدرك است
و عكس‌برداري مي‌گذرد آنچه از يا نمي‌كنند جلسه صورت را مراتب مي‌كنند ، وادار اقرار به مثلا
اجراي تقدير هر به(است شده شنيده استثنايي مورد يك ظاهرا كه هرچند).نمي‌كنند فيلمبرداري
ماندن مصون حال عين در و متهم حقوق حفظ براي تضمين بهترين دفاع حق خصوص در قانون درست و كامل
.است اتهامات و شبهات از قضايي دستگاه
كرد؟ ثابت مي‌توان را اقرار يك سقم يا صحت دادگاه يك در چگونه *
شود اخذ شكنجه با كه شهادت‌هايي و اطلاعات و اقارير كه است آمده صراحتا ما اساسي قانون در
شد ، خواهد مجازات يا تعزير قانون طبق نيز اعمال اين عامل و نيست استناد قابل دادگاهي هيچ در
اخلاق زيرااست نزديك كشورها پيشرفته‌ترين قوانين به ما اساسي قانون جهت اين از بنابراين
ماخوذ اقرار (ديگر طرق از) شود ثابت وقتي بگيريم نتيجه كه دارد را آن اقتضاي اساسي قانون اصل
.بود نخواهد استناد قابل هم باز بوده هم درست شكنجه با
قانوني رسانه‌ها طريق از عمومي افكار نزد در افراد اعتراف يا اقرار پخش آيا كشاورز آقاي*
است؟
.است شده صادر افراد از حكم قطعيت صدور از پس كه است سخناني ظاهرا مي‌كنيد اشاره آن به آنچه
نه است حكم بر سابق اصولا اقرار زيرا.باشد داشته نمي‌تواند اقرار ارزش و وصف بنابراين
به توجه با شود پخش گروهي رسانه‌هاي از حكم قطعيت صدور از پيش موارد اين اگر.آن به مسبوق
تخلف آن پخش بلكه نيست قبول قابل تنها نه اصولا كيفري دادرسي آيين قانون ماده 188 مطلق حكم
كه دارد سياسي جنبه بيشتر اقدامات گونه اين نوع من نظر به نيز حكم صدور از بعد.مي‌شود محسوب
.است خارج اينجانب تخصص حيطه از
موجب سند به‌عنوان مي‌تواند و است پذيرفتني وي از ديگران عليه متهم يا و فرد اعترافات آيا*
شود؟ ديگر اشخاص محكوميت يا و پيگرد
است اين قاعده اين از منظور "جايز انفسهم علي و العقلا اقرار":مي‌گويد حقوقي و فقهي قاعده
اين كه كند اعلام را مطلبي خود عليه تنها شرايط ساير بودن دارا با مي‌تواند عاقل فرد كه
به‌عنوان بايد و است شهادت بگويد ديگري عليه فرد كه آنچه.مي‌شود آثار ترتب باعث و است اقرار
.شود برخورد آن با شهادت به رايج شرايط به توجه با و شهادت
است؟ معتبر كرده ، اقرار خود عليه و شده شناخته مجرم كه فردي شهادت آيا اما*
شهادت اين كند ، خارج عدالت از را فرد كه باشد چنان جرم و اتهام نوع اگر است ديگري بحث اين
شهادت يكديگر عليه هستند درگير واحد مجرمانه جريان يك در كه كساني اگر همچنين نيست مسموع
ايجاد باعث و معتبر شهادت‌ها اين مي‌شود ، ناميده "تهمت ارتفاع عدم" كه آنچه لحاظ به.دهند
.بود نخواهد قانوني آثار
بحران10 از عبور براي تلاش
مشاركت جبهه سوم كنگره بيانيه
بخش و شده ، انجام دولت محوريت با اخير دهه‌هاي طي كشور در شده ايجاد اقتصادي تحركات عمده
فعال.است نداشته وجود تقريبا نيز خارجي سرمايه‌گذاري و داشته حاشيه‌اي كاملا نقشي خصوصي
و رويه‌ها در جدي تغييرات و اساسي تحولات نيازمند سرمايه‌گذاري عرصه در بخش دو اين شدن
تا كرد فراهم شرايطي بايد انگيزه ايجاد بر علاوه خصوصي بخش فعاليت توسعه براي.نگرش‌هاست
افقي در آينده اقتصادي شرايط از بخش اطمينان و قبول قابل تخميني به بتوانند سرمايه‌گذاران
شهروندان.است امكان‌پذير قوانين به پايبندي و ثبات سايه در فقط امر اين.يابند دست متعارف
توانمندي‌ها مي‌توانند خود ، مايملك محدوده در كه كنند پيدا اطمينان بايد اسلامي جمهوري نظام
قالب در عمومي حقوق پرداخت از پس را آن از حاصل مازاد و بيندازند كار به را خلاقيت‌هايشان و
چنين در نيز كلان مالكيت‌هاي و سرمايه امنيت.بگيرند اختيار در شفاف ، قوانين بر مبتني ماليات
.است سياسي عرصه در جدي چالش‌هاي حل گرو در همچنان مشكل اين حل كليد.شود تضمين فرايندي
باشد ، عادلانه مسابقه‌اي در شركت محصول كه آن از بيش عديده موارد در خصوصي بخش رشد و تولد
اين.است بوده غيرقانوني امتيازات از استفاده و حكومت با ارتباط رانت از بهره‌مندي بر مبتني
و سودجويي يافته ، مقبوليت تساوي‌گرايانه انديشه‌هاي ما جامعه در كه شده باعث تاريخي سابقه
بنابراين و بوده "عمومي رفاه" سطح افزايش محرك موتور كشورها از بسياري در كه _ ثروت‌اندوزي
نتايج از يكي.شود بدل مذموم پديده‌اي به _ مي‌شود تلقي محترم پديده‌اي "مردم همه" سوي از
بهره‌مندي و جهان ، ديگر نقاط به كشور مادي سرمايه‌هاي و فكري توانمندي‌هاي انتقال نگرش اين
.باشد آن از حاصل رفاه از كشورها ديگر ساكنين
خارجي سرمايه‌گذار مي‌كند طلب را خود خاص قانونمندي‌هاي و لوازم نيز خارجي سرمايه جلب
.مي‌دهد قرار هدف بازار نوسانات و سياسي _ مالي خطرهاي حداقل پذيرش با را خود سود كردن حداكثر
شرايط از درستي درك كه حالي در سرمايه‌گذاري انگيزه ايجاد براي زمينه‌ها اين ساختن فراهم
از اجتماعي _ فرهنگي حمايت‌هاي ضدانحصار ، قوانين.مي‌نمايد دشوار بسيار نداريم ، ديگران و خود
كاهش با مستقيم رابطه در كه توليد نسبي سودآوري و سرمايه‌گذاري امنيت تضمين سرمايه‌گذاران ،
سرمايه‌گذاري رشد براي جدي نيازمندي‌هاي جمله از مي‌باشد قيمت‌ها آزادسازي و توليد هزينه‌هاي
.است
حقوق تعريف كنار در است لازم درآمد ، و شغل تقاضاي بنيان‌برانداز سيل به پاسخگويي براي
ويژه به رفتارها كردن پيش‌بيني قابل و قانون حاكميت و سياسي حوزه در آن ابهامات حل و شهروندي
حوزه در آن عملكرد و خصوصي بخش از جامعه تاريخي تلقي اصلاح به نسبت تصميم‌گيرندگان ، رفتار
مناسبات توسعه همچنينگردد برطرف خصوصي بخش توسط سرمايه‌گذاري خلاء تا شود كوشش فرهنگي
لازم شرط موجود قوانين اصلاح يا جديد قوانين تصويب روابط اين در تنش‌زدايي اصل تداوم و خارجي
حل براي باقي‌مانده فرصت‌هاي.است خارجي سرمايه‌گذاري فرصت از كشور شدن بهره‌مند براي
.است محدود بسيار فوق چالش‌هاي
بروز و متمركز برنامه‌ريزي بر مبتني نظام‌هاي فروپاشي با جهاني اقتصاد گذشته ، دهه دو طي (ج
مدت اين در.است بوده عظيمي تحولات شاهد اطلاعات فناوري در اساسي تحول و شدن جهاني پديده
حال در كشورهاي آنكه حال است ، كرده تجربه اقتصادي و سياسي عرصه‌هاي در را انزواگرايي ما كشور
مالي ، ابعاد در را خود تاريخي ضعف‌هاي توانسته‌اند جهاني ، جديد فضاي از بهره‌گيري با توسعه
ما اقتصادي شاخص‌هاي ميان قبول غيرقابل فاصله.نمايند برطرف انساني نيروي و مديريت فناوري ،
بي‌تحركي به مي‌شدند ، تلقي عقبافتاده كاملا ما با مقايسه در زماني كه كشورها از بسياري با
مهاجرت وضع اين پيامدهاي جمله از.است شده منجر جهاني عرصه در ضعف احساس و اقتصاد عرصه در
نسلي بين گسستگي و هويت بحران و نااميدي و ياس ايجاد و كشور ، از خارج به انساني نيروي گسترده
تمام‌عيار و كامل پايبندي عدم و خارج دنياي با مثبت تعامل به بي‌توجهي.است كشور جوانان در
از كشور كردن محروم دليل به را سياستگذاران زود يا دير خارجي ، سياست در تنش‌زدايي لوازم به
قرار سوال معرض در جامعه طرف از جدي به‌طور بين‌المللي ، عرصه در شده ايجاد فراوان فرصت‌هاي
.داد خواهد
به دولت حاضر حال در.است شده نيز اقتصادي حوزه دامنگير كشور در تصميم‌گيري نظام بحران (د
كانون يك فاقد دروني ، موانع و محدوديت‌ها و مجريه قوه از خارج تصميم‌گير نهادهاي وجود دليل
كار مبناي كه فرماندهي‌اي ستاد چنين فقدان.مي‌باشد منسجم و واحد تصميمات اجراي و تصميم‌سازي
اقتصاد امور اداره براي مشخص نظري چارچوب بر تاكيد با بشري دانش تجربه از استفاده را خود
بر مزيد نيز دولت دروني متعارض و موازي تصميم‌گيري‌هاي.مي‌باشد محسوس كاملا دهد ، قرار كشور
.مي‌سازد سردرگم را دولت از خارج حقوقي و حقيقي اشخاص و است علت
راهكارها
دستيابي براي رو پيش اوليه گام‌هاي دوم و اول كنگره‌هاي بيانيه‌هاي و فوق موارد به عنايت با
:از عبارتند هست نيز كشور سياسي توسعه تحكيم‌كننده كه شكوفا و سالم اقتصاد به
حوزه در.شود هدايت ثروت توليد سمت به ثروت توزيع جاي به بايستي كشور اقتصادي ساختار _ 1
و خود حاكميتي وظايف به دولت.شود محدود اقتصادي كارايي افزايش براي دولت تصدي‌هاي نيز توليد
بخش به مالكيت انتقال طريق از سوم برنامه قانون طبق دولت تصدي‌هاي كاهش.بپردازد سياستگذاري
دولت ، رئيس صريح ديدگاه‌هاي و برنامه قانون تكليف عليرغم متاسفانه اما است ، امكان‌پذير خصوصي
امنيت براي خصوصي‌سازي پيامدهاي از نگراني همچنين و دولتي مديران مقاومت دليل به حركت اين
اين جدي پيش‌نيازهاي زمره از كه تخصصي مادر شركت‌هاي تشكيل.است شده روبه‌رو كندي با مديران
توسط نظارتي اقدامات.ندارد همخواني سوم برنامه قانون اهداف با وزارتخانه‌ها در بوده حركت
در را دولت اقدامات مي‌تواند صنفي گروه‌هاي و مطبوعات نظير مدني نهادهاي و اسلامي شوراي مجلس
تكميل خصوصي بخش توسعه براي سياسي و حقوقي حمايت‌هاي تامين و دولتي بخش جايگاه و حجم تنظيم
.آورد فراهم را توانمند خصوصي بخش و كارآمد دولت شكل‌گيري موجبات و نموده
سياست ديگر جنس
اصلاح‌طلب زن اين 13
نمازي‌خواه سحر
.ندارد شدن ناميده "اصلاح‌طلب" به تمايلي كه كند اعتراف نمي‌تواند آنها از يك هيچ
چه و ششم مجلس به ورود بدو در چه ;است بوده پربركت پشتوانه‌اي آنان براي "بودن اصلاح‌طلب"
رصد سياست مات عرصه در پيش از بيش را خود اجرايي و كلامي تاكيدات پيشبرد بارقه كه اينك
عضو يازده با را خود فراكسيون اهداف اين از پيش اگر.شده‌اند تن آنها 13 امروز از.مي‌كنند
نماينده.كنند حساب جديد عضو دو روي مي‌توانند كنوني مجلس دوم اجلاسيه در مي‌كردند ، پيگيري
.گرفت اعتماد راي خلخال مردم از گذشته هفته كه مروتي مهرانگيز و غرب اسلام‌آباد از زني
كه روزهايي.رفت آسمان به پاييز 80 در پارلمان زنان اين فرياد بلندترين معتقدند بسياري
به زنان اين بودند ، مشغول دل صرف سياسي و اقتصادي دغدغه‌هاي به پارلمان در آنها مرد همتايان
آنها.كردند دنبال كشور عرصه در نيز "جنسيت" به توجه با را پروتستانيسم و اصلاح‌طلبي خود سهم
پاسخ تا مي‌كشاندند غيرعلني و علني جلسات به را خاتمي سيدمحمد وزيران يكايك اقدام نخستين در
و وزارتخانه ستادي و مديريتي پست‌هاي در زنان نگرفتن كار به علت" ;بشنوند را پرسش يك
شعارهاي به وزير معتقدترين و روشنفكرترين حتي كه بود پرسشي اين "چيست؟ شما زيرمجموعه‌هاي
مجبور ساده پرسش همين به پاسخگويي براي روزي نمي‌كرد گمان و بود انديشيده آن به كمتر خاتمي
سيستم در _ اندك هرچند _ تحولي ايجاد به مجبور يا و دهد توضيح هفته‌ها بلكه ساعت‌ها شود
وزير كه شد آشكارتر زماني شفاف پاسخي دريافت بر تاكيد و پرسش بودن جدي.شود خود انتصابات
علوم وزير و رفت پيش استيضاح به تهديد تا انتصابات فهرست در زنان حضور به بي‌دقتي براي كشور
:شنيد پارلمان زن جوان‌ترين از بود ، شده دعوت علني جلسه‌اي به پاسخگويي براي كه نيز فناوري و
".مي‌دهم ارجاع مربوطه كميسيون به بيشتر بررسي براي را سوالم نشدم قانع وزير پاسخ از"
مقام با ديدار تا مديريتي عرصه‌هاي به كشور زنان ديگر ورود پيگيري در ششم پارلمان زنان جديت
اين تك‌تك در زن يازده اين.رفت پيش جمهوري رياست و نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس رهبري ،
اصرار اينكه آن و كردند يادآوري امروز ايران سياست رجال به را نكته يك بازتاب پر ديدارهاي
به و است "استراتژيك نياز" يك بلكه "سهم‌خواهي" نه مديريتي ، فهرست‌هاي در زنان حضور براي
رخ _ زنان حضور لحاظ به _ مديريتي بخش‌هاي در تغييري تاكنون سال 1345 از چرا پرسيدند صراحت
است؟ يافته كاهش زنان مشاركت و نداده
اگر ندارد اشكالي" كه كرد روشن رجال تمامي ذهن در را جرقه اين هرچند ششم مجلس زنان فراكسيون
استانداري سمت در زن يك ورود براي حتي نتوانست هم باز و "باشد زن يك ايران آينده رئيس‌جمهور
به زن يك انتصاب تا كه است خرسند اينك اما شود موفق (شد پيگيري هم ماه‌ها كه) تهران
بزرگ سازمان‌هاي و وزارتخانه‌ها زن كارشناسان از بسياري براي و رفته پيش شميرانات فرمانداري
رجل و نشده هم خشك هنوز حكم‌ها اين امضاي هرچند.است گرفته وزير از "مشاور" حكم اقتصادي
و نظام مصلحت تشخيص مجمع در زنان حضور براي زمينه آوردن فراهم" پيشنهاد بر وقعي هم سياسي‌اي
در مديريت لايق زنان فهرست پيش از بيش نفسي به اعتماد با همچنان اما ننهاد ، "نگهبان شوراي
مرور ارشد مديران و وزرا به مياني مديريت و معاونت پيشنهاد براي را پايتخت و شهرستان‌ها
.مي‌كنند
تهران استانداري براي مرد يك باره هزار انتصاب به نسبت واكنشي چنان پارلمان زنان آبان 80 در
نخستين در تهران استاندار كرسي به زدن تكيه از پيش رحماني علي‌اكبر كه دادند نشان
نظر در پايتخت عرصه در را زنان سهم خود استانداري زمان در كه كرد اعلام پيغام‌رساني‌ها
خانم‌ها به برابر شرايط در را شغل‌ها از بسياري آينده در" كه داد وعده صراحت به و مي‌گيرد
پروژه يك افتتاح مراسم در خود از پس سخنراني در بلافاصله حال عين در ".كرد خواهم واگذار
سهمي دولت از زودي به داريم نظر در ما" كه شنيد مجلس زنان فراكسيون جدي عضو يك از آموزشي
وعده نه و _ عمل به را استاندار صراحت به كه بود كلامي اين ".بخواهيم كلان مديريت‌هاي براي
آنها كه مي‌داد نشان را فراكسيون توقع سطح ارتقاي دقيق‌تر نگاهي در و فرامي‌خواند _ حرف در
در زنان براي سهمي ديگر بلكه نيستند ، قانع "مياني" مديريت عرصه در زنان حضور به ديگر
دعوت مشورت به نيز را سياست عرصه ديروز زنان زن ، اين 13 امروزميخواهند "كلان" مديريت‌هاي
پشت و سياست مات شيشه‌هاي پشت در يافتن مامن جاي به كه مي‌كنند يادآوري آنها به و مي‌كنند
از سخن كنار در اينككنند مشاركت "زن مديران پيشنهادي فهرست" تهيه در خانواده سياسي رجال
داغ روزهاي تا پاييز 80 از اينكه آن و بود اميدوار امر يك به مي‌توان اقدام‌ها اين تمامي
و معاونان مديران ، جنسيت خود خلوت كنج در كه بيابيد نمي‌توانيد را وزيري و ارشد مدير امروز
اول مقام حتي كه مي‌آورند خاطر به را آبان 80 چه.باشد نكرده مرور را خود زيرمجموعه مشاوران
عدم" كه شنيد و نماند امان در پارلمان زنان كلام صراحت از نيز خاتمي سيدمحمد كشور ، اجرايي
صرف به] اينكه بر مبني ايشان سخنراني و مي‌دانيم نادرست كاري را خاتمي توسط زن وزير انتخاب
".مي‌كنيم حساب زنان جامعه حق در ظلمي را كرد نخواهد ريسك [انتصابات در جنسيت گرفتن نظر در
را خارجه امور وزارت مديريتي سطح در ديگر زن سه ورود خبر نيز گذشته هفته ششم پارلمان زنان
آن اگر حتي.نشست نخواهند ساكت وزارتخانه‌ها كليه در انتصابي نگاه تحول تا گوييكردند اعلام
.باشد دادگستري يا اطلاعات وزارت وزارتخانه ،
|
