نميشود باز قالي گره
چيست فساد
آرال نگران مركزي آسياي اقتصاد
اقتصاددان نگاه
نميشود باز قالي گره
شده ، دباغي پشم كنترل:مينويسد گمرك كل رئيس كرباسيان مسعود به مهرآباد گمرك كل مدير
نيستند مجهز آزمايشگاه به هم گمركات و نيست امكانپذير سادگي به
شاهرخينژاد محمدرضا:عكس
مهدوي اميرحسين
ديگر و خودرو موبايل ، دولت ، نام به بزرگي اقتصادي بنگاه.فروخت ميشود ايراني به
را بازار حصارميفروشد سرزمين اين مردم به وسيع تيراژهاي در را خود كيفيت كم توليدات
هم صنايع.ميكند هدايت را تقاضا و مديريت را عرضه "انتخاب حق" ستاندن با و ميكند تنگ
دستگاه هزار بيست و يكصد به را پيكان توليد و ميشوند فربهتر داخلي كاذب فروش اين با
انحصارگران فراسر را "داموكلس" شمشير دو يكي ، جاي به بازار قواعد اما.ميرسانند سال در
كالاهاي كشورها ديگر رقباي.جهاني رقابت در رخنه و جهاني رقباي رخنه.ميدهد قرار
كمك به يا گمركي ديوارهاي از عبور با زود يا دير را خود كيفيتتر با و ارزانتر
نيز مارساند خواهند داخلي مصرفكنندگان دست به جهاني تجارت سازمان مقاولهنامههاي
بازار سوي به داخل ، بازار دادن قرار اختيار در و داخلي بازار اشباع از پس تا ناچاريم
فروش از نفسگيرتر مراتب به را جهاني بازي رقبا ، بازارهاي در رخنه امارويم نشانه رقبا
امروز گذاشته خارجي فروش بر را توليد مبناي نخست روز از كه صنايعي.كرد خواهد داخلي
تشكيل را ايران سنتي صادرات كوچك سفره كه صنايعدستي و قالي پسته ، .دارند سختتر شرايطي
اين قديمي بازارهاي كه آن چه.نماندهاند مصون رقبا بازاريابي تيررس از هم ميدهند
دست روي باغبانيمان محصولات و خودرو كه شرايطي در و ميرود دست از مرور به هم كالاها
با هند و چين در كه اين تكرار.نيست خبري ديگر هم هميشگي كالاهاي صادرات از ماندهاند
قالي.نميبرد پيش از كاري ديگر ميبافند ، زيباتر و ارزانتر فرشهايي ما نقشههاي
.است دولت قدرتمند دست همان در هم آن گرههاي گشايش و خورده گره ايران همين در ايراني
دست دولت گشتهايم پشيمان گشتن طلا از ميكنند فرياد دولت سر بر دو هر تاجر و قاليباف
.بردارد
نباشد صنعت اين آينده متولي فرش شركت مديرعامل شايد
متولي ;اول گره
نهيبي معاونخاتمي عارف محمدرضا.نميآيم آينده سال نشود مشخص تكليفتان اگر كرد تهديد
قرار دولت كار دستور در ايران فرش صنعت ساماندهي تا زد فرش بلبشوي دستاندركاران به
فرش شركت متولي اين شايد.ميكند معرفي را فرش متولي وزيران ، هيات ديگر ماه سه.گيرد
كشاورزي جهاد وزارت تعاون ، وزارت.بود خواهد بازرگاني وزارت چارچوب در صددرصد اما نباشد
عظيم سرمايهگذاري.بودجهاي و دارند فرش سفره در دستي يك هر (ره)امام امداد كميته و
توليد تعاون وزارت و دستبافت فرش تحقيقات مركز كلان بودجههاي و روستاها در امداد كميته
در.است داده كاهش شدت به كيفيت و قيمت زمينه در و افزايش تيراژ بعد در را ايران فرش
مركز.است فرش متولي تعيين چالشهاي از يكي فرش كار تقسيم هم بازرگاني وزارت مجموعه
سر با را سال 81 امسال ، پايان تا بينالمللي نمايشگاه برنامه 10 تدوين با صادرات توسعه
محيطي در كه نمايشگاه اين.شد برگزار هامبورگ در نمايشگاه اولين.كرد آغاز زياد صداي و
نمايشگاه اروپا مقيم ايراني فرش پرسابقه تجار سوي از بود شده پا بر نامناسب بسيار
.گرفت لقب "شكن بازار"
موزه فرشهاي تا بود منتظر آلمان در ايراني فرش واردكنندگان اتحاديه رئيس زاده ميرزا
ديگري چيز او ديد از واقعيت اما.شوند آورده اروپايي خريداران بازديد براي تهران فرش
ارائه توليدات كيفيت و شد برگزار متري غرفههايي 25 و نامناسب محلي در نمايشگاه:بوده
.بود آلمان بازار در موجود ايراني فرشهاي از پايينتر مراتب به شده
دست در را اروپا در ايراني قالي بازار سال چهل كه حاضر حال در ما:ميدهد ادامه او
فروشي با ايران فرش نمايشگاه وضعي چنين در هستيم مشكل دچار محصولات فروش در داريم
بازگرداندن كه آن چه ميكند بيشتر را فرش صادرات بر حاكم ركود تهران بازار از ارزانتر
نمايشگاه پايان روزهاي در و نيست صرفه به نمايشگاه در شركتكنندگان براي ايراني فرشهاي
.ميرسيد فروش به هم تومان هزار يكصد متري حد در و پايين بسيار قيمتهاي با فرشهاي
بعدي كانديداي نميشود مبادله تومان هزار از 160 كمتر تهران بازار در كه فرشهايي
از هالهاي در اكنون هم آن برگزاري كه.بود ايتاليا ميلان شهر گانه نمايشگاههاي 10
تعليق وضعيت از را نمايشگاه بازرگاني وزارت ديگر زيربخشهاي مخالفت.دارد قرار ابهام
از حاصل ارز با كه دارو چون كالاهايي ارزش ارزي سپاري پيمان لغو از قبل است ، كرده رها
كريمي علي محمد.ميساخت صرفه به را ايراني قالي فروشي ارزان ميشد ، تامين فرش فروش
و سال 67 از امداد كميته و سازندگي جهاد:ميگويد باره اين در ايران فرش شركت مديرعامل
رقباي وجود با كه اين حال قالي دار پاي نشاندند را روستاييان همه سازندگي آهنگ آغاز با
قديمي بازرگانان از برخي ارتباط.ندارد اقتصادي منطق كار اين هند و چين مثل توانمندي
ايراني طرحهاي آنها و شد قطع ايران با انقلاب از پس هستند هم يهودي غالبا كه ايراني
.بردند بهره كمهزينه توليد براي جا آن ارزانقيمت كارگران از و بردند هند و چين به را
اين سر از دست فقط دولت ;باشد او مديريت تحت شركت فرش يگانه متولي كه دارد شك كريمي
بگذارند.ندهيد بودجه فرش به ديگر فقط جهاد يا باشيم ما متولي نيست مهم.دارد بر صنعت
سمت به سرمايهها نداشت هم اگر ميبافند داشت اقتصادي صرفه اگر شود متصل مصرف به توليد
.نميبرد چنداني بهره هم قاليباف شرايط اين در چونميرود ديگر صنايع
در دلار ميليارد سه فرش بازار كل مالي گردش:ميكند پيشنهاد بازرگاني وزارت مقام اين
منسوجات و پوشاك دلاري ميليارد بازار 200 به چشم كسي اما دارد متولي چندين و است سال
.ندارد
ميگذارد؟ نيرو فرش روي قدر اين صادرات توسعه مركز چرا ميپرسد او
بخشنامه يك داستان
تصميماتي تيرماه در 17 خود يكم و سي نشست در فرش ميز.شد آغاز تيرماه نيمه از چيز همه
صادرات ممنوعيت براي را نامهاي بخش بودجه 79 قانون تبصره 5 "س" بند اجراي جهت در را
.رساند بازرگاني وزير امضاي به نامرغوب فرش
يعني گرفت قرار گمرك و فرش شركت شديد مخالفت مورد كه داشت مهم فراز چهار بخشنامه اين
.كردند نگراني اعلام آن اجراي به نسبت مجري نهاد هم و صنعت اصلي متولي هم
.باشد شده استفاده شده دباغي پشم از آنها توليد در كه فرشهايي -
.باشد رفته كار به مصنوعي اليافت آنها بافت در -
.باشند شناسنامه فاقد -
.باشد شده استفاده كمانشي گره از آنها بافت در -
.ميشدند ممنوعالخروج بخشنامه اين براساس
كنترل:مينويسد گمرك كل رئيس كرباسيان مسعود به مهرآباد گمرك كل مدير امراللهي مهدي
به هم گمركات و نيست امكانپذير سادگي به كمانشي گره يا مصنوعي الياف شده ، دباغي پشم
.نيستند مجهز آزمايشگاه
.است كرده منتقل وزارت مقام به را مصوبه اين به خود اعتراض هم فرش شركت عامل مدير
آزمايشي گونه هيچ امكان و است شده دباغي بازار در موجود پشم درصد است70 معتقد كريمي
.نميگيرد صورت دباغي پشم وجود بررسي منظور به
يا تارها از يكي سوزاندن با فقط شيميايي ، آزمايشات جز به مصنوعي ، الياف وجود همچنين
ريشهها لابهلاي در الياف اين چه چنان اما ميشود مشخص فرش خامه از پرز چند احيانا
كنترل مصرفكننده دست به و زمان مرور به مگر باشد ، كوتاه بسيار فرش پرز يا باشند مستتر
همان كه توليد محل يعني آن سرچشمه از ميبايست مصنوعي الياف يا شده توليد فرشهاي اوليه
غيرثابت رنگ و مصنوعي الياف حاضر حال در و گيرد صورت هستند پشم ريسندگي كارخانجات
مصرف مورد ميدهد تشكيل را ايران فرش صادراتي رقم بالاترين كه تبريز فرشهاي در عمدتا
از ميبايست و ميكند مخاطره دچار پيش از بيش را ايران فرش آينده در كه ميگيرد قرار
مراكز فرشفروشان اتحاديههاي و نظارت و بازرسي كل ادارات و بازرگاني كل ادارات طريق
و اعلام مربوطه كارگاههاي به توجيهي و رواني كار يك در و گردد پيگيري موضوع استانها
سوي از بالاخص و قالي كارگاههاي و قاليبافان به فراگير فرهنگي كار يك با طرفي از
خودداري فرشها گونه اين صادرات و خريد از ديگر اعضا توجيه ضمن صادركنندگان اتحاديه
.نمايند
وسيله به كه بود بخشنامهاي غيرممكن ادعاي ديگر شناسنامه فاقد فرشهاي صدور از ممانعت
را فرش صنعت معضلات تشديد عملا گمرك كل رئيس ابلاغ و وزير امضاي با صادرات ، توسعه مركز
.بود گرفته هدف
غيرنفتي صادرات ضرر به را آن هم و ميكند رد را ادعا اين اجرايي نظر از هم امراللهي
:ميداند
هزينههاي افزايش جز نتيجهاي عملا گذشته ، سالهاي تجربيات طبق فرش شناسنامه صدور
كه اين به توجه با همچنين.ندارد اداري فساد براي زمينهسازي و بوروكراسي رشد غيرضروري ،
در يا شده بافته فرش تخته هزاران وجود و نمانده باقي مصوبه اجراي به ماه ، چند از بيش
شد ، خواهند تلقي صدور غيرقابل سال 82 ابتداي از قانونا كه مذكور ، مشخصات با بافت حال
و توليدكنندگان به قانون دقيق اجراي صورت در كه است زياني و ضرر جوابگوي كسي چه
.داد خواهيم دست از نيز را خود صادراتي بازار از بخشي آمد؟ خواهد وارد فرش صادركنندگان
كه مهرآباد گمرك در:ميداند ناكافي بخشنامه اين اجراي براي را خود مجموعه امكانات او
نظارت 3 تحت تختهفرش از 2000 بيش روزانه ميشود ، محسوب فرش صادرات اصلي مراكز از يكي
كل و نيم و ساعت يك حدود ارزيابي عمليات حاضر حال در.ميگردد صادر و ترخيص كارشناس
توجه با البتهميانجامد طول به اداري روز يك حداكثر اظهارنامه هر براي ترخيص عمليات
يك به يك فرشها تمام مشكوك ، موارد در جز صادرات ، تشويق و مقررات روانسازي سياست به
پس كه خصوصا.ندارد وجود نيز كار اين امكان اصولا بلكه.نميگيرند قرار بازرسي مورد
انتظار ميتوان چگونه حال است گذاشته افزايش روبه فرش صادرات ميزان سپاري پيمان لغو از
بافت ، در شده مصرف مواد كنترل با همراه فرش ميزان اين ترخيص و ارزيابي عمليات داشت
مطابقت و گره نوع چگونگي شده ، دباغي پشم از استفاده بررسي مصنوعي ، الياف وجود آزمايش
موارد اين از يك هر دقيق انجام اگر حتي موجود ، فرش با شناسنامه در مندرج مشخصات
پذيرد؟ صورت جداگانه فرش تخته هر براي باشد ، امكانپذير
:مينويسد خود وزير به و ميداند ناممكن را بند اين اجراي هم كريمي
در و ما كشور در هنوز فرش خصوصيات معرف نشانه و علامت ثبت يا و شناسنامه صدور فرهنگ
با را فرهنگ اين كه ارگاني اولين.است نيافته رسميت فرش توليدكنندگان و بافندگان ميان
فرهنگ اين به نتيجه حصول براي اما است ، ايران فرش سهامي شركت است آورده همراه به خود
اذعان بايد متاسفانه و است لازم فوق مصوبه اجراي تا مانده باقي سال يك از بيش زماني مدت
اخذ با كه شد خواهد سوءاستفادهكنندگان بازار گرمي به منجر امر اين در تعجيل كه نمود
صيرفيان فرش يا و فرش شركت علامت حتي جمله از موجود نشانههاي معروفترين ناچيز مبالغي
.ميبافند فرشي هر روي بر را ديگري مارك هر يا و حبيبيان فرش يا
تنها نه عملا و گرفت قرار تجربه مورد صادراتي فرشهاي شدن شناسنامهدار گذشته در
كيفي كنترل بدون اداري بوروكراسي پوشش زير را عملكرد سيستم بلكه نداشت را لازم كارايي
كه گرديد قبل مانند فرش صدور حركت عملا ماه سه الي دو از پس دليل همين به و داد قرار
دست فرشهاي را صادراتي فرشهاي درصد از 70 بيش گذشته در كه آن ضمن دارد ، ادامه كماكان
همان را صادرات از درصد الي 30 حدود 20 نيز حاضر حال در و ميداد تشكيل مستعمل و دوم
خواهد خود به تحقق جنبه صورتي در فرش شدن شناسنامهدار امكانميدهد تشكيل فرشها نوع
توليدكنندگان همكاري با گسترده حد در ذيربط ارگانهاي توسط مرغوب اوليه مواد كه گرفت
به توزيع نمايندگيهاي طريق از روستايي و شهري سطوح در اوليه مواد توزيعكنندگان و عمده
پلمب و استاندارد برچسب الصاق به نسبت مذكور مواد با فرش بافت از پس و تحويل بافندگان
فرش كه اين از قبل متخصص و كافي پرسنلي كادر با نيز گمركات قسمت در و گردد اقدام مخصوص
و فرش شناسنامه الصاق به نسبت و گرفته قرار كيفي بررسي مورد شود شهرستان هر گمرك وارد
از كه توليدي فرشهاي اكثر حاضر حال در.ميگردد گمرك وارد آن از پس و اقدام مخصوص پلمب
بعد يا بافت حين در تقلبي ماركهاي با نيستند برخوردار مطلوب اوليه مواد يا بافت كيفيت
تومان هزار الي 20 حدود 3 قيمتي با مجدد بافت صورت به يا گره جايگزيني طريق از بافت از
به.بود خواهد اصيل فرشهاي شدن بياعتبار جهت عاملي خود كه ميزنند نظر مورد قيمت در
در دستبافت فرش متولي تعيين ماهه سه ضربالعجل پايان تا هم بخشنامه حاضر حال در رو هر
سوالات همه پاسخگويي مسئول نفر يك فقط ديگر ماه سه تا شايد.ميبرد سر به بلاتكليفي
.باشد ايراني قالي اسفناك وضع درباره
چيست فساد
فساد سرمنشاء بانكي حسابهاي
طولاني قاسم:ترجمه
است اقتصادي عرصههاي در فساد فساد ، انواع مهمترين از يكي شد ، اشاره پيشتر كه همانطور
نوع اين اصولا.است برخوردار بيشتري اهميت از مالي سيستمهاي در فساد ميان اين در و
.ميشود ظاهر اقتصادي فساد ديگر انواع از بيشتر مراتب به فساد
براي كافي درآمد به مرسوم روشهاي از استفاده با نتوانند بانكها اگر كه گفتيم قبلا
مختلفي روشهاي به مالي بحران با مقابله براي يابند دست سپردهگذاران داشتن نگاه راضي
براي اداري هزينههاي و كارمزد افزايش به ميتوان تدابير اين جمله از.ميشوند متوسل
تمام بانك زيان به نهايت در است ، ممكن روش اين البته كه كرد ، اشاره مشتريان حسابهاي
.شود
پرسنل شمار از و ورزيده مبادرت خود پرسنلي ساختارهاي اصلاح به بانكها از ديگر برخي
سيستمهاي از استفاده.شوند متقبل را كمتري هزينههاي طريق اين از تا ميكاهند خود
قرار بانكها توجه مورد هزينهها كاهش هدف با كه است راهكارهايي جمله از نيز مكانيزه
ديگر مدرن سيستمهاي و الكترونيكي بانكداري خودپرداز ، سيستمهاي از استفاده.است گرفته
.ميكند بينياز خود انساني نيروي از توجهي قابل بخش از را بانكها
متمايل بزرگ مشتريان سوي به پيش مدتها از بيشتر درآمد كسب براي بانكها از بسياري
بزرگ سرمايهداران با مشاركت كه رسيدهاند نتيجه اين به بانكها ديگر عبارت به.شدهاند
در مستقيما بانكها رو اين از.است سودآور آنها براي "خرد بانكداري" از بيشتر مراتب به
اقتصادي قدرت مراكز به بانكها رفتهرفته ترتيب بدين و كرده مشاركت سرمايهگذاريها
.شدهاند تبديل
سود ميزان و مختلف راههاي از بانكها درآمد ميان تفاوت است ، مسلم كه آنچه حال هر به
بانكها شرايطي چنين در ;ميشود بيشتر روزبهروز سپردهها صاحبان به آنها پرداختي
جمعآوري بانكها كاركرد مهمترين اصولا.كنند ايفا را خود نقش مهمترين نميتوانند
سرمايه ترتيب بدين.است خدماتي و توليدي سازمانهاي و شركتها به آن انتقال و نقدينگي
سپردهگذاران نتوانند ، بانكها اگر.ميشود فراهم مولد فعاليتهاي به پرداختن براي لازم
افزايش با حال هر به.كنند جمعآوري را نياز مورد سرمايه نميتوانند كنند ، راضي را
هرچه بانكداري متدهاي از تازهاي گونه بانكها هزينههاي و درآمدها ميان شكاف روزافزون
ساير و بانكي چكهاي و حواله از استفاده ميگذرد كه روز هر.مييابد رواج بيشتر
نظر از اينجا در كه مسئلهاي اماميگيرد قرار توجه مورد بيشتر بانكي مبادلات شيوههاي
از بيشتر مراتب به مبادلات گونه اين حجم معمولا كه است اين است ، اهميت حائز بسيار ما
شكل حبابي بانكداري نوعي ترتيب بدين است ، بانكها در موجود سرمايه و پول واقعي حجم
اعتبار از تنها بانكها شرايط اين در.دارد وجود آن تركيدن امكان لحظه هر كه است گرفته
صادر كه چكهايي و حوالهها تمام قبال در نميتوانند رو هيچ به و ميكنند استفاده خود
مثالي پديده اين ماهيت با بيشتر هرچه شدن آشنا براي).دهند ارائه نقد پول ميكنند ،
و بانكي چكهاي از استفاده كه است سالي چند.ميكنيم ذكر كشورمان از ملموس بسيار
هم با شدت به چكها گونه اين چاپ در نيز بانكها و يافته رواج بسيار ايران در مسافرتي
از بانكي حوالههاي و چكها اين آيا كه پرسيدهاند خود از هيچگاه اما ميكنند ، رقابت
(.خير يا برخوردارند لازم نقدي پشتوانه
يك حدود روز هر.است گسترش حال در روزبهروز حبابي بانكداري پديده نيز جهان سطح در
برابر چهار ميزان اين.ميشود مبادله بانكها طريق از جهان سراسر در دلار تريليارد هزار
مبادلات اين درصد پنج و نود از بيشاست جهان كشورهاي ناخالص توليد مجموع از بيشتر
بانكي مبادلات اين اغلب.ندارد خارجي وجود هرگز كه است سرمايهاي تبادل شامل بانكي
بزرگ شركت پانزده فروش و درآمد ميزان مثال بهعنوان.است جهاني بزرگ شركتهاي به مربوط
.است جهان كشورهاي درصد نود داخلي ناخالص توليد از بيشتر مراتب به جهان
جهاني تجارت در كه ارزي هزارم پانزده يك حدود تنها مالي امور كارشناسان مطالعات براساس
ميان هم فرقي ميان اين در.دارد خارجي وجود ميشود بدل و رد بينالمللي پولي مبادلات و
بر روز هر كه ميشود موجب مسئله اين.ندارد وجود پوند و ين يورو ، دلار ، چون ارزهايي
پيامدهاي ديگر از.شود افزوده ميشوند ، ورشكستگي دچار كه موسساتي و شركتها شمار
.است ملي اقتصادهاي كل و دولتي بخشهاي بدهيهاي ميزان وحشتناك افزايش حبابي بانكداري
افزايش از نوع اين البته كه ميشود منجر نقدينگي شديد افزايش به حبابي بانكداري همچنين
پيدا نميتوان را آن نظير هم اقتصادي بزرگ بحرانهاي در حتي كه است گونهاي به نقدينگي
ويرانگر نتيجه بينالمللي ، سطح در هم و ميدهد روي ملي سطح در هم پديده اين البته.كرد
حال در كشورهاي شرايطي چنين در.است جهان كنار و گوشه در فقر افزايش پديدهاي چنين
زندگي شرايط بتوانند كه ندارند شانسي كمترين آستانهاي اصطلاح به كشورهاي و توسعه
حال هر به.برسانند جهان ثروتمند كشورهاي در زندگي شرايط سطح به را خود شهروندان
كه ميدهد قرار خود مخرب پديدههاي تاثير تحت را كشورها و جوامع آنچنان حبابي بانكداري
و تجاري معاهدههاي انعقاد و حمايتي تدابير پيگيري با نميتوان نيز درازمدت در حتي
.كرد مهار را آن گمركي
آرال نگران مركزي آسياي اقتصاد
فتاحزاده عباس:ترجمه
شدن خشكميدهد نشان خود از را نابودي نشانههاي گذشته از بيش آرال درياچه تدريج به
بر نگران شديدا آن حاشيه مناطق ساكنين از بسياري كه است يافته سرعتي چنان درياچه اين
جنوب در كه درياچه اين.هستند اقتصادي فعاليتهاي در اختلال و موجود اكوسيستم خوردن هم
توجهي قابل اقتصادي فوايد گذشته ساليان طي گرفته ، قرار ازبكستان مرز كنار در و قزاقستان
بلكه است رفتن ميان از حال در خود تنها نه حالا امااست داشته قزاقستان ناحيه براي را
تحقيقات بنابر.ميآورد در فلج نيمه حالت به عملا هم را خود حاشيهاي نواحي در كشاورزي
شده خشك بخشهاي از محلي تند بادهاي توسط نمك به آغشته شن تن حدود 20 سال هر گرفته صورت
ازبكستان و قزاقستان كشاورزان ترتيب بدين.ميشود ريخته كشاورزي زمينهاي روي بر آرال
حاصلخيزي تدريج به نمك شدن پاشيده دليل به زمينها اينميدهند دست از را خود زمينهاي
يافتن شدت سبب به كشاورزي محصولات توليد ميزان اخير سالهاي طيميدهند دست از را خود
دور چندان نه آيندهاي در معتقدند كشاورزي كارشناسان.است داشته محسوسي كاهش روند اين
.شد خواهند بدل شورهزار به كشاورزي زمينهاي اين از توجهي قابل بخش
محققان شد برگزار ازبكستان پايتخت تاشكند ، در جاري ميلادي سال اوايل كه كنفرانسي طي
طول در و نسل صدها طي كه چه آن انسانها از نسل يك طي تنها است ممكن كه دادند هشدار
سريعي روند چنان صحرا گسترش آنان اعتقاد به.بيافتد اتفاق بود ، نداده رخ سال هزار چهار
.نيست بعيد اصلا دور چندان نه آينده در آرال شدن خشك كه دارد
يك قول به حالا ميآمد ، حساب به بزرگ درياچه چهارمين سال 1960 در كه آرال درياچه
شوروي بلندپروازانه طرحهايميآيد حساب به "دوم درجه اكوسيستم" يك ملل سازمان كارشناس
پس تنها.بيايد پايين باورنكردني سرعتي با درياچه آب سطح تا شد موجب مزارع آبياري براي
كه درياچهاي رفت ، ميان از افسانهاي درياچه اين آب سوم دو حدود زيادي چندان نه مدت از
روي بر را آن خويش بازيهاي جريان در باستان الهههاي ميشود گفته افسانهها براساس
آرال احتمالا ميشد گفته حتي شوروي دوران در و پيش دهههاي در.نهادهاند بنا زمين
.شد خواهد محو زمين نقشه روي از كاملا سال 2015 تا حداكثر
جمعيت اينگردد نفر هزار بدبختي 50 و بيكاري به منجر ميتواند وحشتناكي سناريوي چنين
حدي به عقبنشيني اين شدت.ميكند عقبنشيني درياچه چگونه كه شاهدند ترس با حالا فراوان
.است مشاهده قابل آن مقدار نيز روز يك در بعضا حتي كه است
درياچه اين حاشيه در محكم سد نوعي دلار ميليون پرداخت 5/64 با دارد قصد جهاني بانك
خود هزينه با دارد قصد نيز قزاقستان دولتنمايد جلوگيري آن آب رفتن هدر به از تا بسازد
حل براي نود دهه اواسط ازبكستان.نمايد بهسازي شده فرسوده كه را دريا سير رودخانه بستر
سيردريا آب از بهرهبرداري براي را گستردهاي اقدامات خويش آب تامين به مربوط مشكلات
از قزاقستان دولت در هم طرحي.نيست مناسب چندان آرال وضعيت براي بعضا كه گذاشت اجرا به
پايتخت آستانه ، .است شده گذاشته مسكوت بودجه كمبود واسطه به كه شده ارائه پيش مدتها
شده ارائه طرح براساس.است نداده جاي خود درون در را ثروتمندي چندان دولت قزاقستان ،
تا گردد آرال درياچه روانه اطراف مناطق از مكعب كيلومتر حدود 73 در آبي سالانه است قرار
_ سال 1960 ارتفاع به درياچه اين آب سطح طرح اين اجراي از پس سال بيست ظرف ترتيب بدين
.برسد _ متر يعني 53
درازمدت در نيست قادر و كند متوقف را كنوني منفي روند ميتواند صرفا هم فوق طرح البته
كه است آن از كوچكتر بسيار آرال درياچه.كند حفظ را آن يا بيافزايد درياچه ابعاد بر
را افغانستان اگر كه - مركزي آسياي كل.كند حفظ را خودش بارانزا ابرهاي طريق از بتواند
سپري را خويش خشكسالي سال چهارمين _ اروپاست قاره اندازه به آوريم حساب به آن جزو هم
بلندپروازانه طرح يك به منطقه كشورهاي از بسياري سران كه است بد بهحدي شرايط.ميكند
از رود دو مذكور طرح قالب در.نمودهاند علاقه ابراز شد ، تهيه هشتاد دهه در كه
و مييابند مسير تغيير ميشوند ، منتهي شمال يخزده نواحي به كه روسيه رودهاي بزرگترين
دو اين.ميريزند آرال درياچه به را خويش آب از بخشي كيلومتر هزار دو نمودن طي از پس
.داشت زيادي مخالفان هم شوروي دوران در مذكور طرح البتهدارند نام ايرتيش و اوب رود
منفي پيامدهاي درازمدت در ميتواند طرحي چنين معتقدند كارشناسان از بسياري هم حالا حتي
نواحي حساس اكوسيستم به كار اين آنان اعتقاد به.باشد داشته پيشبينياي غيرقابل و
.ميسازد وارد جبرانناپذيري لطمات تايگا و توندار
اقتصاد شود ، گذاشته كنار همچنان آن اجراي چه و باشد منطقي پروژه اين چه حال هر در
نگرانيها اين به توجه بدون نيز آرال درياچهاست آرال وضعيت نگران همچنان مركزي آسياي
.ميشود كوچكتر و كوچكتر
پرسه دي _ اشپيگل تاگس:منابع
*پفيستر ساندرا دكتر
و روزها.گذاشت سر پشت را درخشاني دوران چه نوين اقتصاد كه كند فراموش نميتواند كس هيچ
و شيوهها كنار در نداشت ، وجود خوابيدن براي فرصتي هيچ آن در كه طاقتفرسا شبهاي
و قالبها در تحول از خبر نداشتند ، اقتصاد سنتي معيارهاي با سنخيتي هيچ كه سبكهايي
ياد بايد اول از دوباره را چيز همه ميكردند فكر مردم اغلب.ميداد جديدي دوران رسيدن
ديگر حالا و است "سنتي اقتصاد" و گذشته به مربوط آنها آموختههاي تمامي كه چرا بگيرند
هم پوشيدن لباس شيوه حتي.نميتابد بر را كهنه شيوههاي "نوين اقتصاد" مقتضيات
را كراوات و شلوار و كت جاي تيشرت تدريج به.بود گرفته قرار فوق تحولات تحتتاثير
حتي و ميشد دانسته قديمي و كهنه اقتصاد مختص پديدهاي كراوات خصوص به.ميگرفت
انواع آن جاي به و گذاشته كمد درون را شلوارهايشان و كت كه ميشدند مجاب هم پيرمردها
كه ميپرسند خود از هم پيرمردها همين حتي حالا اما.نمايند تن بر را رنگارنگ تيشرتهاي
تحولات تحتتاثير را كس همه و چيز همه سال چند عرض در كه چه آن.رفتهاند بيراهه به آيا
از بسياري حتي حالا.گرديد دردسرساز معركهاي به بدل بهيكباره ميداد ، قرار خويش
روي جديدي مشاغل به ميكنند سعي هم نوين اقتصاد به مربوط رشتههاي در فعال مديران
.ميكنم ذكر بودهام شاهد خودم كه را دست اين از مواردي ادعا اين اثبات براي.بياورند
او.است پرداخته لايپزيك دانشگاه در تحصيل به حالا مديران ، اين از يكي برتل ، مالته
از بسياري همانند وي.كرد ترك بود خودش آن موسس كه را خويش شركت گذشته سال اكتبر
شده متحمل كه طاقتفرسايي زحمت همه آن آيا كه ميكند مطرح را سوال اين سابقش همكاران
كه آن بدون نميخواهم ديگر ميگويد ، مورد اين در برتل آقاي.است بوده بيهوده بود ،
.كنم تلف را عمرم و بكشم زحمت كنم ، مشاهده عينا را موفقيت
شركتش وضعيت پيرامون نگراني با را زيادي شبهاي او.است لانگن كريستين ديگر نمونه يك
حالي در را كاري چنين او.بفروشد را شركتش اكتبر 2001 در شد مجبور بالاخرهنمود سپري
يك از ديگر كه بود خوشحال سو يك از.بود گريه چشمش يك و خنده چشمش يك كه داد انجام
رفته باد بر را خويش ساله چند زحمات ديگر سويي از و است شده خلاص دردسرساز مجموعه
سه وي حالا.بود نموده آغاز را متفاوتي مسير داشت ، نام "پريز اير" كه او شركت.ميديد
سپري مطالعه با نيز اوقاتش بقيه.ميكند كار هامبورگ در مشاور شركت يك در هفته در روز
آقاي.نمود برنامهريزي قبل سال ده از را خود زندگي نبايد ديگر او گفته به.ميشود
مثل درست را آن كه شركتم به مربوط تفكرات توانستم تا كشيد طول مدتي":ميگويد لانگن
".كنم بيرون ذهن از ميدانستم ، فرزندم
يك خود دوستان از نفر دو همراه به سال 1998 در كه است گلنتزر اشتفان ديگر نمونه يك
نهايت با تمام سال سه.نمود تاسيس را سهام فروش و خريد زمينه در فعال اينترنتي شركت
سهام سقوط با حالا اماداد قرار كارش پرتو در هم را شخصياش زندگي حتي و كرد كار توان
.ميگردد تلقي رفته دست از چيز همه
سعي نوين اقتصاد رشد دوران فعالان از بسياري حالا.بسيارند دست اين از نمونههايي
آنها از برخي.نمايند آغاز را تازهاي مسير خويش زندگي در تغييراتي ايجاد با ميكنند
پرفشار محيطهاي از اوضاع تثبيت تا فعلا و رفته مرخصي به ماهي چند ميكنند سعي هم
.يابند رهايي
بعضي حتياست رسيدن فرا حال در ،"پسانوين" دوران كه ميرسم نتيجه اين به كمكم من
اما.كنند فكر "نوين اقتصاد از پس زندگي" به بود خواهند مجبور مردم زودي به ميگويند
بسيار فوق ايده مخالفان تعداد.ميدانند خيالپردازي صرفا را نظري چنين هم بسياري
هستند پابرجا همچنان نوين اقتصاد مباني و اينترنت ميگويند آنها.است موافقان از بيشتر
رشتههاي موازات به هم آن تازه - آنها به مربوط فعاليتهاي شرايط مقطعي صورت به فقط و
.است شده بحراني _ سنتي و كهنه اقتصاد به مربوط
كنوني ، نابهنجار شرايط شدن برطرف با و زودي به ميگويند نوين اقتصاد تداوم طرفداران
بابت اين از و گشت خواهند باز خويش طلايي دوران به بخش اين در فعال شركتهاي مجددا
.بود نگران نبايد
موجود واقعيات با چندان "پسانوين اقتصاد" موضوع نوشت اخيرا انگليسي روزنامه يك
اقتصاد مخالفان و سنتي اقتصاد حاميان از برخي جانب از صرفا موضوع اين و ندارد همخواني
بحران جريان در كه آن از غافل ميشود ، مطرح نوظهور شركتهاي به ضربهزدن براي نوين
.شدهاند متضرر هم اقتصادي بخشهاي ساير ديده ضرر اقتصادنوين كه اندازه همان به كنوني
اگر حتي كه است مشخص اما.كنم اصرار فوق گروه دو از يكي حمايت به خيلي نميخواهم من
.است تغيير حال در آن در فعاليت و زندگي شرايط باشد ، پابرجا هم همچنان نوين اقتصاد
.گيرند قرار بازبيني مورد بايد لزوما شيوهها برخي و عادتها
بلات هندلس آلماني روزنامه تحريريه هيات عضو و اقتصادي كارشناس *
|