نگرشها و روشها
بخش واپسين _ كنت اگوست و خلدون ابن
:اشاره
بسترهاي به ابنخلدون و كنت اگوست جامعهشناختي ديدگاههاي مقايسه در گذشته ، بخش در
اين اشتراك نقطههاي از برخي به مطلب بخش آخرين در اينك.شد اشاره هريك زمانه اجتماعي
با.ميشود پرداخته كدام هر تمايزهاي به آنگاه و نگرشها و روشها حيث از جامعهشناس دو
:ميخوانيم هم
انديشه و فرهنگ گروه
دليل همين به ميكرد زندگي علوم طبقهبندي عصر در كنت
با رابطه در جديدش علم جايگاه ساختن متمايز در سعي
علوم جايگاه مراتب سلسله در و داشته خود زمان علوم ساير
متزايد پيچيدگي و متنازل كليت قانون به توجه با
ميكند معرفي علم پيچيدهترين عنوان رابه جامعهشناسي
روش (جامعهشناسي)جامعه علم براي مناسب روش است مدعي خلدون ابن:(تحقيق روش) متدولوژي
اقتضاي به آن بر علاوه.دارد همسويي نيز جامعهشناسي در مطرح روشهاي با كه است برهاني
ابن.است گرفته بهره تاريخ روش و مقايسهاي روش و مشاهده تكنيك از مطالعهاش مورد موضوع
او علي تبيين برميآيد ، نيز آن علي تبيين صدد در ميكند ، مطرح را نظري كه جا هر خلدون
.ميشود بيان [(صنعت) اقتصاد دولت ، عصبيت ، شهرنشيني ، (رفاه) ] اربعه علل چهارچوب در
تحليل براي طبيعي علوم روشهاي كاربرد به است اثباتي علم طراحان از كه نيز كنت اگوست
براي ابزاري را مقايسه و آزمايشگري علمي ، مشاهده وي.بود پايبند اجتماعي پديدههاي
تاريخي روش او نظر به و ميدانست اجتماعي نظم و پيشرفت قوانين تبيين جهت در جامعهشناسي
تكامل به توجه بدون را جامعهشناسي حتي و است ضروري همه از بيشتر جامعهشناسي براي
.ميدانست ارزش فاقد تاريخي
از انتقاد با ديگر برخي كه حالي در.كردهاند ذكر تضاد نظريه پيشرو را خلدون ابن:بينش
وفاق و انسجام مورد در را خلدون ابن انديشه اصلي وجه عدهاي كه ميكنند عنوان نظر اين
.است اجتماعي انسجام خلدون ابن نظريه در اصلي مفهوم كه زيرا گرفتهاند ، ناديده اجتماعي
ديالكتيكي را ابنخلدون بينش سروش دكتر.است"عصبيت" مفهوم رابطه اين در وي كليدي اصطلاح
غافل خلدون ابن"تضادگراي و كاركردگرا" نگاه از نبايد كه گفتهاند ديگر برخي.ميكند فرض
.ماند
هر بهدانستهاند نيز تطورگرا و اقتصادگرا جغرافيگرا ، را او گاهي فوق موارد بر علاوه
براي راهحلي يافتن و نظم به توجه و علاقه جامعه ، علمي مطالعه براي وي تحريك عامل حال
جامعه ثبات و نظم دنبال دقيقا نيز كنت اگوست كه است خود دوران اجتماعي نابسامانيهاي
.است گريزان دگرگوني از شدت به و بوده
.است علمي نوآوري و بنيانگذاري مدعي خلدون ابن شد اشاره نيز قبلا كه طور همان:جديد علم
كرده زمانش علوم ديگر رشتههاي ساير از عمران يعني جديدش علم تمايز در سعي خلدون ابن
ساختم آشكار را آن شيوه و روش دانشها ميان در":است آورده مقدمه در خود خلدون ابن.است
بي توين".كشيدم ديوار را آن گرداگرد و بخشيدم توسعه بشري معارف گستره در را آن قلمرو و
كه است خود نوع از كار بزرگترين شك بدون":ميگويد خلدون ابن عمران علم با رابطه در
".است نياورده پديد آن مشابه مكاني يا زماني هيچ در هيچكس توسط تاكنون
.انسانهاست اجتماعي زندگي هم آن موضوع و بوده جامعهشناسي همان او عمران علم كه شد اشاره
اصطلاح با وي.بود اجتماعي امور و وقايع علي تحليل پي در خود اثباتي نگرش با هم كنت
تغييرنام جامعهشناسي به را آن وي خود بعدها كه گماشت همت كار اين به "اجتماعي فيزيك"
او به بيشتر جامعهشناسي ، واژه ابداع خاطر به را نوين جامعهشناسي شروع هم امروزه.داد
علم و است پرداخته علمي جامعهشناسي به او از پيش خلدون ابن كه حالي در ميدهند ، نسبت
بسياري كار از برتر و اهميتتر با حتي و نداشته كنت جامعهشناسي از كمتر چيزي وي عمران
.است معاصران از
ابن بودن جامعهشناس دلايل از يكي جامعهشناختي بنيانهاي كتاب در ريتزر جورج:علمي روح
و خود راحتي صندلي در دادن لم جاي به را جامعهشناسان":كه ميداند مورد اين را خلدون
با را آن و شده اجتماعي جهان وارد كه كرد تشويق اجتماعي ، جهان درباره نظريهپردازي
".كنند تجربه خويش ادراك به توجه با و جديد بنيادهاي
"صندليوار فلاسفه" سنت با جدي طور به كه ميداند فردي نخستين را كنت نيز تنهايي دكتر
اجتماعي ميدان در و تجربي مطالعات رادر روشنفكر اصالت دو هر ترتيب اين به.كرد مخالفت
رسالت و ويژگي عنوان به را ، پيشينيان از انتقاد آنها ، همچنين.ميكنند جستجو عمل
.دادهاند قرار خود كار سرلوحه در روشنفكري ،
و دولتها دوراني -سيكلي نظريه ارائه در خلدون ابن هم:تحولي (جبرگرايي) دترمينيسم
تفكر رشد سهگانه مراحل از گذار در كنت هم و شهرنشيني به باديهنشيني از تطوري نظريه
يا مرحله به مرحله يك از عبور و شدهاند جبرگرايي ايده دچار (علمي -متافيزيك -رباني)بشر
از تحول خلدون ابن نظريه در چنانكه.دانستهاند گريزناپذير و جبري را بعد مراحل
پس.است حتمي و جبري امري ضعف ، به قدرت از و تنآسايي به خشونت از تمدن ، به بيابانگردي
.است مشهود انديشمند دو اين آراي در جبرگونه پيشبينيهاي و قطعينگري آن
از.است خودش دوران جامعه ساختار تغيير چرايي خلدون ابن اصلي مساله:اصلي سوال يا مساله
كه ميبينيم است جامعهشناسان ويژگيهاي از يكي آن به پرداختن و خاص پرسش داشتن كه آنجا
علم علاقه مورد مطالعهاش ، مورد موضوع و است جامعهشناختي هم خلدون ابن سوال ماهيت
براي راهحلي كردن پيدا و اجتماعي بيساماني بر تاكيد با نيز كنت.است جامعهشناسي
شرايط و نابساماني علل يعني خود اصلي سوال تبيين جهت در ثبات و همبستگي و نظم ايجاد
.است برآمده خود ، جامعه نابهنجار
انسان اينكه و اجتماعي انسان نظريه طرح در خلدون ابن:ايستاييشناسي و پوياييشناسي
و همبستگي عامل عنوان به عصبيت مفهوم به توجه در همچنين و كند زندگي اجتماع در بايستي
همچنين ابنخلدون.است پرداخته خود اجتماعي ايستاييشناسي ديدگاههاي طرح به جمعي روح
آن تحول نحوه و دولت سياسي نظريه و حضري به بدوي از جامعه تطور چرخشي -دوراني نظريه در
كنت.است يازيده دست خود پوياي جامعهشناسي قوانين به خود ساله بيست و يكصد عمر طول در
مورد را اجتماعي نظام گوناگون بخشهاي واكنش و كنش قوانين جامعهشناسي ، ايستاي بررسي در
مورد نظام كل درون در موجود عناصر متقابل روابط تعادل اينجا در".ميدهد قرار بررسي
كار تقسيم نظام و زبان مذهب ، را جامعه (وحدانيت) اجماع عوامل كنت "ميگيرد قرار بررسي
جامعهشناس همانا كنت اگوست عبارتي به.است وي ايستاي جامعهشناسي عناصر از كه ميداند
خود كه را آنچه بستن كار به با كنتاست انسانيت علم او ، جامعهشناسي و است بشري وحدت
قانون همان كه يافت دست خويش بنيادي مفهوم به بود ، ناميده زمان درگذشت علمي مقايسه روش
.مبناست همين بر نيز كنت پوياييشناسي تحليل عمده و)است مرحلهاي سه قانون يا بشر پيشرفت
كنت و ابنخلدون تمايزات
و اشتراك نقاط يافتن و هم از زياد زماني فاصله با هم آن انديشمند دو تفكر نهادن ميان در
پيرامون اجتماعي محيط به بسته بينشي و نظريه هر كه زيرا است ، مشكل بسيار آنها ، افتراق
اين به.است خود دوران جامعه مسائل آفريده عصري هر تفكر و مييابد رشد و شده پيدا آن
فرهنگ به متعلق ابنخلدون:كردهاند زندگي متفاوت زماني موقعيت در متفكر دو ترتيب
همزمان كه دانست صنعتي دوره و سرمايهداري نظام به متعلق ميتوان را كنت و است اسلامي
.بود كرده رشد به شروع جديد علوم و روشنگري سنت آن با
اجتماعي تغييرات و بوده آفريقا شمال بيابانگردي و بدوي جامعه مسحور و شيفته خلدون ابن
روند و صنعتي نظام مسائل به كنت كه حالي در بوده ، مسالهساز برايش چهارده قرن
بدوي جامعه مسحور و شيفته ابنخلدون.ميپرداخت آنها از ناشي مسائل و مدرنيزاسيون
صنعتي نظام و جامعه شيفته و طرفدار كنت كه حالي در (..و دارند قوي عصبيت كه چرا)است
ظهور و نخبهگراست كنت كه گفت بايدميانجامد افراد پيشرفت و شكوفايي به نظر به كه است
قومي همبستگي و عصبيت ابنخلدون براي كه حالي درميداند پيشرفت محرك را نابغه مردان
اجتماعي سقوط و نابساماني چون عوارضي (جمعي روح)آن نبود و سازندگي و پيشرفت عامل كه است
در سعي دليل همين به ميكرد زندگي علوم طبقهبندي عصر در كنت.داشت خواهد پي در را
مراتب سلسله در و داشته خود زمان علوم ساير با رابطه در جديدش علم جايگاه ساختن متمايز
عنوان به را جامعهشناسي"متزايد پيچيدگي و متنازل كليت"قانون به توجه با علوم جايگاه
(عمران)جديدش علم تمايز و تفكيك به هم ابنخلدون اگرچه.ميكند معرفي علم پيچيدهترين
در جديدش علم رتبهاي اهميت و علوم طبقهبندي به ولي پرداخته خود ، زمان علوم ساير از
.است نپرداخته علوم ساير با رابطه
مقدميان ابراهيمي محمود
:منابع
:تهران اول ، چاپ ;كريمي احمد ترجمه ;جامعهشناسي خاستگاههاي ;(1368)اچ.جي آبراهام ، -
.پاپيروس انتشارات
دوم ، چاپ ;پويان حسن ترجمه ;جامعهشناسي فرهنگ ;(1370)ديگران و نيكلاس آبراكرامبي ، -
.چاپخش:تهران
ج سوم ، چاپ ;پرهام باقر ترجمه ;جامعهشناسي در انديشه اساسي مراحل ;(1364)ريمون آرون ، -
.اسلامي انقلاب آموزش انتشارات:تهران 1 ،
.تبيان انتشارات:تهران اول ، چاپ ;ابنخلدون جامعهشناسي ;(1376)تقي ارمكي ، آزاد -
.نو طرح انتشارات:تهران اول ، چاپ ;جامعهشناسي خرد ;(1377)يوسف اباذري ، -
:تهران هفتم ، چاپ ;گنابادي پروين محمد ترجمه;ابنخلدون مقدمه ;(1369)خلدون ابن -
.فرهنگي و علمي انتشارات
انتشارات:تهران ;جامعهشناسي نظريههاي ;(1358)انصاري عبدالمعبود و حسين اديبي ، -
.جامعه
اول ، چاپ ;جامعهشناسي نظريههاي و مكاتب بر درآمدي ;(1371)ابوالحسن تنهايي ، حسين -
.مرنديز نشر:مشهد
."سمت":تهران پنجم ، چاپ ;جامعهشناسي نظريههاي ;(1374)غلامعباس توسلي ، -
انتشارات موسسه:تهران اول ، چاپ ;اجتماعي عقايد و قرآن ;(1361)عزتالله رادمنش ، -
.اميركبير
اول ، چاپ:ارمكي آزاد تقي ترجمه ;جامعهشناختي بنيانهاي ;(الف.1374) جورج ريترز ، -
.سيمرغ نشر:تهران
دوم ، چاپ ;ثلاثي محسن ترجمه ;معاصر دوران در جامعهشناسي نظريه ;(ب1374) جورج ريتزر ، -
.علمي انتشارات:تهران
.ني نشر:تهران دوم ، چاپ ;علمالاجتماع فلسفه در درسهايي ;(1376)عبدالكريم سروش ، -
عزيزي يوسف ترجمه ،"ابنخلدون و ماكياولي اشتراكات و تمايزات";(1379)عبدالله عروي ، -
.آذر 79 و 7 انديشه ، 8 ص.همشهري روزنامه بنيطرف ،
.مبتكران:تهران اول ، چاپ ;جامعهشناسي به نگاهي ;(1372)مصطفي عسگريان ، -
:تهران اول ، چاپ ;احمدي شهين و تدين احمد ;جامعه;(1374)سهير درك و ديويد فريزبي ، -
.آران نشر
اول ، چاپ ;ثلاثي محسن ترجمه ;جامعهشناسي بزرگان انديشه و زندگي ;(1368)لوييس كوزر ، -
.علمي انتشارات:تهران
.انتشار سهامي شركت:تهران مهدوي ، مظفر ترجمه ;ابنخلدون جهانبيني ;(1363)ايو لاگوست ، -
;امامي سيد كاووس ترجمه ;اجتماعي دگرگوني درباره ديدگاههايي ;(1373) اچ.رابرت لاور ، -
.دانشگاهي نشر مركز:تهران اول ، چاپ
چاپ ;دانشگاه و حوزه همكاري دفتر ;اسلام در اجتماعي تفكر تاريخ ;(1378)مولفان مجموعه -
.سمت:تهران اول ،
.گوتنبرگ انتشارات:تهران ;جامعهشناسي ;(1357)جمال وديعي ، -
ايران ، چشمانداز ;"ابنخلدون ديدگاه از حكومتها دگرگوني مراحل";(1379)محسن هجري ، -
.آبان 79 و مهر شماره 6 ،
فصلنامه ;"دولت منشا درباره ستيزه نحله اصحاب و ابنخلدون نظر" ;(1370)جواد يوسفيان ، -
طباطبايي علامه دانشگاه:تهران.و 1 شماره 2 اول ، دوره اجتماعي ، علوم
|