خوششانسترينها
ديپلماسي دو چنبر در عراق
سابق حزبي عضو پنج
بلر حمايت بدون حتي بوش
آمريكا از اشمئزاز كالبدشكافي
خوششانسترينها
با سپتامبر يازدهم در شده ربوده هواپيماهاي كه هنگامي:سادات رضا _ بينالملل گروه
اين فوقاني طبقات آتش و آوار ميان در نفر از 1100 بيش كردند برخورد جهاني تجارت برجهاي
.برند در به سالم جان توانستند نفر بيست از كمتر بين اين از و افتادند دام به برجها
.است يافتگان نجات آن داستان اين
مقابل دو شماره برج طبقه 78 ازدحام پر و شلوغ اصلي سالن در ريهر كي پايين؟ يا بالا
طبقه كه 22 خود كار دفتر به است بهتر شايد كه ميكرد فكر اين به و بود ايستاده آسانسور
سپتامبر يازدهم صبح نه ساعت.بردارد را خود ديجيتالي يادداشت دفترچه و برود بود بالاتر
برج ، در حاضران تخليه عمليات حين در Aon Risk بيمهاي خدمات شركت وكيل ريهر ، و بود 2001
.بود دو شماره برج از خروج منتظر
برج طبقه 103 به دو شماره برج از آنسوتر متر بوئينگ 767 ، 50 فروند يك قبل دقيقه پانزده
همكاران از يكي كه بود آمده وجود به برخورد اين از آتشي شعله و بود كرده برخورد شمالي
و ريهر ".باشي كرده كوره يك درون را خود سر كه است اين مثل":گفت آن توصيف در ريهر
برج شنيدند بلندگوها از كه بودند گرفته پيش در را پلهها راه همكارانش از نفر بيست
.بازگردند خود دفاتر به ميتوانند برج در شاغل كاركنان و دارد قرار كامل ايمني در جنوبي
يكي كه بودند سريعالسير آسانسورهاي تعويض اصلي سالن دو از يكي مقابل طبقه 78 ، در آنها
در درست.داشت اختصاص برج بالايي طبقات كاركنان مخصوص پارك محوطه به ديگري و خيابان به
پيشرو را مسيري و بود نيويورك اسكله فراز از عبور حال در دوم بوئينگ 767 لحظات همين
.ميشد ختم بود ايستاده ريهر كه جايي متري محدوده 30 در برج از نقطهاي به كه داشت
:بود مشهود كاملا درست تصميم باشد نظارهگر را فاجعه اين ميتوانست كه كسي هر براي
شتاب نظارهگر آنكه از پس ساله ريهر 41 اما ساختمان ، خروجي و پايين سوي به شتافتن
ميگرفتند پيش در را خيابان راه و ميگرفتند قرار خودروها داخل عجله با كه بود دوستانش
.برود كارش دفتر سوي به تا داد فشار را آسانسور دكمه
تروريستهاي عمليات حاصل كه آسمان در آتش بزرگ شعله دو زندگي ، يا مرگ پايين ، يا بالا
فولاد ، و سيمان پلاستيك ، و كاغذ - برچيد آنان پيشروي از را چيز همه بود سپتامبر يازدهم
طبقات يا بودند كرده برخورد برجها با هواپيما كه طبقاتي در نفر حداقل 1100.خون و گوشت
.جنوبي برج بالاتر و طبقات 94 و جنوبي برج بالاتر و طبقات 78:بودند شده گرفتار بالاتر
تلاش كه بودند ديگراني و كردند پرت بيرون به را خود و رفتند شيرجه مرگ سوي به برخيها
منتظر يا (بود قفل وروديهايش كه) برسند بام به هليكوپتر توسط يافتن نجات اميد به كردند
طبقات به را خود نتوانستند و نرسيدند راه از هيچگاه البته كه ماندند ، امدادي كاركنان
.برسانند برج بالايي
در تايمز ، نيويورك و تودي يواساي روزنامه دو توسط گرفته صورت دقيق بررسيهاي اساس بر
در آتش و دود از پر پلههاي بين از را خود راه نفر بيست از كمتر دود و آتش هنگامه آن
قيد در هنوز نفر بين 17 اين از كه دادند ادامه امن ونقطهاي پايين سوي به جنوبي برج
.هستند حيات
دلهره پر لحظات آن از پس كه است تاريكياي ميآورند ياد به افراد اين از بسياري آنچه
اساس بر.ميرسيد نظر به بيتحريك و ساكن چيز همه چقدر و بود شده حاكم جا همه بر
دويست حدود كرد اصابت دو شماره برج جنوبي ديواره به اول جت كه هنگامي متفاوت تخمينهاي
Aon Risk شركت در همكارش همراه به ساله وين 45.بودند كرده تجمع آسانسورها برابر در نفر
و دوست دو ساله خوزه 53 ماري و ساله يانگ 49 لينگ مجزا گروهي در و داشت حضور آنجا در
گوشهاي در بودند كار به مشغول نيويورك ايالت دارايي امور اداره در يكديگر با كه همكاري
.بودند ايستاده انتظار به
كه آورد وجود به را تكانشهايي آسانسورها كانال در هواپيما برخورد از حاصل انفجار موج
روي آنها همه و گرفت دربر را بودند ايستاده انتظار به مردم كه جايي مركزي ، لابي تمامي
:است شده پرتاب ديگر سويي به راهرو يكسوي از كه ميآورد خاطر به يانگ.افتادند زمين
.بزنم كنار را بودند افتاده من روي كه چيزهايي ميبايست ناچارا برخاستم جا از وقتي"
با برداشتم ، چشمانم از را عينكبود شده پوشيده خون از عينكم كه چرا ببينم نميتوانستم
تكان هيچكس.افتادهاند زمين روي همه ديدم و انداختم اطرافم به نگاهي و كردم تميزش دقت
".نميخورد
و يافت زمين و آسمان بين را خود نيز وين برج ، با هواپيما برخورد از ناشي اوليه ضربه با
خورد زمين به كه هنگامي.بدهد دست از را خود جان ميرفت كه يافت معلق را خود آنچنان
.نبود مرمت قابل ديگر كه شد خرد آنچنان دستش استخوان و آمد فرود زمين روي ساعد با تقريبا
كف روي گرفت قرار عمودي حالت در دوباره و گذاشت سر پشت را اول موج برج آنكه از بعد سپس
محفظه در كه حفرهاي كنار در و غلطيد در ساختماني نخاله از انبوهي روي به و طبقه
و برخاستم جاي از":ميكشيد زبانه پايين از كه ديد را شعلهاي بود آمده وجود به آسانسور
زمين رويبودند كرده تمام آنها همه.برداشتم گام دوستانم طرف به اجساد روي از عبور با
ما.بود مرده ميكنم گمان بود ، افتاده آنجا بيحركت كه ديدم را خود رئيس هوارد ، و نشستم
".ميشناختيم را همديگر كه بود سال 23
به آن يافتن براي او.داشت وجود اطلاعات ميز يك اصلي سالن وسط در كه آورد خاطر به او
اجساد شاهد او جنوب سوي به مسير ادامه با و نبود ميز آن از اثري ديگر اما درآمد حركت
از كه مخروبههايي ميان در بودند رسمي لباسهايي به ملبس كه مرداني.بود بيشتري
او.ميگريستند آهستگي به و بودند نشسته بود مانده جاي بر سراميكي سقف و سنگي ديوارهاي
را كاغذهايي ميتوانست آن از كه جايي گرفت ، پيش در را برج شمالي پنجرههاي راه دوباره
منتظر و نشست زمين روي.ميشدند پراكنده هوا به شمالي برج از سوختن حين در كه ببيند
.ماند
فاصله ايمني با متر چند آنان كه بود اين نميدانست يانگ آنچه نميدانست ، او آنچه
ميرفتند برج پايين سوي به جنوبي برج بالايي طبقات از كه اضطراري پله سه بين از.داشتند
قابل بالا به طبقه 57 از لااقل و بود ديده آسيب برج با هواپيما برخورد در پله دو
واسطه به و داشت برخورد نقطه با را فاصله بيشترين كه A پله راه يكي ، اما نبود استفاده
قابل كماكان ميشد حفاظت برج سريعالسير آسانسورهاي به مربوط ماشينآلات اطاقك وجود
مسدود آوار شدن پراكنده و غليظ دود وجود دليل به جاها بعضي در كه چند هر بود استفاده
".كجاست اضطراري پله نميدانستم":ميگويد وين.بود شده
بوديم پلهها درنزديكي درست ما "هستند؟ كجا پلهها":ميپرسيديم و بوديم نشسته آنجا ما
پلكان ميدانست بود افتاده جدا يانگ دوستش از كه خوزه اما.نبوديم ديدنش به قادر اما
را آمدن هوش به از پس لحظاتي اما ندارد ياد به حادثه آن مورد در چيزي هيچ خوزه.كجاست
:است بوده شده پوشيده گچي ديوارهاي تخريب از حاصل غبار با كه حالي در ميآورد خاطر به
ميكردم احساس و ديدم را آتش شعلههاي و نگريستم را جنوبي برج پنجره ، از و برگشتم من"
.بود آتش در سوختن حال در پشتم گويي اما برگشتم":ميگويد او ".است صورتم نزديكي در آتش
را دختري اما بودند مرده ميديدم كه هم را كساني تنها.چيز هيچ نميشنيدم ، چيزي هيچ "
هنوز پلكان آنجا در و بود آمده طبقه 86 به از 78 و ميكرد كار من براي كه دارم خاطر به
Dave همسرش از و ميرود فرو فكر به او.خزيدم پلكان سوي به من.بود استفاده قابل
كه داشت سر در خانهاي ساختن براي طرحهايي و بود شده بازنشسته تازگي به كه ميگويد
او نميتوانم.بميرم اينجا نبايد من":گفتم خودم به شود ، ساخته آيلند لانگ در بود قرار
.ميشود باز در.ميگيرد پيش در را A پلكان راه و برميخيزد جاي از ".بگذارم تنها را
سالن اصلي ، سالن از بالاتر طبقه ششيافتند را A پلكان نيز سايرين لحظات همين در درست
شركت فني امور مدير كه ساله فرن 39 ريچارد فوقاني ، طبقات انتظار
به شمالي برج پنجرههاي از را خود كه ميآورد ياد به را مردمي است Euro Brokers
نجات جهنم اين از را خودم كه رسيده آن وقت اكنون ميگويد خود با و ميكردند پرتاب بيرون
اين و ببرد پايين طبقه 78 تا را او ميتوانست كه بود گذاشته گام آسانسوري به او.دهم
آسانسور اطاقك ديواره به شدت به او كرد ، اصابت هدفش به دوم هواپيماي كه بود زماني درست
خروجي نزديكترين جستوجوي در و برخاست جاي از.افتاد زمين روي زانو با و كرد برخورد
خود به مسير انتخاب در ترديدي هيچ ميگويد خودش كه آنطور و بود پلكان قضا از كه برآمد
كه ديدم خود برابر در را زني و مرد ناگهان اينكه تا دويدم و دويدم من" !پايين نداد ، راه
و بود كرده سقوط ديوار يك ".بروي پايينتر نميتواني":ميگفتند و مينگريستند مرا
.بود كرده مسدود را پلكان راه تمامي
بيشتر يا سيسانتيمتر را ديوار.نگفتم چيزي و نكردم دو آن گفتههاي به توجهي حتي من
باقي همانجا و كرد گير پلكان كنار در شده نصب دستگيرهها روي ديوار حاشيه كه كردم بلند
گذشتن با و گذشت آن فراز از بار اين و شد مواجه ديگري انسداد با او جلوتر اندكي.ماند
كرده دنبال مرا آنها اميدوارم".آمد پايين پلكان راهرو كف روي پا با ديگر بار آن روي از
به كه وقتي".ميماندند بيپايان جادهاي به اما بودند تميز پلهها جلوتر اندكي ".باشند
به كه چيزي تنها.يكبار حتي نكردم ، توقف اما بودند شده چوب مثل پاهايم رسيدم سيام طبقه
طبقه 84 ديگر گروه يك فرن سر پشت درست "زودتر شو ، خارج زودتر":بود اين ميكردم فكر آن
مديرعامل 54 جانشين كلارك ، برايان كه ميشدند تشكيل مرد هفت يا شش از كه كردند ترك را
و مرد يك به آنها پايينتر طبقه سه.داشت عهده بر را هدايتشان Euro Brokers شركت ساله
را زن كلارك.بود ديده را آنها نيز فرن كه بودهاند زوجي همان احتمالا كه برخوردند زن
توصيه آنها به كه ميكند توصيف شكننده و ضعيف را او همراه مرد و وزن سنگين و چاق
و آتش از مملو آنجا برويد ، پايينتر نميتوانيد":ميدهد هشدار زن بازگردند ، ميكنند
".يافت رهايي شعلهها اين از تا رفت بالاتر بايد.است دود
پلهها جداره دگرسوي در را ضرباتي صداي كلارك است تصميمگيري حال در گروه كه حالي در
كه دري از دشواري با او.ميكند كمك درخواست كه ميرسد گوش به صدايي آن پي در و ميشنود
راهروي در كلارك كه چيزي آخرين.ميگذرد شده مسدود تقريبا و ميشود منتهي طبقه 81 به
كه را زني داشتند سعي كه بودند همراهانش و ورا ديويد و يورك كوين بابيكول ، ديد پلكان
خود پاي روي كنند كمك او به داشتند سعي او بازوي گرفتن با و كنند آرام بود همراهشان
.باختند جان آنها همه.بماند دور آتش از تا رود بالا پلكان از و بايستد
اجرايي مديران از و ساله داشت ، 45 نام پرانمات استانلي بود كرده كمك درخواست كه مردي
تكهاي با مستقيم برخورد دليل به كه ضربهاي از باوري غيرقابل شكل به كه بود بانك فوجي
ديدن.بود برده بهدر سالم جان بود ، آمده وارد سرش به برج به كرده اصابت هواپيماي از
آن صبحگاه در يكبار ميشد متصاعد آسمان به برجها از كه آتش شعلههاي كشيدن زبانه منظره
ساختمان كه شد اعلام بعدا اما بود كشانده فوقاني طبقات مركزي سالن به را پرانمات روز
.گردد باز كارش محل به كردند ترغيب را او دوستاناش و است كامل ايمني در
روز باقيمانده خواست او از و كرد هدايت سريعالسير آسانسورهاي سوي به را منشياش او
خود از و مينگريستند مرا تعجب با بودند ما اطراف در كه كساني":برود مرخصي به را
خانه به را روز بقيه ميدهم اجازه منشي به كه است ادارياي تصميم چطور اين ميپرسيدند
استهزا مورد مرا آنها.شد مستولي من بر ترس احساس نوعي و شد باز آسانسور درهاي ".برود
".تو بيا نميترسيم كه ما ميترسي؟ نميترسي ، كه تو مرد ، كن بس".دادند قرار
پنجرههاي از يكي نزديكي در كه ميگردد باز خود كار ميز به بيقراري احساس نوعي با او
بوئينگ 767 هواپيماي دماغه كه بود تلفني گفتوگويي حال در او.داشت قرار طبقه 81 اصلي
.بود او اتاق شيشه با برخورد حال در كه ديد را ارلاينز يونايتد هواپيمايي شمار 175 پرواز
وارد و رفت شيرجه در سوي به پنجره با هواپيما اصابت از قبل درست و كرد رها را گوشي
.داشت فاصله هواپيما دماغه با متر ده تنها خودش گفته به كه حالي در شد راهرو
ميرسيد شانه به ارتفاعش كه ساختماني نخاله و مخروبهها را اتاقها و راهروها كف
او.كند استشمام را اشتعال حال در هواپيماي بنزين بوي ميتوانست پرانمات و بود پوشانيده
از را خود ميكند سعي و ميكشاند پوشانيده را زمين كه موادي از انبوهي روي به را خود
او.كند خارج شده ايجاد ساختمان با هواپيما دماغه برخورد دليل به كه حفرهاي درون
فرياد با و ميبيند را ميشود ساطع كلارك قوه چراغ از كه نوري سپس و ميشنود را صداهايي
دچار تنفس براي پرانمات و بود پيچيده درهم را آنها دود زمان اين در.ميكند كمك درخواست
ميان در را خود _ معجزهآسايي طور به ميگويد خود كه آنگونه _ كلارك اما بود شده مشكل
.بود يافته تازه هواي از حبابي
بود متر ارتفاع 5/2 به ديوار از قطعه يك واقع در كه مانعي وجود دليل به هنوز پرانمات
اعتقاد مسيح عيسي به آيا":ميپرسد كلارك از فرياد با او.بود مانده جدا ناجياش از
چنين با او گفته به اما باشد داشته را شنيدنش انتظار كلارك كه نبود چيزي اين "داري؟
و او و كند تكرار را ادعيهاي او با همراه خواست كلارك از پرانمات.شد مواجه سوالي
كلارك كه هرچند ميكنند توصيف طولاني سكوتي را آن كه ميبينند شرايطي در را خود پرانمات
خارج جهنم آن از سريعتر هرچه بايد كه ميكرد فكر اين به لحظات آن در ميآورد ياد به
.شوند
"است خروج راه تنها اين":بپري اين بالاي از بايد گفتم و كردم اشاره او به انگشتم با من
او نميشود موفق اما بگيرد را او دست ميكند سعي كلارك و كرد پيدا دستي جا و پريد او
او و بگيرد را او دست ميشود موفق بار اين و ميكند پرتاب بالا سوي به را خود ديگر بار
آسيب خونينشان دستان استثنا به توجهي قابل حد تا كه مرد دو اين.ميكشد بالا سوي به را
ميشود ختم خيابان به و ميرود پايين طبقه از 81 كه پلكاني سوي به را خود راه نديدهاند
:ميگويد حرارات با پرانمات.ميگيرند پيش در را ترينيتي كليساي راه سپس و ميدهند ادامه
مرا جان كه بودي تو اين بود ممكن اما شايد":ميدهد پاسخ كلارك و "دادي نجات مرا جان"
.باشد درست ميتوانست حد چه تا حرف اين نميدانست او لحظه آن در شايد."ميدادي نجات
هم در برجها ساختمان بودند دوخته جهاني تجارت برجهاي به چشم آنان كه لحظاتي در درست
.ريخت فرو
ميكردند ، دنبال ساختمان دست پايين سوي به را خود راه پرانمات و كلارك كه زماني در درست
در و بود نشسته طبقه 78 تاريكي و اجساد ميان در بود شده سوختگي دچار شدت به كه يانگ
اما بوديم پلكان جستوجوي در ما":ميگويد يانگ.دهند نجات را او كه بود ناجياني انتظار
را پلهها":فراخواند را آنها صدايي ناگاه ".بگرديم پله دنبال بايد كجا نميدانستيم
دستاري با جوان مردي به متعلق كه كرد حركت صدا طرف به يانگ."بيايين دنبالم كردم ، پيدا
خلوت اكنون كه كرد همراهي و هدايت پايين سوي به را يانگ كوتاهي مسير تا او.بود سرخفام
خود دوش روي را زني كه ميآورد ياد به را جوان مرد آن يانگ.بودند شد و آمد از عاري و
.بازگشت بالا طرف به و بازايستاد ناگاه به اما ميكرد حمل
سپتامبر نهم _ نيوزويك
ديپلماسي دو چنبر در عراق
صدري محمود
تجربه هم پيش سال را 12 وضع اين آنها.كلافهاند و خشمگين روزها اين عراق حاكمان
.است بيشتر كلافگيشان و خشم عناصر بار اين اما كردهاند
چشم سعودي عربستان سوي به بودند ، كرده اشغال را كويت عراقي نظاميان (1990) پيش سال 12
از دلجويي آن هدف كه بودند مشغول جابهجاييهايي به خود غربي مرزهاي در و بودند دوخته
زمان آن در.بود كرده تجربه را حسين صدام ارتش اشغالگري كويت ، از پيش كه بود ايران
امپرياليسم" قدرت هم صدامحسين رژيم كه ميباليدند خود به "مسلمان و عرب خلقهاي"
پس كه را كشور اين هيمنه اسرائيل ، نظامي تهديد با هم و بود كشيده چالش به را "آمريكا
هنوز كه فلسطينيها.بود شكسته درهم ميگرفت ، فزوني روز به روز و 1973 جنگهاي 1967 از
و دوش بر زيتوننشان تفنگهاي با بودند ، نشده "آزادي براي مذاكره" بديع فرايند وارد
.ميكشيدند فرياد را حسين صدام همان يا "عرب امت فرزند" پيروزي هوا در كرده گره مشتهاي
ارتش هجوم كه آمريكاييها.داشت جريان رسانهها و ديپلماتها نبرد نيز جهان سوي آن در
بود كرده بيشكوه را كويتي نفتكشهاي فراز بر افراشتهشان پرچمهاي كويت ، به حسين صدام
جنگ عصر پاياني ماههاي در بينالمللي اقدام نخستين هم و داشتند سر در انتقام سوداي هم
آن بر ميبايست آيندهشان منزلت و قدرت همه كه ميپنداشتند تازه نظمي سنگبناي را سرد
آن سيماي در كسي ديگر و بود افتاده شماره به نفسهايش كه شوروي اتحاد.گردد استوار
داشت ، اتكا آن به صدامحسين نظاميگري كه تسليحاتي پشتگرمي با نميديد را دوم ابرقدرت
و فرانسويها ويژه به آمريكا اروپايي متحدان.ميداشت برحذر عراق به حمله از را آمريكا
اين استراتژيستها و ميداشتند برحذر "يكجانبه اقدام" از را آمريكا آلمانيها حدودي تا
همه تانكهاي مجموع از صدامحسين ارتش تانكهاي" كه ميكردند تكرار مدام را جمله
".دارند تانك پنجهزار عراقيها.است بيشتر ناتو عضو كشورهاي
كه را شونمان فرانسويها و بود امروز از قدرتمندتر بسيار كه را "پريماكف" روسها حتي
به آمريكاييها" دهند اطلاع صدامحسين به كه كردند مامور بود امروز از محترمتر بسيار
..."كرد نخواهند حمله عراق
ديگرش سوي و بود آمريكايي عتاب و خشم آن سوي يك كه متناقض پيامهاي ميان از حسين صدام
را كويت نهتنها گفتند "عرب خلقهاي" خوشامد براي و كردند باور را دومي اروپايي ، دلداري
خليج شيخنشينهاي به اشارهاي كه را "عرب خلقهاي ساير آزادي" بلكه داد نخواهند پس
مقبول آمريكايي ، تهديد از بيش نيز ايران در اروپاييها القاي.گرفت خواهند پي بود ، فارس
مانده باقي آمريكا جانبه همه و برقآسا حمله به هفته يك تنها وقتي كه گونهاي به ;افتاد
ظاهر تلويزيون صفحه بر ايران دانشگاهي حتي و نظامي _ سياسي استراتژيستهاي برخي بود
.ميخيزند بپا اسلام و عرب جهان كند ، حمله عراق به آمريكا اگر":گفتند صراحت به و شدند
.شد خواهد آغاز حمله همين با غرب تمدن زوال و ميكنند آزاد را فلسطين و نابود را اسرائيل
و اروپاييها طلسم تهرانجادوي دانشگاه بينالملل روابط استاد يك فقط هنگامه آن در "
عراق به آمريكاييها:گفت خونسردي و آرامش با تلويزيوني برنامه همان در و نشد روسها
سكوت نكنند همكاري هم اگر روسها ميكنند ، همكاري آن با اروپاييها ميكنند ، حمله
براي كه پيشبيني اين.(مضمون به نقل) ".نيستند موثري بازيگر اساسا چينيها و ميكنند
.يافت تحقق بعد هفته يك نبود ، خوشايند "امپرياليست ضد آرمانخواهان"
...بعد سال 12
و متهم جهاني تروريسم از حمايت و كشتارجمعي سلاحهاي توليد به را عراق آمريكاييها
سرنگون نظامي تهاجم جمله از ممكن وسيله هر با را صدامحسين رژيم كردهاند اعلام رسما
كه دارد تفاوتهايي سال 1990 فضاي با ميكند ، تهديد آن در آمريكا كه فضايي.كرد خواهند
عنوان به شوروي اتحاد اكنون.است آن عليه ديگر پارهاي و آمريكا نفع به آنها از پارهاي
دو در دهه يك طي اروپاييها.ندارد وجود آمريكا با موثر رقابت دستكم يا برابري مدعي
نهايت در و شده تحقير مناقشه حل در ناكامي علت به (مركزي آفريقاي و بالكان) بزرگ بحران
پيش پا بينالمللي تاثيرات با منطقهاي مناقشههاي اين حل براي خواستهاند آمريكا از
قراردادهاي امضاي پاي تا حتي هم امروز و بودند عراق اصلي حامي زماني كه روسها.بگذارد
مجموعه و آمريكا برابر در تعهداتشان ميروند ، پيش كشور اين با دلاري ميليارد بلندمدت 40
باشند ، عراق و آمريكا بين انتخاب به ناگزير اگر كه است كرده ايجاد ملاحظاتي برايشان غرب
گفتهاند زمينه اين در بارها آمريكاييها.است كم بسيار برگزينند را عراق اينكه احتمال
خوب و ميكند مذاكره خوب كه است بازيگري او زيرا هستند خاطرجمع پوتين ولاديمير طرف از"
".آمريكاست از امتيازاتي گرفتن پي در زيرا ميدهد ، امتياز
همان مصداق هنوز اما شدهاند بزرگتر تاكنون فارس خليج دوم جنگ از اگرچه چينيها
.گفت پيش سال تهران 12 دانشگاه استاد كه هستند جملهاي
در متحده ، ايالات برابر در چين و روسيه اروپا ، شده ياد الزامهاي و تعهدات بر علاوه
قدرت غيردولتي و دولتي اجزاي همه روابط) بينالملل سياست به تازه واقعيتي اخير سال 12
راه كه است شده اضافه (دولتي قدرتهاي بين روابط) بينالملل روابط و (جهان در
عرصه بازيگران سياسي رفتارهاي از بسياري سالها اين در.ميكند هموارتر را آمريكاييها
تهديد نميشد ، شمرده "جهان امنيت تهديد" زماني كه بينالملل روابط و بينالملل سياست
از تابعي گذشته دهههاي در تروريسم.پديدههاست اين راس در تروريسم.ميرود شمار به جدي
.بود اردوگاه دو كشاكش و سرد جنگ
چين يا شوروي اتحاد با چون ميشدند خوانده تروريست جهان ، چريكي گروههاي زمان آن در ا
ارتباط بدون چون ميشود گفته مسلحتروريست گروههاي به امروز اما ;داشتند ارتباط
كه ميشود باعث ويژگي اينميكنند عمل "منتشر تهديد" صورت به كشورها با يافته سازمان
.ببينند ناشناخته جاهاي از تهديد معرض در را خود همواره جهان ملتهاي و دولتها همه
آنان.بردهاند را استفاده بيشترين جهاني هراس اين از سپتامبر از 11 پس آمريكاييها
حل توانايي آنها وقتي كه ميگويند يا گفتهاند اروپاييها به خود مذاكرات در احتمالا
نقش هرگز جديد خاورميانه در و نداشتهاند را آفريقا و بالكان مانند آشكاري مناقشههاي
آمريكا همراهي نيازمند سخت پنهان تروريسم خطر دفع براي نگرفتهاند عهده به تعيينكننده
.تروريسم با جنگ در شركت مگر نيست چيزي همكاري اين ازاي به ما و هستند
مشروعيت هم و كشورهايشان نظامي كاربرد لحاظ به هم آمريكا با آنها همكاري كه نيز عربها
همكاريشان كه هستند تنگناهايي گرفتار دارند مهمي نقش عراق ، عليه نظامي اقدام به بخشيدن
.ميسازد حتمي و ناگزير آمريكا با را
توجيه براي اگرچه فارس خليج جنوبي حاشيه شيخنشينهاي ديگر و سعودي عربستان رهبران
متحدان و ياران تلافيجويانه حملات از پيشگيري و كشورها اين راديكال عمومي افكار
در هيچيك اما ميبينند آمريكا از انتقاد به ناگزير را خود گاه صدامحسين و بنلادن
سخن كار پايان تا عراق به آمريكا حمله با مخالفت ادامه احتمال از رسمي مذاكرات
بوش جورج با سعودي عربستان سفير اخير ديدار از پس كه است علت همين به شايد.نميگويند
.گفتند سخن خود بين پايدار و عميق روابط از طرف دو وي ، شخصي مزرعه در
كه است اروپايي و آمريكايي ديپلماسي نوع دو تقابل كشاكشها ، اين مجموعه اينكه آخر سخن
همانگونه نمييابد ، را گمان از واقعيت تشخيص توان و است گرفتار آنها چنبر در صدامحسين
در مناقشهاي جا هر كه است استوار اصل اين بر آمريكايي ديپلماسي.نتوانست پيش سال كه 12
بروز را خود تواناييهاي همه منازعه ، طرفهاي همه تا كشيد انتظار آنقدر بايد ميگيرد
مناقشهاي اسباب كه شود داده توانش و ابزار مطابق هركس سهم قدرت ، تقسيم روز در تا دهند
خوشايند چندان دارد متحده ايالات شكلگيري تاريخ در ريشه كه نگرش اين.نگردد ديگر
مصالحه براساس بحرانها از پس دنياي نقشه ترسيم پي در بيشتر آنها.نيست اروپاييها
ابزارها و هدفها بين و است بيشتر چانهزنياش قدرت كه هركس نگره ، اين براساس.هستند
.بود خواهد ديپلماسي ميدان پيروز ميكند ، ايجاد منطقي تلفيق
بحران و آلباني و كوزوو بوسني ، جنگهاي شامل بالكان بحران) گذشته دهه آزمون دو در
(يكديگر با كشورها اين مرزي جدالهاي و زئير بوروندي ، رواندا ، داخلي جنگهاي شامل آفريقا
نميتواند حسين صدام با كنوني جنگ.كرد غلبه اروپايي ديپلماسي بر آمريكايي ديپلماسي
.است قبلي نمونههاي از روشنتر آن نشانههاي زيرا باشد ، قاعده اين از خارج
سابق حزبي عضو پنج
|
|
|
|
|
آقايف عسكر
(قرقيزستان) |
نيازف صفرمراد
(تركمنستان) |
نظربايف نورسلطان
(قزاقستان) |
عليرحمانف امام
(تاجيكستان) |
كريماف اسلام
(ازبكستان) |
اوت ماه در كه زماني كشور مادامالعمر جمهور رئيس نيازف مراد صفر تركمنستان ، در
ديگر كشورهاي خبرهاي تيتر در داد تغيير خويش اقوام و مادر خود ، نام به را سال ماههاي
گرفت قرار
آليسون سباستين
جماليان شهرام:ترجمه
به قدم كه هنگامي قزاقستان مستقل روزنامههاي از يكي زن روزنامهنگار پتروشووا ايرينا
روي را سرسگي بدون بدن وي.ميشود مواجه مشمئزكنندهاي صحنه با ميگذارد خود كار دفتر
"است هشدار آخرين اين":شده وصل آن بدن به يادداشتي كه ميبيند اتاق كف
در كارش دفتر آن از پس روز چند و مييابد خود منزل نزديكي در را سرسگ پتروشووا
وي و ميرسد پايان به روزنامهنگار تحمل و صبر كوتاهي مدت از بعد.ميسوزد آتش شعلههاي
.ميكند ترك نامعلومي مقصد به را قزاقستان
را سابق شوروي اتحاد مركزي آسياي جمهوري پنج از يكي گذشته در كه است كشوري قزاقستان
همه و ميشوند محسوب آمريكا ضدتروريستي متحدان جزو اكنون كشورها اين همهميداد تشكيل
.برخوردارند ديكتاتور حتي و مستبد خشن ، رژيمهاي از _ مختلف درجات با _ آنها
در را آنان موضوع همين و دارند زيادي فاصله دموكراسي و بشر حقوق اصول از كشورها اين
سال 1991 در استقلال از پس اول دهه در آنها.است داده قرار شديد انتقادات هدف غرب
غرب توجه مورد ناگهاني طور به سپتامبر يازدهم رويداد از پس اما بودند ناشناخته بسيار
اگر كه كرد اعلام راحتي به روسيه جمهور رئيس پوتين ولاديمير زمان ، آن درشدند واقع
مخالفتي گونه هيچ كنند ، ابراز را آمريكا نظامي اقدامات از خود حمايت كشورها اين رهبران
توجه مورد دارند مشترك مرز افغانستان با كه كشور ، سه كشور ، پنج اين ميان ازكرد نخواهد
تاجيكستان ، قرقيزستان ، قزاقستان ، يعني كشور پنج اين همه.گرفتند قرار سفيد كاخ
حاضر حال در و كردند اعلام آمريكا نظامي عمليات از را خود حمايت ازبكستان و تركمنستان
قرقيزستان در نيز ديگر نفر حدود 2000 و ازبكستان در آمريكايي نيروهاي از نامشخصي تعداد
تجهيزات ساير و انبارها هوايي ، حريم دادن قرار اختيار در با كشورها ساير.شدهاند مستقر
روابط همكاريهايي ، چنين وجود با اماكردند ياري افغانستان به حمله براي را آمريكا خود
.است گرفته قرار خود حد پايينترين در اكنون غرب كلي طور به و آمريكا با كشور پنج اين
اعتراضات كه آورده در لرزه به را قزاقستان پياپي حوادثي ميلادي گذشته سال اواخر از
.است داشته دنبال به را بشر حقوق سازمانهاي و اروپا اتحاديه آمريكا ، شديد
را خود كار (آذرماه) گذشته سال نوامبر "دموكراتيك انتخاب" عنوان با جديد سياسي گروه يك
.شد تجاري و سياسي حيطههاي در بيشتري آزاديهاي خواستار ابتدا همان از و كرد آغاز
قزاقستان رهبر تنها و اولين نظربايف سلطان نور خشم تقاضاهايي چنين كه بود واضح كاملا
اصلي رهبران از تن دو.شد آغاز گروه رهبران دستگيري زمان همان از و انگيخت خواهد بر را
تلويزيوني ايستگاه يك و روزنامه حدود 20 و شدند انداخته زندان به فساد اتهام به آن
.شدند تعطيل ميدادند پوشش را آنان فعاليتهاي كه مستقل
تبديل كشور اين عادي رويدادهاي به پارلمان نمايندگان حتي و روزنامهنگاران شتم و ضرب
رئيس كه دارند عقيده آنان.ميپندارند حوادث اين آمر را نظربايف تحليلگران و است شده
متوسل حربهها گونه اين به اصلاحات براي پياپي درخواستهاي با مواجهه در قزاقستان جمهور
.بخشد استحكام را خود نامحدود قدرت تا ميشود
به بايد يا وييافت سرنوشتساز راهي دو يك سر بر را خود نظربايف گذشته سال اواخر
جمهور رئيس.ميداد رضايت قدرت تقسيم به بايد يا و ميپرداخت آزاديخواهان سركوب
انتقادات به بود مجبور ميگزيد بر را دموكراتيك گزينه اگر كه دريافت خوبي به قزاقستان
و بود سنگين بسيار او براي اين.باشد پاسخگو آنان مقابل در و دهد فرا گوش ديگران
.گيرد پيش در را خشونت راه گرفت تصميم بنابراين
از سفر اين در.كرد ديدار رسمي طور به واشنگتن از (ماه دي) گذشته سال دسامبر نظربايف
مورد شدت به بشر حقوق نقض علت به اما شد تشكر ضدتروريستي اتحاد با همكاري خاطر به وي
اما است كرده كلاني سرمايهگذاريهاي انرژي بخش در قزاقستان در آمريكا گرفت قرار انتقاد
شدن بسته و سياسي فعالان محاكمه و شتم و ضرب برابر در سفيد كاخ كه نشده باعث موضوع اين
را قزاقستان دولت رسمي طور به بارها واشنگتن.ندهد نشان خود از واكنشي هيچ روزنامهها
خود نگراني دفعات به آلماتي در آمريكا سفارت و داده قرار انتقاد مورد فوق موارد دليل به
ديگر گونهاي به را وقايع نظربايف حال اين با.است داشته ابراز را كشور اين حوادث از
مسايل به نسبت قزاقستان ميشود گفته كه اين از":داشت اظهار سخناني طي وي.ميبيند
".ندارد حقيقت چيزي چنين.ميكنم نگراني احساس است توجه كم دموكراتيك
.است آورده عمل به بيشتري حمايت ضدتروريسم اتحاد از ازبكستان قزاقستان ، با مقايسه در
آمريكا اختيار در را خود هوايي پايگاههاي از يكي حتي افغانستان جنگ طول در كشور اين
وضعيت بشر حقوق رعايت نظر از كشور اين جمهور رئيس كريماف اسلام حال اين با.داد قرار
اين تاجيكستان و قرقيزستان مانند اما قزاقستان برخلاف.ندارد نظربايف به نسبت بهتري
كشور اين سياسي ناظران.است بوده گريبان به دست بنيادگرا تندروهاي با سالها براي كشور
طالبان حمايت مورد گذشته در كه بنيادگرايان اين با مواجهه در اف كريم كه دارند عقيده
:است گفته مورد اين در وي.است كرده استفاده نامحدودي و غيرضروري عمل شدت از داشتند قرار
ما نميشدم ، متوسل مستبدان روشهاي به معيني اهداف رسيدن براي گذشته سال طي 10 اگر"
سال يعني استقلال زمان از كه اف كريم ".نميبرديم جايي به راه و ميزديم جا در هنوز
كه كرد ايراد رفراندومي آستانه در را سخنان اين دارد دست در را كشور اين امور زمام 1991
همهپرسي اين ناظران از بسياري.يافت افزايش سال 2007 آخر تا وي حكومت دوره آن براساس
ناعادلانه دهد اختصاص خود به را آرا درصد از 90 بيش توانست كريماف آن طي كه را
.خواندهاند
.است پذيرفته حضور به را آمريكايي مقامات از بيشماري تعداد رهبران ساير مانند كريماف
بشر حقوق نقض علت به و ستوده ضدتروريستي عمليات از او حمايت خاطر به را وي افراد اين
را پليس ماموران از عدهاي انتقادات اين به پاسخ در كريماف.دادهاند قرار نكوهش مورد
براي نمادين اقدام نوعي را عمل اين تحليلگران اما است انداخته زندان به قتل اتهام به
نيازف مراد صفر تركمنستان ، در.ميآورند شمار به غربيها انتقادات تيز تيغه كردن كند
و مادر خود ، نام به را سال ماههاي اوت ماه در كه زماني كشور مادامالعمر جمهور رئيس
اين كه كشور مشورت شوراي.گرفت قرار ديگر كشورهاي خبرهاي تيتر در داد ، تغيير خويش اقوام
قدرت حفظ براي را جمهور رئيس تا گرفت كار به را خود تلاش و سعي تمام پذيرفت را تغييرات
.كند تشويق عمر پايان تا
آن طي كه شد مواجه تظاهراتي با (فروردين) مارس ماه در قرقيزستان جمهور رئيس آقايف عسكر
براي درخواست.دادند دست از پليس تيراندازي اثر بر را خود جان راهپيمايان از تن پنج
جنگي آغاز مورد در نيز وي نخستوزير و است گسترش به رو فزايندهاي شكل به او استعفاي
قرقيزستان و تركمنستان كشور دو كه مسيري دارند عقيده تحليلگران.است داده هشدار داخلي
خشونت كارگيري به با آنان دولتهاي سرنگوني به زياد احتمال به نهادهاند خود پاي پيش
رژيمهاي آيا كه است اين اصلي سوال":ميگويد تحليلگران اين از يكي.شد خواهد ختم
را اين توانايي ميكنند حمايت آنان از مركزي آسياي در روسيه و آمريكا كه ديكتاتوري
مبني جهاني سياست آيا و كنند مقابله خود كشورهاي در بنيادگرايانه گرايشات با تا دارند
"بود؟ نخواهد غرض نقض نوعي مدت دراز در دولتها اين از پشتيباني بر
بلر حمايت بدون حتي بوش
ادعا بوش جورج ارشد مشاوران از نقل به سفيد كاخ سخنگويان كه بود گذشته هفته اواسط
و ندارد كنگره از اجازه كسب به نيازي آمريكا به حمله فرمان صدور براي رئيسجمهور كردند
گرفته در كنگره در عراق به حمله سر بر كه لفظياي جنگ به اظهارات اين با كردند تلاش
به و نيستند قائل بوش براي را حقي چنين هيل كپيتول قانونگذاران ظاهرا اما دهند پايان
دولت عراق ، عليه نظامي اقدام هرگونه از قبل دارند اصرار آمريكا ملت منافع حامي عنوان
.دهد ارائه كنگره به هدف اين تحقيق براي برنامههايش و عراق به تهاجم لزوم براي خود ادله
چهارشنبه روز سنا نظامي امور كميته در جمهوريخواهان ارشد سناتور وارنر ، جان سناتور
اداي براي خواست خواهد دفاع وزير رامسفلد دونالد از زودي به داشت اعلام گذشته هفته
اين برابر در عراق عليه آتي احتمالي جنگ در آمريكا ارتش آمادگي ميزان مورد در توضيحات
بوش دولت پافشاري رغم به كه كرد منتشر را خبر اين بلافاصله نيز رويتر.گيرد قرار كميته
كپيتول در آمريكايي قانونگذاران ندارد ، ضرورت كنگره موافقت كسب عراق ، به حمله براي كه
.كنند حاصل اطلاع پنتاگون طرحهاي كموكيف از دارند اصرار هيل
مورد در اطلاعات كسب براي او درخواست كرد تاكيد نيوز فاكس شبكه با مصاحبهاي در وارنر
بين اطلاعاتي شكافي بلكه نيست دولت عملكرد از انتقاد عراق به حمله براي دولت برنامههاي
سيا از محرمانه اطلاعات دريافت دليل به كه دولت برخلاف زيرا آمده وجود به دولت و كنگره
ديدگاه رابطه اين در خارجي كشور سران با مباحثه و گفتوگو و اطلاعاتي نهادهاي ساير و
با گفتوگو رو همين از و است اطلاعات جمعآوري لازم ابزارهاي فاقد كنگره دارد وسيعي
.كرد خواهد گستردهتر را كنگره ديد زاويه دولتي ارشد مقامات
آمريكا متحدين اكثر كه ميكند پيدا افزايش حالي در آمريكا حاكميت داخل در اختلافنظرها
زيال ، اگرو گذشته هفته.فراخواندهاند عراق عليه نظامي اقدام از چشمپوشي به را كشور اين
خارجه وزير پاول با ديدار در بود كرده سفر واشنگتن به كه تركيه خارجه امور وزير معاون
شود منجر كشور اين فروپاشي به ميتواند عراق به تهاجم كه داد هشدار آمريكا متحده ايالات
دنبال صدام مهار سياست عراق عليه بينالمللي تحريمهاي تشديد با داد پيشنهاد مقابل در و
خبرنگاران با خارجه امور وزارت هفتگي جلسه در بوچر زيال ، ريچارد اظهارات دنبال به.شود
هر اروپايي اتحاديه.است نكرده اتخاذ عراق به حمله مورد در تصميمي هنوز بوش كرد تاكيد
اين اعضاي اما نكرده اتخاذ عراق به حمله براي آمريكا تصميم قبال در رسمي موضعي چند
آنجا تا داشتهاند اعلام عراق عليه اقدام با را خود مخالفت مختلف مناسبتهاي به اتحاديه
با جنگ در آمريكا همراهي در هم كهن قاره در آمريكا سنتي متحد عنوان به انگلستان حتي كه
و نيست غرب و آمريكا براي بالفعل تهديد عراق دارند اعتقاد اروپايياندارد ترديد عراق
عربي ، كشورهاي بيثباتي پاكستان ، و هند بين اختلافات ادامه منطقهاي ، شرايط لحاظ با
مقطع اين در صدام رژيم سرنگوني عراق ، خاص شرايط همچنين و فلسطينيان و اسرائيل مخاصمه
در غرب براي سنگيني هزينههاي كه زند رقم را جنگي ميتواند آمريكا پافشاري و نيست منطقي
.زد خواهد رقم را منطقه بيثباتي هم موفقيت صورت در و داشت خواهد بر
روز كه "عراق در آمريكا مردد متحد" عنوان تحت مقالهاي انتشار با تايمز نيويورك
به آمريكا حمله كه چني اظهارات رغم به اينكه ذكر با رسيد چاپ به گذشته هفته چهارشنبه
و دوستان با اقدامي هر از قبل داده وعده بوش خواند ، اجتنابناپذير و قطعي را عراق
اتخاذ":است گفته كه پرداخت رامسفلد بيانات تكرار به كرد ، خواهد مشورت آمريكا متحدان
ناچار آمريكا اگر حتي.است آمريكا متحدان كردن خشنود از مهمتر مراتب به درست تصميم
".كند اقدام عراق عليه تنهايي به باشد
متحد عرب كشورهاي اكنون بوش دولت اينكه يادآوري با مقاله اين نويسنده كرافت ويت جفري
دليل به هم اروپا اعظم بخش و است كرده حذف عراق مورد در تصميمگيري پروسه از را آمريكا
تنها:آورده نميشوند ، تلقي آمريكا متحد و دوست مورد اين در عراق به حمله با مخالفت
.بريتانياست كند اتكا بدان خود متحد عنوان به بتواند آمريكا تا ميماند باقي كه كشوري
كه بودند انگليسيها اين افغانستان در نظامي عمليات و فارس خليج جنگ در كه طور همان
گمان اين شايد ميكند تاكيد ادامه در و شتافتند آمريكاييها ياري به مانعتراشي بيهيچ
گفتهاند پاسخدهندگان انگلستان ، در اخير نظرسنجيهاي اكثر در.باشد اشتباه بار اين
اشاره با كرافت ويت.كند حمايت عراق قبال در آمريكا خطمشي از بايد بلر نميكنند گمان
آورده است قائل كارگر حزب سياسي آينده و عمومي افكار براي استريت داونينگ كه اهميتي به
برابر در را خود موضعگيري واداشته را آمريكا سنتي متحد كه بوده دلمشغوليها اين كه
به تهاجم براي كافي دلايل ارائه فقدان از خصوصي جلسات در و كند نرمتر عراق به حمله
.كند گلايه بوش سوي از عراق
كه چرا است شده تبديل عراق به حمله با مخالفت براي تريبوني به تايمز نيويورك ظاهرا
داشت "برويم جنگ به بياييد" عنوان كه مقالهاي در كرافت مقاله انتشار از پس روز يك تنها
.گرفت استهزا باد به را عراق به تهاجم براي بوش ديدگاههاي
روز كه آمريكا ارتش بازنشسته افسران جمع در اخيرش نطق در چني جملات تكرار با مقاله
...باشد عراق در دولتي تشكيل بايد ما هدف":ميشود آغاز شد ، ايراد گذشته هفته دوشنبه
كه مذهبي گروههاي و قوميتها همه حقوق آن در كه حاكميتي باشد ، فراقومي و دموكراتيك كه
:آورده نويسنده ادامه در و "گيرد قرار احترام مورد و شود لحاظ شدهاند شناخته رسميت به
پادشاهي كشور اين در بياييد شويم ، جنگ وارد سعودي عربستان عليه است بهتر اوصاف اين با"
ساقط بانميكند كفايت خطاهايش وصف براي وسطي قرون كلمه كه كنيم دنبال را رژيم تغيير
سياسي نقشه تغيير براي بوش و پرل ولفويتز ، رايس ، رامسفلد ، چني ، حلقه سعودي حاكميت كردن
"!يافت خواهد عينيت خاورميانه
حوادث عامل كشور اين تبعه هيچگاه 15 اينكه از سعوديها اينكه بر تكيه با مقاله اين در
آمريكا از زد ، رقم را آمريكايي هزار سه مرگ كه بودهاند سپتامبر يازدهم تروريستي
حمله":است دانسته سرنگوني شايسته صدام از بيش را آلسعودي خاندان نكردهاند ، عذرخواهي
پايگاههايي آنجا در هماكنون ما.بود خواهد پاناما به پدر بوش حمله سان به سعودي به
از استفاده براي منطقه در آمريكا متحدان به تضرع از را چني واقعيت اين و داريم
".داد خواهد نجات منطقه به آمريكا نيروها اعزام براي آنان هوايي حريم پايگاههاو
به عراق به كشور اين حمله مورد در كه تبليغاتياي غوغاي و عراق به واشنگتن نگرش نوع
ديگر كه كرده خود معطوف را جهاني رسانههاي توجه چنان آن اخير ماههاي طي آمده وجود
دكترين خالق پدر بوش جورجنيست برخوردار گذشته اهميت آن از فلسطينيان و اسرائيل مناقشه
ادعاي هيچگاه پسر بوش.نكرد حاصل توفيق آن تحقق در گاه هيچ اما بود جهاني نوين نظم
كه گشود را فصلي سپتامبر يازدهم اما نداشته پدرش توسط شده خلق دكترين به سرسپردگي
هر.است بوده خاورميانه سياسي شرايط تغيير جهت در جدي اقدام براي آمريكا عزم سرفصلاش
آمريكا حاكمه هيات داخلي اختلافنظرهاي از كه ميرسد گوش به واشنگتن از تازه خبري روز
به آمريكا اهداف دامنه گسترش مورد در اخباري بعضا و دارد حكايت عراق به حمله مورد در
است بزرگتر اقدامي براي پوششي جنجالآفرينيها اين آيا نيست معلوم دقيقا و ميرسد گوش
بهانه بوش كه آنجا تا است آمريكا متحدان بيشتر اعتراض برانگيختن براي بازياي صرفا يا
.كند پيدا متحدانش خاطرخواستههاي به را عراق به حمله از چشمپوشي براي كافي
آمريكا از اشمئزاز كالبدشكافي
*برژنسكي زبيگنيو
عبادتي عليرضا:ترجمه
مواجه حقيقي مخاطرات و ريسكها با جنگ آن تروريسم ، عليه جنگ آغاز از بعد سال يك تقريبا
.دادهاند قرار خود سركوبگرانه اقدامات براي بهانهاي را آن خارجي دولتهاي و شده
كه تعريفي.است شده مواجه انزوا خطر با دموكراتيك ، ائتلاف يك رهبري جاي به متحده ايالات
با آمريكا پيشروي جبهههاي شده باعث كرده ، ارائه مبارزهطلبي اين از بوش دولت
است ، "شرارت" تروريسم كه است شده گفته بارها مردم به.شوند توصيف نيمهمذهبي اصطلاحاتي
ميبرد كار به بوش جورج كه اصطلاحي] "پيشگان شرارت" ميشود گفته يا هست ، هم شرارت بيشك
هستند ، قضايا اين همه مسئول [پيشگان شرارت evildoers و شده ترجمه شرارت فارسي در كه evil
.دارد وجود تاريخي خلا يك توجيه ، قابل محكوميتهاي اين وراي اما.هستند مسئول بيشك
تروريستهاي اين و است زمين جو خارج و فضا در معلق انتزاعي پديده يك تروريسم گويي
اقدامات به دست شيطاني الهامهاي تاثير تحت ويژهاي انگيزه هيچ بدون ترحم و بيرحم
خودداري اسلام جهان به تروريسم دادن نسبت و كردن يكي بوشاز جورج.ميزنند تروريستي
از بعضي اما.نيست رويدادها اين باني و باعث اسلام جهان كه است كرده تاكيد بارها و كرده
تفاوت تروريسم و اسلام جهان ميان و ندادهاند خرج به كافي دقت زمينه اين در دولت حاميان
.نشدند قايل
اقدام هر پشت:است ساده حقيقت يك است غايب گفتوگوها و بحثها اين تمامي از آنچه
توجيه را ترور بانيان نه سابقه اين گرچه.است نهفته ويژه سياسي سابقه يك تروريستي
همه تقريبا كه است اين واقعيت حال هر در اما.را سياسيشان آرمان نه و ميكند
حقيقت اين و است يافته ادامه آن با و گرفته نشات سياسي بحران يك از تروريستي فعاليتهاي
در فلسطينيها نهضت و اسپانيا در باسك شمالي ، ايرلند در ايرلند جمهوريخواه ارتش مورد در
.است صادق كشمير و غزه نوار و باختري كرانه
و آن عاملان هويت نيست ، عميق تحليل و تجزيه يك به نياز نيز سپتامبر يازده مورد در
را آمريكا به نسبت خاورميانه تروريستهاي اشمئزاز و انزجار خاورميانه سياسي تاريخچه
براي منطقه خاص ويژگيهاي و تاريخي دقيق وقايع مراجعه به نيازي حتي ميسازد ، روشن
كندوكاو و جستوجو زحمت چندان نيز تروريستها احتمالا چون نيست حادثه اين كالبدشكافي
آمريكا مداخله و ميانجيگري.بودند نداده خود به حمله طراحي از پيش را آرشيوها در عميق
فراري راهاست شده جهتگيري آمريكا سمت به كه است انزجاري دليل مهمترين خاورميانه در
گرفته ، شكل فرانسه و انگليس استعمار با اعراب سياسي احساسات كه ندارد وجود حقيقت اين از
خار اسرائيل ، از آمريكا سويي از و شده مواجه شكست با اسرائيل اضمحلال براي تلاشهايشان
اعراب تضعيف براي خاورميانه منطقه در خود قدرت و نفوذ از حتي و نموده حمايت اعراب چشم
و تندرو عناصر سوي از خاورميانه در آمريكا نفوذ اعمال ميان ، اين از.است كرده استفاده
و سعودي عربستان در مقدسه اماكن متوليان و مقدسات به توهين عنوان به منطقه در متعصب
خود استدلالهاي تندرو عناصر اين كه آنجا از.است شده توصيف عراق مردم تعب و رنج عامل
خور در هم نكته اين اما ميافزايد ، موضوع التهاب بر ميكنند توام خود احساسات با را
هم مذهبي چندان سپتامبر يازده تروريستي حمله طراحان از بسياري زندگي نحوه كه است توجه
اهميت از اقدامات اين در سياسي جنبه جهاني تجارت مراكز به حمله در داد نشان و نبود
.است بوده برخوردار بيشتري
از انزجار كه دارد وجود حقيقت اين پذيرش براي آمريكا ميان در توجهي قابل تمايل عدم
پيش انتزاعي اظهارنظرهاي سمت به تحليلگران گرايشدارد پيچيدهاي تاريخي ابعاد آمريكا
آنان فكري زمينههاي يا و ميكنند توصيف "آزادي از متنفر" را تروريستها آنها ميرود ،
دو بايد تروريسم ، با جنگ در پيروزي برايمينمايند معرفي غربي فرهنگ با تضاد در را
براي عميق سياسي تلاش يك آغاز دوم.تروريستها كنترل اول.شود گرفته نظر در هدف
باسك ، در اسپانياييها اولستر ، در بريتانياييها.تروريستهاست شدن پديدار علل ريشهيابي
با مسالمتجويي معني به ريشهها يافتنميكنند دنبال را اهداف همين چچن در روسها
يك سياسي تلاش زيرزميني ، تروريستهاي كردن ريشهكن و منزوي براي اما نيست ، تروريستها
به ميآوريم شدن روشن براي كه مثالهايي.تروريستهاست ريشهكني استراتژي از لازم بخش
امروز بحران ميان ذهني شبيهسازي يك ميتوان اما.نيست دادن نسبت يا و دانستن يكي معني
در و 70 دهه 60 داخلي روياروييهاي نيز و خاورميانه در تروريستها و متحده ايالات
شهروندان شوراي كلان ، كوكلاس مشكل با زمان آن در آمريكا جامعه.كرد برقرار آمريكا
قانونگذاري اگر.بود مواجه (سياه پلنگ) پنترز بلك و سيمبيونيز آزاديبخش ارتش سفيدپوست ،
با مسائل اين دامنه نميافتاد ، اتفاق نژادي مسائل به نسبت آمريكا مردم ديدگاه تغيير و
با مبارزه از كوتهبينانه و بعدي تك تعريفمييافت ادامه امروز تا جديتر تهديدي
اتال خاورميانه ، در شارون آريل روسيه ، در پوتين ولاديمير دست به را بهانه اين تروريسم
با مبارزه بهانه به كه ميدهد چين در جيانگزمين و هند قاره شبه در واچپايي بيهاري
حمله و سعودي عربستان با آمريكا روابط ويراني از شارون.بپردازند سركوب به تروريسم
متعصبان.ميپردازد فلسطينيها سركوب به آن سايه در و ميكند استقبال عراق به آمريكا
.كشمير در بخصوص دهند جلوه مسلمانان با جنگ را تروريسم با جنگ هستند مشتاق نيز هندو
استان در جداييطلباويگور گروه كنند متقاعد را آمريكا دارند سعي نيز چينيها
.كند اضافه القاعده با رابطه در و تروريستي سازمانهاي ليست به را سينگجيانگ
.بود كارتر دولت ملي امنيت مشاور برژنسكي زبيگنيو*
سپتامبر اول تايمز نيويورك:منبع
|