امروز گمشده ديروزو هويت ;دستي صنايع
قادري فريد
بر ايرانيان فرهنگي و تاريخي مالكيت اثبات براي كه است داشتههايي جنس از دستي صنايع
.ميبريم پناه ماضي افعال به معمولا آن ، رشتههاي برخي
امروزه و ميبخشيدند آن به تماشايي جلوهاي خود سليقه و ذوق با پيشينيان كه ابزاري
.يافتند ديگر جلوهاي زندگي ، نوع تغيير و زمان گذر در ميكشاند ، موزهها به را بسياري
توان اقلام از بسياري در بلكه نكرد طي را پيش مسير تنها نه كالاها اين توليد روند ادامه
.رفت دست از نيز آنها از برخي بازتوليد
با و است باخته رنگ مردم عادي زندگي در دستي صنايع كه كرد ترديد نميتوان نكته اين در
اين بروز اصلي دلايل از يكي.بود خواهيم روند اين كاهش شاهد نيز آينده در موجود شرايط
توليد كالاي يك اشتغالزايي و تجاري ملي ، هنري ، گوناگون جنبههاي و مختلف كاركردهاي وضع
عرصه اين در فعال نهاد و سازمان هر مختلف ، جنبههاي به باتوجه.است دستي صنايع در شده
.ميكند طلب خود براي نمد اين از كلاهي ابعاد ، از يكي دادن جلوه مهم و مطرحكردن با
ايرانيها برنده برگ تنوع ،
صنايع فعاليتهاي روي بايد چرا اصولا و دارند قرار دنيا دستي صنايع كجاي در ايرانيان
كنيم؟ سرمايهگذاري دستي
فرهنگي و تاريخي سابقه درباره هنر فرهنگستان صناعي هنرهاي گروه مسوول ياوري ، حسين دكتر
دستي صنايع از كه است آثاري ايراني تمدن نشانههاي:ميگويد ايران دستي صنايع آثار
مورد ابزار و وسايل ساخت با آن ثبت و تمدن شروع.است آمده دست به سنگي پارينه دوران
دوران دوران ، اين چون و شد آغاز كشاورزي بهكار شروع و رشت در سكنيگزيدن از پس نياز
تمدنهاي درمورد موضوع اين.ساختند سنگ از را نياز مورد ابزار و وسايل زيباترين بود سنگ
.است صادق نيز ديگر
مديرعامل دستي 14 صنايع سازمان اخير دهه
سه در
اند بوده خاص و اداري پيام يك حامل همه ديدهكه خود به
و ميداند دوران اين در دستي صنايع توليد عامل را ابزار به نياز هنر ، فرهنگستان عضو
خود هنر توانستند و كردند پيدا دست اوليهاي مواد به مردم تاريخي ، پروسه يك در:ميگويد
.ميشود تكرار اتفاق اين نيز فلز دوران در.كنند پياده مواد اين روي را
وجود زرع و كشت سال طول تمام كه اين امكان دامداري و كشاورزي فعاليتهاي در ديگر سوي از
را...و چوب الياف ، كرك ، پشم ، چون خاصي اوليه مواد فعاليتها اين و نيست باشد داشته
كار مهمتر همه از و بودند بيكار را سال از فصولي مردم دوران ، اين در.ميكنند توليد
به يا و شود شروع خاصي درموقع كه صورت اين به.است نبوده خاصي زمان تابع دستي صنايع
.اتمامبرسد
هنري ذوق و استحصالي اوليه مواد دامداري ، و كشاورزي فعاليتهاي عامل سه:است معتقد وي
خلاقيت درجه به رشتهها بعضي در زمان مرور به كه انجاميد دستي صنايع توليد به مردم
.ميرسند
در چينيها.هستند جهان بزرگ قطب سه از يكي شك بدون دستي صنايع توليد در ايرانيها
درحالي.هستند دنيا سرآمد محصولات تنوع در ايرانيها و توليد ميزان در هنديها كيفيت ،
ميشود ، خاص توجه كيفيت به چين در و ميكنند فعاليت دستي صنعتگر ميليون هند 50 در كه
كه آن ضمن.است ساخته بيرقيب محصولات تنوع در را ما كشور دستي ، صنايع رشته وجود 180
و اعتقادي مباني و روابط تمام در را دستي صنايع زندگي و معماري عرصه در ايرانيها
نسبي برتري عوامل فرهنگي ، و تاريخي پشتوانه مطمئنا و كردهاند متجلي و داده راه فرهنگي
.است دستي صنايع حوزه در ما
دنبال به جامعه اقتصادي ساختار در تاريخي و هنري فرهنگي ، ابعاد از جدا دستي صنايع اما
را موضوع خارج و داخل در مشترياني وجود.است بيشتر فعاليت براي جايي پاكردن و دست
.ميكند جديتر
از شغل ايجاد بحث اخير ، سال چند بهخصوص و اخير دهه يك در:ميگويد باره اين در ياوري
.است شده مطرح رسمي شكل به دستي صنايع
انسان عبادي و فرهنگي هنري ، جنبههاي اصالت ، و دارد شغل ايجاد حالت ضمنا دستي صنايع
نياز حد از اگر شود خارج خود به نسبت بيگانگي احساس از بتواند كه است كاري انجام براي
.كرد نگاه موضوع به هم شغل ايجاد و صادراتي بعد از ميتوان آنگاه شد توليد بيشتر شخصي
كه است اقتصادي مسائل از ارزشمندتر مراتب به قضيه اين هنري و اجتماعي فرهنگي ، جنبههاي
.است اهميت حائز خودش جاي در ضمنا
!بعدي تك نگاه
آثاري زياد ، وقت صرف با كه صنعتگريكرد فراموش نبايد را دستي صنايع توليد در زمان عنصر
از حاصل درآمد با را زندگي جاري هزينههاي نتواند اگر ميگذارد ، نمايش به را ارائه قابل
آثار خلق بعد دو ميتوان چگونه.بازميماند كار ادامه از يقينا دهد ، پوشش فعاليت اين
ادامهيابد؟ آثار اين توليد باز تا داد قرار يكديگر كنار در را درآمدزايي و هنري فرهنگيو
كه مختلفي ديدگاههاي به باتوجه:ميگويد مورد اين در دستي صنايع سازمان اقتصادي معاون
و پيشرفته كشورهاي در.كرد بررسي را آن ميتوان زاويه دو از دارد وجود زمينه اين در
از تفاوت اما است مدنظر هنري و فرهنگي موضوع يك بهعنوان دستي صنايع مقوله توسعه درحال
و تكريم ديده به آثار اين به كه آن بر علاوه سوم جهان كشورهاي در كه ميشود ناشي آنجا
فاحش تفاوت يك به تمايز وجه اين.ميشود محسوب نيز انسانها معيشت عامل مينگرند قداست
.است شده تبديل توسعه درحال و پيشرفته كشورهاي ديدگاه از
كاهش عامل را خانوار مصرفي سبد از دستي صنايع اقلام تدريجي حذف حاجيپور عبدالحميد دكتر
آن پايداري موجب مقوله ، يك براي نياز ايجاد:ميگويد و ميداند توليدكنندگان درآمد
در دستي صنايع ريشههاي وجود با كه هستيم اين شاهد فعلي شرايط در متاسفانه.ميشود
و ساخته كه كالاهايي از خانوار مصرفي سبد ما ، نياكان ارزشهاي و قومي اجتماعي ، باورهاي
ديگر ساخت مصنوعات و كالاها به توجه ديگر سوي ازاست شده خالي ماست هموطنان پرداخته
.ميكند تقويت را ايران دستي صنايع توليد در ايستايي كشورها ،
دستي صنايع اشتغالزايي و فرهنگي تجاري ، هنري ، مختلف جنبههاي كه است معتقد ياوري دكتر
.است زده دامن جدايي اين به گذشته سده چهار در عواملي مجموعه بلكه نيستند جدا هم از
تا صنعت اين شكوفايي.نداريم دستي صنايع براي جامعي و مدون برنامه كه است سال چهارصد
كشيده انفعال به يا بودهايم ضعيف يا دستي صنايع مديريت در پس آن از است صفوي عصر پايان
.شدهايم
در دستي صنايع ارزشهاي به تا ميشود تاسيس قديمه صنايع مدرسه در 1309 نيز آن از پس
.نشد ميسر گاه هيچ كه برگرديم صفويه دوره
دستي صنايع درزمينه ما مشكل بزرگترين:ميافزايد هنر فرهنگستان صناعي هنرهاي گروه مسوول
در دستگاه هماكنون 17.ندارد وجود سياستگذار و برنامهريز و واحد ارگان يك كه است اين
.نيست پاسخگو كسي كند بروز مشكلي سيستم در اگر و دخيلند امر اين
توليد گسترده دامنه يك به دستي صنايع در اگر:-ميگويد موجود وضع از خروج درمورد ياوري
هنر ، طيف اين كه كنيم پيدا دست قبول قابل توليد و هنر به آن انتهاي و ابتدا در كه برسيم
بر سالها اين در كه نگاهي.باشد داشته دربر را روحي نيازهاي و اشتغال صادرات ، فرهنگ ،
پرداخته هنري و سياسي اقتصادي ، اجتماعي ، صرف ابعاد از يكي به تنها بوده حاكم دستي صنايع
.ببرند جايي به راه نميتوانند تنهايي به هيچكدام كه
توليد انگيزه امنيت
توليدكننده و سازنده روحي آرامش و قلبي علاقههاي دستي ، صنايع توليد سوي يك در مطمئنا
در ساخت و خريد انگيزههاي اگر كه كرد فراموش نبايد اما ميرود شمار به سنگيني وزنه
منسوخ و شده فراموش توليدات از ميتوان راحتي به بعد سالهاي در نشود بازتوليد جامعه
.يادكرد
و تلاشها سازمان اگرچه:ميگويد باره اين در ايران دستي صنايع سازمان اقتصادي معاون
بازاريابي و تبليغات نوين روشهاي گيري بهكار طريق از تا گرفته بهكار را اقداماتي
موضوع اين تحقق اما كند جبران را سردي و حرمان اين دستي صنايع جايگاه تقويت با بتواند
دست اصلي مخاطبان بهعنوان مردم هم و متولي سازمانهاي هم كه دارد نياز عمومي همت يك به
دنبال به را رشتهها از برخي رفت عقب و ميرايش موجبات كه آنچه از تا بدهند هم دست به
.بگيريم فاصله داشته
اول معاون سوي از بخشنامهاي دستي ، صنايع سازمان اخير اقدام پيرو:ميافزايد حاجيپور
و ديد در كه اين بر مبني شد ارسال كشور داخل و خارج در دولتي ارگانهاي به رئيسجمهور
.بگيرد قرار توجه مورد دستي صنايع دولتي سازمانهاي دكوراسيون در بازديدها ،
خانوار سبد در كمرنگ حضور
را جامعه مصرف الگوهاي راحتي به نميتوانند رسمي بخشنامههاي كه شده اثبات تجربه به
ايراني خانوارهاي مصرفي سبد به كه است دهه يك از كمتر كالاها از بسياري.دهند تغيير
شده كمرنگتر حضورشان يا و شده خارج چرخه اين از نيز كالاهايي تبع به و شدهاند اضافه
افزايش ميكنيم نياز احساس چرخه اين در دستي صنايع بهوجود مختلف دلايل به اگر.است
است؟ ميسر چگونه تقاضا و عرضه بعد دو در جامعه عمومي انگيزه
:ميگويد و ميكند اشاره ايراني خانوارهاي مصرف الگوي تغيير در تبليغات نقش به حاجيپور
انداختن جا جهت كاربردي -تبليغاتي فيلم دقيقه حدود 1600 تا است اقدام دست در تلاشهايي
بررسي نقد ، مورد مختلف زواياي از صنعت اين تا شود تهيه مردم روزمره زندگي در دستي صنايع
.كنيم تقويت عمومي اذهان در را شده فراموش بعد اين بتوانيم تا گيرد قرار كنكاش و
مواقع برخي در و دستاندركاران تصميمگيران ، مصرفكننده ، از اعم صنعت اين مخاطبان
در همه كه شوند متوجه بايد ميكنند ، غفلت مصرفكنندگان سلايق از كه توليدكنندگان
.هستند سهيم توليدات از بعضي نسخ نضجگيري
كار زمينه اين در اگر است معتقد اوميكند بررسي ديگري زاويه از را موضوع ياوري
بعد.است نداشته وجود ابعاد تمام در مدوني برنامهريزي كه است دليل اين به
نكردهايم
دانشگاهها و دستي صنايع سازمان رابطه و شده واقع غفلت مورد تخصصي و كارشناسي
.شدهنيست تبيين
كه شوند متوجه بايد صنعت اين تماممخاطبان
سهيمهستند توليدات بعضياز نسخ همهدرنضجگيري
ديد با شدهاند ، تعيين كشور دستي صنايع هدايت براي كه مسوولاني:ميكند تصريح وي
حوزه كه شدهاند مامور جايي از يا و شدهاند عرصه وارد بازرگاني يا صنعتي اقتصادي ،
كه بگيرد قرار جايي در بايد دستي صنايع دستگاه.است بوده بازرگاني و اقتصادي ماموريتشان
رسالت اين حاصل ميپذيرند ، مسووليت كه هم شخصيتهايي و باشد جامع حوزه يك ماموريتش حوزه
و كنيم حفظ ميتوانيم همواره را دستي صنايع كه ميكنند گمان اشتباه به بسياري.باشند
هنوز كردهاند ، تدوين را برنامهها منسجمترين ما ، رقباي كه درحالي دهيم ، مانور آن روي
.نداريم زمينه اين در ايراني فعال سايت يك
خارجي بازارهاي در قبول غيرقابل جايگاه
تقاضا افزايش نتيجه در و جديد بازارهاي گشايش ديگر بهعبارت و صادرات وتوسعه گسترش
صادراتي بعد تقويت آيا.كند فعال را مختلف كالاهاي توليد بالقوه ظرفيتهاي ميتواند
آثار اين فرهنگي -هنري جنبههاي حفظ ضمن توليد انگيزههاي تقويت به ميتواند دستي صنايع
بيانجامد؟
موظفيم كه خاصي مزيتهاي از يكي:ميگويد مورد اين در دستي صنايع سازمان اقتصادي معاون
صنايع صادرات دهيم ، قرار نقد مورد را آن اقتصادي تحليلهاي در و كنيم پافشاري آن روي
.نكردهايم تبيين خوب خارجي و داخلي بازارهاي در را موضوع اين جايگاه و نقش.است دستي
ميكنيم صادر را شده توليد كار كه چرا است افزوده ارزش صادرات دستي ، صنايع صادرات
.است كشور ثروت صادرات نفت ، مانند خام مواد فروش كه درحالي
و مسائل محدوديتها ، بهدليل خارجي و داخلي دوبعد در دستي صنايع نقش و جايگاه متاسفانه
.نيست قبولي قابل جايگاه رو پيش مشكلات
كرد؟ بايد چه
در حوزه اين سياستگذاران و برنامهريزان هدف مهمترين كه بگذاريم اين بر را بنا اگر
اگر نارساييها و كاستيها است ، بوده مرتبط فعاليتهاي به ساماندادن اخير سالهاي
نارضايتي اماشدهاند مشخص اجرايي راهكارهاي و شده شناسايي حتما نشدهاند درمان
.است نيافته بهبود دستكم صنعت اين وضعيت كه است آن نشانگر دستاندركاران
دوره اين در:ميگويد صفوي دوره در ايران دستي صنايع اوج دوران يادآوري با ياوري دكتر
به را سفالگري پيشرفته تكنيكهاي تا آوردند اصفهان به را چيني سفالگر خانوار يكصد
مدون برنامه دستي صنايع به مربوط كارهاي همه دوره اين در كه درحالي بياموزند ، ايرانيان
ديده خود به مديرعامل دستي 14 صنايع سازمان تا 1378 سال 1350 از اخير دهه سه در داشته
.بودهاند خاص و اداري پيام يك حامل همه كه
توجه صادراتي يا صنعتي اقتصادي ، هنري ، بعد يك به تنها كه معنا اين به خاص ماموريت
قبول.است نكرده بازخواست كسي كردند كوتاهي خود ماموريت در اگر افراد اين.كردهاند
نتوانست ، كسي اگر.است افتخار نيز برآمدن كار انجام عهده از و است افتخار يك مسووليت
آزمون روش با دقيقا سالها دراين دستي صنايع.بگيرد ترفيع نبايد كه است اين كار حداقل
ميدان وارد كامل و جامع برنامه يك با بايد دستي صنايع مسوولان.است كرده حركت خطا و
دوران در فعاليت چگونگي بررسي يكم:دهند قرار خود كار سرلوحه را نكته دو حداقل و شوند
.دهند قرار تحقيق مورد را دنيا سطح در رقبا پيشرفت دلايل دوم و ايران دستي صنايع شكوفايي
دستي صنايع سازمان فعلي ، معضل از برونرفت براي:ميكند خاطرنشان خصوص اين در حاجيپور
يك به فعلي سازمان كه دارد بررسي دست در كشور برنامهريزي و مديربت سازمان با را طرحي
تبديل ميشود شامل نيز را فرش كه دستي صنايع كليه توليگري نگرش با دولتي حاكميتي موسسه
ايجاد واحد سازمان يك كه كرده مطرح را ايده اين ايران دستي صنايع سازمان رو اين از.شود
آذرماه از كه تلاشهايي.باشد داشته را لازم پاسخگويي لازم ، اختيارات براساس و شود
تصميمگير سازمانهاي كه است اين نيازمند و است راه آغاز در شده انجام حال به تا گذشته
ايران دستي صنايع سازمان عمومي مجمع و كشور برنامهريزي و مديريت سازمان نظير دولتي
.بيانديشند نو چارهاي
درآمد دلار تلاش ، 20 ماه 4
ايران ، دستي صنايع دلار ميليون صادرات 152 از سالجاري ، اول ماه چهار در رسمي آمار برابر
.است يافته اختصاص رشتهها بقيه به دلار ميليون و 2/9 دستباف فرش به دلار ميليون 142
ميكنند فعاليت دستي صنايع توليد عرصه در مستقيم بهطور نفر هزار حدود 500 ميان اين در
صادرات ارزش به دلار حدود 20 در رقمي امسال اول ماه چهار در نفر هر متوسط بهطور كه
مختلف رشتههاي نخبگان تلاش محصول شده صادر كالاهاي كه اين به باتوجه.است افزوده كشور
گفت؟ سخن فعاليت اين اقتصادي توجيه از ميتوان آيا است دستي صنايع
اشاره كشور چمداني صادرات دلار ميليون به 64 ايران دستي صنايع سازمان اقتصادي معاون
جايگاه دستي صنايع و اول رتبه در خشكبار مسافر همراه كالاي سبد در:ميگويد و ميكند
صادرات گمرك سوي از منتشره رقم برابر دو كه است اين تصور و است كرده خود آن از را دوم
.باشيم داشته دستي صنايع
توليدات خروج به مربوط آمار:ميگويد باره دراين هنر فرهنگستان صناعي هنرهاي گروه مسوول
قاچاق و چمداني تجارت طريق از نيز بخشي كه آن ضمن نميشود ضبط و ثبت دقيقا دستي صنايع
.ميشود منتقل كشور خارج به
|