ابديت تا آن يك
نااميدي بلاي
دستاورد
زيستشناس نگاه

ابديت تا آن يك
لابرادور ديويد
فرهاديان سليمان:ترجمه
.برميگيرد در را بيپايان زمانهاي تا كوتاه بسيار زمانهاي و است متنوع بسيار زمان واحدهاي
زماني گستره اين از شمهاي تا است اين بر سعي شماست ، روي پيش هماكنون كه مطلبي
در
.شود ارائه وسيع بسيار
* * *
(ثانيه ميلياردم يك ميلياردم يك) آتوثانيه*
واقع آتوثانيه زماني محدوده در بسنجند ميتوانند دانشمندان كه را رويدادهايي سريعترين
از پالسهايي پيچيده بسيار و سريع فوق ليزرهاي از استفاده با توانستهاند محققين.است
بهطور زماني ، محدوده اين است ممكن كه هرچند.دارد عمر آتوثانيه كه 250 كنند توليد نور
حدود 4310 _ پلانك زمان با را زمان همين اگر اما برسد ، نظر به كوچك تصوري غيرقابل
ساله هزاران عمري گويا كنيم ، مقايسه باشد ، ممكن زمان كوتاهترين ميرود گمان كه _ ثانيه
.است
(ثانيه ميلياردم يك ميليونم يك) ثانيه فمتو *
به را ارتعاش يك مولكول در اتم يك تا ميكشد طول ثانيه فمتو تا 100 حدود 10 معمولا
لازم زمان ثانيه فمتو صدها شيميايي واكنشهاي سريعترين شدن كامل براي برساند ، انجام
ممكن را ديدن عمل كه فرآيندي _ شبكيه در موجود رنگدانههاي با نور كنش برهم.است
.ميكشد طول ثانيه فمتو حدود 200 _ ميسازد
(ثانيه ميلياردم يك هزارم يك) ثانيه پيكو *
زيراتمي ذره يك كه كوآرك.ميكنند كار پيكوثانيه زماني مقياس در ترانزيستورها سريعترين
ايجاد زمان از پيكوثانيه يك گذشت از پس ميشود ، توليد پرانرژي شتابدهندههاي در و است
اتاق دماي در آب مولكولهاي بين هيدروژني پيوندهاي عمر طول متوسط.ميشود تلاشي دچار
.است پيكوثانيه حدود 3
(ثانيه ميلياردم يك) ثانيه نانو *
(پا يك از كمتر يعني) سانتيمتر فقط 30 مدت اين در ميكند سير خلاء در كه نور پرتو يك
همانند دستور يك انجام براي شخصي كامپيوترهاي در موجود ريزپردازندههاي.ميكند طي را
اتمي زير ذره يك.ميكنند صرف زمان نانوثانيه چهار تا دو معمولا عدد ، دو كردن جمع عمل
.دارد ثانيه حدود 12 عمري طول K مزون نام به ديگر
(ثانيه ميليونم يك) ثانيه ميكرو *
كند ، طي را فوتبال زمين طول برابر سه حدود يعني متر حدود 300 ميتواند نور مدت اين در
هر.رود پيش به ميتواند ميليمتر يكسوم فقط دريا سطح در صدا موج يك مدت همين در اما
حدود 24.دارد عمر ميكروثانيه يك حدود بالا سرعت با تجاري استروبوسكوپهاي از نور فلاش
.شود منفجر آن فتيله رسيدن انتها به و سوختن از پس ديناميت يك تا ميكشد طول ثانيه ميكرو
(ثانيه يكهزارم) ثانيه ميلي *
هر طي مگس.است ميليثانيه يك معمولي عكاسي دوربينهاي در ممكن نوردهي زمان كوتاهترين
ميلي پنج هر در عسل زنبور اما ميكند ، بسته و باز را بالهايش بار يك ثانيه ميلي سه
ميزان به سال هر در زمين دور به ماه چرخش.دهد انجام را عمل اين ميتواند بار يك ثانيه
فاصله زمين از و شده بزرگتر تدريج به ماه مدار كه چرا ميشود كندتر ثانيه ميلي دو
.ميشناسند Jiffy نام به را ثانيه ميلي ده زماني محدوده كامپيوتر علوم درميگيرد
ثانيه يكدهم *
را "زدن هم به چشم يك" مشهور ضربالمثل ميتوان زماني فاصله اين از مثالي ارائه براي
تا باشد داشته وجود اختلاف ثانيه يكدهم بايد آن اصلي صداي و پژواك هر بين.شد يادآور
منظومه از سرعت به كه يك وويجر فضايي سفينهدهد تشخيص هم از را آنها بتواند انسان گوش
.ميدهد افزايش ديگر دوكيلومتر را خورشيد با فاصلهاش مدت اين طي ميشود خارج شمسي
ثانيه يك *
برش فاصله 350 اين در آمريكاييها.ميكشد طول ثانيه يك حدودا سالم انسان يك قلب ضربان
در كه حالي در ميكند ، سير خورشيد دور به كيلومتر زمين 30 ثانيه هر در.ميخورند پيتزا
آنكه براي زماني فاصله اين ولي.است كرده طي كهكشان در را كيلومتر خورشيد 27 مدت همين
سنتي بهطور (ميرسد زمين به ثانيه از 3/1 پس ماه نور) نيست كافي برسد زمين به ماه نور
يك ساعت هر و ساعت يكشصتم دقيقه هر كه ميشود تعريف دقيقه يكشصتم صورت به ثانيه
:است كرده ارائه ثانيه يك براي دقيقتري تعريف علم اما.است شبانهروز بيستوچهارم
سزيم 133 اتم وسيله به تابش نوع يك از سيكل آن 707/631/192/9 طي كه است زماني مدت ثانيه
.ميشود توليد
دقيقه يك *
صحرايي موش قلب مدت اين طي.ميكند رشد ميليگرم دو تا يك شده متولد تازه طفل يك مغز
يا 250 كرده ادا را كلمه فاصله 150 اين در ميتواند معمولي انسان يك.ميتپد مرتبه هزار
خورشيد نور كه حالي در ميرسد ، زمين به دقيقه هشت گذشت از پس خورشيد نور.بخواند كلمه
از پس مييابد تابش باز (است نزديكتر زمين به خورشيد از كه سيارهاي) مريخ سطح از كه
.ميرسد ما به دقيقه چهار
ساعت يك *
نور.ميكشد طول ساعت يك حدود توليدمثل براي سلول يك شدن تا دو و شدن تقسيم معمولا
.ميرسد زمين به دقيقه و 20 ساعت از 5 پس ما شمسي منظومه در سياره دورترين پلوتون ،
روز يك *
زمان واحد معمولترين ميگردد ، خودش دور به يكبار زمين كه است زماني حقيقت در كه روز يك
گذشت 23 از پس زمين است شده انجام كه اندازهگيريهايي مبناي برانسانهاست بين در
جاذبه دليل به مقدار اين البته كه ميگردد خود دور به ثانيه و 1/4 دقيقه ساعت ، 56
بار هزار حدود 100 روز هر در انسان قلب.است كاهش حال در سيارات ساير و ماه گرانشي
تنفس را هوا ليتر هزار حدود 11 ششها وسيله به انسان مدت همين در كه حالي در ميتپد ،
.ميافزايد خود جرم بر ديگر پوند والآبي 200 نوزاد زماني فاصله همين در.ميكند
سال يك *
سال هر در.ميگردد خود محور دور به بار و 2/365 خورشيد دور به بار يك يكسال طي زمين
سانتيمتراز سه حدود شمالي آمريكاي و كرده پيدا افزايش ميليمتر تا 5/2 بين 1 دريا سطح
از غير) ستاره نزديكترين از نور تا ميكشد طول سال حدود 3/4.ميشود دورتر اروپا
تا است لازم زمان ميزان همين تقريبا.برسد زمين به دارد قرار قنطوروس در كه (خورشيد
.بزند دور را زمين بار يك اقيانوسها سطحي جريانات
قرن يك *
لوح ميزنند تخمين.است گرفته فاصله بيشتر زمين از متر حدود 8/3 ماه مدت اين در
كودكان اينكه احتمالشوند تخريب قرن يك از بعد هاCD-ROM و استاندارد (CD) فشردههاي
نيز سال حتي 177 عظيمالجثه لاكپشتهاي اما است ، به 26 يك برسند سالگي صد به امروزي
.ميكنند عمر
سال ميليون يك *
زمين مسافت نصف نميتواند حتي مدت اين طي كند حركت نور سرعت با اگر حتي فضايي سفينه يك
نوري سال ميليون شمسي 3/2 منظومه از كهكشان اين فاصله)كند طي را آندرومدا كهكشان تا
به و سوخته هستند ، خورشيد از درخشانتر بار ميليونها كه عظيمالجثه ستارههاي.(است
كرده حركت غرب شمال _ شمال سمت به لسآنجلس زمين ، صفحات تكتونيك دليل به.رسيدند پايان
.ميگيرد فاصله خود فعلي مكان از كيلومتر و 40
سال ميليارد يك *
شكل اقيانوسها شود ، سرد شده تشكيل تازه زمين تا است شده صرف زمان مقدار اين حدودا
را خود جاي زمين دياكسيدكربن از غني اتمسفر و شود تشكيل تكسلولي حياتي اشكال بگيرند ،
مركز دور به مرتبه چهار خورشيد مدت همين در.بدهد امروزي اكسيژن از غني اتمسفر به
تشكيل پيش سال ميليارد تا 14 حدود 12 جهان كه آنجايي از.است چرخيده شيري راه كهكشان
.كنيم استفاده سال ميليارد از بزرگتر زماني گستره از كه ميآيد پيش ندرت به است شده
تا دهد ، ادامه خود انبساط به نامحدودي بهطور است ممكن جهان معتقدند گيتيشناسان اما
.شوند تبخير سياهچالهها و (ديگر سال تريليون 100) شوند خاموش نيز ستارهها آخرين آنكه
.دارد رو پيش را فراختري بسيار آينده اما است گذاشته سر پشت را مختصري تاريخ جهان
Scientific American, Sep 2002.
نااميدي بلاي
گودال جين
رنجبر طاهره:ترجمه
از نميتوانيم ما.ميكند تهديد را انسان آينده كه است خطري بزرگترين نااميدي و دلسردي
.باشيم داشته را جهان نجات درباره نگراني توقع ميكنند زندگي ناداني و فقر در كه كساني
براي بايد كه هستيم ما اين و ميكند فرق وضع ميخوانند را متن اين كه كساني مورد در اما
.دهيم انجام كاري سيارهمان نجات
يك تنها شما اما كنيد غلبه خود درماندگي و نااميدي براحساس بتوانيد شما كه است ممكن
چه شما كه دارد اهميتي چه.ميكنند زندگي زمين روي بر كه هستيد نفري ميليارد از 6 نفر
واگذار تصميمگيرندگان به را كار اين كه است آن كار بهترين ميگوييد خود باميكنيد
شويم؟ پيروز دلسرديها اين بر ميتوانيم آيا.نميكنيد كاري هيچ ترتيب اين به و.كنم
نيز اميدواري دلايل از يكي.باشيم داشته اميد كه است ممكن صورتي در تنها اين اما بله ،
و ماه كره روي بر انسان تصور پيش ، سال صداست انسان عقلاني پيشرفت خارقالعاده ماهيت
خيلي خيلي و چيزها اين تمامي به ما اما ميگنجيد علمي تخيلات حوزه در تنها اينترنت
زيستمان محيط به خود كه وحشتناكي خسارات با كه نيز اكنون.يافتهايم دست آنها از بيشتر
تكنولوژيك حلهاي راه يافتن صرف را خلاقيتمان تمامي شدهايم ، روبهرو كردهايم ، تحميل
پايبند احساساتمان به بايد ما.نيست كافي تنهايي به تكنولوژي كه حالي در.ساختهايم
شركتهايي حتي.است دادن روي حال در جهان كنار و گوشه در كه است چيزي آن اين و باشيم
دچار ميشوند ، آلودگي ايجاد باعث و خودشانند زيان و سود فكر به تنها ميرسد نظر به كه
حفاظت منطقه يك راهاندازي و ايجاد براي كنگو انرژي كمپاني مثال برايشدهاند تغييراتي
گودال جين انستيتوي با دادهاند ، دست از را والدينشان كه شمپانزههايي براي كنگو در شده
را فعاليتهايش بررسيهايي ، طي دارد نظر در كنگو كمپاني فهميدم كه هنگاميكرد همكاري
اين مقدمات باشد ، داشته زيست محيط با را ممكن برخورد كمترين كه دهد انجام نحوي به
اورگانيك ، كشاورزي شيوههاي روي بر نيز ديگر شركتهاي از بسياري.ساختم فراهم را همكاري
اميدوار براي ديگر دليل.كارند مشغول آن نظاير و صرفهجويانه آبياري پاك ، انرژي اقسام
دراز سويش به ياري دست ما كه است صورتي در اين البته است طبيعت ترميمپذيري خاصيت بودن
قرار تانزانيا گمبه ملي پارك اطراف در كه جنگلهايي تقريبا پيش سال پانزده.كنيم
پروژه از بودند ساكن جا آن در كه مردم بيشتر امابودند رفته بين از كلي به داشتند
به كه گودال جين انستيتوي آموزشي پروژه و تانگانيكا درياچه آبريز حوزه و جنگل احياي
به گمبه ملي پارك اطراف روستاي در 33 برنامه اين.كردند حمايت بود شده راهاندازي تازگي
همانند محيطي زيست پايدار پروژههاي دراثر مردم زندگي كيفيت اكنون.آمد در اجرا
زنان براي ويژه به.است يافته بهبود شده درختكاري زمينهاي و درخت كاشت قلمستانهاي
با كه طوري به.ساختيم فراهم خانواده تنظيم و آموزشي برنامههاي درماني ، و پزشكي خدمات
به را جهان بيشتر آلودگي كه آن با.است شده كاسته خانوادهها جمعيت از آموزش افزايش
اونتاريو و سادبوري در مثال براياست شكلگيري حال در نيز پيشرفتهايي اما آورده ستوه
صد مدت به معادن از نيكل استخراج واسطه به جا آن تپههاي كه ديدم را تازهاي جنگلهاي
زيرفون درختان گسترش براي لازم كار نيروي و سرمايه گروهي.بود رفته ميان از كلي به سال ،
نخستين من.آورد فراهم ماه چندين مدت به را سياه صخرههاي اين روي بر گياهان كشت و
و حمايت با.بود رفته بين از آن از پيش كه كردم رها جويباري در را جويباري قزلآلاهاي
آستانه در كه جانوري گونههاي به دوبارهاي شانس ميتوان اسارت در زادآوري بر نظارت
.باشد تعارض در اقتصادي ملاحظات با آنها زيستگاه حفظ اگر حتي داد گرفتهاند قرار انقراض
ميان از مستقيما كه دارد نظر در سريع ترانزيت خط يك ساخت براي طرحي تايواني شركت يك
چه اگرميگذرد كمياب ، قرقاولي دم جاكاناي ولد و زاد براي باقيمانده مكان تنها
لحاظ از كه است عملي حل راه تنها ترانزيت خط اين اما گرفته صورت نيز اعتراضهايي
مكان جابهجايي منظور به راهحلي يافتن براي محيطزيستشناساناست صرفه به اقتصادي
تالابي سوي به را آب مسير آنهاشركتند اين با همكاري مشغول كمياب پرنده اين ولد و زاد
بار را مناسب گياهي پوشش و ساختند منحرف بود شده خشكانيده كشاورزها توسط گذشته در كه
در و درآوردند تخم از سر جديدشان خانه در پرنده قطعه سال 2000 ، 5 در.كاشتند ديگر
با منآوردند روي جديد مكان اين به پرندهها اين از بيشتري تعداد كه ديدم بعد سالهاي
و ريشهها برنامه.كردهام پيدا بيشتري اميد حتي جوانترها پشتكار و انرژي مشاهده
دانشگاه تا گرفته دبستاني پيش از جوانان براي كه گودال جين انستيتوي ساقههاي
و ريشهها همكاري نماد نيز آن ناماست فعال منطقه در 70 اكنون بود ، شده برنامهريزي
گروه از 4000 بيش.شوند آجري ديوارهاي فروريختن به منجر ميتوانند حتي كه است ساقهها
جمعآوري و درخت كاشت تالابها ، و چمنزارها بازسازي جويبارها ، پاكسازي مشغول جوانان از
زيست محيط به را آسيب بيشترين بودن مصرفكننده خاطر به ما.هستند زبالهها بازيافت و
شايد دارند ناسالمي محيطي زيست مشي خط كه شركتهايي از خريد عدم با.آوردهايم وارد
ما به كمك براي اينترنت اكنون.بگيريم را زيست محيط تخريب جلوي اندازهاي تا بتوانيم
تنها ميكردند فكر زماني كه افرادي كه چنان ميكند ، متصل هم به را مردمي كوچك جنبشهاي
.كنند پيدا تماس دارند مشابهي علايق كه ديگري كسان با ميتوانند هستند
از ميكنم فكر خودم با و ميشوم شرمنده شدت به ميكنم نگاه نوهام چشمان به كه هنگامي
.است شده خسارات متحمل اندازه چه تا زمين تاكنون ، بودهام او سال و سن به من كه زمان آن
را چه آن و بخشيم بهبود را زمين بر وارد جراحات تا بكوشيم سختي به بايد ما از كدام هر
.دهيم نجات مانده باقي كه
Times, Sep.2.2002
دستاورد
باستاني شراكت
ريبس استفن
ديرينشناسان نظر از شدهاند حفظ (درختان شده سخت رزينهاي) كهربا ميان در كه موجوداتي
با.ميمانند باقي جزئيات تمامي حفظ با و خوبي به كهربا در آنها زيرا.ارزشمندند بسيار
ساختن وارد بدون هم آن آنها به دستيابي اما نيستند كمياب چندان نمونههايي چنين آنكه
تاريخ موزه از گريمالدي ديويد رو اين از.است پرزحمتي و دشوار بسيار كار آسيبي ، هيچ
به را پيش سال ميليون به 2015 متعلق كهرباهاي از قطعه هشت بسيار دلهره با آمريكا طبيعي
و دقت با بودند ، افتاده دام به آنها درون در كه اوليه موريانههاي به دستيابي منظور
دومينيكن جمهوري بدان اكنون كه منطقهاي در كهرباها اين.گشود هم از بسيار وسواس
اندرو براي را آنها روده موريانهها ، تشريح از پس گريمالدي.بودند شده يافت ميگويند ،
مورد الكتروني ميكروسكوپ زير را آنها وي تا فرستاد امهرست ، ماساچوست ، دانشگاه از وير
بقاياي اميدوارند كه هستند تيمي اعضاي از دو هر وير و گريمالدي.دهد قرار بررسي
و آنها بين شباهت سپس و يافته را چوب هضمكننده كوچك بسيار اورگانيسمهاي
تنها Mastotermes darwiniensis پسين روده در امروز كه را ميكرواورگانيسمهايي
.سازند مشخص را ميكنند زندگي كهربايي ، اسيران باقيمانده خويشاوندان
خردههاي تنها نه كه ساخت آشكار بررسيها.نميشوند دلسرد هيچگاه راستين پژوهشگران
روده در اسپيروكت باكتريهاي نيز و (تكسلولي موجودات) آغازيان از شماري بلكه چوب
تا بودند شده حفظ كهربا درون در حيرتآوري طرز به موريانهها.دارد وجود موريانهها
.بودند مشاهده قابل نيز سلول درون كانالهاي و هسته حتي و سلولي ديوارههاي كه جايي
نهايت در كه رودهاند امروزي ساكنان همانند چشمگيري طور به نيز شده فسيل ميكروبهاي
تاريخ در پايداري از نمادي كه ،M.darwiniensis تا چوبخوارها انواع انقراض به منجر
.است باستاني شراكت اين تكاملي
Natural History,Jun 2002.
زيستشناس نگاه
شير و ببر
گاداكار راجاوندرا
فيضاللهي كاوه:ترجمه
ميكند؟ خودكشي سلولي مخاطي كپك دارند؟ شوهر دو تاسماني مرغهاي كه ميدانيد آيا
لانگور ميمونهاي و ميكنند تقسيم خود گرسنه همتايان با را غذا خونآشام خفاشهاي
به و جذاب چنين شيوههايي به بزرگ و كوچك جانداران چرا ميشوند؟ بچهكشي مرتكب هانومان
جستوجو جانور اجتماعي رفتار تكاملي مباني در بايد را پاسخ ميكنند؟ رفتار پيچيده ظاهر
دقيق تكاملي انديشههاي كاربرد اخير سالهاي در تنها رفتارشناسان و زيستشناسان.كرد
هر پس اين از.يافتهاند دست چشمگيري نتايج به و كرده آغاز را جانوري جوامع بررسي در
زبان از و باشيد يافتهها اين از برگزيدهاي خواننده ستون اين در ميتوانيد شنبه
نوع تداوم براي جانوران بيشمار راهكارهاي درباره واقعيتها از گنجينهاي با گاداكار
كه را ناسازگاري و همكاري راهكارهاي جذاب ، قلمي با گاداكار راجاوندرا.شويد آشنا خويش
برگزيدهاند ، - ابتدايي و كارگر وحشي زنبوهاي تا گرفته باشكوه شيرهاي از - جانوران
تغذيه ، براي كه كار تقسيم و يكديگر با ارتباط نوزادان ، پرورش همسر ، انتخاب ;ميكند بررسي
رفتارهاي از بسياري مورد در گاداكاراست لازم قلمرو از دفاع و گروه از محافظت
توصيفهايي زنبور ، چه و پرنده چه ميشويم ، روبهرو آنها با جانوران دنياي در كه متفاوتي
خطر به خودش امنيت آنكه با حتي - زميني سنجاب چرا:ميكند ارائه روشن تبيينهايي و عالي
لارو چرا ;كند آگاه نزديك خطر از را ديگر سنجابهاي تا ميدهد سر هشدار آواي - ميافتد
در را خود فرزندان خانگي موشهاي چرا ;ميكند اهدا ابريشم لانهسازي ، براي بافنده مورچه
از ميخواهند كه را خود خويشاوندان جانوران ، چگونه و ;ميكنند بزرگ اشتراكي كودكستان يك
مركز رئيس و استاد Raghavendra Gadagkar.ميكنند شناسايي كنند ، پرهيز يا پشتيباني آنها
جواهر پيشرفته علمي پژوهشهاي مركز افتخاري ارشد عضو و هند علوم موسسه بومشناختي علوم
.است هند بنگالور شهر در نهرو لعل
تفاوت بسيار هم با ديگر سوي از اما.هستند جهان شكارچيان شكوهمندترين از تا دو ببروشير
موضوع تايگر پروژه تحت و داشته گستردهاي پراكندگي آسيا جنگلهاي در هنوز كه ببر.دارند
طول در نروماده كوتاه پيوند از غير.است تكزي جانوري است ، وسيعي حفاظتي برنامههاي
تنها و كرده زندگي تنها تولهها ، ببر و مادر بين ناگزير ارتباط و جفتگيري و معاشقه
پشت از معمولا و است كردن كمين و شكار به شدن نزديك پاورچين متخصص كه ببر.ميكند شكار
هنگامي.است يافته سازش انبوه جنگلهاي در زندگي با خوبي به ميشود ، نزديك خود شكار به
خود زادگاه ماده هم و نر هم بايستند ، خودشان پاي روي ميتوانند و ميشوند بزرگ ببرها كه
جفت به نيز غذا آوردن دست به در حتي نر ببربازنگردند آن به هرگز شايد و گفته ترك را
شكار خودشان بارداري دوران در حتي كه است شده معلوم نيز مادهها ;نميكند كمك خود
.است (م_ آفريقايي علفزارهاي) ساواناها و دشتها گروهزي ساكن شير عوض در.ميكنند
در بيثبات وضعيتي در نيز آنها از كمي تعداد اما ميكنند ، زندگي آفريقا در شيرها بيشتر
آسيايي شير درباره.ميشوند محدود گجرات در جير جنگل به آنجا كه ميبرند ، سر به هند
زندگي دقيق جزئيات از ديگران و (GSchaller) شالر جورج اما نيست دست در چنداني اطلاعات
كه) بالغ ماده چندين از متشكل گلههايي در شيرها.برداشتهاند پرده آفريقايي شيرهاي
و نابالغ تولههاي بلوغ ، آستانه در مادههاي و نرها ،(باشند دخترخاله يا خواهر است ممكن
.ميكنند زندگي (نباشند يا باشند خويشاوند يكديگر با است ممكن كه) بالغ نر چند يا يك
شكار در آنها موفقيتميدهند نشان ناسازگاري و همكاري از چشمگيري تركيب گله يك اعضاي
جهات از همزمان گله عضو چندين كه ترتيب اين به ميشود ناشي تلاشهايشان هماهنگي از
شيوهاي به الزاما نه اما ميشود ، سهم اعضا بين شكار سپس.ميكنند حمله شكار به مختلف
خود بازوي زور از دارند ، شكار در را نقش كمترين معمولا كه نرها.منصفانه و مسالمتآميز
كه ميخورند مادهها سپس.باشند داشته دسترسي گوشت به همه از پيش تا ميكنند استفاده
و بلوغ حال در شيرهاي.است گله در آنها اجتماعي جايگاه با مطلق آن ترتيب معمولا
.بميرند گرسنگي از است ممكن گاهي و كنند قناعت غذا مانده ته به ناچارند تولهها
بودن تكزي عادت ميان تضاد ديدن از را ما نبايد غذا تقسيم فرايند در مشهود ناسازگاري
مشاهده بارها كه همانطور ناسازگاري و همكاري.كند منحرف شير اجتماعي گرايش و ببر
بنيادي دوگانگي اين.است جانوران از اجتماعي گروه هر تفكيكناپذير اجزاء كرد خواهيم
همانگونه اعضاي ساير با ارتباط از جستن دوري به گرايش و گروه در زندگي به گرايش ميان
بودن تكزي عادت اما است ، معلول يك كدام و علت يك كدام كه كرد تعيين بتوان دشوار.است
به.ميكنند تقويت را همديگر همه آن ، شكار شيوه و انبوه گياهي پوششهاي به تمايلش ببر ،
استراتژي و باز چشمانداز با ساواناهايي به تمايلش شير ، بودن اجتماعي عادت ترتيب ، همين
گويي.ميرسند نظر به بقا براي متفاوتي جامع طرح چراي و بيچون اجزاء همكارانهاش ، شكار
را متضاد تكاملي مسير دو بيرحم ، طبيعت در زندگي گذران براي تلاش در شير و ببر
.برگزيدهاند
. Survival Strategies. Harvard U.P.G1997adagkar,R.
|