ميروم كنار ملي ، تيم بر فشارها كاهش براي
كشتي از خبرهايي
ميكنند قضاوت جهاني 2006 جام در ايراني داوران
كرد تمرين را كره و چين با بازي ايران
يادداشت
دستگاه چهارصد گلستان از ديگري نهال
از مصور گزارش
جهان قهرماني آزاد كشتي مسابقات
ميروم كنار ملي ، تيم بر فشارها كاهش براي
داد استعفا فراهاني صفايي
يك يا فرد يك حقانيت و خدمات نتوان خاص مواقع و زمانها از بعضي در شايد:ورزشي گروه
.رساند همگان اثبات به زمان اندك در وسيع سازمان يك بر را آن عكس يا و گروه
چه مخالفانش ساله چندين درخواست به بالاخره فوتبال ، فدراسيون رئيس فراهاني صفايي محسن
.گفت لبيك فدراسيون ، اين رياست از كنارهگيرياش خصوص در ورزش ، جامعه در چه و مطبوعات در
خود استعفاي يكبار هم قبلا وي.است داده استعفا بار دومين براي فوتبال فدراسيون رئيس
بستگي چيز همه حالا و شد روبرو آن اعضاي مخالفت با كه بود ، كرده مطرح عمومي مجمع در را
ساختمان گشايش مراسم در صفايي.دارد بدني تربيت سازمان رئيس مهرعليزاده مهندس نظر به
فوتبال بر حاكم فضاي كه دارد اعتقاد اوگفت را خود استعفاي دلايل فوتبال فدراسيون جديد
كنوني شرايط وي.بيندازند پا از را فوتبال تا شدهاند بسيج همه و نيست سالمي فضاي كشور
دست دارند فوتبال با عناد كه كساني رفتنش با شايد است معتقد و نميداند خوبي شرايط را
ماحصل.شود بوسان راهي آرامش با اميد تيم و بردارند فوتبال و ملي تيم با عناد از
فوتبال فدراسيون جديد ساختمان گشايش مراسم حاشيه در را فراهاني صفايي صحبتهاي
.ميخوانيد
رفتني ميهمان.صاحبخانهايد شما و ميهمانم من ميكنم احساس چون نميگويم خيرمقدم شما به
اما بودم شما ميهمان و فوتبال جامعه خدمت در ماه و 9 سال ماندني40 صاحبخانه و است
.نكنند شقهاش دو تا ميسپارم نامادرياش به را بچه و ميكنم خداحافظي شما جمع از امروز
در سعي تنش ايجاد با كه باشم كساني دست به فوتبال آينده نابودي شاهد نيستم حاضر چون
.دارند مجموعه اين بردن ازبين
ايران در هدفدار و محكم اقتصادي جايگاه يك وجود عدم بر اشاره با فوتبال فدراسيون رئيس
بودن سرگرمي ميآيد دست به پيشرفته كشورهاي با ايران فوتبال جايگاه مقايسه از آنچه:گفت
اقتصادي فرم سال 1380 از تركيه ، همسايه ، دركشور مثال عنوان به.است ايران در فوتبال
نگاه.است درآورده صنعت شكل به را فوتبال كه است آمده بوجود كشور اين فوتبال براي خاصي
.ميكند هدايت را بنگاهها بقيه كه است بزرگي بنگاه مثل فوتبال فدراسيون به من
تنها اينكه بر تاكيد با و كرد اشاره ايران امكانات درصد دولتيبودن 80 بر ادامه در وي
در باشگاه جايگاه كه وقتي:گفت آنهاست ، از حمايت باشگاهها واقعي جايگاه پيداكردن راه
كه داشت توقع آماتور فوتبال از ميتوان چطور است شده فراموش ركن عنوان به ورزش جامعه
تمام حجاب ، ورزشگاه اكنون مثال عنوان به كند؟ پيدا حرفهاي جامعه در مناسب جايگاه يك
بانوان ورزش دفتر عنوان به تنها انقلاب از قبل كه حالي در ميكند ، اداره را بانوان ورزش
.بود استقلال باشگاه
طي 17:گفت جهاني جام در ايران فوتبال ملي تيم حضور به اشاره با ادامه در فراهاني صفايي
جام 98 در كه داشتيم حضور دوره در 2 تنها ما شد برگزار جهاني جام مسابقات كه دورهاي
.بود شانس براساس تنها ما صعود نيز
:گفت ورزش اين به فوتبال جامعه در ملي نگاه وجود عدم به اشاره با فوتبال ، فدراسيون رئيس
ساعت چرا 48 انداخت پا از را فوتبال ميشود چطور ببينيم تا شدهايم بسيج حاضر حال در ما
نگران واقعا ما آيا كنيم؟ كار آن كهعليه ميكنيم تهديد را سرمربي مسابقه ، به مانده
كند ، كسب تجربه و توانايي تا ميفرستيم مسابقاتي به را اميد تيم ما وقتي فوتباليم؟
ملي تيم اگر ميگويند ميكنند منتقل ما به را ما ايرادات روزنامه طريق از كه همانهايي
!ميشديم موفق ميفرستاديد را
روزشمار صورت به صفحه در 18 ملي تيم تمرينات برنامه كه وقتي:داد ادامه باره اين در وي
ملي تيم وقتي تا ماندند منتظر همه نكردند ، بيان را آن اشكالات صاحبنظران چرا شد ارائه
بارها من:گفت مطبوعات جامعه و مردم توجه عدم خصوص در فراهاني !كنند موعظه را ما باخت
به نيازي چون نكردم خرج فوتبال براي هنوز گرفتم جهاني 98 جام از كه را پولي كه گفتهام
اين ارائه علت بر مبني خبرنگاران سئوالات به پاسخ در ادامه در وي.نداشتيم پول اين
تيم نابودي براي دستهايي و دارد قرار شديدي فشار زير ملي تيم اينكه علت به:گفت استعفا
شود ، حفظ كشورمان ملي تيم تا ميكنم فنا را خودم من پس ميكنند ، تلاش كشور فوتبال و ملي
ملي تيم و بردارند ملي تيم سر از عناد دست دارند عناد كه كساني من رفتن با شايد حداقل
توضيح ملي تيم اعضاي به خودم باشد لازم اگر حتي برود ، بوسان بازيهاي به آرام اعصاب با
فراهاني صفايي.ميكند حل را ملي تيم مشكل تيم ، روي از فشارها كاهش با من رفتن كه ميدهم
شدم وارد فوتبال جامعه به كه روزي زيرا ندارم نگراني هيچ رفتنم از من:افزود پايان در
شرايط كه اكنون و بودم آمده مردم به خدمت براي تنها و نبودم چيزي دستآوردن به دنبال به
به سال اين 5 در كه كساني همه از عذرخواهي نميبينمبا مهيا مردم به خودم خدمت براي را
.ميروم كنار كردند كمك من
كشتي از خبرهايي
شد اهداء "حاجيزاده" به آزادي سكهبهار 155
مسجد در جهان آزاد كشتي قهرمان حاجيزاده مهدي از ويژهاي مراسم برگزاري با:ورزشي گروه
و حاجيزاده افتخارآفريني از تجليل و تقدير جهت مراسم اين.شد تقدير جويبار شهرستان سجاد
.آمد عمل به داشت ، آزاد كشتي جهاني رقابتهاي دوره ششمين و سي در كه خيرهكنندهاي نمايش
تربيتبدني مديركل مازندران ، استان كشتي هيات سوي از بهارآزادي سكه مراسم 155 اين در
مسابقات ستاره به كشتي علاقمند مردم و اسلامي آزاد دانشگاه تربيتبدني مديركل مازندران ،
.شد اهدا كشتي جهاني
جويبار منتخب تيم و روسيه داغستان كشتي تيمهاي دوستانه مسابقه حاشيه در نيز گذشته شب
.آمد عمل به تجليل حاجيزاده از
ميطلبد را فراواني زحمات طلا مدال كسب:"خدايي مجيد"
سال در جهان آزاد كشتي قهرماني رقابتهاي برنز مدال دارنده خدايي ، مجيد ورود هنگام به
هنگام به وي.آمد عمل به قهرمان اين از ويژهاي استقبال مراسم مشهد ، مقدس شهر به 2002 ،
بهدست مجددا را خود بهنفس اعتماد شد باعث پيكارها اين كرد تاكيد زادگاهش به ورود
:كرد تصريح جهان برنز مدال دارنده.بسپارم فراموشي به را گذشته سال ناكاميهاي و آورم
آينده رقابتهاي در يقين به و داشت دنبال به را فراواني تجربيات من براي مسابقات اين
كشتيگير يك توسط طلا مدال كسب كه كرد تاكيد خدايي.داشت خواهم صلابت و قدرت با حضوري
بر بوسان رقابتهاي در قهرماني مقام كسب براي بايستي من و ميطلبد را فراواني زحمات
.بيفزايم خود تمرينات
است شده دشوارتر كشتي مسئوليت :"كاوه محسن"
مسابقات داوري كه مشكلاتي و مسايل مورد در ايران آزاد كشتي ملي تيم مربي كاوه محسن
ديگر كشورهاي در جهاني مسابقات كه گذشته سالهاي در:گفت بود روبرو آن با كشتي جهاني
از فرار را اظهارنظر اين برخي است ، بوده ما عليه داوري ميگفتيم هرگاه ميشد انجام
ميكند ، چهكار داوري مافياي كه ديدند مردم تهران در اما ميكردند ، قلمداد شكستها
من نظر به ميآيد ، شمار به روسها يك درجه و اصلي رقيب كه ايران كشتي برابر در بهخصوص
آنقدر ما كشتيگيران آنكه ضمن كنيم بيشتر ممكن نحو هر رابه فيلا در خود نفوذ بايد ما
داده بها كشتي به بايد:افزود وي.ببرد پيش از كاري نتواند نيز داوري حتي كه باشند قوي
حيثيت باعث دنيا در امروزه ما كشتي كنند ، رسيدگي پيش از بيش كشتي به بايد مسئولان شود ،
اين و ميشوند غمگين شكست يك با و ميآيند وجد به پيروزي يك با مردم است ، شده ايران
.ميكند دشوارتر را كشتي مسئوليت
ميكنند قضاوت جهاني 2006 جام در ايراني داوران
مسابقات در ايراني داوران:گفت آسيا فوتبال كنفدراسيون داوران كميته رئيس:ورزشي گروه
داوران توجيهي كلاس در جمعه روز "بوزو فاروق".كرد خواهند قضاوت آلمان جهاني 2006 جام
دارند زيادي شايستگيهاي ايراني داوران:افزود مشهد در كشورمان فوتبال ملي و بينالمللي
كرد تاكيد وي.بگذارند نمايش به جهان و آسيا در را خود قدرت بسيار فعاليتهاي با بايستي و
.كرد نخواهد دريغ ايراني داوران براي حمايتي هيچ از آسيا كنفدراسيون داوران كميته كه
كرد تمرين را كره و چين با بازي ايران
اقيانوسيه و آسيا جوانان واليبال
واليبال مسابقات دوره يازدهمين دوم دور آغاز در ايران جوانان واليبال تيم:ورزشي گروه
پاياني مرحله تيم چهار جمع در را خود حضور تايوان بر غلبه با اقيانوسيه و آسيا جوانان
.ساخت قطعي
تيم اين تركيب در تغيير چند اما باخت ، بر 22 را 25 اول گيم تايوان با بازي در ايران تيم
سرعتي حريف اين سد از كامل برتري با بازي ادامه در ايران تيم تا شد موجب كارخانه سوي از
.سازد آينده روزهاي براي سختتر بازيهاي آماده را خود و بگذرد
(22 ، 1225 ، 1625 ، 2125-25) گيمها-يك تايوان -ايران 3
(تايلند) چوي چوي:دوم داور- (استراليا) بايرنيس جان:اول داور
داد ، كارخانه تايوان به ساعدرساني و توپگيري ضعف دليل به را اول گيم وقتي ايران تيم
جاي به عندليب نژاد ، به جايگزيني با زود خيلي تا داشت نيمكت روي در خوب بازيكن آنقدر
سود به را ترازو كفه توانستند بازيكن دو اين خوب چه و كند مافات جبران سليماني و مهدوي
.كنند ايران تيم
و سرويس و تور روي حمله در ايران قدرتي اسپكر كوليوند روحالله درخششفوقالعاده
ديگر كه ساختند بزرگي مخمصه دچار را تايپه بود ، بيمهار كوليوند همانند كه عندليب
برد اين با ايران تيم يابند خلاصي آن از نشدند قادر بازي پايان تا تيم اين بازيكنان
قطر مصاف به مرحلهاش اين بازي آخرين در امروز و شد دوم مرحله تيمي چهار گروه صدرنشين
.ميرود
شده انجام بازيهاي نتايج
صفر پاكستان -، چين 3 صفر كويت -امارات 3 ، صفر قطر -هند 3
بازيهاي برنامه صفر بحرين -جنوبي 3 كره ، يك تايپه -ايران 3 ، صفر يمن -استراليا 3
امارات -تايلند:صبح ساعت 9 (آزادي سالن) امروز
- ايران:، ساعت 18 هند - تايوان:، ساعت 16 چين - كره:، ساعت 14 يمن -ژاپن:صبح ساعت 11
بحرين -پاكستان:، ساعت 20 قطر
يادداشت
دل مركب رنگ
بساز ، قهرمان.دارند باور مردم كه باش حقيقتگو چنان آيند ، شوق به مردم كه بنويس همچنان
كلام)،"پولوس" گفته به.است قهرمان كه قهرماني اما دار ، دوست قهرمان و بپروران قهرمان
آن از دانه صد پژمرد كه سپس و جويد دل و بويد شكفت چون كه باشد گل همچون كاتب اي تو
اگر و نماند هيچ كني بيخ از چون كه خلد مردمان پاي در خار همچون نه (.بپراكند و بماند
اجاق كه شايد را اين ناهنجاري همه با كه بياموز خسك و خار از هان داري ، همت اين نه
اگر و نپذيرد خشكي بركشند آن از دلو هزار اگر كه باشيد چاه همچون يا.كند گرم مردمان
قطره چند به و نوشند جرعه يك به كه جام همچون نه نشود ، لبريز ريزند آن در دلو هزار
كه باشد چنان.دارد بر رنگ بايد شما پرمركب فراخ سينه و عميق دل از شما قلم.كنند لبريز
قلب نباشد ، بغض و حب كه بنويسيد چنان.باشد جايي آدمي غم آن هر براي شما سينه گنج در
از هرگز شما درون كه باشد چنان باشد ، داشته آماده جوابي ناشناختهاي قلب طپش براي شما
بخاطر را قلم زينهار.دهد طراوت جانب همه به و بتراود جاودان اما نشود ، انباشته كلام
مكتوب بايسته خود ، نوكر و باشيد قلم ارباب نياوريد ، در جسم بخدمت را روح و نفروشيد نان
ميدان را قهرمان ضد اما بپرورانيد هم قهرمان بسازيد ، قهرمان.بيارائيد شايسته تا كنيد
بگوئيد آن نه ميگوئيد كه باشيد آن و سپاريد دل و روح به عشق چون را اخلاق.ندهيد بزرگ
كه زبالههايي چون ريزيد دور دشمني و كين حسد ، حسادت ، باشيد ، خوب خوبيد ، .نيستيد خود كه
از هست ، جا همه در حق بدينسان.ميكشاند ناخوشايند بوي به را فضا و ميكشد و مرضزاست
كرد ، جستجو بايد يافت ، بايد آنرا.انسان تندخويي و آرام كلام و پريشان ذهن تا قلم مركب
در بگويم تا آمد ايننگريست عارفانه و گذاشت ابرها به سر مولانا چون بدنبالش بايد
گرفتند قلم مركب از را حق بار اولين براي نسبت به كدام هر و رسانهها تمام كشتي مسابقات
.دادند مردم به و
دستگاه چهارصد گلستان از ديگري نهال
اسماعيلي فريبرز با محفل اين
رسيد ملي تيم به چگونه فوتبال تكيده كوچولوي
:راست از ايستاده - آسيا قاره فوتبال برتري اوج در سال 1347 در ايران فوتبال ملي تيم
شرفي ، اصغر - حبيبي حسن - اصلي عزيز - فرزامي حسين - شاهرخي محراب - عرب مصطفي
.كلاني حسين و كاشاني جعفر -اسماعيلي فريبرز - قليچخاني پرويز - افتخاري اكبر:راست از نشسته
بيوگرافي
اسماعيلي فريبرز:خانوادگي نام و نام
سال سن62
نهاوند:تولد محل
ديپلم:تحصيلات
بازي ملي16 بازي تعداد
گل گلها7
عقاب -تاج -شاهين -شعاع -شعاع شاهين:باشگاهها
از.شد آغاز جنوب به متمايل هم كمي تهران ، شرق در بيقواره خاكي زمين يك از چيز همه
فلسفهاي خود براي ما فوتبال تاريخ در هم چهارصددستگاه.تهران فوتبال گنجينه و مركز
بچههاي از نامي برگش هر در بزني ورق كه را ايران فوتبال تاريخ برگبرگ.دارد
و بالا منطقه دستگاه چهارصد كه اوليه روزهاي همان در.ميخورد چشم به چهارصددستگاه
را چشمها چهارصددستگاه نونهالان بين در ريز چشمان با مومشكي و ريزه بچه يك داشت ، پائين
مهار از مدافعان بهترين كه ميزد دريبلهايي نحيف ، و لاغر جثهاي با او كرد ، خود متوجه
تيم ثابت ياران جمع در را او زود خيلي حبيبي حسن و بود فريبرز نامش.بودند عاجز آن
تيم در توانست تا كرد طي يك به يك را ترقي مدارج او.داد قرار نوجوانان و نونهالان
همبازيهاي از تن چند اتفاق به و شود ثابت ياران از يكي نيز دستگاه چهارصد بزرگسالان
باشگاهي بازيهاي آنجا از و پيوستند شعاع باشگاه به سپس و رفتند شاهين دوم خودبهباشگاه
بزرگان جمع به پيوستن و المپيك به رفتن و ملي تيم به رسيدن تا شد آغاز اسماعيلي فريبرز
ما فوتبال سرزنهاي بهترين از يكي جزو بلند نهچندان قد وجود با اسماعيلي.ايران فوتبال
گفتگو به او با زندگي در رايج گرفتاريهاي تمام با تا رفتيم او ديدار به هفته اين.بود
.بنشينيم
، كجائيد؟ ميكنيد چه نداريم ، اسماعيلي فريبرز از خبري است ديرزماني -س
تيم با جلسه سه هفتهاي و داده اختصاص ورزش به را خود فراغت اوقات بيشتر حاضر حال در -ج
.هستم اير ايران هواپيمايي بازنشسته كارمند همچنين ميپردازم تمرين به پيشكسوتان
ماست؟ چندساله ورزشكار آن از سياه موهاي اين -س
. دارم سال هماكنون 62 و هستم سال 1319 متولد من -ج
آمدهايد؟ بدنيا كشور از نقطه كدام در -س
بسر نهاوند در مادرم همراه به من تولد زمان در و بود شاغل دارايي اداره در من پدر -ج
.آمديم تهران به تولدم از بعد سال همچنين 2 ميبردند
باشيد؟ خانواده بزرگ بايد...بوديد پرجمعيت ازخانواده -س
و دختر چهار داشت فرزند پدرم 8 مجموع در و بودم خانواده چهارم فرزند من ، اما بله -ج
.ميكنند زندگي كشور از خارج در بقيه خواهرانم از يكي جز به كه پسر چهار
دارد؟ فرزند چند ما امروز اسماعيلي فريبرز -س
سانحه براثر سالگي سن 28 در كيارش بزرگم پسر متاسفانه كه بودم پسر فرزند دو داراي من -ج
.است گرفته ديپلم تازگي به كه دارم آرش نام به پسر يك تنها اكنون و سپرد جان رانندگي
كرديد؟ شروع دولاب دروازه و دستگاه چهارصد از -س
درس به كه ميكرد توصيه من به بيشتر و نبود موافق من فوتباليستشدن با اصلا من پدر -ج
به موفق نيز خواهرم چهار هر و مهندس يكي دكتر ، دوبرادرم ما خانواده در زيرا بپردازم
.بودند شده ليسانس مدرك دريافت
دستگاه چهارصد اينكه از بعد بود حبيبي آقاي منزل ونزديك سلسبيل در ابتدا ما پدري خانه
موجود تيمهاي در و كردم پيدا زيادي علاقه فوتبال به آنجا از و رفتيم آنجا به شد ساخته
.كرديم بازي به شروع منطقه اين در
بازيهاي راهاندازي با ما كه داشت وجود محل اين در منطقه سه از تيم دستگاه 3 چهارصد در
.داديم رونق منطقه اين در را فوتبال داخلي
.بودند كساني چه ديگر هست يادتان بقيه ، و برادران و حبيبي حسن -س
كه بودند كساني جمله از..و ظلي فرامرز لواساني ، مهدي حبيبي ، برادران ابري ، امير -ج
. كرد رشد دستگاه چهارصد در آنها فوتبال
ديگري؟ رشتههاي يا نشدند گير كشتي چهارصددستگاه بچههاي چرا -س
خود البته بود فوتبال به جوانان گرايش بيشتر محل اين در فوتبال زمين يك وجود بدليل -ج
كشتي امكانات اينكه بواسطه اما بودم كشتيگير و داشتم علاقه كشتي به كودكي سنين در من
.آوردم روي فوتبال به بود محدود بسيار
رفتيد؟ زمين جديداخل بازي يك در دستگاه چهارصد در كه بوديد ساله چند -س
حاضر ميدان در اصلي بازيكن عنوان به داشتم كه تواناييهايي بواسطه من معمول بطور -ج
حسن تيم مقابل در و رسيد فينال به داخلي بازيهاي در ما تيم يكبار سالگي سن 16 در بودم
و كشيدهشد جنجال به بازي كه بوديم برده صفر بر يك را بازي ما و گرفتيم قرار حبيبي
.ماند نيمهتمام
بازيكنان؟ كدام با رفتيد؟ تيم كدام به دستگاه چهارصد از -س
به...و حبيبي ، برادران شرفي اصغر نام به بازيكناني همراه به دستگاه چهارصد تيم از -ج
اين البته.رفتيم بود شاهين باشگاه زيرمجموعه تيمهاي جمله از زمان آن در كه شعاع تيم
.ميكنم بازگو برايتان كه است توام خاطرهاي با نيز موضوع
حذفي رقابتهاي در شد شاهين باشگاه مجموعه زير بعدا كه دستگاه چهارصد تيم سال 1335 در
ما تيم اكرامي دكتر زمان آن اما دهد شكست صفر بر رايك شاهين شد موفق و نمود شركت تهران
و شد ما ناراحتي موجب امر همين كه شود برنده را بازي شاهين تا كشيد بيرون زمين از را
.پيوستند شعاع تيم به ما بازيكنان تمامي
بودند؟ زياد پاطلاييها و رسيديد؟سرطلايي ملي تيم دروازههاي پشت به بدي دوره انگار -س
تيم در من زمان آن در شدم دعوت ملي تيم وقت سرمربي فكري حسين طرف از سال 1340 در -ج
. ميكردم بازي شعاع
دادي؟ انجام تيم كدام مقابل در سالي چه در را خود ملي تيم بازي اولين -س
بازي شرقي آلمان مقابل در من كه بود توكيو المپيك در سال 1964 در ملي بازي اولين -ج
.كردم
تو حريفان بازيكناني چه و ميكرديد؟ بازي مهاجم چند با و بود چگونه ايران بازي سيستم -س
بودند؟
شيوه به ما تيم مجاري مربي ماساروش آمدن از بعد كه بود(523) موقع آن در ما سيستم -ج
اكبر ساعدي ، عبدالله نيرلو ، كرم به بايد نيز زمان آن دورههاي همه از آورد روي (424)
من اصلي رقيب كه كنم شيرزادگاناشاره حميد و بهزادي همايون كوزهكناني ، پرويز افتخاري ،
.بود همپستم حمله خط در زيرا بود شيرزادگان حميد
شعاع؟ تيم از تو و بودند شاهيني همه آنها -س
فدراسيون رئيس اگر داشت بستگي فدراسيون رئيس به بازيكنان گزينش نحوه زمان آن در -ج
آن از بازيكنان بود تاجي فدراسيون رئيس هم اگر ميشدند دعوت شاهين از همه بود شاهيني
.ميشدند دعوت باشگاه
چيست؟ حال و گذشته فوتبال از شما ارزيابي -س
است داده رخ جهان تمام در اتفاق اين البته است شده شگرفي تحول دچار فوتبال من نظر به -ج
.نيست حاضر حال در گذشته تعصب و شور آن اما
است؟ چگونه اسماعيلي فريبرز ديدگاه از فعلي فوتبال -س
شرايط فوتباليستها حاضر حال در اما ميشديم فوتباليست خودمان ما گذشته زمان در -ج
قرار فوتبال مسند بر كساني نيز حاضر حال در.كردهاند پيدا پيشرفت براي را بهتري
.ميكند وارد لطمه فوتبال به امر همين و دارند آشنايي كمتر كه گرفتهاند
داشتي؟ دوست را زمان آن بازيكن كدام -س
. طالبي جلال و حبيبي حسن عرب ، مصطفي قليچخاني ، پرويز -ج
ميپسندي؟ را كدام فعلي بازيكنان از -س
.كريمي علي -ج
ميكند؟ جلب را نظرت بيشتر بازيكن كدام جهان سطح در -س
طالبي جلال و آصفي امير ساعدي ، عبدالله و عرب مصطفي دوستانم اتفاق به سال 1966 در -ج
ويمبلي در كه بازيهايي تمامي و كرديم سفر انگليس به جهاني جام بازيهاي ديدن براي
تاريخ نادر فوتباليستهاي از يكي بيو اوزه من نظر به كرديم مشاهده نزديك از را شد انجام
.بود پله دوره هم چه اگر است فوتبال
بود؟ تيم كدام مقابل دادي انجام كه بازي بهترين -س
كنم ، باز را حريف دروازه بار دو شدم موفق كه بود پاكستان تيم مقابل سنتو بازيهاي در -ج
به تيم من گل تنها با كه بود بانكوك در آسيا ملتهاي جام در ژاپن تيم برابر هم بازي يك
.شديم دوم برمه از بعد بازيها آن در ما نهايت در و رسيد پيروزي
تيم بزرگ مدافع "پوپلوهار" مقابل در براتيسلاوا اسلودان تيم مقابل هم معروف بازي يك -س
دادي؟ انجام جهان منتخب
را سر ضربات تمام من بازي آن در اما بود قد بلند و داشت درشتي اندام مدافع اين -ج
.زدم او از بالاتر
كه خوبي اين به بازيكني آسيا در نميكردم فكر من:گفت ورزش دنياي با مصاحبه در بعدا او
.باشد داشته وجود باشد سرزن بتواند
بگو؟ برايمان خواه اميني حميد مرحوم از هم كمي -س
تيم به اتفاق به هم بار يك بودم عقاب تيم در من و بود دارايي تيم در حميد زمان آن در -ج
مجارستان و روماني شوروي ، كشور سه در بود قرار كه تورنمنتهايي براي شديم دعوت ملي
او خوب بازي واسطه به برگشتيم تايلند در آسيا ملتهاي جام از اينكه از بعد شود برگزار
.آوردم عقاب باشگاه به را خواه اميني حميد و شدم واسطه
داري؟ دوست را زندگي -س
بهتر خودم براي را شرايط بيشتر تفكر با ميشد ولي نيستم ناراضي گذشته و زندگي از من -ج
.ميكردم
ميكني؟ قبول بدهند تو به را ملي تيم مربيگري پيشنهاد روز يك اگر -س
عقاب مربي دوره يك گذشته زمان در من ندارم را كار اين شرايط زيرا نميكنم قبول اصلا -ج
طور به كه شد پيشنهاد من به هم مربيگري كلاس چند البتهاست دشواري بسيار كار ولي بودم
.نكردم دنبال را حرفه اين من اما يافت حضور آن در مهاجراني حشمت مثال
بكن؟ برايمان دوستي و رفاقت از هم تعريفي -س
خيلي رفقايم براي كه هستم كساني از دسته آن از و دارم موضوع اين به زيادي اعتقاد من -ج
.ميمانم رفيقم پاي آخر ، تا كلام يك در دادهام دست از را چيزها
از مصور گزارش
جهان قهرماني آزاد كشتي مسابقات
در كه جامي.شد ايران نصيب بار چهارمين براي جهان آزاد كشتي قهرماني جام:ورزشي گروه
و مردان دلاور كه چرا.نداشت را آن به زدن چنگ استحقاق ديگري كشور هيچ ميلادي سال 2002
كسب لياقت بحق تمريني سخت مراحل از گذر و مثالزدني تواني با ايرانزمين بيشههاي شيران
از بيش كشتيگيران درميان كشورمان شايسته سفيران و شد چنين نيز سرانجام كه داشتند را آن
.يافتند دست مهم اين به دنيا كشور 40
همهچيز رقابتها آغاز همان از جهان قهرماني آزاد كشتي پيكارهاي دوره ششمين و سي در
روسيه و ايران كشتيگيران سنگين و نزديك مبارزات گرو در قهرماني سكوي به رسيدن براي
اندازه آن به تا را كار حتي زمانها بعضي در روسيه و ما مردان ديدني جدال و داشت قرار
صد و ميكردند دخالت داوري و قضاوت امر در مستقيما "فيلا"بالانشينان كه ميكرد سخت
ايران كشتيگيران نفع به راي دادن در كمتر روسي مربيان و سرپرستان نفوذ با كه البته
در تهران در جهان كشتي مردان بهترين مبارزههاي روزه پايان3.ميدادند نشان تمايل
كشتي نامآور و بزرگ قهرمانان ماندني بهياد وپيروزيهاي شيرين خاطرات يادآور حقيقت
قهرماني جام دوره سه ميلادي و 1998 هاي 1961 ، 1965 سال در اين از پيش كه بود ايران
در كه چرا.داشت دلچسب و خاص طعمي و رنگ چهارم قهرماني ولي.بودند آورده دست به را جهان
و بهترين حضور و يادداشت به را فشردهاي و سنگين مسابقات چنين كسي كمتر اخير سالهاي
.بود برده بالا را آن فني سطح ممكن درجه دربالاترين نيز دنيا امروز يلان برجستهترين
در جهان دوم نفر نورزاد بابك سيدني ، المپيك بازيهاي قهرمان "اوف عبداله ناميك" شكست
رقابتهاي قهرمان پاسلار نيكولاي جهان ، سال 2001 قهرمان گوتشليدزه گئورگي سال2001 ،
از دنيا كشتي ديگر نامداران بسياري و المپيك و جهان قهرمان دبير عليرضا درصوفيه ، جهان
است نكته اين نشاندهنده خود اين و بود تاريخي رويداد اين در بهيادماندني حوادث جمله
بوده برخوردار صلابتي چه از ما سرزمين كشتي قهرمانان پيروزيهاي تهران بزرگ جدال در كه
جاي بر جهاني پيكارهاي از دوره اين در آنچهكه تمامي و تصاوير كامل ثبت خوشبختانه.است
تحقيقاتي و كارشناسي برنامههاي انجام براي مناسبي آرشيو ميتواند خود است ، مانده
و قوت نقاط بتوانند شده انجام مبارزات تمامي تحليل و تجزيه با كه باشد فن اهل و خبرگان
انجام را لازم برنامهريزيهاي آنها تمامي براي و كرده پيدا را ايران در كشتي ورزش ضعف
كه است كرده ضبط و ثبت را تصاويري مسابقهها اين از"جانبخش مجتبي" همكارمان.دهند
:ميبينيد
است شده جهاني پهلواني واژه
زيباتر كشتي در كه است واژهاي همان اين و.است مانوس پهلواني واژه با كشتيگيري و كشتي
چنين ديگر حالا.باشد هم پهلوان كه است كسي واقعي قهرمان ما ورزش تاريخ در.ميكند جلوه
با دنيا كشتي نامآوران از بسياري و است شده خارج ما سنن و آداب و فرهنگ حيطه از صفتي
.مياندازند خود حريفان پنجه در پنجه خصوصياتي چنين بودن دارا
ميدان چنين در مدال گرفتن از دستش و باخت حاجيزاده به هران- در وقتي كوبايي گونزالس
را سختي شكست آنكه عليرغم او.داد رانشان خود پهلواني ارزشهاي ماند ، خالي معتبري
تماشاگران استقبال با گرمي به و گرفت دوش بر را خود حريف جوانمردانه بود شده متحمل
.بداريم پاس را آن.است صحنههايي چنين در كشتي صفاي.شد روبرو
"خادم رسول" با روحيه تقويت
اردوي در دلنشيني خاطر آرامش گرفت ، قرار ايران كشتي مليپوشان كنار در "خادم رسول" وقتي
تقويت كه ميدانست درستي به آتلانتا المپيك طلايي قهرمان.شد حكمفرما ملي تيم تداركاتي
آنكه با او و است نياز مهمترين تهران جهاني پيكارهاي در ايران كشتي نمايندگان روحيه
به بود ، آموخته كه را چيزهايي آن تمامي اما داشت ، حضور گروه اين كنار در كمي مدت
در جايگاهي هر در او كه است فراوان آنقدر خادم رسول ويژگيهاي.داد انتقال مليپوشان
ناكام مرد "طلايي محمد".ميگيرد بهره آن از ما پهلواني ملي ورزش بگيرد ، قرار كشتي كنار
استفاده خادم رسول راهنماييهاي از و است فرمان به گوش چنين اين تهران جهاني مسابقههاي
.ميكند
بود بوسان به خادم دوم نگاه
برگزاري خلال در كه فعاليتهايي تمامي كنار در ايران كشتي تلاش پر رئيس "خادم رضا امير"
بوسان آسيايي بازيهاي به هم نگاهي ميداد نشان خود از جهان قهرماني هايكشتي مسابقه
فرصتي در.است كننده تعيين بسيار بازيها اين در كشتي مدالهاي كه ميداند او.داشت
در ايران كشتي مليپوشان با رابطه در طباء هاشمي مصطفي و افشارزاده بهرام با او مناسب
.ميكند مذاكره آسيايي بازيهاي
كرد غفلت "رضايي"
از غفلت و بد قرعه اما.كرد تن بر را ايران ملي تيم پيراهن سخت خيلي "رضايي عليرضا"
جهان بزرگسالان صحنه در حضورش اولين در تا نداد او به را شانس اين صحيح مبارزه يك انجام
چشم شايد دارد شگرد كنده فن اجراي در پولاتچي كه ميدانست اگر رضايي.برسد مدال به دستش
براي.نميآمد بالا كندهاش و نميگرفت خم يك زير بود جلو (12) كه مسابقهاي در بسته
وزن سنگين مردان جمع در ميخواهد اگر رضايي.بود آگاه و بيدار بايستي ورزش در شدن پيروز
صحنه در آگاهانهتر و هوشيارتر كه بايد كند پا و دست خود براي مناسبي جايگاه جهان كشتي
خللي هم بد قرعه حتي شود چنين اگر.باشد خبر با بخوبي نيز حريفانش موقعيت از و شود حاضر
.نميآورد بوجود كارش در
نيست وزن تغيير "دبير" اصلي مشكل
وزن تغيير در تنها را جهاني صحنههاي در خود كردن مبارزه بد مشكلات نبايد دبير عليرضا
نفس فرصت حريف كه ببرد هجوم آنچنان ويا بياموزد نيز را دفاعي مبارزه راه اوبايدببيند
در او ميگويند؟ چه و ميآموزند چه مربيان اينجاست ، دبير ضعف.باشد نداشته هم كشيدن
. باخت ولي كرد ، بارانداز چنين اين را اكرايني تديف فينال
باشد دنيا كشتي بزرگان از يكي ميتواند "خدايي"
.روبروست نشيب و فراز همه اين با كشتي در او كه دارد ايراد "خدايي مجيد" كار جاي يك
در اندازه همان به بود كرده مبارزه بد كوبايي رومري برابر در كه اندازهاي همان به مجيد
آدام با مبارزه شانس مجيد.شد ظاهر خوب تزوپا آركادي بلغاري كشتيگير مقابل آخرش كشتي
كه شد ظاهر قدرت با بقدري بلغاري حريف اين با كشتي در اما نكرد ، پيدا را روسي سايتيف
تنبلي كمي هجومي كشتي در هم هنوز مجيد.ميدانستند كم او براي را برنز مدال خيليها
.باشد كيلوگرم در 84 دنيا كشتي بزرگان از يكي ميتواند او.ميدهد نشان
بود "دل شجاع" بايد
.بود حيدري عليرضا به اميدها و ازنگاهها خيلي.داديم دست از را كيلوگرم وزن 96 طلاي
...و داور تماشاگر ، مناسب ، فيزيك فن ، سرعت ، قدرت ، داشت؟ كم چه طلا مدال به رسيدن براي او
پي آن به نميتوان عليرضا ظاهر از هرگز كه است بزرگي سوال ايننگرفت طلا حيدري چرا
در عليرضا جسارت.كند خرج را خود جسارت تمام تا نميدهد اجازه او به دروني عامل يك.برد
حذف و طلسم اين شكستن و طلا مدال به رسيدن براي او.مانده حبس شكست از ترس پوستههاي
گيرد ، قرار حيدري از بالاتر كه نبود حريفي كورتانيدزه.باشد "دريادل" بايد شايعات تمام
اندام خوش عليرضاي.كرد غلبه حيدري بر راحتي به او نزد ، بيرون حيدري جسارت كه زماني اما
.بزني دريا به دل و باشي "شجاعدل" بايد
شد تعبير تهران در كه خوابي
ميگفت حاجيزاده.شد تعبير تهران در ميكرد اشاره آن به "حاجيزاده مهدي" كه خوابي
در را كيلوگرم وزن 74 رقابتهاي فينال اوف حاجي عيسي و من كه بود ديده خواب مادرم
حريف به را موضوع اين قبل ماه چند من:كرد اشاره او.ميكنيم برگزار جهاني مسابقههاي
.بودم گفته روسيام
اين شگفتيساز او.داشت را دوره اين در قهرماني كسب براي لازم شرايط همه حاجيزاده
جمع در حاجيزاده.داد اختصاص خود به را كشتيگير فنيترين عنوان حق به و بود مسابقهها
استفاده داشت ، آگاهي آنها از كه فنوني تمامي از كه بود كشتيگيري تنها ايران مليپوشان
كشتي دلاور اين پيدرپي پيروزيهاي.گذاشت نمايش به را آنها هم زيبايي طرز به و كرد
.بود جهان و ايران تاريخ در مازندران كشتي بيشه شيران دلاوريهاي و خاطرات يادآور
|