قذاقي بند در مردي
ايراني نوع از نگاري روزنامه
2 نخواندهايم تاريخ
نه يا آري سلاح ، خلع بازرسان
قذاقي بند در مردي
صدر موسي امام قضيه و ايران
شايان عليرضا
نجف ، مقيم ايراني فضلاي برخي پاسخ در خميني امام شمسي ابتدايدهه 50 در
دانست شاه از پس حكومت اداره براي خود اميد را صدر امام
پذيراي خود كار دفتر در صدر ، موسي امام تموز گرماي ميانه در و پيش سال چهار و بيست
و ليبي در خلق عمومي كنگره از ديدار به را او كاردار ، .شد لبنان در ليبي سفارت كاردار
ليبي كاردار به صدر موسي امام بعد ماه يك.ميكرد دعوت قذافي معمر سرهنگ با گفتوگو
پس ليبي ترك به ناگزير او.شود انجام اوت 1978 تاريخ 25 در سفر است مايل كه داد اطلاع
.كند رسيدگي است فرانسه در درمان حال در كه بيمارش همسر به بتواند تا است روز پنج از
تعدادي بدرالدين عباس و يعقوب محمد شيخ همراهانش و وي سفر براي لبنان در ليبي سفارت
خارجي ارتباطات دفتر رئيس طرابلس ، فرودگاه در.كرد رزرو هواپيما ويژه جايگاه در صندلي
الشاطي ، هتل در همراهانش و امام.كرد استقبال ايشان از شحاتي احمد خلق عمومي كنگره
به اشارهاي هيچ ليبي خبري رسانههاي اما.گزيدند اقامت ليبي دولت رسمي ميهمان بهعنوان
در لبنان كاردار كه بود بدانجايي تا خبري بايكوت اين نكردند ، خود دولت رسمي ميهمان حضور
رسمي گزارش در ليبي به وي ورود از پس روز سه تنها و نشد خبردار امام حضور از طرابلس
.ميشود مورخ وي سفر سفارتخانه ، در موجود
يا تلفني تماس لبنان در كس هيچ بعد روزهاي طي و ليبي به صدر موسي امام رسيدن زمان از
سي.بود قبلي سفرهاي در امام رويه برخلاف دقيقا اين و نكرد دريافت او از خبري يا نامه
با صدر موسي امام بعدازظهر يك ساعت در (ليبي در حضور از پس روز شش) اوت 1978 يكم و
قذافي ديدار به ليبي دولت تشريفات ماشينهاي با و آمدند بيرون شاطي هتل از خود همراهان
اين ميان زيادي جدل و بحث ملاقات طي.شد انجام بعدازظهر ساعت 5/1 در ديدار اينرفتند
وزير بعدها.گرفت صورت شيعيان با خصومت افزايش در ليبي نقش و لبنان مشكلات درباره دو
.شدهاند بازداشت قذافي با ديدار از پس همراهانش و امام كه كرد اعتراف ليبي سابق خارجه
ترك ايتاليا مقصد به را ليبي و نيافته حضور ملاقات قرار در امام كه است مدعي قذافي اما
ميشد ، انجام اروپا مقصد به كه بود پروازي تنها آليتاليا هواپيماي روز آن در.است كرده
امام با قرار موعد از پس دقيقه و 45 ساعت شش هواپيما اين كه بود اين كار كوچك اشكال اما
.كرد تكذيب را ليبي ادعاي بلافاصله آليتاليا شركت.ميكرد پرواز رم سوي به صدر موسي
نهايت در و داد انجام زمينه اين در مرحله چند در را مفصلي تحقيقات ايتاليا قضايي دستگاه
.دانست محض كذب را ليبي ادعاهاي
به بايد وي محاسن.دارد سال يك و هفتاد از بيش اكنون پيش ، قرن ربع سال ميانه روحاني
ايراني صدر ، موسيباشد شده تكيده زندان مشقت تحمل از پس او چهره و باشند گراييده سپيدي
به را خود دبيرستاني دروس حوزوي ، تحصيلات كنار در صدر موسي امام.است قم متولد او.است
دانشگاه به "اقتصاد در حقوق" رشته در روحاني دانشجوي اولين بهعنوان او رساند ، اتمام
و روشنفكرترين از بيترديد صدر موسي امام.شد فارغالتحصيل آنجا از و وارد تهران
علوم مطالعه و دانشگاهي تحصيلات از.است بوده اخير سال يكصد در تقليد مراجع نوگراترين
برخي با و ميشناسد خوبي به را ايران موسيقايي دستگاههاي تمام ميكند ، استقبال جديد
اروپا در تحصيل هنگام كه ميكند توصيه طباطبايي صادق خواهرش پسر به حتي و آشناست سازها
نهفته فلسفهاي چه كلاسيك موسيقي حرارت و شور پس در بفهمد و شود آشنا كلاسيك موسيقي با
كدورت طبل بر آنكه جاي به و بسازد تخصصي بيمارستان و دانشگاه ميخواهد لبنان در.است
روزه موعظه عيد خطبههاي تنها نه او.است تساهل و تسامح و گفتوگو دنبال به بزند ، ضربه
كاردينال تا بود آن بر حتي كه ميخواند حاضر مسيحيان براي بيروت كبوشيين كليساي در را
برنامه.نمايد دعوت بيروت شهر جمعه نمازهاي از يكي خطبههاي ايراد براي را لبنان ماروني
در شركتكنندگان.بود جالب بسيار نيز شيعيان عزاداري مراسم برگزاري براي صدر موسي امام
و چاي با آنان از مينشستند ، صندليها روي بر ميشدند ، حاضر مسجد يا و پذيرايي سالن يك
موسي امام.ميرفتند و ميدادند گوش مصيبت و مناقب ذكر به ساكت همه ميشد ، پذيرايي خرما
گسترده طرحي قم ، شهر در اقامت سال آخرين در و بيروت به ايران از عزيمت از پيش حتي صدر
دكتر شهيد توسط آن از بخشي بعدا كه كردند تدوين را علميه حوزه آموزشي نظام اصلاح جهت
و شخصيت تاثير تحت مختلف نمايندگان و روحانيون.شد محقق شيرازي مكارم آيتالله و بهشتي
يا سلطان ميهمان ميشد ، وارد كه مسلماني كشور هر در او.گرفتند قرار صدر موسي منش
امام تابستان 1342 ، اوايل در و (ره)خميني امام دستگيري پي در.بود كشور آن رئيسجمهور
را ايران شاه الازهر ، و واتيكان طريق از تا گرديد ، آفريقا شمال و اروپا راهي صدر موسي
آيتالله سفر ، اين پايان در امام شدن آزاد بادهد قرار فشار تحت امام آزادسازي براي
پي در باز.است بوده صدر آقاي سفر مرهون چيز هر از بيش آزادي اين كه كرد تصريح خويي
انجام به را مشابهي اقدامات صدر موسي امام سال 1343 ، پاييز در تركيه به امام تبعيد
.سازد فراهم را عاليات عتبات به ايشان انتقال ترتيبات تا رساند
از تن دهها لبنان ، مقاومت نظامي كادرهاي اولين شدن آماده از پس و چهل دهه دوم نيمه در
در.گرفتند فرا را نظامي فنون صدر امام حمايت تحت و آمدند لبنان به ايراني مبارز جوانان
با سياسي زندانيان برخي پيرامون صدر موسي امام وقت ، مراجع تقاضاي اساس بر و زمستان 1350
.شدند آزاد زندان از بعد اندكي رفسنجاني آقاي جمله از آنان از بعضي كه كرد گفتوگو شاه
صدر ، امام با وي تنگاتنگ همكاريهاي آغاز و سال 1350 در اسد حافظ رسيدن قدرت به با
در صدر موسي امام.شد بدل ايراني مبارزان براي خاورميانه كشور امنترين به سوريه
پرداخت ، شريعتي دكتر شهادت روز چهلمين مراسم برپايي و تدفين نماز ، اقامه به تابستان 1356
روزنامه نماينده ژرژ لوسين سال 1357 بهار در او.بود حاضر هم عرفات ياسر مراسم آن در
با بينالمللي مصاحبه اولين انجام با تا فرستاد ، نجف به را بيروت در لوموند فرانسوي
.كند جلب ايران اسلامي انقلاب به را جهانيان توجه امامخميني ،
را صدر امام نجف ، مقيم ايراني فضلاي برخي پاسخ در خميني امام شمسي دهه 50 ابتداي در
تنها شهريور 57 در صدر موسي امام آنكه جالب.دانست شاه از پس حكومت اداره براي خود اميد
امام لوموند روزنامه در "پيامبران نداي" مقاله انتشار با شدن ، ربوده از پيش هفته يك
شدن ربوده از پس ماه پنج.نمود معرفي ايران اسلامي انقلاب رهبر تنها بهعنوان را خميني
.رسيد پيروزي به ايران انقلاب صدر ، موسي
پيگيري بر _ لبنان وي اصلي موطن جز به _ كشور سه صدر موسي امام شدن ربوده هنگام از
اين صدر موسي با اسد حافظ دوستي واسطه به كه سوريه نخست.كردهاند پافشاري وي سرنوشت
نزديك بسيار دوستي واسطه به هم باز كه سعودي عربستان دوم ، .داشت اهميت موضوع
در اشك ميگويد سخن صدر از كه هنگامي هم هنوز حتي او.بود _ وليعهد _ اميرعبدالله
بودند مطبوعات همين.بودند امام سرنوشت پيگير شدت به سعودي مطبوعات.ميشود جمع چشمانش
ديگر مراتب در و است زنداني چاد مرز نزديك در صدر موسي امام كردند ، افشا بار اولين كه
.ميدادند اطلاعاتي وي زندان ديگر محلهاي از باز
اين.دارد قرار صدر در صدر موسي امام سرنوشت پيگيري و بازجويي براي ايران تلاشهاي اما
ايران اسلامي جمهوري زعماي قرابت از است ، ايراني صدر موسي كه علت اين كنار در تلاشها
سابقه نيز روحاني مسئولان از ديگر بسياري آنكه گو.دارد حكايت نيز صدر موسي امام با
خميني امام رهبري دوران در.هستند صدر امام زحمات مديون حتي يا و دارند را وي با دوستي
به را صدر موسي سرنوشت آنكه مگر بيايد ، ايران به قذافي معمر كه نشد موافقت هيچگاه (ره)
صدر موسي امام با (ديرينه دوستي از گذشته) دوري قرابت (ره) خميني امام.بازگويد راستي
بر مبني آمريكاييها پيشنهاد ملل ، سازمان در لبنان دائم نماينده سال 59 در.داشتند
منتقل اسلامي جمهوري مقامات به را تهران در آمريكايي گروگانهاي با صدر امام معاوضه
قذافي اما شد ، مسئله همين جوياي قذافي با ديدار در وقت رئيسجمهور زمان همان در.ساخت
موجب مسئله ، اين بر وقت رئيسجمهور تاكيدكند فرار خنده و طنز با ماجرا از تا كرد تلاش
در ايران مساعيزند سرباز مشترك موافقتنامه امضاي از خويش نشست پايان در قذافي كه شد
وارد خاتمي دوران آغاز با اما.يافت ادامه نيز رفسنجاني هاشمي جمهوري رياست دوران
موسي امام با نزديكي قرابت _ صادقي خانم _ خويش همسر واسطه به خاتمي.شد جديد مرحلهاي
سرنوشت پيگيري براي ميكند اذعان _ امام خواهر _ صدر ربابه كه است چنين اين.دارد صدر
خاتمي ورود و ندارد ايران رئيسجمهور از جامعتر و دقيقتر مهمتر ، كانالي هيچ برادرش
ابطحي محمدعلي.ميداند امام قضيه پيگيري روند در عطفي نقطه را ايران در قدرت عرصه به
به مذاكره براي زمينه همين در او.است صدر امام قضيه پيگيري براي خاتمي ويژه نماينده
پيگيري مامور قذاف احمد نام با را كسي نيز او و كرد ملاقات قذافي با ابطحي.رفت ليبي
اين مورد در كردند قبول ليبياييها كه بود بار اولين براي اين.نمود دوجانبه مذاكرات
دور چند تاكنون كه ميدهد خبر "النهار" مجله با مصاحبه در صدر ربابه.كنند مذاكره قضيه
.است گرفته صورت ليبي و ايران بين مختلف كشورهاي در مذاكره
.دارد پاسخي آن براي هركس كه است پرسشي مهمترين اين نه؟ يا است حيات قيد در صدر امام
يا و عيني شاهدان از نقل به امام مخفي زندان محل از مختلفي مطبوعات قرن ربع اين طول در
امنيتي دلايل به است ممكن صدر امام نگهداري محل آنكه گو اما.دادهاند خبر آگاهان
يك زمستان 1367 در.داشت اطمينان اخبار گونه اين به نميتوان باز كند ، تغيير مرتبا
(صدر امام برادر) صدر سيدرضا آيتالله مرحوم براي كوتاهي فيلم قطعه اروپا مقيم ايراني
نگهبانان ميان از عبور حال در روحانيت رداي در و سپيد محاسني با را امام كه نمود ارسال
شدند آزاد ليبي زندانهاي از زنداني سي و يكصد سال 1380 ، دراست ميداده نشان خود
بودند ، غيرليبيايي بسياري كه زندانيان اين (ميكند ذكر را 177 تعداد اين ديگري آمار)
را آنها بودن زنداني همواره ليبي دولت اما بودند ، ليبي زندانهاي در سال تا 30 بين 18
نزديكان يكباره آنچه اما.افزود صدر امام حيات ادامه امكان بر خبر اينميكرد تكذيب
سوي از بغداد در ابونضال جسد كشف از پس و پيش چندي كه بود بيانيهاي كرد ، نگران را امام
ناجوانمردانهاي سبك به صدر موسي امام كه بود گفته بيانيه در قذافي.شد صادر قذافي معمر
!بودهاند دخيل امر اين در وي باند كه شده معلوم ابونضال توطئه كشف با و رسيده شهادت به
.بود يافته قوت امر اين براي قذافي برنامهريزي شايعه ابونضال مرگ از پيش آنكه جالب
از پس بلافاصله است قرار ميگويند" كه ميشود مدعي صدر ربابه با مصاحبه در الافكار مجله
اعلان است ، بستري قاهره بيمارستانهاي از يكي در كه فلسطيني رهبري قريبالوقوع درگذشت
و رسيدهاند ، شهادت به ليبي در وي باند دست به ايشان همراه دو و صدر موسي امام كه شود
چنين است مطمئن كه ميگويد صدر امام خواهر اما."است بوده بيتقصير خصوص اين در قذافي
ليبي مقامات با ايران مسئولين ملاقات در هرگز صحبتي چنين و است نداده رخ هيچگاه اتفاقي
.است نشده مطرح
دوران پايان به ميشود؟ نزديك حقيقت از پردهبرداري و خود پايان به ماجرا اين آيا
با صدر موسي امام تصوير ميان اين در و است مانده باقي سال سه تنها خاتمي جمهوري رياست
.است مانده خاطرهها در سياه عمامهاي و قبا و سپيد موهاي اندكي ميانسال ، محاسني و صورت
ايراني نوع از نگاري روزنامه
1 ايران در AFP دفتر رئيس با گفتوگو
سياح ياسر سيد
چون پرخبري كشور در سخت كار سال ميگويد3.ميداند پير را خودش است ، ساله اينكه 49 با
تهران در ماموريتش مدت شدن تمام وجود با و حال اين با.است كرده سفيد را موهايم ايران
رئيس كاديو ، ميشل ژان.هستم ايران عاشق:ميگويد خودش.بماند ايران در است علاقهمند
گفتوگو براي تا داد ترجيح ميدانست فارسي كه وجودي با تهران در فرانسه خبرگزاري دفتر
.كند استفاده مترجم از
كار به مشغول ايران در زماني متفاوت دوره دو در اينكه به توجه با كاديو ، آقاي*
ميكنيد؟ ارزيابي چطور را ايران رسانهاي فضاي بودهايد ،
آمده وجود به ايران رسانههاي در زيادي تحول بودم ايران در كه اولي دوره به نسبت الان
براي هم مردم آنكه ضمن.ميكنند كار خوب روزنامهها بعضي خبري كار كيفيت لحاظ از.است
.نيست آسان بودن خبرنويس و بودن خبرنگار ايران در ديگر.شدهاند تشنهتر خبرگيري
آن اخبار از ايران در AFP خبري نماينده بهعنوان ما و شده بهتر خيلي هم ايران تلويزيون
خيلي افغانستان به راجع خبر مركزي واحد خبرهاي نمونه بهعنوان.ميكنيم استفاده خيلي
قدري شايد البتهبود بينالمللي معتبر خبرگزاريهاي از بسياري از لحظهايتر و جلوتر
چون.ميگذرد چه آنجا در ميفهميدند فرهنگي و قومي نزديكي دليل به كه بوده خاطر اين به
زمينه اين در مركزي واحد كه شديم متوجه خوبي به بوديم افغانستان اخبار درگير شدت به ما
واحد بار ، اول را افغانستان به آمريكايي سربازان ورود خبر مثلاكرد كار خوب خيلي
در اما.بوديم (خبر شبكه) INN زنگ به گوش دائما ما و كرد مخابره دنيا به خبر مركزي
به تهران در روزنامه كه 4 وجودي با كه است آن ميآيد چشم به كه نكتهاي مطبوعات حوزه
.نيست فرانسه به روزنامهاي ميشود منتشر انگليسي زبان
اقتصادي ، هنري ، فرهنگي ، حوزههاي در خبري كار كيفيت آيا چطور؟ سياسي مسائل غير در*
خير؟ يا داشته بهبود هم...و اجتماعي
سال ده.است كرده بسياري پيشرفت ايران در روزنامهنگاري اجتماعي مسائل حوزه در.البته
مسائلي از روزنامهها در هيچگاه بودم تهران در AFP دفتر در نيم و يكسال مدت به كه پيش
.نميشد زده مطبوعات در حرفي اجتماعي مشكلات به راجع.نميشد صحبت ايدز يا اعتياد چون
حتي درآمدهاند مطبوعات براي سوژه صورت به اجتماعي معضلات كليه و ميشود صحبت الان اما
...و فحشا
به مربوط تحولات آيا ميدانيد؟ چه در را مطبوعاتي اطلاعرساني سطح ارتقاء اين دليل*
روزنامهنگاران سطح ارتقاء در را آن يا است سياسي مسئلهاي اطلاعرساني كيفي ارتقاء
ميكنيد؟ ارزيابي
مطبوعات در هم اجتماعي مسائل به كه اين.است سياسي تحولات از ناشي مسلما اتفاق اين
مشكلات بيان نباشد باز سياسي فضاي تا.است سياسي تحولات از ناشي ميشود پرداخته بيشتر
.نمييابند بروز امكان
اقتصادي اخبار به نسبت كافي اعتماد ميرسد نظر به چون چطور؟ اقتصادي اخبار حوزه در*
.ندارد وجود ايران مطبوعات در مندرج
ميكنيد؟ فكر چنين چرا
.هستند فعال بسيار اقتصادي حوزههاي در خارجي خبري رسانههاي نمايندگان كه آنجايي از*
مسجدسليمان نفتي ميدان توسعه براي نفت وزارت خبري برنامه در شما خود مثال بهعنوان
.كرديد شركت شخصا
دليل ولي نميكنند عمل دقيق خيلي آمارها ارائه در خصوصا مطبوعات اقتصادي صفحات چه اگر
دليل اين به صرفا نفت به مربوط اخبار ويژه به ايران اقتصادي مسائل به ما بيشتر حساسيت
آن از ميتوانند خيليها و دارد بيشتري خيلي مخاطبان جهان تمامي در ميدانيم كه است
.كنند استفاده
دارند؟ تجاري كاركردي AFP دفاتر يعني*
فكر و دارد بيشتري مخاطبان اخبار گونه اين ميدانيم چون.نكنيد اشتباه نه !مطلقا
حوزه اخبار بالايي دقت ضريب با تا ميكنيم سعي ميشود دنبال بيشتري جديت با ميكنيم
.شود مخابره اقتصادي
ميكنيد؟ مشاهده فرانسه و ايران رسانههاي بين افتراقي و اشتراك وجوه چه*
مهم خبر روزنامهها ، در چه و تلويزيون در چه فرانسه در.دارد وجود بسياري اختلافات
از يا باشد داشته مثبتي كاركرد چه.بد چه و خوب چه.ميشود يك تيتر و ميآيد اول هميشه
.است رسمي مباحث روزنامهها يك تيتر معمولا ايران در اما.غلط يا باشد مثبت سياسي لحاظ
حرف اگر حتي.بيايد اول صفحه نداردو لزومي حتما كند سخنراني شيراك فرانسه در اگر
.است نزده مهمي حرف كه دليل اين به فقط نميشود چاپ اصلا نزند خوبي
چطور؟ اشتراك موارد*
ميكنند سعي بيشتر الان هم ايراني خبرنگارهاي.دارد وجود هم بسياري اشتراك موارد البته
سياسي نظرگاههاي شما روزنامههاي بيشتر اكنون.ميسازند خبر و مينويسند خبر بيشتر و
تعدادي جز به روزنامهها اغلب.مينويسند روزنامهشان كنار و گوشه در را آن و دارند خاص
.است زياد بسيار تعدادشان اگرچه.كردهاند پيدا را خود جايگاه معدود
تهران اينكه به توجه با ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را تهران در نشريات زياد تعداد اين*
.دارد جهان سطح در را يوميه نشريه بيشترين
ايران بزرگ شهرهاي ديگر در اما است ، چشمگير بسيار تهران در روزنامهها زياد تعداد گرچه
تبريز و اصفهان و مشهد از بيشتر ايران درجه 2 شهرهاي ميرسد نظر به گرچه.نيست اينگونه
به توجه با و خود نوع در كه ديدم محلي روزنامه كرمان 3 دردارند يوميه نشريه شيراز و
كشورهاي با قياس در ايران در محلي نشريات تعداد هم كل در.است چشمگير خيلي شهر آن جمعيت
ايران تاريخي فرهنگي سابقه را امر اين دلايل مهمترين از يكي من.است زياد خيلي همطراز
ادبيات و مينوشتند زياد كه بوده اين بر عادت گذشته از چون.ميدانم ادبيات حوزه در
حرف ميخواهند شهروندان ديگر و شخصيتها كه است اين هم ديگر دليل.است غني بسيار مكتوب
بسيار هم دولتي روزنامههاي تعداد گرچه.باشند داشته حضور اجتماع صحنههاي در و بزنند
ايران روزنامه مثلا يا (همشهري) دارد روزنامه شهردارياش كه است شهري تنها تهران.است
(سيما و صدا) IRIB به متعلق هم جامجم و است (اسلامي جمهوري خبرگزاري) IRNA به متعلق هم
.است
2 نخواندهايم تاريخ
راهي محمد
ايرانيان.دارد خواندنيتر و شگفتانگيزتر قصهاي غربي فرهنگ و غرب با ايرانيان آشنايي
پادشاهان شد و آمد داشتند عادت و ميكردند حركت سنتي بستري در زير به سر و آرام كه
آنان چشم يا بودند خفته گويي ببينند ، را متفاوت هوسهاي با رنگارنگ سلسلههاي و گوناگون
آمدند خود به وقتي زيرا نميديدند را پيرامون جهان و بود شده خيره معركهها بدين
نوك از كه ميديدند را غربي انسان.بود شبيه بيشتر رويا به كه ميديدند بسيار شگفتيهاي
سطوح عميقترين تا گرفته پوشاك يعني سطح ظاهريترين از;دارد تفاوت آنان با سر به تا پا
مطلق ، پذيرش نداشت رو پيش بيشتر گزينه سه هم بار اين ظاهرا ايراني.اخلاق و علم مانند
.گزينشي پذيرش مطلق ، رد
كه يافت خواهيم هم ديگري قطعات مجموعه اين در كنيم صرف وقت بيشتر كمي اگر البته
امروز ايران به گفتيم ، حال به تا كه آنچه باميطلبد ديگر مجالي آن به پرداختن
گوناگوني همه آن و راز و رمز پر و بلندي اين به ديروزي امروز ، پايگاه از وقتي.مينگريم
چه چيز همه از پر كشكول اين از كنيم؟ اتخاذ بايد موضعي چه ميبينيم ، را تناقض حتي و
و مينگرند حسرت ديده به را باستان دوران امروز ، كه كساني نيستند كم.برگزينيم را چيزي
سكه اين البته.ميبينند را داريوش و كوروش خواب شبها و دارند كهن امپراتوري گرو در دل
امروز كه آنچه حتي داشتهها همه از غفلت و ديگرپرستي چيز ، همه انكاردارد هم ديگر روي
و افراط است ديرين رسم چنانكهبردارد راه سر از را مانعي و آيد كار به را ما ميتواند
.تفريط
در را بنيادين چيز چند اما گرفت ميتوان بسيار نتايج پيشگفته نكتههاي و گفتهها از
.كنيم فراموش نبايد استنتاج و نگرش اين
واقعيتي و ماست آن از ضرورتا گذاشتهايم ، سر پشت و داده رخ امروز به تا كه آنچه:نخست
و زبانآور شاعران بزرگ ، فلاسفه ما نياكان در.مطلوب نه و است ممكن نه آن انكار كه است
يادشان و نام و سربلندياند و افتخار مايه بحق كه داشتهاند وجود فرزانهاي دانشوران
تاريخ ، همين در و اجداد و گذشتگان همين در بدانيم اما.ميآفريند ما در سرافرازي
قصه.برميانگيزد را خوانندهاي هر نفرت كه ميخورند چشم به زبونيهايي و پليديها
و انكار قابل خورده رقم ما نزديك و دور گذشته در كه خفتهايي و خيانتها وطنفروشيها ،
.بگذرانيم چشم پيش از را تاريخ هيجان از دور به و آرامش با تا بكوشيم پس.نيست پردهپوشي
و نيست خودفريبي جز چيزي ديگربگذريم ، قطعهاي از و بخوانيم بلندتر را قطعهاي اينكه
نقض موارد كردن خارج كه بيفزاييمبود نخواهد ناراست تصويري و نادرست تحليل جز دستاوردي
كه اصطلاحاتي و الفاظ ندارد كاربردي تاريخ در آيد كار به منطق و فلسفه در اگر تعريف از
آن قائلان به كمكي هيچ تماشاگرنما روحانينما ، روشنفكرنما ، مانند شده رايج اخيرا
در ميتوان نگاشت "روشنفكران خيانت و خدمت در" كتاب جلالآلاحمد مرحوم اگر.كرد نخواهد
.زد قلم طايفهاي و صنفي هر خيانت و خدمت
پاسخگو آن قبال در بايد اندازهاي و حد چه در و بوده چقدر تاريخي حوادث در ما سهم دوم ،
امروز آيا رفته سرزميني مردم بر ستمي ايران حاكمان جانب از روزگاري روزي اگر باشيم؟
توجيه راه در ماست تاريخ از بخشي كه دليل اين به صرفا و كنيم ترديد آن نكوهش در بايد
حوادث و تاريخ جريان كه نبوده چنين هرگز.شويم مرتكب اخلاقي و علمي خطاي دهها آن
چيز همه خود تاريخي مطالعات در هرگاه پس.باشد بوده ملت و قوم يك سود به يكسره تاريخي
ما به نگرشي چنان.بنگريم خويش كار در و كنيم تامل اندكي دستكم ديديم ، خود سود به را
مخالف قول و نياشوبيم بر ناموافقي ، نسيم اندك وزيدن از كه ميبخشد را استعدادي و امكان
.نكنيم تكذيب شديدا بيتدبيري سر از و بيدرنگ را
چند هضم در ايرانيان توانايي مسئله به ديگر بار يك پايان در و نگرش اين به توجه با
به ايران امروز فرهنگ در موجود گوناگون قطعات از كه مختصري آن با.بازميگرديم فرهنگ
مينمايد چنين سرزمين ، اين مردم اجتماعي و فردي واكنشهاي آوردن نظر در با و داديم دست
نگرفته صورت كامل هضم و نشده چنان واقع در كردهايم ، هضم پنداشتهايم كه را آنچه همه كه
را فرهنگي خردههاي از برخي ظاهرا.نيست بيش توهمي موارد برخي در فرهنگي امتياز اين و
رخ ما ناهمگون و متناقض رفتارهاي در بيگاه و گاه بلعيدن ، نجويده اين آثار و بلعيدهايم
.مينمايد
.كنيم اختلاف حل تاريخمان و خودمان با نخست بايد ما كه ديد خواهيم بنگريم درست اگر
.ميگيرم وام به آنان از را دقيق نكتهاي بدهم ، روانكاوي به را اصالت بخواهم بياينكه
در فروخفته عقده كشف و دريافت درمان ، عمده بخش رواني بيماريهاي از پارهاي در
اين سخنميرود شمار به درمان خود درك و فهم اين.بيمار خود توسط است بيمار ناخودآگاه
پيگيري را خود هويت و تاريخ در مانده درون ناسازگاريهاي و تناقضها هم ما اگر كه است
و دقيقتر قدري آنگاه آوريم ، آگاهي روشناي به ناخودآگاه تاريك بايگاني از و كنيم
اندكي ما داوريهاي و تصميمگيري صورت آن در و پرداخت خواهيم ديگران و خود به روشنتر
همه.نگيريم ناديده يكسره را آن و كنيم اعتنا تاريخ قضاوت به.بود خواهد هوشمندانهتر
.نميشود ختم سياست به راهها
نه يا آري سلاح ، خلع بازرسان
تحت مقالهاي طي بينالملل بحران گروه رئيس و استراليا سابق خارجه وزير ايوانز گرث
هرالد اينترنشنال روزنامه در سپتامبر شانزدهم در كه "است كافي صدام سلاح خلع" عنوان
آمريكا تصميم و متحد ملل سازمان در بوش جورج سخنراني به اشاره ضمن رسيد چاپ به توريبون
را خوانندگان كرد تلاش ملل سازمان امنيت شوراي طريق از بغداد رژيم سرنگوني مسير طي براي
و بيولوژيكي جنگ قابليتهاي و تواناييها بردن ميان از با جهاني جامعه كه سازد متقاعد
اين به مقاله اين در.نيست موافق عراق رژيم ويراني با اما است موافق هستهاي و شيميايي
آن و است شده تاكيد كرات به و وضوح به چيز يك بوش سخنراني تمامي در كه است شده اشاره
نيست مطرح عراق نظامي تواناييهاي و قابليتها مهار فقط عراق برنامههاي سرفصل در اينكه
از عراق حمايت از جلوگيري.است كرده تهيه عراق مورد در را بلندبالايي ليست آمريكا بلكه
در بار اين گرچه.غيرنظامي مردم اعدام و تعقيب و غيرقانوني تجارت از ممانعت تروريسم ،
اين از فقط شده برشمرده سرفصلهاي همه است نشده اشاره رژيم تغيير به صراحتا سخنراني
زمينه در عراق نظامي قابليتهاي حذف تا فقط دنيا كه است معتقد ايوانز.است ممكن راه
كه دارد تاكيد بوش كه ماههاستايستاد خواهد آمريكا كنار در جمعي كشتار سلاحهاي
خلع با بنابراين پس است جمعي كشتار سلاحهاي گسترش و توسعه حال در جهان در رهبر بدترين
صورت اين غير درشد خواهد حل مشكل سلاحها گونه اين توسعه و گسترش از ممانعت و وي سلاح
.نيست عالم سرتاسر در ديكتاتور تنها صدام گفت بايد كه است حسين صدام ديكتاتوري مشكل اگر
ايوانز گرث نظر از ملل سازمان پشتيباني با حتي عراق عليه آمريكا جانبه همه نظامي اقدام
و بشر حقوق نقض مقابل در نظامي اقدام ايوانز.است توجيه غيرقابل و بيسابقه اقدام يك
.نميداند مناسبي پاسخ را بينالمللي قوانين و دموكراسي اصول
شوراي سوي از جديد قطعنامهاي صدور لزوم به اشارهاي ملل سازمان در بوش سخنراني در
در بايد پذيرد صورت سلاحي خلع باشد قرار اگر اينكه ضمناست نشده ملل سازمان امنيت
صدام توان گيرد قرار تاكيد مورد بايد آنچه.باشد ملل سازمان سوي از شده مشخص چارچوب
نياز است ممكن حتي حقيقت اين بر تاكيد صورت در.او "وجود" صرف نه است لطمه ايجاد براي
.است نشده حسين صدام تلافي احتمال به اشارهاي بوش سخنراني درنباشد هم زور به توسل به
فقط هدف اگر اما نيست منتفي امكاني هرگونه از استفاده احتمال باشد خطر در صدام جان اگر
منطقه لحاظ از اينكه ضمن.داشت خواهد فرق وضع باشد جمعي كشتار سلاحهاي نابودي
از آسانتر اوضاع كنترل و اداره امكان باشد جمعي كشتار سلاح اصلي موضوع اگر خاورميانه
نيز نكته اين به مقاله اين در ايوانز گرث.باشد حسين صدام خود اصلي موضوع كه است زماني
حذف جاي به _ صدام حذف براي بوش استدلال كه اندازهاي همان به كه است كرده اشاره
به يكجانبه حمله دادن جلوه موجه براي وي دلايل نبود ، كننده قانع _ جمعي كشتار سلاحهاي
مقاصد" از كافي شواهد و استدلال بوش.نبود استناد قابل خود از دفاع و پيشگيري بهانه
متحده ايالات آنكه براي ايوانز گرث نظر از.نداد ارائه "منافعش و آمريكا عليه صدام
سازمان طريق از ديپلماسي ، روي را خود تمركز تمام بايد ندهد دست از را خود دوستان حمايت
هستهاي سلاحهاي كنترل پروژه مدير ميلهولين گري نظر از كه حالي در.دهد قرار ملل
مقالهاي مشترك طور به كه Iraqwatchorg اينترنتي پايگاه سردبير موتز كلي و ويسكانزين
نيويورك در سپتامبر شانزدهم در را "داد خواهد شكست را بازرسان عراق چرا" عنوان تحت
دفاع قابل و عملي هرگز ملل سازمان بازرسان طريق از اوضاع پيگيري رساندند چاپ به تايمز
بازرسي كه دارند اصرار جنگ مخالفان و بوش دولت منتقدان كه است آمده مقاله اين در.نيست
جنگ طرفدار كه هم كساني كه آنجاست جالب شود گرفته سر از دوباره عراق در ملل سازمان
مطمئن چون شود آغاز ملل سازمان بازرسان بازگشت موضوع از ابتدا بايد ميگويند نيز هستند
صدام آخر لحظات در كه آن احتمال امانيست ممكن امري چنين كه دارند انتظار لااقل يا
.نيست منتفي بدهد را ملل سازمان به بازرسي اجازه دنيا دادن بازي براي
امنيت شوراي بازرسان بازگرداندن طرح كه دارد وجود متعددي دلايل نويسنده دو اين نظر از
عهدهدار كه را ملل سازمان ويژه كميسيون كار سابقه است كافي.نيست عملي ملل سازمان
به را خود كوشش تمام آنسكام كه درحالي.كنيد مرور بود تا 1998 سال 1991 از عراق بازرسي
به موفق هرگز اما كند منهدم را عراق موشكي و شيميايي بيولوژيك سلاح تن صدها تا داد خرج
تائيد و مراقبت بازرسي ، كميسيون عنوان تحت كميسيوني بعد.نشد خود ماموريت كردن كامل
اجازه هنوز اما گرفت ، را ملل سازمان ويژه كميسيون جاي و شد تشكيل (آنموويك) ملل سازمان
جهان دولتهاي وام طريق از كميسيون اين كارمندان.است نياورده دست به را عراق به بازگشت
اطلاعات از موثر استفاده توانايي و نيستند ملل سازمان مديون را خود شغل و ميشوند تامين
شده انتخاب ماموريت اين براي كه بازرساني سال 1990 در كه حالي در.ندارند را جاسوسي
و استفاده نحوه در و بودند ديده جاسوسي مسائل زمينه در را لازم آموزشهاي همگي بودند
فاقد جديد كميسيون اما داشتند كافي تسلط عراق تسهيلات مورد در اطلاعات داشتن نگاه مخفي
افتادن و اطلاعات نشست باعث حتي جاسوسي مسائل با آشنايي عدم دليل به و تواناييهاست اين
سازمان تاييد و مراقبت بازرسي ، كميسيون] آنموويك اگر حتي.شد خواهد عراقيها دست به آن
موانع همان دستكم دارد راه سر بر بسياري موانع كند پيدا هم را عراق به رفتن اجازه [ملل
آنسكام بارها كه آن جمله از.است باقي خود جاي سر بر بود مواجه آن با آنسكام كه عظيمي
اما كردند ديدن بهخصوصي جايگاههاي از سرزده كاملا بهطور و قبلي وقت تعيين بدون
به اواخر اين در كردهاند روبهرو مفتضحانه شكست با را آنان عراق جاسوسي عاملان هربار
هدف كه نميدانستند عراقيها ندرت به كه ميكرد عمل دقيق عراق جاسوسي فعاليتهاي قدري
.ندارند عراق مورد در كافي تجربه حتي آنموويك اعضاي اكثراست بوده چه بازرسان
سيار صورت به را خود سلاح ساخت برنامههاي تا است شده متحمل را زيادي بسيار زحمت عراق
جابهجايي براي آن هر آن لازم مواد و آزمايشگاهي ابزارهاي تمامي.درآورد متحرك و
بازرسان اختيار در U2 جاسوسي هواپيماهاي از آمده دست به تصاوير كه هنگامي.آمادهاند
هنگام] جابهجايي و فعاليت عدم مرحله يك:ميافتاد اتفاق مرحله سه.ميگرفت قرار
رسيدن سوم مرحله و بود جايگاه ترك به مربوط كه جابهجايي مرحله [U2 تصويربرداريهاي
كه جاست اين مشكل.بود داده نشان ماهوارهاي جاسوسي تصاوير كه منطقهاي به بازرسان
روي از و ملل سازمان با همكاري جهت در كشور يك كه است شده طراحي شرايطي براي آنموويك
داراست را بازرسيها از گريز قصد كه كشوري مورد در اما باشد زده كار اين به دست صداقت
.ندارد را لازم كارايي
|