گرانيمسكن رانتيمشكل زمين
ديدگاه
گرانيمسكن رانتيمشكل زمين
صالحي اميد:عكس
ريزيشهري برنامه مسائل نظر صاحب اطهاري ، كمال با گو و گفت
شد نخواهد وارد ندارد ، جهاني توليد كه شهري به خارجي سرمايه
ندارند را خارجي سرمايههاي شهري ، آمادگيجذب زيرساختهاي لحاظ به ما شهرهاي
عنوان به اقتصادي بخشهايمختلف در سرمايههايخارجي جذب كه سالياست چند
.ميشود مطرح اقتصاديكشور دردهاي دواييبرايتمام
جذب هاي زمينه درباره را حتيگفتوگو و تلاش كمترين مسكن و ساختمان بخش ميان اين در اما
بخش ، اين در شده كالايتوليد بودن ناپذير مبادله شايد. است سرمايههايخارجيداشته
باز ساز و ساخت حوزه سرمايههايخارجيدر جذب زمينه در كردن بحث از را صاحبنظران
كشف و آن ضرورت مسكن ، بخش سرمايهگذاريخارجيدر بررسيتحقق قطع طور به اما ميدارد ،
ديد افق برابر در را چشماندازيروشن اقتصاديميتواند بخش اين در هايمناسب زمينه
.دهد قرار حوزه اين تصميمگيران و برنامهسازان
اطهاري كمال گفتوگوييبا در منظور همين به
بخش خارجيدر سرمايههاي چگونگي -شهرسازي شهريو مسائل كارشناس و اقتصاددان -
:ميخوانيد كه ايم داده بررسيقرار و بحث مورد را آن جذب موانع مسكن ، ضروتو
مورد همواره اقتصادي مختلف بخشهاي در خارجي سرمايهگذاران جذب و جلب گذشته سال چند طي
ساير از كمتر ساختمان و مسكن بخش ميان اين در.است بوده كارشناسان و صاحبنظران توجه
سرمايهگذاري جذب ضرورت شما نظر به.است داشته مباحث اين به تمايلي اقتصادي بخشهاي
چيست؟ ساختمان و مسكن بخش در خرد منظر از و ايران اقتصاد در كلان منظر از خارجي
دليل به اين اما.ميشود محسوب تام ضرورت يك ايران اقتصاد در خارجي سرمايهگذاري بحث
كه است جهاني بازار در نفوذ توانايي عدم و دانش بودن ناكافي بلكه نيست سرمايه كمبود
آمريكا مانند كشوري در مثال بهعنوان است كرده دوچندان را خارجي سرمايهگذاري اهميت
ناخالص توليد كل كه صورتي در ميشود توسعه و تحقيق صرف ميليارددلار تا 270 سالانه 250
ايران ناخالص توليد كل برابر دو آمريكا در يعني است دلار ميليارد حداكثر 120 ايران ملي
جايگاهي چنين به رسيدن براي را قرن نيم معادل فاصلهاي اين و ميشود توسعه و تحقيق صرف
.ميزند رقم ما كشور براي
ميشوند توليد توسعه و تحقيق براساس هستند آن دنبال به جهان مردم كه كالاهايي كه آن دوم
در مثال بهعنوان
سر به بيستم قرن ابتداي در كه پيكان چون كالايي طالب جهان مردم اتومبيلسازي ، صنعت
.نيستند ميبرد ،
با نميتوانند ديگر گرفتهاند اختيار در را جهاني تجارت سوم دو كه مليتي چند شركتهاي و
جهاني عرصه در رقابت توانايي و نداشته آنها با مطابقتي گونه هيچ كه شوند همسو جرياناتي
از يك هيچ در كه درحالي است ، چين كشور عرصه دراين پيشرو كشورهاي ازجمله.ندارند را
توليدات در آنها بلكه است نشده قيد چيني توليدي كارخانه نام مشخصا كشور اين توليدات
.ميكنند استفاده مليتي چند شركتهاي نام از خود
نام با و ميكند توليد را الكترونيكي ابزار كوچكترين تا گرفته پوشاك از كشور اين
توانايي و فني دانش خود كشور اين كه چرا.ميكند عرضه بازار به مليتي چند شركتهاي
بمب و قارهپيما موشك فاقد كه كشوري چنين ترتيب اين به و است نداشته را آن دانش تامين
.ميشود جهاني رقابتهاي عرصه در پررنگ حضوري به موفق است ، اتم
در بهخصوص و شدت به كه جامعهاي در
ملي پسانداز ميتواند خارجي سرمايهگذاري حضور است ، وابسته اشتغال ايجاد به مدت كوتاه
جلوگيري آن اجتماعي -اقتصادي عوارض از و دهد پاسخ سريعتر را نياز اين و داده افزايش را
.كند
جناحي بازيهاي با و كرده عمل كار كم بسيار امكاناتي چنين جذب به نسبت ما كشور اما
صورتي در.است برده بالا را سرمايه ريسك و داده كاهش كشور در را سرمايه اعتماد و امنيت
قضيه اين كه مدتهاست ولي دارد طولاني سابقهاي ايران در خارجي سرمايهگذاري كهحضور
.است مانده معطل
از حمايت و جلب قوانين اگر كه بگوييم ميتوانيم مسكن بخش در خاص بهطور اما
درميآمد ، بهاجرا و ميشد تصويب زودتر نيم و سال يك يا سال يك خارجي سرمايهگذاري
ميشد سبب جريان اين و سازد متوقف را بخش دراين اخير تحولات و بورسبازيها ميتوانست
ساير به مسكن مانند بخشي از سرمايهها و آيد بهوجود سرمايه براي بيشتري اعتماد تا
.نكند پيدا جريان ارز و اتومبيل مثل بازارها
نشود؟ فراهم كشور در خارجي سرمايههاي جذب زمينههاي تا است شده باعث دلايلي و عوامل چه
است عواملي مهمترين از بهادار اوراق بورس سازمان بودن ابتدايي و مالي سيستم ناكارآمدي
است نيامده قانوني نيز اين از پيش اگرچه ميكند كمرنگ را خارجي سرمايهگذاران حضور كه
در كه طور همان برساند سرانجام به را مساله اين بتواند و كند روشن را تكليفي حداقل تا
جذب درمورد ضعيف قوانين وجود بهدليل كه هستيم قضيه اين شاهد نيز آزاد مناطق
ناكارآمد كاملا خليجفارس حاشيه كشورهاي با مقايسه در مناطق اين خارجي سرمايهگذاري
.بودهاند
كه است شده بزرگي شهرهاي به تبديل حاضر حال در بود ، بيابان انقلاب ابتداي در كه مناطقي
كشور از مناطقي در كه اخيرا است كرده جذب خود سوي به را مسكن بخش در ايراني سرمايههاي
سرمايههاي از عظيمي بخش كردهاند ، آزاد را خارجي سرمايهگذاران براي زمين خريد امارات
معادل سرمايهاي روزانه ميشود شنيده حتي كه طوري به.است شده سرازير آنجا به ايرانيان
سرمايهگذاري آنجا در ايجادمستغلات براي و كرده حركت امارات طرف به دلار ميليون 200
كه شد برگزار سميناري گذشته سال مسكن بخش در خارجي سرمايهگذاري جذب درخصوص.ميشود
خارجي سرمايهگذاري ورود بنده اعتقاد به.كرد بررسي را مسكن بخش در امر اين تحقق امكان
آن هدف كه است جهاني بانك سرمايهگذاري طريق از نخست شيوه.است امكانپذير طريق سه از
البته و هست نيز موثر و مفيد بسيار شهري مسائل بر ضمن در كه است آسيبپذير اقشار به كمك
.است شده ميسر داد رخ خاتمي آقاي دوره از پس كه تحولاتي دنبال به روش اين سر بر بحث
با جهاني بانك تا است شده موجب شده ، دنبال اخير سالهاي در كه تنشزدايي سياست اتخاذ
.كند آغاز را مذاكراتي ايران به مثبت نگاهي نيم
معمولا و ميشود انجام بهادار اوراق فروش بهصورت كه است سرمايهگذاريهايي دوم شيوه
و مستغلات محدودهها اين در و كنند وعمران نوسازي را شهري مركز بخواهند كه مواقعي در
سرمايهگذاري اين البته ميشود ، عرضه جهاني بورسهاي در قرضهاي اوراق شود ، ساخته مسكن
شيوه اين ميرسد نظر به اگرچه.بود خواهد امكانپذير دولتها سوي از تضمينهايي دادن با
ميدهند تشكيل مردم از وسيعي طيف را آن مخاطب كه آن بهدليل باشد نداشته را لازم كارآيي
.كنند مقاومت رقبا مقابل در بتوانند آنها كه نيست عقلايي چندان و
را لبهاي دو تيغ حكم اقتصادي لحاظ به كه است مستقيم خارجي سرمايهگذاري راه ، سومين
ارزي آن و باشد داشته ارزي ازاي به ما تا نيست صدور قابل كالا اين زيرا كرد خواهد بازي
.بازگرداند اقتصادي چرخه به مجددا است برده سرمايهدار كه را
سياسي شرايط در تنها زيرا نيست برخوردار عقلانيت از اقتصاد كنوني شرايط در نيز راه اين
اين به شيوه اين در عمل مكانيسم واقع در.داشت خواهد وجود آن از استفاده امكان مطلوب
ريال به تبديل و شده وارد ارز بهصورت مستغلات بخش در خارجي سرمايههاي كه است صورت
.ميشود خارج اقتصادي گردونه از و شده ارز به تبديل مجددا ريال اين ميشود
در خارجي سرمايهگذاري جذب رقم بالاترين و ميكرد عمل انقلاب از پيش دولت در سيستم اين
زماني به مربوط اين البته و گرفت صورت مسكن بخش در نيز انقلاب از قبل ساله پنج دوران
سرمايهدار و ميداد تشكيل نفت عظيم درآمد را آن پشتوانه و بوده ثابت ارز نرخ كه بود
به راحتي به را آن ميتواند باشد ، داشته كه ريالي زماني هر بود مطمئن قطع بهطور خارجي
.بود شده تقويت كمي دلار برابر در ريال حتي سالها آن در كه آن ضمن كند تبديل دلار
قابل و دقيق آمار هم چون ميكرد سرمايهگذاري به اقدام خارجي سرمايهگذار شرايط اين در
طالب و شده فربه نفت پول از كه داشتند وجود مردم از گروهي كه اين هم و داشت دست در حفظي
خانه ميآورد را دلار خارجي سرمايهگذار پس بودند ، خارجيها توسط شده ساخته واحدهاي
را سرمايه مضاعفي بسيار سود با و ميخريد ارزانتر دلار آمده دست به ريال با و ميساخت
روبهرو مشكلي با نيز سرمايه فروش زمان در سرمايهگذاران اين كه آن ضمن ميكرد خارج
امن سيستم يك و نبود مطرح..و زمين مالكيت قبيل از مشكلاتي و مسائل چون.نميشدند
را سرمايهگذاريها گونه اين نمونهبود حاكم سرمايهها روند بر حقوقي و اقتصادي
همين طريق از.ديد غرب شهرك مجتمعهاي يا و اكباتان ، سامان مجتمع در ميتوان
هرچند.كند جذب را جديد تكنولوژي توانست و شد منتفع ايران در ساختمان صنعت ساختوسازها
.گرفت صورت فني بخش در آشنايي اين اما بود وارداتي ساختهها پيش اين از بخشي كه
سرمايههاي جذب موجبات كه برديد نام را ايران اقتصاد از ويژگيهايي و شرايط نوعي به شما
ويژگيهايي چه كشور اقتصاد كنوني وضعيتبود ساخته فراهم گذشته سالهاي در را خارجي
ميشود؟ خارجي سرمايههاي جذب از مانع كه دارد
از يك هيچ ما زيرا نبوده امكانپذير وجه هيچ به كنوني شرايط در خارجي سرمايهگذاري
خلاف ارز نرخ تثبيت كه چرا كرد تثبيت نميتوان را ارز نرخ.نداريم را لازم شرايط
نوساني اگر كه بگيرد صورت لازم تضمين دولت سوي از بايد حال عين در است تعديل سياستهاي
كه آن ديگر و بود خواهد دولت ضرر به موضوع اين كه شود متقبل را آن هزينه دولت داد ، رخ
خروج به مايل سرعت به خارجي سرمايهگذاران كشور ، در اقتصادي بحرانهاي بروز صورت در
سقوط صدالبته آن پيامد كه است دولت دوش بر سنگين هزينه تحميل معناي به اين و شد خواهند
دو و داد رخ شرقي جنوب آسياي كشورهاي براي كه است واقعهاي همان دقيقا اين است اقتصادي
.داد نشان وضوح به را خود مستقيم خارجي سرمايهگذاري تيغ بودن لبه
براي راهكاري چه شماببخشيم لقايش به را خارجي سرمايهگذاري عطاي بايد حساب اين با
ميكنيد؟ ارائه كشور در خارجي سرمايههاي جذب تحقق
زيرا شود فراهم صنعت بخش در خارجي سرمايهگذاري زمينه بايد ابتدا بنده اعتقاد به
ميشود سبب اين و ميافزايد اطلاعات و پيشرفته خدمات انتقال به بخش اين در سرمايهگذاري
و باشد داشته وجود كلانشهرها در بهخصوص جامعه در مستغلات متقاضيان كافي حضور زمينه تا
يا و ميدهد را هزينهها پرداخت امكان بود ، خواهد ارزي آن از بخشي كه كافي حضور اين
.ميدهد كاهش را سرمايهگذاري ريسك حداقل
بازار در نوساني اگر ميتواند و دارد همراه به ارزي درآمد و است سودآور صنعتي توليدات
انتقال براي نيازمنديم ما صورت هر به كه آن ضمن.بپوشاند را نوسان آن بيفتد اتفاق ايران
.كنيم وارد صنعتي توليدات بخش در را مدرن تكنولوژي ساختماني ، نوين فعاليتهاي
كمبودهاي و شده حاصل اطمينانها يعني شود فراهم آن حقوقي زمينههاي و زمينه اين اگر
.است ساختمان با سپس و صنعت بخش با خارجي سرمايهگذاري تقدم شود ، تامين جامعه
و جذب خارجي ، سرمايههاي جذب در اقتصاد مختلف بخشهاي تقدم از صرفنظر !اطهاري آقاي
شناسايي به نياز است ، ما بحث موضوع كه ساختمان و مسكن بخش به سرمايهها اين هدايت
حوزههايي چه مناسب زمينههاي اين شما نظر به.شود فراهم بايد كه دارد مساعدي زمينههاي
ميگيرد؟ دربر را
داخلي سرمايههاي درمورد كشور داخل در كه را اشتباهاتي تا باشيم داشته توجه بايد ابتدا
تاواني خصوص اين در بورسبازي زيرا نكنيم تكرار خارجي سرمايههاي درمورد شديم ، مرتكب
ديگر كه دارد
اما.انديشيد آن براي چارهاي ميتوان باشد داخلي پول اگر حال نيست ، دادني پس
پيكره به ميتواند كه است بزرگي ضربه اين و ميخواهد را خود پول خارجي سرمايهگذار
در را مسكن بخش به متمايل خارجي سرمايههاي ميتوان اوصاف اين با شود وارد اقتصاد
و اطلاعات عصر با منطبق شهري مراكز كه داشت را آن اميد و كرد وارد شهري مراكز بازسازي
اين آن و دارد وجود اينجا در لازم شرط يك هم باز اما شوند مكانيزه و طراحي شدن ، جهاني
خارجي سرمايهگذاري شايسته زيرزميني شبكههاي نظر از وجه هيچ به ما شهرهاي كه است
يك درمورد شهرداري و تهران شهر شوراي ميان دعوايي وقتي معتقدم من مثال بهعنوان نيستند
از نشان ميآيد ، بهوجود تراكم واگذاري عدم يا آن به تراكم واگذاري و كوچك زمين قطعه
نتواند شهري كه بگيريد نظر در است خارجي سرمايهگذاري موردجذب در بيكفايتيشهرهايما
.بپردازد را خود توسعه هزينههاي نميتواند شهر اين است مسلم كند ، توليد جهاني كالاي
يك درباره مكانيسم اين كه طور همان.بپردازد را خود خدمات هزينه نميتواند حتي واقع در
هيچگاه بازرگاني تراز كشوري يك در اگر.كند صدق ميتواند هم شهر يك براي دارد صحت كشور
.ميشوند سرمايهگذاري ديگر كشورهاي در و شده خارج داخلي ، پساندازهاي مدام نباشد مثبت
واردات كل از دلار ميليارد شش به نزديك سالانه بگيريم ، نظر در را تهران مانند شهري حالا
از شهر اين صادرات كه درحالي ميشود سرازير شهر اين به كشور مصرفي يا و سرمايهاي
توسعه هزينههاي ميتواند چگونه شهر اين حال.نميكند تجاوز سال در دلار 200ميليون
.بپردازد را..و زباله بازيافت پيشرفته سيستمهاي مترو ، احداث قبيل از خود نوين خدمات
نميتوان كه طور همان است نازل كشور كل اقتصادي بازده و است پايين درآمدها سطح چون
ارائه حقيقي قيمت با نميتوان نيز را شهري خدمات رساند ، فروش به واقعي قيمت به را بنزين
اين تا كنند تلاش برنامههايي تدوين با خود اقدامات سرفصل در بايد مدني نهادهاي.داد
چگونه كه كنند بررسي دولت با چانهزني انجام با و دهند سوق جهاني شهر يك سوي به را شهر
برويم؟ پيش سمت اين به نتوانستهايم هنوز ما چرا و كرد ايجاد جهاني شهري ميشود
اتوبوس بليت قيمت به اندكي مبلغ كردن اضافه سر بر نهادها همين كه شاهديم متاسفانه اما
پيش اجتماعي مهندسي يك طبق بر بايد اقدامات اين تمام البته.ميكنند مشاجره يكديگر با
.داد انجام را اقداماتي چنين نميشود يكباره به و برود
اشاره جهاني شهر به شما شهرها ، در سرمايهگذاري مساعد زمينههاي آوردن فراهم درمورد
شورا تشكيل سالهاي طي شايد گرفتيد ، نظر در شهر شوراي براي را نقشي ميان اين در و كرديد
.باشد داشته بيشتري تفسير و توضيح به نياز رو همين از و باشد شده توجه نقش اين به كمتر
شهرها پيشبرد براي تا ميشوند دولت با ديالوگ اين وارد محلي حكومتهاي دنيا تمام در
دروني معنايي هم تمركززدايي باشيد داشته نظر در اگر كنند تدوين را هدفمند برنامههاي
.است بيروني معناي داراي هم و دارد
معناي اما ميشود انجام مردم را7ي با شهرداري در تصميمگيري كه است همين آن دروني معناي
مرتبط خودش پيرامون با كه دارد وجود تهران نام به منطقهاي يك كه اين يعني آن بيروني
سالم ، رقابت حالت يك برقراري با تا كند تجميع را خود توان تمام بايد منطقه اين و است
كار اين به مجبور البته و بگذارد پيشرفت راه در قدم كشور مناطق ساير با عقلاني و بهنجار
اين نيز كشور شهرهاي كلان ديگر و اصفهان مشهد ، مانند شهرهايي براي كه طور همان هستيم
.است شده اجتنابناپذير امري
پيشرويي و مقدم اقتصادي تعيينكننده حركات هنوز كوچكتر شهرهاي اقتصادي حركات البته
.است انكارناپذير واقعيتي كشور كلانشهرهاي براي اين اما نيست
قرار تبريز و اصفهان در آنها از درصد و 8 ترتيب 15 به و است تهران در صنايع درصد 30
از كشور اقتصادي توليد كل كه چرا باشند پيشرو بايد شهرها اين كه است مسلم اين و دارد
مقدمتر كاربردي و منطقي لحاظ از بلكه ارزشي لحاظ به نه پس.ميآيد بيرون شهرها اين
اين و باشند نيز آنها پرداخت و خود هزينههاي تامين به قادر بايد كه آن ضمن هستند
را جهاني سطح در رقابت توان تا باشد تخصصي و پيشرفته بايد آنها توليدات كه است درحالي
.باشند داشته
شهرها ساير از را خود توسعه هزينههاي نميتواند تهران كه است واضح كاملا حساب اين با
البته و كند دريافت مبادلهاي هزينه تا نميكند توليد مازادي چون بگيرد خارج از يا و
.بماند وابسته هم نفت به نميتواند
بخشهاي به سرمايهها هدايت بتوانند كه هستند وضعيتي و موقعيت در شهر شوراهاي اساسا
بگيرند؟ برعهده ندارند ، شورا با ارتباطي يا و فرمانبري نوعا كه را اقتصادي مختلف
شهر از قسمتي در مثلا.دارد محلي حكومتهاي بهعنوان شهر شوراي كه است اختياراتي اينها
را سياست اين مالياتي بخشش سياست اعمال با ميتواند شورا شود ، انجام بازسازي ميخواهد
دولت و دارد وجود بازسازي به نياز شهر از قسمتي در كه كند اعلام دولت به يعني.كند حاكم
براي داخلي و خارجي سرمايهگذاري امكان تمهيداتي و سياستها اتخاذ با تا كند مجاب را
.آورد فراهم را شهر خاص مناطق آن در بازسازي اجراي
يك براساس تا بگيرد صورت ساختمان و صنعت تاخر و تقدم رعايت با بايد ديالوگ اين البته
اين تا موظفند دو هر شهرداري و دولت.برسند بهرهبرداري مرحله به سرمايهها عقلاني منطق
محلي حكومتهاي برعهده وظيفه اين درواقع.دهند صورت كلانشهرها كليه در را اقدامات قبيل
به سرمايهها هدايت و كرده تامين را شهر هزينههاي بتوانند دولت با چانهزني با تا است
.كنند فراهم را شهر
در كه را كشورهايي كليه و شانگهاي بارسلون ، پاريس ، شهرداريهاي ميتوان نمونه بهعنوان
>كه است اين شهرها اين مصداق سادهتر بهعبارت.برد نام دارد وجود محلي حكومت نظامشان
.<اوست در كه تراود برون همان كوزه از
باشد دولت دست به بايد اصلي مالياتهاي عنان.دارد وجود مشخصي اختيارات و حدود شورا در
.ميكنند پيدا مفهوم معيني حوزههاي در كه دارند وجود نيز بسياري محلي مالياتهاي اما
همان اين و يافت دست نظر مورد اهداف به چانهزني با ميتوان كه است قوانين همين وضع در
كه بود دليل اين به شوراها تشكيل ماهيت اصلا.است جمعي خرد و عقلانيت افزايش رقابت ، حس
اما باشند مردم با ارتباط در خود وظايف از ديگري بخش در و باشند داشته بالا با ارتباطي
كجاست ، نيست معلوم كه سطحي در را خود شورا.است ارتباط دو هر فاقد كنوني شهر شوراي
سطح در نه و ميكند منعكس درستي به را كل نياز نه كه است كرده مباحثي سري يك مشغول
به تبديل كشور در شوراها دليل همين بهدارد وجود مبحثها اين با منسجمي ارتباط محلات
.ميكنند عمل سياسي بهشدت كه شدهاند ناكارآمد عنصري
ميشود مطرح عام بهصورت و شعار درقالب حرفها كه است شده حاكم پوپوليسم يك شوراها در
جمعي قرارداد يك نه و است حاكم آن در بازار و سرمايهداري عقلانيت حداقل نه كه طوري به
.بگذاريم فراتر هست كه اين از قدم نتوانيم تا است شده سبب مشكل اين و جامعه عقلانيت و
مترو.دارد وجود مترو هزينههاي پرداخت امكان چگونه ديگر ميشود توليد پيكان كه شهري در
را آن پول بتوانيم كه باشيم داشته توليد ميزان آن بايد دارد ، خارجي ارز به نياز
زندگي پيشرفته برج يك در پايين درآمد سطح با فردي كه است اين مثل دقيقا اين و بپردازيم
شهرها كلان سطح در و بپردازد را برج آن در زندگي هزينه نتواند وي كه است مسلم اين و كند
فروش به را خود توليدي كالاي نتواند و بدهد را تخصص هزينههاي نتواند جامعه اين اگر نيز
.ميشود باب رانتفروشي و ميزند غيرقانوني اقدامات به دست خود كالاي فروش براي برساند ،
اقتصاد در نميتوانند فعال شركتهاي است پراهميت بسيار مباحث از يكي كه ساختمان بخش در
.بزنند مدرن خيلي ساختماني فعاليتهاي به دست دارد پاييني رشد كه كشوري
و تمهيد اما.دارد وجود عرصهها كليه در خارجي سرمايههاي جذب امكان حتم بهطور
دولت هرچندكه نميشود دولت به محدود نيز وظيفه اين كه است ضروري آن عقلاني زمينهسازي
.كند ايفا اساسي نقش ميتواند
شود جذب بخش اين در سرمايهها تا كند تدوين را سياستهايي بايد شهرسازي و مسكن وزارت
فني ، نيروي استانداردسازي درجهت لازم زمينهسازي ساختماني صنايع براي بايد كه آن ضمن
سرمايهگذاري عرصه وارد خارجي سرمايهگذاري شركتهاي وقتي تا بگيرد صورت غيره و تجهيزات
امارات كشور در كه همانطور.نباشند روبهرو زيربنايي و حقوقي موانع و مشكلات با شدند
.است داده رخ اتفاق اين
سرمايهها بتوانيم تا باشد گونهاي به بايد ساز و ساخت دربخش نظارتها و قوانين واقع در
.كنيم جذب را
تا است لازم نمادسازيهايي يكسري و نظارتها اعمال.شود ساماندهي بايد كار نيروي بله ،
.شود آماده سرمايهگذاري جذب مختلف زمينههاي
اين مشكلات تا است نياز و دارد وجود ضعفهايي كشور در شهري نوسازي بخش در ميرسد نظر به
امكان تا داريم خاصي زيركي و توانايي به نياز راه اين در.شود حل مشاركتي بهصورت بخش
.است نگرفته صورت لازم تمهيدات هنوز اما پذيرد ، تحقق نوسازي اين انجام
نيست خارجي سرمايهگذاري به چنداني نياز شهرسازي ، و جامعه اكثريت مسكن به جوابگويي براي
آنها و هستيم خارجي سرمايهگذاري نيازمند ما شهري مراكز بهويژه شهرها بازسازي براي اما
رساند فروش به خارج در را سهام اوراق منظور اين براي ميتوان و دارند را جاذبه اين نيز
سرمايه خروج و ورود بايد جامعه اكثريت مسكن تامين براي.كرد جذب سرمايه طريق اين از و
مسكن بخش در را پولي و سرمايه داشت تمايل كسي اگر كه شود مكاني اينجا تا شود آزادتر
براي نياز اين.نيست مطرح مقدم نياز يك بهعنوان خارجي سرمايهگذاري به نياز اما بگذارد
را خارجي سرمايه بتوانيم كه ميدهد اجازه تقدم اين كه است مقدم نياز يك نوين صنعت بخش
.ببريم بهكار دارد جهاني جاذبه كه تجاري مراكز ايجاد و شهري مراكز بازسازي براي بهخصوص
.است بوده چالش مورد موضوعات از همواره كشور ، در مسكن شده تمام قيمت بودن بالا بحث
خواب لحاظ از چه و دنيا روز فناوري از استفاده لحاظ به چه خارجي سرمايهگذاري جذب
باشد؟ تاثيرگذار مسكن شده تمام قيمت بر ميتواند اندازه چه تا سرمايه
كشور مناطق ساير در اما است اجتنابناپذير مسالهاي تهران شهر در مسكن قيمت بودن بالا
امكان بانكي وام اعطاي و سنتي ساخت شيوه همان اعمال با و ندارد وجود اساسي مشكل
.است فراهم شدن خانهدار
و سرمايه كمبود ساخت ، شيوه تهران ، در مسكن قيمت بودن بالا كهمشكل ميدهد نشان اين
شود زائل رانت اگر ميان اين در و است زمين رانت در مشكل بلكه نيست دست اين از عواملي
.ميشود كند سازندگي
در اخيرا اما است شده تدوين مشكلي و سخت بسيار قوانين زمين درمورد سوئد مانند كشوري در
به را زمين رانت از بهرهبرداري و استفاده امكان كه بود آمده بهوجود راههايي كشور اين
كشورهاي در حتي و نميشود ما كشور به محدود زمين رانت از استفاده واقع در.ميداد افراد
.دارد وجود امكان اين نيز پيشرفته بسيار
ساختن در مشكل تنها و دارد نسبي استقلال ساختمان بخش در كشور كنوني شرايط در
زير هم جامعه اكثريت براي مجتمعسازي البته هستند طبقه بالاي 20 كه است ساختمانهايي
تنها.ندارد وجود تكنولوژي نظر از مشكلي زمينه اين در كه ميگيرد صورت طبقات ميزان اين
تخصيص كه آن ضمندارند دخالت آن در متفاوت نهادهاي كه است شهري مديريت نحوه حاكم ، مشكل
سرمايهگذاري به نيازي هم باز همه اين با اما نيست تاثير بدون هم آن جريان و اعتبارات
سرمايه انباشت مسكن بخش در حتي است توجه مورد صنعتي بخش در تنها نياز اين و نيست خارجي
.است گرفته صورت كافي
اندازه چه تا شمااست بازار تنظيم وظيفه ميشود ، برشمرده دولت براي كه وظايفي از يكي
خود از عملكردي چه دولت تاكنون حوزه اين در و هستيد دولتقائل براي وظيفه اين داشتن به
است؟ داده ارائه
ايجاد سوءتفاهمي ميآيد ، ميان به دولت توسط بازار كنندگي تنظيم نقش و دولت اسم كه زماني
درست وجه هيچ به اين اما.ميسازد متبادر ذهن به را تصديگري يا دولت دخالت كه ميشود
مداخله معني به دولت براي بازار تنظيمكنندگي نقش.كرد خطكشي دو اين بين بايد و نيست
.نيست بازار در
سالهاي در دولت همواره و است نبوده تصديگري نقش اصلا مسكن بخش در دولت نقش گفت بايد
بهوجود را مشكلاتي و كرده عمل ناقص كاريها كم بهدليل حاكميتي نقش ايفاي در گذشته
.است آورده
دولتي كه است زماني مشكل.است دولتها برعهده بازار تنظيم كه است اين اساسي و مهم مساله
نيز اين كه كند حاكميت اعمال مستقيم بهصورت نيز بازار در توليد فرآيند در مداخله ضمن
دخالت مسكن قيمت در سرمايهداري دولتهاي تمام اگرچه.ميكند ايجاد بخش در را موانعي
از كه است نادرستي تعريف و تعبير است افتاده اتفاق ما كشور در كه آنچه اما ميكنند
بازار گذاري رها و بازار رهاسازي با بازار قواعد كه معنا اين به است شده بازار قواعد
.است اشتباه كاملا اين كه شده گرفته مترادف
جستوجو مالي بخش در بازار تنظيم به مربوط امور كه است بوده اين ما كشور در بعدي اتفاق
.پذيرد صورت اقتصاد واقعي بخش در بايد جستوجو اين كه صورتي در شده
به هنوزهم و داشته وجود تعديل سياست در ابتدا از كه هستند اشتباههايي يادشده موارد اين
.ميپردازيم را آن عوارض دائم و ميشود ديده كرات
بازار تنظيم قواعد اگر كه كرد اشاره نكته اين به بايد دولتها توسط بازار تنظيم درباره
نوبل ميكرد ارائه و كشف را قواعد اين از يكي كه كسي به سال هر نبود ، دولتها برعهده
اطلاعات و اطلاعات ناكارآمدي به نيز اقتصاد نوبل آخرين ميبينيم كه درحالينميدادند
بارز مثال كه اطلاعات كردن شفاف براي جديد قواعد حاوي است نظريهاي كه شد داده نامتقارن
اين البته ميكند ، عمل ناقص و ضعيف بسيار كه است ايران مسكن بخش در اطلاعات وضعيت آن
حال عين در برسانند ، مردم عموم اطلاع به را شهري طرحهاي كه است شوراها وظايف از يكي
.بردارد قدم بازار اين اطلاعات كردن شفاف درجهت بايد مردم بازوي بهعنوان نيز شهرداري
شفاف و صحيح بهطور بايد موارد تمام و مسكوني واحدهاي قيمتهاي مسكن ، معاملات مكانيسم
.شود اعلام
معامله درمورد كاملا املاك معاملات بنگاههاي آمريكا مانند كشوري در مثال بهطور
ايشان اما است شده بسيار نظارت ساختمانها اين درمورد كه آن ولو هستند مسوول ساختمانها
ممنوع آنها ميان در رانتگيري و كلاهبرداري هرگونه و ميشوند تلقي كارشناس دولت ، سوي از
.است
بهرهطلبي و رانتخواري از مانع تا است شده وضع تصاعدي مالياتهاي مكرر معاملات درمورد
تا ميشود سركوب دولتها سوي از شدت به اندازه از بيش بهره و بهرهطلبي هرگونهشوند
پايدار و مداوم توليد به ميخواهد كه اجتماعي رابطه يك براساس بازار بر مبتني جامعه
كند ، عمل بازار توسعه خلاف و گرفته را توليد رشد جلوي كه عملي هرگونه و كند حركت بينجامد
.است سرمايهداري جامعه خلاف
آن خدمت در بازار كه دارد وجود مضاعف توليد براي اجتماعي رابطه يك سرمايهداري دراساس
به را بازار كه دارد وظيفه دولت است ، گسترده توليد بر مبتني كه جامعهاي در ميكند ، عمل
.شود كنترل شدت به و گيرد صورت آن در گسترده و پايدار توليد تا كند تنظيم گونهاي
كشور از را خودشان سرمايههاي و كردند تحمل را جنگ كه مردمي است ، بسيار تعجب جاي اين
گردش به را آنها است سرمايه نيازمند پيشرفت براي كشور كه شرايطي در حال نكردند ، خارج
.آورد ارمغان به آنها براي را منطقي سود يك تا نمياندازند
درهر ميخواهد كه كسي تا كنند تدوين را قواعدي بتوانند كه است دولتها وظيفه اين
.كند عمل راحتي به بتواند باشد ، خلاق زمينهاي
.كنند دزدي نميخواهند افراد اكثر كه گونه همان باشند خلاق تا مايلند جامعه افراد اكثريت
اگرچه هم من.هستند دزد ايراني سرمايهداران كه گفت نميتوان اما دارد وجود دزد هميشه
همه كه ندارم را اعتقاد اين اما نداشتهباشم ، قبول را سرمايهگذاري قواعد كليه
اكثريت همانند ايراني سرمايهداران كه است روشن كاملا اين.باشند دزد سرمايهداران
.هستند جامعه
تجاري عمل و شد تلقي تجاري بازار ، عمل كه بود اين داد رخ دركشور ابتدا از كه اشتباهي
اشتباه همين مرتكب هم دولت اصل دراست پيشاصنعتي و سرمايهداري پيش صور خدمت در بازار
فروش به ارزان را پيكان خودرو دولت.بود دولت اختيار در چيز همه زماني مثال بهطور شد
دولت.بود دولتي قيمت از بالاتر بسيار پيكان آزاد بازار قيمت زمان همان در.ميرساند
نصيبش وادي اين از سودي تا رساند فروش به بازار قيمت به را پيكان تا گرفت تصميم يكباره
به دولت تا شد باعث كسبگي و تجاري تفكر نفوذ.شد عمل شيوه اين با هم مسكن درمورد.شود
و ميگرفت قرار پيشرو و صنعتي توليد خدمت در بايد كه هنگامي اما باشد بيشتر پول دنبال
.ننهاد گردن را موارد اين از يك هيچ ميساخت راممكن رقابت
اهداف به سال چند از پس ميبرند ، بهره يارانه از كه كساني اگر كرهجنوبي مانند كشوري در
بررسي از پس اگر يعنيميشود گرفته نظر در سنگيني مجازاتهاي آنها براي نرسند خود
كه شود مشخص دادهاند قرار آنها اختيار در كه غيرمستقيمي و مستقيم يارانههاي و حسابها
اگر حتي ميشوند مجازات و شده گرفته درنظر آنها براي اختلاس اتهام است ، نبوده موفق مدير
.باشد نبرده نفعي مدير خود
و بازار انحصار فروش ، پيش زرنگي ، .است ريخته درهم معاملات اين كليه تجاري بازار در اما
امكان سيستم همين در مثال بهطور.است بازارها اين بر حاكم قواعد دست اين از عواملي
.ميگذارند مدير حساب به و كرده محاسبه را آن كه است هزينه نوع يك پيشفروش
اهداف به اما است رسانده فروش به ارزان را زمين مسكن وزير كه آن فرض به ديگر كشورهاي در
مجازات دهد ، توضيح عقلايي و منطقي را خود مسائل نتواند و باشد نرسيده خود شده تعيين
.ميشود تكرار بارها و بوده رايج اشتباهات قبيل اين ايران در متاسفانه اما ميشود
مقدم است ، دولت حاكميتي نقش از ناشي و شده مسكن بخش در مشكلات بروز باعث كه ديگري نكته
بهطور.است اقتصاد واقعي بخش و بازار مسائل حل بر مالي بازار و مالي مسائل حل بودن
توليد كه اقتصاد واقعي بخش از كه درحالي است مسكن وام مشكل حل پيرامون بحثها تمام مثال
سقف كردن زياد و كم درصدد دائم و ماندهاند غافل است غيررانتي زمين در قيمت ارزان مسكن
.هستند مسكن وام
نخواهد حاكم آن بر بازاري تنظيم گونه هيچ ميشود ساخته رانتي زمين در كه مسكني است روشن
اين كه ميشود پايين و بالا آن پيرامون حديثهاي و حرف دهند افزايش را وام هرچه و بود
.است قضيه اين در تجاري و كسبهگري نگاه همان پيامد
اين اما است نرم سرمايهدار دستان در موم مانند توليد عوامل صنعتي پيشرفته كشورهاي در
اقتصاد واقعي بخش در توليد عوامل كردن نرم از پس.ندارد وجود توسعه درحال كشورهاي در
بخش چون پيشرفته كشورهاي در.دارد حدودي هم آن البته و شد مالي بخش وارد بايد كه است
مالي قسمت در كه گشايشي هر و كرده عمل درستي به هم سيستم ميكند كار خوب اقتصاد واقعي
.ميشود داده گشايش اين اجازه است شده اجتماعي مهندسي پيش از دستگاه چون ميگيرد صورت
با بايد سيستمها تمام و است بيمعنا مالياتي بخشش اما است ممكن بورسبازي ايران در اما
.كنند عمل سيستم يك
يگانه رمضاني بنفشه:گفتوگو
ديدگاه
مسكن بخش در ركود ;ديگر بار
يزداني فردين
ديگر ركودي به رفتن فرو حال در مسكن بخش كه ميدهد نشان منتشره آمارهاي و متعدد شواهد
.ميكشاند ركود به را بخش اين مسكن ، بخش ناپايدار ماهيت ديگر بار يك ترتيب اين به.است
يكي به زياد ، نوسانات وجود و ناپايداري كه ميدهد نشان مسكن ، بازار عملكرد دهه يك بررسي
رونق و ركود دوران بهصورت را خود ناپايداري اين.است شده تبديل آن ساختاري خصائص از
ركود اين.ميبرد سر به كامل ركود در مسكن بخش سالهاي 731370 در.است داده نشان شديد
.بود ارز بازار سمت به سرمايهها هدايت و خارجي مبادلات بازار آزادسازي از ناشي عمدتا
و سمت ارز ، بازار در شديد كنترلي سياستهاي اعمال و ارز بازار در آزاد معاملات منع با
سال تا كه بود رونقي آن نتيجه.شد كشيده مسكن بازار سمت به ارز بازار از معاملات سوي
نسبت يافت افزايش برابر سه تا بزرگ شهرهاي در مسكن قيمت فاصله اين در.يافت ادامه 1376
حدود 10 به از 4 است ، موثر تقاضاي از مهم شاخصي كه خانوار درآمد به مسكن قيمت متوسط
با سال 1376 در ناگهان مسكن بازار كه شد موجب تحولاتي چنين.كرد پيدا افزايش درسال 1376
تدريج ، به سال 1378 اواخر از و يافت ادامه سال 1378 تا ركود اين.شود مواجه فراگير ركودي
كه) ملي درآمد رشد از ناشي طرف يك از رونق اين.شد هويدا مسكن بازار در رونق علائم
مبني حاكم سياستهاي از ناشي ديگر طرف از و (بود نفتي درآمدهاي افزايش از ناشي عمدتا
از عظيمي حجم شدن سرازير موجب تحولات اين مجموعه است ، بوده طلا و ارز قيمت تثبيت بر
براي عاملي كشور نقدينگي حجم در درصد به 30 نزديك سالانه افزايش.شد مسكن بخش به سرمايه
.ميرفت شمار به حركت اين تشديد
مباحث.است بوده مسكن قيمت افزايش همچنين و سرمايهگذاري شديد افزايش فرآيند اين نتيجه
ميليون به 61 درسال 1387 مترمربع ميليون از 36 كشور شهري نقاط در شده شروع ساختمانهاي
درصد فوق 25 سالهاي در مسكن قيمت متوسط همچنين.كرد پيدا افزايش سال 1380 در مترمربع
.است يافته افزايش نيز درصد رقم 44 تا تهران مانند شهرهايي در كه ميدهد نشان را رشد
سال در بود ، كرده پيدا كاهش رقم 5/6 به سال 1378 در كه خانوار درآمد به مسكن قيمت نسبت
در قيمت حبابگونه رشد به باتوجه حاضر درحال.ميدهد نشان را زيادي افزايش مجددا 1380
اعمال همچنين و تهران شهر در تراكم فروش توقف به باتوجه همچنين و گذشته سال سه
رفتن فرو درحال مجددا بخش اين كه ميرسد نظر به ارز بازار آزادسازي بر مبني سياستهايي
.است ديگر ركودي به
ساختار بتوان شايد ولي است شده ارائه متفاوتي تحليلهاي نوسانات اين بيان براي
شكلگيري و نوسانات علل مهمترين از يكي بهعنوان را (واسطهگري و دلالي) سوداگرانه
بالاي قدرت همچنين و اشتغال بحران بهوجود باتوجه.دانست آن تركيدن و مسكن حباب
بحران شدت و دامنه بخشمسكنبر ركود با كه داشت انتظار ميتوان بخش اين اشتغالزايي
ناخواه خواه سوداگرانه ، تقاضاهاي بر مبني رونقي هرگونه ديگر طرف از.شود افزوده اشتغال
جهت اقدامهايي اتخاذ طرف يك از كه ميرسد نظر به ترتيب اين به.شد خواهد همراه ركود با
مسكن رونق ديگر طرف از و ميرسد نظر به ضروري ساختماني فعاليتهاي ركود از جلوگيري
ركود به ناخواه خواه و بوده اجتماعي فايده حداقل داراي سوداگري تقاضاهاي براساس
.ميانجامد
بهعنوان را درآمدها كم مسكن تامين براي وسيع برنامه يك اجراي بتوان شايد اساس براين
دسترسي ميزان افزايش ديگر سوي از و موجود شغلي فرصتهاي كاهش از جلوگيري براي حلي راه
.دانست مناسب مسكن به درآمد كم اقشار
افزايش جهت ابزار اصليترين بهعنوان ميتوان را درآمدها كم مسكن تامين ترتيب اين به
.آورد شمار به مسكن بازار سازوكار كارآيي
|