ماريونت سال 27
خارجيهاست مال جشنواره اين
چيز همه از رها
ماريونت سال 27
اتريشي كارگردان هيرزر ، ورنر با گفتوگو
مقدم مهدي _ آشفته رضا
اپرايي براساس (Werner Hierzer) هيرزر ورنر كارگرداني به "سحرآميز فلوت" عروسكي نمايش
جشنواره نهمين در اروپايي ماريونت شيوه به و موتزارت آمادئوس ولفانگ نوشته پرده دو در
و موسيقي هنر به علاقهمندان خاطر تسلاي باعث و اجرا تهران عروسكي تئاتر بينالمللي
عروسكي ، نمايش براي متن كننده تنظيم عنوان به شيكاندر امانوئل نمايش اين در.شد تئاتر
همكاران لباس ، و صحنه طراح انبر _ اشميتزر اريكا اجرايي ، مدير عنوان به توتشينگر گرهارد
را گوناگوني اجراهاي عروسكي شيوه اين به تكيه با فقط كه است سال مدت 27 وي.بودند هيرزر
آسماني علاالدين ، شبانه ، كوتاه موسيقي نمايشهاي.است آورده صحنه به اروپا و اتريش در
درباره وي با.است ويني گروه اين شاخص نمايشهاي جمله از كانبرگ سواره و ويولن از پر
انجام در را ما آلماني زبان مترجم عبداللهي ، رامين كه نشستهايم گفتوگو به نمايش اين
.كردهاند ياري گفتوگو اين
.بدهيد توضيح نمايش اين در كارتان شيوه و سبك درباره ميخواهيم ابتدا در&
چوبي وسيله يك مسطح صليبميگويند "مسطح صليب" آن به ميكنيم استفاده ما كه تكنيكي
به عروسك به متصل نخهاي تمام و ميگيرد ، قرار عروسكگردان دست در كه است كوچك بسيار
داشته را قابليت اين اركستر رهبر همانند بايد عروسكگردان.است شده آويزان وسيله اين
اينكه براي.بدهد انجام را حركت ديالوگ يا موزيك از قبل زماني فاز يك هميشه كه باشد
عروسك بدن به و برود پايين نخ طول از عروسكگردان دستان از حركت كه شد خواهد صرف زماني
در.بشود همراه عروسك با خود روح با و بكشد نفس عروسك با همراه عروسكگردان بايد.برسد
.كند نگاه تماشاگران به بتواند عروسك طريق از بايد عروسكگردان ضمن
ميكنيد؟ استفاده شيوه همين از فقط شما آيا&
بايد بشود ، مسلط شيوه اين به بخواهد كسي اينكه براي.است ماريونت تخصصمان صرفا ما
در.ميكنيم كار شيوه اين به كه است سال كريستين 27 همسرم و من.كند كار سال حداقل 10
كار صليب اين با راحتي به بتوانيم كه كنيم پيدا مهارت آنقدر ابتدا در بايد ما حقيقت
يك اينبشويم عروسك خود آخر سر و گرفتهايم ياد را كاري چنين كه كنيم فراموش بعد كنيم ،
اينكه اندازه به وقت هيچ كنم ، كار هم با را ساز من 10 كه باشد قرار وقتي است ، طبيعي امر
.شد نخواهم متخصص و توانمند كنم ، دنبال را تخصصي ساز يك فقط
.بگوييد برايمان نمايش اين در حركت و عمق ايجاد چگونگي درباره&
نمايش يك در ما.است پرسپكتيو همان واقع در ميرود ، كار به عمق ايجاد براي كه تكنيكي
به كوچكتر بشود نزديكتر عمق به قدر هر صحنه كنيم ، ايجاد پرسپكتيو بتوانيم آنكه براي
تا باشند كوچكتر بايد كنند ، بازي صحنه عمق در بايد كه عروسكهايي و ميآيد نظر
اپرا رهبر كه است اين دارد واقعي اپراي با ما اجراي كه فرقي.باشند صحنه عمق القاكننده
همه بر بالا از و اصلي بازيگر به رو اوميكند اجرا برنامه خواننده و بازيگران جلوي
انتخاب را قابي دادهايم ، انجام تعمد به ما كه كاري.دارد اشراف بازيگران و صحنه
در را چيز همه آنكه براي هستيم ناچار ولي.است نزديك بيشتر سينمايي قاب به كه كردهايم
اتفاق اين !باشد درخت يك اندازه هم عروسكي شخصيت يك غيرواقعي طور به بدهيم ، جاي قاب اين
.ميشود انجام قاب محدوديت خاطر به فقط
تقويت معنايي و شنيداري بصري ، لحاظ به را متن با تماشاگر ارتباط شيوهاي چه به&
شود؟ بيشتر نمايش تاثير تا ميكنيد
اين از تماشاگر.ميكنم پخش را اورتور من بشود ، باز پرده اينكه از قبلاست مسئله دو
توسط كه ميشوند ديده عروسكها اين از پس.ميشود صحنه جذب ناخودآگاه طور به لحظه
عروسكها چهره حالتهاي و ميميك نميتوانند تماشاگران چون.ميگيرند جان عروسكگردانها
ميخواهد كه را چيزي آن تماشاچي بنابراين.ميبينند حركت و ميشنوند صدا فقط ببينند ، را
.ميكند برداشت كار از
دارند؟ فعاليت هم مولف كارگردانان عروسكي تئاتر حيطه در اتريش در آيا&
آنها.است تركيبي طور به آنها كار شيوه ولي.هستند اتريش در مولف كارگردانهاي بله ،
نيز ديگر تكنيكهاي از بشوند ، حاضر صحنه در سياه لباس با است ممكن اينكه بر علاوه
.ميشوند بهرهمند
يك از مبنايي چه بر شما دارد ، را خود خاص سختيهاي اپرا يك اجراي اينكه به توجه با&
كرديد؟ استفاده عروسكي اجراي براي اپرا متن
اپراي براي تا دارد قابليت بيشتر عروسكي تئاتر براي اصلا "سحرآميز فلوت" من نظر از
ميتوانيم ما كه دارد هماهنگي كار اين با نمايش افسانهاي ساختار اينكه دليل به.واقعي
موسيقي ضمن در.ميگيرند جان خوبي به عروسكي نمايش فضاي در كه بكنيم خلق را شخصيتهايي
موسيقي فرودهاي و فراز به آگاهي با عروسكگردان بنابراين شدهاند ، ضبط قبل از آوازها و
به گفتهام اين مقابل نقطه دقيقا.بگرداند صحنه در را عروسكها راحتي به ميتواند
پيدا اجراي قابليت بازيگر حضور با و زنده حالت به فقط كه ميشود مربوط تراژديهايي
نمايش با بخواهد كسي اگرهستند مناسبتر عروسكي نمايش براي افسانهها اما ميكنند
اين در لغزش خطر اينكه براي بكند زيادي دقت بايد كند ، اجرا را تراژدي متنهاي عروسكي
نمايشهاي اجراي در ما.كردهايم را كار اين استراسبورگ در قبلا ما.هست زياد كار
.كردهايم تجربه نزديك از را لغزشها اين چايكوفسكي ، فندقشكن سويل ، آرايشگر فيگارو ،
ميرسيد؟ صحنه درخور اجرايي به ايده يك از چگونه بگوييد ، كارتان مراحل درباره&
آن با.ميكند انتخاب را كار كارگردان شده انتخاب ايده به توجه با اول وهله در
صحنه طراح دنبال به تفاهم از پس و ميشود جدل و بحث اجرايي سبك و شيوه درباره كارگردان
را خود طرحهاي دو هر لباس ، و صحنه طراح.ميشوند گروه جذب نيز فني عوامل بعد.ميروند
آنها دست و سر فقط كه دارند وظيفه هم عروسكسازها.ميكنند اجرا كارگردان توافق از پس
طراحي را عروسكها لباسهاي همسرم.ميسازيم كارگاه در خودمان را بدنه بسازند ، را
شروع كارگردان حضور با تمرينها دكور و عروسكها شدن آماده با وقت آن.ميدوزد و ميكند
ميزند حرف انسان يك مثل عروسك با بلكه ندارد عروسكگردانها به كاري كارگردان.ميشود
مرحله اين از.ميكند اصلاح را آنها حركتي نواقص و ميكند ، هدايت صحنه در را آنها و
هيچ و رسيد پختگي مرحله به كار اينكه از بعدميكند پيدا ادامه هفته تا 9 تمرينات 6
اين در ما هرچند.ميرسد موسيقي به نوبت نبود ، عروسكها ميزانسنهاي و حركات در مشكلي
كوتاه و تدوين اجرايمان براي را اپرا اين فقط و بوديم همراه آماده موسيقي يك با كار
طراحي نوع به توجه با.ميشود افزوده صحنه عناصر تمام به "نور" كار آخر مرحله در.كرديم
معاني بايد ضمن در.ميشود اجرا و طراحي هم نورپردازي عروسكها موقعيت و ميزانسنها
.بشود انجام بايد نورپردازيها اين قوانين آن طبق و باشيم داشته نظر مد را نور كاربرد
داخل در كه سختافزاري) رايانهاي تجهيزات توسط (موسيقي و افكت) صدا و نور سينك واقع در
.ميشود هماهنگ و تنظيم اجرا كليت با متناسب (است شده تعبيه نرمافزاري آن
را متني برايمان تا كردهايم دعوت نمايشنامهنويسي از كه است آمده پيش هم موارد برخي
.بشود ساخته كار براي هم موسيقي و بنويسد
اپرا ، موسيقي افسانهاي ، متن) كلاسيك متفاوت مقوله دو از اجرا در شما اينكه به توجه با&
شيوه و سبك كردهايد ، استفاده (رايانهاي سختافزارهاي) مدرن و (...ماريونت عروسكهاي
.ميدانيد چه را خود
است كرده فراهم برايم را امكانات اين زمانه وقتي.هستند جدا هم از كاملا مقوله دو اين
متن ، ) كلاسيك بخش.نكنم استفاده آنها از چرا كنم ، اجرا پرتر دست با و بهتر را نمايشم كه
اجرا تا ميآيد كلاسيك بخش اين كمك به تكنولوژي و است قضيه طرف يك (...و لباس موزيك ،
.شود پربارتر
به توجه با كه بدانم ميخواستم فقط.ندارم تكنولوژي از كردن استفاده با مخالفتي هيچ&
مدرن اجراهاي جزء را آن يا ميكنيد تلقي كلاسيك همچنان را خود كار سبك دوگانه تلفيق اين
ميدانيد؟
ما هدف و است كلاسيك صددرصد كار يك نمايش اين كه ميدهم را اطمينان اين شما به من
مسئله اين به.باشند مدرن هدف آن به رسيدن ابزار است ممكن و است ، كلاسيك كار يك ارائه
كار اين بايد بكنيم ، هنري كاربردي مدرن ابزار از ميتوانيم كه زماني باشيد ، داشته توجه
ميتوانيم وقت آن بكنند دخالت نمايش معناي ارائه در مدرن ابزار اين وقتي بشود ، انجام
و نور و صدا سينك جهت در مدرن ابزار اين از فقط مااست شده مدرن نمايش كه كنيم ادعا
بر مدرن ابزار اين كه ندادهايم اجازه وقت هيچ اماكردهايم استفاده بهتر نورپردازي
.بيندازد سايه ما كار فضاي و بافت
را هنر حتي است ، شده غالب اروپاييها زندگي بر تكنولوژي و تجهيزات اينكه به توجه با&
چيست؟ كلاسيك اجراي و متن به شما وفاداري علت است ، درآورده خود تسخير در نيز
نفع به ميدان كه نميخواهد دلم هرگز و است ، كلاسيك و مدرن سبك دو هر به باطنيام علاقه
بدهيم ، انجام مدرن كار بخواهيم ما اينكه براي باشد ، دو هر بايدبشود خالي دو اين از يكي
.بشناسيم را كلاسيك كار بايد
شدهاي تثبيت جايگاه از متاسفانه ما كشور در.است چگونه اتريش در عروسكي تئاتر جايگاه&
عروسكي شاخص كارهاي شاهد عمومي اجراهاي يا جشنوارهها در هرازگاهي و نيست ، برخوردار
.هستيم
خيلي وضع ولي است ، ديرينه سنت يك عروسكي نمايش اينكه رغم به متاسفانه هم ما كشور در
عروسكي نمايش دانشكدههايتان از تا سه در كه شما برخلاف حتي.نيست شما كشور از بهتر
آكادميك آموزش از و ندارد اختصاص امر اين به دانشكدهاي هيچ ما كشور در ميشود ، تدريس
چك يا اسلووني فرانسه ، آلمان ، كشورهاي به مجبوريم آكادميك فراگيري براي ما.هستيم محروم
براي دليل دو من و نيست رايج كشورمان در چنان آن عروسكي نمايش نوع اين هرحال به.برويم
عرضه اتريش تماشاخانههاي در زيادي نامرغوب نمايشهاي اينكه اول.ميبينم كار اين
به و بدهند بروز خود از را نويي كارهاي ميكنند سعي هنرمندان از خيلي كه چرا ميشود ،
نگرفتهاند ، ياد صحيح طور به را عروسكي نمايش فن و تكنيك و ندارند قوي پايه اينكه خاطر
نمايش كه دارد وجود اتريش در اشتباه تصور اين هنوز اينكه دوم.نميسازند خوبي كار
منتقدترين از يكي كه هستند غافل نكته اين از و ميگيرد ، شكل بچهها براي فقط عروسكي
كه جاهايي حتي.ميفهمند را چيز همه خوب خيلي آنها و هستند بچهها خود اجتماع طبقات
حساسيتي آن با بچهها ولي نميشوند موضوع متوجه خيلي و ميكنند كج دهاني فقط بزرگترها
.بكنند نقد را آن بعدا ميتوانند و ميفهمند را كار خوب خيلي دارند كه
آموزش آنها به و بكنيم كار وارد را افراد سري يك اجرا هر ضمن در ميكنيم تلاش الان ما
خانم همين مثال عنوان به.بكنند تجربه را كار نزديك از ما پاي به پا هم آنها كه بدهيم
نمايش در و ميكنند تمرين ما گروه همراه كه است سال مدت 3 به ايران از فروغي ساويز
.شدهاند كار به مشغول فعال عروسكگردانهاي از يكي عنوان به "سحرآميز فلوت"
كرديد؟ انتخاب ايران كشور در اجرا براي را نمايش اين دليلي چه به&
اين خاطر همين به.است نشده اجرا واقعياش مفهوم به اپرا ايران در سالها كه ميدانستم
بسيار فرم "سحرآميز فلوت" اينكه دوم دليل و كردم انتخاب كشورتان در اجرا براي را قطعه
.دارد عروسكي كار براي خوبي
با و داريد است ، جهان كلاسيك موسيقي نوابغ بهترين از كه موتزارت درباره نظري چه شما&
كردهايد؟ تنظيم و تدوين عروسكيتان اجراي براي را او اپراي تحليلي و درك چه
.ميگذارد تاثير آدمها بر آرام و راحت خيلي موتزارت موسيقي.است ممتنع و سهل بحث اين
مشكل.ميكنيم منتقل عروسكها به را آن موتزارت موسيقي با ارتباط در سادگي همين به ما
عروسك به را موتزارت موسيقي آني تاثير روان دستهاي با عروسكگردان بايد كه اينجاست كار
توانا و آماده آنقدر دستهايمان تا كرديم تلاش سال به 10 قريب كار اين براي.كند منتقل
كل در.بدهيم انتقال عروسكها وجود به ميشنويم كه نحوي همان به را موسيقي كه بشود
مثابه به موتزارت موسيقي من ، شخص در و ميگذارد تاثير سادگي به همگان بر موتزارت موسيقي
.ميكنم حس خود روان بر را موسيقي اين تاثير من.ميكند رسوخ وجودم در كه هست دارويي
موسيقي از اطلاعاتي هيچ كه بودهاند كساني كردهايم تجربه خودمان و شده اثبات حتي اين
كه افرادي.بردهاند لذت و كرده برقرار ارتباط ما كار با راحت خيلي ولي نداشتهاند
و درمان به موتزارت موسيقي با را آنها دارند ، رواني _ روحي بيماريهاي و هستند افسرده
.كردهاند نزديك بهبودي
دارد ، مشكل اساس و پايه از مدرن نمايشهاي اتريش در كه خودتان گفتههاي به توجه با&
آنها براي را مدرني نمايشهاي كه نداريد دوست شما جوان نسل نيازهاي به جوابگويي براي
كنيد؟ اجرا
نياز هم كنار در مدرن و كلاسيك مقوله دو هر به و ميكنيم اجرا هم مدرن كارهاي الان ما
است قرار اكتبر در.بكنيم پيدا را متعادلي راه يك نهايت دو اين دل از بتوانيم كه داريم
دو ، " نت نمايش ، 7 اين در.بياوريم صحنه به "موسيقي خانواده" عنوان با مدرن اجراي يك كه
و كنش هم با خانواده يك در كه هستند مستقلي شخصيت هريك "سي لا ، سل ، فا ، مي ، ر ،
.دارند واكنشهايي
راضي تالار اين از كل در و است شده انتخاب اجرا اين براي خودتان توسط وحدت تالار آيا&
نه؟ يا بودهايد
من.برويم اجرا تالار اين در كه داد پيشنهاد ما به جشنواره دفتر و نكردهايم انتخاب ما
.بودم راحت بسيار تالار اين در
عروسك از تعريفي چه به سال همه اين از پس كردهايد ، زندگي عروسكها با سال شما 27&
رسيدهايد؟
من كه زماني است ، عروسك صورت هر در عروسك يك...است مشكل خيلي پرسش اين به دادن پاسخ
روح چوناست من وجود از بخشي آن ميدهم ، حركت آن به و ميكنم لمس را عروسك بالا آن از
اتريش در !نيست فرقي من و عروسك بين وقت آن و ميكند ، نفوذ عروسك آن كالبد در من
برايم ضربالمثل اين !كردهاند شببازي خيمه عروسك را طرف ميگويند كه هست ضربالمثلي
آن در هيچكس ميدهم ، تكان دستانم با را عروسك وقتي اينكه خاطر به.است برخورنده خيلي
به من كه است آفرينشگري جور يك اين يعنيبدهد تكان را آن نميتواند من همانند لحظه
يك صرفا نميتواند خاص احساس عروسك ، بنابراينميآفرينم را شخصيتي عروسك آن از دلخواه
.نميكردند برخورد آن با تمسخرآميزي طور به ميشناختند ، را هنر اين مردم اگر.باشد عروسك
خارجيهاست مال جشنواره اين
عروسكي بينالمللي جشنواره حاشيه در
حسيني روزبه
بزرگ عروسك هر آنچه.است گشته پديدار انسان خلقت پس از كه است بيجاني مخلوق عروسك ، _1
آن از عروسكاست آن بازيدهنده و گرداننده جان ميبخشد ، جان را پيچيده و ساده كوچك ، و
يك ساخت در كه عاملي اولينباشد داشته افزون گرفتن جان ياراي كه عروسكي خاصه است ، همه
اينكه.است مخاطب از درست شناخت ميرسد ، نظر به مبرم عروسكي تئاتر يك اجراي سپس و عروسك
اصل به بتوانيم تا هستيم روبهرو فرهنگي شناسههاي چه با و سني گروه چه براي بدانيم
.يابيم دست _ تماشاگر _ مخاطب با ارتباط برقراري يعني آن عام شكل در تئاتر اوليه
_ عروسكي فستيوال در شركت براي _ ايران به نقاط ساير از كه نمايشي گروههاي اغلب _2
اجرا ، عرصه در سادگي آثار ، بودن آموزشي _ كارگاهي:هستند مشترك ويژگي چند داراي ميآيند ،
بدون و ناچيز نظر به كه ابزاري و اشيا از استفاده در نوآوري امكانات ، حداقل در قناعت
كه چرااست جهت اين از نيست ، ما به متعلق جشنواره اين بگوييم اگر.ميآيند كاربرد
به چشم همواره ما آنكه حال است ، نكات همين از برخورداري در دقيقا عروسكي نمايش يك توفيق
همواره و ميناليم تكنولوژي و بودجه و سالن امكانات ، كمبود از ;داريم ديگر سرزمينهاي
مينماييم ، رجوع و رفع توجيهات ، اين از استفاده با را خود دانشي كم و كوتاهي و تقصيرات
اجراهايي جمله از بلغارستان و روسيه و ارمنستان كشور نمايشهاي آلمان ، از "كاغذي تئاتر"
استعداد و قناعت همان گذاردن نمايش به عرصه عروسكي تئاتر جشنواره نهمين در كه هستند
يك توانايي با بازيساز چهار نهايتا يا سه دو ، .رفت سخن آن از بالاتر كه هستند مركبي
به را اجراهايي صحنهاي ، وسايل كمترين و ساده داستانهايي با صحنه روي نفره ده گروه
تنها را حسرتش و ميمانيم بيبهره آن از صرف كاهلي علت به ما كه ميگذارند نمايش
.ميخوريم
و توقعات ايراني ، بخش در دانشجو و جوان گروههاي همراهي با جوان نمايشگر چند حضور _3
،"اسپانيايي قصههاي" ،"كوكو" همچون اجراهايي.ميكند جشنواره اين معطوف را ديگري توجهات
كه ميكند زنده دل در را اميد اين ديگر اجراي چند و "من كوچك روياي" ،"بيكفن روياي"
اجراهاي در يا بعد سالهاي در ميتواند نمايشها اين به افزون توجه قدري و بودجه تخصيص
اما.نمايد برخوردار ويژهاي جايگاه از بينالمللي عرصه در حتي را ما عروسكي تئاتر عموم
گروههاي اجرايي سوابق به مربوط خاص سياستگذاريهاي يا و دقتي كم سليقه ، گاه متاسفانه
اين نخواهيم چه بخواهيم چه حال هر بهتوفيق اين مقابل در بزرگ است مانعي نمايشي
كرده ، جبران كيفي لحاظ به داشتند كم كه هم را اي"سابقه" آن آينده سالهاي جوان نمايشگران
احساس كه است ذكر شايان البتهگرفت خواهند را پيشكسوتان اصطلاح به از بسياري جاي
"پيشكسوتان" اصطلاح به از آموزش ، نيت با شمار انگشت نمايش چند از غير به امسال ميشود
كنار عروسكها بازيگردانان چهره از نقاب اگر و است خبري كمتر باخته رنگ شيوههاي با
.است قدرداني و توجه بسي جاي اين و ديد خواهي را جوانتري صورتهاي حتما بزني ،
متاسفانه آن داخلي بخش در و امسال جشنواره در شد ، اشاره آن به بالاتر كه اولي اصل _4
بايد كه است كاري حداقل آن شدن معين و عروسكي تئاتر در مخاطبنداشت مفهومي و معنا هيچ
گروههاي ميان عروسكي نمايش در.گردد لازمالاجرا و مشخص نمايشي گروه و كارشناسان توسط
اجراها از برخي در گاه كه است حالي در اينبزرگسال تا است خردسال از اختلاف گاه سني
در تشخص براي نمايشگران ناحيه از كوتاهي گاه و گشتهاند دچار آثار منتخبين و كارشناسان
جشنواره حال و حس نهم جشنواره اينكه آخر نكته.است پذيرفته صورت نمايشها اجراي بروشور
در تحصيلي سال يا است ، گران بليتها يا بگويم اگر صميمانه و خوشبينانه خيلي ;نداشت را
اطراف در هنري _ فرهنگي وسايل ارائه و فروش غرفههاي اين كاش اي !..يا است آغاز شرف
خواهد گم را شهر تئاتر دود ، والا شود دائمي "تهران شهرداري" حمايت و همت به شهر تئاتر
!كرد
چيز همه از رها
آلمان از كاغذي تئاتر اجراي به نگاهي
محمودي حسن
حضور ديگر كشورهاي از نمايشي گروه هفت تهران ، عروسكي نمايش بينالمللي جشنواره نهمين در
خارجي ، گروههاي حضور كه گفت ميتوان جرات به جشنواره اين دورههاي تمامي در.كردند پيدا
به تئاتر اهالي نگاه اغلب كه درآمده صورتي به گاه مسئله اين.است بوده آن نخست اعتبار
از نيز امسال خارجي نمايشي گروههاي حضور.درآمد معمول حد از كمرنگتر داخلي بخشهاي
آلمان ، از "كاغذي تئاتر" اتريش ، از "سحرآميز فلوت"بود جشنواره بخشهاي مهمترين
از "دستها نمايش" و بلغارستان از "موش دو داستان" ارمنستان ، از "شانس" هند ، از "سركشي"
نمايش بينالمللي جشنواره نهمين خارجي نمايشهاي ارمنستان از "شكارچي لاير" روسيه ،
يك صورت به توانست آلمان از "كاغذي تئاتر" نمايشها ، اين ميان در.بودند تهران عروسكي
.دهد نشان خودي بديع پديده و اتفاق
چنداني استقبال با اول اجراي در اصلي سالن در جشنواره روز نخستين در "كاغذي تئاتر"
نمايش ، عنوانبود خبرنگاران ويژه رديف بود ، تماشاگر از پر كه رديفي تنها.نشد روبهرو
نمايش عنوان.چيست كاغذي تئاتر كه ميكرد روبهرو پرسش اين با را اول اجراي تماشاگران
خود از همگياست برخوردار علاقهمند تماشاگر كنجكاوي براي جذابيت از كافي قدر به
جلو در ايستاده مسطح كاغذي پرده يك تنها را نمايش دكور چيست؟ كاغذي تئاتر كه ميپرسند
.ميدارد نگه سطح در چند لحظاتي جز به را اجرا مسطح ، كاغذي پرده اين.ميدهد تشكيل صحنه
.نيست خبري اجرا در فضا و عمق از
paper "كاغذي صحنه" گروه.ميكند كنجكاو را تماشاگران مسطح پرده اين نخست نگاه همان در
يكي.است آورده فراهم صحنه مركز در را كاغذ از شده ساخته ديواري آلمان نورنبرگ از staye
دو دستان كه است قيچي و كاغذ نمايش ، اصلي شخصيت كه ميكند تاكيد ابتدا در بازيگران از
درمييابد آغاز همان از اجرا اين جملات تنها با تماشاگر.هستند آن اصلي نقشهاي بازيگر ،
و قيچي يك كاغذي ، ديوار يككند خالي مالوف عادت هرگونه از بايد را حافظهاش و ذهن كه
اين كه ميپرسد ديگري يا خود از تماشاگري گاه.ميگيرد همه از را نفس بازيگر ، دو دستان
ميبرد؟ خود با را آنها كجا تا بازي
با را آنها نتها ، كردن پيدا البته صد و شنيدن بوئيدن ، چشيدن ، در تلاش با بازيگران
شكل زيباترين و سادهترين به "كاغذي تئاتر" كه گفت ميتوان.ميكشند نمايش به شگرف هنري
در بزرگسال تماشاگر كه تجربهاي بسازد ، شخصي تجربهاي موسيقي ، از تا دارد تلاش ممكن
.ببرند لذت آن از هم با خردسال تماشاگر كنار
آن ايراني تماشاگر حافظه با است ، امروزي دنياي در نو و مدرن كاري چه گر "كاغذي تئاتر"
.است ممكن ابزار كمترين با پانتوميم و سايه تئاتر از تلفيقي اجرا اين.ندارد غرابت چنان
كه ميشوند نمايشي شخصيتهايي به تبديل كدام هر نيز اجرا اين در شده گرفته كار به ابزار
نيز بازيگران كاغذي ، صحنه درميكند درك و لمس زنده بازيگران از بيشتر را آن تماشاگر
ديگر ابزارهاي از بيش كه هستند ابزاري دو كاغذ و قيچي.ميكنند پيدا ارتقا اشيا حد در
و اصوات كه گفت ميتوان ابزار از جداي.ميكنند پيدا اهميت و ميگيرند جاي صحنه در
.مييابند عينيت و ميكنند پيدا صحنه ابزار ديگر مثابه به نقشي نيز آواها
گفته بنابر و ميگذارد نمايش به ايراني تماشاگر برابر در مدرن اجرايي "كاغذي تئاتر"
آلماني تماشاگران كه ميشود روبهرو ايراني تماشاگران طرف از عكسالعملي همان با گروه
گروه.هستيم روبهرو متن بدون نمايشي با و نيست متن به متكي اجرا.دادهاند نشان خود از
را خود تماشاگر و ميسازد رها قواعدي و بند و قيد گونه هر از نخست وهله در را خود اجراي
است ، قواعد تمامي از رها اجرا كه گونه همان به.ميسازد رها مالوفي عادت گونه هر از نيز
اجرا اين در كه شود پرسيده اجرا اين تماشاگر از اگر.ندارد اين جز چارهاي نيز تماشاگر
و ميشود تمام كه اجرا.ندارد سرراستي جواب حتم به است ، بوده چيزي چه ناظر و شاهد
به سخني ديدهاند كه اجرايي مورد در ميدهند ترجيح ميآيند ، بيرون سالن از تماشاگران
شگفتزده كه است نكته اين بيانگر آنها لحن و چهرهها حالات ميان اين در.نياورند ميان
از ميتوان آيا شدهاند؟ شگفتزده چيزي چه از آنهاآمدهاند ذوق سر بر و شدهاند
بيان نيز را خاصي محتواي و نميكند بازگو را قصهاي هيچ كه آمد ذوق سر بر تئاتري تماشاي
پس و كوچه در زدن قدم از كه هستند لحظهاي مانند به آمده سرذوق تماشاگران اين نميكند؟
ذوق سر بر چيزي چه از نميدانند دقيقا و زدهاند شگفت بديع و عجيب و خلوت كوچههايي
آنها دستاندركاران كه افتادهاند ايراني اجراهاي ياد به تماشاگران اين شايد.آمدهاند
و خسته را خود تماشاگر نهايت در و كنند بازگو را بشري دغدغههاي تمامي خواستهاند
.كردهاند خارج سالن از عصباني
ميتواند كه است خلاقيت تنها كه داشت نكته اين بر تاكيد ديگر بار يك "كاغذي صحنه" گروه
مشتاق تماشاگران نخست ، اجراي تماشاگران معدود پچپچههاي.بسازد چيز همه چيز ، هيچ از
و نقد كه است اين جالب.كشاند اصلي سالن به گروه اين بعدي اجراهاي در را عروسكي تئاتر
هر از اجرايي چنين از زدن حرف شايدنشد برگزار شده اعلام برنامه طبق نمايش اين بررسي
كسي با تماشاگران ديگر مانند به دادهاند ترجيح ايراني منتقدان و باشد سختتر ديگر چيز
.نگويند چيزي اجرا اين از
|