شخصي حريم
هندوستان در نگاري روزنامه
اولين مطبوعات :نگهبان شوراي حقوقدان عضو
هستند مطبوعات قانون قرباني
روزنامه مسئول مدير مطبوعات منصفه هيات
شناخت مجرم را همبستگي
شد پلمب ايران گلستان
سنگر قصههاي
صنفي انجمن عمومي مجمع
ميشود برگزار نگاران روزنامه
شخصي حريم
روانشناسي ديدگاه از شخصي حريم و همگاني وقوفي خود
مشاهده مورد كه دارد وجود آن احتمال و است همگان ديد معرض در كه بداند انسان كافيست
شود ايجاد فرد در همگاني وقوفي تاخود گيرد قرار ديگران
برابر در سرشناس ، بعضا افراد از برخي آنكه از حاكي برميخوريم مواردي به گاهي خبرها در
خود از نامساعد رفتاري آنكه يا و ميزنند دست نامناسبي واكنشهاي به خبرنگاران و عكاسان
.ميشود بدل خبرساز و جنجالبرانگيز امري به خود كه موضوعيميدهند نشان
معناي به خبر يك بودن جنجالي ولي است مرسوم جنجالي خبرهاي رواج خبرنگاري دنياي در اگرچه
.است تحليل هرگونه از بينياز خبر آن خود كه نيست آن
ظاهرا كه خبرنگاران عمل گويي كه ميرسد بهنظر اول ، اينطور وهله در مواردي ، چنين در
داده پاسخ عداوت و خشم با افراد اين جانب از است ، سرشناس افراد رفتار نمودن همگاني تنها
را نظر مورد افراد رفتار گويي يكطرف از كه دريافت ميتوان ژرفتر نگاهي با اماميشود
بهدور و نابجا گونهاي به و است زا درون كه داد نسبت آنها خود ضعف به صرفا ميتوان
.ميزند سر آنها از بيروني ، شرايط از
.نميگردد ادراك نظري و قصد هرگونه از عاري و خنثي هميشه خبرنگاران رفتار ديگر طرف از
ظاهر عمومي انظار برابر در حرفهاي گونهاي به كه افرادي ميرود ، انتظار كم دست
در و كوچكي مورد هر در تا باشند برخوردار نفس اعتمادبه از اندازه بدان تا ميشوند ،
افراد آيا است ، اين اساسي پرسش اينجا در.نروند در كوره از رفتارسادهاي هر برابر
را آن آنكه يا ميپندارند ساده گرفتن عكس يك تنها را روانشناسان اعمال نيز سرشناس
پذيرش غيرقابل ورود نوعي به آنان نظر در كه ميدانند رفتاري زنجيره از حلقهاي احتمالا
جنجالهاي و خبرسازيها در حال هر به كه است امري اين.ميشود تلقي زندگيشان حريم به
زدن دست بر سرشناس ، مبني افراد عكسالعمل نظري توجيه و ميشود پرداخته آن به كمتر خبري
.نمييابد درخور اهميتي خبرنگاران ، برابر در نامناسب واكنشهاي به
قرار ديگران توجه مركز در شخص اگر كنند ، تصور سادگي به روزنامهنگاران و خبرنگاران شايد
خوشايندي احساس بايستي لزوما فرد بلكه ندارد ، بر در منفي جنبه تنها نه امر اين گيرد ،
.باشد داشته نيز
ويك.آ.آر و شوارتسر ، 1993.آر بررسيهاي مثلا) بسياري مطالعات و است اين واقعيت اما
هميشه گيرند ، قرار ديگران نگاه و توجه مورد افراد اگر كه ميدهند نشان نيز (لوند ، 1980
متوجه غالبا روزمره زندگي در انسان.نميدهد دست آنها به خوشايندي احساس حال همه در و
در را خود انسان كه دهد روي شرايطي اگرميپردازد غيرخود چيزهاي به و است اطراف محيط
جنبههايي روي بلكه محيط جهت در نه او شناختي فعاليتهاي و بيابد خود آگاهانه توجه مركز
اصطلاحا ميباشد ، خودش به فرد يك توجه شدن راكهمعطوف امر اين شود ، شخصزوم خود از
"Self - نظير اصطلاحاتي با مربوطه ادبيات در پديده اين از.مينامند خودوقوفي پديده
پيرامون نظريههاي.ميشود ياد awareness", "Self directed", "Self-Focus", attention
.ميشوند قائل تمايز آن همگاني جنبههاي و وقوفي خود خصوصي جنبههاي مابين پديده اين
ممكن بريم ، فرو خود جيب در كردن گرم منظور به را خود دست يا و بكشيم خميازه ما چنانچه
ما ترتيب همين به.نيست همگاني خودوقوفي يك هنوز امااين.شوند ما متوجه ديگران است
اشتياق و محبت افسردگي ، مفرط ، خستگي شدن ، آزرده آرميدگي ، نظير را خود دروني وضعيتهاي
ما مشاهده با ميتوانند نيز مجرب افراد البته. كنيم مي تجربه خصوصي وقوفي خود صورت به
اينجا در معذالك.دريابند حدودي تا را ما دروني وضعيت خود ، احساسهاي به اشراف اساس بر و
شخص هيچ فرد ، خود از غير كه چرا است ، خصوصي بلكه همگاني ، وقوفي خود سر بر نه موضوع
و شرايط به بسته ما ، فردي ادراكهاي خود حتي.نمايد تجربه دقيقا را آن نميتواند ديگري
و ببريم لذت خود تنهايي از مايليم پارك يك در ما مثلا.پذيرند تغيير ما انتظارات
زمين يك در يا و جشن سالن يك در آنكه حال داريم ، را ديگر افراد از بيشتري فاصله انتظار
را خود با افراد كم فاصله و باشند داشته حضور زيادي افراد تا داريم انتظار فوتبال
.مييابيم خوشايند
ديگر امور به مدام كه چرا نميشويم ، متمركز خود تني و رواني وضعيتهاي روي غالبا ما
نمائيم ، به معطوف خود گوناگون جنبههاي به را خود توجه اگر معذالك ميپردازيم ،
نيز ما احساسهاي شدت ميزان به صورت آن در و برد خواهيم پي بيشتر خود دروني رويدادهاي
.شد خواهد افزوده
با همگاني جنبههاي.دربرگيرد نيز را فرد همگاني جنبههاي ميتواند وقوفي خود وضعيت
.است ارتباط در گردد ، مشاهده ديگر افراد توسط ميتواند كه فرد رفتار با يا بيروني ظواهر
فرد ظاهر ميدارند ، مقرر كه موجودند نانوشتهاي قواعد سري يك گفت ، ميتوان كلي طور به
.باشد بايستي چگونه او رفتار اينكه يا و رسد نظر به بايستي چگونه
را خود ظاهر و برميگزيند موجود اجتماعي مناسبات به بسته را خود لباس انسان رو اين از
قرار هنجار از خارج خود بيروني ظاهر خاطر به كه انسانهايي.ميآرايد ديگران نظير
دارند خود صورت روي زيادي جوشهاي يا و بوده وزن اضافه دچار هنگاميكه مثلا ميگيرند ،
كه بداند انسان كافيست.ميسازند معطوف همگاني جنبههاي به بيشتري دفعات به را خود توجه
وضعيت تا گيرد قرار ديگران مشاهده مورد كه دارد وجود آن احتمال و است همگان ديد معرض در
اين باشد ، ما متوجه فردي نگاه اگر حتي رو اين از.شود ايجاد فرد در همگاني خودوقوفي
شخصي اگرباشد زدني مثال همگاني خودوقوفي سازنده آزاد موقعيت يك عنوان به ميتواند امر
به ما ادراك و توجه كه شد خواهد بدان منجر خودكار گونهاي به امر اين بزند ، زل ما به
مثال براي آيا كه ميدهيم قرار بررسي مورد ما حال اين در شود ، معطوف خود از جنبههايي
گونهاي به ما رفتار آيا نياوردهايم ، زبان بر نابجايي سخن ما آيا ندارد ، نقص ما لباس
بزند؟ چشم توي كه نيست
حساب به خودوقوفي سازنده آزاد يك ميتواند نيز گرفتن قرار بياعتنايي مورد ديگر ، طرف از
سلام فرد با دستكم يا كنند باز او با را صحبت سر كه دارد انتظار انسان هنگاميكهآيد
ايجاد شرايطي آنگاه ميشود ، گرفته قرار بياعتنايي مورد عملا ولي كنند ، احوالپرسي و
توجه از متوسطي ميزان تنها بنابراين.ميگيرد خود به را بيتوجهي اين شخص كه ميشود
ناديده كاملا فرد چنانچه.مينمايد ايجاد خوشايندي احساس ما ما ، براي به ديگران
تهييج شخص ترتيب بدين شود ، نگريسته نقادانه گونهاي به ديگران طرف از يا شود ، انگاشته
.است ترس و اضطراب موجب خود اين و ميشود
فردي تفاوتهاي.دارد نسبي جنبه اثرگذاري ميزان و دارد وجود نيز فردي تفاوتهاي اينجا در
تهييج ايجادكننده شرايط برابر در شدتي و سرعت چه با فرد مثلا كه ميكنند تعيين
.ميدهد نشان عكسالعمل
برخي.ميكنند لذت احساس حدي تا شرايطي تحت گيرند ، قرار توجه مورد اينكه از افراد برخي
ميشوند ، آشفته زودتر ميشوند ، واقع ارزيابي مورد كه هنگامي اجتماعي ترس واسطه به ديگر
شخصيتي و موقعيتي عوامل از ناشي همگاني خودوقوفي موقعيت ساختار و تركيب بنابراين
تهييج مواردي چنين در.است رايج بسيار افراد محضر در حضور از ترس كلي طور به.ميباشد
هستند ، به اجتماعي ترس دچار كه افرادي.مييابد افزايش بسيار خود ، به توجه طريق از شدن
صحنههاي در حضوريافتن از افراد اين.ميپردازند خود همگاني جنبههاي به بالايي ميزان
و كمرويي از ناشي اعمالي بيابند ، توجه مركز در را خود اينكه محض به و دارند بيم اجتماعي
.ميزند سر آنها از دستپاچگي
.شود جايگزين (فنآوريها) تكنيكي رسانههاي توسط ميتواند شنوندگان و تماشاگران حضور
ما مقابل را ميكروفون فردي يا و شود زوم ما روي فيلمبرداري يا عكاسي دوربين اگر
حاصله بازخورد ادراكميدهيم قرار همگاني وقوفي خود موقعيت در را خود فورا نگهدارد ،
مينمايد ايجاد واقعيت و داريم ذهن در خود از كه تصويري مابين ناخوشايندي تمايز غالبا
.است همراه عزتنفس از نازلي احساس با يا و خود به كردن شك با غالبا جهت بدين و
خود همگاني جنبههاي با شديد بهگونهاي اگر كه ميدهد نشان دانشجويان روي بر مطالعات
احساس و بازخورد اين ادراك دانشجويان براي.شد خواهند شديدي اضطراب دچار شوند ، مواجه
موقعيت سازنده آزاد خود خودي به ميگيرند ، قرار مشاهده مورد ديگر افراد طرف از اينكه
قلمرو به شدن وارد معناي به فرد ، يك شخصي حريم به شدن وارد.ميباشد همگاني خود به وقوف
اين از.مينمايد تنش ايجاد نباشد ، همراه فرد خود موافقت با چنانچه امر ايناوست ذهني
كه خوشايندي احساس و آرامش مغاير را طولاني مدت به همگاني وقوفي خود وجود پژوهشگران رو
اين در.ميدانند تنش ايجاد باعث را آن و دانسته داريم ، نياز آن به روزمره زندگي در
در.دهد خاتمه آن به و برهاند ناخوشايند موقعيت آن از را خود تا ميورزد تلاش فرد حالت
تهييج ندارد ، محيط بر كنترلي نمايد احساس و نباشد فراهم او براي امكان اين صورتيكه
.است تهييج اين حاصل پرخاشگري و آشفتگي.ميگردد
بهتر ماندن ناشناخته در را سرشناس افراد و هنرپيشهها زياد تمايل ميتوان منظر اين از
مجامع در يا و بروند خريد به بتوانند كه دارند آرزو سرشناس افراد از برخي حتي.نمود درك
نگاه زير دائما باشند مجبور و شوند شناخته آنكه بدون شوند ، حاضر سينما نظير عمومي
.باشند ديگر افراد كاونده
قرائن معذالك دارند ، قرار عمومي توجه و نگاه معرض در ديگران از بيش اگرچه سرشناس افراد
چنين در.باشند خبرنگاران نظر زير ساعته و24 مدام نميخواهند آنها كه است آن از حاكي
ذخيره آنها در بودن خبرنگاران دائمي مراقبت تحت احساس از حاصل دلخوري و بيميلي شرايطي ،
.ميشود سرريز يكباره و شده
خويش حرفه در و دهند نشان بيشتري نيت حسن خبرنگاران كه سزاست نكات ، اين به توجه با
و خويش خلوت لحظههاي از ديگر انسانهاي نيز سرشناس افراد تا كنند اعمال بيشتري ملاحظه
.ببرند لذت بودن خود با
تحصيلي علي
هندوستان در نگاري روزنامه
تحقيقات و مطالعات مركز:ناشر حيدري ، داوود:مترجم پارتاساراتي ، رانگاسوآمي:نويسنده
.بهار 1381 اول ، چاپ رسانهها ،
راه هندوستان به بريتانيا حكومت منافع خدمت در كالايي و خارجي كالايي عنوان به روزنامه
نه زماني مدت و بود حاكم جماعت منافع خدمت در منحصرا اوليه سالهاي در كالا اين.يافت
حاكم كشور اين بر كه هندشرقي كمپاني.بود كم بسيار آن با مردم طولاني ، سروكار چندان
نسبت ابتدا از آن منصبان صاحب و نياورد فراهم روزنامه انتشار براي را مناسبي زمينه بود ،
.نميكردند تحمل را آنها سوي از انتقاد و بودند مظنون روزنامهها و روزنامهنگاران به
در طبعا و بود كرده كسب نفوذي و قدرت عمومي ، برافكار اتكا با انگلستان در روزنامه ليكن
در روزنامه اولينبازداشت فعاليت از را آن چندان نميشد بود وابسته كشوري كه هندوستان
با كلكته در سال 1780 ژوئيه در 29 ميرسيد ، چاپ به نشريههفتگي صورت به كه هند
.شد منتشر صفحه دو در "بنگال گازت"عنوان
درشكلگيري كه نشرياتي بويژه امروز تابه آغاز از هندوستان در روزنامهنگاري كتاب اين در
.است گرفته قرار بررسي و طرح مورد كردهاند ، ايفا مهمي نقش كشور اين سياسي تحولات
سه.ميشود منتشر سابقه قرن يك از بيش با كه ميكند اشاره هند در روزنامه پنج به نويسنده
و دارد قرار هنديان سردبيري و مالكيت تحت تريبيون و هندو پاتريكا ، بازار امريتا روزنامه
داشتند قرار انگليسيها سردبيري تحت و مالكيت در استيتسمن و آواينديا تايمز روزنامه دو
هر روزنامه پنج اين.شد سپرده هنديان به نيز آنها اداره تدريج به هند آزادي از پس كه
نقش هند در مليگرايي حس تقويت و ايجاد و روزنامهنگاري تحول و رشد در خود نوبه به يك
.داشتند چشمگيري
.ميشود محسوب هند روزنامهنگاري تاريخ در عطفي نقطه سال 1988:است آمده كتاب آخر بخش در
آن كشور اساسي قانون كه بيان آزادي از بهرهگيري با هند روزنامهنگاران سال اين در
شده ارائه پارلمان به گاندي راجيو دولت سوي از كه افترا لايحه عليه است ، كرده راتضمين
به لايحه اين به روزنامهنگاران اعتراض.پرداختند مبارزه به شجاعانه و كردند قيام بود
دست پيروزي به مطبوعات كشمكش ، ماه يك از پس سرانجام و شد منجر حكومت با آنان درگيري
كه چرا..بگيرد پس پارلمان از را مزبور لايحه شد شكستناگزير باتحمل ودولت يافتند
روزنامهنگاري حرفه پيشكسوتان از يكي به خطاب نامهاي در نهرو لعل جواهر پيش سال پنجاه
:نوشت
.بنويسند داريم دوست ما كه آنچه هر تا باشند مجاز مطبوعات كه نيست اين مطبوعات آزادي"
و مدني آزاديهاي.ندارند مخالفتي آزادي گونه اين با نيز ستمگر و خودكامه زمامداران حتي
در شود ، نوشته ماست ميل مخالف آنچه دهيم اجازه كه يافت خواهند تحقق زماني مطبوعات آزادي
خود وديدگاههاي تانظريات دهيم اجازه مردم به و دهيم نشان خويشتنداري انتقادات ، برابر
امتيازات به يافتن دست براي تلاش.كنند ابراز ماست آرمانهاي مغاير ما زعم به كه را
."است خطرناك هميشه نهايي اهداف و ارزشمند منافع گرفتن ناديده و موقتي و زودگذر
اولين مطبوعات :نگهبان شوراي حقوقدان عضو
هستند مطبوعات قانون قرباني
مجرم جاي به حاضر حال در كه اين به اشاره با نگهبان شوراي حقوقدان عضو يك:اجتماعي گروه
سياسي تبعات بايد دادگستري محاكم قضات كه كرد تاكيد ميشوند ، تنبيه مطبوعات مطبوعاتي ،
.بگيرند نظر در را احكام اين صدور خارجي و داخلي اقتصادي
قانون و حقوق وضعيت تشريح به ايسنا حقوقي خبرنگار با گفتوگو در اسماعيلي محسن دكتر
همه در قبول مورد و شده شناخته اصلي مطبوعات آزادي:داشت اظهار و پرداخت مطبوعات
آزادي كلي عنوان تحت نيز بينالمللي اسناد در كه است امروز دنياي حقوقي نظامهاي
.ميشود محسوب جوامع سياسي و فرهنگي توسعهيافتگي مهم شاخصهاي از و شده تصريح ارتباطات
نيست ، مرز و حد بدون دنيا كجاي هيچ در عمومي آزاديهاي ساير چون هم مطبوعات آزادي البته
گرفته ، قرار تاكيد مورد آن ماده 19 در ارتباطات آزادي كه نيز بشر حقوق اعلاميه در حتي
و سنن و رسوم و آداب و فرهنگ اساس بر آزاديها اين كه شده اعلام (ماده 29 در) نهايتا
آزادي بنابراين باشد ، قرمزهايي خط و محدودهها داراي است ممكن كشور ، هر داخلي قوانين
.نيست ملت احترام مورد ارزشهاي نقض براي مجوزي و رها كجا هيچ در مطبوعات
و تاسيس ، فعاليت آزادي بر مبني شاخه سه داراي آكادميك مباحث در مطبوعات آزادي:افزود وي
باشد داشته وجود نبايد محدودكنندهاي مقررات هيچ تاسيس ، آزادي بعد در كه چنان.است بيان
بتوانند بايد ميدهند ، تشخيص جامعه مصلحت به مطبوعات نيزآنچه بيان آزادي براساس و
.بگويند
و اساسي نقش به سال 58 در اساسي قانون نويسندگان خوشبختانه كشور ، داخلي حقوق نظر از
كردهاند تلاش و بوده آشنا خوبي به جامعه در آن ويژه جايگاه و مطبوعات تعيينكننده
.كنند تعبيه را لازم اساسي ، تضمينهاي قانون در آنها آزادي رعايت براي
تصريح مورد خدشهناپذير و مسلم بهطور مطبوعات و بيان آزادي قانون ، اين اصل 24 در مثلا
گرفته نظر در خاصي تشريفات آنها حقوق رعايت براي نيز اصل 168 در همچنين.است گرفته قرار
.است شده
تاسيس آزادي به نسبت اساسي قانون:شد يادآور حال عين در دانشگاه مدرس و حقوقدان اين
آن به نيز اصل 24 در حتي و كرده سكوت نشريات فعاليت براي مجوز كسب ضرورت و نشريات
قرار استفاده مورد پيشگيرانه نظام مطبوعات ، فعلي قانون طبق امااست نكرده اشارهاي
مطبوعاتي فعاليت براي را صلاحيت تاييد از پس پروانه و مجوز كسب كه سيستمي) است گرفته
.(ميداند الزامي
تا است مردم نمايندگان عهده بر مطروحه منافع و مصالح تشخيص:كرد تاكيد حقوقدان اين
اصلي مشكل هم ما كشور در.كنند اقدام اساسي قانون محدوده در دارند وكالت آنچه براساس
هم فعلي مطبوعات قانون به اگر بلكه باشيم ، داشته تنبيهي يا پيشگيرانه نظام كه نيست اين
قانون اين در كه چرا.خورد برنخواهند مشكلي به مجوز صدور نظر از مطبوعات شود ، عمل درست
راحتي به كه شده پيشبيني افراد توسط نشريه انتشار پروانه اخذ براي سادهاي بسيار شرايط
....و ايران تابعيت تحصيلي ، مدرك سن ، جمله از ;است احراز قابل
گرفته شكل گذارها و بحرانها اوج در همواره مطبوعات ، قانون تغييرات:كرد تصريح اسماعيلي
هيچگاه مطبوعات ، قانون اولا كه اين جمله از ;است داشته بر در نتايجي لذا.است
قانوني مطبوعات ، قانون كه چرا.شود نوشته كارشناسي و همدلي تفاهم ، يك براساس نتوانسته
را آن تنهايي به روزنامهنگاران و جامعهشناسان يا سياسيون يا حقوقدانها كه نيست
را قانون اين مختلف ابعاد از هم كنار در و تفاهم با مختلف اقشار اين بايد بلكه بنويسند ،
قانون لذااست نشده محقق امر قانونگذاري ، اين سير در گاه هيچ كه كنند ايجاد و بررسي
;باشد حقوقگرا كه آن تا بوده تكليفگرا بيشتر كرده ، سير گذار حال در همواره چون مطبوعات
به آنها از دفاعي و مطرح را روزنامهنگاران حقوق و اختيارات بخواهد كه آن از بيش يعني
.بود مطبوعات براي مجازاتها و جرايم تعيين صدد در باشد ، داشته عميق طور
ماده تبصره 1:گفت نشريات براي كيفري دادرسي آيين قانون محدوديتهاي به راجع همچنين وي
سئوال زير را دادگاه علنيبودن معناي اصلا كه چرا.است بازنگري نيازمند اصولا 188
گزارش نميتوان را دادگاه روند اما باشد ، ميتواند علني كه است دادگاهي چه اين.ميبرد
بايد متهمين ، عمومي و خصوصي حقوق رعايت با دادگاهها علنيبودن معناي حفظ براي !كرد؟
به دادگاهها استناد قطعا دارد ، قانون جنبه كه موقعي تا چند هر.شود بازنگري ماده اين
.است معتبر حقوقي ، نظر از آن
توقيف ، مجازات:كرد تصريح نشريات براي توقيف مجازات جايگزيني ضرورت درباره اسماعيلي
صدور در بايد قضات كه است بينالملل و داخلي سياست و اقتصادي عرصه در تبعاتي داراي
كشور در مطبوعات كيفري سياست درباره بحث جاي اصولا.بگيرند نظر در را مسايل اين احكام ،
مطالعاتي و سياستها ميكنند ، مشخص مجازات جرايم براي دنيا در وقتي يعني ;است خالي ما
مجازات خود با متناسب مجازاتها هدف زمينه اين در بايد كه ميدهند قرار كيفر مبناي را
بنابراين.نيست مناسب پس نميكند ، برآورده را ما هدف كه داريم مجازاتي اگر لذا.باشد
و حقوقي متخصصان كه دارد نياز جامعه و است فقر دچار مطبوعاتي عرصه كيفري سياست مجموعا
بررسي و مطالعه مطبوعات ، به نسبت كيفري نظام سياستهاي زمينه در مشتركا ارتباطاتي ،
ميگيرد ، قرار مجازات مورد مطبوعاتي جرم چرا كه كنند روشن سياستها اين اگر.باشند داشته
برآورده را مذكور اهداف آنها تعطيلي يا مطبوعات توقيف كه كرد قضاوت ميتوان موقع آن
!نه؟ يا ميكند
بيشتر بايد دارد ، نياز چه آن همه رعايت با كشور قوانين:كرد خاطرنشان دانشگاه مدرس اين
مجرم كه اين جاي به هماكنون يعني.نشريات تعطيلي تا كنند تاكيد متخلفين مجازات بر
نشريهاي كه مواردي در شايد كه چند هر.ميكنند تنبيه را نشريه شود ، تنبيه مطبوعاتي
مجازات جاي به كلي سياست يك عنوان به باشد ، اما مقبول حكم اين اجراي نيست ، اصلاحشدني
.بود مطبوعاتي مجرمين مجازات فكر به بايد مطبوعات
جرايم همه:داشت اظهار و كرد اشاره اينترنتي سايتهاي تعقيب موضوع به خاتمه در اسماعيلي
.كرد رسيدگي مطبوعات قانون با نميتوان حاضر حال در را اينترنتي
روزنامه مديرمسئول مطبوعات هياتمنصفه
شناخت مجرم را همبستگي
روزنامه مديرمسئول علني محاكمه ازچهارجلسه پس مطبوعات منصفه هيات:ايرنا
مطروحه شكايتهاي بررسي و مشورت و شور از پس (شهريورماه 27)روزچهارشنبه همبستگي
.كرد اعلام مجرم را سلامي ابراهيمباي آراء اتفاق به
:كرد اعلام باصدوراطلاعيهاي يكشنبه روز تهران استان كل دادگستري عمومي روابط
ملاحزاده آقايانعبدالنبي شخصي باشكايت دررابطه منصفه هيات اعضاي
روستاي فاضلاب و آب شركت كشور ، محمودمسافريمديرعامل ديوانعالي دادياردادسراي
جنتي احمد كاوهو وزيارت ، كميل سازمانحج پوروكيل احمدي شرقي ، آذربايجان
و اهانت و توهين اتهام به را همبستگي روزنامه مسئول مدير نگهبان ، دبيرشوراي
مجرم افترا ايراد و تحريف و عمومي اذهان تشويش قصد به نشراكاذيب حيثيت ، هتك
.شناختند
كل رئيس معاون جرم اعلام (بندالف) با دررابطه همچنين مطبوعات منصفه هيات
نظام تبليغعليه درجهت مطالبي وانتشار چاپ بر مبني تهران استان دادگستري
نعيميپور ، محمد شمسالواعظين ، ماشاءالله اظهارات درخصوص آن ، تشكيلدهنده واركان
.دانست مجرم را همبستگي مديرمسئول محمددادفر ، مقاله و كديور محسن
حقوقي مديركل اسلامي ، موتلفه دبيرجمعيت شكايت ازبررسي پس مطبوعات منصفه هيات
شنيدن از پس و محتشم شكايتعبدالحميد و كيهان روزنامه صداوسيما ، مديرحقوقي سازمان
از پس منصفه هيات همچنين.ندانست مجرم را وي سلامي ، ابراهيمباي دفاعيات
العموم ، مدعي جرم اعلام (الف بند) سايرموارد با دررابطه لازم شورومشورت
سوم ، اول ، ) بندهاي مطالب وانتشار چاپ رادرخصوص همبستگي روزنامه مديرمسئول
.ندادند تشخيص مجرم (ششم و پنجم چهارم ،
مسئول مدير سلامي ابراهيمباي همچنين خود جلسه درپايان منصفه هيات اعضاي
.دانست تخفيف مستحق آراء بااكثريت را همبستگي روزنامه
شد پلمب ايران گلستان
شده توقيف تهران عمومي دادگاه شعبه 1410 رئيس دستور با كه ايران گلستان روزنامه:ايسنا
.شد پلمب ديروز ظهر حوالي بود ،
موضوع ، اين تاييد ضمن ايسنا ، حقوقي خبرنگار با تلفني گويي و گفت طي روزنامه اين سردبير
در:داشت اظهار و كرد اشاره ماموران توسط نشريه اين امكانات و وسايل كردن جلسه صورت به
نشريه حكمي با صرفا و نشده ثابت دادگاه در روزنامه اين مديرمسئول اتهام هنوز حاليكه
پلمب براي جديد حكمي اعلام بدون چگونه كه است تعجبآور برايمان شده ، توقيف موقت بهطور
.ميشود كاري چنين به اقدام
باشد بوده هم اگر حال ، هر به اما نرسيده رويتمان به حكمي نشريه پلمب براي:گفت بزرگيان
.است بوده قبلي اعلام مراحل كردن طي بدون
عليرغم كه داشتند همكاري و فعاليت روزنامه اين در نفر حدود 70:كرد خاطرنشان بزرگيان
.شدند بيكار كار ، از صنفي حمايتهاي و بيمه مراحل نشدن طي و تكميل
سنگر قصههاي
آتش زير را عملياتي منطقه حسابي عراقيهابود گرفته باريدن خمپاره و توپ گلولههاي
و توپ پي در پي شليك.كرد برانداز را پايگاه سنگر ، محوطه درز لاي از حسين.بودند گرفته
.ميرسيد گوش به زخمي بچههاي ناله آنسوتر.بود زده شخم را پايگاه زمين خمپاره
.بود فراگرفته را وجودش پاي تا سر عجيبي دلشورهكشيد سرك تاريك سنگر داخل به لحظهاي
...قاسم - قاسم:گفت و داد كناري را سنگر ورودي در پتوي آهسته.نبود بيسيم پشت قاسم
كه باز:گفت خنده با و رفت جلوتر.شد پديدار سنگر قاب در هيكلي سياهي !گرفته شوخيات
...انداختي دست منو
جواب چرا شده ، چي:گفت برافروخته چهرهاي با پايگاه فرمانده خشكيد ، لبانش بر خنده
رفته قاسم باز !واي:گفت و كشيد فريادي حسين..نميدين بيسيمرو پيامهاي
...كنه تعمير صحراييرو سيمتلفنهاي
از تلي خمپاره گلوله انفجار پي در پي صداي با.دويدند سنگر در سوي به عجله با دو هر
پرت سويي انفجار ، به موج با كدام هر.فراگرفت را سنگر فضاي سوخته پتوي بوي و خاك و گرد
.شدند
با خون قطرات و غلطيد زمين روي به جسمي خمپاره ، سياهي انفجار از ناشي خاك و گرد ميان در
صدايي آنسوتر.پوشاند را قاسم سفيدگون چهره آرام خون قطرههاي.پاشيد سنگر داخل به شدت
!گرفته شوخيات كه م باز...قاسم...قاسم:ميرسيد گوش به بيسيم از
صدفي هوشنگ
صنفي انجمن عمومي مجمع
ميشود برگزار نگاران روزنامه
سالن در مهرماه روز 15 در ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن ساليانه عمومي مجمع:ايرنا
در روزنامهنگاران صنفي انجمن.ميشود برگزار اجتماعي امور و كار وزارت اجتماعات
.كنند پيدا حضور جلسه اين در كه كرد دعوت اعضا كليه از اطلاعيهاي
اصلاح" و "بازرسان انتخاب" ،"بازرسان و مديره هيات گزارش ارائه" جلسه اين كار دستور
.است شده عنوان "اساسنامه
دو از بيش ايران ، در مطبوعات حوزه تشكل بزرگترين عنوان به روزنامهنگاران صنفي انجمن
رسميت اعضا يك بعلاوه نصف حضور با عمومي مجمع جلسات انجمن ، اساسنامه طبقدارد عضو هزار
حضور با روز ، فاصله 15 به دوم مرحله در نشود حاصل نصاب حد اين كه صورتي در و يافت خواهد
.مييابد رسميت اعضا سوم يك حداقل
|