عصراستصواب
نيست بيمه شركت تاريخ
28_ دهه دو بازيگران
است تهديدخارجيرفع موجب مردم مطالبات به پاسخ
لحن تغيير
عصراستصواب
استصوابي نظارت سال ده پرونده
سبوكي افشين:كاريكاتور
:استصوابي نظارت درباره مناظره براي كروبي الله آيت درخواست به پاسخ در جنتي الله آيت
رهبري معظم مقام منصوب ادامه در و بودند (رض)امام حضرت منصوب نخست نگهبان شوراي فقهاي
داشته تفاهمي و برسيم حلي راه به نتوانستيم خود ما اگر كه است اين قضيه طبيعي بنابراين
نيست حل قابل عادي طرق از كه هستند معضلاتي همه حل مامسئول نصبكننده مقام باشيم
نظارت" اندازه به اسلامي جمهوري در مصوبهاي هيچ شايد:روح محمدجواد _ سياسي گروه
حاكميت درون جناح دو گاه هر تاكنون ، چهارم مجلس انتخابات از.نباشد بحثانگيز "استصوابي
نيز حاكميت از خارج طيفهاي گرچه.است شده مطرح بحث اين داشتهاند ، پيش در رقابتي
بر نگهبان شوراي استصوابي نظارت سد به اغلب و ميشوند انتخابات كانديداي كمابيش
.است حاكميت درون جناح دو ميان بحثها عمده اما ميخورند ،
استصوابي نظارت است ، شده فعال خرداد دوم جبهه قالب در سال 76 از پس كه مذهبي چپ جريان
ورود از جلوگيري و قدرت قبضه جهت در آن ، بستن كار به با مقابل طيف كه ميداند ابزاري را
محافظهكار ، معتقد راست جريان مقابل ، در.ميكوشد حاكميت انتخابي بخشهاي به طيف اين
به نفوذ با كه است جريانهايي مقابل در قانوني و نفوذناپذير سدي استصوابي نظارت است
دو تا شده باعث متمايز ديدگاههاي اين.دارند اسلامي نظام استحاله در سعي حاكميت ، درون
ده دوره حال ، اين بايابند دست فيمابين معضل حل براي اشتراك حداقل به نتوانند جناح
نتايج كه بوده همراه پايينهايي و بالا و نشيبها و فراز با استصوابي نظارت اعمال ساله
.ميدهد نشان را مسئله اين آنها ، در حاضر كانديداهاي ليست و سالها اين انتخابات
امام رحلت از پس پارلمان دوره اولين كه بود چهارم مجلس از استصوابي نظارت آغاز
مبارز روحانيون مجمع تشكيل با سال 1367 از كه مذهبي چپ جناح.ميشود محسوب (ره)خميني
امام رحلت سالهاي آخرين در بود ، كرده اعلام حاكميت راست جريان با را خود فاصله و تمايز
تحتتاثير بيشتر قدرت ، اين چند هرداشت اختيار در را حاكميت از بالايي "اسمي قدرت"
زمان ، اين در چپ جناح روحانيون از بسياري.ميآورد عمل به طيف اين از امام كه بود حمايتي
موسوي محمد نوري ، عبداللهداشتند اختيار در امام حكم با را حاكميت انتصابي مصادر
آن از خاتمي محمد و كروبي مهدي تبريزي ، موسوي سيدحسين اردبيلي ، موسوي عبدالكريم خوئيني ،
بنياد مسئوليت قضاييه ، قوه رياست انقلاب ، دادستاني سپاه ، در امام نمايندگي كه جملهاند
.بودند كرده كسب طريق اين از را قضايي عالي شوراي در عضويت و كيهان موسسه سرپرستي شهيد ،
خود ، چپگرايان يا و شد سپرده ديگر ، افرادي به تدريج به سمتها اين امام ، ارتحال با
خارج نبود ، پذيرفتني مذهبي چپ طيف براي چه آن اما.دادند ترجيح حضور بر را كنارهگيري
درست اين ، و بود راستگرايان با انتخاباتي رقابت دايره از جريان اين شاخص چهرههاي شدن
در سوم مجلس چپگراي اعضاي از نفر افتاد410 چهارم مجلس انتخابات در كه بود اتفاقي همان
مجلس ، از خارج در چپگرايان از هم ، تعداد همين به نزديكشدند صلاحيت رد دوره اين
.بودند شهرستانها در صلاحيتشدگان رد عمده.يابند راه انتخاباتي رقابتهاي به نتوانستند
خطاب كروبي مهدي سوي از نگهبان شوراي عملكرد از انتقاد در بعد سال چند كه نامهاي در
ذكر چهارم مجلس انتخابات در صلاحيتشدگان رد از برخي اسامي يافت ، انتشار جنتي احمد به
محمد دوزدوزاني ، عباس باكري ، شهيد همسر ،(رجايي شهيد همسر) صديقي عائقه.بود شده
آقايي ، هدايتالله اصغرزاده ، ابراهيم باقرنژاديان ، باقر محمد نبوي ، بهزاد رشيديان ،
يدالله عابدي ، غريباني ، محمد علي حكيميپور ، محمد عبدالعليزاده ، علي بهزاديان ، محمد
شده صلاحيت رد داوطلبان احمدي محمد علي و حائريزاد ابوالحسن هاشمي ، قاضيزاده اسلامي ،
.است آمده آنها نام كروبي نامه در كه هستند چهارم مجلس
به را كار بزرگواران شما شيوه بالاخره..":مينويسد نامه اين از بخشي در كروبي
شخصيت مقاوم ، مبارز دادند اجازه خودشان به خراسان استان نظارت هيات كه رساند جايي
زندان در سالها كه خامنهاي هادي سيد آقاي المسلمين و حجتالاسلام جناب فرهنگي ،
از جمعي با بودم ، او شكنجه و زجر شاهد جانب اين و نمود شكنجه و زجر تحمل ستمشاهي
هادي سيد مشكل تهران طريق از بعد البته).كند صلاحيت رد خراسان استان نمايندگان
".(شد حل خامنهاي
فرصت نتيجه در.شد صلاحيت تاييد انتخابات آغاز از قبل ساعت خامنهاي 24 هادي سيد
تاييد چپگراي روحانيون و او.نيافت راه چهارم مجلس به و نكرد پيدا تبليغات
عليه گسترده شايعهپراكنيهاي و تبليغاتي فضاي تحتتاثير كروبي ، خود چون صلاحيتشدهاي
انتساب نيز و مالي مسايل طرحبود گرفته اوج روزها آن در كه داشتند قرار نيز چپ جريان
كانديداهاي حتي كه شد آن از مانع افراد ، اين به دهه 60 آخر سالهاي اقدامات پارهاي
.آورند دست به توفيقي انتخابات جريان در نيز چپ جناح شده صلاحيت تاييد
در كه گيرد صورت چپ جناح سوي از روشن اقدام دو دهه 70 ابتداي در تا شد باعث مسئله اين
حاشيهنشيني دوران كه آن نخست.داشت سزايي به تاثير جريان اين اجتماعي _ سياسي سرنوشت
عرصههاي در خود ديدگاههاي و روشها بازخواني به تا شد چپ جناح براي فرصتي به تبديل
بخشهاي همگرايي با كه بازخواني اينبپردازد فرهنگ و اقتصاد اجتماع ، سياست ، مختلف
خرداد دوم در بود ، همراه جامعه فكري _ سياسي نيروهاي ديگر طيفهاي با چپ جناح جوانتر
.شد آشكار خاتمي محمد سيد انتخاباتي شعارهاي در و 76
قدرت از مستقل مشي با سياسي روزنامههاي انتشار دهه 70 ابتداي در چپ جريان اقدام دومين
آن وابسته نشريات همراه به "كيهان" چون روزنامهاي خود قدرت سالهاي در كه چپها.بود
مديريت به "سلام" روزنامههاي انتشار با حاشيهگزيني دوران در داشتند ، اختيار در را
ساختند فراهم امكاني خامنهاي ، هادي سيد مسئوليت با "اسلام جهان" و خوئيني موسوي محمد
نشرياتي روزنامه ، دو اين كنار در.نشود مذهبي چپ كامل سكوت زمينهساز قدرت از دوري تا
علياكبر مديريت به "بيان" و اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان ارگان "ما عصر" چون
پيرامون طيف اين ديدگاههاي طرح ضمن كه شد منتشر چپ جريان فعالان سوي از نيز محتشميپور
درون بحثهاي و گفتوگو امكان هاشمي ، دولت و چهارم مجلس اقدامات از انتقاد و روز مسايل
به سياسي نيروي اين براي را تازه تجربهاي و ميساختند فراهم حدي تا نيز را چپها جناحي
البته.بود ديده قدرت مصدر زاويه از تنها را سياست روز ، آن تا كه جرياني.آوردند دنبال
و روشن دقيق ، چنين روزنامهها ، ويژه به و نشريات اين انتشار از چپها اوليه هدف
روحانيون مجمع چنانكه بود اصلي انگيزه تريبون ، نداشتن اختيار در.نبود دورانديشانه
رد درباره آن اعتراضآميز بيانيه كه گرفت روزنامه يك انتشار به تصميم زماني مبارز
كوچكترين زمان ، آن روزنامههاي و سيما و صدا در چهارم مجلس در چپ نيروهاي صلاحيت
در اپوزيسيون جايگاه از سياست به پرداختن اجتماع و فرهنگ حوزه در فعاليتنيافت بازتابي
كه بود تازهاي عرصههاي هاشمي ، دولت دوران مسئوليتهاي و پروژهها برخي در حضور كنار
.كرد تجربه را آن چهارم مجلس سال چهار در چپ جريان
حيدري هادي:كاريكاتور
آورد پديد فضايي طيف ، اين سوي از قدرت انحصار.بود متفاوت وضعيت راست ، اردوگاه در اما
آن راستگرايي اكثريت با چهارم مجلس.كند بروز اختلافاتي راست و ميانه نيروهاي ميان تا
دشمن" را جمهوري رئيس مخالفان كه شعاري از هاشمي دولت فعاليتهاي نخست سالهاي در كه
اول درجه مديران با شدت به خود عمر ماههاي آخرين در ميكرد ، حمايت ميخواند ، "پيغمبر
جناحي ميان شكاف به پنجم مجلس انتخابات آستانه در كه مشكلي.برخورد مشكل به هاشمي
.انجاميد "مدرن راست" جريان و "راستسنتي"
اختلاف.شد منسوب طيف دو اين به اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان ارگان سوي از عناوين اين
پنج حضور اسلامي موتلفه و مبارز روحانيت جامعه كه رسيد خود اوج به زماني طيف دو
كه جلسهاي پايان در تا نپذيرفتند را خود ليست در رفسنجاني هاشمي پيشنهادي كانديداي
همان.بدهد را مستقل ليست ارائه اجازه نزديكانش به وي بود ، بينتيجه هاشمي براي ظاهرا
كارگزاران حزب سپس و شدند معرفي عمومي افكار به "نفره گروه 6" عنوان تحت كه چهرههايي
جا اين در تنها سنتي راست جريان با هاشمي سياسي اختلافات اما.نهادند بنا را سازندگي
انتخابات بر نظارت براي نگهبان شوراي كه برميگشت رويهاي به هم مسئله از بخشي.نبود
.ميساخت روبهرو مشكل با را دولت اجرايي مديران برخي عملا و بود برگزيده پنجم مجلس
"نگهبان شوراي فرازهاي از يكي" كنايه به را دوره اين در نگهبان شوراي رويه كروبي
شهر چند در دوم و اول مرحله بين كه ميداند اتفاقاتي به مربوط را اصلي مسئله و مينامد
.افتاد
از كمتر فاصله در.بود شده آغاز قبل ماه چند از پنجم مجلس انتخابات داستان حال ، اين با
هدف.شد اصلاح پارلمان اعضاي سوي از انتخابات قانون چهارم ، مجلس دوره پايان به ماه نه
.بود انتخابات بر نگهبان شوراي استصوابي نظارت كردن قانوني نمايندگان ، طرح اصلي
تفسير زمينه در اساسي قانون كه اختياري بنابه نگهبان شوراي زمان ، آن تا كه آن توضيح
را اساسي قانون اصل 99 در شده مطرح "نظارت" است ، داده قرار نهاد اين اختيار در خود اصول
صلاحيت تاييد يا رد زمينه در حقي خود براي اساس ، همين بر و كرد تفسير "استصوابي"
در 22 شورا اعضاي از "رضواني غلامرضا" موجود ، اسناد طبق.شد قائل انتخابات كانديداهاي
اول در كه كرده سوال انتخابات بر نگهبان شوراي نظارت چگونگي مورد در ماه 70 ارديبهشت
تفسير اين.ميكند اعلام را نظارت بودن استصوابي گيلاني محمدي محمد سال اين ماه خرداد
نظر مد نظارت بودند معتقد نگهبان شوراي منتقد حقوقدانان و فقها كه گرفت صورت حالي در
عهده بر را جمهوري رياست و مجلس انتخابات بر نظارت كه اساسي قانون اصل 99 در قانونگذار
.نيست استصوابي است ، نهاده شورا اين
واژه وقتي":است معتقد زمينه اين در حقوقدان ، و فقيه بجنوردي ، موسوي محمد آيتالله
ميخواست قانونگذار اگر و است آن بودن استطلاعي مراد ميشود ، مطرح تنهايي به نظارت
اصل در را استصوابي پسوند بايد بدهد ، نگهبان شوراي به زمينه اين در بيشتر اختياري
."ميافزود اساسي قانون مربوطه
صلاحيت بررسي":ميگويد نيز اساسي قانون بر نظارت هيات رئيس "مهرپور حسين" دكتر
مورد در و است نگهبان شوراي عهده به مستقيما خبرگان و جمهوري رياست مورد در كانديداها
بودن صالح اعلام براي اجرا در است ممكن اجرايي هيات چوناست اجرايي هيات عهده به مجلس ،
ناظر مقام لذا نكند ، رعايت درست را قانوني موازين كانديدايي نبودن صالح يا كانديدايي
".دارد نظارت هم زمينه اين در طبيعتا
قانون اصل 99 از خود تفسير به گذشته دهه طول در نگهبان شوراي انتقادات ، اين وجود با
چپ جناح سياسي فعالان يا حقوقدانان سوي از انتقادي هم زمان هراست فشرده پاي اساسي
از صريح لحني با "يزدي محمد" و "جنتي احمد" يعني نهاد اين ارشد عضو دو گرفته ، صورت
.گفتهاند پاسخ آنها به تهران جمعه نماز تريبون
است ، ميشده محسوب سياسي شاخص چهرههاي جزو منتقد يا و بوده شديدتر انتقاد هم ، اگر
را آنان نزد در انتقاد طرح امكان و شدهاند يادآور را فقيه ولي به نگهبان شوراي انتصاب
.كردهاند گوشزد
شوراي فقهاي":است داده كروبي انتقادهاي به جنتي كه است پاسخي موارد ، اين جمله از
بنابراين ، .رهبري معظم مقام منصوب ادامه در و بودند (رض)امام حضرت منصوب نخست در نگهبان
باشيم ، داشته تفاهمي و برسيم حلي راه به نتوانستيم خود ما اگر كه است اين قضيه طبيعي
اين نيست ، حل قابل عادي طرق از كه هستند معضلاتي همه حل مسئول كه ما نصبكننده مقام
"نيست؟ بهتر راه اين.كنند حل است ، ايشان منصوبين با مستقيم رابطه در كه هم را معضل
آيا":نوشت صريحا و برد سوال زير را او استدلالي منطق جنتي ، به ديگر نامهاي در كروبي
و حج) حساس و مقدس نهاد دو در ايشان نماينده و سرپرست امام جانب از سالها كه جانب اين
و معقول مردم و ديگران اعتراضات و اشكالات مقابل در ميكردم ، وظيفه انجام (شهيد بنياد
شوراي حال ، اين با "ميدهم؟ پاسخ او به من كنند ، مراجعه امام به دهم جواب بود ، منطقي
در گفتوگو و مناظره به حاضر تاكنون و فشرده پاي نيز خود استدلالي وجه اين بر نگهبان
از حقوقي _ سياسي انتقادهاي وجود ، اين با.است نشده استصوابي نظارت درباره عمومي عرصه
بر علاوه را استصوابي نظارت مبناي بكوشد راست جناح كه داشت را پيامد اين نگهبان شوراي
قانون چهارم مجلس در كه بود رو اين از و ببخشد نيز قانوني وجههاي نگهبان ، شوراي تفسير
.شد اصلاح انتخابات
اين.ميباشد نگهبان شوراي عهده به مجلس انتخابات بر نظارت" چهارم مجلس مصوبه طبق
".است جاري انتخابات به مربوط امور كليه و مراحل تمام در و عام و استصوابي نظارت ،
عهده به مجلس انتخابات بر نظارت" سال 62 ، مصوب انتخابات قانون طبق كه بود حالي در اين
انتخابات به مربوط امور كليه در و مراحل تمام در و عام نظارت اين.ميباشد نگهبان شوراي
".است جاري
چند هرچيست مقابل جريان تصميم دريابد تا بود چپ جناح براي آشكاري علامت اصلاحيه ، اين
در چپ جريان شده انجام توصيههاي به بنا اما داشت وجود پيشبيني همين نيز چهارم مجلس در
.نيافت توفيقي كه شد حاضر انتخابات عرصه
شركت به حاضر چپ جريان اصلي طيف پيغامها و توصيهها همه وجود با پنجم ، دوره در اما
دنبال آمدند گروههايي يك شد ، كه سال 74":ميگويد باره اين در كروبي.نشد انتخابات در
درگير بخواهيم ما اگر كه است فضايي فضا ، گفتيم ما.كنيد شركت انتخابات در بياييد كه ما
ميكنيم ، تاييد.كنيم شركت نيستيم حاضر قيمت هيچ به.است روحانيت براي آبروريزي بشويم ،
حتي _ ميگوييم هم همه به ميكنيم ، انتخابات در شركت به دعوت را مردم ميكنيم ، مصاحبه
فكر خودمان مورد در اما.كنيد شركت و برويد داريد ، زمينه كجا هر كه _ اعضايمان به
".ميشود تكرار ماجرا همان دوباره ميكنيم ،
ليست ارائه از ميشد ، محسوب چپ جريان محوري تشكل كه مبارز روحانيون مجمع ترتيب ، بدين
برخي كه ليستي ارائه با سازندگي كارگزاران اما.كرد خودداري پنجم مجلس انتخابات در
سوم يك به نزديك توانست و يافت حضور انتخابات در ميشد ، شامل نيز را راست چهرههاي
.آورد دست به را مجلس كرسيهاي
در ناقص ليستي با نيز اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان محوريت با امام خط گروههاي ائتلاف
تاييد چهارم مجلس انتخابات برخلاف كه را نبوي بهزاد نتوانست اما كرد ، شركت انتخابات اين
.كند پارلمان وارد بود ، شده صلاحيت
صورت حالي در انتخابات ابطال.بود اصفهان در انتخابات ابطال دوره ، اين مهم اتفاقات از
مجلس چهارم دور در كه اصفهان نماينده "كامران حسن" همسر "بيطرف اخوان نيره" كه گرفت
راي از 562270 او.بود شده آرا اكثريت حائز داشت ، راست اكثريت جريان با اختلافاتي
هيات رئيس عبداللهي استفسار پي در كه بود آن ابطال دليل.كرد كسب راي ماخوذه 203570
مردم براي خودشان كه كساني"كرد اعلام وي جنتي احمد از اصفهان استان انتخابات بر نظارت
خود بايد مردم كنند ، استفاده آرا كسب جهت ديگري شهرت از..نبايد نيستند ، شده شناخته
".همسرش به نه دهند راي خودش به و بشناسند را كانديدا
اما شد باطل "كامران همسر اخوان" بودند نوشته كه عدهاي راي استفساريه ، همين بنابر
انتخابات نتيجه در و شد باطل نبود ، مشخص كه دلايلي به هم ديگر عدهاي راي.نداشت تاثيري
در طاهري آيتالله سخنراني جمله از فراواني واكنشهاي كه ابطال اين.شد باطل اصفهان
نشان را خود اصلي بازتاب دورهاي ميان انتخابات در داشت ، دنبال به را اصفهان جمعه نماز
را ماخوذه راي هزار از 339 راي هزار از 209 بيش بيطرف اخوان نيره دوره ، اين در.داد
حالي در اين.باشد داشته اول دور به نسبت آرا كسب ميزان در درصدي جهشي 25 تا كرد كسب
وقت وزير "بشارتي محمد علي" به نامهاي در نگهبان شوراي دبير دوره ، دو اين بين كه بود
اين با ميشود اصفهان استان فرمانداران از چند تني و استاندار تعويض خواستار كشور
[شد باطل كه اول دور] انتخابات در موثر تاثير استاندار آقاي ميكنيم احساس" كه استدلال
".است داشته
اصفهان استانداري است ، معادن و صنايع وزير حاضر حال در كه "جهانگيري اسحاق" زمان ، آن
ابطال جريان در است ، سازندگي كارگزاران حزب مركزي شوراي اعضاي از كه وي.داشت برعهده را
جهانگيري از.كرد اتخاذ طاهري آيتالله با جهت هم و نزديك موضعي اصفهان انتخابات
آقاي گفتيم.جنتي آقاي به برخورديم فرودگاه در...":است شده نقل ماجرا آن درباره
بودند ، موثر فرمانداريها و استاندار گفتيد و فرمودهايد مرقوم را اين كه شما جنتي
شما فرماندارهاي گفت جنتي كردهاند؟ دخالت فرماندارها كجا كه بياوريد مدرك يك ميتوانيد
در شما فرماندارهاي گفت ايشان كردهاند؟ دخالت كجا بفرماييد شما گفتم نكردهاند؟ دخالت
.نيست من نظر زير و است مركزي استان مال اصلا خمين آقا ، :گفتم.كردهاند دخالت خمين
".نيست اصفهان با اصلا خمين نه ، گفتم نيست؟ شما با خمين گفت
آقاي":بود شده استعفا آماده جهانگيري برخوردهايي چنين وجود با كه ميكند نقل كروبي
آقاي.بشود انجام انتخابات تا بدهد استعفا كه وقت رئيسجمهور نزد بود آمده جهانگيري
مصلحت مجمع اعضاي از ديگر يكي "نميروم كار اين زيربار من وجه هيچ به":بود گفته هاشمي
چون نميروم بار اين زير وسيله هيچ به من گفت هاشمي آقاي كه گفت [كروبي] من خود به هم
".كنيم عوض مسئول نظارت خاطر به باشد بنا كه است بدعت يك اين
بودند راست جناح از هم دو هر كه نظارت و اجرايي هيات ميان اختلاف شد باعث شرايطي چنين
ستاد وقت رئيس] تابش به صريحا بشارتي كه طوري به.بگيرد بالا اصفهان انتخابات سر بر
سياسي مشكلات نميتوانيم ما نشود ، عوض نگهبان محترم شوراي نظر اگر":مينويسد [انتخابات
".شود متوقف انتخابات كه ميشود موجب اين جهت هر به...كنيم حل را آرا ابطال از بعد
انجام اجرايي هيات تركيب همان با رهبري معظم مقام دخالت با اصفهان انتخابات نهايت ، در
مجلس سال چهار از سال دو تا مييابد را امكان اين اصفهان مهم شهر شكل ، بدين و ميشود
نيز خرداد دوم از پس سالهاي در استصوابي نظارت موضوع.باشد داشته نماينده را پنجم
برگزار تهران در دورهاي ميان انتخابات كه بود سال 76 اواخر در ماجرا اولينيافت ادامه
محمد سيد صلاحيت تاييد خاطر به راست جناح در جرياناتي سوي از هنوز كه نگهبان شوراي.شد
دو دورهاي ميان انتخابات در داشت ، قرار فشار زير جمهوري ، رياست انتخابات در خاتمي
.شد دانشجويان اعتراض به منجر مسايل ، اين.كرد صلاحيت رد چپرا جناح سرشناس كانديداي
رد.بود مجلس به ورود براي آنها از حمايت وحدت تحكيم دفتر اصلي برنامه كه آن ويژه به
درگيري به نهايت در كه شد دانشجويي اعتراضات به منجر وحدت ، تحكيم اصلي كانديداي صلاحيت
.انجاميد تهران دانشگاه محل در اسفند 76 در 11 فشار گروههاي و دانشجويان
طي دانشجويي تجمعات به واكنش در و ماه اسفند چهاردهم نگهبان شوراي دبير شرايط ، اين در
ربطي ما به استصواب اين ميكنيد؟ را تظاهرات اين اصلا چرا شما":داشت اظهار سخناني
به برويد شما.است قانون مجري هم نگهبان شوراي.است گذاشته مجلس را استصواب اين.ندارد
نظير سياسي چهرههاي برخي واكنش چند هر اظهارات اين ".كنيد حل را مشكلاتتان و مجلس
كه شد اعلام زماني سال 70 در استصوابي نظارت ميشدند يادآور كه داشت دنبال به را كروبي
جملات همين مجلس ، در چپ جريان حاكميت با و حاضر حال در اما نداشت ، وجود مجلس در قانوني
.است شده تبديل اصلاحطلبان براي مستندي به
لايحه از دفاع در جملات همين يادآوري با مجلس ملي امنيت كميسيون رئيس "ميردامادي محسن"
و چهارم مجالس در راست جناح نمايندگان مصوب انتخابات قانون اصلاح انتخابات ، قانون اصلاح
.ميكند توصيف اساسي قانون چارچوب در را پنجم
در استصوابي ، نظارت سر بر خرداد 76 دوم از پس حاكميت درون جناح دو تقابل مهمترين اما
به را مصوبهاي پنجم مجلس انتخابات ، آغاز از قبل ماه دو يكي.داد روي ششم مجلس انتخابات
.شود تاييد مشخص مرجع چهار سوي از بايد افراد صلاحيت آن ، طبق كه كرد ارائه نگهبان شوراي
اگر.است دادگستري و انتظامي نيروي احوال ، ثبت سازمان اطلاعات ، وزارت شامل مراجع اين
نميشد ، ارائه مراجع اين سوي از آنها پيشينه سوء و كانديداها صلاحيت عدم مورد در مدركي
.ميگرفت قرار تاييد مورد آنها صلاحيت
در گرفت ، قرار تصويب مورد مصلحت تشخيص مجمع در نگهبان شوراي مخالفت از پس كه مصوبه اين
طيف صلاحيت تاييد زمينه بود ، اصلاحطلبان سود به آشكارا سال 78 در كه سياسي فضاي كنار
عباس نوري ، عبدالله چون چهرههايي.ساخت فراهم را خرداد دوم كانديداهاي از قابلتوجهي
صباغيان ، هاشم يزدي ، ابراهيم سحابي ، عزتالله سازگارا ، محسن جلاييپور ، حميدرضا عبدي ،
نگهبان شوراي از كانديداها اين اكثر.شدند صلاحيت رد...و طالقاني اعظم آقاجري ، هاشم
.نشد چنين كه شود ارائه آنها تاييد عدم به مربوط مدارك تا خواستند
سوي از كه بود توجهتر جالب همه از نوري عبدالله ماجراي شدگان ، صلاحيت رد ميان در
شكايات دنبال به انتخابات آستانه در اما داشت قرار مدنظر مجلس رياست براي اصلاحطلبان
صلاحيت اساس ، اين بر نيز نگهبان شوراي.شد زنداني و محاكمه "خرداد" روزنامه از شده طرح
نظام مصلحت تشخيص مجمع عضو صلاحيت ، رد زمان همان در او كه حالي در.نكرد تاييد را او
ارائه به صلاحيتها ، رد خواندن محدود با خرداد دوم جبهه عضو تشكلهاي حال ، اين با.بود
اصلاحطلب روزنامهنگاران و مشاركت جبهه دوليست ميان اين در كه پرداختند انتخاباتي ليست
مقابل ، جناح ليست از كه حالي در.بودند نهايي برنده داشت ، هم با نيز زيادي اشتراك كه
به واكنش همدر "رفسنجاني هاشمي آقاي".يافت راه مجلس به "حدادعادل غلامعلي" تنها
.داد استعفا مجلس در حضور از اصلاحطلبان از طيفي انتقادات
انتخابات به كه شده برگزار نيز ديگر بحثانگيز انتخابات يك تاكنون ششم ، مجلس از پس
.ميشود مربوط سال 80 پاييز در گلستان استان دورهاي ميان
ميان انتخابات شدند ، كشته هواپيما سقوط در گلستان استان نمايندگان تمامي آنكه از پس
انجام صلاحيتهاي رد به گستردهاي اعتراض اصلاحطلبان.شد برگزار استان اين در دورهاي
مشاركت ، جبهه جمله از و خرداد دوم جبهه عضو گروههاي.دادند انجام انتخابات اين در شده
كه ميكردند مطرح چنين را خود اعتراض عمده دليل آنها.كردند خودداري كانديدا معرفي از
اصلاحطلبان كه طور همان گلستان انتخابات ".است هفتم مجلس انتخابات براي تست يك اين"
استان مركز گرگان شهر در مسئله اين.نشد مواجه قابلتوجهي استقبال با ميكردند پيشبيني
را راي كمترين دهندگان راي مانده ، باقي كانديداهاي ميان از آنكه ديگر نكته.بود آشكارتر
.دادند راست جناح كانديداهاي به
در مجلس خرداد دوم فراكسيون عضويت به گلستان انتخابات برگزيدگان اكثر هماكنون
در مشاركت جبهه دبيركل "خاتمي محمدرضا" كه است تجربهاي چنين بر تكيه با.آمدهاند
استصوابي نظارت تبعات درباره كه خبرنگاري به پاسخ در حزب اين اخير كنگره خبري كنفرانس
طرفين در كه مزروعي و نعيميپور به اشاره با پرسيد ، هفتم مجلس در اصلاحطلبان حضور بر
اصلاحات.گفتهايم هم نگهبان شوراي آقايان به را نكته اين ما":گفت بودند ، نشسته او
دفاتر هم شهرستانها همه در اگر باشيد مطمئن.نيستيم نعيميپور و مزروعي من ، تنها
دارند اصلاحي مشي كه مييابند راه انتخابات عرصه به كساني هم باز دهيد ، تشكيل نظارتي
".برنميخوريم مشكل به مسائل اين با كه هستيم مطمئن ما.نيستند شده شناخته اما
قرار اختيار در را اصلاحطلبان نظر اين تاييد در شواهدي ايران ، جامعه مسائل به توجه
.ميدهد
تجربهاي و بماند خالي پارلمان بعد دور در ششم مجلس نمايندگان جاي نميخواهند آنها اما
تصميم بماند ، بيمصرف كردهاند ، كسب مجلس در حضور دوره اولين در آنها از بسياري كه
است داده نشان آنها به ساله تجربه 10 كه چرا.بگذارند كنار را استصوابي نظارت تا دارند
بهجاهايي را كار كنند ، پيدا را انتخابات اجرايي مسائل در دخالت اجازه ناظران اگر
...نميگنجد خيالپردازي هيچ مخيله در كه ميكشانند
نيست بيمه شركت تاريخ
اشراقي عليرضا
بسط و قبض امكان كه شده تنظيم و تدوين گونهاي به ايران اسلامي جمهوري نظام اساسي قانون
و پدران شايد.است فراهم زماني برهه هر در مختلف قواي اختيارات و قدرت فعاليت ، دامنه
پيشبيني اينگونه يا و نداشته سر در را انگيزهاي چنين اساسي قانون اين بانيان
نسوج و بافتها از يكي به عارضه ايجاد از عيني احساسي يا ذهني شهودي كه هرگاه.نميكردند
حاكميت لايه و بافت آن تاثيرگذاري قدرت از شده تلاش حتيالامكان ميكرده حكايت نظام
دهه دو تجربهشوند تبديل سكونت براي امني خانه ديگربه بخشهاي مقابل در و شده كاسته
.دارد قدرت ثقل مركز بودن سيال از حكايت اساسي قانون استقرار
رئيسجمهوري ديگر برههاي و است امور راس در مجلس اسلامي جمهوري تاريخ از برههاي در
رژيم يك به شباهت نظام خصلتهاي دورهاي.ميشود محسوب مملكت دوم شخص واقعا
است مهم آنچه."پرزيدنتاليستي" و رياستي رژيم مشابه ديگر وقتي و دارد "پارلمانتاريستي"
تفسير ظرفيتهاي قوهاي و نهاد هر براي خويش تعريفي بندهاي در اساسي قانون كه بوده اين
.است كرده فراهم را اختيارات از گسترده و موسع
يا و نموده تعيين خود را خويش كاري آييننامه ميتواند خبرگان مجلس اساسي قانون مطابق
نگهبان شوراي اساسي ، قانون مطابقنمايد تعريف خويش براي را جديدي وظايف و دهد تغيير
بايد نظام قواي اساسي قانون مطابقنمايد مشخص خود را خويش نظارت ميتواند
بر ميتواند نهاد اين و كنند هماهنگ نظام مصلحت تشخيص مجمع با را خويش سياستگذاريهاي
.كند نظارت كلان سياستهاي با تطابق عدم يا تطابق لحاظ به رفتارها
انقلاب براي خطر احساس هرگاه ميتواند اسلامي انقلاب پاسداران سپاه اساسي قانون مطابق
قانون مطابق.شود عمل وارد ببيند ، فرهنگ و اجتماع صفحه بر را داخلي دشمنان ردپاي و كند
اساسي قانون همين مطابق آنكه نهايتا.گيرد قرار امور راس در باز ميتواند مجلس اساسي
يا و نموده تبيين را خود اختيارات كند ، نظارت اساسي قانون اجراي بر ميتواند رئيسجمهور
.دهد افزايش
ميتواند شوند ، آورده ياد به هرگاه كه ظرفيتهايي.دارد ظرفيت همه اين اساسي قانون پس
اساسي قانون همين به اتكا با سابق جمهوري رئيسسازد متحول را قدرت اعمال مكانيسم
شعارهاي در كنوني رئيسجمهوري.آورد دست به را خويش اهداف پيشبرد براي لازم پشتوانه
همين به استناد امابا ميبرد ، نام خود سياسي برنامه عنوان به اساسي قانون از خويش
.ندارد جامع طور به را اصلاحات پيشبرد براي لازم نيروي بسيج اجازه اساسي قانون
اختصار به اساسي قانون كه كلمهاي دو آن ياد به رئيسجمهور كه است طبيعي وضعيتي چنين با
اختيارات افزايش لايحه اساسي ، قانون اجراي بر نظارت راستاي در و بيفتد كرده گذر آنها از
كند بسيج اصلاحات براي ميخواهد كه نيرويي فربگي به قبايي و كند ارائه مجلس به را خويش
.دارد خويش كاري دوره پايان به سال سه تنها رئيسجمهور اما.بدوزد
كه نكنيم فراموش است؟ برازنده نيز مينشينند مصدر اين بر كه ديگراني تن بر لباس اين آيا
در سازوكاري صالحين ، به صرف اتكاي جاي به كه بود آن اصلاحطلبان متين و اصيل آموزه يك
_ مصدري بر گرفتن قرار صورت در _ نيز غيرصالحين كه شود تدوين سياسي نظام هدايت سازمان
آموزه اصلاحات ، پيشبرد براي كه اينجاست مشكل.خطابگشايند و تعدي به دست نتوانند
شركت تاريخ كه كرد فراموش نبايد البته و نشود نهاده كناري به اضطرار سر از اصلاحطلبي
.نيست بيمه
28_ دهه دو بازيگران
باشد روحاني بايد رئيسجمهور
قزويني حميد
چرا بعدها داشتهاند گذشته در را اعتقادي چنين كه او دوستان و نبوي مرتضي كه نيست مشخص
ميشد اتخاذ هاشمي آقاي دولت از حمايت با متناسب موضوع اين آيا.كردند عدول موضع اين از
.داشت ديگري هدف يا
انتخابات در رسالت روزنامه هاشمي ، آقاي از راست طيف ظاهري حمايت رغم به حال هر به
كه داد را امكان اين انتخابات ديگر نامزد توكلي احمد به جمهوري رياست دوره ششمين
آن در توكلي احمد.رساند انجام به روزنامه همين طريق از را تبليغاتي فعاليت بيشترين
از يكي.دهد انجام آن سياستهاي و سازندگي دولت به را انتقادها بيشترين تا كرد سعي دوره
غلامحسين و تهران شهرداري عملكرد به تند اعتراض انتخابات اين در توكلي تبليغاتي محورهاي
شمار به سازندگي دولت قوت نقاط از يكي تهران شهرداري اقدامات كه حالي در بود كرباسچي
.ميآمد
به و او از راست طيف معنوي حمايتهاي اما كند ، كسب را لازم آراي نتوانست توكلي آنكه با
.ميآورد وجود به هاشمي آقاي با طيف اين ائتلاف در فراواني سوالات رسالت روزنامه ويژه
نقش رسالت وروزنامه كرد مشخص را آنها از بسياري پاسخ زمان مرور كه سوالاتي
.است داشته آنها در تعيينكنندهاي
داشته مهمي نقش احتمالا و اطلاعات پيرامون نبوي كه مهم موضوعات از يكي ديگر سوي از
.بازميگردد رسالت روزنامه امتيازي صاحب از قمي آذري آيتالله كنارهگيري موضوع به است
تصور است داشته رسالت روزنامه و راست جناح گردن بر زيادي حق كه پرنفوذ روحاني اين شايد
اين در او البته.شود خود سابق دوستان از گري كناره و قهر به ناچار روزي كه نميكرد
نبوي مرتضي جمله از او سابق دوستان اما است كرده بيان درگذشت از پيش را توضيحاتي باره
.نگفتهاند زمينه اين در سخني هيچ هنوز
مدتها خود دوستان ساير همراه به او نشد ختم جا همين به نبوي فعاليتهاي حال عين در
حجتالاسلام كانديداتوري از حمايت به جمهوري رياست انتخابات دوره هفتمين برگزاري از پيش
.پرداختند نوري ناطق
برنامههاي است اقتصادي وضع اصلاح مردم خواست و دغدغه مهمترين ميكرد تصور كه راست طيف
برنامه اين در كه چيزي مهمترين.كرد متمركز بخش همين در را خود مطلوب نامزد تبليغاتي
.بود اشتغال ايجاد و تورم مهار شد تاكيد آن بر و اعلام
نوع يك اساس بر ميدانست اقتصادي مسايل در صاحبنظر را خود كه نبوي شرايطي چنين در
بر.دهد قرار توجه مورد بيشتر را اقتصادي برنامه اين از دفاع تا داشت سعي كار تقسيم
.پرداخت مهم اين به خود سخنرانيهاي و مصاحبهها بيشتر در او اساس همين
خالي آنها از برخي يادآوري كه ميپرداخت موضع اتخاذ به نيز حوزهها ساير در او البته
.نيست فايده از
وابستگي سر بر بحث مهم روزهاي آن در راست و چپ طيف دو ميان مناقشه مورد موضوعات از يكي
حتما بايد آينده جمهور رئيس كه داشت تاكيد نكته اين بر راست جناح.بود جمهور رئيس صنفي
تاكيد نكته اين بر بود موسوي مهندس نامزدي به مايل كه چپ جناح مقابل در و باشد روحاني
و بود صلاحيت واجد كه كس هر نيست سمت اين در غيرروحاني و روحاني ميان تفاوتي كه ميكرد
.شود جمهور رئيس ميتواند آورد ، بهدست را مردم آراي
روحاني بايد جمهوري رياست اسلامي ، جامعه در":بود گفته خصوص اين در نبوي مرتضي اما
فرمان اطاعت ، و ايمان اعتماد ، با اجرايي ، دستگاههاي و مردم و كند حكومت بتواند تا باشد
انقلاب پيروزي نخست سالهاي در امام البته (ايران 15/8/75 روزنامه) ".دهند انجام را وي
روحانيون مختص را سياسي فعاليت كه كساني بعدها و كرد مخالفت روحانيون نامزدي با
شركت موضوع مذكور انتخابات آستانه در مهم مباحث از ديگر يكي.كرد انتقاد نيز ميدانستند
برنده را خود كه راست جناح شرايطي چنين در.بود انتخابات در چپ جناح شركت عدم يا و
نگران شدت به آن در جناحي رقابت عدم و انتخابات شدن كمرنگ به نسبت ميدانست انتخابات
در نبوي مرتضيكند تحريك انتخابات در شركت براي را مقابل جناح تا ميكرد تلاش لذا.بود
و بيايند است غلط موجود سياستهاي معتقدند افرادي و گروهها اگر":بود گفته باره اين
راي آنها كانديداي به مردم اگر.دهند ارائه را خود برنامههاي و كرده بيان صراحتا
كه است طبيعي و هستند سياستها تغيير خواهان نيز مردم كه بود خواهد معنا اين به دادند
(رسالت 30/8/75) ".شود برنامه تغيير خواستار كه بود خواهد باز نيز جمهوري رئيس چنين دست
برنامههاي كه كردند شركت انتخابات در راست جناح مقابل گروههاي تنها نه مدتي از پس
و دادند راي آنها حمايت مورد نامزد به هم مردم.گذاشتند عموم اختيار در نيز را خود
اساسا كه نشنيدند را پيام اين تنها نه برخي گويا اما.شدند خواستار را سياستها تغيير
.كردند مقاومت نيز ميخواستند مردم كه تغييراتي مقابل در
به اقدام آن در چپ جناح كه جمهوري رياست ششم انتخابات آستانه در سال 72 نبوي مرتضي
در آنها رسمي و فعال شركت عدم":بود گفته چپ جناح از انتقاد با نكرد نامزد معرفي
شمار به هم سياسي بزرگ اشتباه يك اين بنده نظر به.ندارد تطبيق امام خط با انتخابات
انتخابات ايام دارد ، گفتن براي حرفي و جدي انتقاد اگر سياسي جناح يك زيرا ميرود ،
".ندارد جامعه اداره براي طرحي جناح ، اين شويم قايل اينكه مگر آنهاست ، طرح موقع بهترين
(ص 45 2- شماره 3 گويه مجله)
نكرد شركت رسما جمهوري رياست انتخابات دوره هشتمين در هم نبوي متبوع جناح است اين جالب
.نداد قرار حمايت مورد علنا را نامزدي هيچ و
است تهديدخارجيرفع موجب مردم مطالبات به پاسخ
پاياني بخش _ دفاع وزير با گفتوگو
آن مهار و كنترل و خارجي تهديد تحريك بر دارد مستقيم تاثير ما داخلي سامان
ميكنيد؟ پيشبيني چگونه را ايران سياسي آينده شما *
نگذاريم اينكه يكي.كنيم مديريت خوب را آنها و ببينيم هم با بايد را نكته سه ما
.كنيم كاناليزه را اجتماعي مطالبات اينكه دوم.شود تبديل جناحي مخاصمه به جناحي مناقشات
.نكنيم تحريك را اجتماعي مطالبات علاوه به و دهيم پاسخ است پاسخگويي قابل كه را آنهايي
توليد رشد توليد ، رشدكنيم طرح را مثبت مسائل معيشتي و اقتصادي مسائل حوزه در مخصوصا
صحيح گونه به را خارجي تهديدات اينكه سوم و كنيم مقابله فساد با هم و داخلي ناخالص
حال همان در را حزبي مناقشات يعني كرديم اداره خوب را دوم و اول ما اگر.كنيم مديريت
.گرفت نخواهد شكل ما عليه خارجي تهديدات دهيم ، پاسخ هم مردم مطالبات به و داريم نگه
.آن مهار و كنترل و خارجي تهديد تحريك بر دارد مستقيم تاثير ما داخلي سامان يعني
شد؟ نخواهيم تهديد ديگر گيريم پيش در را تهديد تحريك عدم سياست ما اگر يعني *
در وفاق فقدان صنعت ، ارائه با بلكهگرفت نخواهد شكل خارجي تهديدات ماجراجويي با فقط
تهديدات و دشمن از اسطورهسازي ايشان ، از حمايت عدم و مسلح نيروهاي تضعيف جامعه ، سطح
.كند فراهم را تهديد زمينههاي ميتواند هم اينها است ، شكستناپذير آمريكا مثلا كه دشمن
هستند؟ دارا را آمريكا تهديدات با مقابله آمادگي مسلح نيروهاي الان *
.نيستند مسلح نيروهاي كه ندارند اگر.دارند حتما بله
.است مقابله توان لحاظ از من منظورنه *
سياست ميتوانيم ما كه شدهاند برخوردار رشدي چنان از ما مسلح نيروهاي.بله
.گيريم پيش در "نظامي بازدارندگي"
چه؟ يعني "نظامي بازدارندگي" اين *
.كنيم تعريف بايد
.كنيد تعريف شما *
موازنه مفهوم به نظامي بازدارندگي.كنند تعريف را آن كه است نظامي نخبگان كار اين
ما.باشيم توانمند هم ما رقيب ، نظامي توانمندي معادل كه معنا اين به نهنيست نظامي
اين.باشد پنجي نسل ابزارمان ، است ممكن.كنيم حمله دشمن استراتژي به بتوانيم بايد
.است قوا موازنه نظامي ، بازدارندگي از دوستان تلقي.بياورد همراه به بازدارندگي ميتواند
".وحشت موازنه" بگويم ميخواهم من
چه؟ يعني *
پيشين آسيبپذير نقاط به بتوانيم كه كنيم ايجاد خود درون در را توانمندي اين ما يعني
.كنيم وارد
است؟ امكانپذير اين و *
.ميتوانيم ما.صددرصد
نشان شواهد ميكنيد؟ چه شما كند ، حمله ايران به آمريكا اگر.باشم صريحتر بگذاريد *
.است گرفته نظر در ايران داخل در محدود چند هر را هدفهايي آمريكا كه ميدهد
سياسي عرصههاي و جغرافيايي حوزههاي عليه عراق ، نظامي عمليات برابر در دفاع تجربه ما
اسلامي جمهوري در سياسي نيروهاي از برخي تحميلي ، جنگ روند در.ميباشيم دارا را خود
پنجم ستون بهعنوان آن از بعد و نمودند مسلحانه جنگ اعلام حكومتي ساختار عليه ايران
به را گستردهاي امنيتي مخاطرات ما براي جنگ اوليه روزهاي.كردند همكاري آنان با دشمن
در.گرديد فراهم پراكنده واحدهاي سازماندهي براي زمينه كوتاهي زمان در اما.آورد وجود
و ضربتي قدرت اگرچه.شد عقبنشيني به ناچار دشمن كه آمد وجود به شرايطي سال يك از كمتر
كشور اين ضربهپذيري اما است ، بيشتر برابر چندين عراق به نسبت آمريكا عملياتي توان
تلاش در هماكنون ما.ميكند فراهم آمريكاييها هژمونيكگرايي براي را مبهمي نتايج
در ايران كه ميدهد نشان نظامي مولفههاي اينكه عليرغم.نشويم غافلگيري دچار تا هستيم
اقدامات برابر در غفلت مفهوم به امر اين اما بود ، نخواهد آمريكا عملياتي هدف كوتاهمدت
پديده را جنگ.نميكنيم استقبال جنگ آغاز از ما.نميشود محسوب آمريكا پرشدت و تهاجمي
و دفاع مقابله ، آمادگي امانميدانيم بينالمللي سياست در مبهم موضوعات حل براي مثبتي
.داشت خواهيم را كشوري هر احتمالي تهاجم برابر در بازدارنده واكنشهاي انجام
ميكنيد؟ اتخاذ موضعي چه شما عراق ، به آمريكا حمله قبال در *
معظم مقام تصويب و ملي امنيت عالي شوراي به مربوط تهديداتي چنين مقابل در مواضع اتخاذ
تحولات با ارتباط در را آخر حرف موجود شرايط در نميتوان رو اين از.ميباشد رهبري
هر از حاصل نتايج اساس بر بحران شرايط در تصميمگيريداشت بيان منطقهاي و بينالمللي
آن بازتاب و عمليات صحنه تحليل مبناي بر تصميمي هر اتخاذ بنابراين.ميشود انجام تصميم
داريم اعتقاد ما موجود شرايط در اما.ميگيرد شكل ايران اسلامي جمهوري ملي امنيت براي
كشورهاي تمامي براي گستردهاي امنيتي مخاطرات به منجر عراق عليه آمريكا نظامي عمليات كه
حتي.ميدهد افزايش را سياسي واحدهاي تمامي آسيبپذيري سطح امر اينشد خواهد منطقه
.شد خواهند روبهرو نامعلومي و مبهم آينده با نيز آمريكاييها
است؟ چگونه همسايه كشورهاي با ما نظامي تعامل حاضر حال در *
كشورهاي از برخي با.داريم صادراتي رابطه جهان كشور با 44 نظامي سختافزار حوزه در ما
و روشن راه نمودهايم ، آغاز كه را راهي كه داريم يقين.است برقرار رابطه اين نيز همسايه
.بود خواهد رشديابندهاي
هيچ آن به راجع.كرد سقوط كردستان در ايران غرب در جاسوسي هواپيماي يك پيش مدتي *
نميگوييد؟ چيزي هم شمانشد اظهارنظري
جاسوسي؟
.سرنشين بدون هواپيماي همان *
به.نرسيديم هواپيما به ما.ميكرد دنبال را عراق سرزميني اهداف كه بود هواپيمايي آن
.بود هواپيما گويا كه رسيديم پكيدهاي لاشه يك
...يا ايران براي بود؟ آمده چه براي نميدانيد*
جنگ يك عراق داخل از آن با كه است اين من تصور.بود كرده پيدا انحراف اين.نه
.بود گرفته صورت الكترونيكي
بود؟ عراق هدف ، يعني *
.بود شده تنظيم عراق براي ماموريتش.بله
اين.است كرده پرتاب فضا به جديد جاسوسي ماهواره يك اسرائيل كه شنيديم هم ديگر خبر يك *
است؟ گرفته صورت اهدافي چه به نيل منظور به امر
نايل نظامي حوزههاي در توجهي قابل پيشرفتهاي به اسرائيليها گذشته ، سالهاي طي
با پردامنه مشاركت همچنين و كشور آن توسعهطلبانه اهداف از ناشي امر اين.گرديدند
.ميباشد صنعتي كشورهاي
حال در كشورهاي از ديگر بسياري كه مييابد تداوم حالي در اسرائيل نظامي توسعه روند
تنها نه اسرائيل بنابراينميباشند روبهرو صنعتي و تكنولوژيك محدوديتهاي با توسعه
تهاجمي و تجسسي ابزارهاي ساخت در بلكه ميدارد ، دريافت را نظامي و اقتصادي مستقيم كمك
جاسوسي ماهواره پرتاب.ميشود برخوردار آمريكا معنوي و مالي تكنيكي ، حمايتهاي از نيز
منطقه سياسي واحدهاي ساير نظامي منابع شناسايي براي كشور آن قدرت فضا ، به اسرائيل
كشورهاي تمامي براي پردامنه و جدي تهديدي بهعنوان امر اين.ميدهد افزايش را خاورميانه
.ميشود تلقي جبهه مقدم خط واحدهاي خصوص به منطقه
لحن تغيير
صحيفه سعيد
اروپايي طرف سوي از اروپا اتحاديه و ايران گفتوگوهاي دور نهمين پايان در كه بيانيهاي
همگان گرديد باعث ايراني ديپلماتهاي از يكي شتابزده _ شايد _ اظهارات كنار در شد صادر
ايراني ديپلماتهاي مكرر تاكيد.است شده مطرح روابط توسعه براي پيششرطهايي كنند احساس
سخنان اماميكرد تقويت را تلقي اين نيز پذيرفت نخواهد را پيششرطي هيچ ايران كه آن بر
ساخت روشن دارد عهده به را اروپا اتحاديه دورهاي رياست كشورش كه تهران در دانمارك سفير
خبرنگاران با هفتگي نشست در نيز ايران خارجه وزارت سخنگوينيست ميان در پيششرطي كه
و دغدغهها علائق ، مذاكره اطراف نرسند ، مشترك نتايج به طرفين كه مواردي در كرد تاكيد
رخ اروپاييها اخير بيانيه قالب در كه است اتفاقي اين.ميكنند بيان را فرد ديدگاههاي
كشتار سلاحهاي اسرائيل ، مسئله خصوص در را خود دغدغههاي آنها كه ترتيب اين به.داد
دادن قرار نميرسد نظر به ملاحظات ، اين از فارغ.كردند مطرح بشر حقوق و تروريسم جمعي ،
رفتار.باشد داشته سازگاري اروپا ديپلماسي سنت با مناسبات گسترش براي پيششرط
سرد ، جنگ دوران در مثال براي.است عمل به معطوف همواره اروپايي ديپلماتهاي
اهدافي با مينشستند ، مذاكره ميز سر بر شوروي ايدئولوژيك حكومت جانب از كه ديپلماتهايي
اروپايي خصوص به و غربي ديپلماتهاي اما ميبردند پيش به را مذاكرات حداكثري و آرماني
به.بودند مكاني و زماني شرايط كردن لحاظ و جديد پيشنهادهاي بررسي تعامل ، آماده همواره
تداوم امكان كه نميگيرد را ناكام مذاكره عنوان مذاكرهاي آنان نگاه از ترتيب اين
پايه بر چانهزني اگر.كند فراهم را _ حداقلي نتايج لو و _ نتيجه حصول و گفتوگو
شرايط در نميرسد نظر به كنيم ، فرض اروپا بينالمللي تعامل بنيانهاي از را واقعگرايي
تداوم امكان آن ، رعايت بر غيرمنطقي اصرار و پيششرط دادن قرار با منطقه بحراني و حساس
خواستار غرب مجموعه از بخشي عنوان به آنها اينكه در البته.سازند منتفي را گفتوگو
شرايط در ميكنند تصور آنها اما نيست ، ترديدي هستند ايرانيها رفتار بر تاثيرگذاري
آنكه ضمنمييابد افزايش اثرگذاري زمينه نزديكتر ، ارتباط و يافته افزايش همكاريهاي
و انعطاف.گذشت بيتفاوت غربيها محاسبات در اقتصاد منطق برتر جايگاه از نبايد
امپراتوري از بازمانده ديپلماتهاي در كمتر كه است خصيصهاي همان دقيقا واقعنگري
حقوقي رژيم پيرامون كشمكشها و مباحثات ديگر بار اخير هفته در.ميشود ملاحظه شوروي
خزر درياي در خود آبي مرز روسيه آذربايجان ، شد اعلام آنكه از پس.گرفت بالا خزر درياي
را تركمنستان و ايران حيدرعلياف ، است ، شدن نهايي حال در توافق اين و كردهاند مشخص را
مدتي كه ميدهد رخ حالي در اتفاق اين.كرد متهم دريا شمالي كشور سه با همراهي عدم به
سالها از پس ترتيب اين به است شده مشخص خزر در نيز روسيه و قزاقستان آبي مرزهاي است
دو به دو و كرده صرفنظر جمعي توافقي به رسيدن از خزر شمالي كشور سه گفتوگو ، و مذاكره
ميكند تاكيد ايران خارجه وزارت سخنگوي كه همينروست از.كردهاند اقدام خزر تقسيم به
كشور دو تحول اين وقوع با.شد نخواهد خزر درياي حقوقي رژيم جايگزين دوجانبه توافقات كه
تحولات اين در ميرسد نظر به ولي.گرفت خواهند قرار شده انجام عمل مقابل در خزر جنوبي
كشور دو با قراردادهايي انعقاد با روسي ديپلماتهاي كه چرا است ميدان پيروز تنها روسيه
آذري ديپلماتهاي اما.آوردهاند دست به ميدانستند خزر از خود سهم كه را آنچه همسايه ،
مرز طرف دو روسها اگر كه چرا كنند ، كاميابي احساس روسها اندازه به نميتوانند قزاق و
جدي مشكل با خود مرز ديگر سوي در قزاقستان و آذربايجان ميبينند شده تحديد را خود آبي
با خود جنوبي دريايي مرزهاي تعيين در بتوانند آنها كه است بعيد بسيار.بود خواهند مواجه
دچار تركمنستان و ايران از بيش كشور دو اين شايد ترتيب اين به.برسند توافق به همسايگان
.شوند دردسر
جريان آن اطراف مباحث هنوز ملل سازمان مقر از ايران ديپلمات هيات بازگشت وجود با اما
در مختلفي بازتابهاي آمريكايي رسانههاي و مطبوعات با خارجه امور وزير مصاحبهدارد
به آمريكا حمله با مخالفت عين در خرازي كمال گفتوگوها اين در.است يافته خبري محافل
وحشتزده و منفعل اعراب كه شرايطي در.است داشته كشور اين عليه تهاجمي موضعي عراق ،
آمريكا مقابل بغداد كنار در كه كنند معرفي كشوري عنوان به را ايران تا علاقهمندند
برخي.ميدهد خبر ايران آينده رفتار از عراق ، عليه تهاجمي موضعي اتخاذ ايستاد ، خواهد
ايران بيشتر واقعگرايي نشانه را خاورميانه بحران خصوص در خرازي اظهارات تحليلگران
مقام قبلي سفر.كند سفر تهران به عراق خارجه امور وزير است قرار هفته اين در.دانستند
شايد.گشت مواجه داخل در مخالفتهايي با شد انجام قبل سال يك به قريب كه تهران به عراقي
ميكند ، سپري را خود روزهاي حساسترين عراق كه شرايطي در صبري ناجي پذيرفتن منظري از
اين در تنها عراق چون لاقيدي و بيتعهد همسايه از كه است آن واقعيت اما.نباشد زيركانه
بيپاسخ هنوز كه دارد عراق از فراواني بحق مطالبات ايران.گرفت امتياز ميتوان مواقع
از و الجزاير قرارداد 1975 به عمل ملل ، سازمان قطعنامه 598 مفاد همه اجراي.است مانده
.است كرده وارد ايران به ساله جنگ 8 در عراق كه سنگيني خسارات غرامت مهمتر همه
عراق عليه ادعانامهاي طرح به كه ملل سازمان عمومي مجمع در بوش جورج سخنراني درعينحال
ديپلماتهاي براي ديگر منظري از بوش سخنراني.ميداد خبر قريبالوقوع جنگي از شد ، تبديل
بار تنها 5 بود عراق عليه اتهام ايراد سراسر كه سخنراني اين در.بود اهميت داراي ايراني
قبل ماه چند.عراق جاهطلبي و تجاوز قرباني عنوان به تنها هم آن شد برده نام ايران از
به.ميدهند تشكيل را شرارت محور كه بود كرده معرفي كشورهايي زمره در را ايران بوش جورج
مختلف مقامات.گفت سخن آمريكايي مقامات سخنان در لحن تغيير از بتوان شايد ترتيب اين
.ميدهند قرار خطاب مورد را ايران گذشته از ملايمتر لحني با كه است مدتي آمريكايي
.بودند كرده ملاحظه آمريكا سوي از را لحن تغيير اين نيز قبل چندي ايراني ديپلماتهاي
ايران با جديدي ادبيات با آمريكاييها افغانستان ، و طالبان به تهاجم آغاز از قبل درست
بسيار لحني به را خود جاي جنگ ، پايان و طالبان سقوط از پس لحن اين اما.ميگفتند سخن
.شد طبقهبندي شرور كشورهاي ميان در ايران و نداشت سابقه اخير دهه دو در كه داد خشن
ملايمتر لحن به شك و ترديد ديده با ايراني ديپلماتهاي اگر نيست بيدليل بنابراين
لحن تغيير صرفا كنند ، تعبير مواضع تغيير آنكه از بيش را آن و بنگرند آمريكاييها
آنها تصميم از نشانهاي را آمريكا لحن تغيير بتوان تاريخي شبيهسازي با شايدبدانند
قابل نيز را حادثه آن پيامدهاي بود خواهيم مجاز آيا اما.كرد تصور عراق به حمله براي
بدانيم؟ تكرار
|