زنان عليه خشونت عوامل مهمترين
گذشته ، سال نيم و دو در ميدهد نشان قانوني پزشكي پژوهشهاي مركز بررسيهاي:اشاره
مورد كه قانوني پزشكي به مراجعهكننده زن هزار و 253 ميليون دو از بيش مجموع از
.بودهاند خشونت قرباني آنان از نفر ميليون نيم از بيش گرفتهاند ، قرار جرح و ضرب
داده دراين نوعي به كه زنان از نفر و 296 هزار روي 520 بر شده انجام بررسيهاي
كشور زنان ديگر از بيش تهراني ، زنان كه است آن مويد شدهاند خشونت قرباني آماري
.كردهاند تجربه را خشونت
مي مطرح را خود همسران سوي از خشونت اعمال موارد كمتر زنان ميگويند ، كارشناسان
ميرسد ، بحراني و حاد مرحله به خشونت كه مواقعي در هم آن كمي ، شمار تنها و كنند
را وارده صدمات واقعي دلايل كمتر آن ، كردن بازگو صورت در و ميكنند گزارش را آن
.ميكنند عنوان
از ادامه در كه است شده تهيه خصوص اين در اسلامي جمهوري خبرگزاري سوي از حاضر گزارش
.ميگذرد نظرتان
سوي از شدن طرد فقر ، با مواجهه از ترس چون دلايلي به زنان پژوهشها ، اساس بر
خود مشكلات ،...و خطرجاني از ترس و فرزندان دادن دست از ترس بيآبرويي ، خانواده ،
.كنند تحمل را خود عليه خشونتآميز شرايط ميدهند ترجيح و ميكنند پنهان را
شده اعمال خشونتهاي برابر در زن سكوت جوامعسنتي ، در معتقدند شناسان جامعه
مثبت ارزش يك ،"ساختن و سوختن" جوامع اين دراست زن "نجابت" نشانه وي به نسبت
.است همگان تحسين موجب و ميشود تلقي
مجموع از كه ميدهد نشان همچنين قانوني پزشكي پژوهشهاي مركز آمار به ديگر نگاهي
جدايي و طلاق به جدي تصميم درصد سازمان ، 31 اين به خانگي خشونت مراجعهكنندگان
بالاي نرخ علت به طلاق از پس آنان درصد حدود 70 كه گرفتهاند خود همسر از
.ميكنند زندگي مطلق فقر خط زير بيمهاي حمايتهاي نبود و بيكاري بيسوادي ،
خشونت بروز بر موثر عوامل
سطح بودن پايين را خشونت بروز بر موثر عوامل خانواده ، مسايل شناسان جامعه
ازدواج ، هنگام در زن سن بودن پايين شوهر ، و زن بين زياد سني اختلاف سواد ،
باورهاي و اجتماعي ناهنجارهاي مالي ، اختلافات دختر ، از والدين پشتيباني فقدان
.ميكنند عنوان جامعه ، بر حاكم نادرست
و عام معضلي همچنان و است مانده يادگار به پيشين قرنهاي از زنان عليه خشونت
باشد ، متفاوت هم با دنيا مختلف نقاط در خشونت اين است ممكن اگرچه است ، همهگير
دادههاي مركز كه جايي تا كردهاند ، تجربه را پديده اين بيش و كم زنان همه اما
پديدهاي زنان ، عليه خانگي خشونت": است كرده تاييد نيز جهاني بهداشت سازمان
".است جهاني
سال هر كه درصدي پنج از كه است آن از حاكي ملل سازمان گزارش ديگر سوي از
عليه خشونت را توجهي قابل مقدار ميشود ، افزوده دنيا سراسر جرايم ارتكاب به
.ميدهد تشكيل زنان
قربانيان شهري ، زنان از درصد و 56 روستايي زنان از درصد ، 67"گينهنو" در
از درصد شيلي ، 80 پايتخت "سانتياگو" در خود ، همسران بهرهكشيهاي و سوءاستفاده
خشونتهاي قرباني زنان درصد پاكستان 99 در و زنان از درصد فرانسه ، 95 در زنان ،
.هستند همسرانشان
بينالمللي سال اعلام چون اقداماتي رغم به ميدهد ، نشان جهاني اطلاعات و آمار
درسال 1980 ، كپنهاك و مكزيكوسيتي در جهاني كنفرانس برگزاري درسال 1975 ، زن
زنان عليه رفعتبعيض كنوانسيون پذيرش و "زنان براي ملل سازمان دهه تعيين"
اما ملل ، سازمان سوي از زنان عليه رفعتبعيض اعلاميه صدور ميلادي ، سال 79 در
.دادهاند اختصاص خود به را خشونت قربانيان تعداد بيشترين همچنان زنان
طول در اما ميشود ، تلقي زنان جايگاه از ناشي چيز هر از بيش خشونت اعمال اگرچه
راهبرد يك عنوان به زنان عليه خشونت اعمال از جنگ درگير طرفهاي گاهي تاريخ ،
.كردهاند استفاده نيز جنگي
خشونت از جنگ ، در 20 تاريخ طول در ميدهد ، نشان سال 1975 ، در آماري بررسي يك
.است شده استفاده جنگي تاكتيك عنوان به زنان عليه
عليه خشونت سال 1993 ، دسامبر در زنان عليه رفعخشونت اعلاميه در ملل سازمان
طبقه درآمد ، مرزهاي از كه كرد معرفي رايج امري را جامعه و خانواده در زنان
.است گذشته نيز فرهنگ و اجتماعي
نيل جهت مانعي را پديده اين خود ، بندهاي از ديگر يكي در ملل سازمان اعلاميه
.است خوانده صلح ، و توسعه برابري ، به
معرفي اجتماعي مهم مكانيزمهاي از زنان به نسبت خشونت اعلاميه ، اين در همچنين
.شد خواهند سلطهپذيري وضعيت پذيرش به ناگزير زنان آن ، وسيله به كه است شده
ملي ابعاد داراي خشونت
پديده اين ميداند ، خانوادگي و خصوصي امري را خشونت كه موجود تصور خلاف بر
را آنان روحي و جسمي سلامت تنها نه زنان عليه خشونت زيرا است ، ملي ابعاد داراي
و ملي محلي ، مسايل در مشاركت براي زنان توانايي بر بلكه ميدهد قرار تعرض مورد
.ميگذارد تاثير توسعه ، راهبردي بينالمللي
خشونت بروز در تاريخي عوامل به زنان امور در جمهوري ، رئيس مشاور ،"شجاعي زهرا"
جوامع زمان از زنان عليه خشونت تاريخي ريشهيابي در":ميگويد و ميكند اشاره
تمكين تفسير مرد ، اقتدارگرايانه سلطه به اعتقاد چون عواملي به امروز به تا سنتي
و ادبيات كه برميخوريم...و زن به نسبت مرد عقلي برتري به اعتقاد خانواده ، در
".است كرده فراهم را خشونت زمينههاي
زن يا زنان عليه خشونت تعريف در باليني ، روانشناس ،"محمديفرود حميد" دكتر
به خشونت قرباني عنوان به را زنان رواني بهداشت كه عملي نوع هر:ميگويد آزاري
معناي به زنان ، رواني بهداشت افتادن خطر به و ميشود خوانده آزار اندازد ، خطر
.ميشود تلقي جامعه رواني بهداشت افتادن خطر به
اعمال سال تا 25 سنين 18 در زنان بر خانواده در خشونت بيشترين وي ، گفته به
.است آزاري همسر شكل به آن نمود بيشترين و ميشود
تعاملات در محدوديت ايجاد سرزنش ، تحقير ، زدن ، كتك با است ممكن همسرآزار ، مردان
بروز موجب كه مدني و اجتماعي فعاليتهاي از زن كردن محروم نيز و زن اجتماعي
.دهند نشان خشونت عليهزنان ، ميشود ، زن در اضطراب و استرس
در:ميگويد و ميكند تقسيم دسته سه به را زنآزاري علل دانشگاه ، مدرس اين
مردانه و زنانه رفتار از جامعه تعريف و زن به اجتماع نگاه اجتماعي ، بعد
.باشد خشونت بروز ساز زمينه يا تشويقكننده يا تسهيل ميتواند
حقوق اين با آنان آشنايي و برخورداري ميزان و زنان به قانون نگاه حقوقي بعد در
.قرارگيرد توجه مورد بايد حقوقشان به زنان رساندن در جامعه نهادهاي ساختار و
نه مردان ، براي بدرفتاريها انواع از بسياري كه ميدهد نشان تحقيق يك نتايج
بر مرد حق بلكه نميشود ، محسوب بدرفتاري قانونگذاران ، براي حتي نه و زنان براي
و ازدواج تحصيل ، كار ، اجازه چون مواردي در مثال طور به ميآيد ، حساب به زن
گسترش در نگرشي چنين كه باشد مرد اجازه با بايد خانه از زن رفتن بيرون
.است موثر بدرفتاري
بدرفتاري ، برابر در را زنان تنها نه موجود ، مقررات و قوانين از برخي ديگر سوي از
ميشود ، تاييد قانون نظر از بدرفتاريها از بعضي بلكه دهند ، نمي قرار حمايت مورد
صورت در طلاق از حقخودداري و زوجات تعدد مرد ، براي جانبه يك طلاق حق مانند
به مربوط امور ساير و تحصيل ادامه و اشتغال مورد در تصميمگيري حق زن ، درخواست
.زنان
خشونت اعمال علت را مردان رواني و روحي ويژگيهاي رواني ، بعد از ،"محمدي" دكتر
نابهنجار همسرآزار مردان رواني نيمرخ:ميگويد تشريح در و ميكند عنوان زنان عليه
نفسي ، عزت و دارند ضداجتماعي تمايلات پرخاشگرند ، و تحريكپذير افرادي آنان است ،
.دارند شكننده
آزار و شديد انتقادي رفتارهاي با بيارزشي ، احساس همين بهعلت آزارگر ، مردان
.دارند نمايي قدرت و احساسبيكفايتي جبران در سعي زنان ، به رساندن
فجيعترين و دارند اعتياد الكلي مشروبات و مخدر مواد مصرف به اغلب افراد اين"
مثل رواني نابهنجار افراد سوي از نيز آنان ، قتل يعني زنان عليه خشونت بروز شكل
".ميشود انجام مخدر مواد و الكل به وابسته افراد
جدي شكل به خشونت بروز باعث نيز حسادت و شخصيتي اختلالات مدرس اين گفته به
.ميشود
باورهاي چون عواملي مردان ، شخصيتي نابهنجاري كنار در كه است معتقد "فرود محمدي"
.باشد خشونت بروز زمينهساز ميتواند نيز مرد و زن اجتماعي رفتارهاي درباره نادرست
ميتواند مرد كه ميشود تصور بهغلط جامعه در وقتي:است معتقد باليني روانشناس اين
داراي مردان براي تندخويي و پرخاشگري يعني باشد ، تندخو يا كند پرخاش شود ، عصباني
خود به رسمي جنبه زنان عليه مردان خشونت حال اين در و است اجتماعي پذيرش
.ميگيرد
ساير از بيش دارند ، را ديگران يا خود به نسبت خشونت اعمال تجربه كه مرداني
حلي راه را ، خشونت واقعآنان در و دارند را خشن رفتارهاي بروز آمادگي مردان
.ميشناسند زناشويي تعارضات جمله از خود زندگي رفعتعارضات براي
زنان عليه خشونت
آن پيامدهاي و
عصبي ، اختلالات بيارزشي ، احساس افسردگي ، دچار خشونتديده زنان معمول طور به
تمايل وضعيت اين از رهايي براي و ميشوند محيط از مبهم ترس و قلب تپش بيخوابي ،
.ميكنند پيدا...و مخدر مواد مصرف به
فرزنداني گرفتهاند ، قرار مهري بي مورد شوهرانشان سوي از كه ديده خشونت مادران
.ميدهند پرورش نابهنجار و نفس به اعتماد بدون مستبد ،
به خانواده:ميگويد نيز جامعه سلامتي بر زن رواني سلامت تاثير بر تاكيد با وي
سالم ، نسل يك پرورش براي معلمان ، اولين عنوان به زنان و مدرسه اولين عنوان
.بگيرند قرار جدي توجه مورد بايد
كار به نياز آن با مبارزه و است اجتماعي مساله يك زنان عليه خشونت كه آنجا از
و مردانه و زنانه رفتارهاي مرد ، و زن جايگاه از درستي تعريف بايد دارد ، فرهنگي
خط زن ، به نسبت پرخاشگري حق چون غلطي باورهاي روي و شود ارائه آنان هنجارهاي
.شود كشيده بطلان
آگاهي ارتقاي و افزايش هدف با جامعه سطح در فرهنگي و آموزشي برنامههاي اجراي
ميزان ميتواند خانواده ، در خويش متقابل تكاليف و حقوق به نسبت مردان و زنان
.دهد كاهش جامعه در را پديده اين بروز
قوانين تدوين كيفري ، و مدني مقررات و قوانين بازنگري و بررسي نيز ، قضايي بعد در
تشكيل و جرم اين مرتكبان مجازات تشديد رفعخشونت ، و پيشگيري جهت جديد
.گيرد قرار توجه مورد بايد زنان عليه خشونت خاص دادگاههاي
مهارتهاي داراي و ديده آموزش زنان كه است معتقد "محمدي" اين ، بر علاوه
.ميبينند آزار ندارند ، خصوصيتي چنين كه ديگر زنان از كمتر اجتماعي ،
خود ميگيرند ، قرار سوءاستفاده مورد كه اشخاصي كه است اين بر فرض شناسي جرم در
منطقي ، شيوههاي جاي به و ميشوند چالش وارد مردان با كه زناني مقصرند ، مثلا نيز
يا ميگردند ، همسرانشان با خود رفعمشكلات براي عاطفي حل راه دنبال به
قرار خشونت معرض در بيشتر ميكشانند ، خانواده از بيرون به را خود اختلافات
.ميگيرند
ميگيرند ، قرار اجتماعي پايينتر ردههاي در فرهنگي و اقتصادي ازنظر كه هم افرادي
فشارهاي بودن بالا نيز و نادرست تربيت مرد ، و زن حقوق از نداشتن آگاهي دليل به
كار ، شرايط سختي و اقتصادي و مالي بحرانهاي بيكاري ، از ناشي استرسهاي و رواني
.دارند خشونت بروز براي بيشتري آمادگي
و سوءرفتار نوع هر را زنان عليه خشونت خانواده ، دادگاه معاون ،"رنجبر زينب"
رواني و روحي و جسمي شكل دو به خشونت:ميگويد و ميكند تعريف زنان با سوءمعاشرت
.ميكند بروز
اهانت ، ميشود ، تلقي رواني خشونت بيندازد ، خطر به را زن رواني بهداشت كه عاملي هر
.هستند رواني آزارهاي جمله از نفقه ، ترك و زنان به تهمت
آنجا از:ميگويد رواني خشونتهاي دسته در نفقه ترك دادن قرار علت درباره رنجبر
خانواده مسئول مرد معمول ، طور به و ندارد اقتصادي پشتوانه زن ما جامعه در كه
اقتصادي امنيت افتادن خطر به موجب كه نيز نفقه ترك اين بنابر ميشود ، محسوب
.است خشونت مصاديق از ميشود ، زنان
و رواني امنيت نيز ميكنند فرار خانه از يا ميكنند ترك را خود زنان كه مرداني
.مياندازند خطر به است ، آن حفظ مسئول مرد كه را زن اقتصادي و جسمي
به مختلف ابعاد از كه استرسهايي و اقتصادي فرهنگي ، فقر كارشناس ، اين گفته به
زندگي هزينههاي تامين در ناتواني و بيكاري از ناشي استرس همچون ميشوند وارد مرد
عليه مردان سوي از خشونت بروز موجب ميتوانند...و فرهنگي فقر مهمتر همه از و
.شوند زنان
كار انجام هدف با را طرحي خود ، تاسيس تازه پژوهشي علمي كميته در ششم مجلس
.است كرده آغاز اجتماعي ، و خانوادگي خشونت انواع و زنان درباره تحقيقي
حقوقدانان ، است ، فعال مجلس پژوهشهاي مركز در كه را پژوهشي گروه اين اصلي هسته
.ميدهند تشكيل شناسان جامعه و روانشناسان
اين هدف اولين اسلامي ، شوراي مجلس خانواده و زنان كميته رئيس "راكعي فاطمه"
و زنان به نسبت جامعه در شده اعمال خشونتهاي انواع مسالهيابي را ، پژوهشي گروه
.ميكند عنوان خانواده در خصوص به
نيست ، كشور افتاده دور مناطق خاص تنها زنان بر خشونت اعمال رايج ، تصور برخلاف
طور به هم تهران مانند بزرگي شهرهاي و فرهنگي و علمي خانوادههاي در حتي بلكه
.است شده عادي خشونتآميز رفتارهاي از برخي سنتي ،
طورمثال به است ، متفاوت خشونت تعريف مختلف قشرهاي و سطوح در راكعي گفته به
.ميشود تلقي خشونت زن ، برسر زدن فرياد ديگر جايي در و زدن كتك جايي ، در
دارد ، فرهنگي كار به نياز مساله اين حل:است معتقد بانوان فرهنگي كميسيون عضو
نظر به ضروري خشونت ، بروز از جلوگيري براي قانوني ضوابط وجود آن كنار در اما
.شود انجام پژوهشي كارهاي اساس بر بايد ضوابط اين تدوين و ميرسد
نظارت:ميگويد زنان از رفعخشونت جهت اساسي قانون حمايت به اشاره با وي
.است كرده جلوگيري اساسي قانون شدن عملي از تاكنون ناكافي ، و نادرست
و جديد قوانين تدوين دادگاهها ، فعالتر برخورد مجلس ، نظارتي بعد شدن قوي راكعي ،
با مبارزه براي بايد كه ميداند راهكارهايي جمله از را قبلي قوانين در نظر تجديد
.شود گرفته نظر در پديده اين گسترش و بروز
|