سلطه و ها رسانه
بخش واپسين - فرهنگي صنايع و انتقادي مكاتب
"ماركوزه هربرت" نظريات
جنبشهاي موجب و سياست حوزه وارد او فلسفي نظريات كه است نظر اين از ماركوزه اهميت
بستهبندي فرهنگ" و "ساحتي تك جامعه" مفاهيم ارائه با ماركوزه هربرت.شد دانشجويي سياسي
معتقد اوپرداخت جمعي ارتباط جديد وسايل توسط بخش آگاهي موجود وضعيت از انتقاد به "شده
در و آغاز از و ميشود جذب اجتماعي نظام وسيله به آگاهي جهاني ، حاكم شرايط در كه است
و انطباق ميرسد ظهور به آنچه بنابراينميگيرد رنگ و شكل آن بوسيله و هسته
تنها نه آنكه نتيجه ;جامعه با فرد شدن يكي نوع يك و است تقليد بلكه نيست ، هماهنگسازي
مييابند يكپارچگي خصوصيت انسان گذشته معنوي و فرهنگي ميراثهاي تمامي بلكه فردي ، آگاهي
اين به.ميشود هضم يكپارچگي اين در يكسان ، نحوي به گفتن سخن و انديشيدن شيوههاي و
وضعي چنين باعث كه مهم پديدههاي از يكيميآيد پديد ساحتي تك رفتار و انديشه ترتيب
و آموزش همچنين و گذران وقت و سرگرمكنندگي صنعت جمعي ، ارتباط دستگاههاي ميشود ،
ماركوزه ، نظر از وضعي چنين پيامد.ميبرد ميان از را فردي انديشه و خلاقيت كه است پرورش
.است عمومي زندگي از اخلاقي و سياسي مسايل حذف و جامعه زدايي سياست
و جمعي رسانههاي كننده تشديد نقش بر ماركوزه "شده بستهبندي فرهنگ" مفهوم در
بر.ميكند تاكيد شده بستهبندي فرهنگ در جامعه پايين طبقات فرهنگي سنتهاي غرقشدن
شكل مصرف افزايش و تبليغات صنعت ملاحظات به پاسخ در نوين رسانههاي نظريه ، اين پايه
درك را خود واقعي منافع مردم وضعيت ، اين در.ميكنند ايجاد كاذب شعور نوعي گرفتهاند
.ميگيرند خو نالايق و سركوبگر يكپارچه ، اجتماعي نظم به و نكرده
وسايل نقش ،"كاذب خواستهاي" از "بشر راستين خواستهاي" تفكيك با همچنين ماركوزه ،
خواستهاي به زدن دامن و ناخودآگاه ضمير به راستين خواستهاي زدن پس را جمعي ارتباط
.ميداند كاذب
"هابرماس يورگن" نظريات
كردهاند پيدا خاصي اهميت آلمان كشور در اخير ، دهههاي در ارتباطات انتقادي مطالعات
مكتب اصلي اعضاي جانشين آخرين كه معاصر ، متفكر ،"هابرماس يورگن" جديد آثار در بويژه و
چشم به فراوان ميشناسند ، "بيستم قرن هگل" عنوان به را او و ميرود شمار به فرانكفورت
در عمومي افكار و مطبوعات مثبت نقش به "عمومي فضاي" مشهورش كتاب در او.ميخورد
اين بر سرمايهداري دستگاههاي سلطه به و كرده اشاره غربي دمكراتيك انقلاب دورانهاي
.است كرده تاكيد دستگاهها
جانبه همه بررسي به (عمومي فضاي)همگاني گستره و ارتباطي كنش مفهوم دو با هابرماس
كنش" بين تمايز با او ارتباطي ، كنش نظريه اساس برميپردازد جديد عصر در ارتباطات
فرد چند يا دو عمل به مربوط استراتژيك كنش كه دارد اعتقاد ،"ارتباطي كنش" و "استراتژيك
اين و ميكنند هماهنگ را انسانها هدفمند و معقولانه كنش واحد ، هدف يك تعقيب در كه است
جايگاه استراتژيك كنش در باوري ، خرد.ميگردد منجر شخصي منفعت شده حساب تعقيب به كنش
سر پشت را سلطه بر استوار مناسبات كه است انساني ارتباط گسترش معني به و دارد ويژهاي
.است آزاد گفتگوي و مكالمه منطق بر ارتباطي ، خرد اساس.ميگذارد
خويش در را تفاهمي عمل حوزه استراتژيك ، عمل مدرن ، صنعتي جوامع در هابرماس ، ديد از
اعمال اعظم بخش ترس ، و درآمد مثل استراتژيك و مهم محاسبات بر متكي اعمال و كرده هضم
و كنشها از مجموعهاي عمومي ، فضاي يا همگاني گستره اماميدهند تشكيل را انساني
و اجتماعي سياسي ، نقشهاي نظير فرهنگي ، غير كاركردهاي البته كه است فرهنگي نهادهاي
ممكن حالت بهترين در كه دارند همگاني يا عمومي جنبه كاركردها اين مييابند ، نيز اقتصادي
نظر اظهار فضاي همان همگاني ، گستره.هستند مصون و مستقل دولت ، نهادهاي و نيروها نفوذ از
از مجموعهاي تنها البته كه است ، همگاني مسايل درباره چارهجويي و بحث مكالمه ، آزاد ،
جمع در يا دانشكده مدرسه ، كار ، محل در نظر ابراز در فردي كنشهاي بلكه نيست ، نهادها
.همگاني گستره يا عمومي فضاي از است لحظههايي همگي دوستان ،
:ميكند بررسي را مرحله دو ارتباطي جديد وسايل شكلگيري براي هابرماس اساس ، اين بر
با به پديدهاي مدني ، جامعه و دولت ميان كه نوزدهم قرن اواخر تا ميلادي هفده قرن از -1
اين در شده انجام بحثهاي و ايجاد گالريها و كافهها چون اماكني در "عمومي حوزه" نام
.شد آزاد روزنامههاي در افكار آن ارائه انتها در و آزاد افكار بروز زمينه محلها
منافع كسب دنبال به كه اقتصادي اتحاديههاي پيدايش با نوزدهم قرن اواخر از -2
حوزه به تبديل عمومي حوزه اقتصادي ، تشكلهاي يا سنديكاها احزاب مثل بودند ، انحصاري
از عمومي افكار آزادانه شكلگيري جاي به نتيجه ، در.شد فشار گروههاي نظر اعمال و ابراز
افكار به جهتدهي و انحراف دستكاري ، نظر ، اعمال براي وروشهايي ابزارها مباحثات ، خلال
.آمد بوجود رسانهها وسيله به عمومي
گرامشي آنتونيو نظريه
افزونتري وسعت و عمق ميلادي دهه 1960 از اروپا ، بخصوص و غرب در انتقادي مطالعات
،(فرهنگي سلطهجويي) هژموني ايتاليايي ، درباره "گرامشي" عقايد زمينه اين در و كرد پيدا
.است داشته اساسي نقش
رشته به را خويش مطالعات نتيجه دوم ، جهاني جنگ از پيش ،"موسوليني" زندان در كه وي
جامعه" از "مدني جامعه" تفكيك و فرهنگي روبناهاي اهميت بر تكيه با درميآورد ، تحرير
با دولت او ، عقيده به.كرد تاكيد فرهنگي هژموني در دولت خاص نقش بر دولت يا "سياسي
قدرت تحكيم به ميگيرد خود اختيار در هم را قهريه امكانات فرهنگي ، برتري از استفاده
.ميپردازد خويش
فرهنگ نقش بررسي به هم (فرهنگي مطالعات) "فرهنگي -اجتماعي رويكرد" زمينه اين در
فرهنگي مطالعات رويكردميپردازد جامعه نامتجانس و ناهمگون عناصر كردن يكپارچه در توده
اين.است شده منجر عامه فرهنگ زمينههاي و توليدات درباره زيادي مطالعات و تحقيقات به
ميلادي سال 1970 در بيرمنگام در "معاصر فرهنگي مطالعات مركز" وسيله به بويژه تحقيقات ،
از.شود شناخته فرهنگي مطالعات مركز عنوان به موسسه اين كه گرديد سبب و شد انجام
جرج" ،"هوگارت ريچارد"،"ويليامز ريموند" ،"هال استوارت" به ميتوان مكتب اين انديشمندان
.كرد اشاره "كري جيمز" ،"گارنبر
(هژموني)رسانهها سلطهجويي نظريه
مطرح ايتاليايي سياستمدار و متفكر آنتونيوگرامشي ، توسط كه "سلطه" يا "هژموني" نظريه
ايدئولوژي مورد در را اصطلاح اين وي.رسانههاست تحليل در ماركسيستي جريان سومين شد ،
ايدئولوژي از ناشي كه ساختاري و اقتصادي عوامل بر سلطه نظريهبرد كار به جامعه بر حاكم
آن ، بيان نحوه ايدئولوژي ، برخورد بيشتر آن تاكيد و ندارد چنداني تاكيد است ، طبقاتي
خود حيات به آن وسيله به ايدئولوژي كه مكانيسمهايي و ميدهد اهميت آنها به كه موضوعاتي
به دادن شكل و ديگران به آن تلقين در و شده شكوفا قربانيانش تسليم با و داده ادامه
ماركسيسم نظريه با سلطه نظريه بين اساسي تفاوت.است ميكند ، حاصل موفقيت آنان آگاهيهاي
به ايدئولوژي استقلال سلطه ، نظريه در كه است اين در اقتصادي و سياسي رويكرد و كلاسيك
.است شده حفظ و گرفته قرار توجه مورد آن اقتصادي پايگاه از جدي طور
كه آن ضمن ميشود ، استفاده طبقاتي برتري عنوان به هژموني ،"لنين" و "ماركس" نظر از
، گرامشي نظر از اما.هستند ارتش و دولت مالكيت ، طبقاتي سلطه ابزارهاي لنين ، ديد از
ديگر ، بيان به.(طبقاتي هژموني)اقناع و جبر و زور:است چيز دو هژموني اعمال عوامل
از.مدني جامعه و سياسي جامعهميداند مورد دو در را طبقاتي هژموني ابزارهاي گرامشي
آن ، مصداق و است هژموني ابزار بلكه نيست ، سياسي جامعه مقابل در مدني جامعه گرامشي ، نظر
مدني جامعه گرامشي ، .است...و رسانهها سنديكاها ، اتحاديهها ، كليسا ، پرورش ، و آموزش
(سرمايهداري)حاكم طبقه هژموني و غلبه ابزار بلكه نميداند ، شهروندان حقوق مدافع را
كه ميكند اضافه و دانسته مدني نهادهاي بودن ضعيف را كشورها در انقلاب دليل اوميداند
ديگر در اما داد ، روي كبير 1917 انقلاب كه بودند شده ضعيف مدني نهادهاي اين روسيه در
انقلاب براي سنگر اولين تنها دولت و هستند قوي خيلي مدني نهادهاي (انگليس مثل)كشورها
جوامع وضع كه ميگيرد نتيجه او.ميكنند توليد باز را آن مدني قوي نهادهاي اما است ،
نظامي قيام با كشورها ، اين در قدرت گرفتن دست در امكان و دارد فرق روسيه با غربي اروپاي
به ،"موضعي جنگ" طريق از و جامعه فرهنگ نفوذدر با بلكه ندارد ، وجود "تحركي جنگ" و
ميشود هم عوض هژموني عامل دو نقش گاهي البته.نمود فراهم را قدرت كسب زمينه بايد تدريج
انجام نيز را...و مردم به كمك سد ، ساخت مثل اقناعي كارهاي ارتش ، مثل قدرت ابزارهاي و
.مينمايند جبر و زور اعمال به دعوت رسانهها ، كه اين يا ميدهند
از 3 كه ميشود معرفي نيز طبقاتي تعلق عنوان با مفهومي لنين ، و ماركس ديدگاه از
كه سهمي ،(آن مالكيت عدم يا مالكيت)توليد ابزار با رابطه نوع.ميكند پيدا تحقق جنبه
به را "تاريخي بلوك" ،"طبقه" جاي به گرامشي اما ;خو و خلق و ميبرد جامعه توليد از طبقه
در عامل چهار اين كه ميكند اضافه نيز را "طبقاتي آگاهي" فوق ، جنبه به 3 او.ميبرد كار
تمام و داريم روشنفكر گروه گرامشي ، 3 ديد از.ميسازند را "تاريخي بلوك" هم ، كنار
توجيهكننده و طبقه آگاهي سخنگوي كه ارگانيك روشنفكر -:هستند روشنفكر حدي تا اجتماع
.هستند دارا را طبقه آگاهي بالاي سطح روشنفكران گروه اين است ، طبقه
توجيهگر اما بوده ، طبقاتي آگاهي مناسبات خدمت در كه روشنفكري ;ارگانيك غير روشنفكر
(...و صنعتي مديران)نيست تئوريسين و سخنگو يا
كه كشيشها مثل است ، شده سپري كهدورانش هستند جامعهاي مدافعان ;سنتي روشنفكر -
.دارند تعلق كليسا استيلاي دوران به
:است چنين گرامشي ، تفكر عطف نقاط مجموع ، در
.است "آگاهي" نيازمند بشري ، جامعه در تحولي هر -
دادن انجام.گيرد قرار توجه مورد هم جامعه مدني مباني طريق از بايد سياسي تحولات -
.هست نيز سختتر و مهمتر نهادها ، اين در تحولات اين
.كنند ايجاد تاريخي بلوك و كرده منتقل طبقات به را آگاهي ميتوانند روشنفكران تنها -
گرامشي ، نظر از اما است ، "بنيان" اقتصاد ماركس نظر از كه گفت ميتوان ترتيب اين به
.است "بنيان" اجتماعي ساختارهاي به توجه با "آگاهي"
را ايدئولوژي و داده قرار توجه مورد را گرامشي مطالعات كه است كساني از هم "آلتوسر"
ايدئولوژي ، آلتوسر ، نظر ازميداند طبقاتي روابط يا واقعيت از مخدوشي تصوير دهنده ارائه
همچنين.است موجود و واقعي شرايط به نسبت افراد ذهني و خيالي شده گرفته نظر در روابط
شده ، تحميل برجامعه زور از استفاده با و حاكم طبقات طرف از كه جنبه اين از ايدئولوژي
به و قصد روي از كه فرهنگي تاثير يك صورت به كه نظر اين از بلكه نميشود ، محسوب سلطه
شكل واقعيات از ما تجربيات آن اساس بر و است يافته گسترش جامعه در شده برنامهريزي طور
.ميشود محسوب سلطه ميگيرد ، حاكمقرار طبقات خدمت در و ميگيرد
به آلتوسر ويژه به ماركسيست ، انديشمندان از ديگري عده نظرات بعدي ، زمانهاي در
از سرمايهداري روابط كه داشتند اعتقاد نكته اين به آنها.كرد كمك گرامشي نظريه تثبيت
البته.مييابد مشروعيت و ميگيرد شكل (كارگر طبقه بويژه) افراد داوطلبانه رضايت طريق
آنها جمله از و شده ارائه نظراتي نيز "آلتوسر" و "گرامشي" انديشههاي به انتقاد در
آلتوسر نظريات از انتقاد در كه است (آلتوسر شاگردان از) "پولانزاس نيكوس" انديشههاي
است آن آلتوسر نظريه مهم ايراد كه ميكند يادآوري "دولت ايدئولوژيك دستگاههاي" درباره
عدم آن ديگر نقص و است نداده قرار تحليل و تجزيه و بررسي مورد عميق طور به را موضوع كه
.است شده غفلت جامعه در آنها نقش از كه است "دولت اقتصادي دستگاههاي" به توجه
(بيرمنگام) فرهنگي مطالعات مكتب
وسايل طريق از سياسي قدرت به مشروعيتبخشي و سلطهجويي زمينه در انتقادي مطالعات
.گرفت توجهقرار مورد نيز انگلستان در دهه 1960 در همگاني ، ارتباط
مجموع ، در و گرفت شكل انساني ، علوم مكاتب ساير و فرانكفورت مكتب تاثير تحت رويكرد اين
با ارتباط در آن جايگاه و عامه فرهنگ نقش توده ، فرهنگي توليدات به نسبت مثبتي رويكرد
.دارد كارگر طبقه و جوانان مثل اجتماعي گروههاي برخي تجربيات
يكپارچه در توده فرهنگ نقش چگونگي بيان جستجوي در فرهنگي مطالعات مكتب كلي ، طور به
ويژه به رويكرد ، اين تاثير تحت عمده تحقيقات.است جامعه ناهمگون و نامتجانس عناصر كردن
از.شد انجام ميلادي و 70 دهه 60 در بيرمنگام در "معاصر فرهنگي مطالعات مركز" وسيله به
را عمدهاي تحقيقات و بودهاند نزديك ارتباط در مكتب اين با كه متفكريني برجستهترين
به "هوگارت" از پس كه است "هال استوارت" داده انجام رسانهها نقش و عامه فرهنگ درباره
نيز "همگان" به بلكه ،"پيام" به تنها نه فرهنگي مطالعات مكتب.شد برگزيده مركز رياست
در اجتماعي واقعي تجربيات درك و مطالعه طريق از كه ميكند سعي و دارد توجه جامعه در
.كند توجيه را رسانهها محتواي به عكسالعمل و انتخاب الگوهاي جامعه ، درون فرعي گروههاي
:ميپردازيم مكتب اين متفكرين آراي اجمالي بررسي به ادامه در
-1888) "آرنولد ماتيو" ،"فرهنگي مطالعات" پدر كه گفت بتوان شايد:آرنولد ماتيو (الف
:ميداند نوع را 3 فرهنگ وي نوشت ، در 1869 را "آنارشي و فرهنگ" كتاب كه است (1822
تا و معمولي فرهنگ متوسط ، فرهنگ -است ، 2 فرهنگ سطح عاليترين كه ظريف فرهنگ -1
با و ميكند استفاده ركيك كلمات از كه تهاجمي فرهنگ خشن ، فرهنگ -مبتذل ، 3 حدودي
.نميكند مراعات را اجتماعي شئون پرخاشگري ،
وي.نوشت را فرهنگي اقليت و "توده تمدن" كتاب سال 1930 در "ليويس" آرنولد ، از پس (ب
اين در كه چرا.ميپردازد تجارتي فرهنگ برابر در دانشآموزان از دفاع به كتاب اين در
فرهنگي ، عوامل طريق از و مينمايد سوءاستفاده خود مالي امكانات از سرمايهداري دوره
اين به ليويس ، نظر بهميكند تلاش نخبه و مردمي عمومي فرهنگهاي عليه سينما ، مانند
.ميشود ترويج بورژوازي فرهنگ ترتيب
و رساند طبع به را نشريهاي انگليسي روشنفكران از تعدادي كمك با سال 1932 ، در ليويس
اين او.برشمرد را راديويي و مطبوعاتي سرگرمكننده داستانهاي عوارض آن ، مقالات در
نظر تحت مطبوعات و راديو از و ميدانست مخاطبان خودبيگانگي از سبب را داستانها
او درآثار همچنين.آورد ميان به سخن منحرفكننده ، رسانههاي عنوان به حاكم ، سرمايهداري
.است شده اشاره "بازرگاني آگهيهاي" تحميقكننده نقش به
.باشد دور به پيرايهها اين از كه داشت اعتقاد (ناب)عالي فرهنگ به ليويس
مصروف را خود تلاشهاي "هوگارت" گرايش ، اين كنار در ميلادي ، دهه 1950 از (ج
همين آغاز با.نمود كارگران بر جمعي ارتباط وسايل تاثير و عمومي فرهنگ باب در مطالعاتي
.كرد رشد اندك اندك بيرمنگام مكتب مطالعات ،
نوين ادبيات استاد كه آن به توجه با و شد متولد ميلادي سال 1918 در هوگارت ، ريچارد
هر در باسوادان او اعتقاد بهنوشت را "سواد كاربردهاي" كتاب سال 1957 در بود ، انگليسي
و ميشوند جماعت همرنگ عامهپسند ، داستانهاي و روزنامهها محتواي خواندن با جامعهاي
از استفاده وي ، اعتقاد به.كرد انتخاب "سكوت فرهنگ" را كتاب اين ديگر نام دليل همين به
زندگي شيوههاي دگرگوني سبب و ميشود باعث را جديدي دگرگونيهاي ارتباطي ، جديد امكانات
در خصوصي تلويزيون اولين سال 1957 ، همان در كه است ذكر به لازم.ميشود كارگر طبقات
.نمود كار به آغاز تجاري محتواي با انگلستان ،
سال 1958 ، در كه است "ويليامز ريموند" فرهنگي ، مطالعات مكتب متفكرين مهمترين از -د
نيز را "ارتباطات" كتاب اونمود شكايت مقوله دو اين جدايي از و نوشت را "فرهنگ" كتاب
كه داشت عقيده وي.برخاست مخالفت به "تودهاي صنعت" با و كرد منتشر سال 1962 در
نظامهاي" او نظر به كه آن ضمن ;برد كار به "توده" صفت بدون بايد را "ارتباطات"
نظر در بيشتر را جمع منافع كه چرا است ، بهتر "استبدادي نظامهاي" از "سوسياليستي
.ميگيرد
بنگاه) BBC را آن نمونه كه است دموكراتيك نظام ويليامز آرماني نظام اگرچه
منتخب مديره هيات يك سوي از رسانهاي دستگاه اين زيرا.ميداند (بريتانيا سخنپراكني
تعيين را تلويزيونها -راديو مديران كه است دولت اين كشورها ساير در اما ميشود ، اداره
.ميكند
با كه مينمايد بيان را نكته اين "اجتماعي نهادهاي و تلويزيون" كتاب در ويليامز
با آن اداره نحوه و شده كشور آن سياسي شرايط تابع پديده اين كشور ، هر به تلويزيون ورود
.ميشود تعيين سياستمداران مذاق به توجه
ترتيب اين به كه كرد اشاره "ارتباطات" بودن مبنا به ميتوان ويليامز عقايد ديگر از
.ميشوند گرفته نظر در اجتماعي ارتباطات از بخشي كدام هر هنر ، و ادبيات
"هوگارت" از پس و است بيرمنگام مكتب شاخص متفكران از ديگر يكي نيز "هال استوارت" -_ه
.شد فرهنگي مطالعات مركز رئيس عنوان به او جانشين سال 1968 در ،
همفكرانش از برخي كمك به را WPCS مجله ميلادي سال 1972 در و است متولد 1932 هال
و است درهمآميخته ما اجتماعي اعمال و رفتارها تمام با فرهنگ "هال" نظر از.كرد منتشر
.ميدهند تشكيل را انساني فعاليت مشترك اشكال رفتارها ، و اعمال آن
اقتصادي عوامل آن مبناي بر كه داده ارائه را "زيربنا" و "روبنا" نظريه همچنين ، وي
زيربناي را"فرهنگ" بلكه نميداند ، كننده تعيين فرهنگي و اجتماعي رفتارهاي در را
ارزشها و وسايل ابزار ، ;فرهنگ از او تعريف.ميداند مختلف فرهنگي و اجتماعي رفتارهاي
آن روابط و تاريخي شرايط براساس اجتماعي طبقات و گروهها هال ، نظر به.دربرميگيرد را
.ميدهند نشان عكسالعمل موجود ، شرايط مقابل در و ميكنند اداره را خود زندگي
،(پخش) جريان توليد ، :ميكند دستهبندي حوزه چهار در را تلويزيون فعاليتهاي وي ،
.توليد باز و (مصرف) توزيع
آمريكا در فرهنگي مطالعات مكتب
در است ، گذاشته فراواني تاثير هم آمريكا در فرهنگي مطالعات بر بيرمنگام ، مكتب
كرده منتشر "نخبه فرهنگ" نام با كتابي كه است "ميلز رايت.سي" با مكتب اين رياست آمريكا
دانشگاهيان و كارمندان صنعتگران ، نظاميان ، شامل آمريكا ، جامعه در را "نخبه" او.است
.هستند سرمايهداري تحتسلطه كه ميداند
.هستند "گرنبر جرج" و "جيمزكري" آمريكا ، در مكتب اين متفكران ديگر از
:توده جامعه نظريه -
بر نظريه اين در.ميخورد چشم به "بل" و "هاوزر كورن" ،"ميلز" آثار در نظريه اين
با رسانهها يكپارچگي بر و ميكنند قدرت اعمال جامعه در كه نهادهايي متقابل وابستگي
.ميشود تاكيد حكومت ، اقتداري و اجتماعي منابع
كنترل در را قدرت كه گروهي اقتصادي و سياسي منافع با رسانهها محتواي اساس ، براين
عمومي افكار اتكاي كه است برآن رسانهها اساسي تمايل همچنين ، .ميكند تطبيق دارند ، خويش
از برخي نظريه اين.دهند تطبيق موجود ، شرايط با را آن كرده ، تقويت را خودشان به جامعه
مسايل بر عميقا و است كرده تركيب دموكراسي افكار با را چپ منتقدين فكري مولفههاي
از را رسانهها اثرگذاري جهت آنكه ضمن مينمايد ، تاكيد رسانهها فيلتري نقش و كنترل
.ميداند پايين به بالا
:فرهنگي كاشت نظريه -
ارزيابياهميت و رسانهها اثرات درباره ،"گراس" و "گرنبر" مطالعات از "كاشت" واژه
تاريخي اهميت كه است آن "گرنبر" بحث محور.ميگيرد نشات جمعي ، رسانههاي ظهور تاريخي
روشهاي ايجاد در بيشتر اهميت ، اين بلكه نيست ، توده ايجاد در آنها نقش دليل به رسانهها
شيوههاي اين.است وقايع و رخدادها به نگرش چگونگي و موضوعات مسايل ، انتخاب در مشترك
و داشته عهده به را واسطه نقش كه است پيام ارائه نظام و فناوري از استفاده محصول مشترك ،
.ميگردد اطراف جهان از مشترك درك و ديد دريافت به منجر
بخصوص) رسانهها طريق از ذهني مسلط الگوهاي كاشت را فرآيند اين محصول گرنبر ،
بيش و كم و همگون ديدگاههاي ارائه به متمايل رسانهها وي ، نظر از.ميداند (تلويزيون
فرهنگ پذيراي مكانيسم اين براساس هم آنها مخاطبين و هستند اجتماعي واقعيات از يكسان
هماهنگي و نظم دليل به تلويزيون ، بهويژه رسانهها ، كه است آن گرنبر غايي سخن.ميشوند
كه بهطوري برخوردارند ، فراوان تاثيرگذاري قدرت از دارند ، زمان طول در پيام ارائه در كه
.دانست جامعه دهنده شكل را رسانهها اين بايد
:آييني ارتباط ابزاري ، ارتباط -
چهره حاضر ، حال در كه است كري جيمز آمريكا ، در فرهنگي مطالعات مكتب متفكرين ديگر از
آن طريق از كه ميكند معرفي فرآيندي را "ارتباط" او.دنياست سراسر در مكتب اين شاخص
فرهنگ كريميشود توزيع و ارسال مكان ، در مسافت كنترل و مردم بر نظارت براي پيامها
مكان ، به سلطهگري براي كه فرهنگي ميكند ، توصيف مكانمند فرهنگي را نوين سرمايهداري
از.است علاقهمند...و حركت اكتشاف ، دريايي ، سفر يعني آن تبعات و حقيقي ملك عنوان به
و ميشود نگهداري ميگيرد ، شكل "واقعيت" آن وسيله به كه است فرآيندي ارتباطات او ، نظر
توليد نمادين شكلي به واقعيت جايگاهي ، چنين در ديگر ، تعبير به.ميدهد ماهيت تغيير
مردم مشاركت با يعني.ميداند آييني نظمي را اجتماعي واقعيت كري ترتيب ، اين به و ميشود
واقعيت احساسي ، -عقلاني نظريات و فردي ارزشهاي ديني ، عقايد زيباييشناسي ، تجارب در
.ميگيرد شكل عمومي فرهنگ آن واسطه به و ميشود ساخته
فرهنگ نه ارتباط بدون ديگر ، بيان به ،"است فرهنگ ارتباط ، " كه است آن كري كلام جان
.مييابد معنا اجتماعي واقعيت نه و دارد وجود
ارتباطي مطالعات هدف و ميداند مقوله يك را فرهنگي مطالعات و رسانهاي مطالعات كري ،
.ميكند ارزيابي يكديگر سخنان درك هدف با انساني گفتوگوي گسترش را ،
براي فرهنگي ، مطالعات مكتب اعضاي كه ميشود مشخص فوق ، نظريات به توجه با مجموع ، در
.بودند قايل اقتصاد با برابر حداقل يا بيشتر اهميت فرهنگ
ايران جامعه كنوني شرايط به توجه با بحث بندي جمع
مطالعات و فرانكفورت مكتب دو جمله از انتقادي مطالعات ضعف و قوت نقاط بندي جمع با
براي تازهاي فكري و معنوي امكانات مكاتب ، و مطالعات اين كه گفت ميتوان فرهنگي ،
نابرابريهاي با مقابله راه در تا مينمايد فراهم ايران جمله از و توسعه حال در كشورهاي
متخصصان تربيت و رسانهاي نوين شيوههاي جستوجوي اطلاعاتي ، تعادلهاي عدم ارتباطي ،
.زند دست تازهاي تلاشهاي به ارتباط ، برجسته
كه رسانهها توان و مدرن فناوريهاي گسترش بهانه به كه ميكند يادآوري نظريات اين
سطح و بشري آزاديهاي نبايد ميكند ، تجربه را جديدي مراحل آن ، توسعه و اينترنت ظهور با
به كه جهان حاضر حال شرايط به توجه با حال عين در.نمود محدود را انسانها آگاهيهاي
حفظ انديشه در بايد ميرويم ، پيش رسانهها و سياست فرهنگ ، اقتصاد ، "جهانيسازي" سمت
.بود صدايي چند جهان حفظ براي مختلف ابزارهاي از استفاده و بومي فرهنگهاي
سپنجي عبدالرضا امير
.است موجود روزنامه دفتر در پانوشتها*
|