جمعه ۱۶ مرداد ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۴۵۸
index
به بهانه اكران آخرين ساخته سيروس الوند
برگ برنده دست كيست
مهدي طاهباز
«برگ برنده» فيلمي است با تمام مولفه هاي سينماي سيروس الوند.سينمايي كه جامعه معاصر ما بستر داستانش را تشكيل مي دهد و آدم هايي كه ممكن است هر روز با آنها سر و كار داشته باشيم و به آنها برخورد كنيم عناصر پيش برنده قصه فيلم هستند.
آدم هاي اصلي اكثر فيلم هاي سيروس الوند، به خصوص چند فيلم اخير او را شخصيت هاي منفي تشكيل داده اند. افرادي كه هيچ كدام ذاتاً آدم هاي بدي نيستند ولي بسته به شرايط و محيط براي رسيدن به هدفشان دست به كارهاي بد و ناخوشايند مي زنند.
آدم هايي كه براي رسيدن به هدف بلندپروازانه خود ساده ترين راه را در ظاهر انتخاب مي كنند و به چالش كشيده شدن آنها قصه فيلم را جلو مي برد و در انتها نيز همه چيز ختم به خير مي شود. آدم هاي منفي فيلم هاي الوند داراي خصايص مثبتي نيز هستند كه اين امر باعث همدلي تماشاگر با آنها مي شود. الوند معمولاً براي شخصيت هاي بدش نكاتي مثبت در نظر مي گيرد تا تحول آنها در انتهاي فيلم براي تماشاگر باورپذير شود.
اما برگ برنده؛ اين فيلم در كارنامه سينمايي سيروس الوند نه گامي به پيش است و نه به پس. او فيلم خود را ساخته با تمام مشخصاتي كه ديگر آثارش داشته است. ولي باز هم مطابق هميشه برخي جاهاي كار لنگ زده و از خلق اثري يكدست و كامل جلوگيري شده است.
برگ برنده داستان ساده اي دارد و آن را با كمترين پيچش در ساختار و يا روايت بيان مي كند. باز هم آدمي وجود دارد كه مي خواهد حقش را از اجتماع بي رحم بگيرد و يك شبه پولدار شود.
آرمان سيرتي مدير يك آژانس هواپيمايي است كه مي خواهد با سركيسه كردن مسافران، به خارج از كشور فرار كند. او با دختري دوره گرد تصادف مي كند و مجبور مي شود رضايت او را براي خروج از كشور به دست آورد. در آغاز،فيلم ريتم كندي دارد و به سختي پيش مي رود. بركت، دختر دوره گرد در ظاهر دچار فراموشي  مي شود و سيرتي او را به خانه خواهرش مي برد تا از او مراقبت كند. در اين بين مردي به نام كمال كه شاهد تصادف بوده نيز در ماجرا حضور دارد و به نوعي ضلع سوم ماجرا است.
قصد اصلي الوند تقريباً تا نيمه هاي فيلم اين بوده كه نشان دهد بركت يا واقعاً دچار فراموشي شده و يا اين كه زندگي با يك خانواده مرفه و در اختيارداشتن چيزهايي كه تا به حال نداشته به او مزه كرده و او نمي خواهد موقعيت فعلي خود را از دست بدهد. اتفاقاً اين مسئله به خوبي در فيلم درآمده و كمتر كسي به ذهنش مي رسد كه بركت از همان ابتدا قصد تلكه كردن آرمان سيرتي را داشته است.
005307.jpg

گره داستان با تلفن پنهاني بركت به كمال باز مي شود. اين سكانس كه قرار است به نوعي نقطه اوج ماجرا باشد، گره اصلي قصه فيلم را براي تماشاگر باز مي كند و دست بركت رو مي شود. او فردي خانواده دار است كه با همكاري كمال خود را به قصد تلكه كردن مردم جلوي ماشين آنها مي اندازد. با روشن شدن اين موضوع تنها نكته جذابي كه براي تماشاگر دنبال كردن آن به عنوان ناظر ماجرا ناگشوده مي ماند اين است كه آرمان سيرتي به عنوان دوم شخص چه زماني به اصل داستان پي مي برد و از قصد بركت آگاه مي شود. با اين كه مي شد روي اين مسئله مانور بيشتري داد و كاري كرد كه تماشاگر از فريب خوردن آرمان سيرتي لذت بيشتري ببرد اما (با تلفني كه از روي آگهي چاپ شده در روزنامه) به آرمان سيرتي مي شود آخرين معماي فيلم نيز در ميانه هاي اثر گشوده مي شود. با اين تلفن مشخص مي شود كه تصادف بركت يك ماجراي از پيش تعيين شده براي كسب درآمد است.
ديگر از اين جا به بعد هم تماشاگر مي داند قصه چيست و هم آرمان سيرتي. تنها مي ماند اين كه آرمان سيرتي چگونه مي تواند رضايت بركت را (كه حالا اخاذي او شكل علني به خود گرفته) جلب كند.
برگ برنده از ميانه هايش به بعد تبديل به ماجراي گرفتن رضايت از بركت مي شود. ديگر گره ناگشوده اي باقي نمانده و تماشاگر فيلم را فقط براي فهميدن سرانجام شخصيت هايش دنبال مي كند.
ازدواج آرمان سيرتي با بركت پيش برنده داستان در يك سوم نهايي آن است. مسئله اي كه دليل آن هيچگاه مشخص نمي شود و بسيار نچسب از آب درآمده است. معلوم نيست چرا آرمان سيرتي تنها به خاطر پنج ميليون تومان حاضر به ازدواج با يك دختر دوره گرد مي شود در حالي كه او تنها از يك مشتري آژانس اش هفت ميليون تومان پول گرفته است. پرداخت مبلغ مورد درخواست بركت بسيار راحت تر و بي دردسرتر از به عقد درآوردن او و بردنش به دبي براي پرداخت بقيه پول است. اگر هم سيرتي قصد عدم پرداخت پول در دبي به بركت و رهاكردن او در آن جا را داشته باشد باز هم اين مسئله چندان باورپذير به نظر نمي رسد. در پايان فيلم همه بدكاران (به جز كمال معرفت!) از كرده خود پشيمان مي شوند و به نوعي به مجازات اعمال خود مي رسند.
فقط مشخص نمي شود چرا كمال ابتدا بركت را در آن برنامه كذايي تلويزيوني لو مي دهد و سپس به زندان رفته و براي او دلسوزي مي كند.
برگ برنده يك فيلم متعلق به سينماي مرسوم به بدنه است. سينمايي كه مهم ترين قصدش كشاندن مخاطب به سينما به شكل آبرومند محسوب مي شود.
يكي از مسايلي كه به فيلم ضربه زده عدم شناخت دقيق از قشرهاي مختلف اجتماع است. نه آدم هاي پولدار برگ برنده آنطور كه بايد باورپذيرند و نه ساكنان گود ننه لعبت. برخي شخصيت هاي فيلم بسيار جعلي به نظر مي رسند و اين امر برگ برنده را از يكدستي خارج كرده است.

يك هفته بر روي صحنه
خواهران چخوف روي صحنه
آرتا پورملك
005310.jpg

از اوايل هفته گذشته همزمان با صدمين سال درگذشت نمايشنامه نويس شهير جهان آنتوان چخوف، اجراي نمايش «سه خواهر» كاري از اكبر زنجانپور در سالن اصلي تئاتر شهر آغاز شد.
اين اثر كه از آن به عنوان يكي از باارزش ترين و انساني ترين متون نمايشي جهان ياد مي شود درباره زندگي خانواده اي است كه در دوره گذار روسيه از سيستم فئودالي به سيستم بورژوازي در تلاطم به سر مي برد.
بهروز بقايي، ژيلا سهرابي، پرستو گلستاني، الهام پاوه نژاد، آشا محرابي و ... بازيگران سه خواهر را تشكيل مي دهند. طراح صحنه و لباس اين نمايش اكبر زنجانپور بوده و ترجمه آن را سروژ استپانيان برعهده داشته است. موسيقي اين نمايش را نيز فرشاد آذرنيا از ميان آثار آهنگسازان بزرگ روس انتخاب كرده است.
اكبر زنجانپور پس از نمايش هاي «باغ آلبالو»، «مرغ دريايي» و «ايوانف» اين بار و براي چهارمين مرتبه به سراغ اثري از چخوف رفته است.
هفته گذشته اجراي نمايش «روزهاي زرد» كاري از ايوب آقاخاني در تالار سايه به پايان رسيد. اين نمايش در مجموع در روز ۱۸ اجرا ۶۰۵ بليت فروخت و از ۵۶۰ كارت مهمان استفاده كرد. از اوايل هفته گذشته در تالار سايه اجراي دو نمايش «پشت شمشادها» كاري از علي رويين تن و «اين كدوم پنجشنبه است؟» به كارگرداني حميد آذرنگ آغاز شده است.
پشت شمشادها پس از يك سال تاخير در اجرا بر روي صحنه مي رود. ابتدا قرار بود پشت شمشادها پس از پايان جشنواره تئاترفجر در تالار نو اجرا شود اما به خاطر در پيش بودن ماه محرم اين امر صورت نگرفت و اجراي آن تا هفته دوم مرداد ماه به تعويق افتاد.
اين نمايش داراي دو اپيزود است. اپيزود اول با نام «چشمان هستي» درباره يك دختر است كه انتظار مي كشد، ميترا عبائيان و كامران تفتي در اين اپيزود بازي مي كنند. اپيزود دوم با عنوان «گوش خدا» در مورد يك پيرمرد كر و يك دختر كور است كه در يك پارك با هم قرار مي گذارند. رحمان حقيقتي و بيتا بادران بازيگران اين اپيزود را تشكيل مي دهند.
محمد فرشته نژاد آهنگساز در پشت شمشادهاست و فريبرز قربان زاده طراحي آن را انجام داده است.
اما «اين كدوم پنجشنبه است؟»  كاري از حميد آذرنگ كه در تالار سايه اجرا مي شود مورد تقدير هيات داوران جشنواره تئاتر فجر قرار گرفته است.
در اين نمايش كه داستان آن در يك گورستان مي گذرد، حميد ابراهيمي، امير دلاوري، نورالدين حيدري، رويا بختياري، فرانك ترابي، جمشيد صفري و ... به ايفاي نقش مي پردازند. طراح صحنه اين نمايش پيام فروتن و آهنگساز آن علي حميد خاني است.
اجراي «دخمه شيرين» كاري از قطب الدين صادقي همچنان در تالار چارسو ادامه دارد. اين نمايش پس از ۱۸ روز اجرا ۱۶۴۲ نفر تماشاگر داشته كه از اين ميان هزار و ۲۰۷ نفر بليت خريده اند و ۴۳۵ نفر از كارت مهمان استفاده كرده اند.
005313.jpg

«مكبث» به كارگرداني حسين فرخي نيز در تالار نو به كار خود ادامه مي دهد. اين نمايش پس از ۲۱ روز اجرا هزار و ۹۱ نفر تماشاگر داشته است. از اين تعداد تماشاگر ۶۹۳ نفر بليت خريده اند و ۳۹۸ نفر از كارت مهمان استفاده كرده اند. اما در تالار كوچك تئاتر شهر نمايش «عروسك فرانسوي» كاري از ندا هنگامي روي صحنه است. اين نمايش در مدت هشت روز اجرا ۳۱۳ تماشاگر داشته كه از اين ميان ۲۲۶ نفر بليت خريده اند و ۸۷ نفر كارت مهمان داشته اند.
در برنامه نمايشنامه خواني نيز هفته گذشته دو نمايشنامه «دلتنگي هاي يك فيل» به كارگرداني سميرا مهدوي سعيدي در بخش دانشجويي و «شماره ۹» كاري از احسان فكا در بخش اصلي روخواني شد.
ديگر تالارهاي تهران
در تالار مولوي هم اكنون سه نمايش در حال اجراست. «حكايت عاشق الكتريك»كاري از روزبه حسيني با شش اجرا تاكنون ۲۰۰ تماشاگر داشته است. از «نقش زن» به كارگرداني زري كريمي نيز كه ۱۰ اجرا داشته، ۱۲۴ نفر ديدن كرده اند.
«ساحره سوزان» كاري از مه لقا باقري نيز در تالار كوچك مولوي اجرا مي شود. اين نمايش با ۱۶ اجرا ۱۳۶ تماشاگر داشته است. تالار سنگلج نيز ميزبان «سيزده» به كارگرداني بنفشه توانايي است. اين نمايش كه با استقبال خوبي هم مواجه شده تاكنون در مدت ۲۵ روز اجراي خود پنج هزار و ۶۶۹ تماشاگر داشته است.
در سينما تئاتر الفبا هم «الاغ آوازه خوان» ويژه كودكان اجرا مي شود. اين نمايش در مدت پنج روز اجراي خود ۷۷۰ تماشاگر داشته است. اما بالاخره قرار است سالن قشقايي مجموعه تئاتر شهر كه چند ماه پيش دچار آتش سوزي شده بود، با اجراي نمايش «پيرسگ خرفت» بازگشايي شود.
اين تالار به طور موقت توسط كارگاه دكور تئاترشهر تعمير شده و اجراي پير سگ خرفت كاري از داوود دانشور در آن آغاز خواهد شد.
دست آخر هم اين كه اجراي نمايش «با دهان بندسكوت» كاري از رضا حداد به مهرماه موكول شد. اجراي اين نمايش به خاطر تمرين پانته آ بهرام، بازيگر آن با هلنا ولدمن است. اجراي اين نمايش در آلمان با نمايش رضا حدادي همزمان شده بود و به همين خاطر اجراي با دهان بند سكوت به تعويق افتاد.
پانته آ بهرام به همراه سيما تيرانداز، نرگس هاشم پور و بنفشه توانايي براي اجراي يك طرح نمايشي كارگاهي با هلنا ولدمن كارگردان و طراح آلماني در حال تمرين هستند.
اين كارگردان آلماني سال گذشته به مدت شش روز يك كارگاه آموزشي را با بازيگران زن تئاتر ايران برگزار كرد و اجراي اين نمايش به دنبال برگزاري همان كارگاه است. تاكنون اجراي اين نمايش در شهرهاي فرانكفورت (مرداد ماه)، مونيخ (شهريور ماه) و تهران (بهمن ماه و در جشنواره تئاتر فجر) قطعي شده است. دستمزدها و هزينه هاي سفر گروه ايراني به طور مشترك توسط ايران و تهيه كننده آلماني پرداخت خواهد شد.

هفت از هفت
جواد قادري
استقبال مخاطبان از فيلم هاي روي پرده بهتر شده است و دوباره مي شود شاهد بسته شدن صف مقابل سينماها بود. «مهمان مامان» فروش بسيار خوبي دارد و گذراندن مرز ۵۰۰ ميليون تومان از سوي اين فيلم دور از انتظار نيست. «سربازهاي جمعه» نيز شروع خوبي داشته است و تا حدودي توانسته مخاطبان خود را كه اكثر آنها را علاقه مندان كيميايي تشكيل مي دهند به سينماها بكشاند. فعلاً اوضاع خوب است ولي در عين حال كمي نگران كننده. اگر نگاهي به باقي مانده توليدات سال گذشته و برخي توليدات امسال كه در انتظار اكران هستند، بيندازيد متوجه خواهيد شد تعداد فيلم هايي كه پتانسيل جذب مخاطبان فراوان را دارند از انگشتان دست تجاوز نمي كند سينماي ايران به يك شوك نياز دارد.

فروش پايين فيلم هاي اجتماعي و موسوم به سينماي بدنه به خصوص «برگ برنده» و «شهر زيبا» زنگ خطري جدي براي سينماي ايران است. شايد بشود در مورد شهر زيبا با دلايلي مانند نداشتن بازيگر ستاره، تلخي بيش از حد فيلم، دوري از هيجانات كاذب و... فروش پايين آن را توجيه كرد اما در مورد برگ برنده اين مسايل صدق نمي كند.
برگ برنده براي فروش ساخته شده ولي نمي فروشد. چرا؟!

امين حيايي اين روزها لقب پركارترين و پولسازترين بازيگر مرد سينماي ايران را به خود اختصاص داده است.
او اواخر سال گذشته در «زن زيادي» تهمينه ميلاني بازي كرد و سپس در «شارلاتان» آرش معيريان ظاهر شد. سپس در «پوكر» ساخته كاظم راست گفتار ايفاي نقش كرد و هم اكنون هم مشغول بازي در «سرود تولد» كاري از علي  قوي تن است.
«خواننده پاپ» به كارگرداني بيژن بيرنگ هم پروژه بعدي امين حيايي خواهد بود. حيايي امسال «كما» و «مهمان مامان» را هم روي پرده داشته كه هر دو فروش فوق العاده اي كرده اند. امين حيايي لياقت دريافت لقب بهترين كمدين روز سينماي ايران را دارد.
لقبي كه شايد به هيچ وجه چند سال پيش هيچ كس فكر اطلاق آن به حيايي را نمي كرد.

يكي از خبرگزاري ها علاقه زيادي به پرفروش نشان دادن آخرين ساخته مسعود كيميايي دارد. اين خبرگزاري پس از پايان روز دوم نمايش «سربازهاي جمعه» اعلام كرد كه اين فيلم با استقبال بسيار خوب علاقه مندان مواجه شده و توانسته در دو روز اول نمايش خود حدود ۲۰ ميليون تومان فروش كند. تاكيدات اين خبرگزاري بر روي پرفروش  بودن سربازهاي جمعه ادامه داشت تا اين كه روز يك شنبه (كه معمولاً آمار فروش فيلم ها از سوي فارابي اعلام مي شود) در ليست فروش كه از سوي اين رسانه منتشر شد نامي از سربازهاي جمعه به ميان آورده نشده بود و فروش فيلم ها تا آخر روز چهارشنبه در آن به چشم مي خورد.
در همين روز مدير پخش دفتر هدايت فيلم در گفت و گو با اين خبرگزاري اعلام كرد كه فروش بالاي سربازهاي جمعه و استقبال از آن به خاطر خود فيلم است و نه جنجال ها و حواشي آن اما اگر اصل قضيه را بخواهيد سربازهاي جمعه در پنج روز اول نمايش خود ۲۵ ميليون فروش كرده است. تازه اين رقم مربوط به اعلام دفتر پخش فيلم است و معمولاً برخي دفاتر پخش ارقام فروش را بيشتر از حد معمول اعلام مي كنند!

بالاخره از جمعه شب سري جديد برنامه سينما چهار از شبكه چهارم پخش خواهد شد. اين سري از برنامه سينما چهار قرار است فيلم هاي قديمي و روز سينماي جهان را در ژانرهاي مختلف پخش و بررسي كند.
قرار است امشب پيش برنامه سينما چهار (كه گويا قرار است غافلگير كننده هم باشد!) پخش شود سپس در هفته هاي آينده در هر چهار برنامه يك ژانر سينمايي بررسي خواهد شد. قرار است فيلم هايي مانند خط قرمز باريك، بهترين سال هاي زندگي ما، زيردريايي، اتاق پسر، ديگران، حس ششم، بي خوابي، ببرخيزان اژدهاي خفته، روزي روزگاري در غرب و... به نمايش درآيند. رقابت سينما چهار با سينما يك ديدني خواهد بود.

مردادماه هم به نيمه رسيد اما همچنان هيچ خبري از تشكيل گروه سينماهاي نمايش دهنده فيلم هاي مخاطب خاص و اكران اينگونه آثار كه به لحاظ تعداد چندان كم هم نيستند، نيست.
باز گلي به جمال متوليان سينماي كودك كه بالاخره توانستند (هر چند نصفه و نيمه) گروه سينماي كودك و نوجوان را به راه بيندازند و فيلم هاي مخصوص اين رده سني را اكران كنند. باز هم در انتظار مي مانيم.

سينماي مخصوص نمايش فيلم هاي كوتاه در تهران راه اندازي شد و قرار است به زودي در سالن شماره دو سينما سپيده فيلم هاي كوتاه اكران عمومي  شوند. البته فقط در دو سانس اول صبح اين اتفاق رخ خواهد داد. اگر اكران فيلم كوتاه و پرداخت پول بابت تماشاي فيلم كوتاه به يك عادت تبديل شود اتفاقات خوبي رخ خواهد داد ولي...

جمعه بازار
سينماي ايران
فروش فيلم ها در سينماهاي تهران تا تاريخ ۱۲ مرداد
نام فيلم .............روز نمايش............... فروش
مهمان مامان ...........۱۲..................... ۱۶۱
معادله....................۳۲.......................۱۴۳
برگ برنده..............۱۹.......................۳۲
سربازهاي جمعه.....۵.........................۲۵
زهرعسل.............۷۰.........................۱۸۵
مصائب مسيح......۸۶........................۶۱
دشت باز.............۳۰........................۴
پينوكيو.............۶.........................۱‎/۵
توضيح: «مهمان مامان» فروش فوق العاده اي دارد. اين فيلم جمعه هفته گذشته بيش از ۲۰ ميليون تومان فروش كرد و در روز شنبه كه بليت سينماها نيم بهاست موفق شد حدود ۱۳ ميليون تومان فروش كند. «معادله» نيز به فروش متوسط خود ادامه مي دهد و سعي مي كند به مرز ۲۰۰ ميليون تومان نزديك شود. اما «سربازهاي جمعه» شروع نسبتاً خوبي داشته است. با اين كه شرايط به گونه اي شده كه هر فيلم غير از طنزي محكوم به شكست است اما سربازهاي جمعه به مدد مسايل حاشيه اي كه به آن دچار شد توانسته فروش افتتاحيه قابل قبولي داشته باشد.
فروش برگ برنده هفته به هفته و روز به روز افت مي كند به طوري كه فروش اين فيلم طي برخي روزهاي هفته گذشته به زير يك ميليون تومان هم رسيد كه يك شكست مطلق محسوب مي شود.
برگ برنده در بهترين حالت در مجموع حدود ۷۰ ميليون تومان فروش خواهد كرد.
- ارقام به ميليون تومان
***
سينماي جهان
فروش فيلم ها در سينماهاي
ايالات متحده تا تاريخ ۱ آگوست
فروش كل
هفته نمايش
نام فيلم
۸/۵۰
۱
دهكده
۹۸
۲
برتري بورن
۲۰
۱
كانديداي منچوري
۷/۱۱۴
۳
من، روبوت
۳۴۴
۵
مرد عنكبوتي ۲
۲۹
۲
زن گربه اي
۵
۱
هارولدوكماربه
وايت كسل مي روند
۴۰
۳
داستان سيندرلايي
۷۸
۴
گزارشگر
۱۰۹
۶
فارنهايت ۱۱/۹
۷/۲
۱
Thunderbirds
۶۸
۶
دفترچه خاطرات
توضيح: اين هفته يك فيلم ترسناك توانست فاتح گيشه  سينماهاي آمريكاي شمالي باشد.«دهكده» جديدترين ساخته ام.نايت. شيامالان فيلمساز هندي الاصل با بازي بازيگراني چون جوآكين فينيكس، آدريان برودي و سيگورني ويور توانست با فروش ۵۱ ميليون دلاري اش در روزهاي آخر هفته پرفروش ترين فيلم روز آمريكا لقب بگيرد.
«نشانه ها» ساخته قبلي شيامالان در نخستين هفته اكرانش ۶۰ ميليون دلار فروش كرده بود.
اما «برتري بورن» اين هفته نيز توانست با فروش خوبش مكان دوم جدول را به دست آورد و فقط يك پله سقوط كند. در جاي سوم جدول نيز فيلم سياسي «كانديداي منچوري» ساخته جاناتان دمي با حضور دنزل واشنگتن و مريل استريپ قرار گرفت.
اين فيلم ماجراي يك سرباز كهنه كار جنگ خليج فارس است كه به نقشه اي شيطاني براي كنترل رئيس جمهور پي مي برد.
«مرد عنكبوتي ۲» در پنجمين هفته نمايش اش به مرز ۳۵۰ ميليون دلار نزديك شد. «فارنهايت ۱۱/۹» مستند جنجالي مايكل مور نيز در حال خروج از ليست ده تايي هاست. اين فيلم حدود ۱۱۰ ميليون دلار فروش كرده است.
- ارقام به ميليون دلار

تئاتر
فروش نمايش هاي تالارهاي تهران
تا تاريخ ۱۰ مردادماه
فروش
تعداد اجرا
نام نمايش
۹۰۰ هزار تومان
۱۸
روزهاي زرد
۴/۲ ميليون تومان
۱۸
دخمه شيرين
۴/۱ ميليون تومان
۲۱
مكبث
۳۳۹ هزار تومان
۸
عروسك فرانسوي
۸۰ هزار تومان
۶
حكايت
الكتريك عاشق
۴۶ هزار تومان
۱۰
نقش زن
۳۵ هزار تومان
۱۶
ساحره سوزان
۲ / ۱ ميليون تومان
۲۵
سيزده
توضيح: از اين هفته اجراي «سه خواهر» كاري از اكبر زنجانپور هر روز ساعت ۳۰/۱۹ در سالن اصلي آغاز شده است. همچنين نمايش هاي «پشت شمشادها» كاري از علي رويين تن و «اين كدوم پنج شنبه است؟» به كارگرداني حميد آذرنگ در تالار سايه و در ساعت هاي ۳۰/۱۸ و ۱۵/۲۰ روي صحنه مي روند.

هنر
هفته
جهان
پنجره
داستان
چهره ها
سينما
ديدار
حوادث
ماشين
ورزش
|  هفته   |  جهان  |  پنجره  |  داستان  |  چهره ها  |  سينما  |  ديدار  |  حوادث   |
|  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |