تقدير رهبر معظم انقلاب از پيروزي حسين رضازاده
بسم الله الرحمن الرحيم
حسين عزيز
از اين كه دهها ميليون ايراني را شاد كردي از تو متشكرم.
سيد علي خامنه اي
گريه كرديم. اما غمي در كار نبود، او خنديد و ما گريه كرديم. اما شكستي در ميان نبود. او قهرمان شد و ما گريه كرديم. او آسان تر از هميشه، مانند كودكي كه اسباب بازي هايش را به رقص درمي آورد با پولاد سرد سهمگين طرف شد و ما مي لرزيديم. او عجيب بود و ما عجيب تر. او پديده بود و ما متفاوت تر. او قوي بود، قوي ترين و ما دل نازك بوديم، دل نازك تر. رابطه ما و او رابطه غريبي از نوع ارتباط تعريف نشده اي است كه فقط خودمان
|
|
|
|
مي توانيم براي خودمان معنايش كنيم. آن وقت كه او روي سكو رفت، آن زمان كه پرچم ايران به اهتزاز درآمد و وقتي كه نواي سرود ملي نواخته شد و صداي حزن انگيز موذن زاده كه در ميان سينه زنان اردبيلي مي خواند، پيچيد. ما شادترين مردمان جهان بوديم كه آرام مي گريستيم. خوشحال بوديم و مي گريستيم. آرام و بي صدا. شايد او توانسته بود با آن آرامش دريايي اش ما را براي يك لحظه از ۱۲ روز ناكامي دور كند. او توانسته بود ما را به اوج لحظه اي برساند كه باور كنيم روي اين زمين سهم قابل توجهي داريم. او توانست با حضور بزرگش همه غيبت هاي ما را پاك كند و اينها همه در يك لحظه، در يك آن به وقوع پيوست. آن لحظه نمناكي كه او بالاتر ايستاد. او بچه حسن آباد اردبيل. هشمهري موذن زاده شيواترين اذان جهان ما را به خودمان برگرداند. حالا در آن لحظه ما بزرگ بوديم و شاد. در آن لحظه كه مردم اردبيل خيابان ها را بند مي آوردند و نفس در نفس هم هلهله مي كردند. ما دست و پايمان را گم كرده بوديم. مثل خودش بچه شده بوديم. شادماني بي دليل چه لذتي دارد. در آن لحظه مي خواستيم ديده شويم. مي خواستيم باشيم. مي خواستيم بي هيچ دليلي همديگر را بغل كنيم. همديگر را ببوسيم. همديگر را ببخشيم.
او فقط قهرمان نشد. او براي يك لحظه قلب هاي پراكنده ما را در آن شب دور هم جمع كرد. دور يك پرچم سه رنگ و ما در آن لحظه گريه كرديم. او خنديد و ما گريه كرديم.
هيچ كس در دنيا نخواهد فهميد كه ما چگونه ايم. نه از آن گريه چيزي خواهد فهميد نه از آن قهرمان. همه از ركورد حرف مي زنند. از قهرماني. اما ما براي اين يك نمونه كوچك شادي رازهاي زيادي داريم، رازهايي كه فقط خودمان مي دانيم. رازي كه فرق ما با همه جهان است. آنها يا قهرمانند يا بازنده و ما معجوني هستيم كه فقط خودمان مزه اش را مي فهميم. ما ايراني هستيم. با قهرمان هايي شبيه خودمان . به يكباره و ناگهاني. غيرقابل پيش بيني و هميشه عجيب.
شب چهارم شهريور ۸۳ ايران خنديد و گريه كرد و حضور مردي تشنه از فرات چقدر نزديك بود.
پيام رئيس جمهوري به رضازاده
بسم الله الرحمن الرحيم
قهرمان دلاور ملي آقاي »حسين رضازاده« به نام ملت قهرمان و قدردان ايران، پيروزي گران سنگ شما را در عرصه المپيك صميمانه تبريك مي گوييم. كسب مقام نخست نه يك توفيق صرف ورزشي كه پاسخي شايسته به اميد مردم ما بود، برآوردن انتظار ملت بر شما مبارك باد.
سيد محمد خاتمي
رئيس جمهوري اسلامي ايران
تشكر متقابل رضازاده
بسم ا... الرحمن الرحيم
رهبر معظم و فرزانه انقلاب اسلامي، حضرت آيت ا... العظمي خامنه اي، سلام فرزندان خود را از آتن، شهر المپيك، پذيرا باشيد. به طور يقين شاد كردن دل ملت با عزت و شرافتمند ايران افتخار بزرگي است كه در اين لحظات، نصيب ما شده است و ما از اين جهت شاد و خرسنديم كه توانسته ايم وظيفه خود را در جهت اعتلاي نام مقدس نظام جمهوري اسلامي ايران به خوبي انجام دهيم.
از طرف حسين رضازاده و فرزندان شما در خانواده وزنه برداري