براساس تبصره يك ماده سه قانون مربوط به
مقررات پزشكي و دارويي مصوب ۱۳۳۴ و اصلاحات
بعدي آن واردات، صادرات، خريد و فروش دارو بدون مجوز
از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي جرم
محسوب شده و داروهاي مكشوفه به نفع دولت
ضبط شده و عليه متهمين پرونده
اعلام جرم مي نمايد
سينا قنبرپور
۱۰ روز قبل ماموران مبارزه با مفاسد اجتماعي نيروي انتظامي پس از يك ماه كار اطلاعاتي در دو محدوده تهران موفق شدند بالغ بر صد ميليون تومان داروهاي محرك جنسي كشف و ضبط كنند.
اين اقدام سبب شد برخي رسانه هاي خارجي چنين كاري را در راستاي ايجاد محدوديت براي جوانان تحليل كنند غافل از آن كه آنچه كشف و ضبط شد نه صلاحيت بهداشتي داشت و نه تضمين و ضمانت نامه.
چنين وضعي يادآور نكته اي شد كه سرهنگ سيدعظيم حسيني مديركل مبارزه با مفاسد اجتماعي نيروي انتظامي درباره مشروبات الكلي مرگبار شيراز گفته بود. اين مقام پليس ايران اوايل تيرماه گذشته در يك جلسه مطبوعاتي راجع به مسئله دختران در فجيره به سؤالات خبرنگاران پاسخ مي گفت و چون در همان موقع ماجراي توزيع مشروبات الكلي مسموم در شيراز مطرح بود در اين باره توضيحاتي داد كه با ماجراي توقيف داروهاي محرك جنسي فصل مشترك دارد.
وي همان موقع گفت: «حتي مشروبات الكلي كه با نام خارجي و با بسته بندي مرغوب به داخل كشور قاچاق مي شود از كيفيت لازم برخوردار نيست. يعني در عين حال ممنوعيت مشروبات الكلي، توليدكنندگان خارجي نامرغوب ترين محصول خود را به نام مشروب اصل روانه ايران كرده و به خورد جوانان ما مي دهند.»
مشروبات الكلي مرگبار در شيراز علاوه بر آن كه جان ۲۵ نفر را گرفت موجب نابينايي پنج نفر و مسموميت ۱۰۱ نفر ديگر شد كه اكثر آنان جوان بودند. اما نكته قابل توجهي در مواجهه با اين دو مسئله وجود دارد. در واقع فصل مشترك اين دو ماجرا در يك چيز نهفته است. هر دو ماجرا به نوعي در پس يك پرده در جامعه ما وجود دارند، با اين تفاوت كه مردم ما به طور عام مصرف مشروبات الكلي را حرام مي دانند و از نظر قانوني نيز شرب اين مايع علاوه بر تبعات منفي معنوي مجازات سنگيني نيز در پي دارد. حال آن كه مصرف مواد محرك جنسي از نظر قانوني با مانعي روبه رو نبوده و صرف وجود يك حجب و حياي خاص مردم ايران همواره پنهاني و دور از چشم عموم انجام مي گيرد.
در واقع با وجود راهكارهاي متعدد قانوني و شرعي در خصوص روابط جنسي در جامعه ما «مسايل جنسي» به عنوان يك تابو شناخته شده و با گره خوردن مسايلي از قبيل آبرو و حيثيت همواره در هاله اي از ابهام همه چيز خاتمه يافته است.
با اين مقدمه است كه اين بار از شما مي خواهيم در يك بعدازظهر تعطيل بدون آن كه بخواهيد واكنش منفي نشان دهيد بياييد و اندكي راجع به يك تابو صحبت كنيم.
البته صحبت در اين باره در چارچوب معقول آن به تحليل جرم شناسي آن مي پردازد و نه قصد سياهنمايي دارد و نه قصد غلو. فقط بهانه اي است تا پيش از وقوع حوادث تلخ از اين منظر هم محكم كاري بشود.
ماجراي كركس ها را به خاطر داريد؟ مي دانيد كه قانون ما درباره جرايم جنسي با كسي شوخي ندارد. پنج عضو اين باند در دو ميدان بزرگ تهران بامداد روز هفت مهر ۸۱ به دار مجازات آويخته شدند. اما هيچگاه كسي درباره اعضاي اين باند به كالبد شكافي نپرداخت كه چرا آنان مرتكب جرم خشن و سنگيني به نام «تجاوز به عنف» شدند.
در واقع همين مسئله تابو بودن مسايل جنسي سبب شد تا اين ماجرا را به حاشيه بكشانيم.
جرايم پنهان با آمار سياه
براساس نظريه هاي جرم شناسان و جامعه شناسان كيفري وقتي درباره جرمي شرايط طرح شكايت و ثبت آن جرم وجود نداشته باشد ارتكاب آن جرم داراي رقمي نامعلوم مي شود كه از آن به «آمار سياه» ياد مي كنند.
در واقع چون شكايتي مطرح نمي شود به درستي مشخص نمي شود كه اقدام تبهكارانه در چه سطحي و با چه كيفيتي در جامعه و درچه نقاطي از آن به وقوع پيوسته است. دكتر محمد سيف زاده حقوقدان و جامعه شناس كيفري در اين باره مي گويد:
«اين نوع جرايم در نقاط محدود و بسته جامعه بيشتر است و آنچه مطرح مي شود نيز مواردي است كه كشف شده يا به سبب تظلم خواهي و شكايت قرباني مطرح شده است. درباره جرايم جنسي هم در اكثر اوقات شكايتي مطرح نمي شود.»
براساس پرونده هايي كه در محاكم دادگستري در سال هاي ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۹ طرح و رسيدگي شده است جرم هاي رابطه نامشروع، لواط، زناي غير محصنه، زنان محصنه و زناي با محارم به ترتيب بيشترين حجم جرم هاي مربوط به انحرافات جنسي را شامل شده اند.
براين اساس بيشترين تعداد پرونده هاي مربوط به انحرافات جنسي مربوط به سال ۱۳۷۶ بوده است. در اين ميان در جمعيت ۲۰ ميليوني جوانان ايران مشكلي
به نام سن ازدواج به وجود آمد. سازمان ملي جوانان در گزارشي عمده ترين مانع ازدواج جوانان را به ترتيب مشكلات اقتصادي، خرده فرهنگ هاي مزاحم و نهايتاً بالارفتن سن ازدواج و پيچيده تر شدن سلايق جوانان در انتخاب همسر اعلام كرده است.
براساس اين گزارش ميانگين سن اولين ازدواج مردان در سال ۱۳۶۵ ، ۶/۲۳ بوده كه در سال ۱۳۷۵، به ۶/۲۵ افزايش يافته است.
اين شاخص درباره ازدواج زنان در سال ۱۳۶۵ رقم ۸/۱۹ بوده كه در سال ۱۳۷۵ به ميانگين سني
۴/۲۲ رسيده است.
عملاً زوج هاي جوان از آموزش لازم برخوردار نبوده و تنها پس از شيوع ايدز يكسري دستورالعمل ها به زوج هاي جوان در قالب آموزش پيش از ازدواج در مراكز بهداشت ارايه مي شد.
از سوي ديگر طرح آموزش و بهداشت بارداري و ايدز در قالب واحد درسي نيز نتوانست آموزش مورد نياز جوانان را برآورده سازد.
به همين دليل همه چيز و همه نوع اطلاعاتي از طريق حرف هاي خصوصي و پس پرده انتقال مي يافت. در اين ميان و در چنين خلائي از آموزش علمي مسايل جنسي به جوانان فيلم هايي مستهجن با توجه به جواني جامعه ايران و نبود همان آموزش ها بازار داغي پيدا كرد. به همين دليل گاه آموزه هاي فيلم ها را مي شد در جرايمي نظير اعمال باند كركس ها و نظاير آن به وضوح ديد.
متلاشي شدن باندهاي تهيه و توزيع
مثل همان فيلم هاي مستهجن بازار سياهي براي قرص ها و مواد محرك جنسي پديد آمد. صرف يك نياز و بدون آن كه كسي از تبعات و اثرات ماده مصرفي و پول پرداختي براي آن مطلع باشد.
عملكرد اين داروها نيز به همان شيوه انتقال از طريق تجربه هاي شخصي اطلاع رساني مي شد ولي به درستي هيچ كس نمي دانست از اين دسته داروها چه مي خواهد؟
سرهنگ سيدعظيم حسيني درباره داروهاي كشف و ضبط شده در خيابان هاي ۱۵ خرداد و ناصر خسرو گفته است: «در پي استعلام از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي مشخص شد كه اين داروها مضر بوده و بدون مجوز بهداشتي وارد و يا در داخل توليد شده است.»
سرهنگ حسيني همچنين تاكيد كرده است؛ «اشخاصي كه از اين مواد استفاده كرده و دچار عوارض شده اند مي توانند با مراجعه به مراجع قضايي شكواييه تسليم كنند.»
در واقع بسياري از اين داروها براي افراد سالخورده و مسن توليد مي شود ولي در كشور ما به دليل عدم آگاهي از چگونگي مصرف و نوع مصرف موجب تبعات منفي بسياري از جمله سكته هاي قلبي شده است ولي باز هم به دليل همان پنهان كاري ها آمار درستي از اين وقايع در دست نيست.
قانون چه مي گويد
مديركل مبارزه با مفاسد اجتماعي نيروي انتظامي درباره استناد قانوني توقيف مواد محرك جنسي گفته است: «براساس تبصره يك ماده سه قانون مربوط به مقررات پزشكي و دارويي مصوب ۱۳۳۴ و اصلاحات بعدي آن واردات، صادرات، خريد و فروش دارو بدون مجوز از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي جرم محسوب شده و داروهاي مكشوفه به نفع دولت ضبط شده و عليه متهمين پرونده اعلام جرم مي نمايد.»
دكتر محمد سيف زاده حقوقدان نيز در اين باره مي گويد: «در كليت ماجرا هر كالايي كه بدون مجوز قانوني وارد ايران بشود و حقوق دولت را نپردازد به عنوان كالاي قاچاق محسوب مي شود. اما در ارتباط با امور دارويي يك مطلب ديگري هم وجود دارد كه بايد وزارت بهداشت، درمان و امور پزشكي مصرف دارو را بلامانع اعلام كند.»
بنابراين اصل اگر قرص و داروهايي در جامعه توليد و يا توزيع شود كه وزارت بهداشت آن را تاييد نكرده باشد اين قرص و دارو ممنوع و قاچاق محسوب مي شود.
جرايم جنسي و بازار سياه اطلاعات جنسي
دكتر محمد سيف زاده درباره توزيع و استفاده از داروهاي محرك كه نمونه غيرقانوني آن را پليس كشف و ضبط كرده مي افزايد: «اين بازار در پي دو احساس به وجود آمده است. يكي احساس ناتواني در انجام عمل جنسي و ديگري احساس سركوب شده. اگر به طور صحيح اطلاعات و آموزش هاي لازم به جوانان انتقال يابد نيازي نيز در آنان به خريد اين قبيل داروها ايجاد نمي شود.
اين جامعه شناس كيفري با توجه به قوانين محكم و صريح قانون مجازات اسلامي درباره جرايم جنسي مي گويد: «گر چه اصلاح قوانين را ضروري نمي دانم تا چنين معضلي برطرف شود اما عقيده ندارم كه با اصلاح قوانين اين ماجرا حل و فصل مي شود. در واقع قوانين فقط زمينه اصلاح را فراهم مي كنند و ما براي اصلاح نيازمند يك بسترسازي و فرهنگ سازي قوي و وسيع در جامعه هستيم.»
ازدواج موقت به درستي استفاده نشد
با وجود طرح استفاده از ازدواج موقت براي كاهش آسيب هاي ناشي از سركوب تمايلات جنسي پاسخ جامعه به چنين مسئله اي منفي بوده است.
دكتر سيف زاده در اين باره مي گويد: «استفاده از ازدواج موقت در مسير نادرستي قرار گرفته و بيشتر تحقق ميل زياده طلبي برخي افراد منجر شده است در حالي كه در اسلام و در منظور طراحان ازدواج موقت به اين نكته توجه شده است تا براي كساني كه امكان ازدواج را ندارند و توانايي لازم براي تشكيل زندگي را ندارند استفاده شود. در واقع بسياري از افراد متاهل به سوي بحث صيغه روي آوردند و آنان كه محروم از شرايط ابراز تمايلات جنسي به شكل صحيح بودند باز هم از توسل به راههاي صحيح بازماندند.»
با اين وصف به نظر مي رسد جامعه ما بيش از هر برنامه ديگري درباره جوانان نيازمند طراحي و اجراي برنامه هاي آموزشي صحيح و منطقي و مطابق با اخلاق عموميدر خصوص «جرايم جنسي» و «مسايل جنسي» است تا پيش از آن كه هر رسانه به آنان اطلاعات نادرست بدهد آموزه هاي صحيح راه آنان را نمايان كند.