در يك ماه اخير مهمترين اخبار روزنامه ها اختصاص به حمله دو پسر جوان در پاكدشت به كودكان داشت كه در نهايت به مرگ 26 كودك بي گناه انجاميده بود. خبر پاكدشت در ابعاد زياد پخش شد. تمام رسانه ها به آن پرداختند. خشم اجتماعي برانگيخته شد و همه در انتظار صدور شديدترين حكم براي اين دو متهم هستند. محمد و علي دو متهم پرونده جنايات دلخراش پاكدشت ازخانواده هايي تهيدست بودند. در بررسي زندگي اين دو متهم يكي از دلايل وقوع اينچنين جناياتي نداشتن امكانات اوليه زندگي براي آنها بر شمرده شد. زندگي حاشيه نشيني يكي از دلايل بروز اين حوادث عنوان شد و شايد در كنار اين مسايل، ريشه ها و علت ها در حاشيه قرارگرفت.
خبر جنايات پاكدشت دل همه را لرزاند. بررسي ها روي پرونده ادامه داشت كه خبر جديدي عنوان شد . خبر در ابتدا بسيار كوتاه مطرح شد و شايد كسي از ابعاد گسترده آن خبر نداشت. اين بار متهم پسري بود از يك خانواده فرهنگي كه در يكي از محلات مرفه نشين غرب تهران زندگي مي كرد. او 18 سال سن داشت و اتهامش مشابه اتهام متهمان پاكدشت بود. اما سجاد 18 ساله طعمه هاي خود را نكشته بود، آزار داده و بعد از ضرب و شتم شديد، آنان را رها كرده بود. اين بار بايد علت را درچه مي جستيم. پرونده سجاد در دادگاه كيفري استان در دست بررسي است.
قرار وثيقه 20 ميليوني برايش صادر شده و متهم هم اكنون در بازداشت به سر مي برد. شاكيان اين متهم در خصوص اتهام آزار و اذيت كودكان 5  نفر هستند كه به دليل حضور به موقع خانواده هاي كودكان در مراجع انتظامي و سرعت عمل ماموران كلانتري 134 شهرك قدس از وقوع جنايت گسترده اي ديگر مشابه واقعه پاكدشت جلوگيري شده است.
چهره اي خاص با نگاهي ترسناك 
<ساعت 13 و۲۰دقيقه بود. پسر 14 ساله ام از مدرسه خارج شده و به سمت خانه مي آمد. نزديك فاز 5 شهرك قدس (غرب) متهم سد راهش شده و به او گفته بود كمكم كن تا يك جعبه سنگين ميوه را داخل صندوق عقب خودرو بگذارم. پسرم به قصد كمك كردن به او به سمتش مي رود كه ناگهان متهم چاقويي را زيرگردن او گذاشته و با ايجاد ترس و تهديد او را به يك منطقه خلوت پشت يكي از مجتمع هاي مسكوني فاز 5 برده و بعد از سرقت تمام اموال با ارزش كه شامل پيجر، مقداري وجه نقد و كتش بود، وي را مورد آزار و اذيت قرار داده و سپس پسر 14 ساله ام را نيمه عريان درهمان محل رها كرده و متواري شده است. پسرم خود را به يكي از آپارتمان هاي آن مجتمع رسانده و با منزل تماس گرفت. وقتي پيش او رفتم پسرم از شدت ترس رنگ بر چهره نداشت. نمي دانم چگونه بگويم كه در آن لحظه چه حسي داشتم. وقتي براي آرام كردن پسرم، او را در آغوش گرفتم بدنش مي لرزيد.
اگر متهم فقط از پسرم سرقت كرده بود شايد اصلا پيگير پرونده  نمي شدم ولي آزار پسر 14 ساله ام آنقدر در روحيه فرزندم و همچنين خانواده تاثير گذاشته بود كه پيگيرانه پرونده شكايتمان را كه در كلانتري 134 تشكيل شده بود، دنبال كرديم. ماموران كلانتري مذكور به رياست سرهنگ سليماني و تلاش سرهنگ بابايي بعد از مدتي متهم را دستگير كردند. پسرم وقتي براي شناسايي به كلانتري رفت بدون درنگ او را شناخت. چون هميشه مي گفت: چهره اي خاص داشت، با نگاهي ترسناك. > اين سخنان مادر يكي از پسران آزار ديده توسط سجاد۱۸ ساله است كه پرونده وي در شعبه 80 كيفري استان در حال بررسي است.
<يكشنبه گذشته زمان جلسه محاكمه متهم مذكور در شعبه 80 كيفري استان تعيين شده بود و به دلايلي كه برايمان عنوان نكردند به تعويق افتاد. در پايان جلسه براي <سجاد -م> قرار 20 ميليون توماني صادر شد.> اين درحالي است كه متهم به طور صريح به 5 مورد آزار و اذيت كودكان اعتراف كرد. در پرونده سجاد 20 شاكي ديگر نيز وجود دارند كه شكايت آنان در خصوص زورگيري و كيف قاپي ازمتهم است. متهم در جريان تحقيقات اعتراف كرده كه به حيوانات نيزتجاوز كرده است.
يكي از شاكيان زن پرونده كه توسط سجاد كيف دستي وي با تهديد چاقو به سرقت رفته بود، اين سخنان را عنوان كرد.
اولين شاكي پرونده كه شكايت او نيز در كلانتري 134 بررسي شده بود در اين خصوص گفت: <پسرم بعد از پايان ساعت مدرسه در حال بازگشت به خانه بود كه سجاد 50 متر مانده به خانه مقابلش ظاهر شده و به بهانه اينكه يك جعبه آلبالو دارد و مي خواهد در صندوق عقب خودرواش بگذارد از او كمك خواست.
پسرم در ابتدا قبول نكرد كه به او كمك كند، ولي اسم مدير مدرسه اش را كه نمي دانم چگونه فهميده بود، به وي مي گويد و بدين ترتيب اعتماد سجاد جلب مي شود. وقتي پسرم به او نزديك شد، ناگهان سجاد كه خود را به او رضا معرفي كرده بود، چاقويي را بر گردنش گذاشته و او را به پاركينگ يكي از منازل آن كوچه خلوت برده و بعد از آزار و اذيت پسرم، او را كه به شدت شوكه شده و ترسيده بود رها كرده و متواري شد. پسرم نيمه عريان به خانه آمد. مادرش وحشت زده شده بود. نمي دانيد آن روز بر ما چه گذشت. به كلانتري 134 مراجعه كرديم و ماوقع را توضيح داديم. ماموران كلانتري بلافاصله بررسي هاي خود را انجام دادند.
عمليات چهره نگاري صورت گرفت. بعد از مدتي متهم توسط ماموران همان كلانتري بازداشت شد. سجاد ساعت مچي پسرم را به همراه وجه نقد داخل كيفش سرقت كرده بود كه بعد از آن حادثه دلخراش سرقت اين اموال اصلا براي من و خانواده ام اهميت ندارد. ضربه روحي كه به پسرم وارد شده شايد غير قابل جبران باشد.>
در نظريه پزشكي قانون اين پسر آمده بود: <به دليل اينكه پسر دير به پزشكي قانوني انتقال داده شده است تشخيص دقيق امكان ندارد، ولي آسيب ديدگي مشاهده نشده است.>
يكي ديگر از پدران شاكيان كه مطلب چاپ شده درجرايد در خصوص اين پرونده را خوانده بود گفت: <در مطالب چاپ شده عنوان شده است كه متهم از يك خانواده فرهنگي و آبرومند است، اين چه خانواده اي است كه بعد از آنكه سجاد مدتي قبل به دليل ارتكاب سرقت و كيف قاپي در كانون بازپروري به مدت 7 ماه حبس بوده و سپس آزاد شده است، پسرشان را تحت كنترل بيشتري قرار ندادند تا اين حوادث تلخ واقع نشود؟>
خواهر يكي ديگر از شاكيان پرونده  گفت: <اواخر مهر ماه سال جاري بود كه برادرم به همراه دوستش بعد از پايان ساعت مدرسه حدود ساعت 15 بعد از ظهر به سمت خانه مي آمد، كه متهم سد راهشان شده و بدون هيچ بهانه اي چاقو را به سويشان گرفته و از آنها خواسته بود هر چه در كيف دستي دارند بيرون بريزند. برادرم و دوستش كه بسيار وحشت كرده بودند، خواسته متهم را اجرا كردند. او بعد از آنكه اموال با ارزش و وجه نقد داخل كيف آنان را سرقت كرد، برادرم را تهديد كرد كه از جايش تكان نخورد و دوست او را به يك منطقه خلوت برده و گويا مورد تعرض قرار داد و سپس به سوي برادرم آمد و گفت: <او را زده ام، تو برو بلندش كن>
وقتي برادرم به خانه آمد و ماجرا را برايمان توصيف كرد با فوريت هاي پليسي 110 تماس گرفتيم،  آنها به مقابل در خانه ما آمدند. تحقيقات اوليه اي صورت گرفت، سپس به كلانتري 134 رفته و تشكيل پرونده داديم.
برادرم و دوستش متهم را بعد از دستگيري از روي چشمانش كه به گفته خودشان ترسناك بود شناسايي كردند.>
يك منبع آگاه در دادگاه كيفري استان در خصوص اين پرونده گفت: <دو روز پيش قرار وثيقه متهم به قرار بازداشت تبديل شده و سجاد هم  اكنون در حبس بوده و تحقيقات پليسي بيشتر از وي در دست بررسي است. پنج شاكي در خصوص اتهام آزار و اذيت كودكان تاكنون شكايت خود را به دادگاه تقديم كرده و 20 شاكي ديگر نيز در اين پرونده در خصوص كيف قاپي و زورگيري به دادگاه مراجعه كرده اند. جلسه يكشنبه هفته گذشته اين پرونده، به دليل اينكه در چند مورد بايد تحقيقات ديگري از متهم صورت مي گرفت به زماني ديگر موكول شد.>

شاپور اسماعيليان وكيل پايه يك دادگستري، عضو هيات علمي دانشگاه در اين خصوص گفت: در حاليكه اخبار مربوط به هولناك ترين پرونده جنايي چند سال اخير ايران هر روز بخشي از مطالب صفحه حوادث جرايد را به خود اختصاص داده است و شمارش معكوس و بلكه سريع براي محاكمه و مجازات جانيان 23 كودك و۳ بزرگسال آغاز شده است، شاهد اخبار دلخراش ديگري از آزار و اذيت كودكان هستيم. صفحه حوادث همشهري 18 مهر با بيان مواردي از اين نوع جنايات، عنوان به جا و مناسب (فرزندانمان در هجوم خطر ) را به مطلب اختصاص داده است. به قول نگارنده مطلب، اگر متهمان جنايت پاكدشت از فقر شديد مالي و فرهنگي رنج مي برده اند،  اين بار شكارچي پنج كودك تهراني در يك خانواده كاملا متشخص و با فرهنگ بزرگ شده است. شايد وجه مشترك اين جوان متجاوز به كودكان تهراني با جانيان پاكدشت اين است كه او نيز همانند محمد بيجه و علي باغي اعتراف كرده در دوران كودكي مورد آزار و اذيت قرار گرفته و از اين رو دچار عقده هاي رواني شده و خواسته است از كودكان و جامعه انتقام بگيرد، اما او با رسيدن به مقصود اصلي خود مانند جنايتكاران پاكدشت قربانيان خود را از بين نبرده، در حاليكه آن دو نفر در واقع براي جلوگيري از افشاي تجاوز و امحاي آثار و دلايل جرم به قتل بزه ديدگان مبادرت كرده اند. ظاهرا اقدامات مجرمانه اين بزهكاران حكايت از انگيزه هاي دورني خود آگاه آنان دارد. يعني تلافي، جبران و انتقام از كودكان و جامعه. درحاليكه از نظر مكانيسم هاي دفاع رواني كه جايگاه ويژه اي درمكتب روانكاوي فرويد دارد منشا بسياري از رفتارهاي انسان ها ضمير ناخودآگاه شخصي است كه خود وي به آن  آگاهي ندارد. بحث درباره اين مكانسيم ها و كاركرد آنها در حوصله اين گفتار كوتاه نيست و در يك كلام مي توان گفت مكانيسم هاي دفاع رواني ابزارهايي است كه شخص با توسل به آنها، ناكامي هاي خود را ناچيز جلوه داده و از اين طريق از اضطراب درون رهايي مي يابد. آنچه اهميت دارد، برخي از روانپزشكان سرشناس اظهار عقيده كرده اند كه جنايتكاران معروف چون خفاش شب، قاتل زنان مشهدي، احمد روسي و ... به اختلال شخصيت ضداجتماعي مبتلا بوده اند. در مورد قاتلان پاكدشت نيز تلويحا اين موضوع مطرح شده است، اما سير جريان پرونده و شتاب براي مجازات آنان به منظور تسكين آلام عمومي و خانواده هاي قربانيان پاكدشت، فرصت كالبدشكافي دقيق جنايت اين پرونده كم نظير را از منظر روانپزشكي كيفري نمي دهد در حالي كه به قول يكي از روانپزشكان شهر، قرباني كردن پسربچه هاي كوچك ناشي از ضعف و درماندگي شديدي است كه قاتلان پاكدشت در وجود خود احساس كرده اند و چون در كودكي مورد آزار و اذيت قرار گرفته اند، خود را بي ارزش پنداشته و به علت خشمي كه نسبت به ديگران و جامعه احساس كرده اند ممكن است اين رويه را به عنوان نوعي انتقامجويي در پيش گرفته باشند. ويژگي هايي چون عدم احساس گناه، زيرپا گذاشتن مقررات جامعه، فكر نكردن به نتايج كار، درس نگرفتن از تجارب، ناتواني در سازش با هنجارهاي اجتماعي و ارتكاب رفتارهاي آني بدون تفكر قبلي از جمله ملاك هاي تشخيص شخصيت ضداجتماعي است. برخي از پژوهشگران معتقدند عامل (سرشت يا محيط) يا هر دو در بروز اين نوع اختلال نقش دارند. آنچه مسلم است حتي با زنداني كردن، امكان اصلاح مبتلايان به اين نوع اختلال وجود ندارد، همانطوري كه دستگيري اوليه محمد بيجه و 72 روز بازداشت وي موجب تنبه وي نشده و بعد از آزادي به تجاوز و قتل ها ادامه داده، بي ترديد اعدام آنها نيز حداقل موجب ارعاب شخصيت هاي ضد اجتماعي موجود در جامعه نخواهد شد. آنچه جاي پرسش دارد اين است كه آيا اين قربانيان و بيماران عوامل سرشتي و محيطي كه در دوران كودكي خود مورد آزار و اذيت قرار گرفته اند همانند انسان هاي سالم از نظر رواني، در قبال اعمال ارتكابي خود مسووليت كيفري كامل دارند؟ پرسشي كه كمتر متخصص و مسوولي حاضر به پاسخگويي يا اظهار نظر صريح درباره آن است، چرا كه قباحت عمل تجاوز و وسعت جنايات آنان و به ويژه جو رواني حاكم بر جامعه مانع از زير سوال بردن مسووليت كيفري جنايتكارانه مبتلاي به اختلال شخصيت ضد اجتماعي (از نوع حاد آن) است. در حاليكه استاد فقيد و پدر جرم شناسي ايران مرحوم كي نيا، 26 سال قبل در كتاب مباني جرم شناسي خود (ص 382) مي گويد: <روانپزشكي سنگ اول جرم شناسي علمي است و وقوع بسياري از جنايات را بدون اطلاع از علم روانپزشكي نمي توان توجيه كرد .در اين دوران بزه تجلي تبعي بيماري رواني است...>
و كلام آخر اينكه براي پيشگيري از آزار و اذيت و تعرضات به كودكان بايد آسيب هاي اجتماعي مهار شود. آسيب هايي كه موجب اختلال شخصيتي شده و از بزه ديدگان، بزهكار مي سازد. در اين راستا مراقبت هاي اجرايي ويژه از كودكاني كه در معرض وقوع جرايم جنسي قرار دارند از طرف جامعه و نهاد خانواده بايد جزو برنامه هاي پيشگيرانه قرار گيرد.
همانطوريكه شناسايي و روان  درماني شخصيت هاي ضد اجتماعي و حداقل كنترل آنها (به علت صعوبت درمان) از ضروريات است.

دكتر مهديس كامكار - روانپزشك- در مورد دلايل افزايش اينگونه جرايم عقيده دارد از آنجايي كه ما آمار دقيقي را از سوي دستگاه هاي انتظامي و قضائي درباره اينگونه اخبار نداريم، نمي توانيم به طور دقيق از افزايش اينگونه جرايم صحبت كنيم، اما نكته قابل توجه اين است كه چون درباره اينگونه اخبار زيادتر صحبت مي شود وانعكاس آن در روزنامه  ها و رسانه ها از جايگاه ويژه اي برخوردار شده است، بنابراين بيشتر به نظرمي رسد. اما در مورد اين حادثه دلخراش كه مشابه آن را چندي قبل در حادثه پاكدشت داشتيم بايد گفت: معمولا در اينگونه حوادث كساني قرباني مي شوند كه مورد سوء استفاده قرار گرفته اند، اگر اين افراد از طبقه اجتماعي ضعيف باشند و از لحاظ اقتصادي نيز در فقر به سر ببرند مي بايستي موضوع كاملا مورد بررسي روان شناختي و عاملان اصلي اين حادثه از لحاظ روان شناسي تحت مداوا قرار گيرند.
اما زماني كه پسري با سن بالاي 16 سال علاقه به افراد زير 13 سال داشته باشد وي داراي انحراف جنسي است كه اين موضوع در تمام دنيا جرم محسوب مي شود و اين فرد از سوي قانون محاكمه و مجازات مي شود. كامكار در ادامه گفت : اگر فردي ضمن تمتع از همجنس خود آنان را مورد ضرب و شتم قرار دهد، موضوع تجاوز به عنف مطرح مي شود. كه اين امر تنها زماني صورت مي گيرد كه فرد تجاوزگر به نوعي مي خواهد ابراز خشونت كند يا عقده هاي رواني خود را بدين طريق با اعمال خشونت بيرون بريزد.
اين روانپزشك تصريح كرد: در اين صورت اتهام اصلي اين فرد كودك آزاري محسوب مي شود و بيشتر داراي مشكلات اجتماعي و عقده هاي رواني است كه مي بايستي اين فرد از لحاظ رواني تحت معالجه قرار گيرد.
دكتر مهديس كامكار درباره نوع كنترل جنسي در نوجوانان و جوانان بيان داشت: ما بايد جامعه را طوري آماده كنيم كه در هنگام بروز هرگونه اتفاقي بتوانيم پاسخگوي افكار عمومي باشيم. در اين صورت است كه هميشه در بحران هاي به وجود آمده در جامعه موفق عمل خواهيم كرد. خانواده ها مي بايستي فضاي خانه را براي كودكان و نوجوانان طوري مهيا كنند كه بتوانند آموزش هاي لازم را در سنين مختلف درباره مسايل جنسي به فرزندانشان بدهند . از سويي اگر كودكانمان مورد هر گونه آزار و اذيت قرار گرفتند، بدون هيچ ترس و واهمه اي آن را به خانواده ها اطلاع دهند.

مقدمات اصلي براي برگزاري جلسه محاكمه عاملان حادثه پاكدشت فراهم آمده و قضات در حال تكميل تحقيقات خود در اين خصوص هستند.
سرپرست دادگاه كيفري استان - سراج - صبح ديروز در اين باره به خبرنگار ما گفت: خوشبختانه مقدمات اوليه براي برگزاري نخستين جلسه محاكمه عاملان حادثه پاكدشت فراهم آمده و قرار است صبح سه شنبه اين جلسه با حضور اولياي دم و وكلاي مدافع در حضور 5 قاضي رسيدگي كننده به پرونده در شعبه 71 دادگاه كيفري استان برگزار شود.
سراج در ادامه افزود: اينكه جلسه محاكمه به صورت علني يا غيرعلني برگزار شود، هنوز معلوم نيست. اميدواريم دستگاه قضائي بتواند به نحو احسنت به وظايف خود در اين زمينه عمل كند. ضمن اينكه در صورت علني بودن جلسه دادگاه خبرنگاران از طريق روابط عمومي دادگستري كل با داشتن مجوز مي توانند در جلسه محاكمه حضور پيدا كنند.
عذاب وجدان را در چهره بيجه نديدم
وكيل تسخيري محمد بيجه از عاملان جنايات پاكدشت گفت: موكلش قبل از اينكه فردي قانون شكن باشد، مورد تعرض قرار گرفته و فشار آسيب هاي اجتماعي فراوان، وقوع جرم را ممكن ساخته است. دبير دريابيگي، وكيل تسخيري متهم رديف اول جنايات پاكدشت با اعلام اينكه ديروز اولين ملاقات خود را با متهم داشته است، گفت: بيجه متهم رديف اول جنايت پاكدشت اتهامات را قبول و به تمام جرم هاي صورت گرفته اقرار داشت. وي گفت: بنده تنها وكيل متهم رديف اول هستم و وكالت متهم رديف دوم اين پرونده <علي باغي> را وكيل ديگري بر عهده دارد. دريابيگي خاطرنشان كرد: معتقدم كه موكلم قبل از اينكه فردي قانون شكن باشد، مورد تعرض و سوءاستفاده قرار گرفته و مشكلات و آسيب هاي اجتماعي بسياري او را تحت فشار قرار داده و تمامي اين عوامل دست به دست هم داده تا او تبديل به فردي مجرم شود. وي خاطرنشان كرد: البته طبق اعلام پزشكي قانوني، موكل بنده كاملا سالم است و هيچ آثاري از جنون در او ديده نمي شود و مشكلي ندارد. بنده هم كه با او گفت  وگو كردم بسيار سرحال بود و متاسفانه هيچ گونه علايمي از عذاب وجدان و پشيماني را در چهره او نديدم.
اولين جلسه دادگاه رسيدگي به پرونده متهمان جنايات پاكدشت صبح روز سه شنبه در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران برگزار مي شود.
محاكمه و مجازات سريع افكار عمومي را آرام مي كند
دانا - محاكمه قاتلان كودكان پاكدشتي روز سه شنبه اين هفته در دادگاه كيفري استان تهران برگزار مي شود و مسوولان قصد دارند با محاكمه و مجازات سريع بيجه و همدستش جو ملتهب ايجاد شده در جامعه را آرامش ببخشند و از سوي ديگر با اين روش تا حدودي از وقوع جنايات مشابه جلوگيري كنند.
يك بازپرس جنايي در اين رابطه گفت: محاكمه و مجازات سريع جانيان پاكدشت باعث باز گرداندن آرامش به جامعه و رفع دلهره در بين مردم و افكار عمومي مي شود.
بازپرس حسيني رئيس شعبه 7 دادسراي جنايي تهران با بيان اين مطلب افزود: با توجه به اينكه در حال حاضر و در پي اعترافات هولناك جانيان پاكدشت وضعيت رواني و افكار عمومي جامعه جريحه دار شده است محاكمه و مجازات سريع جانيان پاكدشت تاثير مثبتي در جامعه دارد.
وي با اشاره به اينكه اين پرونده، پرونده اي ملي است ادامه داد:بعد از محاكمه و مجازات متهمان پرونده نبايد بسته شود بلكه از ديدگاه هاي مختلف بايد مورد بررسي كارشناسان روانشناسي و جامعه شناسي قرار بگيرد.
بازپرس ويژه قتل تهران افزود:مجازات متهمان مانع از پژوهش و تحقيق نخواهد بود و كارشناسان بايد در خصوص نقش محيط هاي اجتماعي، حاشيه نشيني در شهرها و نقش خانواده در وقوع چنين حوادثي مطالعات تخصصي انجام دهند.
بازپرس حسيني با بيان اين كه پرونده جانيان پاكدشت يكي از بزرگترين پرونده هاي قضايي كشور است گفت:علني يا غير علني بودن محاكمه متهمان به نظر و عقيده قضات دادگاه كيفري بستگي دارد ممكن است بخشي از آن كه مربوط به اعمال منافي عفت متهمان است مطابق قانون غير علني باشد.ولي رسيدگي به ديگرجرايم آنها از جمله قتل بايد علني برگزار شود تا انعكاس مطلوبي در جامعه داشته باشد.
بازپرس شعبه 7 دادسراي جنايي در خصوص مجازات متهمان گفت:در قانون مجازات اسلامي براي قتل مجازات قصاص نفس در نظر گرفته شده و اختيار آن به دست اولياي دم است.ولي د رمواردي كه يك نفر مرتكب قتل هاي متعدد شده است، برخي از فقها معتقدند كه قاتل مفسدفي الارض است و حتي اگر اولياي دم هم تقاضاي قصاص نكنند، فرد بايد به اعدام محكوم شود.
بازپرس حسيني افزود:در خصوص اتهام ديگر متهمان كه تعرض به كودكان است، مطابق قانون اگر اين اتهام ثابت شود و اعتراف هاي متعدد از سوي متهمان صورت پذيرد، آنها به مرگ محكوم خواهند شد كه اين حكم ممكن است به صورت پرتاب از كوه يا آتش زدن به مرحله اجرا در آيد.