ترجمه: رضا كاشاني
منبع:سي بي اس
راي هاي متفاوت به دو جنگ آمريكا با عراق
پس از حمله عراق به كشور كويت در ژانويه سال ۱۹۹۱ كري به جنگ اول خليج [حمله آمريكا به عراق در همان سال] راي مثبت نداد. پس از شدت گرفتن حملات عراق او باز هم بر سر موضع خود ايستاد و جنگ را تاييد نكرد.
اما در اكتبر سال ۲۰۰۲ او از جنگ فعلي در عراق حمايت كرد، در حالي كه عراق اين بار هيچ يك از كشور هاي منطقه را با خطر رو به رو نكرده بود. در سپتامبر سال ۲۰۰۳ و در هنگام اعلام نامزدي رياست جمهوري او گفت كه راي مثبت او در واقع تنها به معناي «تهديد» استفاده از نيروي نظامي بوده است. او ظاهراً دوباره به نظرش در سال ۱۹۹۱ رجوع كرده بود؛ اين كه راي مثبت دست رئيس جمهور را در برافروختن آتش جنگ باز خواهد گذاشت.
اگر آن موقع مي دانستم
كري اخيراً در مصاحبه  اي گفت: «اگر اطلاعاتي را كه اكنون داريم پيش از شروع جنگ داشتيم، نبايد وارد جنگ مي شديم. با دانستن اين كه هيچ خطر حتمي و قريب الوقوعي آمريكا را تهديد نمي كند، اين كه عراق سلاح كشتار جمعي در اختيار ندارد، يا اين كه صدام حسين هيچ ارتباطي با القاعده ندارد، من هرگز جنگ را آغاز نمي كردم. خيلي ساده است.»
اما در ۹ آگوست ۲۰۰۴ وقتي از او سوال شد با علم به اين كه صدام حسين سلاح هاي كشتار جمعي در اختيار ندارد اگر شما بوديد آيا وارد جنگ مي شديد، پاسخ داد: «بله، من باز هم به جنگ راي مثبت مي دادم. من فكر مي كنم دادن اين اختيار به رئيس جمهور كار درستي بود. اما اگر من بودم جور ديگري عمل مي كردم.» كري و ستاد تبليغاتي اش مي گويند كه راي مثبت به جنگ عراق و اتخاذ سياست هاي غلط در اين باره دو چيز متفاوت است. اما تغيير مواضع كري باعث مي شود اظهارات او درباره جنگ متناقض به نظر بيايد.
راي ۸۷ ميليارد دلاري
در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۳ كري به اين مسئله اشاره كرد كه دادن راي مخالف به افزايش بودجه نظامي به معناي رها كردن نيروهاست. او گفت: من تصور مي كنم هيچ يك از سناتورهاي ايالت متحده قصد نداشته باشند نيروهاي نظامي ما را بي پشتوانه رها كنند.»
او سپس در اكتبر همان سال و يك سال پس از آن كه راي مثبت به استفاده از نيروي نظامي در عراق داده بود، به بودجه ۸۷ ميليارد دلاري تكميلي براي نيروهاي آمريكايي در عراق و افغانستان راي منفي داد. او در عوض از قانون جايگزيني حمايت كرد كه طبق آن ۸۷ ميليارد دلار از طريق افزايش مجدد برخي ماليات هايي كه بوش آنها را كاهش داده بود، تامين مي شد. اما زماني كه مشخص شد قانون جايگزين تصويب نمي شود، او از طرح اوليه نيز حمايت نكرد. او سپس با جملات عجيبش مسئله را پيچيده تر از قبل كرد: «من درواقع پيش از آن كه به ۸۷ ميليارد راي منفي دهم به آن راي مثبت دادم.»
ديوار امنيتي اسرائيل
در اكتبر سال ۲۰۰۳ كري گفت كه ساخت يكجانبه ديوار حايل توسط اسرائيل «مانعي براي صلح است.» او در گردهمايي انجمن اعراب آمريكايي ها گفت: «من از ميزان تاثر فلسطيني ها از ساخت ديوار حايل مطلعم. ما به مانعي ديگر در راه تحقق صلح نياز نداريم. مسائل بازدارنده و محرك تنها به ضرر اسرائيلي ها تمام مي شود.»اما كمتر از يك سال بعد، در فوريه ۲۰۰۴ او نظرش را تغيير داد و ساخت ديوار حايل را «عملي مشروع براي دفاع از خود» خواند.
قانون ميهن پرستانه
كري به همراه ۹۷ سناتور ديگر در ماه اكتبر سال ۲۰۰۱ به «قانون ميهن پرستانه» راي مثبت دادند. او در ماه ژوئن سال ۲۰۰۳ از رايش دفاع كرد و گفت: «اين كاري بود كه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر كاملاً ضروري به نظر مي رسيد.»
اما دسامبر سال گذشته در آيوا، كري خواهان «جايگزين شدن قانون ميهن پرستانه با قانون جديدي كه حامي مردم و آزادي، هر دو باهم باشد» شد.
مجازات مرگ براي تروريست ها
سال ۱۹۹۶ زماني كه از كري ـ مخالف سرسخت مجازات اعدام ـ سوال شد كه آيا با اعمال اين تنبيه براي تروريست ها موافق است يا نه، او در پاسخ اعمال اين مسئله را «سياست حمايت از تروريست ها» خواند. او گفت كه اتخاذ چنين سياستي باعث خواهد شد برخي كشور ها تمايلي به تحويل و رد و بدل كردن مظنونين نشان ندهند، چرا كه بسياري از متحدين آمريكا با مجازات اعدام مخالفند.
اما اكنون كري با مجازات اعدام براي تروريست ها موافق است. او هنوز با اصل اعدام مخالف است، اما گفته كه در صورت انتخاب شدن در كار دادگاه هاي ايالتي كه حكم اعدام صادر كنند، دخالت نخواهد كرد.
آزاد سازي ذخاير استراتژيك نفتي
در سال ۲۰۰ كري اعلام كرد كه استفاده از نفت و ذخاير استراتژيك ربطي به حل مشكل بالا بودن قيمت نفت ندارد.اما در ماههاي اخير، او به جورج بوش فشار مي آورد كه استخراج نفت از اين ذخاير را آغاز كند. او در تغيير موضعي آشكار اكنون ادعا مي كند كه آزادسازي مقدار قابل توجهي از ذخاير ميزان تقاضاي آمريكا را كاهش مي دهد و در نتيجه باعث افت قيمت نفت مي شود.
قانون حمايت از اقليت ها
با اين كه مدت ها كري از حاميان اين قانون بود، در يك سخنراني در سال ۱۹۹۲ در دانشگاه ييل او اين قانون را «محدود و تفرقه انداز» خواند و گفت كه باعث مي شود آمريكا دوران تبعيض نژادي را فراموش نكند. او همچنين گفت اين برنامه در ياري رساني به كسانش كه بيشترين نياز را دارند، يعني آفريقايي ـ آمريكايي ها شكست خورده است.
اما در ماه ژانويه كري باز هم از اين قانون حمايت كرد و وقتي از او پرسيده شد چرا قبلاً آن را «تفرقه انداز» خوانده در پاسخ گفت كه منظورش مسايل مربوط به تبعيض نژادي بوده [نه اين برنامه].
تجارت
كري زماني از قراردادهاي تجاري با شيلي، سنگاپور و آفريقا حمايت مي كرد. او كه از حاميان بزرگترين قراردادهاي دهه اخير آمريكا بوده ـ از جمله توافقنامه تجارت آزاد آمريكاي شمالي (نفتا) ـ با اين حال همواره در طول تبليغات انتخاباتي درون حزبي دموكرات ها سياست هاي تجاري آمريكا را به شدت مورد انتقاد قرار داده است.
هيچ كودكي بي پناه نمي ماند
كري كه به قانون پيشنهادي بوش با عنوان «هيچ كودكي بي پناه نمي ماند» راي مثبت داده بود اكنون به مخالفت با آن برخاسته است.

«من، همسر، دو پسر و دو برادرم را از دست دادم. فقط بقاياي جسد يكي از برادرانم پيدا شده است. ما اميدواريم روزي آنها را پيدا كنيم. تنها اين موضوع مرا زنده نگه داشته است. اين انگيزه باعث شده است كه من دو سال پيش به اين جا بازگردم.»
اينها اظهارات «هاتيزا محمودويچ» ۵۳ ساله است كه با قهوه اي تركي در خانه اش روي تپه اي كه بر شهر «سربرنيتا» مشرف است، از من پذيرايي كرد. چشمانش پر از حرارت بود و در حالي كه سعي مي كرد احساسات خود را كنترل كند، با من حرف مي زد. داستان  هاتيزا براي زنان مسلمان سربرنيتا غريب نيست. او تنها يكي از هزاران بازمانده واقعه اي است كه در يكي از روزهاي تابستان سال ۱۹۹۵ در سربرنيتا به وقوع پيوست و او اكنون مجبور است با خاطره آن روزها به زندگي اش ادامه دهد. هاتيزا مي گويد: «گزارشي كه در مورد اين واقعه ارايه شده است هنوز كامل نيست. اين گزارش زماني كامل است كه ما به حقيقت كامل دست يابيم. من بايد بدانم كه چه كسي پسرانم را كشته است؟ چه كسي دستور كشتن آنها را صادر كرده است؟ چه كسي بولدوزري را كه گور آنها را كنده بود، رانده است؟»
در روستاي صرب نشين «كراويكا» كه چند كيلومتر دورتر از سربرنيتا قرار گرفته است به «ميلان زيرانوويچ» ۴۳ ساله كه در جنگ بوسني و هرزگوين براي صرب ها مي جنگيد، برخوردم. او مي گويد: «نمي دانم كه در ماه ژولاي ۱۹۹۵ در سربرنيتا چه اتفاقي افتاد. من آن جا نبودم. نمي دانم چرا اين تعداد انسان در آن جا مرده است. شايد جنگي در اين شهر درگرفته بود.» اما ميلان هم معتقد است كه دنيا همه حقيقت را در مورد اين واقعه نمي داند. روستاي كراويكا نيز خود در ژانويه سال ۱۹۹۳ مورد حمله قرار گرفت و ۱۰۷ نفر در اثر اين حمله كه بيشترشان غيرنظامي بودند، كشته شدند. به گفته ميلان اكنون پس از جنگ روابط مسلمانان و صرب ها صميمانه است. گاهي اوقات تهديدهايي ميان دو طرف رد و بدل مي شود، اما چندان جدي نيست. ميلان هنوز هم با مسلماناني كه پيش از جنگ رابطه داشته است، ارتباط دارد. به عقيده او برقراري روابط كاملاً صميمانه و مسالمت آميز نيازمند صرف زمان است. اكنون سربرنيتا در اختيار صرب ها است و اين ميراثي به جا مانده از قرارداد صلح ديتون است. مسلمانان تا سال ۲۰۰۰ از بيم آن كه شهر سربرنيتا نا امن است و احتمال دارد كه با هجوم مجدد نيروهاي صرب مواجه شوند به اين شهر بازنگشتند اما از اين سال به بعد نرخ بازگشت مسلمانان به شدت افزايش نشان داده است. به گفته آژانس آوارگان سازمان ملل ۲۷۰۱ مسلمان تاكنون به سربرنيتا بازگشته اند. اين در حالي است كه جمعيت اين شهر تا پيش از جنگ ۲۷ هزار نفر بود.
اما به هرحال گزارش ها حاكي است كه روند بازگشت مسلمانان به مناطقي كه در زمان جنگ آنها را ترك كرده اند، در حال انجام است. به گفته ويليام تاراپي، نماينده آژانس آوارگان سازمال ملل در بوسني منطقه  وي شاهد سريع ترين نرخ بازگشت مسلمانان است. او مي گويد: «تنها طي سال جاري ميلادي ۱۵ روستاي خالي از سكنه بار ديگر شاهد بازگشت مسلماناني بود كه در زمان جنگ از اين جا گريخته بودند.»
جامعه بين الملل هم براي حمايت از آوارگاني كه بازگشته اند آنان را مورد حمايت مالي قرار داد. برنامه توسعه سازمان ملل اكنون در حال بازسازي مناطق جنگ زده است. برخي از كشورها نيز در اين امر سازمان ملل را ياري مي دهند. هلند از جمله اين كشورهاست و ۶۰۰ هزار يورو را براي بهبود سيستم آبرساني بوسني و هرزگوين اختصاص داده است. برخي از تجار و بازرگانان نيز فعاليت هاي خود را بار ديگر از سرگرفته اند. اما هنوز چالش هاي زيادي در مقابل روند بازسازي قرار گرفته اند. بيكاري در حد بسيار بالاي ۵۰ درصد قرار دارد. گزارش ها حاكي است كه مصرف مواد مخدر در ميان جوانان در حال افزايش است. بسياري از جوانان نيز درصدد هستند تا مانند بسياري ديگر از مناطق بوسني محل زندگي فعلي خود را ترك كنند.
هاتيزا مي گويد: «من يكي از آوارگان سارايوو بودم اما اكنون به محل زندگي پيشين خود بازگشتم. زيرا سربرنيتا موطن اصلي من است. من باراني را كه در اين جا مي بارد به سارايوو ترجيح مي دهم.»
سربرنيتا در زمان جنگ بوسني و هرزگوين شاهد شنيع ترين جنايات جنگي بود. صرفنظر از تهديدها و چالش هايي كه آوارگان پس از بازگشت به اين شهر و ساير مناطق در بوسني با آنها مواجه هستند، روند بازسازي در اين مناطق معضل ديگري است كه اين آوارگان هرگز به تنهايي قادر به حل آن نيستند. اما پس از گذر از تمام اين مشكلات خاطره جنايات و وحشي گري صرب ها موضوعي است كه سال ها ذهن و روان بوسنيايي ها را به خود مشغول نگاه خواهد داشت. اكنون اين سؤال مطرح است كه براي درمان اين زخم كهنه چه چاره اي بايد انديشيد.
تحقيقي كه اخيراً توسط صرب ها در بوسني صورت گرفته، قتل عام بيش از هفت هزار مسلمان را در شهر سربرنيتا به تاييد رسانده است. اين اولين بار است كه صرب هاي بوسني به چنين جنايتي اعتراف مي كنند. شايد گزارش ها و تحقيقاتي شبيه به اين در آينده باز هم انجام بگيرد و بر اين قتل عام  صحه بگذارد، اما آيا اين اعتراف ها مي توانند التيامي بر زخم بازماندگان حادثه مذكور باشند. سربرنيتا در يك روز شاهد مرگ هزاران مرد و پسر در مزارع شرقي خود بود. اما سال ها طول خواهد كشيد تا اين حادثه جاي خود را به صميميت و دوستي دهد؛ صميميتي كه بار ديگر زندگي مسالمت آميز صرب و مسلمان را در كنار هم به تصوير بكشد.

اوبرودرين*
روز دوم نوامبر در ۱۲ ايالت كه رقابت اصلي در آنها جاري است شاهد خواهيم بود كه صدها هزار راي دهنده مردد به پاي صندوق هاي راي مي روند تا رئيس جمهور آينده آمريكا را انتخاب كنند. مسلماً اگر مردم سراسر جهان راي مي دادند جان كري انتخاب مي شد.
بديهي است در آمريكايي كه شوك ۱۱ سپتامبر آن را
فرا گرفته است جورج بوش شانس اصلي براي پيروزي است. هرچند كه اگر جان كري هم انتخاب شود، در زمينه سياست خارجي عكس جورج بوش عمل نخواهد كرد، چرا كه در آمريكا هميشه تمايل به حفظ حاكميت، امنيت و يكجانبه گرايي وجود داشته است. بايد توجه داشت كه سنا جمهوريخواه باقي مي ماند و به اين ترتيب آنچه در آينده اتفاق مي افتد كاملاً بديهي است.
سال هاي ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ واقعيت هايي در مورد آمريكا را آشكار كردند. از زماني كه آمريكا تصميم گرفت به تنهايي بر سكوي جهان بايستد نوعي دگرگوني را نشان داد كه بازگشت به قدرت طلبي است. اين چنين وضعيتي پايدار خواهد ماند. واقعاً بيهوده است كه فكر كنيم روزي آمريكا به چندجانبه گرايي به شيوه اي كه اروپايي ها مي خواهند، رو مي آورد. آمريكا ديگر به ارزش هاي مشترك آن سوي اقيانوس رو نخواهد آورد. ديگر هيچ تهديدي از سوي شوروي وجود ندارد و بديهي است كه تروريسم هم قادر نخواهد بود جايگاه شوروي را به دست آورد. جوامع آمريكا و اروپا با اين كه هر دو مراجع مشتركي براي دموكراسي دارند اما عملاً تفسيرهايشان از دموكراسي روز به روز متفاوت تر مي شود. البته اين مسئله نبايد مانع از اين شود كه به دنبال ثبات و منطق در روابطمان با آمريكا برويم. ما بايد بدون ناراحتي و توهم تفاوت هاي استراتژيك را مدنظر قرار داده و از احساساتي شدن و يا تاييد آنها بپرهيزيم.
در حال حاضر ما نبايد تماشاچيان صرف مسابقه آمريكا باشيم و با نگراني منتظر بمانيم و با انتخاب دوباره بوش شكست بخوريم يا با آمدن كري به روي كار تسكين پيدا كنيم. از همين حالا بايد به روابطي كه در سال  هاي آينده با آمريكا خواهيم داشت فكر كنيم. اين كار را ابتدا بايد در همين اروپا انجام دهيم چرا كه اين مسئله به خروج از بحران و تنش در عراق پس از انتخابات كمك مي كند.
اگر جورج بوش دوباره رئيس جمهور شود خيلي بعيد به نظر مي رسد كه در سياست هاي خارجي خود تغييري ايجاد كند. درواقع سياست هاي بوش در مواجهه با اعراب و خاورميانه كه اشتباهات اصلي او هستند، تغييرناپذير است. در چنين شرايطي اميد زيادي نمي توان داشت و تلاش سودي ندارد بايد منتظر تشديد اوضاع باشيم. البته اين فرضيه هم وجود دارد كه او با انتخاب دوباره خود تيمش را عوض كند و شايد اين مسئله باعث شود خط مشي اي كمتر نظامي و در عين حال سياسي تر براي حل مشكلات منطقه اتخاذ شود. در اين صورت ضروري است كه با دولت جديد بوش مذاكراتي صورت دهيم به اين اميد كه اروپا و آمريكا با حركتي متفاوت بتوانند به درگيري هاي خاورميانه پايان دهند.
در اين راه، چند كشور اروپايي كه دچار توهم شده و از ابتدا با آمريكا همكاري كرده بودند مي توانند اين امكان را فراهم كنند كه خط مشي جديد اروپايي باشد.
اگر جان كري انتخاب شود عموم كشورها تسكين پيدا مي كنند. در اروپا، همه كساني كه رهبري آمريكا را قبول دارند، اما مي خواهند اين كار مودبانه صورت بگيرد به سرعت براي آشتي به واشنگتن رو مي آورند. پيش بيني مي شود كه توافقنامه تجارت آزاد با آن سوي اقيانوس توسط كميسيون جديد اروپا تصويب شود. در چنين شرايطي به سرعت رابطه گسترده اي ميان اروپا و جان كري شكل مي گيرد. اين مسئله براي كري ضروري است چرا كه رئيس جمهور دموكرات جديد از اروپايي ها خواهد خواست كه از نظر نظامي و مالي به عراق كمك كنند و در شرايطي كه روند صلح خاورميانه آغاز شود مسلماً همه به او پاسخ مثبت مي دهند.
گرهارد شرودر، صدراعظم آلمان و ژاك شيراك، رئيس جمهور فرانسه به توني بلر، نخست وزير انگليس پيشنهاد خواهند داد كه طرح مشترك جديدي براي مشاركت اروپا و آمريكا ارايه دهند. در اين شرايط كه بلر دچار مشكلات داخلي شده و در مورد سياست  خارجي و همكاري با آمريكا هم با محدوديت هايي مواجه شده به نظر مي رسد همكاري با فرانسه و آلمان به او كمك بزرگي بكند. ساير كشورهاي اروپايي هم از تفاهم رم، لندن، مادريد، پاريس و برلين خوشحال مي شوند چرا كه به اين ترتيب كار نهادهاي اروپايي تسهيل مي شود. اروپايي كه تنها به انتظار درخواست هاي رئيس جمهور آمريكا ننشيند و خود پيشنهاداهاي مربوط به امنيت جهاني، صلح خاورميانه، آينده عراق، دموكراتيزه شدن خاورميانه، مبارزه با تروريسم، تطبيق با ائتلاف آتلانتيك، مشروعيت دادن دوباره به سازمان ملل و چندجانبه گرايي، رابطه با روسيه و بسياري مسايل ديگر را ارايه دهد اروپايي متفاوت و سازنده تر است. به اين ترتيب اروپا با اين خواسته هاي خود با دولت جديد آمريكا به مذاكره مي نشيند و از اعتماد و دوستي سازنده مي گويد.
تا زمان انتخابات و روشن شدن نتيجه بايد مراقب بود و به اين نوع محافظه كاراني كه اروپا را متهم مي كنند كه بدون هيچ كمكي به حل مشكلات جهاني، تنها به انتقاد برخاسته است نبايد فرصت داد.
پي نوشت:
*وزير خارجه سابق فرانسه

تغيير نام خرماهاي مصري به خاطر قانون منع حجاب
مصري ها كه بهترين نوع خرماهاي خود را به نام رئيس جمهور فرانسه، ژاك شيراك مي ناميدند امسال در آغاز ماه رمضان در اعتراض به قانون منع حجاب در اين كشور اين نام را تغيير دادند.
سال گذشته گران ترين خرماها شيراك ناميده مي شدند اما امسال با اجراي قانون لائيسيته و ممانعت از ورود افراد محجبه به مدارس فرانسه، مسلمانان از او دلزده شده اند. علت ديگر اين تصميم ارايه قطعنامه اي از سوي فرانسه و عليه سوريه به سازمان ملل متحد است. قطعنامه ۱۵۵۹ خواهان خروج سوري ها از لبنان است.
ماه رمضان سال گذشته خرماهاي شيراك كيلويي ۲/۳ دلار به فروش مي رسيد و گران ترين خرما به شمار مي رفت. اين افتخار به خاطر مخالفت با آمريكا در جنگ عراق نصيب شيراك شده بود. امسال خرماهاي «مقاومت عراق» و «انتفاضه فلسطين» جايگاهي ويژه داشته و به قيمت هاي ۲۶/۲ و ۱۰/۲ دلار به فروش مي رسند. گران ترين خرماي امسال «فانتوم» (۹/۴) است.
بدترين و ارزان ترين نوع خرماها هم شارون ناميده مي شوند. در بازار ماه رمضان امسال نام جان كري، نامزد انتخابات رياست  جمهوري آمريكا هم به چشم خورد. يكي از تجار خرما مي گويد: «ما كشيده ترين خرماهايمان را كري ناميده ايم چون به چانه او شباهت دارند.»

چه كسي رئيس جمهور آمريكا مي شود
از هفت تحقيقي كه محققان علوم سياسي آمريكا در مورد رياست جمهوري آينده انجام داده اند شش مورد نشان مي دهد كه جورج دبليو بوش دوباره در روز دوم نوامبر به عنوان رئيس جمهور انتخاب مي شود.با اين كه نظرسنجي هاي فعلي بسيار نزديك به هم بوده و رقابت تنگاتنگ دو نامزد اصلي انتخابات را نشان مي دهند، اما هفته گذشته مجمع علوم سياسي آمريكا اعلام كرد كه حاصل كار ۹ كارشناس سياسي اين مجمع نشان مي دهد كه بوش با ۸/۵۳ آرا پيروز خواهد شد. از ميان اين هفت تحقيق انجام شده تنها يك تحقيق پيروزي جان كري را با اختلافي اندك نشان مي داد.
اين تحقيقات بر مبناي معيارها و روش هاي محاسبه اي مختلف مثل مسايل تاريخي، اقتصادي، نظرسنجي ها و عواملي كه به طور سنتي باعث عدم انتخاب روساي جمهور مي شود صورت گرفته است.

تشبيه بوش به پدرخوانده مافيايي
در آخرين مناظره تلويزيوني نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري آمريكا جان كري گفت: «درس گرفتن از رئيس جمهور در مورد مسئوليت پذيري  مالي، مثل اين است كه توني سوپرانو در مورد قانون و نظم با من صحبت كند.»زماني كه مناظره بر سر سياست مالي آمريكا در جريان بود جان كري بوش را با شخصيت اصلي سريال تلويزيوني «خانواده سوپرانو» مقايسه كرد. توني سوپرانو پدرخوانده مافياي نيوجرسي شخصيتي خشن و غيرقابل پيش بيني است.جورج بوش در حين مناظره تاكيد داشت كه رقيب دموكراتش مي بايست ماليات ها را افزايش دهد تا بتواند به وعده هايي كه در تبليغات انتخاباتي اش مي دهد عمل كند. جان كري كه از اين حرف عصباني بود اظهار داشت كه بوش با سرمايه اي هنگفت كارش را شروع كرد اما با كسري بودجه اي بسيار هنگفت مواجه شد كه عمق آن با چشم قابل اندازه گيري نيست.

دو كيلو تي ان تي در تاكسي مسكو
هفته گذشته يك راننده تاكسي در مسكو در كيسه اي پلاستيكي كه در ماشينش جامانده بود دو كيلوگرم تي ان تي كشف كرد. اين كيسه را دو مسافر در تاكسي جا گذاشته بودند. راننده تاكسي موقع تحويل اين كيسه به پليس گفت كه مسافران او دو مرد بودند كه از متروي تپلي استان به متروي كاخوفسكايا مي رفتند. از سال ۱۹۹۱ و سقوط رژيم شوروي جنايات در روسيه به شكل قابل توجهي افزايش يافته است و حمل و نقل اسلحه و مواد منفجره به ويژه در مسكو تبديل به امري عادي شده است. با توجه به اظهارات راننده هيچ بعيد نيست كه طرح بمبگذاري در متروي مسكو در برنامه كار تروريست ها باشد.