دوشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۷۶ - Apr 18, 2005
حوادث
Front Page

راز جنايت مخوف ديگري در ورامين كشف شد
004233.jpg
گروه حوادث: پرونده قضايي زني كه براي رسيدن به اهداف شيطاني خود با مردي رابطه برقرار كرده و پس از افشا شدن راز خيانتش با همكاري همسرش او را به طرز فجيعي به قتل رسانده بود، براي تعيين وقت رسيدگي ويژه در اختيار شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، قاضي عزيز محمدي- رئيس شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان- ضمن اعلام اين خبر گفت: متأسفانه اين حادثه بعد از ماجراي پرونده جنايت هولناك ورامين به وقوع پيوسته است. در اين پرونده ماجرا از آن جا آغاز شد كه زن جواني زماني كه در حال تردد در يكي از خيابان هاي شهرك قرچك از توابع شهرستان ورامين بود، چند مرد جوان براي وي ايجاد مزاحمت مي كنند. همان لحظه مردي كه محمود نام داشته و شاهد وقوع اين حادثه بوده، براي نجات زن جوان با مردان خاطي درگير شده و به هر ترتيب زن جوان را از چنگال شيادان نجات مي دهد. زن جوان هم پس از تشكر از محمود به راه خود ادامه مي دهد تا اين كه بعد از اين برخورد، محمود چندين مرتبه ديگر به صورت اتفاقي زن جوان را در خيابان مي بيند. عزيز محمدي در ادامه افزود: محمود از آن جايي كه پسر مجرد و ساده اي بود شماره محل كار زن جوان را پيدا مي كند و به زن جوان تلفن مي زند. در نخستين گفت وگوي تلفني محمود از زن جوان مي پرسد كه ازدواج كرده يا خير؟ اما زن با نيت شيطاني خود در حالي كه صاحب دو فرزند بوده است به محمود مي گويد كه مجرد است.
به اين ترتيب رابطه دوستي و آشنايي بين اين دو نفر آغاز مي شود؛ طوري كه محمود زن جوان را به صيغه خود درمي آورد. پس از چند ماه، از اين قضيه، همسر زن جوان كه اصغر نام داشته متوجه رابطه پنهاني همسرش با فرد ناشناسي مي شود.
وي پس از اطمينان از اين رابطه، همسرش را تهديد به مرگ مي كند و به او مي گويد در صورتي مي تواند نجات يابد كه مرد جوان را به خانه اش دعوت كند.
زن جوان هم با بيم از مرگ در يكي از روزهاي دي ماه سال ۸۳ محمود را به خانه اش دعوت مي كند. محمود هم دعوت وي را مي پذيرد و به خانه زن جوان در قرچك ورامين مي رود.چند دقيقه پس از حضور محمود در خانه، وي با همسر زن صيغه ا ي اش روبه رو مي شود و در كمال ناباوري متوجه مي شود كه مدت ها با زني شوهردار رابطه داشته است.
او قصد توضيح دادن به اصغر را داشت، اما همسر زن جوان به او اين اجازه را نمي دهد و مدعي مي شود كه محمود باعث آزار و اذيت همسرش شده است. به اين ترتيب اصغر به انگيزه انتقامجويي، محمود را با همكاري همسرش در ابتدا با طناب خفه كرده و به او چند ضربه چاقو مي زنند. سپس پيكر بي جان و غرق در خون محمود را به اطراف قرچك انتقال داده و او را مي سوزانند.
عزيز محمدي در ادامه افزود: پس از چند هفته، جنازه سوخته محمود پيدا شده و با انجام آزمايشات صورت گرفته علت مرگ خفگي اعلام شده است. اين زن و مرد وراميني كه به اتهام معاونت در قتل عمدي توسط پليس آگاهي اين منطقه شناسايي و دستگير شده بودند بلافاصله به قتل محمود اعتراف كردند. هم اكنون پرونده اين متهمان براي رسيدگي ويژه در اختيار شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان قرار گرفته و قرار است با تعيين زماني فوق العاده در ۱۰ روز آينده محاكمه و حكم در خصوص آنان صادر شود.

متهم در دادگاه كيفري:
قتل باجناقم را بر عهده نمي گيرم
گروه حوادث: مردي كه در پي اختلاف خانوادگي باجناقش را در يك درگيري به قتل رسانده بود، صبح ديروز به دفاع از خود پرداخت.
به گزارش خبرنگار ما، در اين پرونده فردي به نام حسين علي متهم است كه در يك درگيري باجناق خود به نام علي.ص را با ضربات چاقو به قتل رسانده است.
صبح ديروز اين مرد در آخرين جلسه محاكمه خود نزد قاضي شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان و چهار مستشارش ايستاد و به دفاع از خود پرداخت.
در ابتداي جلسه محاكمه، قريشي- نماينده دادستان- كيفرخواست را چنين قرائت كرد: در اين پرونده متهم اصلي حسين علي در تاريخ ۶/۹/۸۲ در شهر تهران باجناق خود به نام علي.ص را به قتل رسانده است. در اين درگيري شش تن ديگر به نام هاي حسين، محمد، رضا، مرتضي، سليمان و شمس الله نيز به اتهام شركت در نزاع منجر به قتل، در جلسه دادگاه حضور دارند.
پس از درگيري و قتل علي، متهم توسط مأموران دستگير شده و به قتل اعتراف كرده است. بنابر اين انجام عمل مجرمانه از سوي متهم به قتل كاملاً محرز است و تقاضاي صدور حكم قانوني را دارم.
در ادامه جلسه دادگاه ، پدر مقتول پس از حضور در جايگاه ضمن درخواست قصاص نفس (اعدام) براي متهم گفت: شب قبل از حادثه حسين علي با خانه ما تماس گرفت و پسرم را تهديد به مرگ كرده بود.
حسين علي پس از شنيدن اظهارات پدر باجناقش با دستور قاضي پرونده در جايگاه قرار گرفت و در دفاع از خود ضمن رد اتهام قتل عمدي گفت: از مدت ها قبل علي با زنش مشكل پيدا كرده بود طوري كه يك بار همسرش به صورت قهر به خانه ما آمد. من چندين مرتبه با او تماس گرفتم و گفتم به خانه ما بيايد تا به هر طريقي مشكلش را حل كنم. اما علي يا خانه نبود يا اين كه به من جواب سربالا مي داد.
متهم در ادامه اظهاراتش افزود: تا اين كه روز حادثه، علي با محل كارم تماس گرفت و گفت من در نزديكي مغازه ات هستم آن جا باش تا بيايم. دقايقي پس از تلفن علي، به بيرون مغازه رفتم و ديدم كه باجناقم مقابل مغازه ايستاده بود. به طرفش رفتم ناگهان چاقويي را درآورد و چند ضربه سطحي به بدنم وارد كرد. من هم براي نجات از دست او سريع كمربندم را باز كردم و او را كتك زدم. علي در حال فرار كردن بود كه دنبالش كردم. ناگهان چند مرد را ديدم كه سوار پاترول بودند و با چاقو و قمه به طرفم حمله ور شدند.
متهم بيان كرد: آقاي قاضي من اتهام قتل را قبول ندارم. چرا كه من اصلاً چاقو همراه نداشتم كه بخواهم باجناقم را با چاقو به قتل برسانم.
در پايان جلسه محاكمه، قاضي كوه كمره اي پس از دفاع وكيل  متهم، ختم جلسه دادگاه را اعلام كرد و قرار است به زودي حكم در خصوص پرونده صادر شود.

آزادي يك قاتل از زندان
گروه حوادث: مرد جواني كه مرتكب قتل مادر و خواهر خود شده بود با رضايت اولياي دم از زندان آزاد شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۱۴ و ۴۵ دقيقه روز هشتم اسفند ماه سال ۷۷ مأموران كلانتري ۱۵۱ يافت آباد از وقوع دو جنايت در حوزه استحفاظي خود مطلع شدند. يك اكيپ از مأموران پليس براي بررسي ماجرا بر بالين اجساد كه در يكي از بيمارستانهاي آن حوالي بود حاضر شدند. مقتولان فاطمه و مريم نام داشتند كه هر دو در اثر ضربه چاقو به ناحيه شكمشان جان سپرده بودند.
مراتب به اطلاع قاضي جواد اسماعيلي كه در آن زمان كشيك ويژه قتل را برعهده داشت رسيد. پرسنل دايره ۱۰ اداره آگاهي نيز در محل حاضر شدند. بررسي هاي لازم بر روي اجساد صورت گرفت و سپس به دستور قاضي پرونده اجساد به پزشكي قانوني انتقال يافتند.
تحقيقات پليس بر روي پرونده اين دو جنايت آغاز شد. مأموران در بررسي هاي نخست خود متوجه شدند فاطمه مادر مريم بوده و در بررسي هاي بعدي معلوم شد به احتمال زياد عامل جنايت ابوالفضل پسر فاطمه است كه مرتكب قتل مادر و خواهر خود شده است.
جست وجو براي دستگيري ابوالفضل ۲۴ ساله آغاز شده بود كه خود متهم به كلانتري يافت آباد مراجعه كرد و خود را به عنوان قاتل فاطمه و مريم به مأموران معرفي كرد.
ابوالفضل به دايره۱۰ آگاهي انتقال يافت. در جريان بازجويي ها متهم به قتل در مورد انگيزه ارتكاب اين دو جنايت گفت: «براي حفظ ناموس و آبروي خانواده هر دو نفر آنان را كشتم.»
وي در مورد چگونگي ارتكاب دو جنايت گفت: «مدتي بود كه به هر دو مقتول سوءظن پيدا كرده بودم. حتي هفته قبل از ارتكاب قتل از پدرم خواستم با آنها برخورد كند ولي هيچ عكس العملي از او نديدم، سوءظني كه در ذهنم شكل گرفته بود يك لحظه آرامم نمي گذاشت. روز حادثه به بهانه  اينكه همسرم در بيمارستان بستري است با منزل مادرم تماس گرفتم و طلب مقداري پول كردم. مادرم قبول كرد تا وجه نقد مورد نظر را پرداخت كند. به همين بهانه به سوي خانه آنها رفتم و نقشه اي را كه مدتي بود در ذهنم كشيده بودم به اجرا گذاشتم. با چاقويي كه همراهم بود به مادر و خواهرم حمله كرده و هر دو را مجروح كردم و سپس از محل حادثه فرار كردم.»
پرونده اين متهم با ادعايي كه مطرح كرده بود در شعبه ۱۶۰۲ مجتمع امور جنايي تهران مورد بررسي قضايي قرار گرفت. اولياء دم خواستار اعدام متهم شدند و در نهايت حكم قصاص نفس از سوي قاضي جواد اسماعيلي صادر شد.
حكم بعد از تأييد از سوي شعبه ۳۳ ديوان به اجراي احكام ارسال شد. مراحل اجراي حكم در حال انجام بود كه با چندين مرحله گفت وگو و وساطت خانواده اولياء دم در نهايت شاكيان پرونده از اعدام ابوالفضل گذشت كردند و چندروز پيش اين مرد جوان از زندان آزاد شد.

مرد جوان همسرش را كشت
گروه حوادث: دعواي يك زوج در اولين ساعات بامداد ديروز با وقوع يك جنايت به پايان رسيد.
به گزارش خبرنگار ما، صداي داد و فرياد زوج جوان در فضاي خانه پيچيده بود، دو فرزند آنان كه به دعواهاي مادر و پدرشان عادت كرده بودند در اتاقي نشسته و در دل آرزو مي كردند تا درگيري آنان زودتر به پايان برسد. ولي اين بار درگيري آنان پاياني نداشت. هر لحظه كه مي گذشت بر فريادهاي آن دو افزوده مي شد و كم كم دلهره بر دل فرزندانشان راه پيدا كرده بود كه ناگهان صداي ناله هاي دلخراش مادر در گوششان پيچيد. هر دو از اتاق خارج شدند. پدر با لباسهاي خوني مقابلشان ايستاده بود و در دستان مرد چاقويي خون آلود وجود داشت و مادرشان مجروح بر روي زمين افتاده بود.
پدر كه از وضعيت راه رفتنش معلوم بود مجروح است از خانه خارج شد. با صداي گريه و فريادهاي فرزندان اين زوج، همسايه ها از ماجرا با اطلاع شده و به كمك زن شتافتند. ولي فرصتي براي كمك به زن نمانده بود و فاطمه جان سپرد.حسين ۳۸ ساله چند قدمي بيشتر نتوانست از خانه دور شود و بر روي زمين افتاد. او را به سرعت به بيمارستان انتقال دادند.
مأموران كلانتري ۱۱۹ از ماجرا با اطلاع شده و به محل عزيمت كردند. مراتب به اطلاع بازپرس حسيني رسيد. مأموران دايره ۱۰ نيز از جريان مطلع شدند و بدين ترتيب تحقيقات قضايي- پليسي در كنار هم آغاز شد. جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت. آلت قتاله كه چاقويي خون آلود بود توسط مأموران آگاهي كشف شد. بررسي هاي اوليه پليس نشانگر اين بود كه حسين در پي يك سوءظن مرتكب قتل همسرش شده است.تحقيقات ادامه خواهد يافت تا واقعيت انگيزه اين مرد براي ارتكاب قتل همسرش مشخص شود.

حادثه در جهان
قتل پسرخوانده توسط مادر
سايت جنايي: دادگاه عالي ايالت شيكاگو، زني را كه پسر شش ساله خود را به قتل رسانده بود گناهكار تشخيص داد. اين زن و همسرش، شش هفته پيش از اين حادثه، اين كودك را از يك پرورشگاه در روسيه به فرزندي قبول كرده بودند.
سخنگوي دادستاني ايالت واشنگتن در اين خصوص گفت: ايرما پاوليس ۳۳ ساله كه با اتهام قتل غيرعمد روبه رو شده است. به دلايل خاص از متهم كردن وي به قتل عمد خودداري كرديم.
در اين پرونده كه مورد توجه مقامات قضايي روسيه بود، ايرما اعتراف كرد كه در دسامبر ،۲۰۰۳ الكس را به شدت مورد ضرب و جرح قرار داده است.ايرما در خصوص نحوه به قتل رساندن الكس گفت: من چندين ضربه به سر وي وارد كردم. كار بسيار سختي بود. چندين بار به معده و شكم وي لگد زده و سرش را به ديوار كوبيدم. وكيل مدافع ايرما اعلام كرد كه با توجه به نوع اتهام كه قتل غيرعمد است ايرما به حداكثر چهارده سال حبس محكوم خواهد شد. در صورتي كه اتهام وي قتل عمدي بود قطعاً با حداقل ۴۵ سال حبس روبه رو مي شد. البته دادستان پرونده اعلام كرده است كه قصد دارد تمام سعي خود را براي صدور حكم سنگين تر به كار گيرد. وي در اين خصوص گفت: من چند هفته وقت دارم تا مدارك لازم براي صدور حكم سنگين تر را تسليم دادگاه كنم.وكيل مدافع ايرما در دادگاه ادعا كرد كه ايرما تنها قصد تنبيه كردن كودك را داشته است و هرگز تصورش را نمي كرده كه وي بر اثر ضربه مغزي فوت كند. وي هم چنين ادعا كرد كه اين كودك از بدو تولد از سندرم مخصوص كودكاني كه مادران آنها الكلي بوده اند رنج مي برده است. ايرما نيز ادعا كرد كه اين سندرم باعث تندخويي الكس شده بود و وي دائماً سرش را به ديوار مي كوبيد.هر ساله حداقل هفت هزار كودك بي سرپرست روسي به والدين خارجي سپرده مي شوند.
قتل شبه عمد توسط افسر نيروي انتظامي
گروه حوادث: مأمور نيروي انتظامي كه متهم به قتل جواني در شهرك انديشه بود، با نظر اكثر قضات دادگاه كيفري استان به پرداخت ديه محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار ويژه پليس و دستگاه قضايي قرار گرفت كه يكي از شب هاي تابستان سال ۸۳ يك ستوان دوم به نام حسن.الف زماني كه براي كنترل يك پارتي شبانه به شهرك انديشه رفته بود، در درگيري ايجاد شده باعث مرگ جواني ۲۱ ساله به نام مسعود. خ شد.اين درجه دار نيروي انتظامي پس از قتل پسر جوان، بلافاصله توسط بازپرس ويژه قتل بازداشت شد. وي در تمام مراحل بازجويي اتهام قتل عمدي را قبول نكرد. وي در آخرين جلسه محاكمه اش كه در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان برگزار شد، در باره وقوع حادثه گفت: شب حادثه از طريق سرتيم پليس ۱۱۰ به من اطلاع داده شد كه يك مهماني شبانه در شهرك انديشه برگزار شده و بايد در موقعيت مأموريتي قرار گيرم. پس ازحضور در محل پسرجواني را ديدم كه به پشت ساختمان فرار كرد. دنبالش رفتم و از دور نشانه گرفتم اما همين كه قصد اخطار به وي را داشتم ناگهان تير به زمين كمانه كرد و به پسر جوان خورد.قضات دادگاه كيفري استان با توجه به اظهارات درجه دار نيروي انتظامي و بازسازي صحنه حادثه، اتهام قتل را شبه عمد خواندند و صبح ديروز وي را به اتهام قتل شبه عمد به پرداخت ديه محكوم كردند.
كيف قاپي ۱۰ ميليون توماني در تهران
گروه حوادث: دو سارق مسلح كه مرتكب كيف قاپي ده ميليون توماني شده بودند تحت تعقيب ماموران اداره آگاهي قرار دارند.به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۱۲ ظهر روز شنبه زن ۶۰ ساله اي از بانك ملي شعبه ميدان جمهوري خارج شد.
زن هنوز از پله هاي بانك پايين نيامده بود كه دو مرد موتورسوار به وي نزديك شده و در يك حركت سريع كيف دستي زن را كه حاوي صد فقره ايران چك صد هزار توماني بود ربوده و بار ديگر سوار موتورسيكلت خود شدند و قصد فرار از صحنه را داشتند كه اهالي براي جلوگيري از فرار آنان وارد عمل شدند ولي سارقان با تهديد قمه مردم را به عقب راندند. پرونده اين سرقت هم اكنون در دايره ۱۸ آگاهي مركز در دست بررسي است و عمليات چهره نگاري از سارقان فراري صورت گرفته است.

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    دانش انفورماتيك    |    بـورس    |    حوادث    |    خارجي    |
|   سياسي    |    داخلي    |    شهري    |    ورزش    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |