چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۹۱۳ - Feb 1, 2006
شهادت يك كودك ۱۲ ساله:
برادرم را كشت، مادرم هيچي نگفت
002211.jpg
002214.jpg
گروه حوادث- مهديه مصطفايي:با شهادت كودك ۱۲ ساله اي عليه يك مرد، شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان حكم خود درباره پرونده كودك آزاري منجر به مرگ را اعلام خواهد كرد.
متهم،جواد ۲۲ ساله وارد دادگاه كه شد، به همراه وكيلش بر روي نخستين صندلي هاي نزديك به در ورودي نشست و به صحبت هاي وكيلش گوش فرا داد.پس از چند دقيقه، نور فلاش دوربين هاي عكاسان و خبرنگاران باعث عصبانيت جواد شد. قصد اعتراض داشت كه قاضي به او اخطار داد.
دادگاه ساعت ۴۵/۱۰ با حضور قاضي عزيز محمدي و چهار قاضي مستشارش برگزار شد. قبل از آن حضور يك پسر نوجوان در دادگاه قابل توجه بود. او چهره وحشت  زده اي داشت و با ترس به متهم به قتل نگاه مي كرد. پس از رسميت دادگاه، قاضي عزيز محمدي از نماينده دادستان خواست تا به قرائت كيفرخواست بپردازد.
دلداري  درجايگاه قرار گرفت: جواد متهم به مباشرت در قتل عمدي كودك ۹ ساله اي به نام امين است. او در تاريخ ۱۲/۹/۸۳ مرتكب جنايت شده است. جواد در پي آشنايي با مادر مقتول به نام شهناز، به خانه آنها  رفت و آمد داشت. پدر امين در آن روزها به خاطر عدم پرداخت نفقه و قاچاق مواد مخدر دوران محكوميت خود را در زندان مي گذراند. متهم حاضر در دادگاه با ايجاد رابطه نامشروع و به خاطر استعمال ترياك مكرراً به خانه آنها رفته بود و در مواردي دو طفل خردسال خانواده را مورد تنبيه قرار مي داد تا با ايجاد ترس و واهمه سبب شود حضور وي را به كسي اطلاع ندهند.
پسرك نوجوان در حالي كه دلداري به صحبت هايش ادامه مي داد، كاپشنش را بر روي صورتش گرفت و يا از پشت دستان كوچكش به جواد نگاه مي كرد.
شب حادثه متهم پس از حضور در خانه شهناز به عادت هميشگي به زير كرسي رفت. در حال كشيدن ترياك بود كه از امين خواست سياهي روي يكي از سيخ هاي ترياك را برايش با چاقو تميز كند. اما مقتول به خاطر كمي سنش قادر به اين كار نبوده و به همين خاطر از ناحيه متهم مورد ضرب و جرح قرار گرفته و با سيني كه در نزديكي اش بوده به سمت چپ صورت مقتول ضربه اي وارد كرده است. سپس از مقتول مي خواهد تا به سينه و شكم بر روي زمين دراز بكشد و به نوعي شنا برود. اما اين كودك در اين كار نيز ناتوان بوده زماني كه زانوهايش به زمين مي خورد جواد ضرباتي را به پهلوي وي وارد مي كند و نهايتاً  متهم حاضر عصباني شده و كودك خردسال را تا مقابل صورت و سينه اش بلند كرده و او را به زمين مي كوبد.
دلداري در حالي كه بسيار متأثر بود، گفت: با توجه به محتويات پرونده، خونريزي مغزي علت اصلي مرگ اين كودك ۹ ساله عنوان شده است. بنابراين با توجه به اعترافات متهم به قتل و قانون حمايت از كودكان مصوب سال ۱۳۸۱ درخواست مجازات قانوني براي متهم دارم.
پدر امين كه ظاهري آشفته داشت و دستش به دلايل نامعلوم با باند سفيدرنگي بسته شده بود در جايگاه قرار گرفت و ضمن عدم اطلاع از رابطه همسرش با متهم گفت: از جواد شكايت دارم و تقاضايم قصاص نفس (اعدام) است.
رنگ از صورت محمد ۱۲ ساله پريده بود. حتي حضور شاهدان دادگاه و محافظان جواد نيز سبب نشد، از ترس او كاسته شود. با اين همه قاضي از او خواست تا به عنوان تنها شاهد حادثه در جايگاه قرار گيرد.
محمد تنها صورتش از پشت تريبون ديده مي شد. او دستان عرق كرده اش را از پشت به هم گره كرده و سرش را پايين انداخته بود.
قاضي عزيز محمدي پس از اعلام اين كه او تنها مطلع است، از او خواست تا در مورد جواد هر چه مي داند، بدون هيچ ملاحظه اي به قضات بگويد.
متهم به قتل صورتش را به طرف محمد گردانده بود  وبا چهره اي مسلط به او نگاه كرد. محمد نگاهش را از متهم برگرداند. قاضي سؤالش را تكرار كرد. سرش را پايين انداخت و گفت: شبها مي آمد. اوايل ارتباطش با مادرم پنهاني بود و در نيمه هاي شب به خانه مان مي آمد. براي اولين بار يك شب از خواب بيدار شدم و او را در راهرو ديدم كه در حال قدم زدن بود. در آن لحظه وانمود كردم او را نديده ام و سريع خوابيدم. چند وقت بعد دوباره از پشت ديوار خانه  مان كه يك بيابان است وارد خانه مان شد.
جواد نگاهش را از صورت محمد برنمي داشت. محمد سكوت كرد، قاضي از او خواست تا صحبت هايش را ادامه  دهد .اوبه زحمت حرفهايش را پي گرفت: بعضي وقت ها تا سه يا چهار روز خانه مان مي ماند. او جوشكاري مي كرد و در مغازه پدرش كار مي كرد. هميشه به بهانه هاي مختلف مثل درس خواندن ،من و برادرم را كتك مي زد. يك روز آن قدر عصباني بود كه برادرم را به شدت كتك زد و او يك هفته نتوانست به مدرسه برود. وقتي مدير مدرسه مان از من پرسيد برادرت كجاست؟ از روي ترس به او گفتم از پشت بام افتاده است.
قاضي از او خواست تا در مورد شب حادثه بگويد. صورت محمد كاملاً  برافروخته شده بود. هيجان ناشي از حضورش در دادگاه به او اجازه نمي داد تا درست صحبت كند. او افزود: شب حادثه وقتي جواد به خانه مان آمد خيلي خسته به نظر مي رسيد. شروع به كشيدن ترياك كرد. بعد از آن با امين برسر درس خواندنش درگير شد.
او را كتك زد. مادرم هيچ چيز نگفت. امين از دست او فرار كرد همين باعث عصبانيت بيشتر او شد و وقتي توانست امين را بگيرد او را از دو طرف تا نزديك صورتش آورد و بعد او را پرت كرد.
در آن لحظه قاضي از محمد خواست تا با استفاده از يك پرونده صحنه حادثه را در دادگاه بازسازي كند. پسرك با دستاني لرزان، لكنت زبان و با تمام سختي هايش پرونده را تا مقابل صورتش بالا برد. به قاضي گفت: امين را تا اينجا بالا برد. اما محمد، پرونده را دوباره روي ميز منشي قرار داد . او نتوانست پرونده را رها كند. او از واكنش مادرش در لحظه وقوع حادثه چنين گفت: در آن لحظات مادرم كنار ديوار ايستاده بود و فقط از جواد مي خواست تا او را نزند. اما ديگر دير شده بود پيكر بي جان برادرم مقابل در ورودي بدون هيچ حركتي افتاده بود.
بعد از اين اتفاق جواد سريع لباس به تن كرد تا همسايه ها فكر كنند كه او تازه به خانه ما آمده است. مادرم وقتي ديد امين هيچ حركتي نمي كند به سراغ همسايه ها رفت و با كمك آنها برادرم را به بيمارستان برد.
من خانه مانده بودم تا اينكه نيم ساعت بعد جواد دوباره آمد و بعد از جمع كردن وسائلش به من گفت اگر گيج بازي در بياوري تو را هم مي كشم. بعد دستم را گرفت و هر دو به پاركي نزديك خانه پدرش رفتيم. لوازم استعمال ترياكش را در آن جا انداخت و بعد از اينكه فهميد برادرم مرده است مرا دوباره به خانه مان برد و رفت. تا اينكه مادرم به خانه آمد.
بغضش را فرو برد و در پايان گفت: او ما را كتك مي زد. هر روز با شلنگ ما را كتك مي زد. همسايه ها فكر مي كردند او پسرخاله مان است كه به خانه ما رفت و آمد دارد.
قاضي از متهم خواست تا به دفاع از خود بپردازد. او ضمن رد اتهام وارده گفت: من بچه را نزدم، به خواسته آن زن به خانه اش رفتم. اول گفته بود بيوه است. اما من بعد از مدتي متوجه شدم همسرش زندان است. به خاطر اعتيادم مشكل سربازي داشتم و نمي توانستم كاري كنم. دنبال جايي مي گشتم تا بتوانم به راحتي ترياك مصرف كنم. چندين بار كودكان را كتك زده بودم اما مي دانم اشتباه كرده ام.
اظهارات محمد را قبول ندارم او در تمام مراحل تحقيق، چندين بار اظهارات گوناگوني كرده است.
شب حادثه شهناز از دست امين عصباني شد و او را كتك زد. وقتي امين بر روي زمين افتاد شهناز جيغ كشيد. آن موقع بود كه متوجه شدم امين از روي كرسي بر روي زمين افتاده است.
جواد ادامه داد: من مداركي دارم كه مي توانم ثابت كنم مادرشان آنها را مورد كودك آزاري قرار داده است.
برپايه اين گزارش، وكيل مدافع متهم پس از اخذ آخرين دفاع از موكلش به دفاع از وي پرداخت و قرار است حكم پرونده ظرف مدت قانوني صادر شود.

از سوي دادسراي امور جنايي تهران صورت گرفت
صدور كيفرخواست باند كركس هاي جديد
002241.jpg
گروه حوادث: كيفرخواست ۸ مرد كه متهم به ربودن و تعرض به ۲۳ زن پايتخت هستند، از سوي دادسراي امور جنايي تهران صادر شد.
به گزارش همشهري، ۸مرد جوان طي يك عمليات ويژه پليسي اوايل هفته گذشته توسط ماموران كلانتري ۱۰۵ تهرانسر و كارآگاهان اداره پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ بازداشت شدند. اتهام متهمان بازداشت شده آدم ربايي و تعرض به زنان پايتخت بود.
سركرده اين باند ۸ نفره را «حسين- ر» بر عهده داشت. وي در جريان بازجويي هاي پليسي در خصوص انگيزه تشكيل اين باند به پليس گفت: «چند سال پيش يكي از زنان خانواده ام توسط چند مرد ربوده شده و مورد تعرض قرارگرفت، پس از آن حس نفرت در ذهنم شكل گرفت و تصميم گرفتم انتقام گيري كنم. به همين دليل دو سال پيش با همدستي چند مرد تبعه افغانستان با يك خودروي پيكان، در تاريكي شب، زنان تنها را به عنوان مسافر سوار خودرو مذكور كرده و در يك فرصت مناسب اقدام به ربودن آنان مي كرديم.»
حسين در ادامه گفت: «بعد از ربودن زنان آنان رامورد تعرض قرار داده و اموال با ارزشي را كه همراه داشتند سرقت مي كرديم، چند ماه از فعاليت ما گذشت تا اينكه پليس مخفيگاه همدستانم را شناسايي كرد و آنان بازداشت شدند. پس از دستگيري آنان متواري شدم و بعد از گذشت يك سال بار ديگر اقدام به تشكيل باند ديگري كردم. اين بار با همدستي ۸ مرد به ارتكاب جرايم سابق پرداختم.»
اعضاي ۸ نفره اين باند با دستور ويژه دادستان تهران و نظارت كامل بازپرس حسين اصغرزاده توسط كارآگاهان اداره پنجم آگاهي تهران بزرگ بازداشت شدند.
اين متهمان در جريان بازجويي هاي فني- پليسي به ۱۸ مورد آدم ربايي و تعرض به زنان تهران اعتراف كردند. حسين در اداره بازجويي ها به ۵مورد ديگر آزار زنان نيز معترف شد كه اين ۵طعمه وي دو سال پيش توسط او و همدستان تبعه افغانستان وي ربوده و مورد آزار و اذيت قرارگرفته بودند.
بر پايه آخرين اخبار تنها ۶شاكي پرونده به دادسراي امور جنايي و اداره آگاهي تهران بزرگ مراجعه كرده و شكايت خود از اين متهمان را به طور كتبي ثبت كرده اند.
روز گذشته بعد از صدور قرار مجرميت اين متهمان از سوي بازپرس حسين اصغرزاده، رضوانفر نماينده دادستان در دادسراي امور جنايي نيز كيفرخواست آنان را صادر كرده و پرونده را براي ادامه بررسي قضايي به دادگاه كيفري استان ارجاع داد.

ريشه هاي كودك آزاري
مهدي كشاورزي- وكيل پايه يك دادگستري
كودك آزاري چه جنبه تأديبي بيش از اندازه عقلاني داشته باشد كه منتهي به جرح و مصدوميت كودك شده باشد، چه جنبه تأديبي بزهكارانه داشته باشد، تقريبا ريشه يكساني دارد. اگر به صفحه حوادث روزنامه ها در چند سال اخير كه مبادرت به انتشار اخبار جرائم و جنايات مي كنند توجه كنيم، تمام حوادث مرتبط با كودك آزاري داراي يك نقطه مشترك است.
نقطه مشترك در تمام جرائم عليه كودك اين است كه كسي كه مرتكب چنين عملي مي شود يا قصد از بين بردن و كشتن تدريجي كودك را دارد يا قصد ايجاد رعب و وحشت در دل او. نتيجه اي هم كه او از اين اعمال مجرمانه مي خواهد، اين است كه كودك راز جنايات او را فاش نكند و اينكه با از بين رفتن كودك و مرگش، مسير ارتكاب و تداوم جرم و جنايت او هموار گردد.
كودك، انسان كاملاً بي گناهي است كه هيچ قدرت دفاعي ندارد. علاوه بر اين، والدين هم به شكلي در آزار كودك سهيم هستند و جرم و جنايت عليه كودك با چراغ سبز آنها انجام مي شود.
كودك آزار نه تنها به خاطر اينكه كودكي را آزار داده مجرم است و مستحق كيفر، بلكه او به خاطر جرائمي كه قبل از كودك آزاري مرتكب شده و كشف نگرديده هم قابل مجازات است. بدين معنا كه هرجا كه كودك آزاري ديديم، بايد متوجه شويم كه آزاردهنده ، جرائم يا جنايات ديگري هم مرتكب شده كه از مجازات آن عمل يا اعمال تا آن زمان گريخته است يا نه.
كودكان در شرايط كاملاً بي دفاعي مورد تعرض قرار مي گيرند و والدين آنها هم هيچ دفاعي از كودك خود نمي كنند و به تعرض به كودك خود رضايت داده اند. لذا شايسته است جامعه با وضع قانون مناسب به حمايت بيشتري از كودكان برخيزد و مجازات كودك آزاري را صرفا به ديه محدود نكند.
در واقع ضرب و جرحي كه عليه كودك شده است شروع به قتل اوست . اگر هم كودك از مرگ فيزيكي به شكلي نجات پيدا كند، صدمات روحي كه كودك بر اثر آزار و اذيت، آن هم گاهي اوقات در جلو چشمان والدين خود ديده است، عواقبي به مراتب بدتر از مرگ كودك براي جامعه دارد.
كودكي كه آزار ديده است يا فردي ترسو و منزوي و منفعل خواهد شد يا دست به انتقام از جامعه خواهد زد. اگر راه دوم را پيش گيرد، دامنه جنايات در آينده در جامعه افزايش چشمگيري پيدا خواهد نمود. به عبارت ديگر جامعه از يك طرف جنايت عليه كودك را با كم توجهي و مجازات خفيف تحمل نموده و سپس در يك زمان ديگر يعني زماني كه همان كودك بزه ديده بزرگ شده و درصدد انتقام برآمده است اقدام به مقابله با او مي كند. كم  توجهي جامعه به اين موضوع خسارات زياد و جبران ناپذيري را براي جامعه در آينده به وجود خواهد آورد.
مجازات ها در تمام جوامع، مبارزه با معلول است و نه با علت و علت اينكه جوامع بشري نتوانسته اند ريشه جرم و جنايات را با وجود تلاش هاي زياد بخشكاند در مبارزه اجتناب ناپذير و بعضاً نادرست او با معلول نهفته است. اما مبارزه جامعه با كودك آزار ديده كه در بزرگسالي به عصيان رسيده ظلم مضاعفي است بر جامعه .
براي اينكه در آينده به افراد مجرمي برخورد نكنيم كه به علل بزه ديدگي و تحقير در كودكي دست به جنايت مي زنند، شايسته است اكنون با شدت بيشتري با كودك آزاري مقابله كنيم. فراموش نكنيم كه مجازات، اقدامي مؤثر در كوتاه مدت است و مي تواند به فرهنگ سازي جامعه كمك كند.

كشف نوزاد پنج روزه در ميان شمشادهاي خيابان
گروه حوادث: پليس و مراجع قضايي از شهروندان براي يافتن والدين يك نوزاد پنج روزه رها شده، كمك خواستند.
به گزارش همشهري، صداي گريه نوزاد پايان نمي يافت. مأمور شهرداري همان طور كه به نظافت خيابان مي پرداخت، فكر كرد چه والدين بي فكري! چرا كودكشان را آرام نمي كنند؟ صداي گريه نوزاد همچنان ادامه داشت تا اينكه مأمور شهرداري به قصد پاكسازي اطراف شمشادهاي خيابان كمي به جوي آب نزديك شد.
ناگهان چشمانش روي نوزاد، ثابت ماند. صداي گريه از داخل منزل نمي آمد، بلكه والديني بي احساس، نوزاد دختر ۵ روزه خود را عريان- در حالي كه تنها يك گرمكن سفيد ورزشي به دورش پيچيده شده بود- در خيابان رها كرده بودند.
با ديدن اين تصوير، قلب مأمور شهرداري به درد آمده، نوزاد را كه از فرط گريه و سرما كبود شده بود در آغوش گرفت و به سوي كلانتري ۱۰۳ گاندي رفت.
پليس به محض رؤيت نوزاد، مراتب را به اطلاع محمدزاده- داديار پنجم دادسراي ناحيه ۳ -رساند. با دستور قضايي، كودك به شيرخوارگاه آمنه سپرده شد.
روز گذشته پرسنل كلانتري ۱۰۳ بعد از گذشت چهار روز از پيداشدن اين نوزاد، از شهروندان خواستند در صورت اطلاع از والدين وي مراتب را به كلانتري ۱۰۳ گاندي يا شعبه پنجم دادياري دادسراي ناحيه ۳ خبر دهند.

دادخواه خبر داد:
پرونده  مرگ زهرا كاظمي به شعبه  ۱۵ تشخيص ديوان عالي كشور ارجاع شد
ايسنا: يكي از وكلاي مدافع خانواده  زهرا كاظمي از ارجاع پرونده  وي به شعبه  ۱۵ تشخيص ديوان عالي كشور خبر داد.
محمدعلي دادخواه گفت: در پي اعتراض وكلا نسبت به تصميم دادگاه تجديدنظر درخصوص پرونده  مرگ زهرا كاظمي اين پرونده به شعبه  ۱۵ تشخيص ديوان عالي كشور ارجاع شده است و اميدواريم با عنايت به موازين و مواردي كه استناد كرده ايم هيأت تشخيص با نقض رأي دادگاه تجديدنظر پرونده را براي رسيدگي به دادگاه كيفري استان ارسال كند.
وي گفت: بنا به صراحت قانون آيين دادرسي كيفري اين نوع مرگ بايد از ابتدا در دادگاه كيفري استان رسيدگي مي شد و بنا به استنباط ما رسيدگي هاي پيشين فاقد وجاهت قضايي به نظر مي رسد.

دستگيري فرزند يك خانواده به اتهام سرقت از حساب مادر
گروه حوادث: پسر جواني در قم به اتهام جعل امضا و برداشت مبلغ يك ميليون و ۲۰۰ هزار تومان از حساب مادرش شناسايي و دستگير شد.
ساعت ۱۳ بعدازظهر دوشنبه شخصي به نام «معصومه- ب» با مراجعه به مأموران كلانتري شهر قائم واقع در فلكه پليس (خيابان زاويه) قم اعلام كرد كه فرزندش به نام «حسين-س» ۱۸ ساله به همراه زني ناشناس به بانك ملي شعبه نكويي رفته و با جعل امضا مبلغ يك ميليون و دويست هزار تومان از حساب وي برداشت كرده است.
بنابراين گزارش، جستجوهاي ويژه پليس براي دستگيري حسين ادامه داشت تا اينكه مأموران موفق شدند پس از انجام چندين عمليات هماهنگ وي را دستگير كنند.گفتني است، در اين خصوص پرونده تشكيل و موضوع تحت رسيدگي است.

سوءاستفاده از لباس نظامي براي سرقت اتومبيل آقاي دكتر
گروه حوادث: جوان ۲۱ ساله اي در محله نارمك تهران با سوءاستفاده از يك دست لباس نظامي، سمند نقره اي رنگ پزشكي را به سرقت برد و مشغول مسافربري شد.
هاشميان داديار شعبه اول دادسراي امور جنايي تهران با اشاره به اين پرونده سرقت گفت: اين سرقت زماني رخ داد كه جوان با خريد و پوشيدن يك دست لباس نظامي و هماهنگي با مادرش كه خدمتكار پزشك بود ، پس از يك هفته انتظار در زمان مناسبي سمند نقره اي پزشك را به سرقت برد و پس از آن در مسير شهرك غرب مشغول به مسافربري شد.
متهم كه رضا نام دارد مدت ها در كنار خانه اين پزشك و مدرسه دخترانه نزديك به آن كشيك مي داد و اگر كسي علت حضورش را مي پرسيد پاسخ مي داد كه نگهبان مدرسه است. تا بالاخره با همدستي مادرش ماشين پزشك را دزديد.
پس از اعلام پزشك درباره سرقت اتومبيلش، مأموران آگاهي توانستند در شهر قم ماشين مورد نظر را پيدا و متهم را دستگير كنند. پس از دستگيري، متهم نسبت به سرقت انجام شده اعتراف كرد و علت اين كار را پايين بودن حقوق مادرش كه خدمتكار پزشك بود اعلام كرد.
پس از شكايت پزشك ، مادر متهم، پزشك را تهديد مي كند كه در صورت شكايت پس از آزادي از زندان خانه اش را به آتش مي كشد.هنوز تحقيقات اين پرونده به پايان نرسيده است.

مادر قاتل اعتراف كرد
سايت جنايي: پليس ايالت جورجيا روز گذشته مادري را كه با مراجعه به پليس ادعا كرده بود كه فرزند سه ساله اش از منزل ربوده شده است، به اتهام قتل كودك خود بازداشت كرد.
پليس پس از دو روز جست وجو در حوالي منزل قرباني، سرانجام جنازه وي را در حالي كه خفه و زير درختي چال شده بود، يافت. مادر قرباني، پس از كشف جنازه فرزندش و رويارويي با سؤالات پيچيده پليس، توان خود را از دست داده و اعتراف كرد. به گزارش بازپرس تحقيق پرونده، جنازه قرباني در چند مايلي منزل وي پيدا شد. قرار است پزشكي قانوني علت دقيق مرگ قرباني را مشخص و سپس دادگاه نهايي رسيدگي به اتهامات متهم آغاز شود.
مري جين سه روز پيش با مراجعه به پليس ادعا كرد زماني كه براي خريد از منزل بيرون رفته و پس از نيم ساعت بازگشته است متوجه غيبت فرزندش شده و هر چه دنبال وي گشته موفق به يافتن وي نشده است. پس از آنكه جست وجوي پليس براي يافتن گمشده آغاز شد، مادر وي با چشماني گريان در تلويزيون محلي ظاهر شده و از ربايندگان درخواست كرد تا فرزندش را به وي بازگردانند. پس از يافتن جسد، مادر قرباني لب به اعتراف گشود و اعتراف كرد كه تنها براي مخفي كردن جنايت خود، داستان به قتل رساندن فرزندش را از خود ساخته است.
پليس پس از تحقيق در خصوص اين كودك متوجه شد كه وي فرزند واقعي اين خانواده نبوده و متهم وي را يك سال پيش از بهزيستي تحويل گرفته تا بزرگ كند. متهم در حال حاضر با اتهام قتل عمد و تلاش بر اي مخدوش كردن شواهد روبه رو است. وكيل مدافع متهم در اولين جلسه ادعا كرد كه موكلش از بيماري روحي شديدي رنج مي برد.

۱۵ سال حبس براي قاتلان
سايت جنايي: قاضي دادگاه عالي ايالت كاليفرنيا روز گذشته حكم نهايي دو مردي را كه نوجواني را به قتل رسانده بودند صادر و هر كدام را به ۱۵ سال حبس محكوم كرد.
به گزارش دادستان پرونده، متهمان كه ۲۵ و ۲۶ سال سن داشتند، متهم هستند كه نوجواني را كه با وي رابطه جنسي داشته به قتل رسانده اند. متهمان در دادگاه اعتراف كردند كه زماني كه متوجه شدند دختري كه با آنها رابطه داشته در حقيقت مرد بوده و جنسيت خود را تغيير داده است، خشمگين شده و در اقدامي جنون آميز وي را به قتل رساندند.
پليس متهم رديف سوم پرونده را به ۶ سال حبس محكوم كرد.
متهمان اعتراف كردند كه در سال ۲۰۰۲ مقتوله را كه ۱۷ سال سن داشته است به قتل رسانده اند. پليس جنازه مقتول را در حالي كه دست و پايش بسته و به شدت شكنجه شده بود، در منزل متهمان يافتند.
مادر قرباني در دادگاه در حالي كه به شدت اشك مي ريخت، گفت : دختر من نيز مانند همگان حق زندگي داشت كه شما اين حق را از وي گرفتيد.

سرقت ۴۰ هزار دلاري پليس استراليا
002208.jpg
ديلي تلگراف: دو افسر استراليايي حين گشت شبانه در ملبورن، ۴۰ هزار دلار وجه نقد از داخل يك خودرو به سرقت بردند.
يكي از اين افسران در بازجويي ها اعتراف كرد ابتدا او متوجه وجود پول هاي داخل اتومبيل شده و براي اينكه دوستش باخبر نشود آنها را در محلي جاسازي كرد اما مدتي بعد همكارش از موضوع باخبر شد و خواست با او شريك شود.
پس از بررسي هاي پليس مشخص شد مبلغ موجود در اين خودرو متعلق به زني است كه همراه نامزدش براي صرف شام به يكي از رستوران هاي آن حوالي رفته بود.اين زن در اظهاراتش گفت: وقتي از صرف شام بازگشتيم پولي در اتومبيل نبود و همين مسئله باعث شد موضوع را با پليس در ميان بگذارم.گفتني است، اين دو افسر سارق در حال حاضر در بازداشت هستند و به زودي محاكمه مي شوند.

پس از چهار سال حبس،
عامل قتل هاي زنجيره اي در كانادا آزاد شد
بي بي سي: يك پرورش دهنده خوك كه چهار سال پيش به اتهام قتل هاي زنجيره اي در كانادا دستگير شده بود، بي گناه شناخته شد.
روبرت از اهالي يكي از مزارع كانادا كه چهار سال پيش به اتهام قتل ۲۷ زن بازداشت شده بود، ديروز تبرئه شد.
براساس اين گزارش، DNA به دست آمده از مقتولان به كمك اين مرد آمد و تحمل بار مجازات جرمي را كه مرتكب نشده بود، از دوش او برداشت.
طي پنج سال گذشته ۳۰ نفر از زنان اين دهكده ناپديد شدند كه جسد ۲۷ نفر از آنها كشف شد. همچنين با به دست آمدن DNA آنان و آزمايشات انجام شده تاكنون هويت تمام آنها به جز يك نفر مشخص شده است.با وجود اينكه اين مرد چهار سال از عمرش را بي دليل در زندان بود، اما خوشبختانه بالاخره نجات يافت.اين در حالي است كه مقامات قضايي كانادا از اين موضوع چندان هم راضي نيستند چون به هر حال ۲۷ قتل صورت گرفته و هيچ كس مسئوليت آن را بر عهده ندارد.گفتني است، تحقيقات تازه اي جهت كشف سرنخ هايي از قاتل آغاز شده است.

نجات ۳۰۰ ماهيگير از يخ هاي شناور در روسيه
خبرگزاري فرانسه: به دنبال جدا شدن تخته يخي شناور از جزيره ساخالين در روسيه، بيش از ۳۰۰ ماهيگير به دام افتادند.
بنابراين گزارش، با تلاش گروه امداد و نجات و نيروي پليس چندين قايق نجات و بالگرد امداد به محل اعزام شده و ماهيگيران كه در خليج جنوب شرقي ساخالين گرفتار شده بودند، از آب نجات يافتند.
گفتني است، اين ماهيگيران با همراه داشتن تجهيزات ويژه، دور از ساحل به صيد ماهي هاي خوش خوراك و پر فروش مي پرداختند.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
خارجي
رسانه
سياسي
داخلي
شهر
شهرستان ها
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   رسانه   |   سياسي   |  
|  داخلي   |   شهر   |   شهرستان ها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |