چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۹۲۸ - Feb 22, 2006
افزايش بودجه نيازهاي صدا و سيما را برطرف نمي كند
004845.jpg
مهر: محمد هنردوست، قائم مقام صدا و سيما، در پاسخ به اين پرسش كه در مصوبات كميسيون فرهنگي مجلس در بودجه سال ۸۵ آورده شده كه ۱۰۰ ميليارد ريال به صدا و سيما اختصاص داده مي شود تا در جهت اصول ايمني و افزايش سطح اطمينان در انتشار امواج راديويي و تلويزيوني كشور استفاده شود، اين رقم تا چه اندازه مي تواند راهگشاي مشكلات باشد گفت: در ابتدا بايد ببينيم كه در چه فضايي به سر مي بريم.
اگر امروز در فضايي صحبت مي كنيم كه مربوط به عصر رسانه يا جنگ رسانه است، اين فضا امروز يواش يواش به شكل خاصي مي رسد.
در واقع اول بايد فضا را تعريف كرد و بعد بايد ببينيم كه براي مديريت اين فضا چه قدر بايد سرمايه گذاري كنيم.
وي افزود: مسلماً سرمايه گذاري امروز ما با وضعيتي كه هم اكنون در عصر رسانه داريم، تناسبي ندارد.
البته دوستان ما در كميسيون فرهنگي مجلس و تمام كساني كه در مجلس هفتم حضور دارند، عنايت خاصي به رسانه داشتند و تا كنون توانستيم از همكاري هاي خوبي برخوردار باشيم، ولي اين ۱۰۰ ميليارد ريال نمي تواند امروز گوشه اي از نيازهاي ما را در سازمان صدا و سيما برآورده كند.
قائم مقام سازمان صدا و سيما با اشاره به اين كه امروز نظام ما هنوز از يك مجموعه ماهواره اي برخوردار نيست و ما هنوز از لحاظ ماهواره اي اجاره نشين هستيم، گفت: ما اجاره نشيني هستيم كه صاحبخانه آن از ذره اي عاطفه نسبت به مستاجر خود برخوردار نيست و هر لحظه كه تصميم بگيرد ما را از برخورداري از اين خدمات محروم مي كند.
حال در اين فضا من اين مسأله را به ذكاوت شما اهالي مطبوعات واگذار مي كنم كه اين ۱۰۰ ميلياردها كجاي هزينه هاي ما را مي تواند پوشش دهد؟
وي خاطر نشان كرد: ما متناسب با وضع موجود بايد برنامه ريزي داشته باشيم تا ببينيم در كدام آينده نزديك مي توانيم از لحاظ خدمات رساني در عرصه رسانه همچنان كه امروز در داخل رسانه خودكفا هستيم، در عرصه خارجي و برخورد با سخت افزارهاي لازم هم به خودكفايي برسيم.
درحقيقت با برخورداري خودكفايي در سخت افزار و نرم افزار احساس مي كنم كه به اين اقتدار رسانه اي كه مورد نظر انقلاب و نظام اسلامي است، نائل آمديم.

زير ذره بين
برنامه هاي طنز و اهداف تلويزيون
004833.jpg
برنامه تلويزيوني «شب هاي برره» با تمامي انتقادات و تحسين هاي مخاطبان عام و خاص به پايان رسيد. آنچه كه در طول اين مدت مردم را به اين مجموعه تلويزيوني علاقه مند كرده بود رويكرد طنزآميز و لحن كلام و رفتارهاي شخصيت هاي داستاني اين مجموعه بود.
براي ارزيابي برنامه هاي طنز تلويزيوني با محمد شيري، بازيگر شب هاي برره و دكتر فربدفدايي استاد روانشناسي دانشگاه گفت وگويي انجام داده ايم كه مي خوانيد: 
مي گويند زماني كه انتقاد از ناصرالدين شاه قاجار به خاطر سفرهاي پرهزينه و بيهوده به فرنگ، در جامعه آن عصر، به اوج رسيده بود مردم عادي جرأت انتقاد به اين وضعيت را نداشتند، «كريم شيره اي» ، دلقك معروف دربار ناصري، با ايهام و كنايه و با شديدترين عبارات طنزآميز از سفرهاي شاه انتقاد مي كرد و باعث انبساط خاطر شاهزادگان، درباريان و شخص شاه مي شد.از آن تاريخ سالها مي گذرد و امروز خنديدن، نه تنها حق قشر خاص نيست، بلكه به باور روانشناسان و به تأييد بسياري كارشناسان، خنديدن و خنداندن، يك ضرورت اجتماعي در روابط ميان فردي است كه با توجه به افزايش پيچيدگي هاي زندگي بشري نياز به آن، روز به روز بيشتر احساس مي شود.
از نمايش هاي «روحوضي» و «سياه بازي» تا مجموعه هاي طنزآميز كه امروزه اغلب تحت عنوان «مجموعه  هاي تلويزيوني ۹۰ قسمتي» نام برده شود، طنز، فراز و نشيب هاي بسياري را پيموده است.مجموعه هاي طنز كه در امتداد جُنگ هاي هفتگي، چند سالي است كه هر شب ميهمان  خانه هاي ايرانيان است. موضوعي كه همواره از سوي صاحبنظران عرصه طنز و رسانه، هر از چند گاهي با همه گيرشدن يك مجموعه، به بوته نقد،  گذارده مي شود،اين است كه آيا اين مجموعه ها به معناي واقعي كلمه مي توانند در زمره توليدات طنز به شمار آيند.
محمد شيري، بازيگر نقش سالارخان در مجموعه «شبهاي برره» ، با اشاره به اينكه هدف اصلي توليدكنندگان مجموعه هاي طنز، جلب رضايت مخاطبان است،  مي گويد: «توليدكنندگان خود باور دارند كه توليدات شان،  بدون ايراد نيست، اما هر برنامه اي را كه مردم دوست داشته باشند، مي توان گفت، برنامه موفقي است. چه بسا طبق تحقيقات انجام شده در نيروي انتظامي، آمار جرائم در زمان برنامه هاي موفق، به ويژه مجموعه هاي طنز بسيار پايين مي آيد و اين بهترين شاخص است.اين بازيگر كه در برنامه هاي مختلف تلويزيوني ايفاي نقش كرده، مهمترين اهداف برنامه هاي طنز را ويژگي سرگرم كنندگي آن مي داند و اضافه مي كند:« تجربه ثابت كرده،  هر پيامي كه در قالب طنز بيان شود، اثرگذار تر است،  اما برنامه سازان در اين عرصه بايد بسيار با احتياط عمل كنند. »
در كنار تقسيم بندي گونه هاي مختلف شوخ طبعي؛ هجو،  هزل و فكاهه، همواره از طنز به عنوان فاخرترين و ارزشمندترين گونه شوخ طبعي نام برده مي شود كه هدفش تبديل تلخي به نيشخند، براي طرح آن تلخي و ارائه راه حل براي آن است.
« دكتر فربد فدايي »، روانپزشك و استاد دانشگاه با ضروري خواندن توليد برنامه  هاي شوخي،  فكاهه و طنز در رسانه هاي گروهي، به ويژه صدا و سيما مي گويد:«به دليل اينكه خنديدن، به خودي خود داراي تأثيرات مثبت است و موجب احساس رضايت و كاهش حالت هاي منفي پرتنش مانند خشم و پرخاشگري مي شود، داراي اهميت است.
خنده، نوعي احساس مشترك هيجاني، ميان مخاطبان و موضوع خنده آور است.
بنابراين، صرف نظر از اينكه، چه چيزي موجب خنده افراد شده، خنداندن مردم به خودي خود ارزشمند است. اما مسأله مهم اين است كه بين آن چيزهايي كه سبب خنديدن افراد مي شوند، تفاوت زيادي وجود دارد. به عنوان مثال، «هجو» يعني خنداندن مردم، به وسيله مسخره كردن و تحقير ديگران،  براي رسيدن به خواسته ها و يا «فكاهه» ، يك ساز و كار رواني جانشيني است كه مخاطب اين امكان را مي يابد تا خود را در شرايطي ببيند كه آن اتفاق براي او نيفتاده و احساس رضايت كند و نيازهاي او به وسيله افرادي كه آن شوخي را بيان مي كنند، به صورت غيرمستقيم برآورده شود. اما عالي ترين وجه خنداندن كه تحت عنوان «طنز» از آن ياد مي شود، نوعي ساز و كار دفاعي رواني است.
دكتر فدايي با بيان اينكه در آثاري كه از تلويزيون پخش مي شود،  شاهد طنز به معناي واقعي نيستيم، اضافه مي كند: «طنزي كه به تعارض هاي عمده دروني فرد بپردازد و پرسش هاي مهم او را در مورد زندگي انساني و اجتماعي مطرح كند، در مجموعه هاي طنز تلويزيوني ايران ديده نمي شود، بلكه آنچه بيش از همه شاهد آنيم، تمركز روي ظاهر افراد است ، براي نمونه: حالت هاي چشم، بزرگي شكم، لهجه هاي غيرعادي و... كه چيزي جز هجو نيست.»
وي درحالي كه خنداندن مردم را فعاليتي ارزشمند مي داند، بر اثرات مخرب مجموعه طنز، تأكيد كرده، توضيح مي دهد: «كودكان قادر به تشخيص واقعيت و خيال و وضعيت هاي نمادين و واقعي نيستند. آنها مي پندارند، تصاويري را كه از قاب تلويزيون پخش مي شود، واقعي هستند، بنابراين جاي تعجب ندارد كه كودكان و نوجوانان از لهجه هاي مجموعه هاي خنده دار تلويزيون تقليد كنند و در روابط خود با ديگران نيز همان كارهايي را انجام دهند كه از بازيگران مي بينند.
نكته مهم ديگر اين است كه كودك ممكن است، همه اين مسائل را در حال حاضر به كار نبرد اما بعدها كه بزرگتر شد و در وضعيت مناسبي قرار گرفت، همه برداشت هايي را كه در ذهنش نقش بسته، به راحتي انجام دهد. به دليل اين كه كودك نمي تواند تفاوت ميان بازيگري و واقعيت را تشخيص دهد. از نظر او هر چيزي كه بر صفحه تلويزيون ظاهر مي شود، واقعي است و اين تأثير به اين خاطر است كه طرز تفكر انتزاعي و تجريدي كه امكان تميز مسائل واقعي و غيرواقعي را به شخص مي دهد، از سن ۱۵ سالگي در فرد شكل مي گيرد و در نتيجه، مجموعه هايي كه صرفا براي خنداندن مردم ساخته مي شود، داراي بدآموزي هاي فراواني است كه نتايج آن نه تنها درحال حاضر به صورت مسخره بازي و مضحكه انگاشتن ظاهر و رفتار ديگران، تظاهر مي كند، بلكه در سال هاي بعد به صورت افزايش دروغگويي، رشوه خواري، عدم وفاي به عهد و... جلوه گر مي شود.

شهرك سينمايي غزالي و مشكلات فراسوي آن
004842.jpg
ايسنا: اميرحسين شريفي تهيه كننده سينما و تلويزيون درباره مشكلات كار در شهرك سينمايي غزالي گفت: شهرك سينمايي غزالي دست فيلمسازان را مي بندد. آنها مجبورند پلان هاي بسته تر بگيرند، چرا كه آپارتمان هاي بلند اطراف شهرك در انتخاب زواياي مختلف براي كارگردانان مشكل ايجاد مي كند.
وي كه تهيه كنندگي سريال تاريخي «حجر بن عدي» را بر عهده داشته است، افزود: سه سال پيش كه در شهرك كار كردم با مشكل روبه رو نبودم و امكانات خوبي در اختيارمان قرار گرفت. اما نمي توان منكر معضلات موجود در شهرك شد. براي مثال قصد داشتيم در يكي از صحنه ها، مدينه و بيابان هاي اطراف سوريه را نشان بدهيم، اما هرچه نگاه كرديم، در دورنما كوه دماوند ديده مي شد!
اميرحسين شريفي با بيان اين كه گرفتن صحنه هاي داخلي در دكورهاي شهرك سينمايي غزالي با سهولت انجام مي شود، در عين حال گفت: گرفتن سكانس هاي خارجي در شهرك سينمايي غزالي دشوار است. نزديكي به اتوبان و فرودگاه باعث شده كه صداي هواپيما و ماشين ها در تمام قسمت هاي فيلم شنيده شود.
به گفته شهرام اسدي، موضوع نگهداري عامل بسيار مهمي  در هر شهرك سينمايي است كه در شهرك سينمايي غزالي تقريبا منتفي شده است.
هر دكور ترك شده، به حال خود رها مي شود تا گروه بعدي بيايد و دستي به سر و روي آن بكشد و يا تغييراتي در آن ايجاد كند.اين كارگردان سينما و تلويزيون افزود: صدابرداري سر صحنه در اين شهرك به دليل واقع شدن مابين دو شاهراه پر تردد تهران - كرج، همواره با مشكلات اساسي همراه است. وضعيت كلي شهرك بسيار آشفته و پر از پسمانده هاي آثار قبلي است.
وي موقعيت جغرافيايي شهرك سينمايي غزالي را نامناسب دانست و افزود: در اغلب فصول سال به دليل وجود باد و در پاييز و زمستان به دليل سرماي بسيار شديد، فيلمبرداري در شهرك سينمايي غزالي مشكل و حتي غيرممكن است. همچنين وجود رشته كوهي در شمال آن، تعاريف منطقي جغرافيايي مورد نظر دكورهاي موجود در آن را دچار خطا مي كند.
به گفته وي به دليل كوچكي مساحت شهرك سينمايي غزالي، اغلب دكورها به همديگر مشرف هستند و اين مساله خوشايند كارگردان، طراح هنري و تهيه كننده نيست.
اين امر گه گاه حتي موجب اختلال زيربنايي در دوره هاي مختلف تاريخي مي شود.
شهرام اسدي، بروكراسي اداري موجود در شهرك سينمايي غزالي را بسيار طولاني خواند و تصريح كرد: در اين شهرك اداره خدمات مانند ساير ادارت دولتي، به وقت اداري ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر، موكول است.
موضوعي كه در توليد يك اثر سينمايي و تلويزيوني اصولا بي معناست.

روزهاي اعتراض را پسنديدند
004830.jpg
ايسنا: در ايام سوگواري سرور و سالار شهيدان امام حسين (ع) و دهه  فجر مجموعه هاي تلويزيوني «چه كسي به سرهنگ شليك كرد» از شبكه  اول سيما و «عروس آزادي» ، «پايان پادشاهي» و «روزهاي اعتراض» از شبكه  دو سيما پخش شد.
در نظرسنجي اهالي تهران در مناطق مختلف مجموعه هاي روزهاي اعتراض و چه كسي به سرهنگ شليك كرد، مورد ارزيابي قرار گرفت.
به نظر مرد ۲۱ ساله ساكن منطقه  ،۷ سريال چه كسي به سرهنگ شليك كرد، بيشتر فانتزي به نظر مي آمد تا واقعي و به گونه اي باورپذير ساخته نشده بود. علاوه بر آن در اين اثر سعي شده بود كه با نگاهي تهاجمي، رژيم سابق، محكوم شود.
اما مردي ۱۹ ساله ساكن منطقه ۱۶ مي گويد: اين سريال داستان خوبي دارد، ولي مانند سريال هاي قبلي به جريان وقوع انقلاب و فساد دستگاه رژيم پهلوي نپرداخته است. ماجرا از قتلي آغاز و در نهايت به يك تيمسار ارتش ختم مي شود.
زني ۵۷ ساله ساكن منطقه يك، نيز «چه كسي به سرهنگ شليك كرد» را نمي پسندد و مي گويد: برخي اتفاقات اين مجموعه مصنوعي بود و در برخي صحنه ها اغراق شده بود. به عنوان مثال نرگس بعد از كمي كوشش توانست دفترچه سرهنگ را كه به رمز نوشته شده بود، بخواند و متوجه همه مسائل پشت پرده شود.
اما زني ۲۵ ساله ساكن منطقه  ۱۹ معتقد است كه اشاره درستي به پول و اختلاس هاي مالي در اين سريال نشده است، ولي جابه جا يي هايي كه در سمت هاي مقامات در قسمت پاياني صورت گرفت، جالب بود.
مردي ۴۰ ساله كه در منطقه يك زندگي مي كند، مجموعه تلويزيوني «چه كسي به سرهنگ شليك مي كند» را جالب توصيف مي كند و معتقد است كه چهره  رژيم پهلوي به خوبي به تصوير كشيده شده است و حقايقي از آن زمان را بيان مي كند.
بنابراين نظرسنجي، از ديد مردي ۲۱ ساله ساكن منطقه  ۷ تهران، روزهاي اعتراض مضمون جديدي داشت و شخصيت هاي آن خاكستري بودند و نوعي ساختار شكني در آن ديده مي شد. چرا كه فردي به تصوير كشيده شده بود (ميرزا) كه به رغم ظاهر مذهبي، آدم واقعا درستكاري نبود.
زن ۲۱ ساله ساكن منطقه  ۲ نيز معتقد است كه اين سريال موضوع خوبي داشته است و وضعيت سياسي مقطع تاريخي پهلوي را به خوبي نشان داده و بازي هاي بازيگران نيز خوب بوده است.
زني ۱۸ ساله ساكن منطقه ۱۸ موضوع اين مجموعه تلويزيوني را مي پسندد، ولي به اعتقاد وي اختناق حاكم بر فضاي كشور در زمان رژيم پهلوي به خوبي به تصوير كشيده نشده، با اينكه داستان آن افت و خيز داشته است.
مردي ۱۹ ساله، ساكن منطقه ۱۶ به رغم رضايت از موضوع سريال روزهاي اعتراض مي گويد كه موضوع رودخانه بيش از حد بزرگ جلوه داده شده است و سازندگان مجموعه سعي در بزرگ نمايي اين موضوع در نزد مخاطب داشته اند.

تبليغ تلويزيون
004839.jpg
يك تهيه كننده راديويي گفته كه بهتر است تبليغ برنامه هاي راديويي در تلويزيون بنا به تفكيك گروه ها، موضوعات برنامه ها و مطرح كردن موضوعات مورد علاقه مردم به صورت زيرنويس باشد.
تا چندي قبل توليدكنندگان كالا و محصولات دست به دامن تبليغات راديويي بودند، حالا مخاطبان راديو به اندازه اي كم شده اند كه كارشناسان راديويي دست به دامن تلويزيون شده اند. نمي دانم در آينده اگر تلويزيون هم اين چند برنامه سرگرم كننده را از دست بدهد تلويزيون را كجا بايد تبليغ كرد.
ما كه عقلمان قد نمي دهد چه اتفاقي افتاده است كه برنامه سازان راديويي دوست دارند راديو را در تلويزيون تبليغ كنند شايد به اين دليل كه اغلب برنامه هاي تلويزيوني راديويي شده و مردم دوست دارند در عين شنيدن برنامه هاي تلويزيوني در آشپزخانه يا پذيرايي، گاهي چهره مجريان راديويي را ببينند و يا اين كه تمامي مجريان راديويي به تلويزيون كوچ كرده اند و فضاي راديو خالي شده است. يادش بخير آن روزها كه تلويزيوني ها دست به دامن راديو شده بودند و حالا برعكس.

تنظيم وقت
سردبير گفت وگوي ويژه خبري گفته است ايجاد بخش هاي تخصصي خبري در شبكه خبري گامي مثبت است. علاوه بر آن مخاطبان اين شبكه ها متناسب با بسته هاي خبري تخصصي تعريف شده براي خود مي توانند وقت خود را تنظيم كنند.
نمي دانم سردبير گفت وگوي ويژه خبري، اصلا خبر دارد كه بخش هاي تخصصي شبكه خبر كم كم تعطيل مي شوند و يا نه، ايشان هم مثل ساير مسئولان كه با ديدن اصحاب رسانه اي به وجد مي آيند و اظهارنظر مي كنند خواسته است، هم به نحوي دل بچه هاي شبكه خبر را شاد كند و هم پست سردبيري را از دست ندهد با اين حال اميدواريم مخاطبان اخبار تخصصي كه وقتشان را با اين نوع اخبار كوك مي كردند، بعدها دچار مشكل نشوند.
ظاهرا اين گپ و گفت وگو با اصحاب رسانه اي به اين خاطر دنبال مي شود كه گويا مدير شبكه خبر كم كم بخش هاي تخصصي خبر را تعطيل مي كند، البته ما هم به نوعي با اين حركت مدير شبكه موافقيم، لزومي ندارد براي بخش هاي خبري آن هم از نوع تخصصي مجري متفاوت سردبير، خبرنگار و قس عليهذا تدارك ديد. همين اخبار عمومي مي تواند كل اخبار را ارائه كند. تازه مگر اين همه اخبار مي شنويم توفيري هم به حال خاص و عام دارد.

لازم نيست
يك كارشناس راديويي هم با صراحت اعلام كرده است كه تبليغ برنامه هاي راديويي از تلويزيون لازم است ولي تأثير چشمگيري در جذب مخاطب ندارد. شايد اين نكته هم از يك جنبه قابل اعتناست. طبيعي است وقتي كه يك شبكه راديويي را تكه تكه كنند و هر سردبير راديويي را در مقام مدير شبكه راديويي منصوب كنند، مطمئنا راديوي پرشنونده كم شنونده خواهد شد. آن وقت بايد از تلويزيوني ها بخواهيم كه تبليغ راديو فرهنگ، جوان، معارف، پيام و چند شبكه ديگر را بكنند شايد اوضاع راديو بهتر شود. اصلا كي گفته است كه تلويزيون پرمخاطب است چون عده اي از مردم دوست دارند وقتي در خانه تنها مي شوند همدمي داشته باشند بنابراين پيچ تلويزيون را باز مي كنند. حال اگر قبل از اين راديو گوش مي كردند بنا بر همان عادت قبلي به قاب تلويزيون خيره مي شوند. آن قدر اين تلويزيون در خانه ها صميمي شده كه كمتر كسي به برنامه هاي آن توجه مي كند شايد هم آن طرف آبها را نگاه مي كنند، راست و دروغش به عهده آنهايي كه راپورت منفي مي دهند.

طلسم كلاه پهلوي
004848.jpg
مدير گروه فيلم و سريال شبكه اول سيما گفته است كه مجموعه تلويزيوني كلاه پهلوي همچنان مراحل پيش توليد را طي مي كند، چراكه تغييراتي در كار ازجمله در خصوص انتخاب بازيگران صورت گرفت. با اين حال نمي توان زمان دقيقي را براي كليد خوردن سريال كلاه پهلوي اعلام كرد. گويا اين سريال طلسم شده است، چراكه بارها و بارها مسئولان فيلم و سريال شبكه اول خبر از توليد، پيش توليد و پس توليد آن داده اند ولي همچنان اين مجموعه تلويزيوني در ابتداي راه است.بگذريم از اين كه قرار بود اين سريال را يكي از كارگردانان تلويزيوني، سال ۸۳ كليد بزند ولي معلوم نشد كه كليد زد يا نه؟ اما مدير فيلم و سريال شبكه اول با قاطعيت تمام اعلام كرده كه در زماني نامعلوم سريال كلاه پهلوي بالاخره كليد خواهد خورد، حالا چرا ديگران اصرار دارند كه زمان آن مشخص شود؟! شايد هم اين روزها اعتبار مالي اين سريال تمام شده و منتظرند تا اعتبارش در بودجه سال آتي تأمين شود. شايد يك دليل كليد نخوردن هم اسم اين سريال تلويزيوني است، بد نيست نام كلاه پهلوي را از عنوان اين سريال بردارند شايد طلسم توليد شكسته شود.
هوشنگ صدفي

معناگرايي در سيما
004836.jpg
همه اين مسئله را مي دانند كه يكي از الزامات آشكار و قطعي برنامه هاي سخنراني، جذابيت،  داشتن ساختار و محتواي آن است. ساختار يعني تصويربرداري و كارگرداني تلويزيوني درست و حرفه اي و محتوا يعني آنچه كه سخنران درباره موضوع مي گويد. ساختار را مي توان كنترل و بر آن اعمال نظر كرد اما محتوا را ديگر بايد تام و تمام به سخنران واگذار كرد و اينجاست كه تفاوت برنامه هاي پر بيننده و كم بيننده و سخنراني هاي پرمخاطب و كم مخاطب مشخص مي شود.نمونه اين نوع برنامه ها، مجموعه سخنراني هاي دكتر الهي قمشه اي و سخنراني هاي آيت الله جوادي آملي با عنوان «صهباي تسنيم» است. اين دو سخنران كه هر دو از بزرگان علمي و ديني به شمار مي روند از جمله برنامه هاي سخنراني پرمخاطب تلويزيون را به وجود آورده اند، در حالي كه اساساً متن سخنراني و سبك آنها براي خواص تعبيه شده است. از اين منظر، حتي سخنراني آيت الله جوادي آملي نيز به رغم تخصصي و سنگين بودن، به جهت مطالب طرح شده و نحوه بيان ايشان كه در عين وقار، ساده و روان نيز هست جذابيت هاي خود را دارد. دكتر قمشه اي نيز كه سالهاست در محافل گوناگون سخنراني مي كند و فحوا و سبك سخنراني اش محبوبيت بسياري در ميان مردم دارد اما هنوز راه حل هايي وجود دارد كه مي توان اين سخنراني ها را از حالت تكراري و يكنواخت شدن نجات داد.
در وهله اول بايد براي تصويربرداري از مجالس سخنراني يك سيستم و چارت منسجم تهيه كرد تا ساختار بصري آن جذابيت خود را حفظ كند و بيننده خسته نشود، چون بينندگان تلويزيون با حاضرين در جلسه متفاوتند. بيننده تلويزيون با حواشي و دردسرهايي كه در خانه دارد مستعد گسست ارتباط با سوژه تلويزيون است. از اين نظر توجه به پي ريزي يك طرح تصويري جذاب و متنوع و پويا بسيار ضروري به نظر مي رسد.استفاده از زواياي دوربين متفاوت، كادر تصوير، حركات افقي و عمودي دوربين و سوييچ هاي دقيق و همچنين بهره گيري از دو يا چند دوربين مي تواند تنوع و زيبايي خاصي به تصاوير بدهد و البته يك كارگردان حرفه اي نيز در جاي خود مهم است، چرا كه اگر در فراز يك سخنراني به تصوير چهره حاضرين قطع كنيم ارزش سخن از بين مي رود و يا درصورت شوخي يا سخن تاثرانگيز سخنران، بايد حتي الامكان تاثير اين احساسات را در چهره و واكنش حاضران ديد. در مورد سخنراني هاي ديني نيز ضمن حفظ وقار و سنگيني جلسه، مي توان بدان تنوع بصري بخشيد و مخاطبان عام و خاص را پاي تلويزيون و سخنراني نشاند.دقيقاً نمي دانيم كه مسئول ضبط و تصوير برداري اين سخنراني ها خود شبكه چهار است يا نه، اما اين حق بيننده تلويزيون است كه سخنراني هاي اين بزرگواران را در بهترين شكل خود ببيند.
ناهيد دالايي

زندگي به شرط خنده در شبكه تهران
پخش سريال «زندگي به شرط خنده» كه پيش از اين «به گيرنده ها دست نزنيد» نام داشت از ششم اسفندماه از شبكه تهران پخش مي شود.
به گزارش ايسنا، آخرين مجموعه  طنزي كه از شبكه تهران پخش شد «اكسيژن» بود كه كارگرداني آن را نيز مهدي مظلومي بر عهده داشت. به گفته مهدي مظلومي كارگردان اين سريال، اين نام طنز با توجه به فضاي كار تغيير كرده است. تاكنون ۱۵ قسمت از «زندگي به شرط خنده» براي پخش آماده شده است و تصويربرداري اين اثر تا خرداد ماه سال آينده ادامه دارد. ناگفته نماند كه اين مجموعه توسط يك گروه نويسنده به نگارش درآمده كه سرپرست فيلمنامه نويسان اين سريال محسن تنابنده است و تاكنون ۳۰ قسمت اين مجموعه به پايان رسيده است.

بيمار شماره ۱۴ شبكه سه
مهر: فيلم سينمايي «بيمار شماره ۱۴» محصول كشور آمريكا پنج شنبه اين هفته (چهارم اسفند) از تلويزيون پخش مي شود.
فيلم سينمايي «بيمار شماره ۱۴» محصول كشور آمريكا و به كارگرداني اندرو بيكلار ساخته شده است.در اين فيلم بازيگراني چون منديلور، جان دولانسي و جان جي يورك به ايفاي نقش پرداخته اند.
داستان فيلم «بيمار شماره ۱۴» درباره زني به نام لايز است كه طي حادثه اي شنوايي خود را از دست مي دهد.او به ناچار به درماني تن مي دهد كه تا به حال روي هيچ انساني آزمايش نشده است، اما پس از گذراندن دوره درمان او متوجه مي شود كه نه تنها مي تواند اصوات را به وضوح بشنود، بلكه قادر است ذهن افراد را نيز بخواند.

راه اندازي شبكه پيام در آذربايجان شرقي
ايسنا: شبكه پيام صدا و سيماي مركز آذربايجان شرقي با بيش از ۲۹ صفحه راه اندازي شد.
عليزاده- معاون فني صدا و سيماي مركز آذربايجان شرقي- با اعلام اين مطلب، موضوعات شبكه پيام را تقويم، تاريخ، اخبار استان، نيازمندي ها، استان شناسي، معارف اسلامي، فرهنگ و ادب وهنر،  تندرستي و اوقات فراغت اعلام كرد.وي افزود: اين شبكه به صورت شبانه روزي از شبكه استاني قابل دريافت است و هموطنان مي توانند از موضوعات مختلف اين شبكه بهره مند شوند.

سينما
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهر
شهرستان ها
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   سينما   |  
|  داخلي   |   شهر   |   شهرستان ها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |