سه شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۹۳۹ - Mar 7, 2006
در دادگاه كيفري اصفهان صادر شد
حكم اعدام براي قاتلان مادر و پسر
007188.jpg
گروه حوادث:مهديه مصطفايي-دو مرد افغان كه به انگيزه سرقت ،مادر و پسري را به قتل رسانده بودند از سوي قاضي رضايي، رئيس شعبه اول دادگاه كيفري اصفهان به اعدام محكوم شدند.
به گزارش همشهري، عصر روز چهارشنبه پنجم مرداد ماه يكي از ساكنان خيابان كاوه در حالي كه بسيار وحشت زده بود با مركز فوريتهاي پليس ۱۱۰تماس گرفت و از وقوع قتل يك مادر و پسر خبر داد.پس از حضور ماموران در صحنه حادثه، اسدي بازپرس ويژه قتل به بررسي صحنه قتل پرداخت. در نخستين بازرسي ها مشخص شد كه اجساد متعلق به يك مادر و پسر است كه ژيلا (۲۴ساله) و محمود (۳ ساله) نام دارند.
حجت الله اسدي در بررسي صحنه قتل متوجه حضور نگهبان افغان ساختمان شد و دستور بازداشت وي را صادر كرد. در ادامه بررسي ها حسن برادر متهم نيز بازداشت شد و به قتل اعتراف كرد.حسن كه از سه روز قبل نقشه سرقت از خانه ژيلا را كشيده بود در اظهاراتش گفت: حدود ساعت ۳۰/۸ صبح به آپارتماني كه برادرم نگهبان آن بود رفتم.
هيچ كس از ورود من به آپارتمان اطلاعي نداشت .قبل از آن يك چاقوي دوكي شكل با كلاه بافتني تهيه كرده بودم. به در خانه ژيلا رفتم. كلاه را به سرم كشيدم و همزمان با ورود من دو نفر از اهالي ساختمان به دنبال محمد (برادرم) آمدند و وي را براي تعمير اتاقك برق ساختمان به آن جا بردند. همين بهترين دليل بود براي اينكه محمد در صحنه قتل حضور نداشته باشد. سپس به بهانه گرفتن يك ليوان آب در خانه را زدم و به زور وارد خانه شدم. ژيلا وحشتزده به من نگاه
مي كرد.در ابتدا يك ضربه چاقو به سينه اش وارد كردم و در حالي كه او كودك سه ساله اش را پشت خود مخفي مي كرد به زمين افتاد و از زير در فريادي كشيد. همسايه ها متوجه شدند و بلافاصله من ضربات پي درپي را به زن جوان وارد كردم و او بدون صدا جان باخت.محمود پسر سه ساله اش از ديدن اين صحنه بي حال بر روي جسد مادرش افتاد.
در اين حال بود كه محمد برادرم كه از نقشه شوم من اطلاع داشت به در خانه آمد و با زدن ضربات رمزي در را برايش باز كردم. او وارد شد و پس از گشتن خانه و سرقت دو عدد كيف سامسونت و زنانه ، طلا و جواهرات و مبلغ ۸۰هزار تومان در حال خارج شدن از خانه بوديم كه ناگهان محمود سه ساله توجهمان را جلب كرد.من و برادرم به هم نگاهي كرديم. محمد با سنگدلي تمام كابل آنتن تلويزيون را كشيد و دور گردن محمود پيچاند. طوري كه كودك سه ساله كبود شد.
سپس محمد از در آپارتمان خارج شد و من كه در بالكن مخفي شده بودم با علامتهاي برادرم از آپارتمان خارج شدم و هر دو به ميدان قيام اصفهان رفتيم. از پول دزدي ويدئوسي دي خريداري كرديم و طلاها را به نگهبان يك ساختمان امانت داديم تا برايمان بفروشد. برپايه اين گزارش، دو متهم به قتل پس از برگزاري جلسه محاكمه از سوي قاضي شعبه اول دادگاه كيفري استان اصفهان و چهار قاضي عالي رتبه به نامهاي رستگاري ، قريشي، محمدزاده و احمدي به قصاص نفس (اعدام) محكوم شدند. حكم صادره قابل اعتراض و تجديدنظرخواهي است.

پليس جنايي تهران به دنبال قاتل فراري
اكرم مشاركت در قتل
007191.jpg
گروه حوادث:  بازداشت يك زن بعد از گذشت دو سال از زمان وقوع يك جنايت و انجام تحقيقات پليس از وي در اداره دهم آگاهي تهران پليس را به سر نخ هاي تازه براي دستگيري قاتل رساند.به گزارش همشهري، دو سال قبل در يكي از روزهاي تابستاني، مرد خسته از كار روزانه به منزلش واقع در منطقه تهرانپارس بازگشت. كليد را داخل قفل در آپارتمان چرخاند و وارد خانه شد.سكوت حاكم بر منزلش برايش غريب بود. وسايل خانه بهم ريخته بود و همين امر موجب شد دلهره وجود مرد را فراگيرد. زنش بي جان بر روي فرش افتاده بود. رقيه را ساعت ۱۰ صبح عامل يا عاملان جنايت با انگيزه اي مبهم خفه كرده بودند و جسد او ساعتها در خلوت خانه باقي ماند تا همسرش به منزل بازگشت.
اكيپ پليس در محل حاضر شد.بازپرس حسيني و كارآگاهان اداره دهم آگاهي نيروهاي بعدي بودند كه براي بررسي اين صحنه جرم خود را به محل واقعه رساندند. تحقيقات آغاز شد. عامل يا عاملان جنايت بعد از كشتن اين زن جوان مقاديري از اموال با ارزش داخل منزل را به سرقت برده بودند.
تحقيقات براي دستگيري عامل يا عاملان اين جنايت توسط كارآگاهان اداره دهم آگاهي تهران ادامه يافت تا اينكه يكي از همسايه ها بعد از گذشت چند ماهي از وقوع اين قتل به آگاهي تهران مراجعه كرده و اظهار داشت: «چند روز پيش دعواي خانوادگي در آپارتمان يكي از همسايگان رخ داد. صداي داد و فرياد آنان توجه ديگر ساكنان آپارتمان را جلب كرده بود. در لابه لاي صحبت هاي آنان ناگهان پسرخانواده كه به شدت عصباني بود با صداي بلند به مادرش گفت:« اگر پولي كه از تو مي خواهم به من پرداخت نكني به پليس خواهم گفت كه تو قاتل رقيه هستي !» بيان اين مطلب براي ما جالب توجه بود و به همين دليل موضوع را به شما اطلاع داديم.» افسر پرونده بعد از شنيدن اظهارات اين مرد تحقيقات خود را بر روي ادعاي وي آغاز كرد. در اولين اقدامي كه از سوي پليس آگاهي در اين خصوص صورت گرفت معلوم شد زن همسايه  مذكور و دختر ۸ ساله اش به طور ناگهاني پس از آن درگيري خانوادگي ناپديد شده اند.پليس بعد از فرار اين زن جستجوي گسترده خود براي يافتن مخفيگاه وي را آغاز كرد تا اينكه روز جمعه چهار آذر ماه سال جاري كارآگاهان اداره دهم آگاهي تهران متوجه شدند نامبرده و دخترش به شهرستان مشهد گريخته اند.با دستور قضايي هماهنگي هاي لازم براي بازداشت زن مذكور كه اكرم نام داشت آغاز شد و متهمه طي يك عمليات غافلگيرانه بازدداشت و به پايتخت انتقال يافت.
اين زن در جريان تحقيقات اوليه پليس منكر هرگونه اطلاعي از چگونگي وقوع اين جنايت شد. ولي پليس آگاهي بازجويي هاي تخصصي خود را از وي ادامه داد.برپايه آخرين اخبار، اكرم در مراحل بازجويي اعترافاتي درخصوص اينكه همسرش كه او هم اكنون متواري است عامل اين جنايت است بازگو كرد. با دستور قضايي اكرم به اتهام مشاركت در ارتكاب قتل رقيه هم اكنون در زندان اوين به سر مي برد و كارآگاهان پليس جنايي تهران بررسي خود براي كشف محل اختفاي همسر اين زن كه طبق ادعاي اكرم عامل قتل رقيه است را ادامه مي دهند.

قتل زن تنها در هفت چنار
گروه حوادث: رديابي هاي ويژه پليس جنايي تهران، براي شناسايي و دستگيري عامل قتل زن ۵۲ ساله اي كه با ضربات چاقو به قتل رسيده بود، آغاز شد.
به گزارش همشهري، عصر روز ۱۴ اسفند ماه پسر جواني در حالي كه بسيار وحشتزده بود با مركز فوريت هاي پليس ۱۱۰ تماس گرفت و از قتل مادرش خبر داد. بلافاصله مأموران كلانتري ۱۱۱ هفت چنار در محل حادثه واقع در خيابان سينا حضور يافتند و در بررسي هاي مقدماتي با جسد بي جان زن ۵۲ ساله اي به نام ربابه روبه رو شدند كه با ضربات متعدد چاقو به شاهرگش به قتل رسيده بود.
در تحقيق از محل هيچ گونه درگيري مشاهده نشده و اموالي از خانه اين زن كه معمولاً در آن ساعت تنها بوده، سرقت نشده و ظاهراً اين زن قرباني يك انتقامجويي شده است.
برپايه اين گزارش، محمد تورنگ پس از اعلام اين خبر گفت: با انتقال جسد به پزشكي قانوني و تشكيل پرونده تحقيقات براي شناسايي عامل جنايت كه احتمال مي رود از آشنايان اين زن بوده، توسط پليس جنايي تهران آغاز شده است.

سال ۸۴ در يك نگاه
ارديبهشت ۸۴
هنوز خبرنگاران تقويم فروردين را ورق نزده بودند كه با سقوط يك هواپيماي بوئينگ ۷۰۷ كار آنها آغاز شد.
سانحه هوايي در فرودگاه مهرآباد تهران و سقوط يك فروند بويينگ ۷۰۷ دو كشته۴۸، مصدوم بر جاي گذاشت. در اين سانحه پسر بچه ۴ساله اي نيز مفقود شد كه حتي در روزهاي پاياني سال نيز وضعيت وي مشخص نشد.
هواپيماي بوئينگ۷۰۷ هواپيمايي «ساها» به شماره پرواز۱۷۱ ساعت ۲۰ و ۴۵ دقيقه چهارشنبه ۳۱ فروردين با ۱۵۷ مسافر (۱۴۹ بزرگسال، ۸ كودك و نيز ۱۶ پرسنل گروه پروازي) فرودگاه كيش را به مقصد تهران ترك كرده بود.
هواپيما به باند فرودگاه مهرآباد نزديك شد. لرزش هواپيما در حين فرود بسيار زياد شد. مسافران وحشت زده فرياد مي كشيدند و كمك مي خواستند. يكي از مسافران فرياد كشيد، آتش! آتش! كمك كنيد.
به خاطر شدت فرود هواپيما، ترمزها از بين رفت و لاستيك هاي چرخ جلو باعث آتش گرفتن بخشي از عقب هواپيما و قسمتي از بال چپ آن شد. بلافاصله پس از اين حادثه مسئولان فرودگاه مهرآباد كه متوجه اين سانحه هوايي شده بودند، به همراه چند تيم عملياتي آتش نشاني و اورژانس در محل مستقر شدند و امدادرساني را آغاز كردند. اما تعداد بي شماري از مسافران قبل از رسيدن نيروهاي امدادي خود را از پنجره و درهايي كه توانسته بودند باز كنند به بيرون پرتاب كرده بودند.
در اثر اين حادثه دو نفر به نام هاي زهرا عاطفه يكتا (۳۰ ساله) و احمد عاطفه يكتا (۲۷ ساله) هنگامي كه قصد خارج شدن از هواپيما را داشتند، به داخل رودخانه كن سقوط كرده و بر اثر خفگي و وحشت وارده كشته شدند. همان لحظه پدر كودك۴ساله كه آرين نام داشت در حالي كه قصد فرار از هواپيماي آتش گرفته را داشت كودكش را در آ غوش گرفت و لبه يكي از پنجره ها ايستاد. او قصد داشت تا به داخل رودخانه بپرد. تا به اين طريق فرزندش را نجات دهد اما در اين بين ناگهان آرين چهار ساله از بغل وي رها شد و به داخل جريان آب افتاد. آرين تنها حادثه ديده مفقود شده است.
قاتلي كه از كشتن لذت مي برد
در اين ماه مهمترين اخبار قتل هاي خانوادگي منتشر شد. در اصفهان پرونده پسري كه خواهرش را در حالي كه خواب بوده و به طرز فجيعي به قتل رسانده بود، به دادگاه كيفري استان اصفهان رفت.
مجتبي ۲۰ ساله عامل اين جنايت گفته بود: حدود ۲ سال بود كه نقشه اين كار را طراحي كرده و مي خواستم مادر، خواهر، مادر بزرگ و خودم را از اين زندگي راحت كنم. وقتي پدرم شب كار بود و در خانه نبود، در فرصتي مناسب كه مادرم به دستشويي رفته بود و به خاطر وسواسش مدت طولاني آن جا بود، در حالي كه خواهرم تنها در اتاق خواب خانه خوابيده بود با ميله آهني به سرش زدم و چون مطمئن بودم مادرم به علت بيماري وسواس در دستشويي معطل مي ماند گردن خواهرم را كشيدم و او را به سمت حمام بردم... سپس آمدم، پتو و ملافه ها را طوري تنظيم كردم كه در تاريكي شب انگار او خوابيده است. بعد كنتور برق را قطع كردم و اظهار داشتم كه برق رفته است.
مجتبي در بررسي هاي روانپزشكي اعتراف كرد قبلاً كودكي را دزديده و به قتل رسانده و پس از مثله كردن آن، جسدش را در خانه شان دفن كرده است. او گفت: منصور. الف متولد ۱۳۷۵(۵/۴ ساله) كه از همسايگانمان بود را ساعت۲ بعدازظهر مورخه ۲۵ اسفندماه سال ۷۹از جلوي در خانه شان ربودم و وي را به داخل حمام خانه برده و خفه كردم، جسد وي را مثله كرده و در قسمتي از حياط خانه نزديك يك حوض سنگي و كنار باغچه دفن كردم.
دادگاه كيفري استان اصفهان مجتبي را به اعدام محكوم كرد. پرونده وي براي تاييد به ديوان عالي كشور ارسال شد.
در همين ماه پسر۲۷ ساله اي كه در پي اختلاف خانوادگي مادر و همسرش را با شليك گلوله به قتل رسانده و پدرش را مجروح كرده بود، در تبريز تحت بازجويي قرار گرفت.
احمد در نخستين اظهاراتش گفت: دو سال پيش برخلاف ميل پدرم و به خاطر علاقه اي كه به دختر عمه ام داشتم با او ازدواج كردم اما پس از اين كار، پدرم ارتباطش را با من قطع و هرگونه ارتباطي را با خانه پدري ام تحريم كرد. حتي اجازه ديدن مادرم را هم به من نداد.
من به خاطر اينكه مشكلي در زندگي خود و خانواده ام ايجاد نشود حرف پدرم را گوش كردم و از رفت و آمد به خانه پدري خودداري كردم تا اينكه بعد از دو سال دوشنبه شب به بهانه ملاقات مادرم به همراه همسر و تنها فرزندم به خانه پدرم رفتم، اما دقايقي از حضور ما در خانه شان نگذشته بود كه پدرم دوباره بحث تكراري و مشكل خانوادگي مان را مطرح كرد. چندين بار همسرم با اشاره از من خواست تا خانه را ترك كنيم اما من پافشاري كردم تا اينكه درگيري ما بالا گرفت و با اسلحه اي كه همراه داشتم، پدرم را با شليك دو گلوله از ناحيه زانو مجروح كردم.
احمد در حالي كه گريه مي كرد گفت: در آن لحظه ديگر متوجه نبودم چه كار مي كنم. همسرم نزديكم آمد تا اسلحه مرا بگيرد. او را نيز با شليك گلوله به قتل رساندم و در همان لحظه متوجه شدم كه مادرم از خانه بيرون دويد به دنبالش رفتم و در خانه همسايه او را نيز با شليك سه گلوله به قتل رساندم. اين حادثه تنها به خاطر كينه توزي كه با پدرم داشتم اتفاق افتاد. در مورد ادامه دادرسي پرونده اين جنايت خانوادگي هيچ خبري منتشر نشد.
پرونده قاتل سريالي تهران در نوبت دادگاه كيفري
ارديبهشت ماه پرونده عامل قتل سريالي زنان در تهران، كه پنج زن را به قتل رسانده است به دادگاه كيفري استان ارجاع شد.
جسد سه زن قرباني نظير ازبك، در يك منزل نيمه كاره كشف شد. عامل جنايت در بازجويي به بهروز هنرمند بازپرس پرونده گفت: «چهارمين» قرباني من زن ۲۷ ساله اي به نام صديقه بود كه سال ۸۱ او را در تهران به قتل رساندم. در اتوبان شيخ فضل الله نوري با او آشنا شدم. ساعت هشت شب بود. مقتول را به پاركي در اتوبان بردم و با استفاده از تاريكي شب به او تجاوز كردم. او شروع به داد و فرياد كرد و براي اينكه كسي متوجه نشود با سنگ ضربه اي به سر او زدم كه باعث مرگش شد. پس از قتل «صديقه» از محل فرار كردم.
متهم در خصوص نحوه قتل پنجمين قرباني خود گفت: «اين زن ۴۰ ساله الهام نام داشت و در خيابان شريعتي با هم آشنا شديم. نمي توانستم او را به خانه ببرم به همين خاطر به دنبال محل خلوتي براي هدف خود بودم. سرانجام كوچه بن بستي را پيدا كردم كه خيلي خلوت بود... دوباره به خاطر پول با هم درگير شديم و الهام را در آن كوچه خفه و جسدش را در آن محل رها و فرار كردم.»پرونده نظير ازبك هنوز در انتظار تعيين وقت از سوي دادگاه كيفري استان است.
تبرئه متهمان پرونده موسوم به گوشت هاي آلوده
يكي از پر سروصداترين اخبار ارديبهشت ماه اين بود: شعبه۳۴ دادگاه تجديدنظر استان تهران پس از بررسي پرونده گوشتهاي قاچاق، همه متهمان اين پرونده را از اتهامات مطروحه در پرونده تبرئه كرد.
شعبهيي دادگاه تجديد نظر استان تهران به رياست محمد عليزاده و مستشاري حسن جمشيدي و حسن كريمي يزدي بعد از رسيدگي طولاني به پرونده معروف به گوشتهاي آلوده رأي نهايي خود را در تاريخ ۲۷/۲/۸۴ در دوازده صفحه صادر كرد كه به موجب اين رأي، به دليل اينكه هيچ گونه مدركي مبني بر آلوده بودن گوشتها و فاسد بودن آن وجود نداشته است، كليه متهمان از اتهام خريد و فروش و توليد و مصرف گوشت هاي آلوده تبرئه شدند.
رسيدگي به پرونده گوشت هاي قاچاق يا گوشت هاي آلوده در۱۶ جلسه به رياست قاضي عليمرداني و در شعبه۲۶ دادگاه عمومي تهران (ويژه جرايم مواد غذايي) برگزار و رأي بدوي متهمان اين پرونده در ۲۰/۱۲/۸۱ صادر شد كه به موجب آن حدود ۵۰ نفر به اتهام خريد و فروش، حمل و نقل و توليد گوشت هاي آلوده محكوم شدند و پرونده پس از اعتراض وكلا در تاريخ ۱۶/۱۰/۸۲ به شعبه ۳۴ دادگاه تجديد نظر ارجاع و پس از بررسي، حكم برائت از سوي اين شعبه در تاريخ ۲۷/۲/۸۴ صادر شد.
خبر اولين كودك آزاري منتشر شد
پسر بچه ۶ ساله اي كه قصد دفاع از مادر را در نزاع والدين داشت توسط پدر عصباني تا سرحد مرگ كتك خورد. اين فاجعه زماني كه مادر كودك تحت معاينات اوليه پزشكي قرار گرفت، فاش شد.
بر روي بدن مادر اين كودك خردسال آسيب ديده، آثار كبودي هاي بسيار شديد ناشي از ضربات مكرر مشت و لگد و شكستگي مچ دست مشاهده شد. زن جوان در حالي كه از درد شديد توانايي نشست و برخاست نداشت، اظهار كرد: براي معاينه كودكش كه تمام بدنش به طرز وحشتناكي سياه شده بود، مراجعه كرده است.
مچ دستهاي كودك ۶ ساله ورم شديدي داشت و از كتك خوردن وحشيانه كودك خبر مي داد.
به گفته پزشك كودك، هيچ جاي سالمي در بدن اين كودك به چشم نمي خورد.
۵۴ مورد كودك آزاري در سه ماه بهمن و اسفند ۸۳ و فروردين ۸۴ رخ داده بود كه البته اين آمار تا پايان سال به صورت چشمگيري افزايش يافت.
اسيد پاشي آغاز شد
در اين ماه براي اولين بار در سال ۸۴ دو دختر ۲۱ و۲۴ ساله توسط افراد ناشناس مورد اسيد پاشي قرار گرفتند.
يكي از اين دو خواهر كه اعظم نام دارد و از ناحيه گردن، دست و سينه دچار سوختگي شده بود، گفت: براي مهماني به خانه برادرم در شهرك انديشه شهرستان ورامين رفته بوديم. حدود ساعت ۱۰ شب بود كه به همراه خواهرم اكرم در داخل حياط خانه در حال صحبت كردن بوديم كه صداي زنگ خانه به صدا درآمد. من به پشت در رفتم و همين كه در را باز كردم ناگهان يك مرد ناشناس كه اصلا او را نديدم به طرفم مايعي را پاشيد و از محل فرار كرد. در آن لحظه از ناحيه دست و صورت به شدت سوختم و با فريادهايي كه مي كشيدم درخواست كمك مي كردم.
وي در ادامه افزود: من اصلا متوجه نشدم او چه كسي بود. بعد از حادثه توسط خانواده ام به بيمارستان ۱۵خرداد انتقال يافتم، اما به خاطر شدت سوختگي آنها مرا با آمبولانس به تهران آوردند.خواهر اعظم در اين حادثه دچار سوختگي كمتري شده است.

عامل آتش سوزي دفترخانه ۲۵۴ خود نيز قرباني شد
گروه حوادث: با مرگ  عامل اصلي حادثه  آتش سوزي  در دفترخانه  ۲۵۴ تهران  در بخش  عفوني  بيمارستان  سوانح  و سوختگي  تهران  تعداد قربانيان  اين حادثه به ۳ نفر رسيد.
به گزارش همشهري، روح الله عامل اصلي آتش سوزي دفترخانه ۲۵۴ تهران كه براي انتقام گيري از برادرانش اين دفترخانه را به آتش كشيده بود، شامگاه يكشنبه بر اثر شدت سوختگي در بيمارستان فوت كرد.
چهارشنبه گذشته نيز منشي اين دفترخانه تسليم جدال با مرگ شده بود. اين  دختر ۲۰ ساله  كه  معصومه  جوادي پور نام  داشت  در اين  حادثه  دچار ۸۰ درصد سوختگي  شده  بود.
وي  نيز مانند ديگر مصدومان  حادثه  ساعت  ۱۰:۵ دقيقه  صبح  روز سه شنبه  گذشته  در اتاق  انتظار دفترخانه  حضور داشت  كه  روح الله به  اين  دفترخانه  كه  متعلق  به  پدر سالمندش  است  آمد. روح الله به قصد سوزاندن يكي از برادرانش به نام مسعود كه درگير اختلافات شديد خانوادگي با وي شده بود با يك گالن بنزين به دفترخانه۲۵۴ مراجعه كرده بود ولي بعد از يك درگيري لفظي موجبات آتش سوزي را ايجاد كرد و در پي آن متهم به ارتكاب دو فقره قتل عمدي شد.
۳۰ دقيقه  پس  از آغاز ماجرا آتش  خاموش  شد و جسد مردي  كه  بعد مشخص شد برادر عامل  حادثه  است  كشف  شد. همچنين  تعدادي  از مصدومان  در درمانگاهي  در همان  حوالي  مورد مداوا قرار گرفتند و تعداد ۱۱ نفر ديگر به  بيمارستان  مطهري  انتقال  يافتند. در بيمارستان  نيز سه  تن  از مصدومان  به  طور سرپايي  مداوا شدند و ۸ نفر از جمله  عامل  اصلي  حادثه  و پدرش  در بيمارستان  بستري  شدند. در حال  حاضر ۳ نفر ديگر از مصدومان  مرخص شده اند و ۳ نفر ديگر همچنان  تحت  مراقبت هاي  پزشكي  در بيمارستان  شهيد مطهري  بستري  هستند.با مرگ روح الله روند رسيدگي پليسي تغيير خواهد يافت.

انتصاب فرمانده جديد يگان ويژه ناجا
گروه حوادث: فرمانده نيروي انتظامي اظهار داشت: يگان ويژه امروز داراي بالاترين شايستگي رزمي در كل نيروهاي مسلح است.
سردار اسماعيل مقدم، فرمانده ناجا در مراسم توديع و معارفه اي كه صبح ديروز در ستاد يگان ويژه پاسداران ناجا برگزار شد، سردار عزيزالله رجب زاده، فرمانده سابق يگان ويژه پاسداران ناجا را به سمت فرمانده پليس پيشگيري انتظامي ناجا معرفي و به جاي وي سردار سيد مجتبي عبداللهي را منصوب كرد.فرماندهي ناجا در اين مراسم، بالا بودن هيجانات اجتماعي، حس ماجراجويي و دامن زدن رسانه هاي بيگانه به مشكلات اجتماعي و سياسي و هدايت رسمي ناامني توسط قدرتهاي استكباري را از موارد پيش رو دانست.
مقدم با اشاره به اين كه عوامل فوق زمينه هايي است كه ما را وادار مي كند براي كاهش هزينه هاي اجتماعي به يگان هاي كنترل اغتشاشات حرفه اي و كارآمد مجهز شويم، اضافه كرد: يگان ويژه بايد به واحدهايي كه داراي شايستگي رزمي و توانايي هاي حرفه اي باشند، مجهز باشد.

محاكمه متهم در دو دادگاه
سايت جنايي: قاتل زنجيره اي كه متهم به دو فقره قتل در دو  ايالت است، بر اساس قوانين يك  ايالت بايد به دليل قتل عمد، منتظر دريافت حكم اعدام خود باشد و  اين در حالي است كه در  ايالت ديگر، با اتهام قتل عمد از سوي دادگاه فدرال روبه رو شده است .
به گزارش بازپرس تحقيق پرونده، لي رابينسون ۲۷ ساله از  ايالت كانزاس به ميشيگان سفر كرده است و  اين در حالي است كه بنا بر قوانين قضايي، وي مي تواند در هر دو  ايالت به اتهام قتل محاكمه شود .رابينسون در يك مورد از اتهاماتش ابتدا مقتوله را ربوده و سپس وي را به قتل رسانده است كه به همين دليل وي بايد در دو دادگاه به اتهامات مطرح پاسخ دهد .
دادستان پرونده در  اين خصوص به خبرنگاران گفت : از آنجا كه مقتولان در دو  ايالت متفاوت به قتل رسيده اند خانواده هاي هر دو نفر حق دارند كه در دادگاه تعيين مجازات قربانيان  اين جنايت حضور يافته و از مجازات وي از نزديك باخبر شوند .
رابينسون ۶۲ ساله تا كنون يك بار در دادگاه كانزاس محاكمه شده و به اتهام قتل دختر بيست و يك ساله اي به اعدام محكوم شده است .دادستان دادگاه دوم كه رابينسون بايد در آن محاكمه شود اعلام كرده است كه هنوز مشخص نيست كه  آيا خواهان اعلام حكم اعدام براي متهم است يا خير .
علاوه بر اين، دادستان كانزاس پيش از اين متهم را با اتهام قتل عمد دختر ۱۹ ساله اي كه در سال ۱۹۸۵ مفقود شده و جنازه وي هرگز پيدا نشده بود نيز روبه رو كرده است . البته رابينسون تا كنون  اين اتهام را نپذيرفته است .
رابينسون در دادگاه اعتراف كرد كه در سال ۲۰۰۳ دو دختر و يك زن را به قتل رسانده است . دادگاه اوليه، وي را به اتهام قتل عمد سه نفر به حبس ابد بدون امكان آزادي به قيد التزام محكوم كرده بود .

سرقت مرموز پاهاي مصنوعي
سايت جنايي: پليس كاليفرنيا روز گذشته اعلام كرد كه پاهاي مصنوعي دختر ۱۶ساله اي كه تا كنون دو بار به طرز مشكوكي به سرقت رفته بود روز گذشته پس از يك هفته از ربوده شدن آنها مجددا به صاحبش بازگردانده شدند .
مليسا هوف ۱۶ساله زماني كه براي خريد از ماشين خارج شده بود در ماشين را قفل نكرده و زماني كه باز مي گردد متوجه مي شود كه پاهاي مصنوعي وي كه يك هفته پيش ربوده شده بودند پيدا شدند .پليس، اثر انگشتان موجود بر روي پاهاي مصنوعي را برداشته اما اعلام كرد كه رباينده  اين پاها سابقه جنايي يا كيفري نداشته است .مليسا دو سال پيش و به دنبال يك سانحه رانندگي، پاهاي خود را از دست داد و از آن زمان تاكنون پاهاي مصنوعي وي به طرز مشكوكي دو بار ربوده شده اند .پزشكان براي ساخت اين پاها مبلغ ۱۲ هزار دلار خرج كردند و  اين در حالي است كه يكي از پزشكان مليسا،  اين پول را شخصا پرداخت كرده بود .
پليس در حال تحقيق بر روي  اين مسئله است كه چرا تاكنون دو بار اين پاها به سرقت رفته و سپس بازگردانده شده اند .

خريد و فروش اسلحه در كلاس درس رياضي
اس اف گيت: دو دانش آموز نوجوان آمريكايي كه پليس از ذكر نامشان خودداري كرد، ديروز به اتهام خريد و فروش اسلحه در كلاس درس، دستگير شدند.
بر اساس اين گزارش، دو دانش آموز فوق كه در يك دبيرستان در پالوآلتو مشغول به تحصيل بودند، ديروز در كلاس درس رياضي اقدام به خريد و فروش اسلحه كردند كه اين مسئله از چشم يكي از همكلاسي هايشان پنهان نماند و همين موضوع منجر به دستگيري آنها شد.
بنا بر اين گزارش، دانش آموز خريدار، پس از تهيه اسلحه به سوي خانه شان شتافت و در و ديوار اين محل را مورد هدف گلوله قرار داد.
به گفته پليس، معلم درس رياضي پس از شنيدن اظهارات شاهد ماجرا، پليس را مطلع و بدين ترتيب هر دو نوجوان فوق دستگير شدند. در حال حاضر تا صدور حكم دادگاه متهمان از دبيرستان اخراج شده اند.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
انديشه
بـورس
زادبوم
خارجي
سياسي
داخلي
شهرستان ها
شهري
علمي فرهنگي
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   انديشه   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |  
|  سياسي   |   داخلي   |   شهرستان ها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   راهنما   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |