سه شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۹۳۹ - Mar 7, 2006
سازمان ميراث فرهنگي موزه انقلاب احداث مي كند
007158.jpg
عباس اسدي: چرا تاكنون موزه انقلاب اسلامي احداث نشده است؟ با وجود آن كه پيش از راه اندازي موزه دفاع مقدس و موزه شهدا از آن سخن رفته بود،  اما در اين ميان موزه انقلاب مهجور مانده و از ساخت آن خبري نيست. به تازگي در كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي به آن توجه شده است. تا جايي كه رديف بودجه اي خاص براي آن پيش بيني شده است.
رئيس كميسيون فرهنگي مجلس با اشاره به اصلاحات صورت داده شده در كميسيون متبوعش در بند ب تبصره ۱۰ اظهار داشت: مبلغ ۲۰ ميليارد ريال به احداث موزه بزرگ دفاع مقدس در ۲ فاز مطالعه و احداث اختصاص داده شده بود كه ما آن را به ۱۰ ميليارد ريال تقليل داديم و از ۱۰ ميليارد ريال باقي مانده ۵ ميليارد ريال را به راهيان نور و ۵ ميليارد ريال آن را جهت احداث موزه انقلاب اختصاص داديم. به اين ترتيب سازمان ميراث فرهنگي را موظف به احداث موزه بزرگ انقلاب اسلامي كرديم.
وي در ادامه با تأكيد بر لزوم توجه به يادمان هاي دوران انقلاب اسلامي در كنار حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس گفت: در بند ج اين تبصره اصلاحي صورت گرفت مبني بر اين كه پس از كلمه دفاع مقدس، ما واژه دوران انقلاب اسلامي را نيز اضافه كرديم، بدين ترتيب كه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري موظف است مبلغ ۱۰ ميليارد ريال از محل رديف ۱۱۳۷۰۰ قسمت چهارم اين قانون، به منظور حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس و احداث يادمان هاي دفاع مقدس و دوران انقلاب اسلامي اختصاص دهد.
به گفته وي، كميسيون فرهنگي همچنين ۲ الحاقي به تبصره ۱۰ داشته كه يكي مربوط به تهيه نقشه باستان شناسي كشور است كه مأموريت آن به سازمان ميراث فرهنگي سپرده شده و ديگري مربوط به تشكيل يگان پاسداران ميراث فرهنگي است كه در برنامه چهارم توسعه آمده و بر اين اساس كميسيون فرهنگي پيشنهاد كرده كه حداقل ۵۰ درصد از اعتبارات رديف ۵۰۳۷۷۶ را به جذب نيروي رسمي جهت تشكيل اين يگان اختصاص دهند.
افروغ، با اشاره به اصلاح بند الف تبصره ۱۲ مربوط به بودجه هاي استاني در كميسيون گفت: كميته برنامه ريزي شهرستان مكلف است در صورت وجود پروژه هايي كه اعتبارات آنها حداقل ۳۰ درصد در روستاها و شهرهاي زير ۱۰ هزار نفر و ۶۰ درصد در شهرهاي بالاي ۱۰ هزار نفر جمعيت توسط خيرين تأمين شود تا ۱۰ درصد اعتبارات تملك دارايي هاي سرمايه اي شهرستان خود را با اولويت پروژه هاي فرهنگي، ورزشي، آموزشي و حوزوي هزينه كنند.
نكته: اگر امروز ۲۸ سال از پيروزي انقلاب مي گذرد شايد اين تقاضاي بي جايي نباشد كه براي يادمان مبارزه پولادمردان و شيرزنان اين مرز و بوم موزه  اي ايجاد شود. تحقق اين مهم در حقيقت پاسداشت مبارزه با ظلم و تشويق و تقويت باورهاي ديني است.

ياران انقلاب
گفت وگو با مرضيه حديد چي (دباغ)
مريم كاميابي
007176.jpg
مجله ياران شاهد وابسته به كانون زندانيان سياسي مسلمان با مرضيه حديد چي دباغ- زن اسطوره اي دوران مبارزات انقلابي - گفت وگويي انجام داده است كه چكيده اي از آن را مي خوانيد:
بيمار بود و رنجور، با اين همه ذره اي ضعف و ترديد در صداي هميشه محكم و قاطع او شنيده نمي شد و مهربانانه پذيرفت كه با ما سخن بگويد. قاطعيت و ايمان بي ترديد او، چون هميشه نگراني و آشوب ناشي از ياوه گويي هاي دشمنان دوست نما و دشمنان هميشگي اين ملت خستگي ناپذير را از دل و جانمان دور ساخت و بار ديگر دريافتيم تا زماني كه متكي بر اراده و لطف الهي و مجهز به تجربه ها و ايمان بلاترديد چنين زنان و مرداني هستيم، شكست را در ما راهي نيست.
* نخستين بارقه مبارزه با ستم، چه موقع پديد آمد؟
- كودكي بيش نبودم. شايد هفت يا هشت ساله. سالهاي ۲۵ و ۲۶ بود كه احساس مي كردم تفاوت بين كودكان محروم و آنان كه از نعمات فراوان برخوردار هستند، عادلانه نيست. در دنياي كودكانه خود، تحليل دقيق و درستي نداشتم، اما بسيار رنج مي كشيدم و در پي يافتن پاسخي براي ستم هايي كه به چشم مي ديدم، بودم.
* آيا با همان نگاه كودكانه تان، كاري هم مي كرديد؟
- دائماً در تقلا و تلاش و پرسشگري بودم و پدرم وقتي اين حالت را در من مي ديدند، پيوسته مرا به واقعه عاشورا و قيام حضرت اباعبدالله(ع) ارجاع مي دادند و من به تدريج، با تعمق در اين رويداد عظيم، به تشخيص حقيقي ظلم ستيزي و مجاهدت در راه حق رسيدم.
* از آموزش هاي ديني خود بگوييد.
- من در شهر همدان به دنيا آمده و تحصيلات خود را از مكتب  خانه آغاز كرده ام. پدرم قرآن و نهج البلاغه را به من آموختند و مرا با تاريخ اسلام آشنا ساختند. چهارده پانزده ساله بودم كه ازدواج كردم و به تهران آمدم كه تحصيلات ديني را آغاز كردم. ابتدا عربي خواندم و سپس به تحصيلات حوزوي پرداختم و تا سطح ادامه دادم.
* اساتيد شما چه كساني بودند؟
- آيت الله سعيدي و سيد مجتبي صالحي خوانساري و بسياري ديگر.
* مبارزات سياسي را از چه زماني آغاز كرديد؟
- در طي تحصيل، در حالي كه همچنان دغدغه مبارزه عليه كساني كه مردم را به فقر و فساد مي كشاندند در من وجود داشت، با هدايت آيت الله سعيدي، فعاليت هاي جدي خود را شروع كردم.
* آيا با جريانات دانشجويي هم همكاري داشتيد؟
- بله با دانشجويان مبارز دانشگاه تهران، دانشگاه ملي (شهيد بهشتي) و دانشگاه آريامهر (صنعتي شريف) همراهي داشتم.
* چه سالي و چگونه دستگير شديد؟
- پس از شهادت آيت الله سعيدي، در سال ،۱۳۵۲ توسط ساواك تحت تعقيب قرار گرفتم و دستگير شدم.
* به كدام زندان برده شديد؟
- مرا مستقيماً به كميته مشترك ضد خرابكاري بردند و انواع شكنجه ها را در مورد من اعمال كردند كه در خاطراتم نوشته ام و ذكر آنها برايم آزاردهنده است.
* بازجوها و شكنجه گران چه كساني بودند؟
- منوچهري، عضدي و تهراني.
* مهم ترين دغدغه شما در زندان چه بود؟
- مبارزه با افكار ماركسيست ها كه به ويژه پس از تغيير ايدئولوژيك سال ،۵۴ ضربات هولناكي بر پيكر مبارزان وارد آورده بودند.
* چه موقع آزاد شديد و اقدام بعدي شما چه بود؟
- در سال ۵۳ از زندان آزاد شدم و براي ادامه مبارزه به خارج از كشور رفتم و در پايگاه هاي نظامي واقع در مرز سوريه و لبنان، آموزش هاي رزمي و چريكي ديدم و زير نظر شهيد محمد منتظري، همراه با روحانيت مبارز، عليه رژيم شاه به مبارزه پرداختم.
* از ملاقات خود با امام(ره) در نجف صحبت كنيد.
- هنگامي كه پس از تحمل شكنجه هاي دردناك به حضور امام(ره) رسيدم، نمي خواستم همه مصائبي را كه از سر گذرانده بودم براي ايشان بيان كنم تا خاطر ايشان مكدر شود، اما امام(ره) با آن بصيرت و علم الهي خود، همه چيز را مي دانستند و كاملاً در جريان امور قرار داشتند.
* آيا امام(ره) در جريان كامل وضعيت زندانيان سياسي بودند؟
- بله، اخبار از طرق مختلف به حاج احمد آقا و سپس به امام مي رسيد. سربازان فدايي امام(ره)، اعم از زن و مرد، در اقصي نقاط كشور و به شكلي كاملاً محرمانه و از سر اخلاص، گوش به فرمان ايشان بودند. اخبار و اطلاعات را از طرق مختلف به ايشان مي رساندند و كمك هاي مالي و معنوي را در ارتباط با زندانيان و خانواده هاي آنان، دريافت مي كردند.
* از فداييان اسلام و شيوه مبارزاتي آنان نام ببريد. آيا خاطره اي از آنها و مخصوصاً مرحوم نواب به ياد داريد؟
- من آن خاطره شيرين را از ايشان شنيده ام كه روزي مريدان هم بند ايشان تصميم مي گيرند براي حفظ سلامتي مرحوم نواب كه در اثر اعتصاب غذا، ضعيف شده بودند، غذاي خود را به ايشان بدهند. قضيه از اين قرار بوده كه ظاهراً به تعداد آنها سيب زميني پخته وجود داشته، اما يك عدد تخم مرغ بيشتر نداشته اند. آنها تصميم مي گيرند نفري يك سيب زميني بخورند و تخم مرغ را براي ايشان بگذارند. مرحوم نواب متوجه مي شوند و تخم مرغ را به تعداد افراد كه ظاهراً ۲۹ تا ۳۰ نفر بوده اند تقسيم مي كنند و تا وقتي كه آنها سهم خود را برنمي دارند، سهم خود را نمي خورند.
* پس از هجرت امام(ره) به پاريس، شما چه كرديد؟
- در آنجا به خيل ياران ايشان پيوستم و وظايف اندروني بيت امام را به عهده گرفتم.
* برخورد امام با زندانيان سياسي پس از انقلاب چه بود؟
- من در جريان مستقيم امر نبودم، ولي با توجه به انتصابات امام(ره) و سپردن امور به دست افراد ذيصلاحيت، مطمئناً امام(ره) در جريان كامل امور بوده و طبق قوانين و احكام شرع، نظارت دقيق داشته اند.

زير ذره بين
دهه فراموشي
هوشنگ صدفي
007161.jpg
حكايت غريبي است. همه ملت ها و كشورها معمولاً  مناسبت هاي ملي و مذهبي خود را به شكل جدي در تاريخ ثبت مي كنند، اما نمي دانم چرا تاريخ انقلاب اسلامي عليرغم تأثيرات شگرف خود در بين جهانيان و مسلمانان از سوي خود انقلابيون ايراني اين گونه به فراموشي سپرده شد؟
اگر از كنار تلاش هاي ارزشي مركز اسناد انقلاب اسلامي و ادبيات انقلاب اسلامي حوزه هنري با تسامح عبور كنيم شايد به سادگي بتوان ادعا كرد خمير مايه نظام جمهوري اسلامي با پشتوانه فعاليت هاي انقلابيون، شهداي گرانقدر و امام راحل آن چنان مورد توجه قرار نگرفته است. شايد به اين دليل كه مركز يا سازماني عهده دار اين نوع يادمان هاي فرهنگي و ملي نبود، البته بگذريم از اين كه سازمان ميراث فرهنگي به عنوان متولي موزه انقلاب در تكاپوي شكل دهي اين سامانه بعد از نزديك به سه دهه از پيروزي انقلاب اسلامي است.
به راستي براي من و شما نوجوانان دوره انقلاب اسلامي و نسل هاي اول و دوم اين پرسش مطرح نمي شود كه چگونه فرهنگ ماندگار انقلاب را به نسل هاي بعدي انتقال مي دهيم؟ آيا تنها نوشتن كتاب، ساختن فيلم و چند نمايش و جشن هاي دولتي مي تواند اهميت اين نهضت كبير اسلامي- ملي را به مخاطبان ناآشنا نشان دهد.
در طول اين سال ها شايد بارها و بارها مسئولان فرهنگي مدعي راه اندازي موزه انقلاب شدند ولي هيچ گاه حركت عملي و جدي صورت نگرفت. اگر مسئولان وزارت اطلاعات موزه عبرت را راه اندازي نمي كردند شايد در سال هاي اخير از فرزندان خود خجالت مي كشيديم كه به شكلي فضاي انقلاب را به تصوير بكشيم.
شايد از منظر ما نسل هاي انقلاب واژه هاي ظلم، ستم، شكنجه، ساواك، كميته مشترك ضد خرابكاري و قس عليهذا واژه هاي بديهي و روشني باشند اما از خود پرسيده ايد كه اگر اين واژه ها را به بچه هاي اين دوره و زمانه مطرح كنيم چه پاسخي خواهند داد؟ و شايد هم با همان معصوميت نوجواني و جواني بگويند يعني چه؟
بپذيريم كه قريب سه دهه فراموشي باعث شد كه تمامي اسناد انقلاب اسلامي به فراموشي سپرده شود، شايد اسناد انقلاب تنها به برگه هاي بازجويي و اطلاعات پرسنلي انقلابيون در ساواك ختم نشود.
آيا از آثار جنايت ۱۷ شهريور، سينما ركس آبادان، مسجد كرمان و يزد، ۲۹ بهمن تبريز، ۱۹ دي قم، ۱۳ آبان تهران و ... چيزهايي را به يادگار نگه داشتيم؟
چند تا از دست نوشته ها، آثار شهدا، ردپاي جنايت رژيم شاهنشاهي را گردآوري كرده ايم. خطاب سخنم با مسئولان فرهنگي، آموزشي و هنري است كه نتوانستند عليرغم هزينه  كردهاي مختلف در دهه هاي فجر ۲۷ سال گذشته، آثار ماندگاري را در جايي به نام موزه انقلاب اسلامي ثبت كنند.كافي است در همين سفرهاي خارجي به كشورهاي انقلابي و يا با سابقه تاريخي معتبر مراجعه كنيد هر يك از آنان از رويدادهاي انقلاب و يا وقايع ملي خود آثار قابل توجهي را حفظ كرده اند. خوشبختانه تجربه هاي ماندگار در كشورهاي روسيه، چين، كره، فرانسه، ژاپن و ساير كشورها مي توانست اين نوع ايده ها را به طراحان بدهد. ولي معلوم نيست چه كساني در اين فراموشي يادمان هاي انقلاب مقصر ند.
تهيه اعلاميه هاي امام از آغاز روند انقلاب اسلامي تا پيروزي، عكس ها، نوارهاي صوتي، آثار نوشتاري و تصويري، مراكز تأثيرگذار انقلاب و يا تهيه ماكت هاي آنها با ارائه اطلاعات روشن مي تواند زمينه ساز شكل گيري اين موزه انقلاب اسلامي باشد. شايد دوستان علاقه مند مدعي باشند كه موزه هاي شهدا و جنگ تحميلي به شكلي اين نوع يادمان هاي انقلاب را ارائه مي كنند. با اين حال مي توان گفت تمامي اين موزه هاي عبرت، شهدا و جنگ همه و همه در دل اين فرهنگ ماندگار انقلاب قابل تحليل و ارزيابي هستند و بس.
بي گمان انقلاب اسلامي ايران تنها در زندان مخوف كميته مشترك ضد خرابكاري خلاصه نشده است و بنابراين تمامي جنايات رژيم پهلوي هم در كتابهاي خاطرات انقلابيون و ضد انقلابيون انعكاس نيافته است. تا دير نشده بهتر است از مجموعه تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي در هر كوي و برزني آثاري جمع آوري و در موزه انقلاب به امانت سپرده شود تا در آينده نسل هاي آتي ما را به خاطر اين بي توجهي، بيش از اين مورد شماتت قرار ندهند.

سامان دهي ۱۸ هزار گلزار شهدا آغاز شد
007167.jpg
ايرنا:پنجمين جلسه ساماندهي گلزارهاي شهداي استان گيلان، به رياست مهندس عبداللهي استاندار و با حضور سردار انصاري - معاون كل بنياد شهيد و امور ايثارگران كشور - در محل استانداري تشكيل شد.
در اين نشست استاندار گيلان در سخناني به اهميت گراميداشت مقام شهدا و ايجاد فضايي مناسب در خور شأن شهداي والا مقام انقلاب اسلامي و هشت سال دفاع مقدس اشاره و بر تسريع در تحقق اين مهم تاكيد كرد.
وي همچنين با بيان اين مطلب كه گلزار شهدا به عنوان يكي از زيارتگاههاي مردم ما محسوب مي شود، خاطرنشان كرد: شهدا در دفاع از كيان نظام و انقلاب خون خود را اهدا كردند و از اينرو جايگاه ويژه اي در بين مردم داشته و ما وظيفه داريم براي ساماندهي گلزار شهدا اقدامات لازم را انجام دهيم، اگرچه منابع محدود است؛ ولي ما سعي داريم از سرجمع اعتبارات براي اين امر گامهاي اساسي را برداريم و مساعدتهاي بنياد شهيد و امور ايثارگران كشور نيز با اراده اي كه در اين سازمان وجود دارد، اميدوارم سرعت بيشتري بگيرد.
مهندس عبداللهي سپس به ديدار اخير استانداران با رئيس جمهور و تاكيد وي مبني بر توجه ويژه به خانواده هاي معظم شهدا اشاره كرد و اظهار داشت: همه مديران بايد به اين مهم حساسيت و دقت داشته و به طور داوطلبانه در ساماندهي گلزارهاي شهداي استان مشاركت و بر اساس توان دستگاه بخشي از هزينه ها را متقبل شوند.
در اين نشست همچنين سردار انصاري - معاون بنياد شهيد و امور ايثاگران كشور - از تلاش مديران استان در ساماندهي گلزارهاي شهداي استان تشكر نموده و با تاكيد بر اين مطلب كه در كشور ۱۸ هزار گلزار شهدا وجود دارد و مقرر است ظرف سه سال ساماندهي شود، خاطرنشان كرد: استان گيلان به لحاظ جغرافيايي از پراكندگي گلزارهاي شهدا برخودار است كه اين امر كار ساماندهي را راحت تر كرده و مشاركت دستگاهها تسهيل ميابد.وي همچنين گفت: ساماندهي گلزارها از توان يك دستگاه خارج و يك حركت جمعي را مي طلبد و ما نيز از محل بودجه سال آينده كمك هاي لازم را انجام خواهيم داد.
انصاري اتمام عمليات گلزارهاي نيمه تمام و آغاز ساماندهي گلزارهاي ۱ تا ۵ شهيد را در سال ۸۵ مورد تاكيد قرار داده و در اين زمينه مساعدت دستگاهها را خواستار شد.

براي آزادي از ديد ناظمي
صغري اميري
007173.jpg
با رسول اوليازاده- رئيس خانه عكاسان حوزه هنري در مورد نمايشگاه «چشم تاريخ» اكبر ناظمي گفت وگويي را انجام داده ايم كه مي خوانيد:
* چه شد كه به عكس هاي دوران انقلاب اسلامي پرداختيد؟
- خوب وظيفه ماست كه نمايشگاه هايي را براي مخاطبان با سواد بصري بالا ارايه كنيم، علاوه برآن اميدواريم كه مخاطبان ضمن استفاده از مضمون و محتوا بتوانند از تكنيك هاي آنها نيز بهره مند شوند. طبيعي است كه اين نوع نمايشگاه ها براي كارشناسان عكاسي علاوه بر ارايه محتوا مي تواند زمينه مناسبي براي زيبايي شناسي تصوير، تركيب بندي و ساير موارد تكنيكي را فراهم كند.
چه اتفاقي بهتر از اين كه خود مردم و دست اندركاران انقلاب اسلامي به نحوي از عكس هاي دوران انقلاب ياد كنند. مجموعه عكس هاي اكبر ناظمي براي اولين بار به روي ديوار نصب مي شود قبل از خانه عكاسان ايران مدتي اين مجموعه عكس ها در گالري بهزاد به نمايش درآمد، تمام هم و غم ناظمي براين بود كه به شكلي اين عكس ها در معرض ديد مخاطبان ايراني قرار گيرد. از آنجايي كه در دهه فجر نمايشگاه از پيش تعيين شده عاشورائيان را داشتيم فرصت نكرديم كه اين نمايشگاه عكس انقلاب اسلامي را برگزار كنيم. خوشبختانه اين نمايشگاه از ۷ اسفند تا ۲۸ اسفند ماه ادامه دارد و علاقه مندان به هنر عكاسي و فرهنگ ماندگار انقلاب مي توانند از آن بازديد به عمل آورند. قبل از اين نيز كتابي در زمينه عكس هاي ماندگار انقلاب اسلامي تحت عنوان «تپش سبز» از مرحوم قربان خليلي منتشر كرديم، همچنين از مجموعه آثار ايشان نمايشگاهي نيز برپا شد، بنابر اين نمايشگاه اكبر ناظمي جزو دومين نمايشگاه از اين گروه است.
* عكس هاي ناظمي چه تفاوتي با عكاسان دوره انقلاب دارد؟
- غالب عكس هاي اكبر ناظمي برخلاف بقيه عكاسان دوره انقلاب اسلامي رنگي است. ايشان در همان روزهاي انقلاب، اسلايد شوهايي را تهيه مي كرد و در مراكز فرهنگي و هنري به نمايش مي گذاشت حتي در برخي موارد اين نوع اسلايد شوها را به شهرهاي انقلابي مي فرستاد تا مخاطبان از حال و هواي مبارزات مردم مطلع شوند. بي گمان اين رويه كاري در آن زمان كه بيشتر رسانه ها و تريبون هاي عمومي در حيطه اقتدار حكومت پهلوي بود تأثير مثبتي در روند انقلاب اسلامي داشت.
علاوه برآن ،يكي از مزاياي عكس هاي اكبر ناظمي، مستند بودن آنهاست، اگر مجموعه اين عكس ها را مرور كنيم به راحتي مي توانيم لحظه هاي ناب حضور مردم و انقلابيون را لمس كنيم. ولي اغلب اين عكس ها در شهر تهران تهيه شده است، معمولاً كساني كه اين مجموعه عكس هاي انقلاب اسلامي را مشاهده مي كنند قرابت نزديكي با فيلم مستند «براي آزادي» را حس مي كنند، به عبارت ديگر احساس مي شود هر زاويه ديد مستندساز «براي آزادي» را اكبر ناظمي به شكلي در قاب دوربين عكاسي ثبت كرده است.
خوشبختانه ايشان چون تكنيك هاي عكاسي و مضامين را مي شناخت بنابر اين آثار مستند خوبي را در طول روند انقلاب اسلامي به تصوير كشيده است.
در نمايشگاه «چشم تاريخ» ما حدود ۷۰ عكس از كارهاي ايشان را به نمايش گذاشته ايم ابعاد اين عكس ها در اندازه ۶۰*۵۰ و به صورت رنگي است. در خاتمه نمايشگاه عكس بزرگي از آزادي زندانيان قصر ارايه شده كه احساس خوبي را به بيننده مي دهد. خودم در دوران جواني به گونه اي در اين صحنه هاي پرشور انقلاب حضور داشته ام بنابر اين ديدن اين نوع عكس ها خاطرات گذشته را به نحوي در مخاطب زنده مي كند. حتي در يكي از اين روزها كه عكاسي مي كردم دوربين عكاسي ام را شكستند.

ايثارگران سراسر كشور دورهم جمع شدند
ايسنا: ايثارگران سراسر كشور در تهران و مراكز استانها گرد هم آمدند.
به گزارش «ستاد برگزاري گردهمايي بزرگ حافظان استقلال» اين مراسم در تهران با حركت ايثارگران به سمت مرقد مطهر امام خميني (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران آغاز شد و با اجتماع آنها در جوار حرم مطهر ادامه يافت.
اين مراسم به صورت همزمان در مراكز استان هاي سراسر كشور و با اجتماع ايثارگران در گلزارهاي شهدا و يا مصلاهاي محل برگزاري نماز جمعه برگزار شد.
در اين مراسم نمايندگان ايثارگران كشور اعم از خانواده هاي معظم شاهد، جانبازان معزز و آزادگان سرافراز طي سخناني اراده راسخ خود را در حمايت از اهداف و برنامه هاي نظام مقدس جمهوري اسلامي و تدابير رهبر معظم انقلاب اسلامي  درخصوص لزوم مقاومت در برابر زياده خواهي دشمنان اعلام كردند.
در مراسمي كه در تهران و با حضور مسئولان كشور، در مرقد مطهر حضرت امام «ره» برگزار مي شود، ايثارگران با ايجاد حلقه انساني در اطراف ماكت تاسيسات هسته اي نطنز كه به عنوان نماد توانمند علمي و تكنولوژيك كشور در حرم مطهر نصب شده، شعار حمايت از استقلال ملي را فرياد كردند.
ايثارگران استان اصفهان نيز با اجتماع در برابر مجتمع UCF اصفهان حمايت خود را از تداوم برنامه هاي صلح آميز هسته اي در كشور اعلام كردند.
گردهمايي بزرگ ايثارگران كه با شعار ميثاق با امام«ره»- بيعت با رهبري و پاسداري از استقلال ملي در سراسر كشور برگزار مي شود، با هماهنگي نخبگان شاهد و ايثارگر و گردهمايي غيردولتي ايثارگران طراحي و به مورد اجرا گذارده مي شود.

آوازهاي يك نسل
007164.jpg
در اين هفته و هفته بعد، از دو كتاب كه در انتخاب كتاب سال شعر وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوري اسلامي، مورد تقدير قرار گرفتند شعرهايي را برگزيده ايم كه تقديم خوانندگان مي كنيم.
اين هفته به سراغ كتاب «قصيده واره هاي مرتضي اميري اسفندقه» با عنوان «چين كلاغ» رفته ايم. نام اين كتاب مأخوذ از قله اي به همين نام در حوالي مشهد است. صرف نظر از تلاش جدي شاعر براي دگرگون كردن و به روزكردن «قصيده» اين كتاب شامل تأملات گوناگون شاعر در طبيعت، زندگي، اجتماع و... است اما بخشي از اشعار شاعر كه با لحني معترض و با اشاره به احوال و اوضاع روزگار و كشورمان و با نگاهي به پشت سر و آرمان هاي انقلابي سروده شده است، در زمره اشعار قابل تأمل در «شعر انقلاب» مي باشند. همچنين قصيده هايي در اين كتاب هست كه به تجربه هاي عاطفي و واقعه هاي روحي خود شاعر اشاره دارد؛ چرا كه او خود از خانواده شهيدان انقلاب اسلامي است. قصيده واره «دادا» از جنس اول و قصيده واره «داغ» در سوگ و رثاي برادر مفقودالاثر شاعر و از جنس دوم است.
داغ
تا كي دل من چشم به در داشته باشد؟
اي كاش كسي از تو خبر داشته باشد!
آن باد كه آغشته به بوي نفس توست
از كوچه ما كاش گذر داشته باشد!
هر هفته سر خاك تو مي آيم، اما
اين خاك اگر قرص قمر داشته باشد
اين كيست كه خوابيده به جاي تو در اين خاك؟
از تو خبري چند مگر داشته باشد
خاكستري از آن همه آتش، دل اين خاك
از سينه من سوخته تر داشته باشد
آن روز كه مي بستي بار سفرت را
گفتي به پدر، هر كه هنر داشته باشد
بايد برود، هر چه شود گو بشو و باش
بگذار كه اين جاده خطر داشته باشد
گفتي نتوان ماند از اين بيش، يزيدي است
هر كس كه در اين معركه سر داشته باشد
بايد بپرد هر كه در اين پهنه عقاب است
حتي نه اگر بال و نه پر داشته باشد
كوه است دل مرد، ولي كوه نه هر كوه
آن كوه، كه آتش به جگر داشته باشد
كوهي كه بنوشد، بمكد، شيره خورشيد
كوهي كه ستاره، كه سحر داشته باشد
آن كوه كه ناياب ترين معدن در اوست
آن كوه كه در سينه گهر داشته باشد
كوهي كه جوابت بدهد هر چه بگويي
كوهي كه در آن، نعره اثر داشته باشد
كوهي كه عبا باشدش از شعشعه نور
عمامه اي از ابر به سر داشته باشد
آن كوه كه ياقوت، كه ياقوت شهادت
در دامنه، در كتف و كمر داشته باشد
اين تاك كه با خون شهيدان شده سيراب
تا چند در آغوش تبر داشته باشد
دردا اگر از خوشه اين شاخه سرشار
بيگانه ثمر چيده و بر داشته باشد
بايد بروم هر چه شود گو بشو و باش
بگذار كه اين جاده خطر داشته باشد
عشق است بلاي من و من عاشق عشقم
اين نيست بلايي كه سپر داشته باشد
رفتي و من آن روز نبودم، دل من هم
تا با تو سر سير و سفر داشته باشد
رفتي و زنت منتظر نوقدمي بود
گفتي به پدر كاش پسر داشته باشد!
گفتي كه پس از من چه پسر بود، چه دختر
بايد كه به خورشيد نظر داشته باشد
بايد كه خودش باشد؛ آزاده و آزاد
نه زور و نه تزوير و نه زر داشته باشد
اينك پسري از تو يتيم است در اينجا
در حسرت يك شب كه پدر داشته باشد
برگرد، سفر طول كشيد اي نفس سبز
تا كي دل من چشم به در داشته باشد؟!
دادا
شيخ الشيوخ گفت: دادا ! شراب كو؟
بانو گرسنه است، ريحان، كباب كو؟
دادا جلو دويد، شيخ الشيوخ گفت:
قوال ما چه شد؟ چنگ و رباب كو؟
قليان نقره كو؟ كو منقل طلا؟
وافور ما كجاست؟ ترياك ناب كو؟
بسطي كشيد و گفت: دادا ! نه وار، نه يوخ؟
بابا علي چه شد؟ بي بي گلاب كو؟
- بابا علي گريخت، بي بي گلاب مرد
دادا فدايتان! آقا «شهاب كو؟
» كي خسرو «از فرنگ، گفتند آمده ست
گيتي خانم كجاست؟ افراسياب كو؟
بانو بلند شد، خميازه اي كشيد
شيخ الشيوخ گفت: ها! جاي خواب كو؟
دادا عقب خزيد، بانو سؤال كرد:
همسايه شما؟ عاليجناب كو؟
شيخ الشيوخ گفت: عاليجناب مرد!
دادا! اتاق خواب! خانه خراب! كو
امشب تفنناً با اسب مي رويم
كو؟ اسب ما كجاست؟ زين و ركاب كو؟...
دادا نشسته بود، زير درخت بيد
خوابيد و خواب ديد: شب، اضطراب، كو!؟
شيخ الشيوخ ها فرياد مي زدند:
دادا! شراب كو؟ دادا! كباب كو؟
با دلهره پريد از خواب و گريه كرد:
يك لقمه نان خشك؟ يك جرعه آب كو؟
دادا! گرفته بود، مي گفت با خدا:
گفتي مرا بخوان، خواندم، جواب كو؟
دادا! تفنگ تو خميازه مي كشد
دادا! قيام كن، شرب مذاب كو؟

انديشه
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهرستان ها
شهري
علمي فرهنگي
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   انديشه   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |  
|  سياسي   |   داخلي   |   شهرستان ها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   راهنما   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |