ايسنا: فرمانده سپاه گفت: خون شهيدان ضامن بقا و تداوم انقلاب اسلامي است و شهيدان متعلق به بشريت هستند.
سردار يحيي صفوي كه در مراسم شب خاطره شهيد صياد شيرازي در تالار فردوسي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران سخن مي گفت ،   با بيان اين مطلب ، ضمن گرامي داشت ياد و خاطره شهيدان هشت سال دفاع مقدس و تأكيد بر ادامه راه آنها اظهار داشت: ثمره  خون شهيدان، آزادي بشريت را محقق خواهد كرد و نويد آزادي بشريت مظلوم از دست استكبار جهاني خواهد بود.
سردار صفوي در ادامه همچنين با گرامي داشت ياد و خاطره شهيد صياد شيرازي اظهار داشت: با شهيد صياد شيرازي از روز هاي اول پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل سپاه كه ايشان در آن زمان با درجه سرواني در مركز آموزش توپخانه اصفهان خدمت مي كرد ، آشنا شدم و تا آخرين روز ها نيز دوست صميمي هم بوديم و در عمليات هاي مختلف كنار يكديگر از كشور دفاع مي كرديم. وي افزود: در يك جمله مي توان گفت: شهيد صياد شيرازي، انساني مومن، شجاع و مردم دار بود و در نزديكي ارتش و سپاه به يكديگر نقش اساسي ايفا كرد و عمليات هاي انجام شده در زمان فرماندهي شهيد صياد در نيروي زميني موفقيت هاي بسياري نصيب كشور كرد.
سردار سيدعبدالرحيم موسوي ، رئيس ستاد مشترك ارتش نيز در اين مراسم با گرامي داشت ياد و خاطره شهيدان، آزادگان و جانبازان اظهار داشت: صياد شيرازي يك فرزند راستين و شاگرد نمونه مكتب اسلام بود.
وي افزود: جايگاهي كه صياد شيرازي در قلب ملت سرافراز ايران به دست آورد ، به اين خاطر بود كه در عشق به اسلام و قرآن و در عمل به فرامين استقامت  كرد. صياد همه چيز را در خدا مي ديد. اين شهيد از تمام لحظه ها براي يادآوري خدا استفاده مي كرد و در طول زندگي بيقرار شهادت بود و اين را مي شد در رفتار و گفتارش ديد.
سردار شمشيري ، فرمانده  حفاظت اطلاعات وزارت دفاع نيز در اين مراسم، دلسوزي، صداقت، اخلاص و تعهد را از خصوصيات شهيد صياد شيرازي عنوان كرد و افزود: عامل پيوند قلوب نيز همين موارد بود. وي اخلاص و صداقت در عمل، مطيع امر ولايت بودن، نظم و انضباط در كار، پرهيز از موارد اختلاف برانگيز، تلاش در جهت تقويت مباني ديني، حفظ و تقويت ارتباطات مردمي، روحيه ساده زيستي، تقيد به نماز اول وقت، بهره گيري از مزاياي كار كارشناسي، مصمم بودن در تصميمات اتخاذ شده، حفظ ارتباط با مسئولان مافوق و زيردستان با رعايت موازين اخلاقي و برادري، حضور فعال در مجامع ديني و خستگي ناپذيري در كار را از خصوصيات شهيد صياد شيرازي نام برد.

۲۰ فروردين ماه مصادف است با سيزدهمين سالگرد شهادت سيد مرتضي آويني كه به همين مناسبت مراسمي با عنوان فردايي ديگر در سالن حجاب برگزار شد.
شهيد سيد مرتضي آويني در شهريور سال ۱۳۲۶ در شهر ري متولد شد.تحصيلات ابتدايي و متوسطه  خود را در شهرهاي زنجان، كرمان و تهران به پايان رساند و سپس به عنوان دانشجوي معماري وارد دانشكده  هنرهاي زيبا دانشگاه تهران شد. او از كودكي با هنر انس داشت؛ شعر مي سرود. داستان و مقاله مي نوشت و نقاشي مي كرد. تحصيلات دانشگاهي اش را نيز در رشته اي به انجام رساند كه با طبع هنري او سازگار بود، ولي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي معماري را كنار گذاشت و به اقتضاي ضرورت هاي انقلاب به فيلم سازي پرداخت: حقير داراي فوق ليسانس معماري از دانشكده  هنرهاي زيبا هستم اما كاري را كه اكنون انجام مي دهم نبايد با تحصيلاتم مربوط دانست. حقير هر چه آموخته ام از خارج دانشگاه است. بنده با يقين كامل مي گويم كه تخصص حقيقي در سايه  تعهد اسلامي به دست مي آيد و لاغير. قبل از انقلاب بنده فيلم نمي ساخته ام، اگر چه با سينما آشنايي داشته ام. اشتغال اساسي حقير قبل از انقلاب ادبيات بوده است. با شروع انقلاب تمام نوشته هاي خويش را اعم از تراوشات فلسفي داستان هاي كوتاه، اشعار و... در چند گوني ريختم و سوزاندم و تصميم گرفتم كه ديگر چيزي كه «حديث نفس»باشد ننويسم و ديگر از« خودم »سخني به ميان نياورم... سعي كردم كه«خودم » را از ميان بردارم تا هر چه هست خدا باشد و خدا را شكر بر اين تصميم وفادار مانده ام. البته آنچه كه انسان مي نويسد هميشه تراوشات دروني خود اوست. همه  هنرها اين چنين هستند. كسي هم كه فيلم مي سازد، اثر تراوشات دروني خود اوست، اما اگر انسان خود را در خدا فاني كند، آن گاه اين خداست كه در آثار او جلوه گر مي شود. حقير اين چنين ادعايي ندارم ولي سعي ام بر اين بوده است.
شهيد آويني فيلم سازي را در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي با ساختن چند مجموعه درباره  غائله  گنبد (مجموعه  شش روز در تركمن صحرا)، سيل خوزستان و ظلم خوانين ( مجموعه مستندخان گزيده ها) آغاز كرد:« با شروع كار جهاد سازندگي در سال ۵۸ به روستاها رفتيم كه براي خدا بيل بزنيم. بعدها ضرورت هاي موجود رفته رفته ما را به فيلم سازي كشاند... ما از ابتدا در گروه جهاد نيتمان اين بود كه نسبت به همه  وقايعي كه براي انقلاب اسلامي و نظام پيش مي آيد عكس العمل نشان بدهيم. مثلا سيل خوزستان كه واقع شد، همان گروهي كه بعدها مجموعه حقيقت را ساختيم، به خوزستان رفتيم و يك گزارش مفصل تهيه كرديم. آن گزارش در واقع جزو اولين كارهايمان در گروه جهاد بود. بعد، غائله  خسرو و ناصر قشقايي پيش آمد و ما به فيروزآباد، آباده و مناطق درگيري رفتيم...وقتي فيروزآباد در محاصره بود، ما با مشكلات زيادي از خط محاصره گذشتيم و خودمان را به فيروزآباد رسانديم.
در واقع اولين صحنه هاي جنگ را ما در آنجا، در جنگ با خوانين گرفتيم. گروه جهاد اولين گروهي بود كه بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت. وقتي به خرمشهر رسيديم هنوز خونين شهر نشده بود. شهر هنوز سر پا بود. اگر چه احساس نمي شد كه اين حالت زياد پر دوام باشد، و زياد هم دوام نياورد. ما به تهران بازگشتيم و شبانه روز پاي ميز موويلا كار كرديم تا اولين فيلم مستند جنگي درباره  خرمشهر از تلويزيون پخش شد؛ فتح خون.
مجموعه  يازده قسمتي« حقيقت »كار بعدي گروه محسوب مي شد كه يكي از هدف هاي آن ترسيم علل سقوط خرمشهر بود: يك هفته اي نگذشته بود كه خرمشهر سقوط كرد و ما در جست وجوي«حقيقت» ماجرا به آبادان رفتيم كه سخت در محاصره بود و...»
شهيد آويني و گروه فيلمبرداران روايت فتح سفر به مناطق جنگي را از سر گرفتند و طي مدتي كم تر از يك سال كار تهيه  شش برنامه از مجموعه  ده قسمتي«شهري در آسمان» را به پايان رساندند و مقدمات تهيه  مجموعه هاي ديگري را درباره  آبادان، سوسنگرد، هويزه و فكه تدارك ديدند. شهري در آسمان كه به واقعه  محاصره، سقوط و باز پس گيري خرمشهر مي پرداخت. در ماه هاي آخر «حيات زميني» شهيد آويني از تلويزيون پخش شد. اما برنامه وي براي تكميل اين مجموعه و ساختن مجموعه هاي ديگر با شهادتش در روز جمعه بيستم فروردين ۱۳۷۲ در قتلگاه فكه ناتمام ماند.
*منبع:سايت شهيد آويني

مهر: دكتر مجتبي رحماندوست، مشاور رييس جمهور در امور ايثارگران از وضعيت رسيدگي به خانواده هاي شهدا در كشور انتقاد كرد.
دكتر مجتبي رحماندوست، در همايش فصلي ايثارگران در استانداري قم برگزار شد، گفت: اغلب والدين شهدا در شهرهاي مختلف كشور در وضعيت نامناسبي به سر مي برند و بايد هرچه سريع تر به مشكلات آنان رسيدگي شود.وي با بيان اينكه مسئولان بايد فرهنگ ايثار و شهادت را در جامعه نهادينه سازند، تأكيد كرد: نهادينه كردن اين فرهنگ و بيان انديشه ها و اعتقادات ايثارگران باعث مي شود تا همه مردم در اين فرهنگ نسبت به اين افراد احساس احترام و خدمتگزاري داشته باشند. وي افزود: رييس جمهور بر نظارت بر حسن اجراي مقررات و قوانين و توجه به درصد جانبازان تأكيد دارد و مشاوران امور ايثارگران در ادارات مختلف نيز بايد بر اين امر نظارت دقيق داشته باشند.مسئولان استان ها نيز بايد چون ساير مقامات عالي رتبه كشوري بازديد از خانواده هاي معظم شهداء، ايثارگران و جانبازان را در اولويت نخست كارهاي خود قرار دهند.
استاندار قم نيز در اين مراسم گفت: در حال حاضر كه در شرايط پيچيده  اي به سر مي بريم بهترين راهكار عمل به شيوه بنيانگذار جمهوري اسلامي و مقام معظم رهبري است.مهندس عباس محتاج، صبر، ايستادگي، مقاومت در برابر دشمن و حفظ وحدت را از مؤثرترين راهكارهاي مردم براي ايثارگري ذكر كرد و افزود: ايثارگران براي ما بهترين الگو مي باشند. با دارا بودن اين ويژگي ها و در نظر گرفتن شرايط سخت امروز بايد هوشيارتر، توانمندتر و مدبرانه تر عمل كرد. وي ايثارگران را يادگاران دوران هشت سال دفاع مقدس ذكر كرد و گفت: اين افراد برگ درخشاني در برابر مردم و دولتمردان مي باشند و ما بايد با الگوگيري از آنان مسير صحيح و درست را بشناسيم.
محتاج با اشاره به شرايط سخت و كمبود امكانات كشور در زمان جنگ تحميلي افزود: مردم با نيروي ايمان واعتقادات راسخ و اتكاء به توانايي هاي خود كشور را به سوي توسعه سوق دادند.وي در پايان تصريح كرد: بايد روحيه ايثار، ايثارگري و شهادت را در جامعه به روحيه  اي عمومي مبدل كرد.

همزمان با اولين روز از هفته سلامت فجر مزار شهداي انقلاب اسلامي استان كردستان با حضور مسئولان و اقشار مختلف مردم عطرافشاني و غبار روبي شد.
در اين مراسم معنوي مردم مسلمان و خداجوي شهرها و روستاهاي كردستان يك بار ديگر با شهداي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي تجديد ميثاق كردند. به همين مناسبت جمع زيادي از مردم و مسئولان بر سر مزار شهداي سنندج حضور يافته و با غبار روبي و عطرافشاني مزار آنها ياد و خاطره اين عزيزان را گرامي داشتند.رئيس بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي انقلاب اسلامي كردستان در مراسم غباروربي شهداي سنندج گفت: انقلاب اسلامي ايران نشات گرفته از نهضت عاشوراي حسيني است. حسن مهاجر افزود: انقلاب اسلامي ايران مرهون ايثار و از خود - گذشتگي شهداي انقلاب اسلامي است و در شرايط كنوني هيچ خانواده شهيد و جانبازي نبايد در پشت در مسئولان ادارات معطل بماند.وي در ادامه ويژگيهاي مهم انقلاب اسلامي را رهبري حكيمانه امام راحل، وحدت كلمه، اسلامي بودن انقلاب و حضور پرشور اقشار مختلف مردم دانست و گفت: دشمن هم اكنون درصدد است كه وحدت و انسجام مردم را در هم بشكند.

يكي از اعضاي ماده ۱۰ خانه احزاب از تاسيس سازمان خدمتگزاران انقلاب اسلامي خبر داد.
احمد پيش بين گفت: در جلسه هفته گذشته خانه احزاب مقرر شد سازمان خدمتگزاران انقلاب اسلامي اصلاحي در اساسنامه خود به وجود آورد. وي افزود: همچنين اساسنامه جمعيت اسلامي زنان نيز به تصويب ماده ۱۰ خانه احزاب رسيد كه اين جمعيت نيز بايد اصلاحاتي در اساسنامه خود به وجود آورد.
عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي گفت: طبق روال سنوات گذشته بايد مبلغي به احزاب مختلف به صورت يارانه اختصاص مي يافت كه متاسفانه سهميه هر حزب هنوز مشخص نشده است. نماينده بافت تاكيد كرد: در اين جلسه حزب توليد گران ملت ايران نيز به تصويب ماده ۱۰ رسيد.

بانك اطلا عات شهيد مرتضي آويني در پايگاه اطلا ع رساني جامع دفاع مقدس به نشاني www. sajed. ir ايجاد شد.
بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس اعلا م كرد: اين بانك شامل زندگي نامه، ديدگاه هنرمندان درباره شهيد آويني، دست نوشته هاي شهيد، آلبوم تصاوير، سيري در انديشه ها، دستاوردها، مقالا ت، اصوات، اشعار، فيلم هاي مستند و پخش شده، خاطره ها , كتابها , يادواره ها و جشنواره ها درباره شهيد آويني است.

اولين مسابقه سراسري«داستان دفاع مقدس » همزمان با هفته دفاع مقدس در شهريور ماه سال جاري برگزار مي شود.
اين مسابقه سراسري كه با تلاش بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس و همكاري انجمن قلم ، خانه داستان و دفتر آفرينش هاي ادبي حوزه هنري برگزار مي شود، ويژه بزرگسالان بوده و علاقه مندان بدون محدوديت در تعدد عناوين داستان، مي توانند تا پايان مرداد ماه با ارسال آثار خود در اين جايزه شركت كنند.برندگان اين مسابقه كه در سه بخش داستان كوتاه ، داستان بلند و رمان انتخاب مي شوند، آثارشان در كتابي مستقل چاپ خواهد شد.

حيات: مديركل بنياد شهيد و امور ايثارگران خوزستان گفت: طرح تشكيل مركز هدايت الكترونيك تامين فراگير (هاتف) با اهداف دسترسي آسان، تمركز در ارائه خدمات، افزايش سطح و كيفيت پاسخگويي به ايثارگران و حل پيچيدگي هاي ارتباطي با سازمان در شهرستانهاي استان خوزستان راه اندازي مي شود.
ذراتي گفت: در چارچوب تحقق اصول چهار جانبه دولت شامل عدالت گستري، مهرورزي، خدمت به بندگان خدا و پيشرفت و تعالي و تعميم آن به حوزه رسيدگي به امور ايثارگران و ايجاد شرايط بهينه به منظور دسترسي آحاد جامعه ايثارگران به خدمات مورد نياز، طرح تشكيل مركز هدايت الكترونيك تامين فراگير(هاتف) به عنوان نقطه تماس منحصر به فرد ايثارگران با بنياد شهيد و امور ايثارگران به زودي در شهرستانها نيز طراحي و اجرا مي شود. وي افزود: با اجراي اين طرح همه ايثارگران از طريق تماس با تلفن ملي ۱۶۱۶ در سراسر كشور نيازمنديهاي اداري - خدماتي و فرهنگي خود را با كارشناسان بنياد مطرح و بدون نياز به مراجعه نسبت به تشكيل پرونده الكترونيكي مطرح مي كنند.
ذراتي خاطرنشان كرد: پرونده تشكيل شده پس از پردازش نهايي در مسير مراحل رسيدگي قرار گرفته و نتيجه اقدامات از طريق تماس با درخواست كننده به وي اعلام خواهد شد. وي با بيان اينكه مركز هاتف نخستين سامانه خدمات رساني الكترونيكي در كشور است، يادآور شد: اين سامانه امكان خدمات رساني سريع توام با رعايت كرامت به ايثارگران را فراهم كرده و يكي از مهمترين ضرورتهاي رسيدگي به امور اين عزيزان كه توزيع عادلانه امكانات در نزديكترين مكان جغرافيايي است را تامين مي كند.

مراسم هفتمين سالگرد شهادت جانشين رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح در مسجد جهاد تهران برگزار شد.
به گزارش معاونت فرهنگي و تبليغات دفاعي ستاد كل نيروهاي مسلح، مراسم بزرگداشت ياد و خاطره شهيد سپهبد علي صياد شيرازي روز گذشته از ساعت ۱۰ تا ۱۲ صبح در تهران مسجد جهاد ستاد كل نيروهاي مسلح با حضور فرماندهان و مسئولان كشوري و لشكري، ياران وهمرزمان آن شهيد بزرگوار، عموم امت انقلابي و شهيدپرور و خانواده آن شهيد برگزار شد.امير سپهبد علي صياد شيرازي پس از سال ها مجاهدت در كردستان و رزم دلاورانه و فداكارانه در غرب و جنوب كشور در دوران ۸ سال دفاع مقدس و مدتي به عنوان فرمانده نيروي زميني ارتش و مسئوليت هاي بعدي و خدمت صادقانه و پرتلاش در سمت جانشين رئيس ستاد نيروهاي مسلح، سرانجام در بيست و يكم فروردين سال ۱۳۷۸ به دست منافقان كوردل كه امروز مورد حمايت استكبار جهاني آمريكاي جنايتكار هستند، ترور شد و به درجه  رفيع شهادت نائل آمد.

هوشنگ صدفي
راستي چند تا از مدال داران دوره انقلاب را به ياد داريد؟ يا چند ايثارگر مدال دار سال هاي خون و حماسه را مي شناسيد؟
شايد اين پرسش كمي عجيب باشد اما واقعيت دارد، چگونه مي توان پيشكسوتان انقلاب و دفاع مقدس را شناخت. حجب و حياي فرهنگ ايراني و گمنام بودن و فروتني فرهنگ اسلامي هيچ گاه اجازه نداده است كه پيشكسوتان سال هاي مبارزه و انقلاب به خود جرأت بدهند و با علائم و نشانه هاي روشن خود را به مردم بشناسانند به همين خاطر بعد از ۲۰ سال تازه زندانيان سياسي قبل از انقلاب متوجه مي شوند كه بايد داراي شناسنامه و هويت خاصي شوند. بنابراين بعد از فراموشي سال هاي انقلاب سنگ بناي كانون زندانيان سياسي مسلمان را پايه ريزي مي كنند.
فرصتي دست داده بود كه در سال هاي اوليه دهه ۷۰ با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي به جمهوري هاي تازه مسلمان قفقاز مسافرت كنم. در اغلب اين جمهوري ها آدم هاي مسني را در كوچه و خيابان و مترو مي ديدي كه با مدال هاي ريز و درشت از مقابل مردم رژه مي رفتند و چه احترامي از سوي آنان به اين مدال داران ارايه مي شد.
با كنجكاوي موضوع را دنبال كردم، متوجه شدم كه اين گروه از مدال داران، اغلب از رزمندگان جنگ كبير ميهني اتحاد جماهير شوروي بوده اند كه اينگونه مورد احترام مردم هستند. ناگفته نماند كه اين احترام ها ساختگي و تصنعي نبود و بيشتر نوجوانان و جوانان با چهره هاي شگفت زده به اين سربازان ايثارگر مي نگريستند. سال ها از روزهاي سربي دوران انقلاب اسلامي مي گذرد، باز هم سال هاي زيادي از روزهاي خون و حماسه دفاع مقدس سپري مي شود شما چند نفر از مدال داران را در كوچه و خيابان ها مشاهده مي كنيد و يا چند نفر از آنها را مثل ريزعلي خواجوي، دهقان فداكار به مدارس ابتدايي و راهنمايي برده ايم تا از رشادت ها و حماسه هاي جنگي تحميلي صحبت كنند.فرزندان ما از جنگ فقط كشت و كشتار و گلزار شهدا با پرچم هاي رنگين را مي شناسند و روزهاي پنجشنبه صرفا خاك سرد و قبور اين ايثارگران بي نام و نشان را زيارت مي كنند، در حالي كه هم اينك در هزار توي تهران در ميان خانه هاي سرد و ساكت ايثارگران صاحب نامي در گمنامي، زخم هاي دوران جنگ تحميلي و انقلاب را با فريادهاي فروخورده تحمل مي كنند.
چند بار در دهه هاي فجر از زندانيان مقاوم و صبور انقلابي تقدير كرده ايم و يا چند نام انقلابي دوره انقلاب اسلامي را به نوجوانان و جوانان ايراني شناسانده ايم؟ من و شما شايد اين روزها خجالت نكشيم لااقل از روح جمعي مردم خجالت بكشيم كه در اين زمينه كوتاهي كرده ايم تازه پا را فراتر گذاشته ايم و ايثارگران صبور را به بوته فراموشي سپرده ايم، آنگاه از طريق گفتگو ها و سخنراني ها مدعي مي شويم كه به ياد آنها هستيم، آنها هيچ گاه از ما مدال  نمي خواهند، احترام دروغين و تصنعي خواستار نيستند و اگر باز هم به مناعت طبع و سعه صدر آنان ارج بنهيم چيزي نه از من، شما و حتي دولت نمي خواهند، آنها هويت و معنويت رفتارهاي انقلابي را مي طلبند. تا چه حد خواسته يا توانسته ايم به اين انتظار پاسخ دهيم.
پس مدال دادن و مدال داران را فراموش كنيم، انسان هاي صبور، سخت كوش و ايثارگر سال هاي انقلاب و جنگ تحميلي را دريابيم. چرا كه آنان به جاي مدال هاي افتخار هم اينك در خانه هاي خود پلاك هاي دهها رزمنده شهيدي را به يادگار دارند كه در سنگرهاي خونين در آغوش آنان جان سپرده اند.

*مدارس اسلامي در دوره پهلوي دوم
شيوه تدريس و تعليم در مدارس نوين و خارجي يكي از روش هاي تهاجم فرهنگي رژيم پهلوي به ارزش ها و معيارهاي اسلامي بود.
جامعه ديني- فرهنگي ايران، در رويارويي با اهداف اين تهاجم و به نيت اشاعه فرهنگ ديني با عنايت به شرايط مساعد پس از شهريور ۱۳۲۰ اقدام به تاسيس نهادهاي آموزشي اي به نام مدارس اسلامي نمود.
تعداد اين مدارس، با وجود فشارهاي سياسي تا پيروزي انقلاب اسلامي به بيش از ۱۸۰ باب مي رسيد. اين نهادهاي فرهنگي با ترويج مذهب و تربيت نسلي مجهز به علوم اسلامي و علوم جديد زمينه هاي پيدايش انقلاب اسلامي را فراهم كردند. در اين كتاب نقش مدارس اسلامي مشهور به مدارس ملي در انقلاب اسلامي بررسي مي شود. شيوه تدريس و تعليم در مدارس نوين و خارجي يكي از روش هاي تهاجم فرهنگي رژيم پهلوي به ارزش ها و معيارهاي اسلامي بود. جامعه ديني _ فرهنگي ايران، در رويارويي با اهداف اين تهاجم و به نيت اشاعه فرهنگ ديني با عنايت به شرايط مساعد پس از شهريور ۱۳۲۰ اقدام به تأسيس نهادهاي آموزشي اي به نام مدارس اسلامي نمود. تعداد اين مدارس، با وجود فشارهاي سياسي تا پيروزي انقلاب اسلامي به بيش از ۱۸۰ باب مي رسيد.
* تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي از مهاجرت امام خميني به پاريس تا پيروزي
پيروزي انقلاب اسلامي، وابسته به علل و عوامل متعددي بود؛ اما سه علت اصلي كه مورد تأكيد محققان است در اين زمينه بيش تر مورد توجه قرار گرفته است: نخست، باورهاي ديني و اعتقادات اسلامي مردم ايران، دوم، وحدت مردم و مبارزات سياسي آنها و سوم، رهبري قاطع و بي نظير امام خميني. اين سه عامل پس از آن كه در كنار يك ديگر قرار گرفتند و يك مثلث را تشكيل دادند به نيروي قدرتمندي تبديل گرديد و رژيم پهلوي را سرنگون ساخت. بررسي جنبه هاي متعدد اين سه عامل، ماهيّت واقعي و عناصر تشكيل دهنده  جنبش اسلامي مردم ايران را، روشن خواهد ساخت. از ميان سه عامل فوق، رهبري امام خميني بخصوص در شرايط حساس و بحراني، تأثير فوق العاده اي در به ثمر رسيدن مبارزات مردم مسلمان ايران، عليه دستگاه پهلوي ايفا كرد. از اين رو، با بررسي جنبه هاي گوناگون رهبري امام خميني و ويژگي هاي آن، زواياي مهمي از تاريخ انقلاب اسلامي ايران روشن خواهد گرديد.
فاصله  زماني ۱۴ مهرماه تا ۲۲ بهمن ،۱۳۵۷ يكي از فصول برجسته  تاريخ نهضت اسلامي به حساب مي آيد.اين برهه  زماني كه از هجرت حضرت امام به پاريس تا پيروزي انقلاب را در برمي گيرد، مملو از حوادث و اتفاقاتي است كه هر يك مسير انقلاب را به پيش مي برد.مركز اسناد انقلاب اسلامي ضمن تشكر از محقق اين اثر، آقاي علي اكبري بايگي، از آقايان رحيم نيكبخت، معاون محترم تدوين؛ غلامرضا خسروي، مدير بخش تدوين و دكترحميد كرمي پور، مدير گروه خاطرات، به خاطر انجام اين پژوهش و هم چنين هم كاران پرتلاش معاونت محترم انتشارات، تقدير و تشكر مي نمايد.
* تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي (۱۳۴۲ _ ۱۳۴۰) جلد دوم
تحولات و تكاپوهاي حوزه علميه قم و اقدامات چهره هاي شاخص و مبرز آن، نشانگر پيوند محكم و ژرفي با روند مبارزات سياسي و فرهنگي مردم مسلمان ايران عليه دستگاه پهلوي دوم است. تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي وضعيت جامعه مذهبي را با دقت به بحث گذاشته است. مرجعيت امام (ره) و نقش فضلا و ديگر مراجع در تثبيت آن، از صفحات خواندني اين كتاب است.
همچنين نهضت روحانيون در جريان مبارزه با لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي، از زبان نقش آفرينان آن مورد توجه قرار گرفته است. مبارزات علما در جريان موسوم به انقلاب سفيد، سفر محمدرضا پهلوي به شهر قم، هجوم به دو مدرسه فيضيه و طالبيه تبريز، به سربازي بردن طلاب و.... از ديگر فصول خواندني اين كتاب به شمار مي رود. كتاب حاضر با اتكا به سخنان روحانيون و عالماني كه در برانگيختن مردم و مبارزه با دستگاه پهلوي نقش شاياني داشتند، گزارشي مستند از مبارزات روحانيون و مردم مسلمان عرضه مي كند. نقش مساجد و مراسم مذهبي در انسجام و برانگيختن احساسات مذهبي مردم در اين نوشته به خوبي ترسيم شده است. همچنين تلاش روحانيون گمنام شهرها و روستاهاي دوردست در زنده نگهداشتن ياد امام (ره)، از ديگر قسمتهاي جالب كتاب حاضر است.

مصطفي رحماندوست فارغ التحصيل رشته زبان و ادبيات فارسي و داراي ۱۱۴ عنوان كتاب شامل مجموعه شعر، قصه  و ترجمه  است. خبرگزاري فارس با او درباره ادبيات كودك و نوجوان پس از انقلاب اسلامي گفت وگويي انجام داده است كه مي خوانيد:
***
*به نظر شما بعد از پيروزي انقلاب اسلامي چه تحولاتي در اين زمينه رخ داد؟
-وقتي انقلاب مي شود تحول در همه جا به وجود مي آيد. اما در ادبيات كودك و نوجوان يك اتفاق عجيب افتاد و آن هم اين كه هرگز در پيش از انقلاب تا اين حد كودك محوري در جامعه ايراني وجود نداشت. يك دفعه بعد از انقلاب و يكي دو سال پيش از انقلاب كه تازه زمزمه هاي انقلاب بلند شده بود توجه به كودك، تعليم و تربيت كودك، مدرسه هاي ويژه  كودك خيلي زياد شد و نتيجتاً توجه به ادبيات كودك و نوجوان هم،  زياد شد. بعد از انقلاب انگار يك قانون نانوشته اي گفته بود به بچه ها زياد توجه كنيد و به اين ترتيب ادبيات كودك و نوجوان اهميت زيادي پيدا كرد، حالا گاهي از نظر كمي و گاهي از نظر كيفيت اما بعد از سال هاي اول انقلاب مي توانيم بگوئيم كه هميشه رشد داشته ايم. واقعيت قضيه اين است كه ما پيش از انقلاب مقوله جدي اي به نام ادبيات كودك و نوجوان نداشتيم. كتاب براي كودكان بود اما در تيراژ محدود و در سطح خانواده هاي مرفه و بيشتر در سطح تهران، چند سال طول مي كشيد تا كتابي چاپ بشود و به فروش برسد. بار ترجمه نسبت به تأليف خيلي زياد بود. ترجمه ها انتخاب نشده بود و هر كتابي به دستشان مي رسيد چاپ مي شد،  البته با تيراژ بسيار معدود و محدود. در حالي كه حالا در روز تقريبا ده عنوان كتاب براي بچه ها چاپ مي شود. ما در حال حاضر چيزي حدود ۵۲ تا مجله براي بچه ها داريم. اما قبل از انقلاب فقط يك كيهان بچه ها داشتيم و يك اطلاعات دختران و پسران كه با ۴ تا پيك مي شد ۶ تا. خب رقم ۵۲ با ۶ قابل قياس نيست. هرچند من معتقدم نبايد اين ها را با هم مقايسه كنيم چون همه چيز عوض شده است. جمعيت مخاطب ما از حدود ۱۲ ميليون به چيزي حدود ۳۰ ميليون رسيده است.(بيش از ۲ برابر شده) كه اگر بخواهيم مقايسه كنيم تا ۲ برابر شدنش طبيعي است و بيشتر از آن جاي بحث دارد و البته وسايل ارتباط جمعي، شبكه هاي تلويزيوني، راديويي، اينترنت و ماهواره ها هم در رشد ادبيات كودك و نوجوان نقش داشته اند. لذا من اصلاً معتقد نيستم كه بخواهيم مقايسه كنيم ادبيات كودك و نوجوان قبل از انقلاب را با وضعيت فعلي،  زمانه از هر نظر عوض شده، انقلاب فقط يك تغيير است. كودك محوري در تمام جهان معني پيدا كرده و ادبيات كودك و نوجوان در تمام جهان گسترش يافته است. ما هم تحت تاثير جهان تغييرات عمده اي داشته ايم.
* به طور مشخص زمينه هايي كه انقلاب به وجود  آورد براي اين تغيير و تحولات چه بود؟
-از عمده ترين زمينه ها توجه به تاليف و برشمردن ترجمه است. ما شايد در ۱۵-۱۰ سال اول انقلاب يا اصلاً ترجمه نمي كرديم يا از كشورهاي جهان سوم ترجمه مي كرديم يعني از كشورهايي كه از نظر فرهنگي با ما نزديكي بيشتري داشتند. اين اتكا به نفسي كه انقلاب به مردم ما داد باعث شد كه مقدار زيادي توجه به تاليف بيشتر از ترجمه شود. يعني نويسنده هاي ما باور كردند كه خودشان هم مي توانند بنويسند. نسبت ها كاملا عوض شد، مثلا اگر بخواهم بگويم قبلا ۸۵ درصد كتاب ترجمه بود و ۱۵ درصد تأليف بعد از انقلاب كاملاً  برعكس شد. اين روند خيلي خوب بود. به خاطر اين كه هم نويسنده بومي ما رشد كردند و بچه ها با نوشته ها و آثار بومي آشنا شدند. خب البته يكسري مشكلات وجود داشت كه مثلاً نوشته هاي بومي ما جاذبه نوشته هاي خارجي را نداشت. اما اين اتفاق، اتفاق مباركي بود، چون تعداد زيادي نويسنده كه داريم مي بينيم در آن فضا رشد كرده اند، در فضاي نيازمند به تأليف، اين اتفاق هرچند به وسيله ناشران و به وسيله افرادي كه دنبال پول بودند در ادبيات كودك و نوجوان تغيير جهت يافت و سياست گذاران فرهنگي ما به خصوص در وزارت ارشاد هم قاعده اي براي تشويق تأليف و تنبيه ترجمه نداشتند اما در عين حال مي بينيم حالا باز هم تعداد تأليف بيشتر است. عمده ترين تغيير ايجادشده توجه به تأليف و در نتيجه رشد نويسندگان بومي بوده است.
*از رشد نويسنده هاي بومي گفتيد، اما چرا تاثير جهاني اين نويسنده ها را نمي بينيم؟
-اولا كه بي تعارف ما در حيطه ادبيات كودكان نوپا هستيم يعني ادبيات كودكان ژانري است كه از كشورهاي ديگر به ما رسيده است. ما در گذشته هاي دور ادبيات كودك و نوجوان داشتيم ولي نه به عنوان يك جريان، بلكه به عنوان يك تك اتفاق، ما در هر قرني مي توانيم كتاب هايي را پيدا كنيم كه براي كودكان نوشته شده است، با اين كه اين سابقه تاريخي را داشتيم اما بيشتر ارتباط بزرگترهاي ما با كودكان در ادبيات شفاهي بود كه براي آن ها قصه مي گفتند يا لالايي مي خواندند و ترانه مي خواندند. ما گذر از مرحله شفاهي به مرحله مكتوب را طي نكرديم. در حالي كه كشورهاي اروپايي اين مرحله را طي كردند، خب نتيجتاً ما خيلي نوپاييم. حداكثر عمر ادبيات مكتوب ما به معناي امروزي اش به صد سال مي رسد و خواه و ناخواه تجربه كشورهاي ديگر را نداريم، يك دليلش اين است. دليل دومش اين است كه ما در حيطه جغرافيايي زندگي مي كنيم كه زبانمان دچار محدوديت درك است. يعني زبان فارسي با اين الفبا فقط در ايران قابل فهم است. مثلاً كشورهاي عربي با اين كه از نظر ادبيات كودك خيلي از ما عقب هستند، اما چون۵۰-۴۰ كشور جهان عربي صحبت مي كنند، اگر كتابي در يكي از كشورها بدرخشد، شانس ظهور و بروز در ۵۰ كشور را پيدا مي كند، لذا ادبيات كودك ما اول بايد برگزيده شود، بعد هم ترجمه شود تا بتواند خودش را به جهان نشان بدهد. اين هم هزينه زيادي مي برد كه هيچ نويسنده اي اين كار را نمي كند. دولت هم هيچ برنامه خاصي نداشته براي اين كه بخواهد چنين كاري را انجام بدهد. تصويرگري ما تابع ادبيات ماست ولي تصويرگري ما در جهان مطرح است چرا كه نيازي به ترجمه ندارد. فيلم كودك ما در جهان مطرح است در حالي كه متاثر از ادبيات ماست .

در سال ۱۸۵۶ پيماني ميان ايران و ايالات متحده آمريكا منعقد شد كه اگرچه پيمان دوستي و بازرگاني ناميده مي شد اما به موجب آن اتباع آمريكا از حقوق برون مرزي برخوردار مي شدند. اين نخستين پيمان رسمي ميان ايران و آمريكا بود.
پس از آن آمريكائي ها با اعزام ميسيونرهاي مذهبي سعي در ايجاد زمينه هاي نفوذ خود تحت پوشش فعاليتهاي مذهبي و فرهنگي و انسان دوستانه داشتند.
در سال ۱۸۸۳ نخستين سفير آمريكا با نام ساموئل بنجامين وارد ايران شد و پنج سال بعد حاج حسينقلي خان به عنوان سفير ايران وارد واشنگتن شد. پس از آن آمريكا سعي در نفوذ اقتصادي در ايران داشت و در سال ۱۹۱۱ يك هيات مستشاري مالي آمريكا با رياست مورگان شوستر وارد ايران شد. در سال ۱۹۲۱ نيز يك هيات مستشاري مالي براي اداره امور ماليه كشور تحت رياست آرتور ميلسپو وارد ايران شد.
در شهريور ۱۳۲۰ آمريكا همراه متفقين خاك ايران را به اشغال درآورد و با اوجگيري روزافزون سلطه جويي آمريكا پس از جنگ دوم جهاني، آمريكا در ايران نيز نفوذ خود را گسترانيد بطوريكه با طرح ريزي و اجراي كودتاي ۲۸ مرداد سرنوشت سياسي و اقتصادي و...ايران را تا انقلاب اسلامي  به دست گرفت.
در سال ۱۳۳۵ سازمان مخوف ساواك را تحت نظارت سيا در ايران ايجاد كرد و در دهه ۱۳۴۰ با اجراي اصلاحات ارضي زمينه براي ايجاد بازار انبوه مصرفي براي كالاهاي غربي و خصوصا آمريكا فراهم شد و با به يغما بردن منابع نفتي كشور و فروش سلاح و كالاهاي مصرفي ايران را بيش از پيش به سمت وابستگي حركت داد.
چنانكه در ۱۳۴۳ با تصويب ننگين كاپيتولاسيون وجه سياسي اين وابستگي بيش از پيش نمايان شد. با وقوع انقلاب اسلامي اگرچه آمريكا در ايران پايگاه خود را از دست داد. اما دخالتها و توطئه هاي اين كشور پايان نداشت. با تسخير سفارت آمريكا در تهران در ۱۳ آبان ۵۸ توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام و افشاي اسناد جاسوسي، آمريكا پايه هاي قدرت خويش را بيش از هر زماني متزلزل مي ديد.در همين راستا تلاش خود را براي مقابله با انقلاب اسلامي بيشتر كرد و در ۲۰ فروردين ۱۳۵۹ رابطه سياسي خود را با ايران قطع و دست به يكسري توطئه هاي نافرجام عليه انقلاب اسلامي زد از جمله: حمله نظامي  به طبس، كودتاي نوژه، جنگ تحميلي، تحريم اقتصادي و... اما پس از گذشت سالها هنوز هم اين توطئه هاي نافرجام باقي مانده است.
منبع: مركز اسناد انقلاب اسلامي