چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۳۹۶۹ - Apr 26, 2006
حوادث
Front Page

مرد همسر كش در دادگاه:
مي خواستم خودكشي نكند كشتمش
013692.jpg
گروه حوادث: مردي كه در پي فاش شدن رابطه پنهاني همسرش با مرد جواني، در يك درگيري او را از پشت بام به پايين پرتاب كرده بود، صبح ديروز در حالي محاكمه شد كه اتهام قتل عمدي را پذيرفت.
به گزارش همشهري، عصر روز نهم فروردين ماه سال ۸۴ مرد در حالي كه خسته از كار روزانه، پله هاي آپارتمان را بالا مي رفت ناگهان متوجه شد، فردي در راه پله ها در حال بالا رفتن به طرف پشت بام است. كمي دقت كرد. همسرش مينا بود. مرد هراسان خود را به بالاي پشت بام رساند. همسرش را ديد كه لبه پشت بام ايستاده بود. از او دليل اين كار را پرسيد. زن سكوت كرد. مرد به ياد آورد شب گذشته در پي درگيري لفظي همسرش قصد خودكشي داشته است. با او شروع به صحبت كرد و از او خواست اين كار را نكند اما ناگهان زن ميانسال، سنگي را برداشت و به سمت وي پرت كرد. مرد عصباني شد زن بارها تكرار كرده بود كه پسر جواني به نام ميلاد را دوست دارد. همين امر باعث عصبانيت بيشتر امير شد.
سنگي را برداشت و به طرف او پرتاب كرد و او در يك حركت غافلگيرانه همسرش را از پشت بام ساختمان پنج طبقه به پايين پرتاب كرد.
اين مرد به نام امير ساعتي بعد در حالي كه بسيار وحشتزده بود مقابل بازپرس ويژه قتل قرار گرفت و در نخستين بازجويي ها به قتل همسرش اعتراف كرد. اين در حالي بود كه پزشكي قانوني، در بررسي هاي اوليه علت اصلي مرگ زن را شكستگي جمجمه در اثر وارد آمدن ضربه با جسم سخت اعلام كرده بود، با اعلام نظريه پزشكي قانوني و اعتراف مرد همسركش، پرونده وي براي صدور رأي به دادگاه كيفري استان ارسال شد و روز گذشته قضات شعبه ۷۱ به بررسي اين پرونده پرداختند.
در دادگاه چه گذشت
صبح ديروز متهم به قتل در حالي به سؤالات پنج قاضي شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان پاسخ گفت كه اولياي دم از دادگاه درخواست قصاص نفس (اعدام) وي را كردند اما سه فرزند وي نسبت به حق خود گذشت كردند.
امير (متهم به قتل) پس از آن كه در جايگاه قرار گرفت در دفاع از خود ضمن قبول اتهام قتل گفت: حدود ۲۰ سال با همسرم زندگي كردم. به او اطمينان كامل داشتم. پس از افشاي رابطه همسرم با پسري جوان بارها به ميلاد كه وارد زندگي ام شده بود، تذكر دادم و از او تعهد گرفته بودم، اما فايده اي نداشت. تا اين كه يك نوار كاست در خانه ام كار گذاشتم و پس از دو روز آن را گوش دادم. داخل نوار تمام مكالمات همسرم با ميلاد بود. وقتي به خانه رفتم از همسرم خواستم به پاركينگ بيايد. نوار را گوش داد. اما منكر همه چيز شد. شب قبل از حادثه با او درگير شدم ظاهراً وي يك وصيت نامه نوشته بود تا خودكشي كند. ظهر روزحادثه وقتي به خانه رسيدم ، متوجه رفتن همسرم به بالاي پشت بام شدم كه آنجا درگير شديم و اين اتفاق افتاد.
در ادامه متهم راجع به اين كه ميلاد خواستگار دخترش بوده گفت: من اصلاً در جريان خواستگاري ميلاد از دخترم نبودم. فقط وقتي كلانتري همسرم را با وي گرفت، مينا گفت: او خواستگار دخترمان بوده و قصد خودكشي داشته است، من هم از او خواستم اين كار را نكند. در پايان جلسه محاكمه پس از دفاع وكيل متهم به قتل، جلسه غيرعلني برگزار شد و قرار است حكم در خصوص پرونده ظرف مدت قانوني صادر شود.

حادثه در جهان
كله پوستي هاي روسي جوان آمريكايي را كشتند
013686.jpg
ريونوستي - مسكو: اعضاي باند نژادپرستان كله پوستي روسيه ، يك نوجوان آمريكايي را با ضربات چاقو در ايستگاه متروي مسكو به قتل رساندند.
يكشنبه گذشته مسافران متروي مسكو، در حاليكه در انتظار رسيدن مترو بودند، شاهد صحنه فجيع قتل يك نوجوان آمريكايي بودند كه از سوي يك گروه از كله پوستي هاي نژادپرست روسي با ضربات چاقو به قتل رسيد.
بنا به اين گزارش، جنايت خونين در ساعت ۵ بعد از ظهر يكشنبه گذشته و در حالي رخ داد كه نوجوان ۱۷ ساله آمريكايي الاصل به نام واگان آبراميان دانشجوي كالج مديريت مسكو به همراه ۱۱ آمريكايي ديگر در حال رفتن به يك ميهماني بودند، اما ناگهان كله پوستي هايي كه لباس و كفش هاي مشكي به تن داشته و سرهاي خود را تراشيده بودند با چاقو به آنها حمله ور شده و در درگيري اي كه بين آنها پيش آمد كله پوستي ها جوان آمريكايي را با ضربات چاقو به قتل رسانده و در ميان ناباوري مردم از صحنه جنايت گريختند.
به گفته رئيس انجمن آمريكايي هاي مسكو ، آبراميان همراه يك گروه از دوستان هموطن خود در حال رفتن به جلسه آمريكايي هاي مقيم مسكو كه در ساختمان ايتارتاس برگزار مي شد، بود اما هنگامي كه وي با ساير دوستانش در محوطه مترو در انتظار رسيدن قطار بود از سوي نژادپرستان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و بر اثر وارد آمدن ضربات چاقو به سينه اش به شدت مجروح شده و در دم جان باخت.
دانش آموز روسي ، ضارب جوان آمريكايي
به گزارش پليس مسكو، كارآگاهان در حال حاضر يك دانش آموز دبيرستاني اهل مسكو را به اتهام قتل  اين دانش آموز آمريكايي در تعطيلات يكشنبه در محوطه مترو دستگير كرده اند كه به گفته پليس اين جوان روسي به نام كولاگين ۱۷ ساله اتهام قتل را پذيرفته است .
قتل كله سياه ها در قلب مسكو
013683.jpg
ماجراي قتل اين جوان آمريكايي آخرين مورد از دهها درگيري خونين عليه مهاجران خارجي يا كله سياه هاست كه در هفته هاي اخير رخ داده است.
منابع پليس مسكو مي گويند:در ماههاي گذشته موج جديدي از جنايت عليه كله سياه ها در مسكو و ساير شهرهاي روسيه به راه افتاده است كه انگيزه آنها نژادپرستي است.
مدتي قبل از اين جنايت در ماه گذشته يك دانش آموز آفريقايي در پترزبورگ با شليك مرگبار گلوله به قتل رسيد ، اين در حالي بود كه دو دانش آموز مغولستاني نيز هفته قبل از آن در ايستگاه مترو مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند و يك دانش آموز چيني نيز بر اثر ضرب و شتم در بيرون آپارتمان خود به شدت مجروح شده بود، مدتي قبل از آن نيز يك دختر دانش آموز ۹ ساله دو رگه روسي -آفريقايي بعد از آنكه با ضربات چاقو مورد حمله قرار گرفت در بيمارستان بستري شد.
اين حوادث باعث اعتراض گروههاي مدافع حقوق بشر روسي و خارجي شده است و آنها خواهان برخورد شديدتر پليس روسيه با نژادپرستاني هستند كه به خارجي ها حمله مي كنند.

فرمانده انتظامي تهران بزرگ:
جنايت هاي حاشيه تهران زنجيره اي نيست
013680.jpg
گروه حوادث:سردار مرتضي طلايي فرمانده انتظامي تهران بزرگ روز گذشته با انكار زنجيره اي بودن قتل ۶ زن در مناطق حاشيه اي تهران گفت: بين اين قتلها ارتباطي وجود ندارد.
بنا بر اين گزارش، در حالي كه حدود يك ماه از شروع تحقيقات پليسي براي يافتن حلقه هاي ارتباطي بين ۶ پرونده قتل زنان جوان در جاده هاي جنوبي تهران آغاز شده است، فرمانده انتظامي تهران بزرگ هرگونه احتمال زنجيره اي بودن و ارتباط اين قتل ها با يكديگر را مردود دانست.
سردار طلايي در اين زمينه گفت: نتايج تحقيقات پليسي نشان مي دهد كه يكي از اجساد پيدا شده مربوط به دختري است كه پس از فوت مادرش از شدت ناراحتي در بلوار ابوذر اقدام به خودكشي كرده است.
پرونده ديگري نيز مربوط به زن مغازه داري است كه هنگام عبور از عرض جاده در اتوبان صالح آباد بر اثر تصادف جان خود را از دست داده است.
فرمانده انتظامي تهران بزرگ در ادامه افزود: در اين ميان سه فقره پرونده نيز مربوط به قتل زنان افغاني است كه در آنها دو دختر ۴ و ۱۷ ساله و زني ۲۸ ساله جان باخته اند اما تنها هويت دختر ۴ ساله شناسايي شده است.
اغفال دختران نوجوان در مجالس جشن تولد
سردار طلايي در ادامه از برخورد با ۵۰ مجلس پارتي در سال گذشته خبر داد و گفت: حاضران در اين مجالس تحت عنوان جشن تولد اقدام به ارتكاب رفتارهاي غيراخلاقي كرده بودند.
وي با اشاره به كشف مشروبات الكلي در تمامي محفل هاي لهو و لعب، افزود: اين در حالي بود كه در بيشتر موارد استفاده از قرص هاي اكستازي و فيلمبرداري از صحنه هاي مستهجن مشاهده شده است.
سردار طلايي با بيان اين كه در مجالس جمع آوري شده با اغفال دختران نوجوان نيز مواجه شديم، اضافه كرد: در بيشتر موارد، فيلمبرداري به قصد اخاذي از دختران معصوم صورت گرفته بود.

آن سوي حادثه
جايي براي بازگشت مجرم بگذاريد
گروه حوادث: در هفته هاي گذشته اخباري درباره گرداندن افراد شرور در مناطق مختلف تهران در مطبوعات منتشر شد، اين اخبار حاكي از آن بود كه اين مجرمان در محله هايي كه مرتكب شرارت شده اند، به عنوان مجازات ساعت ها در حالي  كه مشخصات فردي شان از گردنشان آويزان است، در برابر عموم مردم به نمايش گذاشته مي شوند.
انعكاس اخبار اين نوع مجازات براي تنبيه مجرمان، واكنشهاي بسياري را در ميان حقوقدانان و اساتيد علم حقوق و قضات ايجاد كرده است و بسياري از آنها معتقدند اين چنين مجازات ها به تاثيرات اصلاحي كه از آن توقع مي رود نخواهد رسيد و نتيجه عكس را به دنبال دارد.
در قانون ذكر نشده است
سيدسعيد برقعي قاضي دادسراي وليعصر در خصوص گرداندن متهمان در محله مي گويد: گرداندن اشرار در جامعه در چارچوب قانون پيش بيني نشده و اعمال چنين مجازاتي با عنوان تتميم و تكميل مجازات صورت مي گيرد. اين در حالي است كه رئيسي، وكيل دادگستري معتقد است: با توجه به قانون اساسي و قانوني بودن جرم و مجازات اجراي اين مجازات خلاف قانون اساسي است و نمي تواند به عنوان مجازات تكميلي و تتميمي به حساب آيد.
با اين حال عباس تدين عضو كميسيون پيشگيري از جرم قوه قضاييه نيز معتقد است: «حكم گرداندن اشرار با استناد به مواد ۱۶ و ۱۷ قانون مجازات اسلامي اجرا مي شود. اين مواد به قوانين بازدارنده و ارعابي در جهت پيشگيري از جرم در جامعه اشاره دارد اما اگر ما بخواهيم قوانين را به نفع متهم تفسير كنيم نياز است براي تشهير مجرم قوانين محكم تري كه روشن تر به چارچوب اين مسئله اشاره كرده است، تصويب كنيم.»
افزايش حس انتقام جويي
اگر گرداندن اشرار در محله ها را اقدام تاميني و تربيتي بدانيم، مهمترين هدف آن پيشگيري از وقوع جرم خواهد بود اما شايد مهمترين دلايل نمايش اشرار در برابر عموم اين است كه از سويي مردم احساس كنند پليس در تامين امنيت و دستگيري اشرار، مقتدرانه عمل مي كند و از سوي ديگر مجرم احساس كند در مقابل نيروي انتظامي و پليس ناتوان است؛ ضمن اين كه اين هشدار را براي ساير افراد به همراه دارد كه اگر مرتكب جرم مشابه شوند، چنين مجازاتي پيش رو دارند.
اما با اين حال حقوقدانان معتقدند كه اين نوع مجازات حتي در صورتي كه چنين هشدارهايي را به دنبال داشته باشد، باعث ايجاد انگيزه انتقام جويي در مجرم مي شود.
رئيسي وكيل دادگستري در اين زمينه معتقد است: هنگامي كه مجرم به عنوان شرور در محله به گردش درآيد از نظر روحي آسيب مي بيند به نحوي كه امكان بازگشت براي او وجود ندارد و حتي ممكن است حس انتقام را در او ايجاد كند و سبب شود مجرم بعد از آزادي به دنبال انتقام از جامعه برآيد. اين وكيل دادگستري خاطرنشان مي كند: معرفي مجرم به اين شيوه سبب اغتشاش در جامعه و بر هم زدن نظم عمومي و ايجاد حس انتقام در مجرم مي شود و اهداف روانشناسي، جامعه شناختي، حقوقي و اهدافي را كه در مجازات از نظر علمي پيش بيني شده، تامين نمي كند؛ بلكه خود سبب اعمال خشونت بر مجرم مي شود. منصور رحم دل حقوقدان نيز معتقد است گرداندن مجرمان در ملأ عام و محله ها فاقد جنبه بازدارنده و خلاف حقوق فردي متهمان محسوب مي شود و اين كه آبروي فردي با مجازاتي خدشه دار شود، در قانون پيش بيني نشده است و اجراي مجازات نبايد موجب آبروريزي محكوم در جامعه شود.
وي اضافه مي كند: ممكن است اين نوع مجازات براي برخي افراد اثرات پيشگيرانه و بازدارنده داشته باشد اما هيچ كس مجاز نيست به دليل اين نوع مجازات آبروي فردي را بريزد.
تدين، عضو كميسيون پيشگيري از وقوع جرم قوه قضاييه معتقد است: تشهير مجرم ممكن است به صورت موقت تاثيرگذار باشد اما بعد از مدتي به فراموشي سپرده مي شود؛ ممكن است افراد متخلف پس از به مجازات رسيدن يك برهه زماني از كرده خود پشيمان شوند اما سبب تجري مجرم در جامعه مي شود؛ امروزه زندان ها به جاي اين كه سبب اصلاح مجرمان شوند فقط باعث چسبانده شدن برچسب مجرم بر آنها شده است.
صفر خاكي نيز با بيان اين كه اين برخورد فقط حس ترحم افراد را برمي انگيزد، آن را خالي از آثار پيشگيرانه مي داند و مي گويد: اگر قوانين موجود را به درستي اجرا كنيم نتيجه بسيار بهتري نسبت به قانوني كه وجود ندارد و اجرا مي شود در بر خواهد داشت.
مجازات جايگزين براي اشرار
در حال حاضر بسياري از حقوقدانان معتقدند كه به جاي اين مجازات بايد مجازاتهاي جايگزين مناسبي در نظر گرفته شود. صفر خاكي،  داديار دادسراي جنايي در زمينه مجازات هاي جايگزين مناسب براي اشرار مي گويد : اعمال مجازات هاي جايگزين مانند حبس در خانه و انجام خدمات عام المنفعه راهكارهاي موثرتر نسبت به اعمال برخي مجازات ها چون گرداندن مجرمان در محله ها هستند. همچنين رييسي اظهار مي دارد: فردي كه به عنوان مجرم دستگير مي شود بايد داراي پرونده  شخصيتي باشد تا قاضي بتواند با مطالعه  شخصيت مجرم، مجازات صحيحي براي او تعيين كند. ممكن است مجرمي نياز به حرفه آموزي خاص داشته باشد يا ممكن است مجرمي، حرفه اي خاص داشته باشد و در صورت تشويق و مورد حمايت قرار گرفتن بتواند به نحو درست از حرفه  خود استفاده كند. رحم دل نيز نگهداري افراد شرور در محل هايي با مرز مشخص و تربيت قوي تر براي حضور در جامعه را راهكار مفيدي به عنوان مجازات جايگزين مي داند و تاكيد مي كند: اين كه برخي متهمان پس از تأديب مجدداً به همان محل جرم خيز بازمي گردند عملاً اقدامات اصلاحي قبلي را زير سؤال برده و تاثيرات نامطلوبي برجا مي گذارد و اين مهم بايد مورد توجه مسئولان قرار گيرد كه مجرمان پس از مجازات به حال خود رها نشده و حقيقتاً تحت حمايت قرار بگيرند.

دختر فراري در گاوداري مخفي شده بود
013689.jpg
گروه حوادث: رديابي هاي پليس آگاهي ورامين براي پيدا كردن دختر جواني كه از ۱۵ روز قبل ناپديد شده بود، پرده از راز فعاليت يك باند فساد برداشت.
به گزارش همشهري،  چندي قبل از سوي دادسراي جنايي ناحيه ۲۷ تهران پرونده اي به اداره آگاهي ورامين ارسال شد مبني بر اين كه در تاريخ ۱۴ فروردين دختري به نام شهين توسط افراد ناشناس ربوده شده است. با گزارش موضوع، رديابي دختر جوان كه به نظر مي رسيد از خانه گريخته باشد در دستور كار كارآگاهان پليس قرار گرفت و در حالي كه تحقيقات پليس براي يافتن دختر جوان ادامه داشت وي با خانواده خود تماس گرفت. با رديابي شماره تلفن آشكار شد وي از خانه زني به نام نازيلا در ورامين تماس گرفته است. كارآگاهان با به دست آمدن نخستين سرنخ،  پيگيري و تحقيقات غيرمحسوس خود را ادامه دادند و دريافتند كه نازيلا سردسته يك شبكه فساد در منطقه است. به اين ترتيب كارآگاهان به طور نامحسوس خانه اين زن را تحت كنترل قرار داده و با به دست آوردن سرنخ هايي درباره ارتباط وي با شهين، وي را دستگير كردند و جهت تحقيقات به معاونت آگاهي انتقال دادند.
در بازجويي هاي مقدماتي نازيلا منكر هرگونه اطلاعي از دختر جوان شد، اما در تحقيقات فني،اين زن زماني كه راهي جز بيان حقيقت نيافت، لب به اعتراف گشود و گفت: چندي قبل شهين پس از اغفال توسط يكي از اعضاي باند به نام علي به خانه ام آورده شد. مدتي وي در اينجا بود اما هم اكنون در يك گاوداري و در اختيار جواني به نام حسن است.
با اين اعترافات مأموران به محل گاوداري رفتند و در يك عمليات غافلگيرانه و پس از محاصره گاوداري، به داخل آن رفتند، اما حسن با ديدن مأموران قصد فرار داشت كه با هوشياري مأموران دستگير و دختر جوان به معاونت آگاهي ورامين انتقال يافت و تحت بازجويي قرار گرفت.در ادامه بررسي ها حسن نيز صراحتاً به جرم خود اعتراف كرد و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.

پدر بي رحم، دخترش را در خواب خفه كرد
گروه حوادث: مردي كه مرتكب قتل دخترش شده بود در صحنه جنايت به ارتكاب جرم اعتراف كرد.
به گزارش همشهري، ساعت ۳۰:۹ روز گذشته ماموران كلانتري ۱۲۷ بعد از اعلام خبر قتل دختري جوان از سوي اهالي مجتمع نيروي هوايي واقع در مسير جاجرود براي بررسي موضوع به محل اعزام شدند. بررسي هاي پليسي نشان داد قرباني اين جنايت زن ۲۰ ساله اي به نام فريبا است كه در بررسي اوليه از صحنه جرم، پليس علت مرگ اين زن جوان را خفگي ناشي از فشار روسري به دور گردنش تشخيص داد.
با گزارش موضوع اين جنايت به بازپرس بهروز هنرمند، وي با همراهي كارآگاهان اداره دهم آگاهي تهران بزرگ با حضور در صحنه، رسيدگي هاي خود را آغاز كردند، بررسي هاي اوليه حاكي از آن بود كه عامل جنايت پدر مقتول است.
وي در حالي كه اثري از پشيماني در چهره اش وجود نداشت در گوشه اي از منزل به جسد دخترش نگاه مي كرد. اين مرد در تحقيقات اوليه پليس جنايي ضمن اعتراف صريح به قتل فريبا عنوان كرد: «دخترم تاكنون دوبار ازدواج ناموفق داشته و بعد از جدايي دومش دايم در خانه مسائل و مشكلاتي را ايجاد مي كرد كه موجب درگيري خانوادگي مي شد. به همين دليل، صبح وقتي متوجه شدم خواهر كوچكتر او به قصد عزيمت به مدرسه خانه را ترك كرده است به خاطر ناراحتي كه از فريبا در دل داشتم به طرف اتاق خواب او رفتم. فريبا خوابيده بود كه او را با روسري خودش خفه كردم تا آرامش به خانه ما برگردد.
به دستور بازپرس پرونده اسماعيل بازداشت و براي انجام تحقيقات تكميلي به اداره دهم آگاهي تهران انتقال يافت.

سكوت استاد آهنگساز همچنان ادامه دارد
گروه حوادث: تحقيقات طولاني مدت از يك مظنون به جنايت در اداره دهم آگاهي در حالي ادامه دارد كه مظنون همچنان بعد از گذشت حدود ۲ ماه از بازداشت خود منكر ارتكاب قتل است.
به گزارش همشهري، ساعت ۱۸ و ۳۰ دقيقه روز چهارشنبه ۳۰ آذرماه يك دانشجوي گرافيك به نام اعظم با وارد آمدن ۳ ضربه چاقو به پهلوي راستش به شدت مجروح شد ولي پس از انتقال به بيمارستان تهرانپارس در اثر شدت خونريزي بر روي تخت بيمارستان جان سپرد.پليس جنايي به دستور بازپرس حسين اصغرزاده در اولين اقدام خود دو خواستگار اين دختر جوان را كه از سوي اعظم جواب منفي شنيده بودند به عنوان اولين مظنونان به ارتكاب اين جنايت بازداشت كرد ولي تحقيقات پليس از آنان راز جنايت را فاش نكرد و در نهايت هر دو مظنون با قرار وثيقه آزاد شدند.
شاهدان صحنه جنايت به پليس گفتند زماني كه اعظم را به بيمارستان رسانديم مردي به ما نزديك شد و به بهانه اين كه قصد پارك كردن خودروي پرايد اعظم را دارد سوئيچ خودروي او را از ما گرفت و سپس بدون جابه جا كردن خودرو سوار بر يك موتورسيكلت از محل گريخت. اين در حالي است كه عده اي از شاهدان عامل جنايت را يك مرد موتورسوار كه از پشت سر به اعظم حمله ور بود معرفي كردند.پليس جنايي در تحقيقات تكميلي خود بر روي اين پرونده متوجه ضد و نقيض گويي هاي معلم موسيقي اعظم كه در بررسي هاي اوليه از او نيز تحقيق شده بود، شدند. به همين دليل دستور بازداشت اين معلم موسيقي از سوي بازپرس حسن اصغرزاده اسفند ماه سال ۸۴ صادر شد.
اين مرد موسيقيدان در تمام بازجويي هاي خود منكر ارتكاب قتل اعظم شده است ولي تحقيقات از وي در حالي ادامه دارد كه در مورد زمان خروج وي از تهران به سوي كرج از سوي پليس ابهام وجود دارد. علاوه بر اين به دليل بيان اظهارات خلاف واقع به عنوان مظنون اصلي ارتكاب اين قتل دردناك در اداره دهم آگاهي تهران همچنان در بازداشت به سر مي برد و پليس و مراجع قضايي معتقدند با ادامه تحقيقات از اين متهم به مدارك لازم براي شناسايي عامل اين جنايت خواهند رسيد.

اول كتك زدند، بعد دزديدند
گروه حوادث: كارآگاهان پليس آگاهي اصفهان تحقيقات خود را براي شناسايي سرنشينان يك خودروي پيكان كه ميليون ها تومان از فرد تاجري اخاذي كرده اند آغاز كردند.
به گزارش همشهري، عصر روز دوشنبه گذشته مرد ۴۲ ساله اي با مراجعه به كلانتري ۱۲ خيابان جمهوري در حالي كه بسيار وحشتزده بود، مدعي شد توسط افراد ناشناس مورد اخاذي ميليوني قرار گرفته است.
اين مرد كه خود را تاجر معرفي كرد به ماموران گفت: چند روز قبل براي انجام يك معامله تجارتي به اصفهان آمدم، در داخل ترمينال كاوه سوار يك خودروي پيكان سفيد رنگ شدم كه سه سرنشين داشت. آنها در طول مسير به من آبميوه تعارف كردند. پس از خوردن آبميوه ديگر هيچ نفهميدم. تا اينكه ساعتي بعد وقتي چشمانم را باز كردم خود را در داخل خانه اي يافتم. سه مرد ناشناس در حالي كه نقاب به چهره داشتند مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند و پس از چهار روز با سرقت ۱۵ ميليون تومان وجه نقد و تراول چك مرا در اطراف شهر اصفهان رها كردند.با طرح شكايت مرد تاجر، پرونده اي در اين زمينه تشكيل شد و هم اكنون تيمي از كارآگاهان شعبه اول معاونت آگاهي اصفهان در حال تحقيق هستند.

عامل جنايت به ميهماني مقتول رفت
گروه حوادث: مرد جواني كه به انگيزه سرقت پول هاي دوست صميمي خود، وي را با طرح نقشه اي در خانه اش به قتل رسانده بود، دستگير شد.
به گزارش همشهري، عقربه هاي ساعت نزديك ۴ بعدازظهر را نشان مي داد كه غريب (۳۵ ساله) پس از انجام كار روزانه به خانه بازگشت. مادرش در خانه نبود. در حال استراحت بود كه ناگهان صداي زنگ خانه به صدا درآمد. غريب تازه به ياد آورد كه با يكي از دوستانش به نام داريوش قرار ملاقات دارد و قرار است به ديدن وي بيايد. در را باز كرد. داريوش را ديد، او را در حالي به خانه دعوت كرد كه هرگز تصور نمي كرد، داريوش با انگيزه قتل وي وارد خانه شده است. ساعتي بعد غريب داخل آشپزخانه در حال ريختن چاي بود كه ناگهان داريوش از پشت سر به وي حمله كرد و با اسلحه اي كه در اختيار داشت ضربه اي از پشت سر به وي وارد كرد. غريب بي هوش بر روي زمين افتاد. مرد جنايتكار دست و پا و دهان غريب را بست و شروع به جست وجو كرد. او پس از سرقت اموال و اشياي خانه دوستش با ضربات چاقو او را به قتل رساند و از محل متواري شد. مادر غريب، بي خبر به خانه بازگشت و در كمال ناباوري با پيكر غرق در خون فرزندش روبه رو شد. وقوع اين حادثه دلخراش به مأموران كلانتري ۱۵ رجايي شهر اطلاع داده شد. پس از حضور مأموران در صحنه حادثه، مادر غريب تحت بازجويي قرار گرفت و در نخستين بازجويي ها مدعي شد تنها به يكي از دوستانش به نام داريوش مظنون است و عصر امروز قرار بود وي به ديدن فرزندم بيايد.
با توجه به اظهارات مادر مقتول، شناسايي داريوش در دستور كار ويژه پليس جنايي كرج قرار گرفت. با دستور سرهنگ رحماني، رئيس دايره يكم پليس جنايي كرج، محل زندگي داريوش شناسايي و وي در يك عمليات ضربتي دستگير شد.
داريوش پس از انتقال به شعبه اول اداره آگاهي كرج به قتل دوستش به انگيزه سرقت اعتراف كرد. او در مراحل تحقيق بيان داشت: از مدت ها قبل با غريب آشنا بودم. مي دانستم كه از اعضاي يك طايفه ثروتمند است و چون شناخت كاملي از او داشتم احتمال مي دادم پول زيادي در خانه داشته باشد به همين خاطر با دو نفر از دوستانم به نام هاي مرضيه و علي به عنوان ميهمان وارد خانه شديم. در فرصتي مناسب دست و پايش را بستيم و بعد از قتل و سرقت اموال متواري شديم.
كارآگاهان جنايي كرج با توجه به اظهارات داريوش، تحقيقات پليسي را درباره صحت ادعاي وي كه مدعي است با همكاري دو نفر از دوستانش مرتكب قتل شده است، را آغاز كرده اند.

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    دانش فناوري    |    بـورس    |    زادبوم    |    رسانه    |
|   حوادث    |    خارجي    |    سياسي    |    داخلي    |    شهرستان ها    |    شهري    |
|   علمي فرهنگي    |    راهنما    |    ورزش    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |