چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۳۹۹۳ - May 24, 2006
مقايسه اي بين نظام آموزشي كشورهاي شرق آسيا و كشورهاي آمريكاي شمالي
وقتي ناخن بلند زير چكش مي رود
مترجم: وحيدرضا نعيمي
004500.jpg
بعدازظهر يك روز باراني در مركز شانگهاي است. خيابان ها خالي از رهگذران است، به استثناي گروهي از پدر و مادران كه زير چتر بيرون مدرسه اي ايستاده اند. ساعت چهار، سروكله بچه ها پيدا مي شود. همگي لباس يكدست و مرتب مدرسه را به تن دارند و دستمال گردن قرمز بسته  اند. كيف هايشان به قدري سنگين است كه برخي، آن را در چهارچرخه با خود مي كشند. يك روز پسرم در زمره آنان خواهد بود.
با وجود اينكه محلات خارجي نشين حومه شهر پر است از مدارس بين المللي كه برنامه هاي درسي انگليس، آلمان،  سنگاپور و آمريكا را عرضه مي كنند، شمار فزاينده اي از خارجي ها مانند ما قصد دارند بچه هايشان را به مدارس محلي بفرستند. اين تصميم تا حدي ناشي از ناتواني- يا بي ميلي- براي صرف هزاران دلار براي شهريه است؛ به خصوص با توجه به اين امر كه مدارس محلي به هر حال بهتر محسوب مي شود. بالاخره آدم از آموزش ابتدايي چه مي خواهد جز ايجاد پايه قوي در زبان، رياضيات و علوم يعني درس هايي كه مدارس آسيايي در آن شهره هستند؟ نگراني عمده ما توانايي پسرمان براي انطباق با پشتكاري جدي است كه از چيني ها انتظار مي رود. نگراني ما با حرف زدن با دوستان چيني بيشتر مي شود.
004497.jpg
بچه هاي خودانگيخته
وقتي «روسو چن» پدر اهل شانگهاي خواست دختر چهارده ساله اش را در تعطيلات به مسافرت ببرد، وي از اين كار سر باز زد و به پدرش گفت كه تعطيلات شايد به درسش لطمه بزند. وي شاگرد اول كلاسي در مدرسه زبان خارجي شانگهاي است كه يكي از بهترين مدارس راهنمايي شهر است. اين نوجوان با تسلط تقريباً خوب بر انگليسي، اكنون در حال يادگيري آلماني است و در درس فيزيك در زمره بهترين هاست. هدف وي گرفتن بورس كامل براي تحصيل در رشته بيوشيمي در دانشگاه  هاروارد است. اين تنها غربي هاي مقيم چين نيستند كه با شنيدن داستان دانش آموزاني از اين دست نگران مي شوند.
عقب افتادن
در سراسر آمريكاي شمالي، سياستمداران، والدين و كارشناسان نگران آن هستند كه سخت كوشي و انضباط كودكان شرق باعث شده است تا آنان غربي هاي نسبتاً آسان گير را پشت سر بگذارند. با وجود اينكه در مورد آمار اتفاق نظر وجود ندارد، اعتقاد بسياري بر آن است كه آمريكاي شمالي از توليد فارغ التحصيلان كافي در رشته هاي علوم و مهندسي ناتوان است. اما در اين مورد اختلاف نظر كمتري وجود دارد كه نمرات امتحان رياضيات در غرب بسيار كمتر از بيشتر كشورهاي آسيايي است.
در نتيجه اكنون اجماع عميقي به وجود آمده است كه آمريكاي شمالي براي حفظ پيشتازي خود در عرصه رقابت، بايد از تأكيد بر تفريح، انعطاف پذيري و سبك هاي يادگيري شخصي دست بردارد. در واقع اين تغيير بايد به سمت ايجاد محيط يادگيري سختگيرانه تر و منضبط تر باشد كه به خصوص رياضيات و علوم مي طلبد. چنين تغييري را در كانادا نيز مي توان احساس كرد كه امتحان ورودي دانشگاه وجود ندارد و مدت هاست كه ارزشيابي استاندارد، حفظ كردن و يادگيري طوطي وار مطلوب به شمار نمي آيد.
تقاضا براي اصلاحات
يكي از اولين خاطرات من از دوره كودكستان در كانادا اين است كه از روي نقاشي يكي از دوستانم از يك خانه تقليد كردم. مرا به اين خاطر توبيخ كردند اما در حال حاضر عده زيادي مي گويند اهميتي كه به خلاقيت داده مي شود، باعث مي شود دانش آموزان از آموزش درست محروم بمانند. گروهي از آموزگاران خواهان آن هستند كه از فلسفه آموزش آسيايي مبتني بر تكرار، قرائت و تمرين بيشتر استفاده شود. در آمريكا، رشد اقتصادي چين و هند،  تأكيد بيشتري بر نياز به اصلاحات آموزشي پديد آورده است.
اما جالب اينجاست كه در چين، تمايل فزاينده اي براي به كارگيري عناصر آمريكايي آموزش وجود دارد. بسياري در اين مورد، هم عقيده هستند كه نبود خلاقيت در نظام آموزشي كشور به زودي مانع توسعه مستمر خواهد شد. بيم آن مي رود كه اقتصاد توليدي كشور نتواند فناوري پديد آورد و از مديريت طرح هاي عمراني و تحقيقاتي باز بماند. نتيجه چنين وضعي عقب افتادن در بخش هاي ابداعي مانند طراحي و بازاريابي است.
نبود انعطاف پذيري
نبود انعطاف پذيري و ناتواني افراد براي برعهده گرفتن ابتكار بر كل بخش خدمات تأثير مي گذارد و كاركنان را در تمام سطوح فلج مي كند. مثلاً مدتي قبل من به همراه گروهي ديگر از خارجيان در هتلي پنج ستاره در شهر «چنگ دو» اقامت داشتيم. يك روز، ديرتر از زمان مقرر براي خوردن صبحانه رفتيم. ديديم قهوه تمام شده است. درخواست ما براي قهوه، همه كاركنان هتل را دچار بحران كرد. پس از ملاقات با چند نفر و اجازه مديريت ارشد بود كه دم كردن قوري جديدي از قهوه امكان پذير شد. انتقال حتي ساده ترين مشكلات به مديريت به اين روش در يك جامعه مابعدصنعتي پيشرفته غيرممكن است.
آموزش با كيفيت
در اين ترديدي وجود ندارد كه اگر چين بخواهد از زنجيره ارزش بالا رود و موقعيتي فراتر از جايگاه فعلي خود به عنوان كارخانه جهان پيدا كند، بايد تدريجاً انواع تفكر خلاقيت آميز را پرورش دهد كه نمي توان آن را با يادگيري طوطي وار و حفظ كردن آموخت. براي پرورش اين توانايي هاي گمشده، چين يك رشته اصلاحات تحت عنوان آموزش با كيفيت به اجرا درآورده است. اين سياست كه هدف آن آموزش خلاقيت و تأكيد بر پرورش شخصيت است، به تغييرات محسوسي انجاميده است؛  از جمله تغيير كتب درسي، تأكيد بيشتر بر مهارت هاي شفاهي در آموزش زبان و واداشتن آموزگاران براي تشويق مشاركت دانش آموزان.
با اين حال بسياري از چيني ها معتقدند چيزي جز تغييرات سطحي صورت نگرفته است. آنان خاطرنشان مي كنند موضوع اصلي كه همانا نظام آموزشي مبتني بر آزمون هاي استاندارد است،  تغيير نكرده است. آزمون هاي استاندارد در چين پيشينه اي طولاني دارد كه از امتحانات دوران خاندان «سويي» (۶۱۸-۵۸۱) آغاز مي شود. ۱۳۰۰ سال است كه از اين نوع امتحان براي انتخاب مقامات رسمي استفاده مي شود. عده اي يادآوري مي كنند امتحانات رسمي را بايد در كنار باروت، اسكناس، چاپ و قطب نما، يكي از اختراعات عمده چين باستان دانست. امروز، آزمون هاي سراسري است كه معين مي كند هر دانش آموز يا دانشجويي به كدام دبستان، دبيرستان يا دانشگاه راه مي يابد. اين امتحانات مهمترين عامل تعيين مسير كلي شغلي هر فرد در اين كشور است.
برگزاري آزمون ها- به خصوص آزمون ورود به دانشگاه ها- رخداد مهمي در چين است. در شانگ هاي،  بر اساس مقررات دولتي در اطراف محل هاي برگزاري امتحانات، «نواحي حفاظت سبز» ايجاد مي شود كه درآن كارهاي ساختماني به حال تعليق در مي آيد و خودروها از مسير ديگري هدايت مي شود. شركت هاي تاكسيراني از پيش، هزاران تاكسي را رزرو مي كنند. سؤالات شفاهي از راديو پخش مي شود و حتي دانش آموزاني كه دچار تأخير باشند،  با همراهي پليس، به موقع به محل هاي برگزاري رسانده مي شوند. آزمون هاي سراسري در روستاها اهميت به مراتب بيشتري دارد چون تنها راه گريز از سرنوشت ناگوار اجتماعي محسوب مي شود.
نگراني در مورد نظام ارزشيابي سختگير
اهميتي كه به آزمون ها داده مي شود، همواره در جامعه چين مورد انتقاد است. روزنامه ها و نشريات معمولاً درباره فشارهاي شديد امتحانات گزارش مي دهند. از جمله اين گزارش ها مي توان از ميزان خودكشي و ماجراهاي عجيب تر مثلاً خوردن قرص هاي ضدبارداري توسط دختران استان گوانگ دونگ براي جلوگيري از تأثيرات منفي عادت ماهيانه در طول امتحان نام برد. به رغم نگراني هايي از اين دست،  انگيزه واقعي چنداني براي اصلاح نظام ارزشيابي وجود ندارد. در چين،  آزمون هاي استاندارد تنها راه تضمين شايسته سالاري و انصاف محسوب مي شود. روش كانادايي ورود به دانشگاه بر اساس مصاحبه و ميانگين امتياز، بيش از حد غيرعيني تلقي مي شود. بسياري معتقدند در نظامي از اين دست، بهترين مدارس، دانشگاه ها و مشاغل فقط نصيب كساني مي شود كه از ارتباطات مناسب برخوردارند.
يافتن بهترين نظام آموزشي
چيني ها مي گويند به يادگيري خلاقيت  آميز اهميت مي دهند اما آن اصلاحات آموزشي را نمي پذيرند كه نمرات امتحان را فدا كند، مانند ژاپني ها كه قبلا سياست آموزش آزاد را تجربه و بعد رها كردند چون بر آزمون هاي استاندارد تأثير منفي داشت. تأكيد بر حفظ كردن و يادگيري طوطي وار، پيامدهاي مهمي در برداشته است. دانش آموزان ياد مي گيرند كه تمام سؤالات فقط يك پاسخ درست دارد و جاي چنداني براي بحث و تفكر اصيل وجود ندارد.
در درس هايي مانند تاريخ و سياست،  صرفاً بر تاريخ ها و اسامي تأكيد مي شود. حتي امتحان زبان چيني كه دانش آموز بايد در آن مقاله بنويسد، به مهارت افراد در نقل قول از متون و اصطلاحات ادبي و تاريخي نمره مي دهد. در نتيجه دانش آموزان چيني از ظرفيت حفظ كردني برخوردار مي شوند كه براي بسياري از غربي ها تكان دهنده است. بسياري مي توانند كل مقالات را حفظ كنند و حتي مي گويند عده اي هم مي توانند كل يك فرهنگ لغت را به خاطر بسپارند. برخي از كودكان پيش دبستاني، صدها نماد زبان چيني را ياد مي گيرند و اشعار تانگ را از حفظ مي خوانند. از اين رو، دانش آموزان چيني به طور منظم در آزمون هاي استاندارد اروپا و آمريكا نمرات تقريباً كامل مي گيرند.
اما وقتي اين دانش آموزان به خارج مي روند، بسياري از آنان حس مي كنند براي استفاده از آموزش غربي آمادگي ندارند. دانش آموزان چيني كه نمرات «تافل» بسيار بالايي دارند، اغلب از انجام ساده ترين مكالمات به اين زبان ناتوان هستند. دانشكده اي در يكي از دانشگاه هاي معتبر آمريكا به همين علت نسبت به پذيرش دانشجويان چيني محتاط است.
مهارت هاي اكتسابي مانند مشاركت در كلاس،  ارائه سخنراني و طرح هاي تحقيقاتي شخصي كه در مدارس ابتدايي در آمريكاي شمالي عادي است، تا حد زيادي در مدارس چين و حتي دانشگاه هاي آن مغفول مانده است. افزون براين، تأكيد بر تفكر اصيل و مقررات سختگيرانه در مورد دزدي ادبي اغلب دانش آموزان چيني را گيج مي كند. يك معلم آمريكايي كه در استان يونان كار مي كند، تعريف مي كرد يك روز دو دانش آموز مقاله يكساني را براي امتحان تحويل دادند. وقتي از آنها پرسيد، معلوم شد هر دو متون يكساني را براي امتحان حفظ كرده بودند. وقتي معلم توضيح داد وي از آنان كار اصيل مي خواهد، هر دو با سردرگمي پاسخ دادند: «مگر وقتي آن را حفظ كردم، مال من نمي شود؟» اين تفاوت رويكرد نشان دهنده موضوع هاي عميق تر در تفاوت هاي آموزش غربي و شرقي است.
اگر اهالي آمريكاي شمالي بخواهند مهارت هاي رياضي و علوم رايج بين چيني ها را بياموزند يا چيني ها بخواهند خلاقيت اهالي آمريكاي شمالي را پيدا كنند، فقط تغيير در كلاس لازم نيست. كل فرهنگ است كه بايد دگرگون شود.
تمايلات طبيعي با پرورش تقويت مي شود. چيني ها به روش هاي بي شمار با گفتار، عمل و نگرش، اراده ذاتي و انرژي بچه هاي خود را به كنترل درمي آورند و سركوب مي كنند.
روش هاي مختلف يادگيري
هاوارد گاردنر، روانشناس آموزشي برجسته، آثار متعددي را درباره چين نوشته است. وي استدلال مي كند حتي از ساده ترين اشكال بازي نوزادان معلوم است كه روش هاي مختلف يادگيري مدت ها پيش از مدرسه آغاز مي شود و حتي غربي ها با بچه هايشان بازي مي كنند، معمولاً عقب تر مي نشينند و به آنان اين اجازه را مي دهند كه خودشان دنيا را كشف كنند، خواسته هاي خود را دنبال كنند و محدوديت ها را مشخص كنند. از سوي ديگر در چين، وقتي بچه ها مشغول كاوش هستند، معمولاً شخصي پشت آنان قرار دارد كه حركات و كارهايشان را راهنمايي مي كند.
در حالي كه پدر و مادران در آمريكاي شمالي بر خوداتكايي، مهارت هاي راه حل خلاقانه و مشكل گشايي تاكيد مي كنند، همتايان چيني آنان از تصوير و راهنمايي ملايم استفاده مي كنند، يعني يك سبك يادگيري كه «باژشوجيائو» (تدريس با در دست گرفتن) خوانده مي شود. مثلاً در آمريكاي شمالي، تدريس هنر معمولاً شامل دادن رنگ و كاغذ به بچه ها و تشويق آنان به استفاده از تخيل است. اما در چين، نمونه تصاوير روي ديوار آويخته مي شود و آموزگار دست بچه را مي گيرد و نقاشي كشيدن را به او ياد مي دهد. بنابر اين، فرهنگ آموزشي چين حتي در ابتدايي ترين سطوح بر فراگيري مهارت فني، يادگيري از طريق تقليد، انضباط متمركز و ارزش «يكدستي قابل احترام» تاكيد دارد. در عوض، فرهنگ غربي معمولاً براي آزمودن آزاد، خلاقيت و بيان اصيل ارزش قائل است. به طور كلي كودكان چيني بسيار بيشتر از همتايان آمريكاي شمالي خود منضبط هستند. رفتارهاي بچه هاي كوچك مانند جابجا شدن در صندلي، پا كوبيدن روي زمين و در گوشه كنار بازيگوشي كردن كه در غرب كاملاً پذيرفته شده است، به نظر چيني ها غيرعادي است.آموزگاران غربي كه در پيش دبستاني هاي چين كار مي كنند، از ميزان سختگيري و چگونگي تنبيه دشوارترين (يعني فعال ترين) بچه ها يكه مي خورند. با وجودي كه اين اندازه انضباط اين تأثير منفي را دارد كه بچه ها را از آغاز بازي منع مي كند، در آموزش خويشتنداري و احترام به اقتدار موفق است، يعني دقيقاً همان چيزهايي كه در مدارس آمريكا وجود ندارد. دوستان من در آمريكاي شمالي اغلب مي گويند بچه هايشان در بين درس هاي پيانو، هنر و ورزش، زير فشار زيادي هستند كه تناسبي با سن و سال آنان ندارد. اما در مقايسه با فعاليت هاي غيردرسي چيني ها، زندگي بچه هاي غربي پرتفريح است.
تكاليف درسي
در آمريكا، يك قانون كلي است كه براساس آن آموزگاران بايد هر روز به ازاي هر كلاس ۱۰ دقيقه تكليف درسي بدهند (مثلاً كلاس اول ۱۰ دقيقه و كلاس دوم ۲۰ دقيقه). مثلاً يك دانش آموز هشت ساله به طور متوسط روزانه ۳۰ دقيقه تكليف درسي انجام مي دهد. اگر مدارس از اين فراتر روند، صداي والدين درمي آيد. در چين به خصوص در دوران سياست تك فرزندي كه آثار فرصت هاي از دست رفته انقلاب فرهنگي باقي است، بچه ها در معرض فشار بسيار زيادي هستند. پدر و مادران معمولاً خودشان تكليف درسي اضافه معين مي كنند و تعطيلات پايان هفته، تابستان و زمستان پر از كلاس خصوصي رياضيات و انگليسي است. حتي از آموزگاران كودكستان مي خواهند كه تكاليف اضافه بدهند. اين امر نيازمند از خود گذشتگي والدين است كه بايد هر شب ساعت ها صرف نظارت بر انجام تكاليف درسي بچه ها كنند. در نتيجه اين دلبستگي فرهنگي به تحصيل، بچه هاي چيني وقت آزاد بسيار كمتري از همتايان آمريكاي شمالي و فرصت كمتري براي بازي دارند.
بچه هاي بين ۶ تا ۱۰ ساله در آمريكاي شمالي روزانه به طور ميانگين ۲ تا ۳ ساعت بازي مي كنند. اين وقت در روزهاي پايان هفته و تعطيلات بيشتر است. بچه هاي چيني در همين گروه سني اگر بتوانند عصر هر روز نيم ساعت به پارك بروند، خوشبخت هستند. كمبود اوقات فراغت تا نوجواني ادامه دارد. برخلاف غربي ها، نوجوانان چيني به ندرت شب ها يا آخر هفته به دنبال تفريح بيرون مي روند. روزي از يك دختر ۱۶ ساله اهل شانگهاي پرسيدم چند بار با دوستانش پس از مدرسه بيرون مي رود، وي با تعجب پاسخ داد سالي يك يا دو بار.
تحسين سركشي
تفاوت فرهنگي نه فقط در سبك زندگي نوجوانان كه در نگرش نيز وجود دارد. فرهنگ آمريكاي شمالي به طور كلي فرد سركش را تحسين مي كند و بي همتايي اين تفاوت را شايسته تعريف مي داند. شكست را مي پذيرد و حتي گاه تشويق مي كند. در عوض جامعه چين به شدت همگراست. به قول معروف مي گويند: «ناخن بلند زير چكش مي رود.» اصطلاحاتي از اين دست در زبان چيني زياد است و از آن براي ابراز عقايد مورد پذيرش همگان استفاده مي شود. غربي هاي ساكن چين خيلي زود متوجه مي شوند نوعي تفكر يكدست در مورد مسائل متنوعي همچون سياست، تاريخ، غذا، هنر و مسافرت وجود دارد. برخلاف غرب، در چين دانش آموز خوب بودن مطلوب و حتي نور چشمي معلم بودن خوشايند است و پارتي بازي آشكار رايج است.
مدارس چين هميشه دانش آموزان را رده بندي مي كنند و نمرات امتحان را در معرض ديد همگان مي گذارند. حتي مواردي ديده شده است كه چگونگي نشستن بچه ها در كلاس براساس رده بندي آنان است. با وجودي كه عده اي از بيرحمي فقدان حريم خصوصي شكايت مي كنند و والدين به بچه ها توصيه مي كنند در ميانه فهرست قرار بگيرند، اين نوع مقايسه آشكار نوعي نيروي انگيزه بخشي مثبت تلقي مي شود.
روش هاي متفاوت
بنابراين، تفاوت هاي بين روش هاي يادگيري در شرق و غرب مبتني بر تفاوت هاي فرهنگي عميق است كه تغيير آن به شدت كند خواهد بود. اما در حالي كه مي توان تغييرات محدودي را از اصلاحات آموزشي داخلي انتظار داشت، اكنون نوعي محيط آموزش جهاني در حال شكل گيري است كه گستره انتخاب فزاينده اي را در بردارد .در چين، شمار فزاينده اي از والدين نوباوگان خود را به پيش دبستاني هاي به سبك آمريكايي مي فرستند- كه به رغم شهريه گزاف- در بسياري شهرهاي مرفه مانند شانگهاي، درآمد بسيار خوبي دارند.
در اين حال، در آمريكا مدارس خصوصي كه درس رياضيات را به سبك آسيايي عرضه مي كنند، هر روز با استقبال بيشتري روبه رو مي شوند و بچه هايي كه در خانه درس مي خوانند، از كتب درسي سنگاپور و هند استفاده مي كنند. مدارس و دانشگاه هاي غربي در چين براي جذب دانش آموز و دانشجو شعبه تأسيس مي كنند.
به نظر مي رسد در آينده مردم به تنوع، ارتباط و تبادل فرهنگي روي خواهند آورد، يعني در زماني كه تعداد دانشجويان چيني در محيط هاي دانشگاهي غربي باز هم افزايش يابد و دانش آموز غربي زبان ماندارين بياموزد تا به مدرسه چيني برود. در آينده به جاي آن كه تغيير سياست در دو سوي اقيانوس اطلس رخ دهد، مردم به اين شكل به توازن بين توان فني و تفكر خلاقانه دست خواهند يافت. منبع: گلوباليست

كتابخانه
آينه در آينه
آخرين پيامبر (ص) در نگاه اولين امام(ع)
004491.jpg
مؤلف: زهرا يزدي نژاد/ ناشر: خورشيد  باران/ چاپ اول، ۱۳۸۴/ ۳۰۱ صفحه، رقعي/ ۲۸۰۰ تومان.
اين كتاب شامل هفت فصل: خاندان رسالت، ولادت، فضاي بعثت، بعثت و رسالت، سيره و سيرت و وصيت هاي رسول خدا (ص) و رحلت است.
در فصل نخست، خاندان رسالت از ديدگاه نهج البلاغه مورد بررسي قرار گرفته است.
فصل دوم نيز به موضوع ولادت پيامبر گرامي اسلام(ص) اختصاص دارد و مطالبي پيرامون خردسالي، سرپرستي عبدالمطلب از پيامبر(ص)، حلف الفضول و ازدواج پيامبر اعظم(ص) بيان شده است.
فصل سوم به تشريح فضاي بعثت مي پردازد و موضوعاتي همچون تاريخ جاهليت، حيات سياسي و اجتماعي عرب جاهلي، حيات ديني و اعتقادي عرب جاهلي، حنفيت، خصلت هاي روحي و اخلاقي عرب جاهلي، قوانين مدني(ازدواج و طلاق، حقوق زنان و فرزندان)،  زنده به گور كردن دختران، موقعيت اقتصادي عرب جاهلي، خرافات و خرافه پرستي و وضعيت عمومي جهان قبل از بعثت و فضاي بعثت(از ديدگاه نهج البلاغه) مورد بررسي قرار گرفته است.
فصل چهارم به موضوع بعثت و رسالت از منظر نهج البلاغه اختصاص دارد و مراتب تبليغ دين اسلام، تبعيد سه ساله مسلمانان در شعب ابوطالب، پذيرايي حبشه از مسلمين، سفر پيامبر به طايف پس از درگذشت ابوطالب و خديجه، جامعيت و جهان شمولي رسالت پيامبر(ص) كه در سال ششم هجري يعني بيست سال پس از طلوع و ظهور اسلام، پيامبر(ص) مصمم شد كه رسالت خويش را بر همه مردم جهان و سران كشورها عرضه بدارد، بعثت و رسالت(در نهج البلاغه) و خاتميت پيامبر اسلام(ص) تشريح شده است.
سيره و سيرت رسول خدا(ص) از ديدگاه نهج البلاغه، در فصل پنجم بيان شده است. در اين فصل موضوعاتي همچون خلق و خوي حضرت محمد(ص)، روش هاي آموزشي پيامبر(ص) (آموزش از راه پرسش و پاسخ، آموزش به شيوه خطابه، استفاده از وسائل كمك آموزشي، آموزش از راه تمثيل، آموزش به شيوه داستان پردازي، تعليم از طريق نمايش، توجه به تفاوت هاي فردي در امر تعليم، تعليم از راه تكرار)،  سيره و سيرت (نهج البلاغه) شرح داده شده است.
در فصل ششم، وصيت هاي رسول خدا(ص) درباره مسائل مختلف به حضرت علي(ع) از جمله نماز شب، دوري از حسد، حرص و دروغ، انصاف با مردم، انفاق و بخشش در تنگدستي، جهاد در راه خدا، سفارش به سربازان اسلام، وصيت هاي رسول خدا(ع) به ابوذر غفاري و خالدبن زيد، سلمان فارسي، ابواميه، وصيت آن بزرگوار درباره عترت، ولايت علي بن ابي طالب(ع)، تقوا، مال انديشي و  شرم از خداي تعالي، بيان شده است.
فصل هفتم، به موضوع رحلت حضرت محمد(ص) اختصاص دارد و در اين فصل، فضاي زمان رحلت ايشان و آخرين وصيت ها و ديدار با نزديكان تشريح شده است. در پايان نيز موضوع رحلت از منظر نهج البلاغه آمده است.

نكوهش از سخت گيري
بخش نوزدهم
پيامبر(ص) توصيه مؤكد داشتند كه مردان، امكانات لازم جهت آسايش خانواده را فراهم نمايند و كساني را كه از تلاش در آسايش خانواده خود كوتاهي مي نمودند، مورد عتاب قرار داده و مي فرمودند: «از رحمت خدا دور باد كسي كه خانواده خود را ضايع كند و آنها را به حال خود واگذار نمايد.» فرمود: «مؤمن مؤدب است به آداب خدا، هرگاه خداوند به او وسعت داد او هم در زندگاني به زن و فرزندش وسعت مي دهد.» و درباره كساني كه از قدرت مالي برخوردارند ولي بر خانواده خود سخت مي گيرند، مي فرمود: «ليس منا من وسع عليه ثم قدر علي عياله: آن كس كه خداوند به او وسعت زندگي دهد و او بر خانواده اش سخت بگيرد، از ما نيست.»
متقابلاً به زنان نيز سفارش مي فرمودند كه «حقوق شوهران خويش را رعايت كنند و با زبان خويش آنها را نيازارند. چنان كه فرمودند هر زني كه شوهرش را با زبان اذيت بكند، از او هيچ توبه و فديه و حسنه اي قبول نمي شود تا اين كه شوهرش از او راضي شود، اگرچه روزها را روزه بدارد و شبها را در عبادت باشد و بنده ها آزاد كند و آنها را بر پشت اسبان در راه خدا به جهاد بفرستد با وجود اين اول كسي خواهد بود كه به آتش درآيد و همچنين است اگر فردي درباره زنش ظلم كند و ناسازگاري كرده او را اذيت رساند.» (۱)
همچنين توصيه مي فرمودند كه زنان مراعات حال همسران خويش را بكنند، تقاضاي خريد چيزهايي را كه آنها قادر به تهيه آن نيستند، نكنند. فرمودند: «هر زني كه با شوهر خود مدارا نكند و از او چيزي را بخواهد كه انجام آن در قدرت او نباشد، از چنين زني هيچ كاري قبول نخواهد شد و روز قيامت خدا را ملاقات مي كند در حالي كه خداوند بر او غضبناك است.»
همكاري در امور خانه
رسول اكرم(ص) با وجود مسئوليت هاي خطير اجتماعي كه تمام مسائل و مشكلات يك جامعه نوبنياد اسلامي را دربرمي گرفت، پس از فراغت از امور اجتماعي، وقتي وارد منزل مي شدند در تمام كارها، از درست كردن غذا تا جارو كردن خانه و لباس شستن و دستاس كردن و دوشيدن شير و ساير كارها كمك مي كردند.
پيامبر اكرم(ص) روزي به منزل حضرت علي(ع) تشريف بردند، ديدند كه علي(ع) در خانه عدس پاك مي كند و فاطمه هم در كنار ديگ نشسته است، فرمودند: «هر مردي كه در امور خانه به همسر خود كمك كند و بر او منت نگذارد، خداوند نام او را در دفتر شهدا نويسد.» (۲)
خوش رفتاري با خدمه
پيشواي اسلام در رفتار با خدمه خانه نيز نهايت عطوفت و مهرباني را مراعات مي كردند تا جايي كه خدمتگزاران حضرت، خدمت در محضر او را به زندگي در ميان خانواده و خويشان خود ترجيح مي دادند!
رسول خدا روزي خادمي را جهت انجام كاري به جاي نزديكي فرستادند و او مدتي حدود نصف روز دير كرد. پيامبر(ص) از طول مدت غيبت او ناراحت شده و نزديكان آن حضرت گمان بردند كه وقتي خادم مذكور برگردد، سخت مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت. ولي با كمال تعجب مشاهده كردند وقتي پس از آن همه تأخير، بازگشت، پيامبر(ص) با مسواكي كه در دست داشتند به او اشاره كرده و فرمودند: «اگر بيم قصاص از سوي خدا نبود، تو را با اين مسواك ضربتي مي زدم!»
سخني از انس بن مالك
انس بن مالك مي گويد من ۱۰سال به پيامبر اكرم(ص) خدمت نمودم، هيچ گاه در اين مدت اف (كه نشانه انزجار و نفرت است) به من نگفتند و در زمينه كارهاي شخصي، اگر اشتباهي كرده بودم نگفتند چرا اين كار را كرده اي؟ و عملي را كه انجام نداده بودم، نمي فرمودند: چرا انجام ندادي؟ و مي گويد:«براي پيامبر(ص) خوراكي تهيه كرده بودم كه با آن افطار كند و خوراك گاهي شير و گاهي ناني بود كه در آب خيس مي كردم. شبي از شبها، چنين غذايي براي پيامبر(ص) آماده كردم ولي آن حضرت در وقت معمول هر شب به منزل نيامدند. پنداشتم يكي از اصحابشان ايشان را براي شام دعوت كرده است. خوراكي را كه آماده كرده بودم، خوردم. اندكي پس از آن، پيامبر به منزل آمدند. از يكي از همراهان آن حضرت پرسيدم كه پيامبر در جايي افطار كرده اند؟ آن شخص گفت نه. اندوه و نگراني ام به اندازه اي بود كه جز خدا كسي نمي داند. با خود مي گفتم مبادا پيامبر(ص) آن خوراك را از من بخواهد و نتوانم براي او فراهم آورم و شب را گرسنه بخوابد. به هر حال پيامبر آن شب را بدون شام به صبح رسانيد، از خوراك چيزي نپرسيد و تاكنون هم نامي از آن به ميان نياوره است!»
پي نوشت ها:
۱- مكارم الاخلاق، ص ۲۱۴
۲- از سخنان امام علي(ع) است كه مردي كه در انجام امور خانه به همسرش ياري رساند، اين كارش كفاره گناهان بزرگ او محسوب مي شود.

خبر
تمبر شخصي براي دانش آموزان
همزمان با فرا رسيدن روزهاي پاياني سال تحصيلي و به منظور فرهنگسازي و علاقه مند كردن گروههاي سنتي به مسائل فرهنگي، طرح «شاگرد ممتاز» در آموزش و پرورش اجرا مي شود. در قالب اين طرح شركت پست جمهوري اسلامي ايران، براي دانش آموزان ممتاز هر دوره تحصيلي و همچنين نفرات برتر مسابقات قرآني، هنري و ورزشي و كلاس اولي ها كه داوطلب شركت در اين طرح هستند پس از تأييد رتبه آنها توسط مدرسه و پرداخت وجه مورد نظر توسط متقاضيان، اقدام به چاپ تمبر شخصي خواهد كرد. در اين تمبرهاي شخصي عكس فرد به همراه نام مدرسه و مشخصات فرد شامل نام و نام خانوادگي و رتبه كسب شده به چاپ خواهد رسيد. اين تمبرها به تعداد محدود و بر اساس سفارش مشتريان در كنار تمبرهاي جاري چاپ و منتشر مي شود و تمام مقررات مربوط به تمبر (از جمله امكان مكاتبه در داخل و خارج كشور) درخصوص آن قابل اجرا است. هزينه انجام اين طرح به ازاي هر برگ سي و دو قطعه اي تمبر معادل ۶۰ هزار ريال خواهد بود و عكس هاي مربوط به اين خبر در سايت Medu. ir قابل دسترسي خواهد بود.

مرور
مديريت رفتار سازماني
004494.jpg
رفتار، وجهي از شخصيت انسان است كه درواقع دربرگيرنده كنش بيروني اراده ها و خواستهاي انساني است. انسان داراي رفتارهاي گوناگوني است كه در محيط هاي مختلف و در شرايط متفاوت شكل مي گيرد. از اين رو مي توان شاخه اي علمي براي بررسي رفتار انسان در هر محيط متمايز در نظر گرفت تا با تبيين يك دسته رفتار در يك محيط، بتوان ضمن پيش بيني رويدادها، رفتارها را تغيير داد و بهبود بخشيد.
در اين چارچوب مسلماً يكي از محيط هايي كه چگونگي رفتار انسان معنادار است و بر هدف غايي تأثير مي گذارد، سازمان است. در گذشته محيط هايي كه بتوان نام سازمان به معناي فعلي را بر آن گذاشت، محدود بوده اما حالا با پيچيده شدن روابط و در پي آن جوامع انساني، رفتار بشر در سطوح گوناگون در قالب سازمانهاي كوچك تا بزرگ و ساده تا پيچيده تعريف مي شود. اينجاست كه مديريت رفتار سازماني به عنوان بخشي از علم مديريت وارد عمل مي شود. طبعاً آگاهي علمي از چگونگي رفتار سازماني مي تواند نقش مهمي در بهينه سازي استفاده از منابع انساني توسط مديريت داشته باشد. به همين علت است كه استفاده از منابع انساني را غالباً مهم ترين چالش مديريت مي خوانند.
به تازگي كتابي به بازار عرضه شده است كه نگاهي جامع به مقوله رفتار سازماني و مديريت آن به دست مي دهد. كتاب مديريت رفتار انساني نوشته رابرت كريتنر و آنجلو كينيكي و با ترجمه دكتر علي اكبر فرهنگي و دكتر حسين صفرزاده دربرگيرنده مفاهيم، نظريه ها و كاربردهاي آن در اين قلمرو است. كتاب از پنج بخش اساسي و شانزده فصل تشكيل شده است. بخش هاي اين كتاب به ترتيب به دنياي رفتار انساني، اخلاق و فرهنگ سازماني، فرآيندهاي سازماني و مديريت تحول انساني مي پردازد. اين بخش ها هر كدام از فصل هاي متعددي تشكيل شده است كه به تفصيل، ريزه كاريهاي اين مهارت ارزشمند را به بحث مي گذارد. مترجمان كه هر دو از استادان دانشگاه هاي كشور هستند، با تكيه بر تجارب طولاني، كتابي را برگزيده اند كه جنبه آموزشي چشمگيري دارد و مي تواند به عنوان كتاب درسي، راهنماي دانشجويان و ديگر استادان اين رشته باشد. ويژگي ديگر اين كتاب ارائه خلاصه و فصل اصلاحات علمي به كار رفته در آن در پايان فصل هاست. تمرين اينترنتي عنوان بخشي ديگر در پايان هر فصل است كه دانشجويان را با سايتهاي سودمند مرتبط آشنا مي كند ضمن آنكه مطالب آموخته شده را به آزمون مي گذارد.
اين كتاب در ۶۰۰ صفحه و با قيمت ۵۰۰۰۰ ريال توسط انتشارات پيام پويا عرضه شده است.

يادداشت
حاشيه اي بر اهداي عالي ترين نشان فرهنگي پاكستان به يك پژوهشگر ايراني
ارزش هاي فرهنگي و ميزان مدنيت
علي اصغر محمدي
اهداي عالي ترين نشان فرهنگي دولت پاكستان به يك ايراني، بي ترديد رويدادي بي سابقه بود، زيرا كم اتفاق مي افتد كه يك دولت خارجي نشان خاص كشورش را شايسته فردي از كشور ديگر مي داند و تمايز شهروندي را به پاس تحقيقات يك انديشمند خارجي ناديده مي گيرد.
اصولاً هر رويدادي كه واقع مي شود يا به تعبير قرآن كريم (اذا وقعت الواقعه)، بي گمان در پس آن فرآيندي وجود دارد يا به قول ميرزا ابوالقاسم ميرفندرسكي، شاعر قرن نهم، هر پديده اي «صورتي در زير دارد آن چه در بالاستي.»
«تغمه امتياز» عالي ترين نشان فرهنگي پاكستان با تصويب هيأت داوري مركب از برجسته ترين استادان معروف ترين دانشگاه هاي اين كشور، پس از تأييد وزارت علوم عالي، از سوي رياست جمهوري پاكستان، همراه با اعتبارنامه اي به دكتر محمد بقايي(ماكان)، اهدا شد.
تفاوت اهداي اين نشان با نشان هاي مشابه كه در كشورهاي ديگر به پاس خدمات فرهنگي افراد اهدا مي شود در اين است كه الزاماً در فواصل زماني معين اعطا نمي شود، بلكه بر اساس ارزش اثر پديد آمده است.
بنابراين ممكن است سال ها بگذرد و چنين نشاني به كسي تعلق نگيرد. چنان كه از زمان رياست جمهوري مرحوم ايوب خان بيش از۴۰ سال مي گذرد و فقط سه يا چهار نفر موفق به دريافت اين نشان شده اند كه حقوق و منزلت اجتماعي خاصي براي دارنده آن به همراه مي آورد.
از همين رو دولت پاكستان در اعتبارنامه اي كه به اين مناسبت به فرد منتخب تقديم مي دارد، مراتب علمي و فرهنگي او را برتر از آخرين دانشنامه دانشگاهي مي شمارد و او را مجاز مي دارد به اين كه مي تواند از اين پس عنوان رسمي «T.A» را همراه با نام خود به دليل صرف يك عمر تحقيقات فرهنگي ذكر كند.
در اين اعتبارنامه سوابق فرهنگي فرد منتخب يك به يك شمرده مي شود و سپس علت اهداي چنين نشاني از سوي رئيس جمهوري ذكر مي شود كه در مورد دكتر بقايي «كوشش بي وقفه طي نزديك به ۳۰ سال در اشاعه و ترويج آثار و افكار علامه اقبال» ذكر شده كه حاصل آن مجموعه ۲۴ جلدي بازنگري آثار و افكار اقبال مشتمل بر ۱۰ هزار صفحه است.»
انديشه هاي اقبال چندان دقيق، ژرف و آكنده از نكات حكمي و عرفاني است كه كمتر محققي خود را در اين درياي پرتب و تاب با لجه هاي بي شمار مي سازد.
با عنايت به اين نكته مي توان دريافت كه نگارش ۲۴ اثر درباره اين فرزانه كم نظير توسط دكتر بقايي كه مورد تأييد بالاترين مراجع اقبال شناسي به منظور دريافت عالي ترين نشان فرهنگي پاكستان قرار گرفته تا چه حد غرورانگيز و ارزشمند است.
از اين روست كه پس از اهداي نشان« تغمه امتياز »در تاريخ ۲۸/۱/،۸۵ بزرگترين شخصيت هاي پاكستان طي نامه هاي رسمي، احراز چنين جايگاهي را به وي تبريك گفتند .

فرهنگ و آموزش
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
خارجي
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
علمي فرهنگي
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |   فرهنگ و آموزش   |  
|  سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   راهنما   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |