ايمني ارتباطات، از جمله مسائل مهمي است كه در امور نظامي به آن توجه خاص مي شود. پيدايش عصر فضا و ظهور ماهواره هاي مخابراتي گوناگون كه همگي براي كاربردهاي غيرنظامي طرح ريزي شده بودند، شرايطي را به وجود آورد كه دولتهاي مختلف صاحب تكنولوژي فضا درصدد تهيه ماهواره هايي براي ارتباطات نظامي برآيند.
امروز هم آمريكا و هم روسيه، ماهواره هاي مخابراتي نظامي بسيار پيشرفته و گوناگوني را در مدار زمين قرار داده اند و هر يك نيز طرح هاي پيشرفته تري را براي آينده دنبال مي كنند. ماهواره هاي مخابراتي نظامي قادرند صدها پيام را كه به رمز ارسال مي شود، دريافت و از يكديگر تفكيك كنند. به همين منظور هم آمريكا و هم روسيه (شوروي سابق) بسيار تلاش مي كنند تا هر ماهواره جديدي كه ساخته مي شود، نسبت به ماهواره هاي قبلي خود، سيستم هاي مقاوم تر و پيشرفته تري در برابر اخلال الكترونيكي داشته باشد.
علاوه بر در اختيار گذاردن تسهيلات گوناگون ارتباطي براي واحدهاي مختلف نظامي، كليد ارتباطات محرمانه ميان واحدهاي سياسي آمريكا و روسيه در گوشه و كنار جهان، با وزارت خارجه يا دفاع كشورشان نيز از طريق اين ماهواره ها انجام مي گيرد.
در مورد تاريخچه ماهواره هاي مخابراتي نظامي اطلاعاتي در دست است كه سايتهاي رسمي وزارت هاي دفاع آمريكا و روسيه پس از گذشتن زمان سي و سه سال از پروژه هاي محرمانه، در اختيار عموم گذاشته اند.
* * *
ايالات متحده آمريكا نخستين ماهواره مخابراتي نظامي خود به نام دي- اس- سي- اس-1 را در شانزدهم سپتامبر 1965 به فضا پرتاب كرد و هم اكنون صدها نوع ماهواره مخابراتي نظامي در اختيار دارد كه به نظر محدود بودن فضاي نوشتاري، به طور خلاصه پاره اي از مهم ترين و ابتدايي ترين آنها را ذكر مي كنيم.
* دي- اس- سي- اس- 2 كه نخستين دستگاه آن در نوامبر 1971 به فضا پرتاب شد، تا اواسط دهه 1980 همچنان ساخته مي شد. اين ماهواره ها را شركت تي-آر- دبليو مي ساخت و مي توان آنها را در فضا به سهولت از نقطه اي به نقطه ديگر انتقال داد.
* دي- اس- سي- اس-3 با گنجايش حدود 3 برابر بيشتر از نمونه قبلي خود ساخت جنرال الكتريك است و نخستين دستگاه از اين ماهواره ها در سال 1981 به فضا فرستاده شد و در باند EHF بين 30 تا 300 گيگا هرتز عمل مي كند. ماهواره مذكور داراي تكنيك بسيار پيشرفته ارتباط ماهواره به ماهواره نيز هست.
* ماهواره فليت ست كام نيز ساخت شركت TRW است كه اين ماهواره مخصوص نيروي دريايي آمريكا است و احتياجات آن نيرو را تأمين مي كند و نيروي هوايي آمريكا از ماهواره اي با همين مشخصات و با نام اي اف ست كام نيازمنديهاي استراتژيكي خود را تأمين مي كند.
* ماهواره لي ست ساخت كمپاني هيوز به عنوان جانشين فليت ست كام بود كه در خدمت نيروي دريايي آمريكا قرار دارد.
* ماهواره مري ست محصول ديگر هيوز، كه براي ايجاد ارتباطات ساحل به كشتي و بالعكس به كار مي روند.
* لز 8 و لز 9 دو ماهواره مخابراتي نظامي با مولد هسته اي كه در سال 1976 به فضا پرتاب شدند و تكنيك ارتباطات ماهواره به ماهواره را به خوبي به نمايش گذاشتند.
* سيستم مبادله اطلاعات ماهواره اي، كه در بخش ماهواره هاي جاسوسي عكاسي هم ديده مي شود همگي ساخت شركت هيوز هستند كه ارتباطات باند UHF را براي كليه نيروهاي استراتژيكي آمريكا فراهم مي كند. ضمن آنكه، فراهم آوردن تسهيلات ارتباطي براي ايستگاه هاي كنترل ماهواره ها و نقل و انتقال اطلاعات حاصل از ماهواره هاي جاسوسي، ديگر وظيفه آنهاست.
ماهواره هاي فوق محرمانه فوق بيشتر در مدارهايي با اوج حدود 20000 كيلومتري و حضيض حدود 200 كيلومتري مستقر مي شوند.
* * *
سيستم هاي ماهواره هاي مخابراتي نظامي شوروي به گونه اي است كه تفكيك سيستم هاي نظامي از غيرنظامي آنها بسيار دشوار است، به نحوي كه كارشناسان غربي اعتقاد دارند اصولاً محال است كه سفينه هاي فضايي شوروي سابق يا روسيه امروزي فقط به منظور كاربردهاي غيرنظامي طراحي شوند و همه آنها در صورت لزوم مي توانند مورد استفاده نظامي نيز قرار بگيرند. اين امر به ويژه در مورد ماهواره هاي مخابراتي نظامي كه اكثر آنها جدا از سيستم ماهواره هاي متعارف اين كشور يعني كاسموس هستند، بسيار چشمگير است.
ماهواره هاي ابتدايي مخابراتي نظامي شوروي و روسيه فعلي به طور خلاصه عبارتند از:
* اكران كه به ايستگاه تي نيز شهرت دارند. چهار ماهواره از اين نوع در دهه 1970 در مدار قرار گرفتند و گفته مي شود براي پخش مستقيم برنامه هاي تلويزيوني به كار مي روند.
* رادوگا: گفته مي شود اين ماهواره وظيفه تقويت ارتباطات نظامي را برعهده دارد.
* گوريفرونت: ظاهراً اين ماهواره ها به منظور فراهم آوردن تسهيلات مخابراتي براي بازيهاي المپيك 1980 مسكو به فضا پرتاب شدند، ولي پس از ختم بازيها آنها مي توانستند براي مقاصد نظامي به كار روند.
* لوچ: ماهواره هايي به عنوان رقيب ماهواره هاي مخابراتي تجاري بين المللي اينتل سنت- 5 كه نخستين دستگاه از آن در سال 1981 به فضا پرتاب شد.
* ولتا: ماهواره هاي مخابراتي متحرك، ظاهراً شبيه به سيستم ماهواره هاي مريست آمريكا و پروژه حذف شده آئروست هستند كه اولين دستگاه از آن در سال 1981 پرتاب شد. (در پروژه آئروست قرار بود، امور كنترل پرواز و ترافيك هوايي غيرنظامي را ماهواره هاي مخصوص مخابراتي انجام دهند).
* مولينا اس- 1 كه نخستين نسل ماهواره هاي مخابراتي نظامي واقع در مدار سنكرون هستند.
پروژه هاي مذكور درواقع از نخستين پروژه هاي دو كشور آمريكا و روسيه هستند و هم اكنون در سال 2006 (كه متأسفانه اطلاعاتي از ماهواره هاي مخابراتي نظامي فوق محرمانه در دست نيست) تحولات به گونه اي است كه ماهواره هاي مخابراتي قادر به استراق سمع حتي در ساختمانهايي كه 18 طبقه زيرزمين دارند، هستند.

آيا با پيشرفت تكنولوژي، تيراژ روزنامه ها كاهش پيدا كرده است؟ آيا دنياي ابررسانه اي تارنماي جهاني يا اينترنت، در حال جنگ و ازصحنه به دركردن روزنامه هاست؟ آيا حقيقت دارد كه با گسترش اين ابررسانه به سمت روزنامه ها شاهد كاهش تيراژ روزنامه ها باشيم و يا احتمالاً شاهد سقوط دنياي روزنامه و روزنامه نگاري؟ گويا اين ابرقدرت دنياي مجازي، در حال پيشروي مداوم است و سنگر به سنگر به پيش مي راند.
اما كارشناسان نظري غير از اين دارند؛ كارشناسان معتقدند: اين تكنولوژي اگرچه باعث تغيير در عادات مطالعه مردم شده است، اما ديدگاه آنها را در مورد مطالعه اخبار تغيير نداده است .
پروفسور متيوفلينگ از مركز امور رسانه اي و روابط عمومي كه يك موسسه تحقيقاتي غيرانتفاعي در شهر واشنگتن است، در همين زمينه مي گويد: نسل جوان اگر چه از روزنامه روي گردانده است، اما هنوز به اخبار، توجه ويژ ه اي دارد ولي خبرها را آنلاين مي گيرند .
ميانگين خوانندگان روزنامه هاي محلي و منطقه اي در ايالات متحده  در مقايسه با شش ماهه مشابه سال گذشته، يك ميليون و دويست هزار نفر كاهش را شاهد بوده است اما دكتر جان كين بال مديركل بازاريابي اتحاديه روزنامه هاي آمريكايي معتقد است كه اين ارقام، همه ماجرا را نشان نمي دهد.
وي در همين زمينه مي گويد: مطالعات ما نشان داده است كه ترافيك آنلاين روزنامه ها هشت درصد افزايش پيدا كرده است و در حال حاضر، روزانه نزديك به شصت ميليون نفر اخبار خود را از وب سايت روزنامه ها دريافت مي كنند كه اين تعداد، چيزي بيش از يك سوم كل كاربران در اينترنت را شامل مي شود .
از سوي ديگر بعضي از تحليل گران بر اين باورند كه ارائه رايگان اخبار، همانند آن است كه موسيقي را براي دانلود رايگان در اختيار عموم مردم قرار دهند.
پروفسور فلينگ مي گويد: البته تبليغات به دنياي اينترنت هم راه يافته است. سال گذشته درآمد اينترنت بابت تبليغات، بيش از دوازده ميليارد دلار بوده است . به گفته آقاي كين بال هفده درصد اين مبلغ متعلق به روزنامه ها بوده است و هنوز هشتاددرصد درآمد روزنامه ها از راه تبليغات به دست مي آيد.
آقاي كين بال مي افزايد: اگر چه مردم اينترنت خود را در مقابل تبليغات مسدود مي كنند، اما به ديدن تبليغات در روزنامه ها و مجلات تمايل نشان مي دهند و حتي تبليغات وب سايت هاي روزنامه ها را هم پيگيري مي كنند . آقاي كين بال در ادامه مي گويد: با تمام اين احوال، روزنامه ها همچنان در حال پيشرفت هستند. تجربه مطبوعات رايگاني كه هزينه شان از راه تبليغات تامين مي شود، باعث افزايش ميزان خوانندگان در بعضي مناطق گرديده است. همين طور است تجربه روزنامه هاي رنگي، ارائه داستان هاي كوتاه تك قسمتي و كاهش قطع نشريات .
آقاي فلينگ مي افزايد: تغييرات بيشتري ممكن است براي جذب خوانندگان روزنامه در راه باشد و آنچه كه مسلم است، اين است كه روزنامه ها با آن ساختار و آشنايان شان قرار نيست كه به هيچ جايي بروند .

فيزيك، بيولوژي، اقتصاد و يا جامعه شناسي اغلب در ارتباط با مسائل كلاسيك بهينه سازي هستند، به ويژه اقتصاد به شكل تخصصي تري در اين زمينه درآمده است. به زبان ساده تر، بخش عمده اي از گسترش رياضيات طي قرن هجدهم در ارتباط با اين موضوع بوده است. (آن سري از مسائل تكراري هميشگي را به خاطر آوريد كه شما مجبور بوديد مشتقات يك تابع را براي پيدا كردن مقدار بي نهايت آن تابع به دست آوريد) اين روش هاي تجزيه و تحليلي صرف، به طور گسترده اي كارايي خود را ثابت كرده اند، اما آنها برخلاف انتظاري كه داريم نقاط ضعف بسياري دارند. توابعي كه در دوران تحصيل همواره به عنوان معماهاي عجيب و غريب توسط استادتان مطرح مي شد، به ندرت پيش مي آيد كه كاربردي در زندگي روزمره داشته باشند. بدين سبب ساير روش ها كه تركيبي از آناليز رياضي و يافته هاي تصادفي بودند، ظاهر شدند. تصور كنيد شما ربات هاي كوچكي را در يك محوطه تپه اي در يك مسير نامشخص رها كرده باشيد. آن ربات ها مي توانند كوتاهترين مسير تا قله را پيدا كنند. زماني كه ربات به اولين قله مي رسد، ادعا مي كند كه به بالاترين نقطه موجود دست يافته است. اين روش بسيار كارآمد است، ولي هيچ اثباتي مبني بر اينكه نقطه به دست آمده ماكزيمم ترين باشد، وجود ندارد. هر رباط در يك نقطه ماكزيمم محلي مي تواند باقي مانده و ديگر حركتي نكند. نتايج اين گونه از روش ها تنها براي مقياس هاي كوچك قابل اعتماد است.
فرضيه سير تكامل
فرض كنيد به 45 ميليون سال قبل برگشته ايم و در حال آزمايش بر روي موجودي به اسم باسيلازاروس هستيم. باسيلازاروس از اجداد والهاي امروزي به حساب مي آيد. طول اين حيوان 15 متر و وزنش 5 تن است. پيكر اين موجود تشكيل شده از سر متصل به تنه (بدون گردن) و پاهاي خلفي. اين موجودات به كمك حركات موج مانند از نقطه اي به نقطه ديگر رفته و حيوانات كوچك را شكار مي كردند. به همين خاطر اندام اجداد باسيلازاروس ها رفته رفته به صورت كفش غواصي درآمد. حركت در محيط آبي سخت و نيازمند تلاش بسيار است. انسانهايي كه در آب مي روند، بايد انرژي كافي براي حركت و كنترل مسيرشان را داشته باشند. از آنجا كه بدن پيشينيان باسيلازاروس ها براي شنا كردن خيلي منطبق و سازگار نبوده است، براي پيدايش چنين انطباقي مي بايست دو جهش اتفاق مي افتاد: يكي كوچك شدن بازو كه به وسيله حذف شدن موصل آرنجي از بدن آنها امكان پذير بود و ديگري درازتر شدن انگشتان كه شكل دهنده اصلي اين ساختار غواص گونه بود.
باسيلازاروس چون شكارچي حيوانات بوده، بايد مي توانست سريع و دقيق عمل كند. در طول زمان اين موجودات با انگشتان بلندتر و بازوهاي كوتاهتر ظاهر شدند كه اين باعث مي شد آنها بتوانند سريع تر و دقيق تر از قبل حركت كنند و بنابراين عمر طولاني تري داشته و بازماندگان بيشتري هم داشته باشند. ضمنا ساير تغييرات مانند به هم پيوستگي عمر بدن و مقاوم تر شدن دم نيز اتفاق افتاد كه باعث بهبود تكامل شكل حيوان و سازگاري بيشتر با محيط خود شد، به گونه اي كه امروزه اين فرايند انطباق پذيري به قدري كامل است كه تشابه بين يك كوسه و دلفين و يك زيردريايي بسيار قابل توجه است. از اين رو فرضيه داروين يك فرايند انطباق پذيري و تكامل را ارائه كرد. تكامل هيدروديناميك براي ماهي ها و ساير موجودات دريايي ارائه و تكامل ايروديناميك براي پرندگان و خفاش ها مطرح گرديد. اين ديدگاه بعدها پايه الگوريتم ژنتيك شد.
فرضيه سير تكامل و الگوريتم ژنتيك
جان هلند استاد دانشگاه ميشيگان كارش را بر روي الگوريتم ژنتيك در اوائل دهه 60 شروع كرد. نخستين موفقيت وي چاپ نشريه انطباق پذيري سيستم هاي مصنوعي و طبيعي در سال 1975 بود. هلند، دو هدف را دنبال مي كرد: يكي ساده تر كردن فهم فرآيند انطباق  پذيري طبيعي و ديگري طرح مدل هاي مصنوعي كه قابليت هاي مشابهي با مدل هاي طبيعي دارند. ايده اوليه چنين بود: ژن هاي اعضاي يك جمعيت نمونه اي در برگيرنده راه حل ، براي مسئله انطباق مطرح شده است البته اين راه حل فعال و مفيدي است، چون تركيبات ژنتيكي بر چندين موضوع مختلف تكيه مي كنند. به عنوان مثال فقط آميزش ژن هاي مختلف موجود در يك سلول موجود زنده مي تواند دربرگيرنده راه حل مناسب مسئله باشد. به زبان ساده تر مي توان اشاره اي داشت به كوتاه شدن و درازتر شدن انگشتان باسيلازاروس ها كه اين مورد به وسيله دو ژن كنترل مي شوند. هيچ باسيلازاروسي چنين ژني را نداشته، ولي طي توليد مثل و تغييراتي كه اتفاق افتاد، تركيبات جديد ژنتيكي رخ داده و سرانجام يك باسيلازاروس توانست يك ژن خوب را از والدينش به ارث ببرد و اين باعث شد تا پاهايش به شكل كفش غواصي در بيايد.
روش هلند به طور ويژه اي موثر است، به اين سبب كه او فقط به نقش جهش توجه نمي كند (جهش و انقلاب ژن ها به ندرت، موجب بهبودي الگوريتم ژنتيك مي شود) بلكه او دوباره تركيب شدن ژنتيكي را نيز مورد استفاده قرار مي دهد. اين تركيب پذيري مجدد، استفاده از بسياري از راه حل هاي ناتمام و جزئي را سبب مي شود كه به شكل عمده اي توانايي الگوريتم ژنتيك را در راه نزديك شدن و در نهايت رسيدن به بهينگي، بهبود مي بخشد.
توضيحي مختصر درباره عملكرد الگوريتم ژنتيك
بياييد ژن هاي 4 باسيلازاروس را در نظر بگيريم. در اينجا كروموزوم هايي مورد نظرمان هستند كه حاوي اطلاعات مربوط به طول اعضاي قدامي اند. طول پاي حيوان و طول انگشتان به وسيله چهار ژن كد گذاري مي شوند. دو تاي اول حاوي اطلاعات مرتبط با پا و دو تاي ديگر مربوط به انگشتان هستند. در نمايش ما ژن هاي موجود در يك سلول موجود زنده دايره اي كه داراي زمينه آبي رنگ است، نمايش دهنده فعال بودن و تركيب و ضربدري كه داراي زمينه سبز رنگ است، نمايش دهنده عدم فعاليت تركيب است. ژن ايده آل (پاي كوتاه و انگشتان بلند) به اين صورت است.
اعضاي جامعه نمونه ما به صورت زير هستند: دو شيء A و B نزديكترين موجودات به پيشينيان هستند. آنها داراي پاهاي كاملاً بلند و انگشتان كوتاه مي باشند. برعكس D به حالت بهينگي نزديك است. او فقط به مقدار كمي به افزايش طول انگشتان نياز دارد.
اين مثال كوچكي از دنياي ويژه، عجيب و غريبي است كه توانايي حركت مقياس اصلي براي بقا و توليد مثل در آن است. هيچ مؤنثي به راحتي قبول نخواهد كرد كه با باسيلازاروسي كه پايش مانند گونه A است، ازدواج كند. در عوض همگي آنها در آرزوي اين هستند كه روزي با يكي از باسيلازاروس هاي شبيه D ملاقاتي داشته باشند. با اين روش محاسبه، ميزان سلامتي نيز به راحتي امكان پذير است. ما فقط بايد به هر ژن يك علامت با كيفيت و سايز يا موقعيتي شبيه به آنچه ايده آل و واقعي است بدهيم. به اين ترتيب يك ژن كامل و ايده آل 4 علامت خواهد داشت. نكته مهم اينجاست كه توانايي توليد مثل يك شيء به طور مستقيم بستگي به اين ارزش گذاري ها دارد. الگوريتم ژنتيك به عنوان يك سيستم اصلي است كه بر پايه عملكرد فرضي زندگاني بنا شده و روش تئوري آن خيلي متفاوت با الگوريتم كلاسيك بهينه سازي است.
۱ استفاده از كدگذاري پارامترها و نه خود پارامترها.
۲ كاركردن بر روي جميعي از نكات و اصول و نه يك اصل واحد.
۳ استفاده از روش هاي يك تابع براي بهينه سازي و نه مشتقات آن تابع و ساير اطلاعات و دانش هاي كمكي.
۴ استفاده از تابع هاي دگرگوني احتمالي و نه تابع هاي قطعي.
پي بردن به اين موضوع كه عملكرد يك چنين الگوريتمي هرگز موفقيت را به طور صددرصد تضمين نمي كند، بسيار مهم است. با اين وجود اين الگوريتم ها در زمينه هايي كه اغلب دور از انتظار ما هستند، مثل بازار بورس، زمان بندي توليد يا برنامه ريزي روبات ها در صنايع مربوط به خودروسازي و وسايل نقليه، كارآمد بوده و مورد استفاده قرار مي گيرند.
منبع: سايت كلينيك مايو آمريكا

گروه علمي فرهنگي- به تازگي تصوير منتشر شده  هابل يك منطقه فعال شكل گيري ستارگان را در ابرماژلاني بزرگ نشان مي دهد؛ كهكشاني كه قمر راه شيري است.
اين منطقه كه با نام 180B شناخته مي شود، شامل برخي از درخشان ترين خوشه هاي ستاره اي كشف شده است. درخشندگي تعدادي از اين ستارگان بسيار داغ يك ميليون برابر خورشيد ماست. آنها با بيرون راندن بادهاي ستاره اي بسيار شديد تمام مواد ناحيه اطراف را جاروب كرده و موجب يونيده شدن و درخشيدن گازهاي ميان ستاره اي مي شوند.
به نوشته سايت نجوم، تصوير گرفته شده از اين ناحيه به وسيله تلسكوپ فضايي  هابل انبوهي از ابرهاي اكسيژن و هيدروژن را نشان مي دهد كه گويي به همراه گرد و غبار بر روي يك بوم نقاشي در اندازه نجومي پيچيده و درهم آميخته شده اند.
اين منطقه خاص در ابر ماژلاني بزرگ شامل برخي از درخشان ترين خوشه هاي ستاره اي است. انرژي خروجي بسيار شديد اين ستارگان داغ و درخشان نه تنها مولد تابش امواج فرابنفش است بلكه بادهاي ستاره اي بسيار قوي و پرسرعت و ذرات بارداري كه در فضا مي درخشند را نيز توليد مي كند. هر دو اين اعمال در ???B آشكارا ديده مي شود.
در مقابل گازهاي هيدروژن و اكسيژن درخشان نوارهاي غبار به طول صد سال نوري ديده مي شوند كه در طول سحابي كشيده شده و هسته خوشه اي را در نزديكي مركز تصوير قطع كرده اند. عمود بر جهت اين غبارهاي تيره لبه هاي نارنجي روشني از ابرهاي فشرده غبار در نزديكي پايين راست و بالاي چپ تصوير ظاهر شده اند كه اندازه شان چند سال نوري بيشتر نيست.
همچنين در ميان ابرهاي غبار ساقه هايي از غبار معروف به خرطوم فيل نيز ديده مي شوند. اگر فشار بادهاي ستاره اي اطراف به قدر كافي زياد باشد و موجب متراكم شدن اين مواد و انقباض گرانشي آنها شود، امكان پيدايش ستارگان در اين ابرهاي كوچك غبار وجود دارد.
اين تصوير به وسيله دوربين ميدان ديد باز هابل در ???? به كمك فيلتر هايي جهت جدا كردن نور ساطع شده از گاز هاي اكسيژن و هيدروژن تهيه شده است. براي خلق اين تركيب رنگي اطلاعات فيلتر هاي هيدروژن و اكسيژن به ترتيب با رنگ هاي قرمز و آبي و تركيب آنها به صورت سبز، رنگ آميزي شده است. محصول اين ادغام ابرهاي صورتي و نارنجي هيدروژن در ميان زمينه آبي رنگ گاز اكسيژن است. ابرهاي فشرده غبار مانع نور ستارگان شده و از نظرما گازهايي درخشان را پديد آورده است.

نانو سيم ها در مغز
براي درمان حالات شديد بيماري پاركينسون جراحان الكترودهايي در عمق مغز مي كارند كه سيگنال هاي الكتريكي با فركانس بالا ايجاد كرده و در نتيجه سيستم هاي عصبي مسئول ايجاد بيماري  را از كار مي اندازند. اما انجام اين درمان گران قيمت كه تحريك عميق مغز ناميده مي شود، خطرناك است؛ چون جمجمه  بيمار طي عمل باز مي شود و نيز الكترودها مي توانند به عروق خوني مغز آسيب برسانند. اخيرا نوع جديدي از يك نانو الكترود بليمري طراحي شده است كه كاشت آن در مغز ايمن تر و كم هزينه  است.
پروفسور رونالدو لايناس در اين تحقيق يك الكترود با سيمي در مقياس نانومتر طراحي كرده است. نازكي سيم آن را قادر مي سازد تا از طريق سرخرگ باز و يا كشاله ران به مغز وارد شود و سپس از طريق كوچك ترين عروق خوني به سلول هاي عصبي مغز(نرون ها) داخل شده و سيگنال هاي الكتريكي را منتقل سازد. البته قبل از استفاده اين تكنولوژي در انسان مي بايست ثابت كنند كه نانو سيم ها عوارض جانبي مانند لخته خوني در مغز ايجاد نمي كنند.
منبع: Techology review، آگوست 2006
ترجمه: طوبي منصوري

سياره هفتم منظومه شمسي صاحب حلقه اي آبي رنگ است
گروه عملي فرهنگي علي نقي دلدار: منجمان كشف كرده اند اورانوس داراي حلقه اي آبي رنگ است.
اين دومين سياره منظومه شمسي است كه معلوم مي شود حلقه اي به اين رنگ دارد. اين حلقه نيز مانند حلقه آبي كيوان، وجود خود را احتمالا مديون قمر كوچكي است كه در آن جا خوش كرده است. دانشمندان گمان مي كنند كه نيروهاي ظريف عمل كننده بر غبار موجود در حلقه باعث مي شود كه ذرات كوچكتر به مسير خود ادامه دهند درحالي كه ذرات بزرگتر جذب قمر مي شوند. تيم محققان آمريكايِي در گزارشي كه در نشريه ساينس منتشر شده مي گويند كه ذرات كوچكتر رنگ آبي را منعكس مي كنند و باعث مي شوند حلقه به اين رنگ جلوه كند. ساير حلقه ها در اطراف مشتري، كيوان، اورانوس و نپتون متشكل از ذرات هم بزرگ و هم كوچك هستند، كه ظاهري قرمز رنگ به آنها مي بخشد.
منجمان از مدت ها قبل مي دانند سياره عظيم گازي اورانوس در احاطه حلقه هاي متشكل از موادي تيره، گاه به قطر ده متر است، تلسكوپ فضايي هابل موفق به كشف دو حلقه ديگر - حلقه هاي دوازدهم و سيزدهم شده است. ستاره شناسان سيستم حلقه ها را در طول موج هاي مادون سرخ رصد كردند، اما بيروني ترين حلقه، و قمر يخي آن، برعكس حلقه قرمز رنگ داخلي در طيف نوري مادون سرخ قابل رؤيت نبود. كيوان داراي خيره كننده ترين حلقه ها در ميان سيارات منظومه شمسي است.
پروفسور دي پاتر گفت: رنگ آبي نشانه آن است كه اين حلقه غالبا از موادي با ابعاد زيرميكروني (كمتر از يك ميليونوم متر) تشكيل شده، كه بسيار كوچكتر از مواد موجود در اكثر حلقه هاي ديگري است كه قرمز به نظر مي رسند. اين ذرات ريز - يك هزارم ضخامت موي انسان - عمدتا نور آبي را منتشر و منعكس مي كنند، تقريبا مثل ملكول هاي بسيار ريزي در اتمسفر زمين كه باعث مي شود آسمان زمين آبي به نظر برسد. حلقه هاي رايج تر به قرمز مي زنند زيرا آنها همچنين حاوي ذرات بسيار بزرگتري هستند و همچنين ممكن است حاوي مواد سرخ رنگ مثل آهن باشند.
منبع: بي بي سي

نانو لوله هاي كربني غيرسمي
و كاربرد آنها در علوم پزشكي جديد
نانو لوله ها ملكولهاي بي نهايت محكمي هستند و در عين حال هادي هاي خيلي خوبي نيز براي جريان الكتريسيته هستند. اين خواص غير معمول باعث شده تا دانشمندان در صدد استفاده از اين ملكولهاي در مقياس نانومتر برآيند. در علوم پزشكي و زيست شناسي نيز استفاده از اين لوله هاي نانومتري جهت تحويل ملكولهاي دارو به سلولهاي هدف و يا استفاده به عنوان سيم هاي ملكولي حامل سنسورها جهت بررسي سينگال هاي الكتريكي سلولي تحت بررسي است.
اما به دلايل نامعلومي اين نانو لوله ها ماهيت سمي داشته و تماس آنها با سلولها باعث مرگ آنها مي شود. براي حل اين مشكل محققين دانشگاه كاليفرنيا و بركلي بليمرهاي مصنوعي ميله اي شكلي به تقليد از ملكولهاي طبيعي ساخته اند كه در سطح سلولهاي بدن يافت مي شوند. اين ملكولهاي طبيعي (موسين) ناميده مي شوند كه مجموعه اي از ملكولهاي قندي هستند كه در غشاي سلولها غوطه ورند و در تنظيم فعل و انفعال سلول با ديگر بخشهاي بدن نقش دارند. دانشمندان ملكولهاي بليمري ساخته شده از روي موسين را با نانو لوله ها تماس داده و نتيجه گرفتند كه اين ملكول بليمري مانند پوششي مانع از آسيب رساندن نانو لوله ها به سلولهاي در حال رشد آزمايشگاهي مي شوند. اين روش در واقع باعث پنهان كردن نانو لوله شده و اثر سميت آن بر سلول از بين مي رود و به اين ترتيب مي توان در تحقيقات زيست شناسي و پزشكي نيز از اين نانو ملكولها استفاده كرد.
منبع:  نيوساينتيست، آگوست 2006
ترجمه: طوبي منصوري

گروه علمي فرهنگي- پژوهشگران پژوهشكده رويان جهاد دانشگاهي همگام با پيشرفته ترين مراكز تحقيقاتي مشابه در پژوهشي گسترده در تلاشند امكان درمان ضايعات نخاعي را با پيوند سلول هاي بنيادي فراهم كنند.
دكتر محمد حسين نصر اصفهاني، رئيس پژوهشكده رويان اصفهان با بيان اين كه اين روش يكي از موثرترين روش هاي درمان ضايعات قطع نخاع است كه محققان كشورهاي مختلف درصدد دستيابي به آن هستند، درباره روند اجراي اين پروژه گفت: اين روش در پژوهشكده رويان جهاد دانشگاهي در تهران با موفقيت بر روي موش هاي صحرايي آزمايش شده به طوري كه پس از قطع نخاع موش ها، سلول هاي بنيادي جنيني انسان به آنها پيوند زده شده و پس از مدتي اين موشها درمان شدند كه در حال حاضر مقدمات كار براي انجام آزمايش بر روي انسان را فراهم مي كنيم.
 در اين پروژه در زمينه تبديل سلول هاي بنيادي مغز استخوان، سلول هاي بنيادي بندناف و سلول هاي بنيادي جنيني به سلول هاي عصبي كار مي شود. دكتر نصر اصفهاني با اشاره به وجود عصب هاي متفاوت در بدن جانداران اظهار داشت: رشته هاي عصبي انواع متفاوتي دارند كه به دليل تاثير عصب حركتي در بيماران قطع نخاعي تحقيقات خود را در جهت خالص سازي نوع عصب و تمايز سلول هاي عصبي به نوع عصب حركتي ادامه مي دهيم.
وي درباره نحوه درمان ضايعات نخاعي با اين روش گفت: به اين منظور چهار پروژه شامل توليد جنين هاي شبيه سازي شده با برداشت سلول هاي پوستي از پشت گوش بيمار نخاعي، توليد سلول هاي بنيادي جنيني انسان، توليد سلول هاي بنيادي جنيني شبيه سازي شده و در نهايت پيوند آن در مدل هاي قطع نخاعي براي درمان ضايعات نخاعي به كمك سلول هاي بنيادي صورت مي گيرد كه در دنيا تنها دو قسمت ابتدايي اين پروژه انجام شده و توليد سلول هاي بنيادي شبيه سازي شده در مرحله تحقيق قرار دارد و هنوز آزمايش اين پروژه روي انسان صورت نگرفته است.