گشاده دست باش
جاري باش
كمك كن، مثل رود
(مولوي)
يك موهبت بزرگ كوه ها، اين است كه آب شيرين و در نتيجه، زندگي را بر گستره كوه و دشت روان مي سازند. اگر كشور ما كوه نداشت، دور بودن آن از جريان هاي هواي اقيانوسي و نزديكي به صحراهايي مانند عربستان، تمامي چهره سرزمين را كويري يا بياباني مي كرد. كوه ها سبب به دام افتادن و تجميع رطوبت هاي كم تراكم هوا مي شوند و چون در ارتفاع دما پايين مي آيد و از سويي، هواي خنك كمتر از هواي گرم مي تواند رطوبت را در خود نگه دارد، در نتيجه جريان هاي هواي كم رطوبت كه ممكن بود در دشت هاي كم ارتفاع (مانند كويرهاي مركزي ايران) از دسترس خارج شوند، در كوه ها موجب افزايش نسبي رطوبت و بارندگي مي شوند. سردتر بودن بلندي ها، همچنين سبب ذخيره مقداري از بارش ها به شكل برف و يخ مي شود كه اين ذخيره به اضافه آب هايي كه به لابه لاي چين خوردگي هاي كوهستان نفوذ مي كند و از تابش آفتاب و تبخير در امان مي ماند، كمك مي كند تا جريان آب رودخانه ها در گرم ترين و خشك ترين فصل سال هم تداوم داشته باشد.
يكي از رودهاي زندگاني بخش ايران، سردابرود (در گويش محلي: سردرو) است كه از توده كوهستاني علم كوه- در شمال غربي البرز مركزي- سرچشمه مي گيرد و بر كلاردشت جاري مي شود و پس از طي مسافتي در حدود 70 كيلومتر، در چهاركيلومتري غرب چالوس رود به درياي مازندران مي ريزد. ميانگين آب دهي اين رودخانه 27/3 مترمكعب در ثانيه است.(1) بخش هاي بالايي اين رود كه در بستري سنگلاخي و پرشيب روان است، به طور معمول داراي آبي شفاف، پرفشار و پراكسيژن است. مانند ديگر رودها، بركت سردابرود هم بيشتر به دشت و دشت نشينان پايين دست آن مي رسد، آب كشاورزي و آشاميدني كلاردشت و حوزه پايين دست آن تا كناره دريا از اين رود تأمين مي شود.
رودخانه؛ بستر زادآوري ماهيان
رودخانه ها، گذشته از تأمين آب شيرين براي حيات وحش و انسان، نقش هاي حياتي ديگري هم در چرخه طبيعت دارند. يكي از اين نقش ها، فراهم سازي بستر مناسب براي زادآوري پاره اي از ماهيان مانند ماهي آزاد درياي خزر (با نام علمي Salmo trutta caspius) است. اين گونه، گذشته از ارزش ذاتي آن در زيست بوم دريا و اهميت در حفظ تنوع زيستي، به دليل درشتي جثه و كيفيت بالاي پروتئيني ارزش اقتصادي زيادي دارد و از ماهيان بسيار مطلوب صيادان و بازار ماهي به شمار مي رود. اين ماهي كوچ رو، در فصل هاي بهار و پاييز براي تخم ريزي وارد رودخانه هاي حوزه جنوبي درياي مازندران مي شود و در منطقه هاي كوهستاني، در رودخانه هايي كه بستر قلوه سنگي و شني دارند، تخم ريزي مي كند و پس از آن دوباره به دريا بازمي گردد.(2) وزن اين ماهي در ايران، حداكثر به 5كيلوگرم (ميانگين: 8/2 كيلوگرم) مي رسد، اما در رودخانه هاي روسيه تا 30 كيلوگرم هم ديده شده است.
مهاجرت اين ماهي از دريا به رودخانه، فرصتي را براي فرصت طلبان بي ملاحظه فراهم مي كند تا به صيد آن در مصب ها و نقاطي مانند زير پل ها و حاشيه رودخانه ها بپردازند كه اين كار لطمه سختي را به چرخه زندگي ماهي وارد مي سازد. آلودگي رودخانه ها، تخريب بستر رود به علت برداشت شن وماسه و ساختن پل يا سد در مسير رودخانه بدون در نظر گرفتن كانال هايي براي مهاجرت ماهيان، از ديگر عواملي است كه زادآوري ماهي آزاد و ديگرگونه هاي مهاجر را مختل مي كند. مجموعه اين عوامل سبب شد كه نسل ماهي آزاد تا لبه انقراض كاهش يابد، تا آن كه از دهه چهل با همكاري كارشناسان روسي، مطالعاتي در ايران انجام شد تا در مورد تكثير مصنوعي اين ماهي و آزادسازي آن اقدام شود. در مطالعات مكان يابي، بيشتر رودخانه هاي گيلان و مازندران، آلوده و نامناسب تشخيص داده شد، اما سردابرود رودخانه اي مناسب شناخته شد، چرا كه در بالادست رودبارك تقريباً هيچ سكونت گاه و منبع آلوده كننده اي وجود نداشت. بر اين پايه، مركز تكثير و پرورش آزاد ماهيان كلاردشت (شهيدباهنر) پايه گذاري شد و در سال 1362 به بهره برداري رسيد.
مركز تكثير و پرورش آزاد ماهيان كلاردشت
در اين مركز، از ماهيان مولد ي كه در مصب رودخانه ها صيد و در شرايط مناسب حمل مي شوند، تخم گرفته مي شود و پس از بارورسازي تخم ها و پرورش بچه ماهي- تا حدي كه به وزن تقريبي 20-15 گرم برسند- بچه ماهي ها در رودخانه رها مي شوند تا پس از طي مراحلي ديگر از رشد، به دريا برسند. اين مركز، براي توليد يكصدهزار بچه ماهي در سال طراحي شده بود، اما اكنون مي تواند تا چند برابر اين مقدار، توليد كند. مركز آزاد ماهيان كلاردشت توانسته است از انقراض نسل اين ماهي با ارزش در آب هاي ايران جلوگيري كند و ميزان صيد آن را كه تقريباً به صفر رسيده بود، در سال 1381 به حدود 10تن (به ارزش تقريبي يكصد ميليون تومان) برساند. اين مركز، در شانزدهمين اجلاس منطقه اي سازمان توليد و پرورش ماهي در آسيا و اقيانوسيه كه در فيليپين برگزار شد (سال 1383) به عنوان مرجع تكثير و پرورش ماهيان سردآبي در منطقه آسيا و اقيانوسيه انتخاب شد.
بازديد از مركز
در اوايل سال 1385 انجمن حمايت از محيط زيست كلاردشت در نامه اي به رئيس جمهوري، از تجاوز افراد و دستگاه هاي مختلف به حريم رودخانه سردابرود و آلوده سازي آن شكايت كردند. يكي از مراكزي كه در آن نامه، به عنوان آلوده كننده نام برده شده بود، مركز پرورش آزاد ماهيان شهيد باهنر بود؛ اشاره شده بود كه مواد ضدعفوني كننده استخرهاي مركز (كه پس از پايان يك دوره پرورش بچه ماهي مصرف مي شود) به رودخانه رها مي شود. نامه انجمن، با طي مراحلي در وزارت كشور استانداري مازندران،  وزارت جهاد كشاورزي و اداره كل شيلات مازندران، به منظور بررسي و دادن گزارش، سرانجام به دست علي پاشا زانوسي مسئول مركز مي رسد. ايشان در نامه اي به تاريخ 8/7/85 به مهندس حبيب نژاد (رونوشت به انجمن ياد شده) مي گويد كه بايد دست دوستداران محيط زيست كلاردشت را كه به امر مهم آلودگي سردابرود توجه كرده اند،  بوسيد و گفت كه جانا سخن از زبان ما مي گوييد... پاشا زانوسي اشاره كرده بود كه بقاي ذخاير آبزيان در رودخانه ها و دريا كه جزو هدف هاي شيلات و مركز كلاردشت است، با حفظ كيفيت رودخانه ها امكان پذير است و پساب خروجي  آن مركز فقط حاوي مقدار اندكي غذاي خشك مصرف نشده ماهي و مقداري داروهاي ضدقارچ و نمك است و ناسازگاري قابل توجهي با محيط طبيعي رودخانه ندارد. در پايان، پاشا زانوسي از طرفداران محيط زيست كلاردشت دعوت كرده بود كه از آن مركز ديدن كنند.
با برخورد مثبت مسئول مركز پرورش آزاد ماهيان، هماهنگي لازم به سادگي انجام شد و در بعدازظهر 13/7/85 كيوان بيكاريان از انجمن حمايت از محيط زيست كلاردشت، خانم دكتر توسلي دبير شبكه سازمان هاي غيردولتي زيست محيطي تهران، محمدي و ميرزايي از انجمن كوه نوردان ايران (گروه ديده بان كوهستان) و دكتر عمراني،  استاد دانشگاه علوم پزشكي (دانشكده بهداشت عمومي) به اين مركز مراجعه كردند. پاشا زانوسي گفت كه از حساسيت سازمان هاي مردم نهاد نسبت به محيط زيست كلاردشت و رودخانه سردابرود استقبال مي كند و آمادگي دارد كه آزمايش هاي لازم از پساب خروجي مركز انجام شود. او مشكل بزرگ سردابرود را ساخت و سازهاي بي رويه كه حريم رودخانه و حوزه بالادست مركز را هم در بر گرفته و همچنين فعاليت معدن سنگ و گردشگري غيرمسئولانه اعلام كرد. در حالي كه ميلياردها تومان صرف راه اندازي و نگهداري تنها مركز پرورش آزاد ماهيان در حوزه جنوبي درياي خزر شده و اين مركز در سطح آسيا و اقيانوسيه به عنوان مرجع شناخته شده و اعتبار علمي و تحقيقاتي براي كشور فراهم ساخته و نقش تعيين كننده در جلوگيري از انقراض نسل ماهي آزاد و افزايش ميزان صيد اين ماهي پرارزش دارد، اما توسعه ناپايدار شهري، تداوم فعاليت آن را به مخاطره انداخته است.
ساخت و سازهايي كه در 15-10سال گذشته به شكل خزنده در بالادست مركز پرورش آزاد ماهيان كلاردشت، با تجاوز به جنگل و مرتع انجام شده و در چند سال اخير،  شكل متمركز و شديد هم پيدا كرده است، طبيعي بودن محيط و پاكيزه بودن آب رودخانه را كه براي نگهداري ماهيان با ارزش مولد و بچه  ماهي ها ضرورت دارد، خدشه دار كرده است. در حالي كه هنوز هيچ فكر اصولي براي دفع زباله ها و پساب هاي مركز كلاردشت و نيز براي تأمين آب واحدهاي كنوني نشده است، ساخت و سازها به سوي كوهستان- تا كيلومترها بالاتر از شيلات- پيش رفته است و شهرداري و فرمانداري و ديگر مقام هاي مسئول هم با جاده سازي و دادن مجوزهاي ساخت و امكاناتي مانند برق، به اين جريان دامن مي زنند. برداشت شن و ماسه و سنگ از بستر رودخانه، عامل تخريبي ديگري است كه از ساخت و ساز ناشي شده است.
معدن كاري و كشيدن جاده هاي غيراصولي ويران گر براي اين منظور- كه تا ده ها كيلومتر بالاتر از مركز شيلات و حتي بالاتر از آخرين نقطه اي كه امروزه در تابستان محل سكونت است ادامه يافته- باعث ناپايدار شدن دامنه ها و ورود گاه به گاه حجم زيادي از شن و خاك به رودخانه شده است. از آنجا كه آزاد ماهيان نياز به آب شفاف و پراكسيژن دارند، گل آلود شدن رودخانه تأثير منفي شديدي بر حيات آبزيان رودخانه و مركز پرورش دارد. براي مثال در سال 84 تعداد 120 قطعه ماهي مولد مركز بر اثر گل آلود شدن آب تلف شدند. پاشا زانوسي و رئيس سازمان جهاد كشاورزي مازندران تاكنون بارها نامه هايي به شوراي شهر كلاردشت، فرماندار شهرستان چالوس،  سازمان صنايع و معادن مازندران و مديران شركت سنگ تزئيني كلاردشت نوشته و اثرات تخريبي فعاليت هاي معدني را يادآور شده اند.
هجوم انبوه گردشگران بي مبالات به منطقه در تابستان و ريختن انواع زباله به رودخانه ، از ديگر مشكلات سردابرود است. حل اين مشكل، مستلزم فرهنگ سازي، كنترل رشد جمعيت، ملزم ساختن گردشگران به استقرار در چادرگاه هاي مشخص، هزينه دار كردن استفاده از محيط و (نگهداري ويلا)،  برقراري سازوكارهاي مؤثر قانوني براي كنترل منطقه و برخورد شديد با آلوده كنندگان محيط است.
نتيجه گيري
سرشاخه هاي سردابرود كه از علم كوه (4850 متر، دومين قله بلند كشور) و توده كوهستاني اطراف آن سرچشمه مي گيرد و يكي از معدود بسترهاي پاكيزه و كم و بيش بكر رودخانه اي كشور و جايگاه تنها مركز تكثير و پرورش ماهي آزاد در جنوب درياي خزر است، در معرض خطرهاي ناشي از ناهماهنگي دستگاه هاي تصميم گيرنده، اجراي طرح هاي اقتصادي كوته بينانه، زمين خواري،  توسعه ناپايدار شهري و بي مسئوليتي در قبال محيط زيست قرار دارد. تا بيش از اين دير نشده فكري بايد كرد.

پي نوشت
۱ - از كتاب كلاردشت ، تأليف علي ملك پور، انتشارات كارآفرينان۱۳۷۷،
۲ - اطلاعات مربوط به ماهي آزاد و مركز تكثير و پرورش شهيد باهنر،  از كتابچه معرفي اين مركز، تأليف علي پاشا زانوسي، انتشارات سازمان شيلات ايران، 1383
* مدير گروه ديده بان كوهستان انجمن كوه نوردان ايران

بستر سنگلاخي سردابرود به سبب نبود منبع آلوده كننده در بالادست، مناسب ترين محل براي پرورش آزاد ماهيان است. اين شرايط فرصت مناسبي ايجاد كرد تا مركز تكثير و پرورش آزادماهيان كلاردشت نه تنها اين گونه ارزشمند را از خطر انقراض برهاند، بلكه ميزان صيد آن را كه تقريباً به صفر رسيده بود در سال 81 به حدود 10 تن برساند.
اين مركز نمونه خوبي است از هم كنشي ميان توسعه اقتصادي و حفظ محيط زيست.

گروه شهري - تراكم روزافزون انساني، سرازير شدن آلودگي ها و رشد بي رويه گياهان شناور اكوسيستم و حيات زيستمندان تالاب بين المللي انزلي را به مخاطره افكنده است.
به گزارش ايرنا، اين تالاب با گرفتار شدن در انبوهي از آلاينده ها و پسابها به سوي انهدام تدريجي زيستي پيش مي رود. تالاب انزلي به سبب تنوع زيستي داراي اهميت جهاني است و بخشي از محيط زيست درياي خزر محسوب مي شود كه هم بر دريا تاثير مي گذارد و هم از اين دريا تاثير مي پذيرد.
اين تالاب رسوبگاه رودخانه هايي بشمار مي رود كه از اين مسير به درياي خزر مي ريزند و همچنين محل زاد و ولد و رشد ماهي و ديگر گونه هاي گياهي و جانوري است.
به گفته اكثر كارشناسان، اين تالاب باارزش مدتهاست كه به محلي براي دفع انواع فاضلابها و آلاينده ها تبديل شده و كاركرد واقعي خود را از دست داده است.
عمده ترين آلودگيهاي تالاب انزلي از طريق رودخانه پيربازار به آن انتقال مي يابد كه اين رودخانه نيز از دو رودخانه كوچكتر گوهر رود و زرجوب داخل شهر رشت، تشكيل شده است. فاضلابها و آلاينده هاي شهرستانهاي بندرانزلي، فومن، صومعه سرا، بخش مركزي رشت، شهر خمام، كوچصفهان، شاندرمن و ماسال مدتهاست كه به اين تالاب سرازير مي شود.
علاوه بر فاضلابهاي شهري، سموم كشاورزي شاليزارهاي ??روستاي پيرامون تالاب انزلي نيز از طريق زهكشها بطور مستقيم وارد اين تالاب مي شود.
از ويژگيهاي مثبت تالاب انزلي اين است كه بسياري از آلودگي ها و رسوبات را پيش از ورود به دريا جذب مي كند و مانع ورود آنها به درياي خزر مي شود.
افزايش خارق العاده كمي و كيفي گياهان آبزي نيز عامل ديگري است كه زنگ خطر نابودي تالاب انزلي را به صدا در آورده است.
كارشناسان، يكي از مشكلات رشد انبوه گياهان آبزي را جلوگيري از مهاجرت ماهيان به تالاب براي تخم ريزي يا برگشت بچه ماهيان از تالاب به دريا مي دانند.
حميدرضا غفارزاده، مدير برنامه محيط زيست درياي خزر گفت:اين تالاب از سويي رسوبگاه رودخانه هايي است كه به درياي خزر مي ريزند و از طرفي هم محل زاد و ولد و رشد ماهي و ديگر گونه هاي گياهي و جانوري محسوب مي شود.
وي خاطرنشان كرد: برنامه محيط زيست درياي خزر كه يك موسسه وابسته به سازمان ملل است به دليل اهميت تنوع زيست محيطي تالاب انزلي، اهميت اقتصادي و گردشگري و به علت توجهي كه مقامات دولتي و محلي براي بهره گيري و استفاده از اين تالاب نشان مي دهند اين تالاب را به عنوان محل اجراي طرحهاي نمونه اي مديريتي و نوسانات آب دريا انتخاب كرده است.
نماينده برنامه محيط زيست درياي خزر CEPخاطرنشان كرد: هدف اجراي اين طرح تدوين، طراحي و آغاز اجراي يك نمونه مديريتي تطابقي است تا بتوان از آن در ساير تالابهاي خزر استفاده كرد.
غفارزاده در تشريح طرح گفت: در اين طرح اراضي پيراموني تالاب با توجه به نوسانات آب درياي خزر ساماندهي مي شود. وي تاكيد كرد: اعتبار اين طرح هدفمند حدود ???هزار دلار است كه بخشي از آن بطور مستقيم در اختيار محيط زيست گيلان قرار مي گيرد و بخشي مصروف برگزاري جلسات و كارگاههاي آموزشي منطقه اي خواهد شد.

گروه شهري باستان شناسان ايراني و خارجي، 10 تا 12 آبان امسال در چارچوب همايش سه روزه باستان شناسي ايران، مقالات خود را در زمينه بررسي تمدن غرب ايران ارائه مي كنند.
اعظم توحيد لو، مسئول دبيرخانه همايش باستان شناسي ايران، حوزه غرب در اين مورد به ميراث خبر گفت: 183 مقاله به دبيرخانه همايش رسيده است كه از اين تعداد با توجه به اولويتي كه براي تحقيقات ميداني قائل شديم تعداد 93 مقاله پذيرفته شد.
به گفته وي مقالات حول محور دستاوردهاي پژوهش  هاي ميداني باستان شناختي، شامل بررسي و شناسايي، گمانه و كاوش در استان هاي كرمانشاه، لرستان، كردستان، ايلام و همدان است كه از اين تعداد 12 مقاله توسط پژوهشگران خارجي تهيه شده است.
مقالات ارائه شده به همايش باستان شناسي حوزه غرب همچنين به بررسي و مطالعه موردي و ميان رشته اي باستان شناسي با موضوعاتي چون مفرغ لرستان، گوردخمه ها، غارها، بناهاي تاريخي، گاه نگاري و ارتباطات فرهنگي ميان حوزه غرب و مناطق همجوار پرداخته است.
در اين همايش كه با سخنراني طه هاشمي، رئيس پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري افتتاح و با سخنراني اسفنديار رحيم مشايي، رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و مشاور رئيس جمهوري به پايان مي رسد، تعدادي از باستان شناسان، استادان و پيشكسوتان، استاندار كرمانشاه و نمايندگان اين شهر حضور دارند.
همچنين شركت كنندگان در اين همايش در پايان برنامه از تمامي محوطه  هاي باستاني كرمانشاه تا تهران از جمله نوشي جان و هگمتانه ديدن مي كنند.

هفتمين شماره ماهنامه تخصصي هتلداري و گردشگري در 55 صفحه منتشر شد. عناوين سرفصل هاي اين ماهنامه تمام رنگي بدين قرار است: مديريت به زبان ساده؛ تدوين استانداردها در صنعت هتلداري؛ كيش، نگين خليج فارس، چهارمين اثر تاريخي ايران؛ سوئيس، زمين بازي يا بام اروپا؛ اهرام ثلاثه نماد پايداري؛ قلعه رودخان، استفاده از ظرفيت هاي توريسم درماني؛ آيين تدفين در ايران باستان؛ بازرگاني نوين در دالان هاي كهن؛ بزرگترين موزه هنري جهان؛ چشم انداز صنعت گردشگري ايران.

آرش نورآقايي- در گنبد سلطانيه، مقياس ها شاهانه، نسبت  ها هماهنگ و رنگ ها غني هستند. در مكاني كه مثل كوه عظيم است و روزگاري مثل ستاره درخشان بود، آدمي هم احساس حقارت مي كند، هم عظمت. به فرمان الجايتو در جلگه هاي باز و زيباي سلطانيه، شهر شگفت انگيزي براي پايتخت بنا شد كه از آن شهر افسانه اي تنها همين گنبد كه آرامگاه اوست باقي مانده. او مي خواست پيكر حضرت علي يا به تعبيري امام حسين را به اين مكان بياورد كه از اين تصميم به خاطر مخالفت علما باز داشته شد. از اين روست كه اين مكان به صورت زيارتگاهي بزرگ طراحي شد و مطابق با آن نيز به تزئين آن پرداختند. گنبد اين مقبره، با هشت مناره محاصره شد و زماني داراي كاشي هاي آبي فيروزه اي بود كه قدرت امپراتوري مغولان را در يك دشت بي انتها به رخ مي كشيد.
داخل بنا كه مي شوي، فضايي را حس مي كني كه وسيع و شاهانه است. نورگيرها به خوبي نور كافي را به داخل هدايت مي كنند. گنبد دوپوشه آن به رغم حجمش، سبك، باروح، مقتدر و زيباست.
گنبد سلطانيه بنايي است كه از لحاظ ساختار، يك شاهكار است. به غير اينها، طرح ها، نقش ها، كتيبه ها و طاق نماهاي داخل، از لحاظ طرح و رنگ فوق العاده اند. گنبد سلطانيه يك غزل عاشقانه است.

سازمان حفاظت محيط زيست، طي 2 سال اخير به دليل عزل و نصب هاي متعدد و عدم بهره گيري كافي و مطلوب از صاحبان تجربه و تجهيزات پيشرفته و روش هاي علمي جهان، در صدور پروانه شكار دچار مشكلاتي شده است.
به طوري كه در سال با دريافت وجه تعدادي پروانه شكار پرنده صادر كرد، اما پس از چندي طي دستورالعملي و به دليل آنفلوآنزاي مرغي، شكار پرنده ممنوع اعلام شد. در پي آن، در اثر مراجعات و تذكرات پي درپي براي جبران اين دوگانگي در تصميم گيري مجددا با قيد پرنده آبزي و خشك زي نسبت به صدور پروانه اقدام شد. با اين همه، در سال جاري با اين كه ماه ها از تاريخ شروع شكار پرنده سپري شده، سازمان حفاظت محيط زيست به بهانه جلوگيري از شيوع آنفلوآنزاي مرغي از صدور پروانه خودداري مي كند. براين اساس براي روشن شدن موضوع ناگزير است مطالبي را به اطلاع مسئولان مربوط برساند:
۱ پرندگان مهاجر كه به زعم كارشناسان سازمان، ناقل ويروس آنفلوآنزا هستند بايستي صدها كيلومتر از مناطق سردسير پرواز كرده تا به مناطق گرمسير دسترسي پيدا كنند و هيچگاه پرنده بيماري كه به اين مرض مبتلا باشد با توجه به عوارض اين بيماري توان چنين پروازي را ندارد.
۲ پرندگان شكاري پرنده هاي مهاجر نيستند،بلكه انواع پرندگان بومي و خشك زي وجود دارد كه براي شكار مي توان پروانه صادر كرد.
۳ در قبال صدور پروانه حمل اسلحه و صدور دفترچه شكار و گرفتن عوارض و ماليات بايستي سازمان نسبت به صدور پروانه شكار اقدام كند نه اين كه به دليل ضعف هايي كه در نظارت و كنترل وجود دارد از انجام وظايف خودش شانه خالي كند.
۴ عدم صدور پروانه خود متخلف آفرين است، زيرا با اين سياست فقط شكارچيان قانونمند از شكار محروم مي شوند و ميدان را براي تخلف آن دسته از شكارچيان كه پايبند به مقررات و ضوابط نيستند از اغيار خالي كرده تا آنان با خيال راحت به تجاوز و تخلف خودشان ادامه دهند و ديگر مزاحم و مخالفي را در مقابل خودشان نداشته باشند.
ضمن آن كه عده اي از شكارچياني كه به قانون احترام مي گذاشتند و مقيد به اخذ مجوز بودند ممكن است در اثر اين بي سياستي به خيل شكارچيان متخلف بپيوندند.
حال با توجه به اين كه سياست سازمان بايستي براساس قانون مداري و احترام به ضوابط شكار استوار باشد، شايسته است كه هر چه زودتر با بررسي نظر كارشناسان صاحب نظر و شكارچيان قديمي قانونمند، مديران اجرايي با تجربه سازمان در استان ها نسبت به صدور پروانه شكار پرنده اقدام كرده به همين رويه نيز نسبت به صدور پروانه چهارپا بر حسب توان و ظرفيت مناطق برنامه ريزي صحيح و اصولي با در نظر گرفتن شرايط جغرافيايي و آب و هوايي اقدام لازم معمول دارند تا علاوه بر جلوگيري از نارضايتي و سردرگمي شكارچيان با صدور مجوز به موقع قانونمداري را به شكارچيان منتقل كنند.

خبرگزاري ميراث فرهنگي : اطلاعات گردشگري محور كوير تا دريا با همكاري مشترك سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان هاي سمنان و مازندران جمع آوري و مستندسازي مي شود. عباس  كاشيان رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري سمنان با اعلام اين مطلب گفت: در اين مسير، گردشگران در مدت زمان كوتاهي، از كويري ترين منطقه كشور به مرطوب ترين مناطق مي رسند. وي افزود: اين مسير ازنظر اقليمي شامل كوير مركزي، نقاط دامنه اي، كوهستاني، مناطق جنگلي و دريا بوده و نكته قابل توجه، وجود آثار تاريخي متنوع در اين محور ارتباطي است. كاشيان تصريح كرد: در مسير جاده دامغان تا گلوگاه مازندران، آثار دوره ايلخاني، سلجوقي و دوره هاي مختلف تاريخي بسياري به چشم مي خورد.
وي اظهار داشت: سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري سمنان و مازندران، با ياري فرمانداران دامغان، بهشهر، گلوگاه و نكا درحال مستندسازي كامل از اين محور هستند تا به عنوان مسير گردشگري، اطلاعات لازم در اختيار گردشگران قرار گيرد.
كاشيان مهمترين دغدغه موجود در اين محور را بازسازي و آسفالت جاده دامغان-گلوگاه عنوان كرد و افزود: 80 كيلومتر از اين مسير 110 كيلومتري، نياز به بهسازي دارد كه بخشي از كار از محل اعتبارات استاني در حال انجام است.
وي ابراز اميدواري كرد درصورت اختصاص اعتبار ملي به اين پروژه، حداكثر تا دو سال آينده اين مسير، به عنوان محور گردشگري، در سطح كشور شناسانده شود.