گروه حوادث - پليس آگاهي تهران به دنبال فردي است كه به انگيزه نامشخصي با قراردادن مشخصات يك زن جوان در اينترنت، براي وي ايجاد مزاحمت كرده است.
ماجراي مزاحمت اينترنتي زماني فاش شد كه مرد ناشناسي با خانه زن جوان تماس گرفت تا با او رابطه دوستي برقرار كند. اين زن كه سالها پيش ازدواج كرده و در كنار همسرش زندگي خوبي را مي گذراند با تصور اينكه مرد ناشناس شماره او را اشتباهي گرفته است، به وي پاسخي نداد و تلفن را قطع كرد، اما اين پايان ماجرا نبود چرا كه افراد ديگري نيز با وي تماس گرفته و براي او مزاحمت ايجاد مي كردند.
زن جوان كه احساس مي كرد فردي قصد ايجاد مزاحمت براي او را دارد ، وقتي از يكي از تماس گيرندگان شنيد مشخصات و شماره تلفن او در يك سايت اينترنتي دوست يابي قرار داده شده است، به سراغ اين سايت رفت و آنجا بود كه مشخصات كامل و شماره تلفن خود را در بخش دوست يابي يكي از سايت ها ديد.
در آن سايت عكس هايي از يك زن ناشناس به چشم مي خورد كه به عنوان نمونه عكس هاي زن جوان قرار داده شده بود و از مراجعه كنندگان به سايت خواسته شده بود با وي تماس بگيرند.
زن جوان پس از آنكه ماجرا را با همسرش در ميان گذاشت به شعبه 6 بازپرسي دادسراي صادقيه رفت و از فرد ناشناسي كه براي او مزاحمت ايجاد كرده بود اعلام شكايت كرد.
بازپرس يونسي پس از شنيدن اظهارات زن جوان به تيمي از مأموران پليس مأموريت داد تا با تحقيقات تخصصي فرد مزاحم را شناسايي و دستگير كنند.
به اين ترتيب تحقيقات كارآگاهان با كمك گرفتن از متخصصان كامپيوتر و شركت هاي ISP براي حل اين معما آغاز شد.
بازپرس يونسي با اشاره به اينكه امروزه رايانه ها و اينترنت يكي از ابزار مورد استفاده مجرمان در رسيدن به اهداف شومشان شده اند، گفت: سيستم قضايي با مجرماني كه قصد آنها بردن آبروي افراد است به شدت برخورد مي كند چرا كه اين گونه جرايم ممكن است باعث از هم پاشيده شدن خانواده ها و منزوي شدن افراد شود و به همين خاطر قضات هيچ گونه گذشتي در قبال مجرمان نخواهند داشت.

گروه حوادث- با مشخص شدن نتيجه تحقيقات از سوي اعضاي كميسيون بكارگيري سلاح ، پرونده شليك هاي بي هدف افسر پليس در خيابان اسكندري جنوبي وارد مرحله جديدي شد.
در جريان اين حادثه كه ساعت 16 روز 18مهرماه در خيابان اسكندري جنوبي رخ داد، يك افسر پليس هنگام تعقيب يك زنداني كه قصد انتقال وي را به زندان كرج داشت،اقدام به شليك دو گلوله كرد كه بر اثر آن دو كودك 5  و۱۳ساله به نامهاي امير و سيد سجاد مجروح شدند كه كودك 13 ساله در همان لحظات ابتدايي جان باخت.
افسر پليس در نخستين جلسه بازجويي هنگامي كه در مقابل بازپرس اصغرزاده قرار گرفت ادعا كرد كه پس از آن كه يكي از متهمان پشت چراغ قرمز درخودرو را گشوده و اقدام به فرار كرده است ، او پس از سه بار دستور ايست اقدام به شليك هوايي كرده است اما پس از دستگيري متهم ناگهان يك تير بدون اراده از اسلحه شليك شده كه با عبور از بدن يك كودك با ديوار برخورد كرده و پس از كمانه كردن به كودك ديگر برخورد كرده است، وي همين ادعا را بار ديگر در روز دهم آبان در جريان بازسازي صحنه و در حضور اعضاي كميسيون نحوه بكارگيري سلاح مطرح كرد.
اعلام نتيجه كميسيون
روز گذشته بازپرس حسين اصغرزاده در خصوص آخرين بررسي هاي صورت گرفته درباره اين پرونده گفت: اعضاي كميسيون بررسي نحوه بكارگيري سلاح روز دوشنبه نتايج بررسي هاي خود را ارائه دادند كه برمبناي آن اثري كه بر روي ديوار كوچه محل حادثه وجود داشته و اهالي محل و متهم آن را به عنوان محل برخورد تير به اعضاي كميسيون نشان داده بودند ، محل برخورد گلوله نيست و احتمالاً زمان ايجاد سوراخ در ديوار به گذشته برمي گردد و بدين ترتيب اين نظريه كه تير اول هوايي بوده و تير دوم بعد از خروج از لوله اسلحه به ديوار برخورد كرده وبعد از كمانه كردن به بدن يكي از كودكان برخورد كرده و با عبور از آن به بدن كودك دوم وارد شده است.
بازپرس دوم دادسراي جنايي پايتخت در ادامه افزود: مورد ديگري كه منجر به رد اين فرضيه مي شود اين است كه اعضاي كميسيون با بررسي زاويه شليك گلوله ها و محل برخورد گلوله با بدن دو كودك متوجه شدند زاويه شليكها با فاصله بوده و امكان شليك يك گلوله وبرخورد آن با بدن دو كودك كه با فاصله از يكديگر ايستاده بودند غير ممكن است كه با روشن شدن اين دو موضوع بررسي بر روي اين پرونده وارد مرحله جديدي شده است.

ايسكانيوز: دو سارق كه به بهانه كمك، جيب مسافران را خالي مي كردند، تحت تعقيب پليس قرار گرفتند.
روز دوشنبه مرد مسافري به اداره آگاهي چالوس رفت و از سارقاني كه پول هايش را به سرقت برده بودند شكايت كرد. اين مرد گفت: ساعتي پيش در جاده در حال حركت بودم كه ماشينم خراب شد و سرگرم تعمير آن شدم. در اين هنگام دو مرد به كمكم آمدند اما بعد از تعمير خودرو فهميدم كه 18 فقره چك پول 500 هزار توماني ام را كه داخل داشبورد بود دزديده و گريخته اند. پس از اظهارات اين مرد پرونده اي در اين باره تشكيل شد و ماموران با انجام چهره نگاري از سارقان جست و جو براي دستگيري آنها را آغاز كردند.

گروه حوادث كارگر شهرداري منطقه 2 تهران كه با شنيدن فرياد كمك خواهي زن ميانسالي، با سارقان درگير شده بود، توانست يكي از آنها را دستگير كند.
بنابراين گزارش روز گذشته هنگامي كه دو كارگر شهرداري منطقه دو در حال انجام مسئوليت خود بودند ناگهان صداي داد و فرياد زن ميانسالي را شنيدند كه كيف وي توسط دو جوان موتورسوار به سرقت رفته بود.
با مشاهده اين صحنه يكي از كارگران با بيل به سوي سارقان حمله ور شد و يك نفر از آنها به نام رضا را مجروح كرد، در اين هنگام همدست جوان سارق به نام سعيد با چاقو كارگر شهرداري را از ناحيه كتف مجروح كرده و سپس با موتورسيكلت خود از محل گريخت.
ماموران پس از اطلاع از ماجرا در محل حاضر شده و با دستگيري رضا، كارگر شهرداري را به بيمارستان انتقال دادند.
در بازجويي هاي صورت گرفته كيف قاپ جوان به ماموران گفت: اهل يكي از شهرهاي شمالي كشور هستم، يك هفته قبل براي پيدا كردن كار به تهران آمدم، اما وقتي كاري پيدا نكردم، سه روز پيش با سعيد آشنا شدم و با پيشنهاد او قصد كيف قاپي را داشتم كه در نخستين سرقت دستگير شدم.
رضا جعفري معاونت دادسراي جنايي تهران روز گذشته با اعلام اين خبر گفت: هم اكنون تحقيقات براي دستگيري متهم فراري از سوي ماموران پليس آگاهي تهران آغاز شده است.

گروه حوادث دو سارق حرفه اي كه با استفاده از شاه كليد در خودروها را باز كرده و لوازم داخل آنها را به سرقت مي بردند دستگير شدند.
بعدازظهر 19 آبان ماه ماموران كلانتري 129 جامي  متوجه دو جوان شدند كه در حال باز كردن در يك دستگاه پژو بودند، پس از آن كه در يك تعقيب و گريز خياباني و با شليك 3 تير هوايي اين دو جوان دستگير شدند، با كشف 5 دستگاه ضبط و پخش خودرو و يك عدد شاه كليد، ماموران به بازجويي از آنها پرداختند.
در بازجويي ها سارقان جوان به 80 فقره سرقت ضبط و پخش خودرو اعتراف كردند.
آنها در اظهارات خود گفتند با استفاده از شاه كليد در خودروهايي را كه در كوچه هاي فرعي پارك شده بودند، باز كرده و با از كار انداختن دزدگير نقشه خود را عملي مي كردند.

گروه حوادث - همدست عامل قتل افسر پليس بعداز 10سال زندگي مخفيانه ، در زندان قرچك ورامين شناسايي شد.
۱۳ آذرماه 76 چند سارق مسلح به يك تعميرگاه اتومبيل در منطقه قلعه حسن خان حمله كردند، با گزارش موضوع به پليس ، ماموران به سرعت خود را به محل حادثه رساندند، اما سارقان قبل از آن متواري شده بودند و به اين ترتيب بررسي هاي پليسي براي دستگيري سارقان مسلح بي نتيجه ماند. در حالي كه بررسي ها درباره اين پرونده ادامه داشت ، ماموران گشت آگاهي تهران بزرگ در نخستين ساعات نيمه شب۱۰ دي ماه همان سال، هنگام گشتزني در خيابانهاي تهران متوجه خودرو شورلت سارقان كه شماره آن به پليس اعلام شده بود شدند، اما پس از صدور دستور ايست، متهمان كه خسرو و ناصر نام داشتند با مشاهده ماموران گشت اقدام به شليك به سوي ماموران كردند كه منجر به شهادت افسر گشت پليس به نام قدير پورعيديان شد، سارقان خشن پس از اين شليك مرگبار بار ديگر فرار كردند.
با شهادت افسر پليس ، تحقيقات گسترده اي براي دستگيري عاملان اين جنايت تلخ آغاز شد تا اينكه يكم اسفند سال 76 ناصركه عامل اصلي قتل افسر آگاهي بود،  طي يك عمليات پليسي هدف گلوله ماموران قرار گرفت وكشته شد. با مرگ اين متهم، جستجوي ماموران براي بازداشت همدست وي ادامه يافت . با اينكه دادگاه به طور غيابي حكم خسرو را صادر كرده بود ولي جستجوي پليس براي دستگيري وي بي نتيجه باقي ماند. برپايه آخرين اخبار،  تحقيقات ماموران آگاهي براي دستگيري خسرو بعد از گذشت۱۰ سال به زندان قرچك ورامين ختم شد .
جابري قاضي اجراي احكام دادسراي جنايي روزگذشته با اعلام اين خبر گفت:خسرو چند روز قبل به اتهام خريد وفروش موادمخدر بازداشت وبه زندان قرچك ورامين انتقال يافت كه با فاش شدن هويت اصلي وي،  جستجوي پليس براي دستگيري اين متهم فراري بعد از 10سال به نتيجه رسيد.

گروه حوادث- پيرمرد 80 ساله كه پس از سال ها زندگي مشترك، از سوء ظن هاي همسرش به ستوه آمده بود، او را به قتل رساند.
صبح 18 آبان ماه امسال با پيدا شدن جسد بي جان پيرزني 70 ساله در خانه اش در رباط كريم تحقيقات پليس براي كشف راز اين جنايت آغاز شد. ماموران در بررسي صحنه جنايت دريافتند مقتول بر اثر خفگي به قتل رسيده و اين در حالي بود كه بازجويي از فرزندان وي نشان مي داد كه او از مدتها پيش با همسر خود اختلاف داشته است. از آنجا كه پس از اين جنايت،   شوهر 80 ساله مقتول به طرز مشكوكي ناپديد شده بود جست و جو براي دستگيري وي آغاز شد و سرانجام پليس توانست او را در خانه يكي از دخترانش دستگير كند.
سرهنگ حسين صالحي آرا فرمانده انتظامي شهرستان رباط كريم، ، روز گذشته با اعلام اين خبر افزود :تنها مظنون جنايت درنخستين بازجويي هاي پليسي به قتل همسرش اعتراف كرد و مدعي شد كه همسرش از ابتداي زندگي مشتركشان به وي سوء ظن داشته و هر وقت او را در حال صحبت با زن ديگري مي ديد عصباني مي شد و پرخاشگري مي كرد. اين مرد در بازجويي هاي پليسي گفت: روز جنايت بار ديگر همسرم هنگامي كه با زن همسايه صحبت مي كردم ما را ديد و بار ديگر به من پرخاش كرد، در حاليكه اين شرايط برايم غير قابل تحمل بود نيمه شب او را در خواب خفه كردم. پس از اعترافات پيرمرد، در حالي كه فرزندان او اظهاراتش را تاييد مي كردند و از وي شكايتي نداشتند، پيرمرد با صدور قرار وثيقه از سوي بازپرس پرونده روانه زندان شد.