سه شنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۵۰ - Dec 5, 2006
سفر تابوت سرگردان از چالدران تا تهران
گروه حوادث- مرد جواني كه تابوت برادر خود را از چالدران به تهران انتقال داده بود، نيمه شب دوشنبه در حالي در خيابان عباس آباد تهران به دام افتاد كه پليس در اين مسير طولاني به اين تابوت حاوي جسد مشكوك نشده بود.
ساعت 2و۳۰ دقيقه نيمه شب دوشنبه ، هنگامي كه ماموران كلانتري 104 تهران در حال گشت زني در خيابان عباس آباد بودند ، با ديدن خودرو پيكان قراضه اي كه تابوت بزرگي روي سقف آن قرار داشت ، به راننده دستور ايست دادند. پس از توقف خودرو ، هنگامي كه ماموران پليس در تابوت را گشودند، در نهايت تعجب با چند تكه استخوان انسان كه در زير خاك پنهان شده بود روبرو شدند. از آنجايي كه احتمال يك ماجراي جنايي وجود داشت، موضوع به سرعت به بازپرس شاملو، رئيس شعبه يكم دادسراي جنايي پايتخت گزارش شد، با آغاز بازجويي ها راننده پيكان كه يك جوان افغاني 30 ساله بود مدعي شد كه جسد متعلق به برادر جوان او به نام سلمان است كه 3ماه قبل توسط قاچاقچيان انسان در چالدران به قتل رسيده است.
اين مرد افغاني كه تابوت حاوي جسد را از چالدران تا پايتخت بدون آنكه پليس به وي مظنون شود ،برروي سقف خودرواش حمل كرده بود، در توضيح ماجرا به بازپرس شاملو گفت: 5 ماه قبل برادرم كه ساكن ولايت نينگرهاي افغانستان بود، پس از آشنايي با چند واسطه قاچاق انسان ، با وسوسه يافتن كاري پردرآمد در تركيه خانه وزندگي خود را ترك كرده و با۴۰ مرد افغاني ديگر راهي ايران شد، تا از آنجا به تركيه انتقال داده شود ، قرار بود قاچاقچيان پس از دريافت چند هزاردلار سلمان و همسفران او را سالم به تركيه انتقال داده و براي آنها كاري پيدا كنند، اما ساعاتي بعد از رسيدن به تركيه مهاجران غيرقانوني از سوي پليس اين كشور شناسايي شده و به ايران بازگردانده شدند.
اين مرد در ادامه افزود: بعد از بازگردانده شدن به ايران ، برادرم براي پس گرفتن پولش به اقامتگاه يكي از قاچاقچيان در چالدران رفت ، اما قاچاقچيان در حاليكه حاضر به پس دادن پول او نبودند با گروگان گرفتن سلمان با خانواده ام در افغانستان تماس گرفته و آنها را تهديد كردند اگر 4000دلار براي آنها ارسال نكنند، سلمان را خواهند كشت و سرانجام پس از چند روز تهديد خود را عملي كرده وبا شليك گلوله به كمر وي اورا كشتند، بعد از چند ماه بي خبري ، به ايران آمدم و از طريق يكي همسفران برادرم، از سرنوشت سياه او اطلاع پيدا كردم و پس از آنكه توانستم قبر او را در چالدران پيدا كنم ،با دستور قضايي اقدام به نبش قبر كرديم اما به دليل گذشت زمان جسد فاسد شده بود و من تنها از روي دندان مصنوعي برادرم او را شناسايي كردم.
اين مرد در ادامه گفت :در حاليكه از مرگ برادرم بسيار ناراحت بودم ، تصميم گرفتم حالا كه او در غربت كشته شده است، لااقل جسد او را به افغانستان بازگردانم و به همين دليل، جسد را داخل تابوتي قرار دادم و با پيكان قديمي اي كه تهيه كرده بودم به سمت تهران آمدم، تا با هواپيما همراه جسد به افغانستان پرواز كنم، اما در خيابان عباس آباد تهران دستگير شدم.
روز گذشته با دستور بازپرس شاملو، استعلام لازم از دادستاني چالدران صورت گرفت و هنگاميكه صحت ادعاهاي اين مرد ثابت گرديد، وي آزاد شد و دستور انتقال جسد به افغانستان صادر شد.

درخواست براي شناسايي سارقان كيف قاپ
تصوير بدون پوشش متهمان به دستور قاضي قريشي زاده منتشر مي شود
004707.jpg
گروه حوادث- بازپرس جنايي تهران از شهرونداني كه از سوي دو سارق حرفه اي در داخل بانك ها مورد حمله قرار گرفته اند، خواست براي شناسايي سارقان به اداره آگاهي پايتخت مراجعه كنند.
ساعت 14 هشتم آبان، زن جواني براي واريزكردن 10ميليون تومان چك مسافرتي به بانك تجارت خيابان سراج رفت، اما هنگامي كه مقابل صندوق بانك قرارگرفته بود ، مرد جواني وارد شعبه بانك شد و پس از آنكه در يك چشم به هم زدن خود را به كنار صندوق رساند، با قاپيدن چك هاي مسافرتي به سرعت از بانك خارج شد و با پريدن بر ترك موتورسيكلتي كه در بيرون بانك در انتظار او بود اقدام به فرار كرد.
با گزارش اين سرقت ، در حالي كه مشخصات سارقان به تمامي واحدهاي گشتي پليس اعلام شده بود ،يكساعت بعد موتورسيكلت سارقان شناسايي شده و در يك تعقيب و گريز پليسي جوان سارق و همدستش دستگير شدند.
با انتقال اين دو سارق به اداره 18آگاهي تهران ، در حالي كه بررسي ها نشان مي داد كه يكي از آنان داراي سابقه كيفري در زمينه سرقت است، بازجويي ها از آنها آغاز شد و مشخص شد كه آ نها دست به سرقت هاي متعددي به اين شيوه زده اند.
همچنين روز گذشته،  قريشي زاده داديار۴ دادسراي جنايي تهران پس از بررسي پرونده متهمان و شكايت 5 شاكي ديگر كه متهمان را شناسايي كرده بودند، با درخواست چاپ عكس دو سارق بدون چشم بند از كساني كه مورد حمله اين سارقان قرارگرفته اند، خواست با مراجعه به اداره۱۸ آگاهي در خيابان وحدت اسلامي براي شناسايي متهمان اقدام كنند.

پرونده خونين اتوبان آزادگان
در دادسراي جنايي
004710.jpg
گروه حوادث - پرونده حادثه خونين اتوبان آزادگان كه در جريان آن افسر پليس آگاهي تهران و يك رهگذر به شهادت رسيده بودند، براي رفع نقض از سوي قاضي شعبه 71 دادگاه كيفري استان به دادسراي جنايي ارسال شد.
در اين حادثه كه بعد از ظهر ?? فروردين از اتوبان آزادگان آغاز شد، ماموران گشت پس از آنكه دو سرنشين يك خودروي پژو به دستور ايست آنها توجهي نكردند با آنها درگير شدند كه در جريان اين درگيري يكي از افسران زبده آگاهي به نام
ستوان يكم محسن ندافان و يكي از رهگذران به شهادت رسيدند.
با دستگيري متهمان به نام هاي محمدرضا و عبدالمجيد مشخص شد آنها براي انجام يك معامله ??? كيلويي مواد مخدر از زاهدان به تهران آمده بودند. با تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست، پرونده براي رسيدگي به شعبه 71 دادگاه كيفري استان ارسال شد؛ اما قاضي بعد از مطالعه پرونده با ايراد نقص، پرونده را مجددا براي تكميل تحقيقات به دادسراي امور جنايي تهران ارسال كرد.

اعتراف جديد مرد جنايتكار:
من تنها بودم!
004701.jpg
گروه حوادث- قاتل سابقه داري كه بعد ازيكبار رهايي از چوبه دار ، مرتكب گروگانگيري مرگباري درشمال پايتخت شده بود، روزگذشته درآخرين جلسه بازپرسي مدعي شد دراجراي نقشه شوم خود همدستي نداشته و اعتراف وي درباره داشتن همدست براي منحرف كردن مسير تحقيقات پليسي بوده است.
ساعت 10صبح روزگذشته آخرين جلسه بازپرسي گروگانگيري مرگبار خيابان مقصود بيك درشعبه دوم بازپرسي دادسراي جنايي تهران به رياست بازپرس حسين اصغرزاده برگزارشد. دراين جلسه، متهم اصلي پرونده با رد اعترافات قبلي خود مبني بر داشتن همدست در اجراي نقشه مرگبار گفت:تمام مراحل ربودن و اجراي گروگانگيري را به تنهايي مرتكب شدم و هيچ همدستي نداشتم. بر پايه اين گزارش در جريان اين حادثه مرگبار مرد جنايتكاري به نام اميرحسين براي اخاذي چند ميليوني از تراشكار ثروتمندي به نام علي، وي را به گروگان گرفته و به خانه اي در خيابان مقصود بيك كشاند و سپس در حاليكه وي را به قتل رسانده بود در تماس با خانواده  اش براي آزادي او درخواست 50 ميليون تومان كرد، اما هنگامي كه با همكاري خانواده گروگان، وي در محاصره پليس قرار گرفت راز اين جنايت فاش شد . مرد جنايتكار در بازجويي هاي اوليه پليس مدعي شد در اجراي نقشه خونين ،مرد ديگري نيز با وي همدست بوده و به اين ترتيب سعي داشت مسير تحقيقات را منحرف كندكه تلاش او در برابر بازجويي هاي تخصصي پليس جنايي ناكام ماند. بنا بر ا ين گزارش ،روزگذشته بعد از پايان يافتن آخرين تحقيقات قضايي درباره اين پرونده، بازپرس اصغرزاده با حضور شاكيان مالي اين متهم و وكيل آنان به جرايم مالي امير نيز رسيدگي كرد.

سرقت از گاوصندوق مستأجر
004704.jpg
گروه حوادث- مرد جوان هنگامي كه فهميد مستاجر آنها پولهايش را در گاوصندوق خانه نگهداري مي كند كليد يدكي تهيه كرد و دست به سرقت زد.
چندي قبل مرد جواني با مراجعه به ماموران كلانتري 172 شهرري مدعي شد زماني كه وي و همسرش در خانه نبوده اند، افراد ناشناسي وارد خانه وي شده و اقدام به سرقت اموال با ارزش و پول هايشان از گاوصندوق كرده اند. ماموران با توجه به شكايت اين مرد به محل سرقت رفته و بعد از بررسي  از محل متوجه شدند سارقان آشنا بوده و با داشتن كليد يدك به راحتي وارد خانه شده اند،در شاخه ديگري از تحقيقات مشخص شد پسر صاحبخانه مرد مالباخته،  جوان معتادي است كه از رفت و آمدهاي اين زن و شوهر اطلاع دارد. و هنگامي كه ماموران در بازرسي از اتاق اين مرد كه احمد نام دارد، كليد يدكي مستاجر را پيدا كردند، وي را دستگير و تحت بازجويي قرار دادند.
جوان معتاد در بازجويي هاي اوليه به سرقت از گاوصندوق اعتراف كرد و مدعي شد: به خاطر رابطه  نزديكي كه با مستاجرمان داشتيم مي دانستم مقدار قابل توجهي پول در گاوصندوق خانه اش دارد، بنابراين روز حادثه وقتي او و همسرش به محل كار خود رفتند و مطمئن شدم مادرم نيز براي مدت طولاني از خانه خارج شده است، نقشه سرقت را به تنهايي اجرا كردم. با اين اعترافات، فرخي- داديار شعبه دوم دادسراي شهرري- مرد جوان را راهي زندان كرد.

ادب كردن شوهر خسيس
با مهريه 14 سكه اي
گروه حوادث- زن جواني پس از 5 سال زندگي مشترك با شوهرش، وقتي ديد او حاضر نيست پولي براي مخارج زندگي بپردازد تصميم گرفت با به اجرا گذاشتن مهريه خود از شوهرش انتقام بگيرد.
مدتي پيش زن جواني به دادگاه خانواده تهران رفت و با تنظيم دادخواستي مهريه 14 سكه اي خود را به اجرا گذاشت. اين زن وقتي همراه همسرش مقابل قاضي پرونده قرار گرفت درباره دليل تصميم خود گفت: 5 سال پيش با همسرم كه شغل آزاد داشت آشنا شدم و مدتي بعد او به خواستگاريم آمد.
وي ادامه داد: از آنجا كه شوهرم عقيده داشت مهريه زياد باعث به وجود آمدن مشكلات در زندگي مي شود با پيشنهاد او كه مي گفت مهريه ام بايد 14 سكه باشد موافقت كردم و به اين ترتيب با وي ازدواج كردم. اوايل زندگي مشتركمان احساس مي كردم كه شوهرم مردي مقتصد وآينده نگر است و به همين دليل سعي مي كردم مخارج خودم را با كار كردن تامين كنم، اما با گذشت چند سال از ازدواجمان كم كم متوجه شدم كه او حاضر نيست حتي براي دلخوشي و خوشحال كردن من پول خرج كند و در اين مدت يك جفت جوراب هم براي من نخريده است.
وقتي به اين نتيجه رسيدم كه شوهرم مرد خسيسي است، سعي كردم با رفتار خودم نشان دهم كه پول همه چيز نيست و در زندگي بايد گذشت نيز وجود داشته باشد اما ديدم تلاشم بي فايده است و او همچنان به رفتارش ادامه مي دهد. به همين خاطر وقتي ديدم راهي جز به اجرا گذاشتن مهريه ام ندارم تصميم گرفتم به دادگاه بيايم و كاري كنم كه او مجبور شود از پول هايش دل بكند.
پس از اظهارات زن جوان، قاضي دادگاه دستورات قضايي را صادر كرد و به اين ترتيب شوهر خسيس محكوم به پرداخت مهريه به همسرش شد.

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |