چهارشنبه ۲۰ دي ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۷۹ - Jan 10, 2007
فرهنگ و آموزش
Front Page

تأملي در بازبيني الگوهاي ذهني و بازانديشي در عمل
نوآوري در زيرساخت هاي آموزشي
دكترمحمد رضا سركار آراني
دانشيار دانشگاه علامه طباطبايي
009588.jpg
009585.jpg
گروه علمي فرهنگي اولين همايش ملي نوآوري هاي آموزشي، امروز و فردا، در سالن مركز آفرينش هاي هنري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان واقع در خيابان حجاب تهران برگزار مي شود. در اين همايش، كه توسط موسسه پژوهش و برنامه ريزي درسي و نوآوري هاي آموزشي سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي به اجرا درآمده است، پژوهشگران فرهنگي و دانشگاهي، نويافته هاي خود را ارائه خواهند كرد. امروز در بخش افتتاحيه اين همايش، چند سخنراني كليدي ايراد خواهد شد.
يكي از اين سخنرانان، دكتر محمدرضا سركارآراني، دانشيار دانشگاه علامه طباطبايي و استاد مدعو دانشگاه ناگوياي ژاپن است. همشهري، براي همراهي با رويدادهاي علمي آموزشي كشورمان، چكيده اي از متن سخنراني دكتر آراني در اين همايش را درپي مي آورد. همان طور كه در پايان مقاله نيز قيد شده، متن كامل سخنراني را به همراه پي نوشت ها، ارجاعات و منابع مي توانيد در همشهري آنلاين مطالعه كنيد.
اين مقاله تلاش مي كند با بهره گيري از تجربه ژاپن در بازانديشي در عمل براي بهبود مستمرآموزش و غني سازي يادگيري در مدرسه، همگان را به تفكر در باره پرسش هاي اساسي مطرح شده در باره نوآوري در زيرساخت هاي ذهني مديران آموزشي دعوت كند. به علاوه، با تجزيه و تحليل نمونه اي كاربردي، رويكرد فرهنگي- تاريخي ژاپني ها به فرايند تمرين مهارت?هاي بازانديشي، خودارزيابي، بهسازي الگوهاي ذهني، حركت از آموزش به يادگيري، روش هاي بازيافت ايده ها و داده ها براي دگرگوني و نوسازي اجتماعي و فرايند توليد و به كارگيري دانش حرفه?اي را كه ظرفيت و توانايي عمل اثربخش براي تغيير و نوآوري را گسترش مي دهد تبين كند.
پرسش ها
چگونه مي توان با تغيير زيرساخت هاي سازمان?هاي آموزشي به ترويج يادگيري زاينده - بازبيني الگوهاي ذهني و بازانديشي در عمل - و نوآوري در آموزش ياري رساند. به نظر شما مديران آموزشي بايد از كجا آغاز كنند؟ چند درصد از سياستگذاران و مديران آموزشي ناكامي هاي موجود در بهبود مدارس، بهسازي آموزش و غني?سازي يادگيري را از بازبيني نگرش ها وبازانديشي در رفتار خود آغاز مي كنند؟ آيا بدون بازبيني پيش فرض?هاي ذهني امكان تدوين راهبردها و سياست?هاي آموزشي اثربخش وجود دارد؟ چه مكانيزمي به پژوهشگران و كارگزاران آموزشي كمك مي كند تا بتوانند پيش فرض هاي ذهني خود را بكاوند، آنها را به آفتاب افكنند و ماهيت، ريشه ها و پيامدهاي آن را بررسي كنند؟
الگوهاي ذهني
الگوهاي ذهني، تصويرها، پيش فرض ها، باورها و داستان هايي است كه انسان درباره خود، ديگران، سازمان ها، مناسبات اجتماعي و همه جنبه هاي جهاني كه در آن زندگي مي كند در ذهن خود دارد. الگوهاي ذهني نشان دهنده دريافت هاي آدمي ازجهان خارج است و دقيقاً بيانگرآنچه است كه در ارتباط با جهان خارج مي بيند. انسان بدون نقشه?هاي ذهني قادر به شناخت جهان پيچيده پيرامون خود نيست. البته اين تصويرهاي ذهني از آنجا كه نقشه كاملي از واقعيت را ارائه نمي?دهند، ناقص اند ولي ادراك آدمي از جهان خارج را مي?سازند، منشاء تحليل و تفسير پديده ها هستند و بنيان واكنش و عمل انسان را تشكيل مي دهند.
در حوزه آموزش، گروه زيادي از مديران، برنامه ريزان و كارگزاران آموزشي را مي توان يافت كه باورهاي پنهان رايجي در مورد نيروهاي پيش?برنده تغيير و معماري مناسبات اجتماعي براي نوآوري دارند، آنها بر اين باورند كه مهمترين راه براي پيش برد تغييرات به دست آوردن قدرت، اختيار و منابع مالي زياد است. دراين صورت آنها به ندرت به رويكرد يادگيري محور براي تغيير پايدار مي انديشند. يك معلم ممكن است تصور كند كه دانش آموزاني كه از طرف جنوب خيابان روبروي مدرسه مي آيند خيلي نگران آموزش مدرسه اي، برنامه هاي درسي يا روش هاي آموزش نيستند، بنا بر اين او به صورت ظريف و پيچيده اي آنها را از ذهن و چشم خود دورمي كند. مدير مدرسه اي ممكن است تصور كند كه معلمان هر نوآوري را در عمل با شكست مواجه مي كنند، بنابر اين در مقابل معلمان موضع دفاعي مي گيرد. رهبران اصلاحات آموزشي، نا خودآگاه، ممكن است تصور كنند كه والدين از نيازهاي واقعي كودكان خود اطلاع زيادي ندارند. بنابر اين از مشاركت آنها در فرايند برنامه ريزهاي تربيتي براي غني سازي يادگيري به راحتي صرفنظر مي كنند و ندانسته پشتيباني مؤثر آنها را براي اجراي برنامه هاي پرورشي از دست مي دهند. پدرچهل و پنج ساله و كارگر يك
دانش آموزكه دوره دبيرستان را نگذرانده است ممكن است تصور كند معلمان به او به ديده تحقير نگاه مي?كنند، بنابراين اوهيچ گاه به دعوت نامه هاي مدرسه براي شركت در جلسه با معلمان پاسخ مثبت نمي دهد. در عين حال معلمان ممكن است اين رفتار را به حساب بي تفاوتي او نسبت به سرنوشت فرزندش بگذارند. برنامه ريزان درسي ممكن است نسبت به قابليت و توانايي هاي حرفه اي معلمان پرسش هاي بسياري در ذهن داشته باشند و از مشاركت آنها در ارزشيابي، توليد و اشاعه برنامه هاي خود به درستي استفاده نكنند. در چنين شرايطي طبيعي است كه معلمان به نوآوري ها در برنامه و كتاب هاي درسي با ترديد بنگرند و شور و شوقي براي اجراي اثربخش آنها از خود نشان ندهند.
يادگيري براي نوآوري
به نظر پيترسنگه، انديشمند برجسته ايده سازمان يادگيرنده ، الگوهاي ذهني يكي ازقواعد مؤثر سازمان يادگيرنده است كه بر محدوديت ها و ناتواني هاي انسان ها، به ويژه ناتواني در تفكر، بازانديشي و يادگيري، براي پيش برد برنامه هاي تغييردرخود و سازمان متمركز شده است و به دنبال ارائه روش هايي براي بازبيني الگوهاي ذهني و تبين نقش آنها در بازانديشي در عمل است.
آدمي آنگاه كه كوشش مي كند آگاه تر شود، به نحوه تفكر و تعامل خود بينديشد و بنيان هاي فكري خود را وارسي كند، به تدريج آماده مي شود تا به شيوه نويني قابليت هاي خود را براي تفكر، گفت و گو، يادگيري و تعامل توسعه دهد. در چنين شرايطي بر ترس از دانستن غلبه مي كند، جسارت وارسي انديشه هايي كه در سازمان هاي آموزشي كسب كرده است را به دست مي آورد و شجاعت پذيرش مسئوليت هاي اجتماعي آگاهي و خودارزيابي را در خود احساس مي كند. با اين توانايي ها و قابليت ها، تغيير مناسبات اجتماعي و بازانديشي در رفتار خود را آغاز مي كند و به تدريج به اين باور مي رسد كه جامعه و سازماني كه در آن زندگي و كار مي كند
مي تواند آينده بهتري داشته باشد. در چنين شرايطي جوانه هاي نوآوري سربرمي?آورند، تغييرات سازماني به تدريج به پيش مي روند، نيروهاي پيش برنده تغيير سازماندهي مي شوند و به توسعه ظرفيت هاي رشد و پشتيباني از برنامه هاي بهبود عملكرد مي پردازند و موانع تحول و نوآوري را به چالش مي كشند.
با افزايش آگاهي الگوي هاي ذهني نيز به آرامي تغيير مي كنند و اين تغيير مهم موجب تحول در نگرش و بينش افراد مي شود و نهايتاً به افزايش دانش و بصيرت نظري نسبت به جهان منجر مي?شود. در چنين شرايطي انسان ها بيشتر قادرمي شوند تا ياد بگيرند، با خود و ديگران گفت وگو كنند، به سخن و نظر ديگران گوش فرادهند و تأًثير تعامل با ديگران را در تحول نگرش و تغيير الگو?هاي ذهني خود دريابند. افزايش آگاهي ناشي از گفت و گو با خود و تعامل با ديگران و شنيدن نقطه نظرات متفاوت، رويكرد افراد را تغيير مي دهد و زاويه ديد آنها را ازمناسبات ماشيني، كمي و مادي در محيطي كه در آن فعاليت مي كنند و احتمالاً بر حيات سازمان هاي اجتماعي تأًثير مستقيم دارد، به خودآگاهي، پيش فرض هاي ذهني، احساس مشترك ازماهيت و هدف سازماني، فرايند عمل و تصورات نفوذناپذير خود از شرايطي كه در آن كار مي كنند، متو جه مي سازد، به تعبير ژاپني ها، به سازمان به مثابه موجود زنده مي نگرند نه ماشين. چنين تغيير نگرشي، گزاره هاي تازه اي براي تفسير موثرتر جهان به دست مي دهد.
بازبيني و بازانديشي
براي تبين و بازبيني نگرش ها، پيش فرض ها و باورهايي كه عميقاً بر رفتارانسان تاًثير مي گذارند و به نحو كلي ادراك آدمي از جهان را مي سازند، دو نوع مهارت لازم است، بازبيني و بازانديشي . بازبيني به انسان كمك مي كند تا به آرامي و دقت در فرايندهاي تفكرخود تأمل كند و دريابد كه الگوهاي ذهني چگونه شكل مي گيرند. بازانديشي به آدمي كمك مي كند تا در جريان گفت و گو و سهيم شدن در فرايند تبين پيش فرض هاي خود با ديگران، آگاهي خود را نسبت به كيفيت نگرش هاي خود افزايش دهد و تأثير آن را در عمل دريابد.
گزارش هاي تجربي، پژوهشي و ابتكارعمل هاي فردي و سازماني مديران، پژوهشگران، كارآموزان و استادان برجسته نوآوري و تغيير در سازمان كه درآثار پيترسنگه و همكارانش در مركز يادگيري سازماني دانشكده مديريت دانشگاه ام آي تي (از سال 1997 جامعه يادگيري سازماني) ارائه شده است نشان مي دهد كه هدف اصلي قاعده الگوهاي ذهني در سازمان يادگيرنده، شفاف سازي، تبين وگفت وگو پيرامون پيش فرض ها، نگرش ها، باورها و تصويرهاي ذهني است كه انسان ها براساس آنها جهان را فهم و تفسير مي كنند و با آن در تعامل هستند. به آفتاب افكندن الگوهاي ذهني به انسان ها كمك مي كند تا تأثيرپيش فرض هاي ذهني در رفتار و زندگي خود را به روشني مشاهده كنند، در جستجوي راهي براي بازبيني واصلاح آنها باشند والگوهاي ذهني تازه اي كه نويد جهان و زندگي بهتري را مي دهند خلق كنند.
انسان همواره درزندگي فردي، شغلي، آموزشي، اجتماعي، خانوادگي و... بر اساس تصورات خود دست به تفسير واقعيت هاي خارج از ذهن خود مي زند، اغلب آنها را يقيني مي پندارد و بر اساس آنها تصميم مي گيرد. بنابراين هرتغييري براي بهبود عملكردها و نتايج آن الزاماً بايد از طريق بهسازي پيش فرض هاي ذهني انسان شروع شود. آگاهي بيشتر نسبت به نحوه استدلال، روش تفكر و عمل(بازانديشي)، تبين دقيق وشفاف پيش?فرض هاي ذهني خود در تعامل با ديگران (بازبيني)، وبازنگري در فرايند تصوير سازي ذهني، تجزيه و تحليل سناريوها واستنتاج در ذهن(نردبان استنتاج) به بهسازي مناسبات انساني كمك مي كند و از اين طريق پيش فرض هاي ذهني را بازسازي مي كند. ولي به راستي آيا الگوي ذهني مؤثري براي ارائه به افراد سازمان جهت مواجه با انبوه چالش ها در گسترش يادگيري، گفت و گو و تغيير الگوهاي ذهني رايج وجود دارد؟
توسعه الگوهاي ذهني به شرايط محيطي، ساختار سازماني و معماري مناسبات انساني و اجتماعي  بستگي دارد. الگوي ذهني برتري براي نشاء در ذهن و انديشه ديگران وجود ندارد. هنر بزرگ رهبري سازمان ايجاد محيط سازنده وبرقراري مناسبات اثربخشي است كه از طريق آن افراد سازمان بتوانند، با آموختن از خود و ديگران، امكان بهسازي و توسعه مستمر الگوهاي ذهني را فراهم آورند.
توليد دانش حرفه اي
دانشي كه مي تواند به توسعه مهارت هاي بازبيني و بازانديشي كمك كند و ظرفيت و توانايي عمل اثربخش را توسعه دهد، علم عمل است. اين دانش توسط نظريه پردازان مشهوري چون كريس آرجريس و دونالد شون ارائه و توسعه يافته است. تبين دلايل و باورهاي نهفته درلايه هاي زيرين عمل انسان، گسترش يادگيري زاينده، ترويج گفت و گو با خود و ديگران، يادگيري در حين عمل، تفكر در حين عمل و برنامه ريزي به مثابه يادگيري هدف اين دانش است.
يادگيري و تفكر در حين عمل نيازمند تحول بنيادي درطرزتفكر انسان، بازسازي مداوم آموخته ها، بازانديشي مستمر رفتار، بهسازي تدريجي فرايندهاي عمل وحركت اساسي براي وارسي بي امان پيش فرض هاي ذهني و آزمون مداوم تجربه هاي فردي و اجتماعي است. چنين يادگيري در قلب وذهن انسان نفوذ مي كند، موجب آگاهي و تغيير رفتار مي شود، به انسان قابليت ارتباط موثربا جهان خارج از ذهن را مي دهد و از اين طريق چشم اندازهاي تازه اي را فراسوي او قرار مي دهد، قابليت هاي انسان را گسترش مي دهد و بر توانايي خلاقيت و نوآوري هاي او مي افزايد. دانش حرفه?اي براي توسعه مهارت هاي بازانديشي از طريق اين نوع يادگيري توليد و ترويج مي شود. يادگيري كه معمولاً برونداد آموزش هاي رسمي و مدرسه اي (مدرسه به عنوان سازمان آموزشي اغلب نتيجه گرا ) نيست، بلكه در نتيجه فرايندعمل پيچيده مدارسي كه ياد مي گيرند (مدرسه به مثابه سازمان يادگيرنده اغلب فرايند گرا ) پديدارمي شود.
نظريه پردازان علم عمل برمهارت هاي گفت وگو، پرسش گري، مباحثه، بازانديشي درعمل، خود آموزي،تفكرژرف انديش و انتقادي، تبين پيش فرض ها و باورها، تجزيه و تحليل نگرش ها، بازسازي الگوهاي ذهني، تفكر و يادگيري درحين عمل، خود ارزيابي و آزمون تجربه ها تأكيد مي كنند. دونالد شون حرفه اي بودن را در توانايي بازانديشي در عمل مي داند وبراين باوراست كه يادگيري در حين عمل نه تنها بر تفكر پيش ازعمل كه بعضاً بر تفكر در حين عمل نيز تأكيد مي كند. از نظر شون خود آموزي، خود نوسازي وخودانديشي از طريق يادگيري در حين عمل گسترش مي يابد و موجبات بهسازي مستمر نگرش ها و عمل انسان را فراهم مي سازد. آرجريس بر اين باور است كه انسان ها براساس بصيرت هاي نظري خود رفتار مي كنند، آنها آن گونه عمل مي كنند كه مي انديشند نه آن گونه كه سخن مي گويند. بنابراين هر نوآوري و تغيير اثربخشي ريشه درتحول الگوهاي ذهني دارد و البته نو شدن از انديشه ها آغاز مي شود .
رهيافت ها
نوآوري در زيرساخت ها - بازبيني الگوهاي ذهني و بازانديشي در عمل- به گسترش يادگيري سازماني كمك مي كند و احترام به ايده سازمان يادگيرنده را برمي انگيزد، زيرا عوامل پيش برنده تغيير در سازمان را توانمند مي سازد، به ترويج ايده هاي راهنماي تازه كمك مي كند، زبان و درك مشتركي براي گفت و گو به دست مي دهد، بازار انديشه را پررونق مي كند و گزاره هاي تازه اي براي درك بهتر جهان عرضه مي كند، اشتياق به آموختن و توانمند سازي فردي و گروهي را گسترش مي دهد، و راهبردها و ارزش هاي لازم براي دستيابي به آرمان مشترك را توسعه مي دهد.
به باور نگارنده، ترويج يادگيري سازماني نقطه عزيمتي براي نوسازي آموزشي است. كارگزاران آموزشي مي توانند بر اساس قواعد سازمان يادگيرنده پيش فرض هاي ذهني خود را بكاوند، مهارت هاي گفت و گو با خود و ديگران را ترويج كنند، از خود بياموزند (خود به عنوان آموزگار)، به بازانديشي مستمر در رفتار خود بپردازند و با آزمون مداوم تجربه ها، بهسازي الگوهاي ذهني و تبديل آنها به دانش حرفه اي و قابل دسترس براي همه، به نوآوري در آموزش و خلق مدارسي كه ياد مي?گيرند ياري رسانند.

ميراث فرهنگي
مرمت باغ و عمارت اميرآباد بيرجند
ايرنا: مدير كل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان جنوبي گفت: باغ و عمارت اميرآباد بيرجند مرمت مي شود.
حسين عباس زاده گفت: اين باغ در روستاي اميرآباد، در شمال غرب شهر بيرجند در بخش مركزي واقع شده كه قدمت آن به دوره قاجاريه برمي گردد. اين باغ و عمارت با اعتبار ???ميليون ريال از محل اعتبارات ملي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري مرمت و بهسازي مي شود. او افزود: اين اعتبارات براي مرمت ارگ، فضاهاي ورودي و اصطبل و بخشي از محوطه سازي باغ هزينه مي شود. وي گفت: سال گذشته با هزينه بيش از ??ميليون ريال طرح جامع مرمت و احياي باغ اميرآباد تهيه شده و هم اكنون آماده اجرا مي باشد. اين بناي تاريخي شامل باغ و عمارت هاي اندروني و ارگ مي باشد. عباس زاده گفت: ورودي باغ در ضلع شرقي آن قرار دارد و خيابان هاي متعدد در جهات گوناگون باغ امتداد دارند. وي افزود: ارگ در ميانه باغ و در دو طبقه ساخته شده و محل پذيرايي و انجام مراسم ويژه مذهبي بوده است. وي گفت: اين بنا داراي پلان هشت ضلعي است و ورودي آن در ضلع شرقي قرار دارد.
پس از ورودي يك رشته پلكان مارپيچ به طبقه فوقاني راه دارد كه به يك حوضخانه در بخش مركزي بنا منتهي مي شود و اين طبقه داراي يك شاه نشين با پلان چليپايي است كه داراي درگاهها و پنجره هايي با طاق نيم دايره است. دو ايوان در بنا ديده مي شود كه در امتداد ضلع اتاق چليپايي قرار دارد. عباس زاده گفت: در بررسي هاي تاريخي، باستان شناسي و معماري، پنج دوره تغييرات ساختاري در عمارت و باغ اميرآباد مشخص شده كه از زمان ساخت آن يعني اولين دوره قاجار تادوره معاصر، همواره تغييرات، الحاقات و تخريباتي را در بر داشته است. باغ و عمارت اميرآباد به دليل ويژگي هاي بارز معماري با شماره ????در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده است.

همايش جهانگردي در اروميه
اول اسفند برگزار مي شود
ايسنا: معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري آذربايجان غربي از برگزاري اولين همايش جهانگردي استان با همكاري دانشگاه آزاد اروميه خبر داد.
حبيب متذكر ضمن اعلام اين مطلب هدف از برگزاري اين همايش را بررسي موانع و مشكلات موجود در امر گردشگري و بررسي پتانسيل هاي بالقوه موجود در استان در جهت توسعه صنعت گردشگري ذكر كرد. وي خاطرنشان كرد: بر اساس جلساتي كه در همين راستا برگزار شد مقرر گرديده اين همايش اول اسفند ماه سال جاري با حضور مسئولان كشوري، استاني و ساير صنوف مختلف در محل مجتمع گردشگري باري اروميه برگزار شود. معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري آذربايجان غربي اضافه كرد: همچنين دانشگاه آزاد اسلامي واحد اروميه به عنوان دبيرخانه اين همايش انتخاب شده و مقرر شده است كه فعاليت خود را با همانگي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري آذربايجان غربي انجام دهد. وي مهلت ارسال مقالات به دبيرخانه همايش را تا 20 بهمن ماه سال جاري اعلام كرد.

بازخواني گل نوشته هاي هخامنشي
در قلعه تاريخي شوش
009582.jpg
ايسنا: كارشناس خطوط گل نوشته هاي ايلامي هخامنشي درباره آثار درحال بررسي قلعه شوش گفت: از يك دوره تاريخي خاص، نوشته هايي روي دو پيكره پادشاهي زن و مرد در يك پرستشگاه خانوادگي سلطنتي پيدا شده كه بخش هايي از آن نوشته ها تاكنون در هيچ منبع و كتابي منتشر نشده اند.
دكتر عبدالمجيد ارفعي افزود: اكنون درحال بررسي بيشتر اين نوشته ها هستيم. وي با اشاره به بررسي چند قطعه ديگر از آجرنوشته هاي به دست آمده، افزود: اين آجرنوشته ها كه به خداوند منزلت نسبت داده شده، هنوز بررسي نشده اند. اين آجرنوشته ها در زمان حفاري فرانسوي ها در ساختمان قلعه شوش به كار رفته و حتي تعدادي از آن ها نيز براي خواندن و مطالعه كنار گذاشته شده اند. وي كه اكنون درحال بازخواني و دوباره شناسايي آجرنوشته هاي قلعه شوش است، اظهار داشت: براي هر قطعه جديدي كه بازخواني مي شود، حتي اگر دو حرف بيشتر نداشته باشد، شناسنامه جديدي صادر خواهد شد و بازخواني آجرنوشته هاي قلعه شوش دست كم سه سال ديگر ادامه دارد.
قلعه فرانسوي شوش تا پيش از انقلاب اسلامي به مدت 75 سال توسط باستان شناسان فرانسوي به سرپرستي گيرشمن كاوش شد و از سال 1311 يعني زماني كه طرح تقسيم بندي اموال به دست آمده از قلعه به تصويب رسيد، بسياري از اشياي گرانبهاي قلعه به خارج از ايران برده شدند.
قدمت اين قلعه و گل نوشته هاي موجود در آن از دوهزار سال پيش از ميلاد مسيح (ع) تا اواسط دوره هخامنشي است.

|   اجتماعي    |    ادب و هنر    |    اقتصادي    |    دانش فناوري    |    بـورس    |    زادبوم    |
|   حوادث    |    بين الملل    |    فرهنگ و آموزش    |    سياسي    |    شهر تماشا    |    سلامت    |
|   داخلي    |    شهري    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |