پنجشنبه ۲۸ دي ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۸۶ - Jan 18, 2007
جنايتكار پس از 27 سال اعدام شد
010836.jpg
گروه حوادث- مرد جنايتكاري كه به انگيزه انتقامجويي، اعضاي خانواده برادر ناتني خود را به قتل رسانده بود پس از 27 سال از وقوع جنايت، صبح ديروز در زندان مركزي اصفهان به دار مجازات آويخته شد.
سحرگاه 14 تير ماه 58 پس از آنكه ساكنان كوچه اي در خيابان سجاد اصفهان از وقوع آتش سوزي در خانه يك زوج جوان خبر دادند، ماموران آتش نشاني با حضور در اتاق خواب با اجساد سوخته مرد جواني به نام اصغر و همسرش اعظم و دختر سه و نيم ساله آنها به نام مرجان روبه رو شدند.وقتي بررسي كارشناسان آتش نشاني، از عمدي بودن آتش سوزي خبر داد، ماموران دايره ويژه قتل آگاهي اصفهان رديابي هاي خود براي دستگيري عاملان اين جنايت را آغاز كردند. بررسي هاي اوليه نشان مي داد در حاليكه اصغر پس از فوت پدرش، سهم ارثيه برادر ناتني اش به نام هوشنگ و مادرش را خريده بود ولي آنها همچنان در خانه وي زندگي مي كردند.در بازجويي ها همسايه ها به پليس گفتند: پس از آنكه روز قبل از جنايت بين اعظم و هوشنگ درگيري پيش آمد و اعظم از برادرشوهرش خواست خانه آنها را ترك كند، مرد جوان تهديد كرد كه شب دوباره باز مي گردد و اعظم و شوهرش را به آتش مي كشد.
با بدست آمدن اين سرنخ، ماموران به سراغ هوشنگ رفتند اما وقتي دريافتند وي به طرز ناگهاني ناپديد شده است، عكس و مشخصات او در اختيار پليس سراسر كشور قرار گرفت.
دستگيري عامل جنايت پس از 12 سال
پس از۱۲ سال از وقوع جنايت در حالي كه رديابي هاي پليس براي دستگيري عامل اين جنايت به نتيجه اي نرسيده بود، ماموران پليس كرمان به جواني كه به تنهايي در بيابان زندگي مي كرد مشكوك شده و او را بازداشت كردند .
مرد جوان اگرچه در ابتدا با تناقض گويي هايش قصد منحرف كردن مسير تحقيقات را داشت، اما وقتي مشخص شد كه وي همان عامل جنايت خيابان سجاد اصفهان در 12 سال قبل است به آگاهي اصفهان منتقل شد و در آنجا بود كه به قتل اعضاي خانواده برادرش اعتراف كرد و گفت: روز حادثه بعد از اينكه اعظم مرا از خانه بيرون كرد تصميم به انتقام گرفتم و خانواده برادر ناتني ام را قرباني انتقام سياه خود كردم.
اجراي حكم پس از 27 سال
با اعتراف هوشنگ پرونده در شعبه 36 دادگاه كيفري اصفهان تشكيل و وي به اتهام قتل به قصاص محكوم شد، اما با گذشت 15 سال از زمان دستگيري قاتل ،حكم مجازات وي به خاطر عدم پرداخت تفاضل ديه به اجرا درنيامد تا اينكه مدتي قبل مشاور رئيس قوه قضائيه در بررسي پرونده اعلام كرد، با توجه به اينكه جهيزيه اعظم كه در آتش سوزي سوخته است بيش از مقدار تفاضل ديه است، حكم اجرا شود.
رضا صالحي پژوه - مسئول مركز اطلاع رساني دادگستري اصفهان- روز گذشته با اعلام خبر اعدام جنايتكار گفت: سرانجام سحرگاه ديروز هوشنگ كه 47 ساله شده بود، پاي چوبه دار رفت و حكم او با حضور قاضي اجراي احكام، معاون دادستان اصفهان، اولياي دم و مسئولان زندان اجرا شد.

تماس هاي عجيب با پليس براي فرار از اتهام قتل مادر
010752.jpg
گروه حوادث- راز جنايت مخوف جوان معتادي كه بعد از قتل مادرخود ، با تماسهاي گمراه كننده با پليس 110، افراد مختلفي را به عنوان قاتل مادرش به پليس معرفي مي كرد، با تحقيقات تخصصي كارآگاهان اداره قتل آگاهي پايتخت فاش شد.
عصر 29 مردادماه 84 وقتي ساكنين آپارتماني درشرق تهران با پليس 110 تماس گرفته و گفتند پس از آنكه از خانه همسايه آنها كه زن 55 ساله اي به نام ملك است صداي زد و خوردي شنيده اند به مقابل خانه وي رفته اند اما هنگامي كه وي در را باز نكرده مشكوك شده اند. با مراجعه ماموران كلانتري تهرانپارس به خانه اين زن مأموران پليس با جسد وي روبرو شد و بدين ترتيب موضوع به بازپرس حسين اصغرزاده گزارش شد، وقتي تحقيقات اوليه نشان داد زن ميانسال كه بعد از مرگ شوهرش با پسر خود زندگي مي كرده است توسط قاتل آشنايي به قتل رسيده كه قصد داشته با بهم ريختن اثاثيه خانه، انگيزه جنايت را سرقت جلوه دهد، بررسي ها براي يافتن عامل جنايت آغاز شد. در حاليكه در صحنه جنايت گواهينامه مرد جواني پيدا شده بود وي به عنوان اولين مظنون تحت تعقيب قرار گرفت اما وقتي كه مشخص شد كه او چند سال قبل اين گواهينامه را گم كرده است تحقيقات در شاخه هاي ديگر پي گرفته شد. اما همزمان با تحقيقات بازپرس اصغرزاده و كارآگاهان جنايي، هر چند وقت يكبار مرد جواني در تماس با پليس 110 با بيان اينكه از راز قتل ملك اطلاع دارد، افراد مختلفي را كه غالبا متهمان سابقه دار بودند به عنوان قاتل معرفي مي كرد اما هربار با بازداشت و تحقيق از آنها مشخص مي شد كه آنها در ارتكاب جنايت نقشي نداشته اند.
نقشه عجيب براي گمراه كردن پليس
درحاليكه 17 ماه از جنايت گذشته بود ، روز گذشته بازپرس اصغرزاده از شناسايي عامل جنايت خبرداد.مرد جنايتكار كسي جز فرزند مقتول نبود. بازپرس اصغرزاده با بيان جزئيات اين جنايت وحشتناك گفت: دراين پرونده پسر معتاد مقتول به طرز ماهرانه اي سعي كرده بود تا مسير تحقيقات را عوض كند ، او علاوه بر اينكه گواهينامه فرد ديگري را در صحنه جنايت گذاشته بود ، با تماسهاي ناشناس با پليس افراد مختلفي را به عنوان قاتل ملك معرفي مي كرد.
اما بعد از كنار هم گذاشتن اشتباهاتي كه او در جريان صحنه سازي هاي خود مرتكب شده بود مشخص شد، عامل جنايت خود اوست ، بنابراين به طور
غيرمحسوس درباره وي دست به تحقيق زديم و هنگامي كه مشخص شد وي در زمان جنايت در محلهايي كه ادعا مي كند حضور نداشته و علاوه بر آن مشخص شد گواهينامه  اي كه در صحنه جنايت پيدا شده است در دست او بوده است، وي به عنوان مظنون اصلي جنايت دستگير شد. بازپرس اصغرزاده روز گذشته با تفهيم اتهام قتل عمدي ، به مرد جوان گفت : جوان متهم به دليل اختلافاتي كه با مادرش داشته مرتكب اين جنايات شده است.
اين در حالي بود كه مرد جوان مدعي شد قاتل مادرش شخص ديگري است و اوآخرين فردي بوده كه در صحنه جنايت حاضر شده است .

دستگيري 2 كيف قاپ با 100 فقره سرقت
010833.jpg
گروه حوادث- با دستگيري 2 كيف قاپ راز 100 فقره كيف قاپي ميليوني در تهران فاش شد.
سرهنگ حسين خوئيني معاون اداره آگاهي پايتخت روزگذشته با اعلام خبر دستگيري 2كيف قاپ حرفه اي در توضيح نحوه شناسايي و دستگيري متهمان گفت : به دنبال گزارش وقوع سرقتهاي متعدد توسط دو موتورسوار كه در پشت چراغ قرمزها ، با باز كردن در خودرو اقدام به سرقت كيف و لوازمي كه بر روي صندلي عقب خودرو قرار داشت مي كردند كارآگاهان اداره 18 آگاهي، تحقيقات خود را براي شناسايي سارقان آغاز كردند.
در حالي كه بررسي ها براي دستگيري اين دو جوان سارق ادامه داشت ، چهارم آبان ماه، ماموران كلانتري 125 يوسف آباد، يكي از متهمان را در حال سرقت كيف مرد رهگذري در خيابان شانزدهم اميرآباد دستگير كردند.
با انتقال امير به اداره 18 پليس آگاهي وي به ارتكاب 100 سرقت سرقت با همدستي مرد جواني اعتراف كرد.

اعتراف به جنايت زير درخت توت
010839.jpg
گروه حوادث- جوان جنايتكار صبح ديروز زماني كه مقابل 5 قاضي شعبه 74 دادگاه كيفري استان قرار گرفت، با خونسردي جزئيات نقشه مرگباري را فاش كرد كه در آن به انگيزه سرقت خودرو تازه دامادي را به قتل رسانده و جسدش را زير درخت توتي در اسلامشهر به آتش كشيده بود.
در جستجوي فرزند
نيمه شب 16 ارديبهشت ماه امسال وقتي مردي هراسان به كلانتري اسلامشهر رفت به كارآگاهان گفت: از۴ ساعت قبل پسرم به نام حميد براي آوردن ماشين خود از مقابل آژانس محل كارش از خانه خارج شده ولي ديگر به خانه بازنگشت ، وقتي آمدنش طول كشيد به خواب رفتيم، اما لحظاتي قبل همسرم نگران مرا از خواب بيدار كرده و گفت خواب بدي ديده  است و مي ترسد براي پسرمان اتفاق بدي افتاده باشد، وقتي كه مسئول آژانس هم گفت كه پسرم با خودرواش به خانه بازگشته است به همه جا سر زدم اما از او خبري نيست.
با گذشت يك روز از شكايت اين مرد، ماموران كلانتري گلدسته اسلامشهر جسد سوخته مردي ناشناس را در زير يك درخت توت پيدا كردند كه با مشخصات جوان ناپديدشده شباهت داشت. هنگامي كه خانواده جوان ناپديدشده با ديدن حلقه ازدواج مرد جوان گفتند كه او همان فرزند گمشده شان است ، تحقيقات براي يافتن عامل قتل و آتش زدن جسد آغاز شد. در حالي كه بررسي ها آغاز شده بود، جواني به نام حسين با مراجعه به آگاهي اسلامشهر پرده از راز جنايت مرگبار برداشت و مدعي شد با همدستي دوستش به نام صفرعلي كه اكنون به اتهام رابطه نامشروع در زندان رشت است، راننده آژانس را به قتل رسانده و جسدش را به آتش كشيده اند. هنگامي كه با احضار اين مرد ، وي در نخستين بازجويي ها به قتل به انگيزه سرقت اعتراف كرد، پرونده به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد تا 5 قاضي رأي نهايي خود را درباره پرونده اعلام كنند.
لوطي بازي در سايه دار
در جلسه صبح ديروز كه به رياست قاضي كوه كمره اي برگزارشد، پس از درخواست قصاص از سوي خانواده مقتول، وقتي صفرعلي در جايگاه قرار گرفت مدعي شد: دوستش به خاطر مرام و معرفت خودش را در اين پرونده معرفي كرده است ولي او به تنهايي مرتكب جنايت شده است. وي گفت: قرار بود حسين همراه من بيايد اما از ترس از من جدا شد و من به تنهايي خودروي مرد جوان را به مقصد بيمارستان فياض بخش كرايه كردم، در ميانه راه او را به بهانه اي  به منطقه خلوتي كشانده و پس از آنكه به تهديدهاي من براي پياده شدن از خودرواش توجهي نكرد ، او را خفه كرده و جسدش را در ز ير درخت توت آتش زدم .
پس از جنايت به دنبال حسين رفتم و با يكديگر براي فروش خودرو رفتيم ، روز بعد وقتي ماجراي جنايت را براي حسين تعريف كردم او در ابتدا باور نمي كرد ، بنابراين او را به محلي كه جسد را به آتش كشانده بودم بردم. پس از آن هر دو به رشت رفتيم ولي من در آنجا دستگير و به زندان افتادم و هنگامي كه دو هفته بعد كارآگاهان پليس اسلامشهر به سراغم آمدند فهميدم حسين خود را معرفي كرده و مرا لو داده است.
در ادامه حسين نيز با تكرار ادعاهاي دوستش مدعي شد كه او در جنايت نقشي نداشته است.

سارق مسلح، آخر بدشانسي بود
گروه حوادث- سارق جواني در اولين سرقت مسلحانه خود مغلوب مرد راننده اي شد كه با پرتاب سنگ او را خلع سلاح كرده بود.
ساعت پنج و سي دقيقه بامداد سه شنبه ،راننده اتوبوس واحدي با صداي فريادهاي سرايدار  گاراژي در خاوران از حمله يك سارق مسلح اطلاع پيدا كرد. زماني كه راننده اتوبوس به ياري سرايدار شتافت ، سارق كه مرد جواني بود با وجود آنكه مسلح بود با ديدن راننده تلاش كرد از محل فرار كند، اما راننده اتوبوس به تعقيب او پرداخت و با پرتاب سنگ مانع فرار او شده و سرانجام توانست او راخلع سلاح كرده و تحويل پليس دهد. مرد جوان روز گذشته وقتي در مقابل قاضي رضا جعفري معاون دادسراي جنايي قرار گرفت گفت: چند وقت قبل از خانه اي ساكي را سرقت كردم كه در داخل آن يك اسلحه كمري قرار داشت ، با پيداكردن اسلحه تصميم گرفتم دست به سرقت مسلحانه بزنم اما از بدشانسي در همان اولين سرقت با مرد راننده روبرو شدم.

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
داخلي
شهري
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   داخلي   |   شهري   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |