يارانه حذف شرط پيش اجتماعي تامين
آينده سوي به پيش قطر
چيست فساد
نگاهاقتصاددان
يارانه حذف شرط پيش اجتماعي تامين
ناصري يوسف:گفتوگو
يارانههاي تا داد فرصت برنامهريزي و مديريت سازمان به مجلس ديگر ماه از 5 كمتر
غيرمستقيم پرداخت حذف از مرحله اولين اين.كند "هدفمند" را نفتي فرآوردههاي
جهاني قيمت مبناي بر را بودجه 82 تا است درتدارك برنامه و مديريت سازمان.يارانههاست
از طرح اين.نمايد پيشبيني را آن يارانه هدفمند تخصيص راهكارهاي و كرده تنظيم سوخت
را آن پنجساله برنامه اين اجراي سال چهارمين در دولت كه است توسعه سوم برنامه تكاليف
.كرد خواهد اجرا
ايران اقتصاد در "سوبسيد" از برنامهريزي و مديريت سازمان سابق معاون نيلي مسعود دكتر
.ميكند صحبت
***
است؟ داشته دنبال به را مطلوبي كارآمدي سوبسيد ، پرداخت نوع اين آيا*
ايجاد با درآمدها افزايش به و شده اعمال قيمتها كنترل طريق از حمايت نوع اين
را سوبسيدي و كوپني كالاهاي سالها اين در دولت.است نشده توجه اقتصادي سازوكارهاي
جمعيت افزايش با طبيعتا كه است داده قرار مردم اختيار در واقعي قيمت از ارزانتر بسيار
طيف بر دولت ديگر سوي از.كرد روبهرو جديدي مشكلات با را دولت و شد پرهزينهتر تورم و
نامطلوب تخصيص باعث تورمي ، شرايط وجود كنار در كه كرد اعمال قيمت كنترل كالاها از وسيعي
.گرديد داخلي ناخالص توليد نامناسب ساختار شكلگيري و منابع
چيست؟ حوزه اين در دولت اقتصادي برنامه ناكامي علتهاي*
را خارجي تجارت و سرمايهگذاري توليد ، طرف يك از.است مشخص و واضح ناكامي اين علتهاي
.است شده پايين رشد و درآمد سطح كاهش باعث خود اين كه داده ، قرار فشار تحت و منقبض
رشد و آورده وجود به را جديدي فقير گروههاي سياستگذاريها ، اينگونه از حاصله نتايج
دولتهاي منابع ، محدوديت عليرغم ديگر طرف از.است زده دامن محروميتها اين به هم جمعيت
كه ميدهد نشان سياست اين نتيجه.دادهاند قرار سوبسيد پوشش تحت را كشور جمعيت كل ما
.نشدند برخوردار پرداختها اين از مطلوبي نحو به جامعه كمدرآمد و فقير گروههاي
اتخاذ.است داشته نامطلوبي پيامدهاي كشور ، جمعيت كل به سوبسيد پرداخت كه معتقديد شما*
ميبخشد؟ قطعيت را فقر با مبارزه امر در توفيق تدابيري چه
متفاوت علتها وقتي.نيست يكسان جامعه كمدرآمد و فقير گروههاي در فقر پديده بروز علت
را جامعه كمدرآمد و فقير گروههاي مثال بهعنوان.باشد متفاوت بايد نيز حلها راه است ،
:كرد تفكيك ذيل صورت به ميتوان
گروه اينهستند فعاليت و كار براي لازم جسمي و ذهني توانمندي فاقد كه كساني ;اول گروه
از ناشي مضاعف رنج به وگرنه بگيرند قرار اجتماعي تامين نظام پوشش تحت كامل بهطور بايد
علت به بازنشستگي از پس كه سالخوردگاني ;دوم گروه.ميشوند دچار فقر و معلوليت
كه كساني ;سوم گروه.ندارند مناسبي رفاهي شرايط بازنشستگي و بيمهاي نظامهاي ناكارآمدي
كه كساني ;چهارم گروه.ندارند درآمدي لذا و هستند بيكار كشور اقتصاد تحرك عدم دليل به
درآمد از ناكافي آموزشهاي و پايين بهرهوري همچون دلايلي ، به بنا كار به اشتغال عين در
;پنجم گروه.است ورشكستگي آستانه در آنها فعاليتهاي اينكه يا هستند برخوردار پاييني
.كردهاند تنزل درآمدي پايينتر لايههاي به دولت اقتصادي سياستهاي دليل به كه كساني
.ميكنند زندگي لازم امكانات فاقد مناطق در كه كساني ;ششم گروه
.نمود پياده را هركدام با متناسب راهحل گروهها ، اين در فقر بروز علت به توجه با بايد
.ميباشد شكست به محكوم همچنان كشور ، جمعيت كل به سوبسيد پرداخت اينصورت غير در
روبهرو دشواري با را گروهها اين از حمايت و شناسايي متقن ، آمارهاي فقدان آيا*
نميسازد؟
پرداخت آنها به بايد چون شوند ، شناسايي دقيق صورت به بايد ششم و دوم اول ، گروههاي
تامين سازمانهاي مانند گروهها اين با مرتبط دستگاههاي البته.بگيرد انجام مالي
اما.دارند گروهها اين درباره مناسب اطلاعات..و بهزيستي و بازنشستگي اجتماعي ،
فراگير اجتماعي پديدههاي با كه آنجا از جامعه كمدرآمد و فقير گروههاي ديگر درباره
ايجاد عدم علت به پديدهها اين واقع در.نيست افراد شناسايي به نياز هستيم ، روبهرو
اجراي معضلات اين بر غلبه راه تنها و آمدهاند وجود به مناسب درآمدزايي و شغلي ظرفيت
.است اقتصادي صحيح سياستهاي
باشد؟ منطقي و راهكار چه بر متكي بايد سوبسيد پرداخت شما ، نظر به*
مورد محروميت و فقر كاهش براي آن قابليت چارچوب در بايد سوبسيد پرداخت بر حاكم منطق
.بگيرد قرار ارزيابي
دولت.است فقر با مبارزه كشورها ، پيشرفتهترين در حتي دولتها وظايف از يكي يكطرف ، از
موجوديت اساسا.باشد بيتفاوت مردم رفاه سطح و جامعه معيشت به نسبت نميتواند و نبايد
را مردم رفاه و برخورداري سطح برنامهريزي با بتوانند كه دارد اين به بستگي دولتها
.ببرند بالا
كه گونهاي به است تعيينكننده و اساسي بسيار فقر با مبارزه چگونگي ديگر ، طرف از
كشور صاحبنظران بيشتر امروزه.بگيرد قرار تعارض در فقر كاهش هدف با بلندمدت در ميتواند
نامطلوبي شرايط در جامعه مختلف گروههاي محروميت و فقر وضعيت نظر از ايران كه معتقدند
فقر با مقابله در شده گرفته كار به شيوههاي كه است آن نشانگر موضوع اين.ميبرد سر به
.است نبوده برخوردار لازم قابليت و كارآيي از
قاچاق پديده بروز سوبسيدي ، كالاهاي قيمت تصنعي داشتن نگه پايين مخرب پيامدهاي از يكي*
و فقير اقشار بيشتر آسيبپذيري به منجر كه بهنحوي اقتصادي معضل اين رفع راهحل.است
چيست؟ نشود ، كمدرآمد
و قيمتها در تغيير اين كه شود مشخص دقيق بهطور شده زمانبندي برنامه قالب در بايد
دلار ميليارد يك حدود حاضر حال در.شد خواهد توزيع جامعه در چگونه آن از حاصله منابع
دنيا در را انرژي مصرف سيستم ناكارآمدترين كه ميدانيم و داريم نفتي فرآوردههاي واردات
قيمت اصلاح با.شود اصلاح انرژي قيمت بايد هست اينگونه واقعا اگر.ميگيريم كار به
و فقير گروههاي كه شود توزيع گونهاي به بايد آن از حاصله منابع انرژي ، حاملهاي
.ببينند آسيب كمدرآمد
بايد بلكه شود ، وارد جامعه بر متعددي شوكهاي كه نيست معنا اين به قيمت افزايش اين
.شود عملي تدريجي سير يك در و منطقي بهطور
فاجعهآور سوبسيدي ، كالاهاي قيمت افزايش هرگونه كه شده القاء گونه اين ما جامعه در*
نمود؟ برخورد منفي القاء اين با بايد چگونه قيمتها ، صحيح اصلاح راستاي دراست
آثار حداقل كه كرد عمل گونهاي به بايد.است پيامدهايي داراي حمايتي برنامه نوع هر
و باشد داشته كمدرآمد و فقير گروههاي درآمد بر را تاثيرگذاري قدرت حداكثر و نامطلوب
بازارهاي در بنزين قيمت اگر مثال بهعنوان.است حمايتي دستگاههاي عملكرد نحوه تابع اين
رفع به تدريجي بهطور اصلاحي روش يك با بايد است ، ايران در بنزين قيمت برابر جهاني 10
در تحولات اين كنند احساس مردم كه شود انجام گونهاي به بايد كار اين.پرداخت معضل اين
.است موثر بسيار آنها زندگي بهبود
تداوم كه نيست ترديدي و دارد مردم بيشتر خريد قدرت و كارايي به بستگي پويا اقتصاد
بايد زود يا دير نابهنجار وضعيت اين اصلاح.است قهقرايي سير يك كردن طي فعلي ، وضعيت
.بيفتد اتفاق
كه آنجا از.ميگيرد صورت آشكار و پنهان شيوه دو به دولتي سوبسيدهاي اين امروزه ، *
شيوه كدام اقتصادي مولفههاي به توجه با.نيست ميسر سوبسيدها اين حذف در غيرمنطقي تسريع
دارد؟ ارجحيت پرداختها اين
دفاع قابل فعلي شيوه به سوبسيد پرداخت اقتصادي ، تئوريهاي چارچوب در كلي بهطور
تاكيد پرداختها گونه اين تداوم در دلايلي به بنا دولت كه آنجا از امانميباشد
امور شفافيت بر اصل اقتصاد در.دارد ارجحيت سوبسيد پرداخت آشكار روش مسلما ميورزد ،
با.باشد ارزيابي و اندازهگيري قابل كار اين اثرات و اهداف بايد بنابراين است ،
كمتر موجود برنامههاي از تخطي و رانتخواري حدودي تا پرداخت ، روش اين بهكارگيري
.ميشود
چگونه سالها اين در را سوبسيد پرداخت صاحبنظر ، اقتصاددانهاي از يكي بهعنوان شما*
ميكنيد؟ ارزيابي
هم مسكن داروي كه چرا نميكند درمان را صعبالعلاج بيماري مسكن ، داروي با پزشكي هيچ
كه ميدانيم همه.مينمايد آسيبپذيرتر و ضعيفتر را بيمار هم و ميكند پنهان را بيماري
يك نقش حداكثر ميشود و شده اعمال ما كشور در مصرفكننده از حمايت جهت در كه شيوههايي
كشور نان ، و انرژي زمينه در كه ميكنيم مشاهده يكسو ، از.است كرده ايفا را مسكن داروي
ارزي درآمدهاي از توجهي قابل مبالغ راحتي به روز هر و است منابع تضييع بارز مظهر ما
اعمال روشهاي بودن ناكارا دليل به كه ميرسد نظر به ديگر سوي از و ميرود هدر به كشور
.است نيامده وجود به نيز كمدرآمد گروههاي رضايتمندي گزاف ، هزينههاي اين ازاي در شده ،
و ميشود گرفته كار به..و جنگها مانند كوتاهمدت دورهاي در حداكثر سياستها قبيل اين
.بپذيرد محروميت و فقر كاهش براي ابزاري بهعنوان را آن نميتواند هيچكس
حلي راه چه كنوني ، غيراقتصادي و انفعالي وضعيت از دولت برونرفت براي زمينه ، اين در*
مينماييد؟ پيشنهاد را
منابع كه برسد جمعبندي اين به بايد دولت ميشود ، مشاهده كشور اقتصاد در كه مشكلاتي با
داده تخصيص كشور جمعيت كل به آشكار و پنهان سوبسيدهاي قالب در غيرهدفمند شكل به زيادي
دهكهاي و داشته معكوس تاثير پرداختها اين انرژي مثل زمينهها برخي در حتيميشود
نظام قالب در منابع اين بايد.كردهاند استفاده بيشتر منابع اين از بالاتر ، درآمدي
.نميرسد من نظر به اين از غير راهي و شود پرداخت هدف گروههاي به اجتماعي تامين
آينده سوي به پيش قطر
زاده فتاح عباس
سال در كشور اين.ميشود محسوب دنيا كشورهاي ثروتمندترين جزو جمعيتش به نسبت قطر كشور
همچنين قطريها.گرديد محسوب دنيا ثروتمند كشور ده جزو جهاني بانك معيارهاي براساس 2001
جهان كشورهاي شاخصترين جزو نيز لحاظ اين از و هستند سريعي بسيار اقتصادي رشد داراي
فوق ، نقش ايجاد در كشور اين در گاز خصوص به و نفت منابع از بهرهبرداري گسترشهستند
.داشتهاند سزايي به تاثير
اين وجود با.است آزادانهتر ديگر عربي كشورهاي از برخي با مقايسه در كشور اين اقتصاد
چندان سازي خصوصي روند و دارند قرار دولت اختيار در هم هنوز بزرگ و مهم صنايع از بسياري
اين همواره خارجي شركتهاي با مشترك سرمايهگذاريهاي زمينه در خصوص به.ندارد رشدي
و بيچون سلطه تحت هم كشور اين گاز و نفت صنايع.ميشود محسوب قرارداد طرف كه است دولت
قطر در ملي بورس بازار نوعي نيز سال 1997 ازاست "پترولئوم قطر" دولتي شركت چراي
سال اكتبر در.ميشوند آن در حضور به مجاز خارجيها تدريج به كه است شده راهاندازي
نظير زمينهها برخي در ميتوانند خارجيها آن براساس كه رسيد تصويب به قانوني 2000
و نموده تاسيس خارجي درصد صد مالكيت با شركتهايي تربيت ، و بهداشت كشاورزي ، گردشگري ،
جهان ، اقتصاد در موجود بحران وجود با و گاز و نفت عظيم منابع وجود يمن به.كنند فعاليت
توسط كه شربي قابل آب و برق از استفاده نظير اجتماعي خدمات از بسياري قطر مردم براي
هم تلفني مكالمات براي حتي.است رايگان ميشوند ، توليد كن _ شيرين آب عظيم دستگاههاي
قابل بسيار تسهيلات نيز ساختن خانه براي آنهادارند پاييني بسيار تعرفههاي قطريها
در.ديد ميتوان دنيا از نقطهاي كمتر در را آن نمونه كه ميكنند دريافت را توجهي
حتي كه باشد حدي در كشور اين در زندگي سطح تا شده موجب كم جمعيت و بالا درآمد مجموع
.است جذاب نيز اروپاييها براي بعضا
:بود گفته اسپانيايي نشريه يك با مصاحبه در پيش مدتي قطري ، بازرگان يك جابراحمد ،
ديگران و داريم وگاز نفت ما كه است اين دارد ، وجود ديگران و ما ميان كه تفاوتي تنها"
در.بود بدتر ديگران از مراتب به شرايطمان نداشتيم نفت اگر قطر مردم و اعراب ما.ندارند
را شيرين آب تهيه هزينههاي بتوانيم فقط تا كنيم كار شب تا صبح بوديم مجبور صورت آن
گاز و نفت صنايع تحتالشعاع قطر اقتصاد در چيز همه.است چنين هم راستي به ".بپردازيم
در و درصد قطر 62 داخلي ناخالص توليد در گاز و نفت سهم سال 2001 در مثال عنوان به.است
نفت كننده صادر كشورهاي ساير همانند هم نفت قيمت نوسانات.بود درصد كشور 87 اين صادرات
كننده صادر بزرگ كشورهاي با مقايسه در البته.دارد محسوس كاملا تاثيري قطر اقتصاد بر
شده كشف كشور اين در تاكنون كه ذخايري ظرفيت مجموع.نيست زياد چندان قطريها ذخاير نفت
در زمينه اين در موجود رقم كه بدانيد نيست بد مقايسه براي.است بشكه ميليارد تنها 7/3
بشكه ميليارد عراق 5/112 در بشكه ، ميليارد امارات 8/97 در بشكه ، ميليارد عربستان 8/261
ذخاير ميزان لحاظ از قطر كه است مشخص ترتيب بدين.است بشكه ميليارد كويت 5/96 در و
به اما دارند ، كم نفت چقدر هر قطريها.نيست خويش عرب برادران با مقايسه قابل اصلا
.ميشوند محسوب گاز جهاني بازار قدرتهاي بزرگترين جزو و دارند زياد گاز ميزان همان
كه آنها.است شده بسته گاز صادرات به كشورشان اقتصادي رشد آينده براي هم قطريها اميد
اخير سالهاي طي دارند ، اختيار در را دنيا بزرگ ذخاير سومين ايران و روسيه از پس
آغاز آن جانبي محصولات توليد و گاز صنايع گسترش و تجهيز براي را وسيعي تلاشهاي
ياران ، با خويش مشترك ذخاير از بهرهبرداري در آنها تا شده موجب امر اين.نمودهاند
Ras لافان راس صنعتي شهر.نمايند عمل خويش ايراني رقباي از سريعتر و موفقتر بسيار
در گاز كننده مايع تاسيسات بزرگترين است ، شده تاسيس پايتخت ، دوحه ، شمال در كه (Laffan)
يك صاحب صادرات به مربوط فعاليتهاي انجام براي صنعتي شهرك اين.دارد اختيار در را دنيا
را كشور اين صادراتي گاز درصد حدود 65 كه پترولئوم قطر شركت بر علاوه.است مستقل بندر
قطر گاز صادرات در نيز ماروبني و ميتسويي فيناالف ، توتال شركتهاي ميرساند ، فروش به
پروژههاي اجراي براي را قراردادهايي نيز ديگري متعدد شركتهاي البته.دارند نقش
سهم اخير سالهاي طي تا شده موجب گاز به توجه شدت.رساندهاند امضا به گاز استخراج
قيمت رشدكند پيدا افزايش سريعا قطر داخلي ناخالص توليد در گاز صادرات از حاصل درآمد
بزرگترين حاضر حال در قطر.است بخشيده تسريع را روند اين نيز گذشته سالهاي طي گاز
اسپانيا ، به محمولههايي صدور با كشور اين.است آسيايي كشورهاي به مايع گاز صادركننده
كارشناس زكييماني ، .باشد داشته هم اروپا بازار در موفق حضوري توانسته فرانسه و ايتاليا
گاز توليد شبكه مركز به هميشه براي قطر است معتقد عربستان ، سابق نفت وزير و نفت مشهور
مشاركت با را پروژهاي فارس خليج بازار تصاحب براي قطريها.است شده بدل فارس خليج در
نام "دلفين پروژه" كه پروژه اين قالب در.گذاشتهاند اجرا به عمان و متحده عربي امارات
انتقال فارس خليج جنوب كشورهاي با لوله خطوط طريق از و قطر چاههاي از طبيعي گاز دارد ،
كشور تا آنها امتداد و عمان درياي كف در لوله خطوط احداث حتي طرح اين در.مييابد
.است شده پيشبيني هم پاكستان
توجه قابل پتروشيمي صنايع و وگاز نفت جانبي محصولات توليد افزايش براي قطريها تلاش
ظرفيت.است زدني مثال هم عربي كشورهاي ميان در حتي كشور اين پتروشيمي صنايع رشد.است
.است رسيده هشتاد دهه برابر چند به و يافته رشد سرعت به قطر در شيميايي كود توليد
شوراي اعضاي از بحرين و عمان كويت ، عربي ، متحده امارات عربستان ، كنار در كه قطريها
تراز با گذشته سال چند مانند احتمالا نيز سال 2002 در ميشوند ، محسوب خليجفارس همكاري
پيشبينيهاي مبناي اخير سالهاي طي قطريها زيرابود خواهند روبهرو مثبتي و تجاري
امسال كه حالي در دادهاند ، قرار نفت بشكه هر براي دلار تا 17 قيمت 16 براساس را خود
.بود خواهد بيشتر فوق رقم از احتمالا نفت بهاي ميانگين
موجود مشكلات برخي رغم به كه بود كرده تاكيد سخناني طي پيش سال دو حدودا قطر امير
توجه قابل رشد رغم به.است اميدوار بسيار خود آينده به كشورش نفت قيمت نوسانات نظير
و تكنولوژيكي رشد نشانههاي.هستند موافق وي نظر با نيز كشور اين مردم اغلب جمعيت
شده ديجيتالي كشور اين در تلفن سيستم.ديد ميتوان قطر كوچك كشور جاي همه در را اقتصادي
راهها شبكه.است بيشتر هم آلمان مانند كشوري از آنجا در همراه تلفن گسترش ميزان حتي و
است ساخت حال در نيز جديدي فرودگاهاست گسترش حال در هم دائما و بوده مدرن بسيار نيز
.كند جابهجا را نفر ميليون سالانه 5 توانست خواهد سال 2005 تا كه
سايتونگ تاگس:منبع
چيست فساد
فساد و ارزشگذاري
طولاني قاسم
شكلگيري گروه يك و فرد زندگي تداوم در اهميت با بسيار حال عين در و طبيعي اجزاي از يكي
تمايز و ارزشها تقسيمبندي ابتدايي جوامع در.است جامعه در مشخص نظمي يا مراتب سلسله
تازهاي مفاهيم تقسيمكار ، بر مبتني جوامع شكلگيري با اما.بود ساده بسيار آنها ميان
از فيزيكي غير و غيرجسمي ارزشهاي ترتيب بدين.آمد پديد ارزشها دستهبندي نحوه مورد در
داشتن به نيازي مراتب سلسله راس در گرفتن قرار براي ديگر ;شدند برخوردار بيشتري اهميت
برخوردار بيشتري عقلي و فكري قدرت از كه آنهايي بلكه نبود ، زياد بسيار جسمي نيروي
به بر ميان راه يك عنوان به اقتصادي فساد ترتيب بدين.ميگرفتند قرار راس در بودند ،
.داد نشان را خود تدريج
اوليه نيازهاي برآوردن فكر به تنها انسانها اقتصادي و اجتماعي روابط شدن پيچيدهتر با
اين نيز انسانها زيادهطلبي دليل.ميخواستند "بيشتر" آنها بلكه نبودند ، خود طبيعي و
.برخوردارند جامعه مراتب سلسله در بالايي موقعيت از دهند نشان ميخواهند ، آنها كه است
بيشتر مراتب به و كشيدند بردگي به را زمين و طبيعت تدريج به انسانها كه بود اينجا از
سر بر ويرانگر رقابتي ترتيب بدين.كردند بهرهبرداري آن منابع از خود نيازهاي از
و روشها انواع از بهرهگيري با عدهاي.شد آغاز زمين كره محدود منابع از بهرهبرداري
موجود امكانات از ديگران از بيشتر كه برآمدند درصدد غيرانساني و غيرطبيعي شگردهاي
و كرد رشد او نيازهاي برحسب نيز انسانها فكري تواناييهاي زمان گذشت با.كنند استفاده
ديگران با رقابت در گرفتن پيشي براي را بهتري روشهاي زمان گذشت با انسانها ترتيب بدين
.ميكردند ابداع
به.ميشد بيشتر و بيشتر رفتهرفته انسانها آزمندي حس ديگر عبارت به و داشتن به ميل
از گستردهاي مناطق در را خود فعاليت حوزه توانستند ، انسانها نقليه وسايل پيشرفت واسطه
و ملتها تدريج به.نهند سر پشت ديگري از پس يكي را جغرافيايي مرزهاي و دهند گسترش زمين
آنچه.شدند نزديك هم به بيشتر تجاري فعاليتهاي و دادوستد طريق از مختلف كشورهاي
.بود ديگران به نياز حس ميكرد ، وادار كار اين انجام به را انسانها
قومي ، اجتماعي ، حصارهاي در مختلف طبقات افراد كه بود گونهاي به اوليه جوامع ساختار
.شوند ديگر طبقات وارد نميتوانستند و بودند محصور خاصي روشنفكري حتي و اقتصادي مذهبي ،
نگاهاقتصاددان
جغرافيا پايان و اقتصاد شدن جهاني
الببلاوي حازم دكتر
دوستكوهي قويدل مهدي:ترجمه
طرح با ژاپنيتبار آمريكايي يك "شدن جهاني" پديده ظهور و سرد جنگ پايان با همزمان
نفع به شوروي كمونيسم و آمريكايي سرمايهداري بين منازعه كرد اعلام "تاريخ پايان" پروژه
به اجتماعي روابط و سازمانها پيشرفت و تحول لحاظ از تاريخاست رسيده پايان به اول طرف
بر علاوه "فوكوياما فرانسيس"است رسيده خط پايان به غرب ليبراليسم و كاپيتاليسم نفع
بر كه ليبرال سرمايهداري نظام وحدانيت سايه در اجتماعي مكاتب توسعه و تحول افزود اين
.است رسيده خود اوج به است استوار "سياسي دموكراسي" و "بازار اقتصاد" محور دو
از بسياري در وي خود كه طوري به.شد روبهرو شديد انتقادات با فوكوياما انديشههاي
.كرد نظر تجديد افكارش
و فوكوياما "تاريخ پايان" تز بر هاروارد دانشگاه سياسي علوم استاد "هانتينگتون ساموئل"
در "تمدنها برخورد" تز طرح با ولي نكرد تاكيد ميكند حركت "تشابه" سوي به جهان اينكه
فارين" فصلنامه در مقالهاي انتشار با درسال 1993 وي.كرد پا به غوغايي بينالملل روابط
.بود خواهد بزرگ تمدنهاي منازعه محل جهان ، فرهنگي مرزهاي پس اين از كرد اعلام "افيرز
جهاني فرايند در اساسي موضوع يك هانتينگتون و فوكوياما سوي از شده مطرح مسائل پيداست
عصر در مكان منزلت كاهش و سياسي مرزهاي اهميت كاهش با آيا.است گرفته ناديده را شدن
.است داده دست از را خود اهميت جغرافيا ارتباطات ، انقلاب
مكانهاي خاطر به بلكه سياسي مرزهاي خاطر به فقط نه جغرافيا اهميت كه كرد فراموش نبايد
منابع نسبي اهميت كاهش به منجر تكنولوژيك انقلاب.هست نيز طبيعي منابع و جغرافيايي
ديگر سوي از و اوليه خام مواد ارزان و فراوان وجود خاطر به اين.است شده توليد در طبيعي
فرآيند در اوليه مواد وفور در طبيعت نقش گذشته در.است توليد در فني دانش ارزش افزايش
ژاپن ، مثال عنوان بهاست افول حال در هماكنون اهميت اين اما ميشد تلقي مهم توليد
در است نشده باعث امر اين اما هستند فقير طبيعي منابع تملك لحاظ از سنگاپور و هنگكنگ
.بمانند عقب توسعه فرآيند
رو توليد ارزشگذاري روند در طبيعي منابع مشاركت نسبي ارزش بگوييم كه است اين ما قصد
و ابتكار تحقيقات ، زمينههاي در ويژه به انساني تلاشهاي ما وقتياست رفته افول به
جهاني تجارت نظام در جديد ترتيبات.است رويت قابل افول اين ميكنيم مشاهده را بازاريابي
امر بر سال 1994 در اروگوئه دور در جهاني تجارت سازمان.است واقعيت اين مويد نيز
.كرد تاكيد است معاصر جهان در اقتصادي ثروت نوين بعد كه معنوي مالكيت حقوق از حمايت
طبيعي منابع بر اقتصادي كنترل براي را زمينه بينالملل اقتصاد جديد سيستم ديگر سوي از
اختراع ، حق اطلاعرساني ، سرمايهها ، حركت بهره ، نرخهاي مالي ، بازارهاي در نفوذ راه از
.است كرده فراهم..و بازاريابي شبكههاي
سوال زير را جغرافيا اهميت كالا و سرمايه اطلاعات ، انتقال حوزه سه در تكنولوژيك انقلاب
به است كرده (Global Village) جهاني دهكده به تبديل را جهان ارتباطات انقلاب.است برده
سراسر در را اطلاعات همراه تلفن و الكترونيكي پست فاكس ، اينترنت ، ماهوارهها ، كه طوري
.گسترانيدهاند جهان
و تجاري آزادسازي ضرورت تجارت جهاني سازمان قالب در تجارت جهاني جديد نظام ديگر سوي از
جهان كشورهاي بيشتر به ميشود كالا آزادانه انتقال مانع كه را گمركي محدوديتهاي رفع
دارد اين به بستگي معاصر بينالملل نظام در جغرافيا اهميت عدم يا اهميت.است كرده تحميل
رفع با صنعتي پيشرفته جهان سو يك از و ميكنيم صحبت جهان كدام مورد در ما كه
ديگر سوي از و ميسازد فراهم را خدمات و كالا اطلاعات ، آزاد حركت تجاري محدوديتهاي
داخل به سوم جهان كشورهاي از ويژه به افراد انتقال مانع قوانين تحميل با كشورها همين
به توسعه حال در كشورهاي از مهاجرت جديد چالش يادآور امر اين كه ميشوند خود كشورهاي
.است يافته توسعه كشورهاي
و كانادا با را (نفتا) شمالي آمريكاي آزاد تجارت سازمان تاسيس انديشه آمريكا وقتي
ايالتهاي به مكزيكي فقراي مهاجرت جاي به كه داشت را اصلي بهانه اين كرد مطرح مكزيك
در آشكار تناقض يعني.شوند باز مكزيكي كالاهاي روي به آمريكا بازارهاي آمريكا ، جنوبي
در تكنولوژيك انقلاب ديگر تناقض اشيا انتقال محدوديت رفع برابر در اشخاص انتقال محدوديت
جهان سراسر در را افراد ماهواره و اينترنت مثل انقلاب اين ابزارهاي سو يك از كه است اين
مشكلات و شده وي فيزيكي انزواي باعث حال همين در ولي ميسازد سيراب اطلاعات و دانش از
آغاز اقتصاد ، شدن جهاني عصر در جغرافيا پايان واقعا آيا.است داشته پي در را روانياي
است؟ جهاني دهكده شهروندان انزواي
آمريكا و مصر دانشگاههاي در بينالملل اقتصاد استاد *
|