سياه بازارهاي اقتصادي منطق
شد ساله فريدمن 90 ميلتن
سياه بازارهاي اقتصادي منطق
ويك بيزنس نامه هفته: از
جايزه سال 1976 در او.است شاخص پولگرايان و شيكاگو مكتب پروردههاي از فريدمن ميلتن
درباره وي با گفتوگو اين در.بود ريگان و نيكسون اقتصادي مشاور و ربود را اقتصاد نوبل
مونت جلسات و هايك فريدريك سياه ، بازارهاي اقتصادي منطق آزاد ، بازارهاي با آزادي رابطه
.كرديم صحبت بزرگ بحران و كينر مينارد جان پلرين ،
هستند؟ تفكيكناپذير آزادي و آزاد بازارهاي چرا
دارند دوست كه طريقي هر به اختيارخويش در منابع از كه دارد افرادي به نياز آزادي
اساسي پرسش.هستند مردم عظيمي تعداد بين در همكاري به وابسته مدرن جوامع.كنند استفاده
برنامهريزي نظام ، يك در اگر "داشت؟ اجبار و زور بدون همكاري ميتوان چگونه" كه است اين
شده كشف تاكنون كه راهي تنها.نداريم اجبار جز چارهاي پس باشد ، حاكم مركزي هدفگذاري و
.است آزاد بازار نظام كنند همكاري هم با داوطلبانه بهصورت زيادي افراد تا است
حفظ براي خصوصي مالكيت چرا شما نظر به.است دزدي نوع يك مالكيت ميگويند ماركسيستها
است؟ حياتي حد اين تا آزادي
كنترل كنيد هدايت خود نظر مورد سمت به آزادي با را دانايي ميتوانيد كه راهي تنها چون
را آنها ديگر كسي و باشيد نداشته خويش دارايي بر كنترلي شما اگر.است داراييها بر
اعمال براي امكاني هيچ شما و كند كار چه دارايي آن با ميگيرد تصميم او پس كند ، كنترل
.است موجود فراواني دانايي جامعهاي ، هر در كه است اين جالب نكته.نداريد آن بر نفوذ
اعضاي از كسي هر.است شده تكهتكه دانايي اين كرد ، تاكيد هايك فردريك كه طور همان اما
جمع هم با را دانايي شده پراكنده تكههاي چگونه.است دانايي آن از بخشي صاحب جامعه ،
باشد؟ دانايي آن از كارآ استفاده راستاي در افراد شخصي نفع كه كنيم كار چه و كنيم؟
دقتي همان با را ديگر شخص پول كس هيچ كه است اين بديهي واقعيت.است خصوصي مالكيت پاسخ
همان با را ديگر شخص به متعلق منابع كس هيچ.كرد نخواهد خرج ميكند خرج پول صاحب كه
و كارآيي خواهان جامعهاي اگر پس.گرفت نخواهد بهكار ميگيرد بهكار آن صاحب كه كارآيي
مالكيت مجبوريد شود ، استفاده نحو مناسبترين به داناييها از ميخواهيد اگر است كارآمدي
.كنيد پياده را خصوصي
ميكنيد؟ تلقي مثبتي پديده را سياه بازار شما چرا
آزاد بازار ميدهد اجازه كه است راهي.است دولتي كنترلهاي از خلاصي راه يك سياه بازار
معامله خواهان شما.هستند فعاليت و كار خواهان كه است مردمي براي فرار راه يك.كند كار
به معامله اين ميدانيم ما دوي هر و نميدهد را كاري چنين اجازه قانون اما هستيد من با
صورت مبادلهاي هيچ كه است اين آزاد بازار درباره اساسي واقعيت مهمترين.است طرفين نفع
اختيار و دولت اجبار بين اساسي تفاوت.ببرند سود طرف دو هر كه اين مگر نميگيرد
جوش را معاملهاي ميتواند زور اهرم از استفاده با دولت كه اينجاست در خصوصي بازارهاي
به ب و الف فرد اگر آزاد ، بازار در اما.ببيند زيان ب فرد و كند سود الف فرد كه بدهد
همان اينميشود بهتر آنها دوي هر وضعيت كه است خاطر اين به ميرسند داوطلبانه توافق
دور را دولتي خودساخته و مصنوعي محدوديتهاي يعنيميدهد انجام سياه بازار كه است كاري
اين.كنند اطاعت قوانين از همه كه هستيم دنيايي خواهان ما همه است بديهي البته.ميزند
يك اين پس.است عمومي خواست خلاف حركتي است قوانين نقض مستلزم سياه بازار كه واقعيت
و داريم بد قوانين ما كه است آن از ناشي ويژگي اين امااست سياه بازار نامطلوب ويژگي
نكتهاي اينجا در.است اخلاقي غايت و اصل يك قانوني هر از اطاعت ندارد اعتقاد هيچكس
و آگاهانه مخالفت به مثلا -كنيد نگاه قوانين پذيرش و اطاعت تاريخ به اگر ميشود ، مطرح
قانون از بالاتر قانوني كه هست مقاطعي ميپذيرد كسي هر ديد خواهيد -جنگها طي وجداني
.دارد وجود مقننه قوه توسط شده وضع
پلرين مونت جلسات و هايك فردريك درباره
روي تاثيري كتاب آن آيا ميآوريد؟ ياد به هايك "بردگي به راهي" كتاب خواندن از چيزي آيا
گذاشت؟ شما
انديشههاي از قاطعي و روشن بيانيه كتاب اين.گذاشت فراواني تاثير ترديد بدون.بله
نوشته عالي نحوي به شديد احساسات با شخصيتي كه جان عمق از دادخواستي.بود بنيادي كاملا
قبيل اين به خاصي توجه كه داشت كساني افكار بر فراواني بسيار تاثير من نظر به.بود
كه كساني بودند ، كار و كسب آزادي و آزاد بازارهاي طرفدار كه كساني از.داشتند مسائل
منظور.است شده آنها نظرات تغيير باعث چيز چه كردم سوال داشتند متفاوتي ديدگاه سابقا
دولتي كنترل طرفدار يا سوسياليست اكثرا كه عادي مردم بلكه نيست اقتصاددانها فقط من
"بردگي به راهي" كتاب:ميشد تكرار دائما نام دو.برگشتند آزاد بازارهاي سمت به و بودند
.آينرند كتابهاي ساير و "انداخته بالا شانههاي با غول" كتاب و هايك
در افرادي نوع چه.شديد دعوت هايك فردريك پلرين مونت همايش نخستين به شما سال 1947 در
بود؟ چه همايش اصلي هدف و ميشدند جمع آنجا
بود اين پيوستند همايش به كه كساني ساير و هايك اعتقاد.بود روشن كاملا همايش اصلي هدف
سازماندهي براي دولتها تمام دوم ، جهاني جنگ سالهاي در.است مواجه جدي خطر با آزادي كه
و نظامي اهداف سمت به توليد منابع همه و كردند پيدا دولت به شديدي اتكاي اقتصاد ،
كرد پيدا را عمومي اعتقاد اين آمد بيرون جنگ دوران از كه كسي هر.شد جابهجا تسليحاتي
و خاص بهطور چپها.شد شوروي مدل تقويت باعث جنگ.است اثربخش مركزي برنامهريزي كه
از موفق آزمايشي را شوروي تجربه فرانسه ، در يا آمريكا و انگليس در عام بهطور روشنفكران
راه برنامهريزي نفع به قوي جنبشهاي ترتيب اين به.ميكردند تفسير مركزي برنامهريزي
فرانسه در.شد برنده انتخابات در [اتلي كلمنت] سوسياليست يك انگلستان در.افتاد
به آزادي كردند احساس جهان اطراف در ديگران و هايك.شد پياده ارشادي ، برنامهريزي
آن تا انداختند راه فكري جريان يك برنامهريزي ، سمت به جهان چرخش با و ميرود قربانگاه
سعي پلرين مونت انجمن واقع به.بود اين "بردگي به راهي" مضمون.كنند خنثي را جنبش
هموار را آزادي به راهي كه شوند نهضتي پرچمدار كند ، خنثي را بردگي به راهي تا ميكرد
معدودي و بودند تاريخدان و اقتصاددان آنها اكثر شركتكنندگان ، مورد در.سازد
سوسياليسم ، سمت به روشنفكري كلي جريان بهرغم كه كساني.سرمايهدار و روزنامهنگار
.كردند حفظ را اقتصادي و سياسي آزادي و آزاد بازارهاي به خويش باورهاي
بود؟ فردي چگونه شخصيتي نظر از و بود چه جلسات اين در هايك نقش
تعيين او.ميكرد سازماندهي و بود عهدهدار را جلسات مسووليت او.داشت را اول نقش هايك
جلسات ، براي استفاده مورد پول تخصيص و تامين در او.شوند دعوت جلسات به اشخاصي چه ميكرد
سوئيس در جلسات دليل همين به.ميكرد كمك ميآمد سوئيسي منابع از آن اعظم بخش كه
او.كرد منتقل سايرين به داشت ذهن در را آنچه افتتاحيه سخنراني در او.ميشد برگزار
در.ميكرد نظارت نشستها برخي بر و تهيه را جلسات كار دستور ديگر ، نفر چند با همراه
.داشت پايان تا آغاز از موثري حضور و كرده مشاركت مباحثات
عصباني شدت به ميزس فون لودويگ بار يك نظرم به.ميشد هيجاني و داغ مباحثات اين از برخي
.شد
يك ندرت به كه جايي در درآمد ، توزيع به راجع مباحثهاي وسط در.است طور همين بله اوه ،
نايت فرانك استيگلر ، جورج رابينز ، ليونل مثل كساني -ميشد يافت خواه برابر و سوسياليست
خارج اتاق از بيدرنگ و "هستيد سوسياليست مشت يك شما همه" گفت و شد بلند ميزس -من خود و
.نداشت را اختلافنظر تحمل حدودي تا ولي داشت قوي انديشههاي ميزس البته.شد
.بگوييد هايك شخصي ويژگيهاي از
.داشت آن درك و حقيقت به جدي علاقه اوبود خالص روشنفكر يك و داشتني دوست شخصيت هايك
بحث خواهان و ميپذيرفت را نظر اختلاف او.داشت تفاوت ميزس با كاملا نظر اين از او
بدون.بود فرصتي هر در سرزنده و فرهنگ با همراه او.بود مجادله و آوردن دليل كردن ،
.بود پلرين بونت جلسات تمام در اصلي شخصيت وي ترديد
كينز مينارد جان درباره
گذاشت؟ شما روي تاثيري چه كينز مينارد جان
البته.بودم خوانده را وي "پول و بهره اشتغال ، عمومي نظريه" كتاب من افراد ، ساير مثل
در كه وي كتابهاي بهترين از يكي نظرم به و كردم مطالعه را كينز آثار ساير آن از قبل
بهتر بلندمدت ، در معتقدم واقعا كه بود "پولي اصلاحات درباره رسالهاي" شد منتشر 1924
" كتاب بودم دانشجو كه سالهايي درشد منتشر بعد سالها كه است "عمومي نظريه" كتاب از
جامعه عمومي فضاي از بخشي و ميكردند صحبت آن درباره همه و يافت انتشار "عمومي نظريه
.بود
نوشته خزانهداري وزارت در اشتغال زمان در كه يادداشتهايي به فرصتي در و گذشت سالها
من بر وي تاثير.بودهام كينزين ميكردم فكر آنچه از بيش شدم متوجه و كردم مراجعه بودم
.بود پول مقدار و پولي سياست به بيتوجهي و مالي سياست بر تاكيد ديگر ، كس هر مثل
بود؟ چه درباره شما ترديدهاي نخستين چرا؟ و گرفتيد فاصله كينز از زماني چه
پول رابطه و پول درمورد و آمدم شيكاگو دانشگاه به كه دوم ، جهاني جنگ از پس زماني كوتاه
آنچه با كه رسيد نظر به واقعيات و آمار بررسي با زمان آن در.كردم كار تجاري ادوار با
.دارد تناقض ميكند ايجاب كينز تئوري
است؟ بيمعني كينز تئوري دريافتيد كه كرديد بررسي را چيزهايي چه
نظريه" كتاب در او خاص تئوريبود بزرگي اقتصاددان كينز من اعتقاد به كه كنم تاكيد بايد
مطالب عبارات كمترين از استفاده با كه تئوري.است دلربا و درخشان تئوري يك "عمومي
.دارد بالايي بالقوه توان تئوري اين پسميگويد فراواني
سپس.كردند پيشنهاد فرضياتي كه شده حاصل كساني طريق از علوم تمام پيشرفت ميدانند همه و
من نظر به و شد جايگزين بهتري فرضيات با و گرديد رد و شد آزمون واقعيات با فرضيات اين
كه هنگامي البته.عالي بسيار و اصيل فرضيهاي ;بود فرضيات مولدترين از يكي كينز تئوري
به انتقادي من جهت اين از.شد مشخص آن ناسازگاري گرفت قرار واقعيات با آزمون معرض در
فرق قضيه سياسي ، صحنه در اماميكنم تحسين را او اقتصاددان ، يك بهعنوان.ندارم كينز
.ميكند
است؟ مهمتر متغير كدام اقتصاد كوتاهمدت مسير تعيين در كه است اين اساسي مساله اينك
كه كرد ثابت اقتصادي واقعيات پولي؟ سياست يا مالي سياست پول؟ مقدار يا سرمايهگذاري
از مهمتري نقش پول مقدار و نيست درست وي فرضيه
كه است مساله اين تعيين در پولگرايان و كينزينها بين اساسي تفاوت.دارد سرمايهگذاري
صرف كه پولي مقدار -سرمايهگذاري جريان اقتصاد ، كوتاهمدت حركات درك براي
از منظور.است مهمتر -اقتصاد در پول مقدار -پول جريان يا -ميشود جديد سرمايهگذاريهاي
و گذاشتهاند بانك در كه سپردههايي و ميكنند حمل جيب در افراد كه نقدي پول پول ، مقدار
ديگر طرف از.ميشود كنترل پولي سياست طريق از پول مقدار.است ميكنند برداشت چك با
مالي ، سياست طريق از نيز دولت اما ميكنند كنترل خصوصي افراد را سرمايهگذاري جريان
ابزار كه بود اين كينزينها اصلي استدلال.دارد كنترل براي كردن ، هزينه و ستاني ماليات
كه درحالي.است دولت مالي سياست غيره ، و اشتغال ملي ، درآمد اقتصاد ، كل بر تاثيرگذاري
يك در مالي و پولي سياست كه هنگامي.ميدانند مهم را پولي سياست و پول مقدار پولگرايان
سياست كه كنيم نگاه دورههايي به اگر اما.هستند مهمتر كدام گفت نميتوان كنند حركت جهت
است بوده پولي سياست اين همواره كردهاند حركت ديگر درجهت پولي سياست و جهت يك در مالي
مردم و اقتصاددانان نظر تا شد باعث دهه 1970 تورمي ركود.است ميكرده تعيين را وقايع كه
بود حاكم انبساطي مالي سياست كه دوره اين در كينزينها ، نظر به چونكند تغيير عادي
در كه افتاد اتفاق همزمان چيز دو عوض در اما ميافتاد اتفاق اقتصاد در عظيمي رونق بايد
با تورم نيز و بالا بسيار بيكاري با اقتصاد در ركودبود غيرممكن كينزينها ديد
محض به و بوديم كرده را وضعيتي چنين پيشبيني قبل از ما.افزايش به رو سرعت به قيمتهاي
.ميكردند ملاحظه چرند و بيمعني قبلا كه كردند توجه سمتي به مردم افتادن ، اتفاق
بود؟ كينزينها دوران پايان تورمي ركود آيا
"كينزين" اصطلاح ظاهرا حاضر درحال اما.بود طبيعي كينزين دوران پايان در تورمي ركود
آن تورمي ، ركود با اما.داريم جديد كينزين بنابراين و ميدهد معني بخواهيد كه هرچيزي
.رسيد پايان به خاص ويژگي
شما آيا "كرد تاييد را او سياستهاي و كينز" دوم جهاني جنگ كه ميگويد گالبرايت كنت جان
موافقيد؟
ميدانست طولاني مدتي براي كسي هر كه را آنچه دوم جهاني جنگ.نيستم موافق ابدا من خير
اقتصادي فعاليت و رونق ميتوان كند خرج را آن دولت و شود چاپ كافي پول اگر.كرد تاييد
كامل اشتغال چگونه كه اين درباره تئوريها آن اما.كرد تاييد را اين جنگآورد بهوجود
.نداشتند حرفي كنيم حفظ بلندمدت در را
بزرگ بحران
علت گذشته ، به نگاه با.بود دولت اشتباهات شد بحران باعث واقعا آنچه بوديد گفته شما
ميبينيد؟ چه را بحران واقعي
يك ركود.بگذاريم تفاوت اقتصادي بزرگ فاجعه يك به ركود تبديل و ركود 1929 بين بايد
اين آنچه اما.داشتيم مكرري ركودهاي سال صدها طي ما.است معمولي تجاري ادوار از مرحله
تا شد تاسيس رزرو فدرال نظام.بود اقتصادي بد سياست كرد تبديل بزرگ بحران يك به را ركود
بانكداري بحران و نشوند بسته بانكها يعني.كند جلوگيري افتاد اتفاق عملا كه آنچه از
.كرديم تجربه را آمريكا تاريخ در بانكداري بحران بدترين نظام ، اين در اما.نيايد بهوجود
را داشت انتظار دولت آنچه عكس دقيقا دولتي اقدامات كه كرد پيدا نميتوان ديگري مثال
پول حجم كاهش به كه كرد دنبال را سياستهايي رزرو فدرال حادثه ، آن در.باشد داده نتيجه
بحران دوران در در 1929 ، پول حجم دلار هر 100 برابر در يعني.شد منجر سوم يك ميزان به
نظام فوقالعاده سقوط به باتوجهداشت وجود پول دلار فقط 65 ، 66 سال 1933 ، يعني
در كاهشي چنين نفر ، ميليونها پسانداز شدن نابود و بانكها سوم يك ورشكستگي بانكداري ،
بحران توقف دانايي و قدرت رزرو فدرال سالها آن تمام در.بود غيرضروري كاملا پول حجم
.ميشدند رزرو فدرال مناسب اقدام مانع كه داشتند وجود سياستمداراني اماداشت را
.شد بزرگ بحران وقوع باعث سياستگذاري اشتباه من ، نظر به بنابراين
آمار محاسب يك داشتيد قصد شما داد؟ تغيير را شما شغلي برنامه و زندگي بزرگ ، بحران چگونه
.شديد اقتصاددان يك عوض در اما شويد بيمهاي
بيكار آمريكا كار نيروي درصد و 25 بود سال 1932.باشد مشكل خيلي آن درك نميكنم فكر من
جان قحطي از كه مردميبود فراواني ميانه در كميابي مشكل دنيا ، با من اصلي مساله.بودند
اجبارا كه مهارتي صاحب مردمان.داشت وجود نشدهاي استفاده منابع كه درحالي ميدادند
محاسبه ;بود مهمتر برايتان شغل كدام بوديد ساله دانشجوي 19 يك شما اگرماندند بيكار
از را دنيا چگونه كه مساله اين فهم و درك براي تلاش يا عمر ، بيمهنامه براي مناسب نرخ
.دهيد نجات گرفتاري چنين
خيرخواهان جعفر:مترجم
شد ساله فريدمن 90 ميلتن
نظردرمورداكثرپيشنهادهاي اختلاف بر فريدمن حرفهايميلتن فعاليتهاي
او سالگي ، نود سن در حال اين با.دارد دلالت وي گذاري سياست
دستاوردهاي شاهد كه ميشود شناخته بيستم قرن اقتصاددان تاثيرگذارترين بهعنوان
.است بوده سايرين و سن ساموئل پس كينز ، مينارد جان از عظيم
را پول عرضه باثبات رشد كه نظريهاي.است شده معروف "پولگرايي" ديدگاه خاطر به فريدمن
اقتصاد و پول عرضه بين رابطه كه اين با.ميداند كننده تعيين ركود و تورم كنترل در
خاطرنشان گرينسپان آلن رزرو فدرال رئيس اهميتي كم به نه شخصيتي.است بوده متغير غالبا
سمت به آمريكا و اروپا بانكهاي هدايت در ثبات با پولي چارچوب بر فريدمن تاكيد كه كرد
.است بوده راهگشا گذشته دهه دو طي پايين تورم
ميشود بيكاري كاهش باعث تورم كه ميكرد ادعا اقتصادي متعارف دانش فريدمن ، از قبل تا
دهه 1960 ، اواخر در.مييابند افزايش كار نيروي هزينههاي از سريعتر قيمتها چون
با چون داشت نخواهيم مداوم تورم ناحيه از بيكاري در دائمي كاهش هيچ كه شد مدعي فريدمن
آن از.ميرسانند تورم به را خود نهايتا دستمزدها تورم ، درباره انتظارات شدن دقيقتر
بسيار بيكاري سريع ، تورم بهرغم دهه 1970 در.شد تاييد دوبار وي تحليلهاي تاكنون ، زمان
.بود اندك نيز بيكاري بود ناچيز بسيار تورم هرچند كه دهه 1990 طي در و بود بالا
متقاعد دفاع مثل است ، شده اجرا كامل بهطور خرد سياستگذاري در فريدمن پيشنهادات از برخي
گيتس كميسيون در ويتنام جنگ از پس سالهاي در كه زماني داوطلبانه ، ارتش از وي كننده
پذيرفته ناقص بهطور كه را وي سياستگذاري پيشنهادات از تعدادي اينجا در.ميكرد خدمت
.ميگذاريم بحث به است نظر اختلاف مورد همچنان يا شدند
در فريدمن گذارد ، ارجا به را خصوصي فردي حساب بازنشستگي نظام شيلي كه آن از پيش دهه دو
PAYG نسلي بين و مشاع اجتماعي تامين نظام از در 1962 منتشره "آزادي و سرمايهداري" كتاب
ايام در پسانداز نوع و ميزان انتخاب براي افراد توانايي نظام اين چون.كرد انتقاد
برنامه يك با را سالمند فقراي براي رفاهي برنامههاي نيز و ساخته محدود را بازنشستگي
در 20 وي توصيههاي به اگر.ميسازد مخلوط ميرود بهكار سالمندان همه براي كه اجباري
ساير و آمريكا در اجتماعي تامين تهديدكننده بحران با اينك ميكرديم ، عمل قبل سال
.نميشديم مواجه دارند بالايي مسن جمعيت كه يافته توسعه كشورهاي
درآمد بر ماليات نرخ مالياتي پايه در تغييري هيچ بدون كه داد نشان كتاب همان در فريدمن
در مالياتي نرخهاي نظام كه كند واريز خزانه به را درآمدي همان ميتواند درصدي يكسان 20
او بعد سال چند.ميكرد خزانه وارد درصد باورنكردني 91 نرخ تا درصد نرخ 20 از دهه 1960
مالياتي درآمد كه اين بدون داد كاهش درصد به 16 ميتوان را يكسان نرخ كه داد نشان حتي
كمكهاي رهني ، وام بهره براي ويژه معافيتهاي و كسورات همه كه شرطي به يابد تقليل
.شوند حذف غيره و نوعدوستانه
به 50 درصد بالاي 90 از را خود مالياتي حداكثر نرخهاي بعد ، به زمان آن از كشورها همه
مالياتي يكسان نرخ نظام به رسيدن راه نيمه در جهان كه طوري به دادند كاهش كمتر يا درصد
.دارد قرار
تقاضا و عرضه توسط ارز نرخهاي بايد كه اين سر بر مرافعه فريدمن دهه 1950 اوايل در
در چون بودند شده فكري و نظري رسوايي دچار انعطافپذير نرخهاي.كرد زنده را شوند تعيين
نظام وودز برتون كنفرانس دوم جهاني جنگ از پس و شدند بيثبات ارز نرخهاي دهه 1930
.ساخت برقرار را ثابت ارز نرخهاي جهاني
رهبران كه آنجا از.مييابد ادامه همچنان انعطافپذير ارز نرخهاي درمورد نظر اختلاف
محكوم دلار كردن قوي از امتناع خاطر به را اونيل پل خزانهداري آمريكا ، وزير سياسي
خويش كالاي بتوانند تا بودند ضعيف دلار يك خواهان صادركنندگان اثنا ، همين درميكردند
ارزش تا است شده متعهد كه است اونيل با حق پس.بفروشند خارجي كشورهاي به ارزانتر را
تجاري رهبران يا دولتي مقامات كه اين جاي به كنند تعيين بازارها را دلار بينالمللي
.كنند وارد فشار دلار ارزش افزايش يا كاهش براي خاصي منافع داراي
دهه در.بود آن مبتكر فريدمن كه است ابتكاراتي از خرد اقتصاد سطح در مدرسه كوپنهاي
كودكان والدين به را شهريه كوپنهاي دولتها كه كرد پيشنهاد بار نخستين براي او 1950 ،
شرطي به بزنند انتخاب به دست خصوصي و دولتي مدارس بين بتوانند والدين و بدهند رو مدرسه
حتي كه بود مطمئن اوباشند كرده رعايت را آموزشي استانداردهاي حداقل مدارس اين كه
كودكان براي را مناسب آموزش معمولا واقعي ، انتخاب حق داشتن صورت در نيز فقير والدين
.ميكنند انتخاب خود
اتحاديه شوند ، پيروز نظري و فكري مبارزه در توانستند مدرسه كوپنهاي حاميان كه اين با
كوپنهاي ميترسيدند والدين اين.پرداختند جدي مخالفت به شهرها حومه والدين و معلمان
عالي ديوان.كنند نام ثبت آنها مناطق مدارس در تا كند تشويق را فقير كودكان مدرسه ،
.گرفت خواهد تصميم مدرسه كوپن طرح چندين بودن قانوني درمورد بهزودي آمريكا
خود از است ، گشته مواجه تهوعآور شخصي حملات يا و دشمني با نظراتش كه زمان هر فريدمن
.است ايستاده استوار و محكم و داده نشان فراوان دليري
اوحركت مواضع و نظرات سمت به اندازه چه تا جهان ميبينيم كه باشد دلخوشي مايه بايد
خود عمر دهه نهمين كه درحالي داريم بزرگ اقتصاددان اين به عظيمي دين ما همه.است كرده
.ميگذارد سر پشت را
|