و فرهنگي مديران به تهران بوستانهاي
ميشود سپرده مردمي نيروهاي
و وفاق مورد خاتمي سوي از مطرحشده موارد
است اصلاحطلبان اجماع
از صيانت جامع قانون :تهران مردم نماينده
است تدوين حال در خانواده
در همبستگي اتهامات :سلامي باي ابراهيم
است افزايش حال
جامعه دسترسي :ايران پرستاري انجمن رئيس
ميشود دشوارتر هرروز درماني بهداشتي خدمات به
مسافران با واحد شركت اتوبوس برخورد
گذاشت جاي بر زخمي شش و كشته دو منتظر
زنان مطبوعات در نخستينها
و فرهنگي مديران به تهران بوستانهاي
ميشود سپرده مردمي نيروهاي
اين در فرهنگي مديريت كمرنگ حضور پاركها ، فضاي به هرزه افراد هجوم علت:اجتماعي گروه
.است مراكز
در "زم" والمسلمين حجتالاسلام تهران شهرداري هنري فرهنگي سازمان عمومي روابط گزارش به
در پنجشنبه روز كه فرهنگ خانههاي و فرهنگسراها روساي و مناطق مديران ماهانه نشست
سطح در موجود فرهنگي فضاهاي بررسي به مطلب اين اعلام ضمن شد برپا پايداري فرهنگسراي
است ، شهروندان تقاضاي مورد فرهنگي مراكز افزايش كه شرايطي در:كرد اظهار و پرداخت تهران
در حضور و گيرد قرار شرور و لاابالي افراد هجمه مورد شهر بوستانهاي كه نيست سزاوار
.شود ناامن نوجوانان و كودكان خانوادهها ، براي پاركها
متعدد ، جلسات طي شرايطي ، چنين بروز از جلوگيري براي:افزود خود سخنان ادامه در وي
.كنيم تعريف اجتماعي و هنري و فرهنگي مراكز عنوان به را پاركها توانستيم بالاخره
عدم پاركها ، فضاي به را هرزه افراد هجوم علت تهران ، شهرداري هنري فرهنگي سازمان رئيس
پاركهاي در فساد تشديد از جلوگيري براي:كرد اضافه و دانست مراكز اين در فرهنگي مديريت
و شوند انتخاب كارورز و دانشگاهي نيروهاي ميان از بايد فضاها ، اين فرهنگي مديران تهران ،
كثيري جمع بتوانند كه عام مخاطب با برنامههايي برگزاري و فرهنگ اهالي هنرمندان ، حضور
كمك شهر عمومي بوستانهاي در فرهنگي سلطهجو به نيز دهند ، قرار پوشش تحت را عادي مردم از
.ميكند
در ميتواند نيز خصوصي بخش و شود تبديل فرهنگي مراكز به بايد پاركها:كرد خاطرنشان وي
اختيار در را مختلف فرهنگي پيامهاي و تبليغات كه نحو اين به باشد ما دهنده ياري راه اين
.رساند ياري خود فرهنگي آموزشهاي توسعه در ما به و داده قرار منطقه مردم
و وفاق مورد خاتمي سوي از مطرحشده موارد
است اصلاحطلبان اجماع
اشاره آن به جمهور رئيس كه مواردي":است معتقد روزنامهنگاران انجمن رئيس نايب:ايسنا
طيفهاي از هيچكدام و است كامل اجماع و وفاق مورد اصلاحطلبان ميان در داشتند
."باشند داشته ترديدي خاتمي اشاره مورد موارد به نسبت كه يافت نميتوان را اصلاحطلب
خبري كنفرانس مهم نكته:ايسناافزود خبرنگارسياسي با گفتوگو در ارغندهپور كريم
قبلياش سخنرانيهاي تمام از بيش جلسه اين در خاتمي صراحت.بود صراحتاو جمهور ، رئيس
.اصلاحاتارائهكرد آينده وراهكارهاي حركتها برخي درباره شفافي موضعگيري او بود ،
محدوديتها اعمال با را خود مخالفت مشخص ، بهطور اصلاحات ، مخالفان حركتهاي پيرامون خاتمي
با را خود مخالفت ايشان مثلا.كرد اعلام ، ميگيرد صورت غيرقانوني راههاي طريق از كه
متهمان براي منصفه هيات حضور بدون و غيرعلني دادگاههاي برگزاري و مطبوعات گسترده توقيف
.دانست اساسي قانون خلاف بر را امور اين و كرد اعلام سياسي
يا ميگيرد صورت اساسي قانون طبق آيا اينكه و حركتها مورد در داوري مرجع:داد ادامه وي
قانون اجراي مسئول قانون نص طبق كه است فعالي بالاترين جمهور رئيساست جمهور رئيس خير ،
تمام اساسي قانون اجراي جهت در كه دارند توقع او از اساس همين بر هم مردم و است اساسي
.گيرد كار به را خود توان
از صيانت جامع قانون :تهران مردم نماينده
است تدوين حال در خانواده
درحال زنان فراكسيون:گفت اسلامي شوراي مجلس رئيسه هيات عضو:اجتماعي گروه
مجلس به طرح صورت به بزودي كه است خانواده از قانونجامعصيانت تدوين
.ميشود ارائه
:افزود اسلامي جمهوري باخبرگزاري وگو گفت در جمعه ديروز " جلودارزاده سهيلا"
برايصيانت صالحه دادگاههاي تشكيل بر مبني اساسي قانون به استناد با قانون اين
.ميشود دادگاههاتهيه به مراجعه در زنان مشكلات كاهش و خانواده كيان از
ولي شد جدا عمومي دادگاههاي از خانواده دادگاه طرحي براساس پنجم ، مجلس در:گفت وي
انقلاب از پيش دوران به مربوط آن عمده بخش دادگاههاكه اين در استناد مورد قانون
.است اصلاحات نيازمند است ، اسلامي
موضوعهاي در صادره هستند ، احكام محور قاضي دادگاهها اينكه به توجه با:افزود وي
همين به و ميشود عمومي عدالت چهره شدن دار خدشه موجب كه است ، متفاوت واحد
.است ضروري خانواده دادگاههاي در قضاوت براي قانوني كامل مجموعه يك وجود دليل
به ششم مجلس پايان از پيش تا خانواده از جامعصيانت قانون:گفت جلودارزاده
.رسيد خواهد تصويب
:گفت و پرداخت زنان قصاص و ديه به مربوط بحث به خود سخنان ادامه در وي
.نيست جامقبول هيچ در فعلي وضعيت
شود عمل بايد نيز خانمها مورد در شد عمل اقليتها مورد در كه طور همان":گفت وي
ديه كه رضايتدهند يا بپردازد دولت را ديه نصف كه هستيم اين دنبال شدت به و
."شود برابر مردان و زنان
در همبستگي اتهامات :سلامي باي ابراهيم
است افزايش حال
استان تخصصي و صنفي تشكلهاي سياسي ، احزاب گردهمايي هشتمين حاشيه در:اجتماعي گروه
پرونده به رسيدگي سير مورد در همبستگي روزنامه مسئول سلامي ، مدير ابراهيمباي خراسان
نظر اظهار نميتوانم هستم ، متهم من چون و بوده افزايش حال در اتهامات:گفت روزنامهاش
.است كرده ممنوعالمصاحبه را او كهدادگاه است افزوده وي ، ايسنا گزارش به.كنم
جامعه دسترسي :ايران پرستاري انجمن رئيس
ميشود دشوارتر هرروز درماني بهداشتي خدمات به
دشوارتر روز به روز درماني بهداشتي خدمات و امكانات به جامعه افراد دسترسي:ايسنا
.ميشود
افزايش پرستاري ، شغل شدن تخصصي به باتوجه:گفت ايران پرستاري انجمن رئيس تفاق ، محمدرضا
مشكلات و كاري فشار بايد قشر اين بيمارستانها در كافي نيروي كمبود و پرستاران وظايف
جهت مثبتي اقدام هيچ پيشين دولتهاي همانند خاتمي دولت در كه كند تحمل را فراواني
نظام طرح تصويب و نگرفت صورت آنها اشتغال و پرستاران معيشتي نيازهاي رفع و رفاه افزايش
به دولت كمك تنها بود مجلس نمايندگان همكاري و تلاش حاصل آن از اعظمي بخش كه پرستاري
.ميرود بهشمار زحمتكش قشر اين
زياد ، كاري فشار از ناشي مشكلات و رفاهي امكانات نبود از جدا:كرد تصريح تفاق
الي 80 با 75 قراردادي بهصورت تحصيل ، سالها از بعد بايد پرستاري رشته فارغالتحصيل
.شود استخدام بيمارستانها در حقوق تومان هزار
راهاندازي جمله از مختلف شكلهاي به كشور درمان و بهداشت مسئولان برخي:افزود وي
نيازي و هستند سرمايه جمعآوري به قادر دولتي ، بيمارستانهاي خريد يا خصوصي بخشهاي
ماهي حقوق و رواني و روحي فشارهاي تحمل پرستاران ، شبانهروزي تلاش به كه نيست
.بينديشند آنها تومان هزار 80
سال معيارهاي10 پرستاري ، شغل بودن زيانآور و سخت به باتوجه تفاق گفته به
درمان و بهداشت اسبق وزير تاكيدات و - بيمارستاني تخت هر 100 بهازاي پرستار 50- پيش
سطح در بيمارستانها از بسياري هنوز درماني مراكز در پرستاران درصدي كمبود 30 بر مبني
از برخي در بهطوريكه ;هستند روبهرو مشكلات اين با تهران قلب در حتي و كشور
درخصوص نيز هشتم دولت اما ;دارد وجود پرستار يك بيمار ، تا 10 هر 7 بهازاي بيمارستانها
كاري فشار اعمال موجب كه درماني مراكز در نيرو كمبود و پرستاري جامعه بيكاري مشكل رفع
.است نداده انجام مثبتي كار ميشود ، شاغل پرستاران قشر به برابر چند
سوي از پرستاري جامعه به نسبت كه تبعيضهايي از تاسف ابراز با ايران پرستاري انجمن رئيس
جمله از مختلف ابعاد در وزارتخانه اين:داشت ميگيرد ، اذعان صورت درمان و بهداشت وزارت
چراكهكليه; نميكند ذيربط گروههاي تمام به منصفانهاي توجه انساني نيروي استخدام
.هستند پزشك وزارتخانه اين تصميمگيرنده مسئولين
مسافران با واحد شركت اتوبوس برخورد
گذاشت جاي بر زخمي شش و كشته دو منتظر
امام ميدان اتوبوسراني پايانه در واحد شركت اتوبوس دستگاه يك برخورد اثر بر:ايرنا
.شدند زخمي ديگر نفر چهار و كشته نفر دو مسافران ، صف با (ره)خميني
منتظر ، مسافران سواركردن براي اتوبوس كه داد رخ هنگامي صبح دقيقه ساعت 30/8 حادثه اين
.شد مسافربري پايانه وارد
دست از را اتوبوس كنترل آن راننده تا شد سبب خودرو ترمز در نقص حادثه ، شاهدان گفته به
سوي از حادثه اين بروز علت:گفت تهران رانندگي و راهنمايي پيام مركز رئيس.بدهد
.است بررسي دست در رانندگي و راهنمايي كارشناسان
كارشناسان نهايي نظر اعلام به موكول را حادثه اين وقوع قطعي علت ،"گلچين جواد" سرهنگ
اين در بيشتر اطلاعات ارائه از تهران آتشنشاني فرماندهي.كرد رانندگي و راهنمايي فني
.كرد خودداري ايرنا خبرنگار به زمينه
.كرد بياطلاعي ابراز حادثه اين جزئيات از نيز تهران اورژانس اطلاعات مركز
زنان مطبوعات در نخستينها
:اشاره
مضاعفي ستم زنانو ارزيابيمسايل طرحو ايران ، براي شكلگيريمطبوعاتزناندر
.است توجهيبرخوردار سابقهقابل از شده ، داشته آنانروا تاريخبر طول كهدر
قمري ، هجري سال 1328 در كمال دكتر خانم مديريت با "دانش"نام به زنان نشريهخاص اولين
نام به نشريه دومين و (ق._ه 1253) ايران در نخستينروزنامه انتشار از 75سالبعد
سال در -مزينينه مدرسه موسس و مدير -مزينالسلطنه خانم توسط دوسال فاصله به "شكوفه"
.شد منتشر قمري هجري 1330
در آنان تحصيل و زنان آگاهي افزايش ضرورت بر تاكيد با اطلاعرساني هدف با نشريه دو اين
كه يافتهاند انتشار ميشود ، محسوب سرزمين اين براي فرهنگسازي عصر كه مشروطيت دوران
بررسي مورد نشريات اين حرفهاي نگاه نوع جمله از زاويه چند از حاضر مقاله در اينموضوع
.است گرفته قرار
كيهاني معصومه
رو و بيرمق ايستا ، جامعه در كه بود توجهي قابل فرهنگي آبستنرخدادهاي مشروطيت دوران
قمري هجري چهاردهم قرن اوايل و سيزدهم قرن اواخر در قاجار خودكامه سلطنت زمان انحطاط به
.هستند مطرح ايران در فرهنگي -فكري تحولات سرمنشا عنوان به واقع در و گرفتند شكل
انقلاب كه گونهاي به.است جهاني تحولات و تغيير و پرتحرك شرايط با مقارن دوران اين
انقلاب بويژه و (در 1765م) انگلستان در صنعتي انقلاب ،(م در 1776) آمريكا در سياسي
ايجاد باعث اقتصادي و فرهنگي اجتماعي ، سياسي ، مختلف وجوه در (م 1789) فرانسه در اجتماعي
فيلسوفاني و نويسندگان انديشه ، و فرهنگ عرصه در بخصوص و بود شده غرب در اساسي تحولات
برابر در منطق ، و عقل ورزي ، خرد بر تكيه با ديدرو و منتسكيو ولتر ، روسو ، ژانژاك چون
نوينيرامطرح فلسفي و اجتماعي -سياسي نظريههاي ها بيعدالتي و كليسا كور تعصبات
تاثيرگذار بسيار داشتند تحولرا و تغيير آمادگي كه كشورهايي در ديدگاهها اين.كردند
دررشد بسزايي سهم است تحولات اين نتايج از يكي كه اروپا به چاپ صنعت ورود.بود
.داشت اقتصادي و اجتماعي مناسبات اصلاح و انديشه
و آزاديخواهي موج و تحولات اين تاثير تحت نيز ايران روشنفكر طبقه ترتيب اين به
و گرفت قرار دوره ، اين انسان هويت تجلي عنوان به انديشه و خرد شكوفايي و عقلمداري
جمله از.شد جامعه در عقل و منطق پشتوانه با و قوي نسبتا فرهنگي -فكري حركتهاي موجد
و اصيل درونزا ، اقدامات آغاز و زنان جامعه از بخشي در فكري رشد ايجاد حركتها ، اين
.بود آنان سوي از زنان واقعي نيازهاي با متناسب
انديشه ، فرهنگ حوزه در آزاديخواه و مشروطهطلب مردان برخي حمايت دوران ، اين در بيترديد
.ميكرد فراهم جامعه آگاه زنان براي را بارورتري فرهنگي -اجتماعي فعاليت زمينه
به كه وطن نداي و حبلالمتين چون نشرياتي صاحبان مطبوعاتي كار در حمايتها ، اين عمده
.داشت نمود ميپرداختند ، ايراني زن مشكلات
و انجمنها دخترانه ، مدارس تاسيس با همت با و كرده تحصيل هوشمند ، زنان فضايي ، چنين در
زنان عظيم قشر تاريخي عقبماندگي و جهل با مقابله به زنان ، تخصصي نشريات انتشار
خاص مطبوعات در اولينها عنوان به"شكوفه" و "دانش" نشريه دو مقاله ، اين در.پرداختند
"دانش".ميگيرد قرار بررسي مورد زاويه چند از شده منتشر تهران در دوران اين در كه زنان
اولين انتشار از سال فاصله 75 با قمري هجري سال 1328 در كه است زنان تخصصي نشريه نخستين
.شد منتشر صفحه در 6 كمال دكتر خانم توسط (اخبار ، 1253ق كاغذ) ايران در روزنامه
مدرسه مدير و موسس(السلطنه مزين) عميد مريم خانم مديريت با نيز "شكوفه روزنامه"
مهم بسيار نكته.ميشد منتشر مصور صورت به و صفحه در 4 قمري هجري سال 1330 در مزينينه
دو هر معناكه اين به آنهاست حرفهاي انتشار نشريه ، دو اين مطالب محتواي در مشترك
جدي استرا مخاطبان آموزش و اطلاعرساني كه را مطبوعات اساسي و اصلي وظيفه نشريه ،
بر تاكيد حرفهاي ، نگاه اين آثار مهمترين از يكي.دادهاند قرار خود هدف و گرفته
اهميت طرح در هدفگذاري و برنامهريزي و آگاهي عدم و بيسوادي يعني معضلزنان اصليترين
كننده تعيين و عظيم قشر اين گوناگون مشكلات رفع موضوعبراي اين
در زنان اطلاعات افزايش نشريات اين كه گونهاي به.است جامعه فرهنگي روز شرايط دايره در
زنان تعليم و سوادآموزي خاص بهطور و اجتماعي مناسبات فرزند ، تربيت خانهداري ، حوزه
شماره اين سرمقاله واقع ، در كه اصلي مقاله در ،"دانش" شماره اولين درميكنند دنبال را
و دانش و عقل خالق كه نيست مخفي بينش و دانش ارباب بر":دارد كامل نمود موضوع است ، اين
امهات درايت قوه و كفايت عهده به دختر و پسر از بشررا نوع تربيت آفرينش ، كل رازق
ده قرب تا توليد حين از مواليد تمام زيرا داده نسوان طايفه به موهبترا اين و نهاده
عهده از بتوانند مادرها كه كرد بايد چه..مينمايند مادرها از تربيت و اخلاق كسب سال
برآيند؟ بخوبي خدمت اين
و علم تحصيل يعني (مومنه مومن ، كل علي فريضه طلبالعلم)فرمودهاند كه شوند عالم بايد
مدارس اطفال ، براي دانش و علم تحصيل اسباب است معلوم...است واجب زني و مرد هر به دانش
تهيه اناث ذكورو اطفال براي اندازه يك تا پايتخت شهر اين در بحمدالله امروز كه است
در كه نيست جرايد از بهتر اسبابي بينش اهل و اكابر براي دانش و علم تحصيل اما و شده
"...گردند عالم و دانا چيز همه از گرديده مشغول آن مطالعه به جمع باحواس فراغت اوقات
در اخلاقي مسايل طرح اطفال ، مناسب اغذيه اطفال ، الصحه حفظ" پيرامون مطالب شماره ، اين در
فوايد و شوهرداري رسم خانهداري ، دوشيزگان ، به توصيههايي ديگران ، از عيبجويي خدمت
.است "شهري پنجرههاي و ملله" عنوان با وداستاني نورآفتاب
:است آمده "شوهرداري رسم" مطلب در شماره ، همين در همچنين سوادآموزي اهميت مورد در
.بخواند درس و برآيد سواد تحصيل پي در فورا بايد ندارد ، سواد اگر محترمه نجيبه خانم"
خويش اوقات بيشتر بايد دارد سواد اگر و شد نخواهد تميز و عقل صاحب بيسواد زن كه زيرا
..ميداند چيز همه ميخواند روزنامه كه كسي اينكه جهت به.نمايد خواندن روزنامه مصروف را
.".
علم كسب و زنان تحصيل ضرورت بر دانش ، نشريه به نسبت همهجانبهتري طور به شكوفه روزنامه
مدارس وضعيت و دانشآموزان مشكلات به مربوط اخبار و ميورزد تاكيد آنان سوي از دانش و
تثبيت جهت در ميخواهد ابزار اين با "شكوفه" ترتيب اين به.ميكند دنبال را دخترانه
.كند حركت آنان ، در مستقل شخصيتي دادن وشكل زنان انساني حقوق
ميشود ، سال چهار مدت به نشريه اين انتشار ادامه به منجر كه مهمي دلايل از يكي شايد
پرورش و آموزش مسئولين با توانسته شكوفه روزنامه كه چرا.باشد آن محتوايي چارچوب همين
كه جايگاه داراي نشريه يك عنوان به آنها سوي از و كرده برقرار توجهي قابل نيزتماس وقت
.شود شناخته رسميت به ميباشد ، تاثيرگذار جامعه در نظرش
بر مبني جامعه بر حاكم تفكر رد در (ق_ه ذيحجه 1330 مورخ) شكوفه روزنامه يك شماره در
چشم محترمه ، خانمهاي اي":است آمده ،"باشند داشته سواد و خط و علم نبايد زنان" اينكه
را عوام از بعضي واقوال سخنان و فرماييد جمع را خودتان باطنه و ظاهره حواس كنيد باز
دادني گوش و شنيدني حرفها اين.باشند داشته سواد و خط و علم نبايد زنها كه اندازيد دور
فريضه علم تحصيل كه فرموده اكرم پيغمبر چه ، يعني اينها.است تحقيق و تامل بدون و نيست
"...است مسلمه و مسلم هر
پسرانه و دخترانه مدارس صرف دولت كه بودجهاي مقايسه به هجدهم ، شماره در روزنامه اين
در ولي مينمايد پسران مدارس مخارج مبالغي سال در دولت":مينويسد و ميپردازد ميكرده
كي تا نسوان مدارس مديران بيچارهها اين نسوان ، مدارس به نميدهد اعانه تومان پنج سال
"...است فرياد نرسد جايي به البته آنچه...بنمايند مدارس وخرج كنند قرض بايد
منافع" عنوان با مقالهاي در ،"شكوفه" يك شماره در روزنامه ، مدير السلطنه ، مزين
از خود اصلي هدف را جهل از شده تحذير زنان بيداري" محترمه ، خواتين براي از روزنامه
مگر نگذاشت ترقي و تمدن دايره به پا مملكتي هيچ":است معتقد و كرده ذكر روزنامه انتشار
طريقه و مينمايد گفتار و نطق تربيت و افكار تنفيذ كه است روزنامه روزنامه ، واسطه به
زنهاي ما كه است زماني اول چون...ميدهد نشان ما به را...ثروت و مكنت تحصيل و زندگاني
فوايد از هنوز عموما بلكه ماها از اغلب و بگذاريم ترقي دايره در قدم ميخواهيم ايراني
نميتوانيم را پول دهشاهي حساب حتي مانده بينصيب و بيبهره معيشت هنر و صنعت و علم
و ميباشند امهات تربيت تحت در سالگي هفت سن تا اقلا اطفال كه صورتي در..باشيم داشته
وسيله چه به اما..شود بهدر جان با و شد شيراندرون با كه ميشود آنها طبيعت ملكه آنچه
ممكن كار اين.شود ترك كرده پيدا رسوخ ما نهاد در كه را عادات و عقايد اين ميتوان
مانوس كه خودشان زبان به و خانمها خود مخصوص كه جرايدي و روزنامه واسطه به مگر نميشود
...كرد هوشيار جهل مرفين تخدير اثر از و بيدار غفلت خواب از را ايشان هستند
.است چنين نه بشوند ، [وارد]عالم متمدنين جرگه در نبايد زنها كه كرد خيال نبايد وقت هيچ
دارد جهت چه كه بودم خيال اين در بود سالها.ندارد ماده و نر آيد ، برون بيشه از كه شير
خيال وقت هيچ و نرسد ظهور و بروز عرصه به دانشي و علم آثار هيچ ايراني زنهاي ما از
و محروم عظيم فيض اين از وزنها باشد صنفرجال به منحصر دانش و علم بايد كه نميكردم
خودزنان چون علاوه به آفريده دورايكسان هر متعادل قادر كه درصورتي.باشند مايوس
بايد آنها اخلاق تربيت و ادب زيادت در"ميباشند ، اطفال مربي
"...نمود سعي زيادتر
چاپ (صفرالمظفر 1332 مورخ) "شكوفه" شماره 20 در كه وقت "معارف اداره احصائيه" اساس بر
شهريه دانشآموز كه 1813 داشته اختصاص دختران به مدرسه اينزمان ، 63 است ، در شده
.ميكردهاند تحصيل رايگان و مجاني طور به نيز نفر و 661 ميدادهاند
مرد ، 2 نفر صد هر از":مينويسد ارشاد ، روزنامه از نقل به مطلب اين ادامه در "شكوفه"
ايران معارف كه اميدواريم نفر ، نيز 3 زن نفر هر 200 از و تحصيلاند مشغول نفر
بيعلمودر نفر مرد ، 2 نفر صد هر كهدر نمايد ترقي قدري به
".باشند بيسواد نفر زن ، 3 نفر هر 200
ميكند ، شكوفهراتاييد وبيطرفانهمديريتروزنامه نگاهحرفهاي كه جالبي نكته
مسايل واقعگرايانهاز صحيحو ارائهاخبار ضرورت خانممزينالسلطنهبر تاكيد
.است جامعه
ملاحظه بدون است لازم جريده هر و مدير بر":ميخوانيم زمينه اين در ،"شكوفه" شماره 15 در
در و كرده اخذ معتمد صديق مخبرين وسيله به موثقه منابع از را اخبار غرضراني ، و اشخاص
.نمايند استقبال صميمانه شمرده مقدس را روزنامه آن مردم عموم تا نمايد درج خود روزنامه
ملت زبان را روزنامه اينكه...نما بدل آينه نه ملت نماي درست آينه يعني روزنامه
تساوي به آبرو و شرف و ناموس و مال و جان حيث از را عمومي حقوق كه است آن براي گفتهاند
كه روزنامه والا باشد كرده ادا كاملا را خود حق تا بگويد حق و نويسد حق.نمايد حفظ
طرف و نيست آزاد وقت هيچ دهد نشر حقيقت از خالي مجعوله اخبار و نويسد مطلب تحقيق بدون
".نميباشد مردم اطمينان و توجه
صفت و ميكند برجسته زنان خاص نشريه دومين عنوان به را شكوفه روزنامه كه ديگري موضوع
تنوع ;ميسازد آن مناسب داريم واژه اين از امروز ما كه تعاريفي با را "بودن حرفهاي"
را صفحه تمام كه صورتي به -روزنامه آخر صفحه در كاريكاتور از استفاده و مطلب
نيز كوتاهيرا بسيار توضيح گاه كه خاص سبكي با كاريكاتورهاميباشد -دربرميگيرد
...و فالگير مثل افراد ، ساير و شوهر باهمسر ، مادر مناسباتزن واقع در ;دارد همراه
.ميكشند رابهتصوير
و است عظيم قشر اين آگاهي عدم و ايراني زنان بر مضاعف ظلم و ستم از حاكي كه مناسباتي
چارچوب "دانش"نام آرم زير است؟ بوده چه نشريه ، دو اين شده تعريفي اهداف و شعارها اما
، بچهداري اخلاقي ، علمخانهداري ، روزنامهايست":است شده عنوان چنين دانش ، روزنامه
."نميراند سخن مملكتي سياست و پليتيك از كلي به و نسوان و دختران حال به مفيد شوهرداري ،
سياسي مسايل از خودراكاملا محتوايي چارچوب صريح طور به كه باوجودي نشريه اين
مالي ، مشكلات بجز ميرسد نظر به و ميشود منتشر يكسال تنها اما ، است داشته برحذر جامعه
.است نداشته انتشار براي قوي پشتوانه
اين باانتخاب ميشود ، منتشر "دانش"از پس سال دو فاصله به حدودا كه شكوفه روزنامه اما
دردو ;آورد سر بر شكوفه بادام /آورد عنبر بوي و بادآمد: "شكوفه"نام بالاي بر شعر قطعه
:ميكند تعريف گونه اين را آن انتشار روش و محتوايي چارچوب و روزنامه هدف كادر ، داخل خط
تربيت مستقيمش مسلك بچهداري ، خانهداري ، الصحهاطفال ، حفظ ادبي ، اخلاقي ، روزنامهايست"
."ميشود طبع نمره دو ماهي عجالتانسوان مدارس به راجع زنان ، اخلاق تصفيه و دوشيزگان
اخلاقي ، موارد در زنان به اطلاعرساني نشريه ، دو كههر ميكنيم مشاهده بنابراين
به توجه با واقع به كه داشتهاند نظر مورد دخترانهرا مدارس و فرزند تربيت خانهداري ،
آن با متناسب و كرده درك قشررا اين نياز زمان ، آن در زنان اجتماعي -فرهنگي شرايط
.هدفگذاريكردهاند
نوع و انگيزه سلامت از مطبوعات ، در حرفهاي كار تعريف در امروز ، ما اينكه ديگر نكته
و افراط از دور به و واقعبينانه توانست نشريهاي وقتي.ميگوئيم سخن مسايل ، نگاهبه
.است برخوردار انگيزه سلامت از كه است آن از حاكي كند ، گفتوگو خود مخاطبان با تفريط
سال 1328 در نشريه ، اولين در هم آن زنان ، تخصصي نشريه يك در مردان با داشتن تعامل بحث
رسم" عنوان تحت ،"دانش" شماره 3 در.است جالب خيلي پيش ، قرن يك حدود در قمري هجري
شرح جريده اين در چون":است آمده چنين آن طرحهاي علت كه است شده درج مقالهاي "زنداري
گفتيم ما كه ننمايند تعرض محترمات خانمهاي اينكه محض شد گفته شوهرداري خصوص در مبسوطي
لازم باشيم داشته را مرد طرف دائما نبايد ما و است مردان متوجه و متعلق هميشه خاطرزنان
." بنويسيم زنداري مرحله در مردها تكليف از قدري كه شد
در كه چيزهايي از مردها است خوب...":ميخوانيم مقاله اين در را توصيهها برخي اما و
اطلاع هم را زن هست كه اوضاعي نوع هر و عمده مطالب و اخبارات از شنيدهاند و ديده بيرون
داشته...و انس هم با شوهر و زن آن تا سازد مستحضر و آگاه اورا چيز همه از و داده
"...نمائيد معلوم او به خودرا محبت كه كنيد كوشش داريد صحبت خود زنهاي با اگر باشند
|