آمد جنگ به چگونهسپاه
25_ دهه دو بازيگران
آزمايش سال هشت نتيجه
آمد جنگ به چگونهسپاه
نفسانقلاب تازه ارتش تاريخچه
سپاه رزم سازمان شكلگيري براي آغازي نقطه آبادان محاصره شكستن ثامنالائمهو عمليات
شركتكنند نيز بعدي عملياتهاي در كه داد را امكان
اين سپاه فرماندهان به و ميرفت شمار به
وضع اين و بود دشمن تنبيه و دفع بود ما ماموريت و تكليف كه آنچه: شيرازي صياد شهيد
باشد ما جغرافيايي مرزهاي به محدود ميتوانست
اشراقي عليرضا
انقلاب مركزيت حافظ مخلص ، و متعهد مسلح ، نفر هزار الي 15 با 10 سازماني سپاه بود قرار"
سوي از نظامي اقدام يا و حادثه يا كودتا گونه هر با مقابله براي باشد ، تهران در
"...نظام محارب و مسلح گروههاي
_ ميشود ياد سردار عنوان به او از كه _ رشيد غلامعلي پاسدار سرتيپ كه است نكتهاي اين
اولين او.است بوده مقدس دفاع دوران طول در عالي فرماندهان از يكي رشيد.ميگويد
اطلاعات معاونت مسئوليت اكنون كه است اسلامي انقلاب پاسداران سپاه زميني نيروي فرمانده
و ميگويد جنگ در سپاه سازمان رشد از رشيد.است دارا را مسلح نيروهاي كل ستاد عمليات و
از سپاه بنيانگذاران تصور.ميدهد خبر سپاه براي متصور اوليه اهداف و كاركرد تغيير از
ماموريت بيشتر انقلابي نيروي يك عنوان به كه بود ، امنيتي و سياسي بيشتر نيرو اين رسالت
نظر زير يكديگر در ادغام با سپاه موسس سهگانه گروههاي كه هنگامي از.داشت "درونشهري"
"منظم جنگ" براي سپاه كه داشت وجود غالب ذهنيت اين همچنان آمدند ، در انقلاب عالي شوراي
رشيد.كند مقابله داخلي تهديدات با بتواند كه است سازماني چيز هر از بيشتر و نشده تشكيل
ذهن در هم نامنظم جنگهاي از شكلي داد روي كردستان و گنبد حوادث كه بعدها":ميگويد
".رفت ارتش كمك به بايد هم هنگام آن در تازه كه ميشد گمان و شد ترسيم سپاه بنيانگذاران
در شيرازي صياد.نبود بيشتر نفر هزار سي از سپاه انساني نيروي آمار حداكثر زمان آن
ميآورديم ارتش آموزشي كلاسهاي توي راحتي به را سپاه بچههاي ما":ميگويد خود خاطرات
تشكيل فرمان امام حضرت هنوز كه زمان آن بسيج پايگاههاي در بود ، نشده هم جنگ هنوز يعني
كشيديم را ارتشيها.داديم تشكيل كلاس مسجدها در اصفهان ، منطقه در 9 بودند ، نداده را آن
"...كنند كمك پاسدار برادرهاي به تا آنجا
سپاه ".بود اميدوار ارتش به عراق با رويارويي براي سپاه":رشيد قول به و شد شروع جنگ
كه بود سپاه عمليات بخش عهده بر جنگ در مشاركت حداكثر.نميدانست خودش وظيفه را جنگ
از ديگر بسياري همچون كه بود آقازماني عباس عربي لقب ابوشريف.بود آن مسئول ابوشريف
.فعاليتبود مشغول پاكستان و سوريه لبنان ، كشورهاي در انقلاب از پيش ايراني مبارزان
جهادي گروههاي به شوروي توسط افغانستان اشغال زمان تا و شد خارج كشور بعدهااز او)
(دارد اشتغال ديني آموزش فعاليتهاي به پاكستان در كه ميشود شنيده اكنون ميكرد ، كمك
در كه ميشد گمان ميزد ، حرف جنگ و عمليات از و ميآمد ابوشريف وقتي":ميگويد رشيد
با شيرازي صياد زمان همين در ".اوست مال فقط جنگ گويا و است جنگ مسئول ايشان سپاه
شهيد.ميگويد سخن سپاه سازماندهي ضرورت از و ميكند صحبت تهران در سپاه فرماندهان
در سپاهي برادران" تحميلي جنگ شروع همان از كه است معتقد خود خاطرات در صيادشيرازي
.ندارند گسترده سازماندهي ولي شدهاند متمركز وسايل و نيرو و امكانات نظر از جنوب منطقه
صياد و ميخواهد كمك شيرازي صياد از بود سپاه مقام قائم روزها آن كه كلاهدوز شهيد "
بودند ، ارتش متخصص كادر كه ارتش بچههاي از تلفيقي و سپاه از نمونه گردان يك":ميپذيرد
".كرديم درست
نيز سپاه فرماندهي و عالي شوراي بر حاكم گرايش":ميگويد رشيد غلامعلي سردار مقابل در
نيرو اين ماموريتي و مسئوليتي حوزه از خارج را جنگ مسائل هنوز كه كه بود گونهاي به
منطقه به حمله براي كه طرحي پيرامون ميكند نقل را خاطرهاي رشيد ".ميكردند ارزيابي
بنيصدر به ديگر بار را طرح رشيد.نميكند قبول او و ميبرد ظهيرنژاد تيمسار نزد كرخه
حرف بار زير من اگر !دكتر آقاي":ميگويد بنيصدر به ظهيرنژاد اما ميكند ، پيشنهاد
اذعان حتي رشيد "ميرود بين از تجهيزات تمام و باشد نبايد ارتش بروم ، بخواهم اينها
ميرسيد بالاها به دستش و بود سپاه مقام قائم موقع آن كه كلاهدوز شهيد حتي":كه ميدارد
رشيد ".بود دوخته ارتش كلاسيك حركات سمت به چشم بيشتر هم او نداشت ، باور را ما حرف نيز
.نميدهد توضيح را ارتش و سپاه عالي فرماندهان ناباوري اين علت البته
ارتش روي بر كردن حساب و سپاه سوي از نظارهگري دوره رشيد ، سردار را جنگ اول ماه چهار
داده انجام را خود كار ارتش كه دريافتند سپاه فرماندهان ماه ، چهار اين از پس":ميداند
نصر بزرگ نبرد دو سپاه مدت ، همين در كه است جالب البته ".است نشده حاصل نتيجهاي و است
نامنظم عمليات نزديك 15 ضمن در و ميدهد انجام ارتش با مشتركا را متوسط نبرد و 3 توكل و
عراقي نيروهاي زمان همين در البته.ميدهد ترتيب خود جداگانه ، صورت به را محدود يا
كه ميدهد خبر قتلعامي از شيرازي صياد.دادند صورت هويزه و سوسنگرد طرف به را حملهاي
بيايند جلوتر نگذاشتند و ايستادند خوب ارتشيها آنجا":ميگويد و شدند سپاه بچههاي
".ميآمد پيش اهواز محور در دشمن دوباره وگرنه
شيوه تا بدهيم جرات خودمان به بايد ما":ميگويد باقري حسن شهيد كه بود ايام همين در
نظر تبادل و بحث در كاملا را ماه دو تا روز حدود 40 سپاه فرماندهان ".كنيم عوض را جنگ
به بعدها كه _ گلف پايگاه در مستقر "جنوب عمليات ستاد" در اوقات بيشتر آنان.پرداختند
رحيم هنگام آن در.ميآمدند گردهم اهواز غرب در واقع _ شد معروف شهادت منتظران پايگاه
آنجا به كريمي داوود از پس او.بود آبادان تا دهلران از جنوب ستاد عمليات مسئول صفوي
سپاه فرمانده شمخاني علي.ميشد محسوب صفوي جانشين دزفول ، در رشيد غلامعلي.بود آمده
جعفري عزيز و بود جنوب عمليات ستاد اطلاعات مسئول باقري حسن شهيدبود خوزستان پاسداران
فرمانده جعفري "محمدعلي" اكنون و بود او مستعار نام "عزيز")سوسنگرد محور فرمانده هم
در قرباني مرتضي و ميبرد سر به دارخوين در خرازي شهيد (.است پاسداران سپاه زميني نيروي
فياضيه ، فارسياب ، كرخه ، مناطق مسئول نيز سپاه فرماندهان باقي.آبادان ايستگاه 7 محور
"جنوب سپاه مجموعه" جنگ آغاز همان از پس.بودند خرمشهر و آبادان شوش ، ماهشهر ، و دزفول
در همت شهيد مريوان ، در متوسليان احمد حاج شامل "غرب سپاه" زمان همان در.داشت حضور
نگاه نوع دو كه بود مشخص وضوح به.بود گيلانغرب و قصرشيرين محور در پيچك شهيد و پاوه
و ايذايي اقدامات به غرب بچههاي دارد ، وجود جنگ به ورود به نسبت سپاه مسئولان سوي از
سپاه وظيفه را جنگ در شركت هنوز و داشتند اعتقاد كردستان و غرب در نامنظم عمليات انجام
صورت به هم آن و جنگ در شركت به معتقد كه بودند جنوب بچههاي دوم دسته.نميدانستند
:ميگويد زمينه اين در رضايي محسن نقش از رشيد غلامعلي.بودند نظامي عمليات انجام
منطقه ، آن در استعدادها كشف و جنوب در فرماندهان تدريجي شناخت و استقرار از پس رضايي"
در را عملياتي تفكر است ، قويتر غرب در سپاه تشكيلات ميكردند فكر كه كساني برعكس درست
در عمليات براي خيلي كه كساني از":ميگويد البته نيز شيرازي صياد ".كرد متمركز جنوب
آنها و دادم كلي طرح يك سپاه بچههاي به بودم ، من ميكرد ، تاكيد جنوب و كارون شرق
".كردند تكميلاش ارتش كمك به رفتند و كردند استقبال
او.بود شده گذاشته كناري به ارتش از بنيصدر توسط شيرازي صياد شهيد سپهبد زمان آن در
خود خاطرات در صياد."سپاه عمليات و طرح واحد" پيرامون داد را طرحي سپاه عالي شوراي به
از نفر چهل سي حدود براي ماهه يك دوره يك بود ، هنوز كلاهدوز شهيد كه زماني":ميگويد
تئوري ، صورت به عمليات به راجع و آمدند كه بودند كساني اولين.داديم تشكيل سپاه برادران
".گرفتند ياد چيز
به ارتش با مشترك همكاري در را سپاه عطف نقطه او.بود سپاه در صياد كار از بخش يك اين
.آنجاها و آبادان و دارخوين رفتم ، .بود عمليات بررسي من كار ديگر بخش":آورد وجود
در.شد زمينهسازي جا همان از آبادان ، آزادسازي و كارون شرق در ثامنالائمه عمليات
طرح اينرسيدند خوبي نتيجه به بچهها سپاه عالي شوراي جلسات در بعد و كردم طرح جلسات
با عملياتي كه كرد تصويب دفاع عالي شوراي.دادند دفاع عالي شوراي به و كردند تكميل را
ميكنم فكر.بود ثامنالائمه عمليات كه شود انجام كارون شرق منطقه در سپاه و ارتش شركت
آن تا وقت زميني نيروي فرمانده و شد انجام اردبيلي موسوي آيتالله نظارت با كارها اين
خوزستان وضع از واقعا.بود جوشوخروش در مسئله اين مورد در ظهيرنژاد ، تيمسار زمان ،
".شود عملي كار اين ميخواست و بود نگران
.شد ارتش زميني نيروي فرمانده شيرازي صياد كه بود ثامنالائمه عمليات پايان از پس
به سپاه رزم سازمان شكلگيري براي آغازي نقطه آبادان محاصره شكستن و ثامنالائمه عمليات
.كنند شركت نيز بعدي عملياتهاي در كه داد را امكان اين سپاه فرماندهان به و ميرفت شمار
او شد ، ميسر ارتش زميني نيروي وقت فرمانده و شيرازي صياد شهيد همت با البته مشاركت اين
زميني نيروي ماه ، سه اين در.كشيد طول ماه سه حدود بعدي عمليات مقدمات":ميگويد خود
برقرار سپاه برادران با مستقيم ارتباط اول ، روزهاي همان از.كرديم سازمان تجديد را ارتش
جلسات اهواز ، گلف پادگان محل در.ايشان مشاورين و عملياتي عناصر سپاه ، فرماندهي با.شد
صورت به بعد و ميكرديم برنامهريزي مشترك صورت به.بوديم جلسه در دائما.داشتيم مكرر
كه نكتهاي اولين.كنيم آماده را عمليات مقدمات تا ميرفتيم خود كارهاي دنبال انفرادي
تاريخ بنابراين ، .كنيم داير مشترك قرارگاه رسمي صورت به بايد كه بود اين رسيد ، نظرم به
جلسات در":ميشود متذكر صياد ".بود آنجا از سپاه و ارتش مشترك قرارگاه پيدايش رسمي
است ممكن بگذاريم تنها را ارتش و سپاه بچههاي اگر كه بوديم نگران هميشه كه مشترك ستاد
كه بار يك حتي ".شوند درگير هم با داغ صورت به دارند ، كه فرهنگهايي اختلاف روي
كه بوديم نگران اين از بروند ، شناسايي به ارتش برادران با ميخواستند سپاه برادران
برادر.آيد پيش گرفتاري راه در است ممكن و دارند روحيه اختلاف و سن اختلاف اينها
:گفتند اهواز زرهي لشكر 92 فرمانده نياكي شهيد سرتيپ و سپاه عمليات مسئول رشيد غلامعلي
آنكه جاي به متحيرانه رشيد برادر.دادند گزارش برگشتند وقتيشناسايي ميرويم هم با"
.آوردم ايمان ارتشي برادران اين به ديگر من:بود اين گفت كه جملهاي اولين دهد ، گزارش
ارتشيها ما كه اول":ميدهد توضيح ادامه در صياد ".نشناختهايم را اينها هنوز ما
نبودند ، عمليات و طراحي كلاسيك مسير در هنوز سپاه بچههاي اينكه علت به ميكرديم ، عمليات
بيشتر چون _ ميگوييم كه را چيزي بودند كرده قبول برادرانه.بوديم شده ذوب هم در كاملا
".هست نيز آنان روحي جهت در تصميم اين _ داشتيم را سازمانش و تسهيلات و تجربه
عمليات نخست "داد گسترش را خود عملياتهاي سپاه حال هر به":ميگويد رشيد غلامعلي
رشيد غلامعلي.شد انجام بيتالمقدس و فتحالمبين عملياتهاي بعد بستان فتح و طريقالقدس
صياد كه حالي در.نميكند ذكر عملياتها اين مورد در شيرازي صياد نقش از نامي البته
عمليات بر را واحد فرماندهي ميشد ، طريقالقدس عمليات ستاد وارد كس هر":ميگويد شيرازي
يد و داشتيم كلمه وحدت.ميشديم محسوب يكي دو هر رضايي برادر و بنده و ميكرد احساس
در بحثي بار يك عمليات ميانه در كه ميشود متذكر صياد بعدا البته ".بوديم واحده
باشيم ، بعدي عمليات فكر به و داريم نگه را وضعيت جا گفتندهمين سپاه بچههاي":ميگيرد
تمام بايد عمليات اين كه بودند مصر ارتش نيروهاي و شيرازي صياد ".ديگر جاي در هم آن
سپاه بچههاي شد ، ايجاد وقفهاي ساعت 24:بكنند را كار همين توانستند نهايت در و شود
:گفتند و آمدند بعد روز خوشبختانه.ميگويم را نتيجه بعد و كنيم فكر برويم بگذاريد گفتند
تلفات آغاز عملياتها اين تمام در ".ميدهيم انجام را همان و داريم قبول را شما نظر"
چون ولينداشتيم اصرار زياد هم مانميدادند را سپاه آمار" اما بود ، مشخص ارتش رزمي
اين _ رزمي تلفات ارقام و آمار براي _ است برقرار انضباطي و نظم ارتش پروندههاي در
".ميكرديم استخراج آنجا از را تعداد
تا ثامنالائمه عمليات زماني فاصله.يافت ادامه خرمشهر آزادسازي تا سپاه و ارتش همكاري
به گردان از 12 سپاه سازمان ماه هفت اين طي اما بود ، ماه تنها 7 خرمشهر فتح عمليات شروع
نفر هزار تا 80 سپاه 75 نيروهاي تعداد خرمشهر فتح در سپس و سال 61 در.رسيد گردان 120
رشيد غلامعلي.بود نفر هزار الي 15 حدود 13 در جنگ در سپاه كادر امابود شده شمارش
نتيجه اين به كه شد اينگونه است؟ سپاهي چه اين گفتم (رضايي) محسن برادر به":ميگويد
ستاد مثل سازماني بايد جنگ ، به سپاه بيشتر برادران انتقال بر علاوه بايد كه رسيديم
"عمليات در ارتش از شدن جدا" زمزمه اندكاندك زمان همان در ".كنيم ايجاد ارتش مشترك
به سال 62 در و "كند عمل مستقل كه داشت تمايل سپاه".بود گرفته در سپاه فرماندهان نزد
كه ميكنم فكر من":ميكند تاكيد زمينه همين در رشيد غلامعلي.كرد عمل مستقل هم بعد
به لطمهاي اينكه بدون دهند انجام عمليات مستقل دارند تمايل هميشه براي سپاه فرماندهان
همان در تمايل اين دلايل از برخي به رشيد ".شود وارد سپاه و ارتش بين تفاهم و برادري
محترمانه و برادرانه بايد ميشد احساس كه مشكلاتي از ديگر يكي":ميكند اشاره جنگ ميانه
ابعاد در سپاه فرهنگ و سازماني بافت با روشني به كه بود ارتش بخش همين كنيم ، دور خود از
براي كه بود شده شروع حرفها هم كمي":اينكه ديگري ،"بود متفاوت...و روحيه و آموزش
عراق خاك داخل چرا رسيديد مرزها به و شد گرفته پس كه خرمشهر داد؟ ادامه بايد را جنگ چه
سخن اينگونه كسي سپاه در البته...نميشويد موفق هم كامل طور به حتي و ميرويد؟
".داشت وجود جنگ تداوم به كامل اعتقاد و نميگفت
مندرج را آقا احمد حاج خاطرات امام آثار نشر مركز سوي از ديدگاهها كتاب كه بعدها
:بود گفته خود خاطرات در آقا احمد حاجميشود يافت بيشتري توضيحات زمينه اين در ميكند ،
بالاخره اما.شود تمام جنگ است ، بهتر كه بودند معتقد امام خرمشهر مسائل مقابل در"
غرامت بتوانيم تا برويم ، (اروندرود) شطالعرب كنار تا بايد ما كه گفتند جنگ مسئولين
كه بناست اگر ميگفتند و نبودند موافق كار اين با اصلا امام.بگيريم عراق از را خودمان
و يابد ادامه داريد شما كه وضعي اين با جنگ اين اگر كه بدانيد بدهيد ادامه را جنگ شما
ادامه خاص نقطهاي تا را جنگ اين بايد ما و نيست شدني تمام جنگ اين ديگر نشويد موفق شما
صياد ".است جنگ پايان براي موقع بهترين آمده پيش خرمشهر فتح قضيه كه هم الان و بدهيم
و بود دشمن تنبيه و دفع بود ، ما ماموريت و تكليف كه آنچه":ميگويد اينباره در شيرازي
ادامه را جنگ سپاه حال هر در "باشد ما جغرافيايي مرزهاي به محدود ميتوانست وضع اين
در ايران كه عملياتي.كرد پيگيري را رمضان عمليات عراق خاك به ورود براي تلاش در و داد
جنگ استراتژي تطابق عدم منزله به رمضان عمليات در ناكامي":ميگويد رشيد.ماند ناكام آن
به نسبت "سياسي" جديد نگرش پيدايش موازات به و ميشد تلقي جديدي مرحله ضرورتها ، با
و گرفت در تازهاي مناقشات نيز جنگ فرماندهي و نظامي طرحريزي مورد در جنگ ، تداوم نحوه
ناكامي علت شيرازي صياد شهيد ".شد ارائه ارتش و سپاه سوي از متفاوت كاملا رويكرد دو در
و ارتش هم مقدار يك البته و بود آمده وجود به غرور حالت":ميدهد شرح اينگونه را رمضان
خودش براي سپاه و هستم من:ميگفت خودش براي ارتش يعني رفتند محوري خود طرف به سپاه
.گرفت شكل دو هر در ارگاني موجوديت احساس.نميگنجيد "من" دوتا اين.هستم من:ميگفت
آن و ميماند باقي آنها از يكي بايد خود به خود و نميرفتند همديگر بار زير كدام هيچ
هر حالا.ميشود ضعيف بود معلوم كه بجنگ خودت براي برو تو ميگفت يكي آن.ميرفت يكي
يد و كاسه يك گذشته مثل بايد باشند ، ميخواستند دوتاشان اگر.باشد ميخواست كه كدام
".بزنيم ضربه محكم دشمن مقابل در تا ميشدند واحده
شهيد و بود شده منصوب سپاه زميني قواي فرمانده عنوان به رشيد غلامعلي ديگر زمان آن در
با سپاه سازمان گسترش سپاه فرماندهان.بود گشته مشخص وي جانشين عنوان به نيز باقري حسن
رزم سازمان درون آنها سازماندهي و كادر نيروهاي فراخواني و سپاه قرارگاه و لشكر تشكيل
جديد عملياتي استراتژي با مصادف و 63 سالهاي 62"داشتند قرار خويش كاري برنامه در را
مقدماتي والفجر عمليات در نتوانست سپاه نهايت در و نشد حاصل قطعي پيروزي ليكن بود ، سپاه
در آنكه تا ميشد ، جديتر ارتش از استقلال فكر ناكاميها اين كنار در ".شود موفق نيز
جداگانهاي ارتش و سپاه عمليات كه ميگيرد قطعي تصميم جنگ ، عالي فرمانده سال 63 پايان
را نيرو سه تشكيل حكم شهريور 1364 در 26 سپس (ره)امامخمينيشود تشكيل مختلف مناطق در
نيز را سپاه دريايي و هوايي نيروي سرعت به سپاه فرماندهان حكم اين از بعد.ميكنند صادر
:ميشود متذكر رشيد سردار آنكه گو ميشوند ، "فاو" تسخير براي حمله آماده و ميدهند تشكيل
همين به بدهد ، انجام ميخواست و داشت را شلمچه محور از بصره شرق به حمله طرح هم ارتش"
زمين انتخاب و عمليات انجام نحوه در.كرديم فاو عمليات به اقدام سال 64 در كه بود دليل
كربلاي 1 ، عملياتهاي آن از پس.بود شده ايجاد اختلافنظر ارتش و سپاه فرماندهان بين هم
تا.بود يافته گسترش شدت به سپاه رزمي دستگاه ايام همين در شد ، انجام و 5 2 ، 3 ، 4
كه پرسنلي از غير جنگي ، منطقه در نفر هزار بر 220 بالغ پنج كربلاي عمليات در كه بدانجا
.بود رسيده به 260 نيز گردانها تعداد و داشتند حضور بودند ، پشتيبان عقبه در و سپاه در
سپاه سازمان تحت محدود و متوسط بزرگ ، نبردهاي تمام نام تحميلي جنگ ششم سال در آنكه گو
جنگ تحقيقات و مطالعات مركز انتشارات جنگ ، با آشنايي جزوه به كنيد رجوع) است ، شده نوشته
و زرهي و توپخانه امكانات از استفاده":ميشود متذكر رشيد غلامعلي سردار اما (سپاه
به سپاه نيازمنديهاي و كاستيها شدن آشكار از مانع ارتش هليكوپتري و هوايي پشتيباني
در.بود چشمگير نيز فاو تسخير عمليات در حتي استفادهها اين ".بود لجستيكي امكانات
.شد وارد جنگ به سپاه نهايت
سپاه 300 گردانهاي كردهاند ادعا و نوشتهاند كتاب كه كساني به" رشيد غلامعلي آنكه گو
عدد تقسيم با كه ميدهد پاسخ "نفر آنها 2700 لشكرهاي و نفر آنها 900 تيپهاي و است نفره
نيرويي حال هر به.ميشود نفر گردان 850 هر نيروهاي گردان ، تعداد 260 بر نفر هزار 220
رزمي عظيم دستگاه يك در باشد داشته نفره هزار حداكثري 15 هسته يك بود قرار ابتدا در كه
دشمن با جنگ _ نبود سپاه اوليه بنيانگذاران ذهن در اصلا كه موضوعي و شد تبديل نظامي _
.تبديلشد آن اصلي هدف به _ خارجي
25_ دهه دو بازيگران
ائتلاف در اختلاف
قزويني حميد
اول مرحله در لكنكرد شركت چهارم مجلس انتخابات در نيز خود باسابقه روزنامهنگار اين
مورخ 18/2/71 كه دوم مرحله در و نياورد دست به را لازم راي شد برگزار مورخ 21/1/71 كه
.يافت راه مجلس به تهران انتخابيه حوزه از آرا كل درصد معادل 4/36 راي كسب 373855 با بود
(ص 459 نمايندگان معرفي كتاب)
آن در.يافت راه مجلس به هاشمي آقاي از حمايت شعار با خود دوستان ساير همچون نيز او
.بودند شده متهم سازندگي دولت مقابل در مانعتراشي به سوم مجلس نمايندگان و چپ طيف زمان
علني دولت با نمايندگان نظر اختلاف كه بود نگذشته مجلس به ورود از زيادي مدت هنوز اما
در ما شويم ، قايل تفاوت اطاعت و حمايت بين بايد":ميگويد مسئله اين توجيه در نبوي.شد
اطاعت بالاتري سطح در و هاشمي آقاي از حمايت را خود وظيفه مينموديم ، مطرح كه شعارهايي
مواجه مشكلي با چهارم مجلس حمايتي سياستهاي جلب زمينه در ايشان ;ميدانستيم رهبري از
بستر آوردن فراهم و مختلف قوانين تصويب با چهارم مجلس در اكثريت جناح حتيالامكان ;نبود
از جلوگيري براي وجود اين با مينمود ، تلاش ايران سازندگي و آباداني تحقق براي مناسب
تذكرات دادن با نظارتي ، منظري از شده تصويب برنامههاي تحقق و دستگاهها خودسر عملكرد
حتي و و 90 اصول 88 كميسيون طريق از مختلف شكايتهاي پيگيري و تفحص و تحقيق و مختلف
ميتوان واقع در ;مينمود تلاش دولت نمودن كارآمدتر جهت در استيضاح ابزار از استفاده
سياستهاي با تنافي امر اين و نمود اعمال را نظارتي بعد بالاترين چهارم مجلس كه گفت
انتقادات با توام حمايت اين واقع در ;نداشت رفسنجاني هاشمي آقاي برنامههاي از حمايتي
به بلكه هاشمي ، آقاي با مخالفت و كارشكني جهت در نه مقاومتها ، ...بود خيرخواهانه
مواضع و سياسي جريانات) ".ميگرفت صورت مردم و ايشان شخص نظام ، مصلحتسنجيهاي عنوان
(ص 53 ما
دولت اعضاي برخي كه رسيد حدي به هاشمي آقاي دولت بر مجلس فشار اظهارات اين رغم به
عبدالله مانند افرادي و شدند استعفا به ناچار زنجاني روغني مسعود و خاتمي سيدمحمد مانند
اين جالب.نشدند گرفته بهكار مجددا هاشمي آقاي توسط ديگر تن چند و معين مصطفي نوري ،
خواستار وقت رئيسجمهور به خطاب نامهاي امضاي با چهارم مجلس نمايندگان اكثريت كه است
آنان خواسته به تن هاشمي آقاي كه بودند شده كشور وزير عنوان به باهنر محمدرضا معرفي
اين.كرد بشارتي محمد علي معرفي به اقدام توصيه اين از گريز منظور به احتمالا و نداد
وقت وزير نوربخش محسن به اعتماد راي دادن از مجلس كه يافت ادامه آنجا تا اختلافات
مجلس با شباهتي هيچ كه شد گذاشته اجرا مورد به روندي عملا و كرد پرهيز دارايي و اقتصاد
.سومنداشت
طرف از كه نارضايتيهايي و نقدها و حساسيتها دليل به":ميگويد زمينه اين در نبوي
به نه منتهي.كردند ايجاد كابينه در را تغييراتي هاشمي آقاي ميشد ، ابراز مجلس و !مردم
را نوري عبدالله آقاي مثلا !گرفتند تصميم خودشان هم باز بلكه اكثريت ، جناح اراده و ميل
مجلس نماينده حدود 180 و بود باهنر مهندس آقاي كه مجلس نظر مورد شخص اما گذاشتند كنار
بلكه.ننمودند انتخاب را كنند انتخاب كشور وزير عنوان به را ايشان كه بودند كرده امضا
مرندي ، اسحاق ، آل چون افرادي از جديد كابينه در.كردند انتخاب را جهرمي بشارتي آقاي
آقاي جز به همگي كه نمودند استفاده آخوندي احمد عباس و گلپايگاني هاشمي و تركان فروزش ،
سياستهاي مسبب چون نوربخش آقاي.آوردند راي سابق دارايي و اقتصاد وزير نوربخش ، محسن
هاشمي آقاي بلافاصله كه نمايد كسب را لازم آراي نتوانست ميشد شناخته اقتصادي تعديل
ما مواضع و سياسي جريانات) "نمودند انتخاب خود اقتصادي امور معاون عنوان به را ايشان
(ص 57
و دانسته چپ طيف بهعهده هم را نوربخش به اعتماد راي عدم نبوي مرتضي كه است اين جالب
وي به كه بودند گرفته تصميم يكپارچه صورت به (روحانيون مجمع) اقليت جناح چون":ميگويد
ايشان ندادند ، راي مصلحتسنجي دليل به نيز اكثريت فراكسيون افراد از برخي و ندهند راي
(صفحه همان) ".نكرد كسب اعتماد راي
آن قوت نقاط از يكي است دانسته خود وظيفه همواره را چهارم مجلس عملكرد از دفاع كه نبوي
يكي":ميگويد داشته مشاركت مركز ، اين تاسيس در كه وي.ميداند پژوهشها مركز تاسيس را
خواست به توجه با كه بود مجلس پژوهشهاي مركز تاسيس چهارم مجلس مهم عملكرد قوت نقاط از
مستقل كارشناسيهاي به مبادرت و گرفت شكل بنده و لاريجاني محمدجواد آقاي توسط مجلس رئيس
به سازماندهي امر مركز اين تاسيس با...نمود مختلف لوايح و طرحها با رابطه در
صورت آزادتر فضاي در و راحتتر تصميمگيريها و قوانين تدوين براي مختلف پژوهشهاي
(ص 55 ما مواضع و سياسي جريانات) ".ميگرفت
هم بار اين و شد اسلامي شوراي مجلس دوره پنجمين نامزد چهارم مجلس كار پايان با نبوي
برگزار تاريخ 31/1/75 به كه دوم مرحله در و نگرديد اول مرحله در لازم آراء كسب به موفق
كتاب).يافت راه مجلس به دوم بار براي آراء كل درصد معادل 27 راي كسب 387250 با شد
(نمايندگان معرفي
نشان فراواني علاقه اقتصادي موضوعات به وزارت دوران همچون نمايندگي دوران در نبوي
كميسيون رئيس عنوان به نيز مدتي او.ميكرد شركت فعالانه حوزه اين مباحث در و ميداد
پدرش از كه بود ميراثي اقتصادي مباحث به وي علايق گويا.شد برگزيده دارايي و اقتصاد
قزوين شهرستان دارايي اداره كارمند زماني پدر زيرابود مانده باقي نبوي سيداحمد يعني
راست جناح فعاليتهاي در تعيينكنندهاي نقش نمايندگي سالهاي طي نبوي حال هر به.بود
جناح و مجلس اقتصادي مواضع در او ديدگاههاي تاثير شك بدون.داشت مجلس خارج و داخل در
.است بوده بارزتر راست
آزمايش سال هشت نتيجه
هدايي ياشار
قانون تصويب بر وقت مسئولان برخي اصرار كاهش براي حقوقدانان تلاش كه هنگامي:يكم
.رسيد تصويب به سال 1373 در قانون اين نداد ، نتيجه "انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل"
فارغ بتواند كه بود قضايي رسيدگي از نظامي برقراري شده ، ياد قانون طراحان هدف مهمترين
.كند رسيدگي دعاوي همه به ،..و كيفري و حقوقي به دادگاهها تقسيم انديشه از
و عام صلاحيت با دادگاههايي ايجاد و محاكم "نسبي" و "ذاتي" صلاحيت حذف با مذكور قانون
زمينهساز دگرگوني همين و ساخت دگرگون را كشور قضايي تشكيلات دادسرا ، حذف همچنين
.است بوده مطرح اخير ، ساليان طي در پردوام اما فرود و فراز با اگرچه كه شد انتقاداتي
با و دانسته انقلاب و عمومي نوع دو از فراتر را دادگاهها صلاحيت تنوع و دامنه منتقدين
معتقد...و تجاري و كيفري از مدني دعاوي تفكيك به آنها ، ذاتي صلاحيت بر تاكيد
قضاوت امر اركان از يكي طرد مثابه به را قضايي مراجع شدن يكدست اينرو از.بودهاند
صلاحيت حذف با كه آنجا - را شده ياد قانون همچنين آنها.كردهاند ارزيابي تخصص ، يعني
.دانند مي اشكال داراي - است داده قرار همعرض را محاكم همه دادگاهها ، نسبي
اين طرح با منتقدين.است بوده دادسرا نهاد حذف به واكنش از عبارت نقد محور مهمترين اما
هستند ، دعوي طرف يك خود كه بازپرس و دادستان وظايف دادگاه ، در است ممكن چگونه كه پرسش
شود؟ ، گذاشته نفر يك عهده بر گيرد ، قرار نبايد طرفي هيچ در عملا كه قاضي وظيفه با
.دانستهاند حذف اين حتمي ماحصل را وظايف تناقض و تداخل از ناشي مشكلات
و مدني دادرسي آئين نوع دو وجود كه گرفت صورت حالي در محاكم همعرضي و شدن يكدست:دوم
كه بودند معتقد كاشاني محمود همچون منتقديني لذا.ميكرد سختتر را قضات كار كيفري ،
و كيفري و مدني دعاوي همه به رسيدگي به قضات الزام و تخصص و كار تقسيم گذاشتن كنار"
نظر ازندارد بر در كشور دادگستري براي سودمندي چشمانداز و مثبت اثر هيچ خانواده ،
طلب را واحد دادرسي آيين يك تدوين احتمالا كه دادگاهها صلاحيت آميختن درهم نيز علمي
در قانوني تصويب دست ، اين از مباحثي نتيجه تنها"نيست علمي توجيه هيچ داراي ميكند ،
پس.ميشد رسيدگي خانواده خاص دردادگاههاي خانواده دعاوي به آن موجب به كه بود سال 76
نقاط روزافزون گشتن ملموس همچنين و بيشتر وضوح با انتقادات شدن مطرح با و خرداد دوم از
كه حالي در محاكمات ، برخي اخبار نشر با و انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون ضعف
كيفري دادرسي آيين" قانون تصويب با اما ميرفت ، شده ياد قانون تغيير و تصحيح انتظار
براي مذكور انتقادات هم هنوز كه گرديد مشخص شهريور 1378 در "انقلاب و عمومي دادگاههاي
بر اصرار بيانگر زماني ، مقطع آن در تصويب اين.است نبوده كافي تصميمگيران عقيده تغيير
.بود قضايي محاكم بر آن از حاصل سياق سيطره و وانقلاب عمومي دادگاههاي قانون تداوم
آيين قانون" جايگزين آزمايشي طور به و سال سه مدت به شده ياد قانون سال 78 ، ماه مهر از
اين بر را ضعف و قوت نكات برخي حقوقدانان مدت اين طول در.است شده سابق "كيفري دادرسي
را شده ياد قانون كه است گونهاي به يكديگر به موارد اين نسبت اما.برشمردهاند قانون
تضمين چون قوتي نكته وجود عليرغم كه نحوي به.است نياورده بيرون سربلند آزمايش بوته از
.است مشهود بسياري ضعف نكات قانون ، اين در عامه حقوق رعايت و افراد حقوق بيشتر
انقلاب و عمومي دادگاههاي قانون در ريشه قانون ، اين در موجود ايرادهاي از برخي:سوم
:جمله آن از دارد
از انتقاد به واكنش در انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون طرفداران و طراحان - 1
سيستم در":ميشد اظهار كه آنجا - ميدانستند آن جايگزين را تحقيق قاضي دادسرا ، حذف
لواي تحت گذشته در كه را آنچه محكمهاي هر ولي نداريم ، محكمه از مستقل دادسراي جديد
".است شده تحقيق واحد دادسرا يعنيميشود ناميده تحقيق واحد كه دارد داشت ، وجود دادسرا
بود معتقد چهارم مجلس نمايندگان از يكي يا و (25/3/73- سلام روزنامه - زنجاني عميد)
.بكند عوض را جهتش ميخواهد كار اين.ميدهند انجام شرعي غير كار ما دادسراهاي اكنون"
بيدهالحكم ، من قاضي ، طريق از بايد افراد ديگر و تحقيق قاضي نام با دادسرا تشكيلات
...و "بگيرد دستور
نظريه در قضاييه قوه حقوقي اداره كه ميشد كاسته فرو استدلالها اين قوت از زماني اما
مقيد تحقيق قضات مانند قانون اين در مندرج تحقيق قاضي..":ميداشت اعلام خود مشورتي
استقلال عدم ".باشند مستقل اختيارات داراي تا نيستند ، كيفري دادرسي آيين كانون در
در انقلاب ، و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون در محكمه قاضي از تحقيق قاضي يا بازپرس
تحقيق قاضي" ميدارد مقرر كه آنجا - دارد وجود نيز كيفري دادرسي آيين آزمايشي قانون
"...و نمود خواهد وظيفه انجام دادگاه قاضي زيرنظر
.است قانون اين در موجود ايرادات ديگر از دادگستري ، ضابطين تعريف دامنه بودن گسترده - 2
بود همان پيشنهاد اين.ميدهند را قضايي پليس تشكيل پيشنهاد ايراد اين رفع براي منتقدين
از پس قضايي دستگاه ضابط عنوان به بود قرار كه شد ايجاد بهشتي شهيد زمان از" كه
دادسراها ، انحلال با اما كنند ، فعاليت دادسراها كيفري و تحقيق قضات اختيار در كارآموزي
(منبع همان) ".شد منتفي موضوع اين
عمومي دادگاههاي تشكيل قانون به ربطي قانون اين در موجود اشكالات از ديگر برخي:چهارم
جمله آن از.ميرود شمار به قانوننويسي ادبيات در نقصان حاصل بيشتر و ندارد انقلاب و
علني از منظور" داشته مقرر كه كرد اشاره آن قانون 188 تبصره در موجود ابهام به ميتوان
در آن انتشار لكن ميباشد ، دادگاهها در افراد حضور جهت مانع ايجاد عدم محاكمه ، بودن
مجازات به تبصره اين از متخلف و بود نخواهد مجاز حكم شدن قطعي از قبل گروهي رسانههاي
به منجر است ، متهم حقوق از موضوع اين كه نكته اين توضيح عدم ".ميشود محكوم مفتري
بر آزادي نهضت انحلال خبر كه زماني اتفاق اين.ميشود قانون اين از مختلفي برداشتهاي
اين قانون ، همين به استناد با انقلاب دادگاه.داد رخ گرفت قرار خبرگزاري خروجي تلكس روي
صاحبنظرانهمچون از بسياري عقيده به كه حالي در دانست ، مجرمانه جنبه داراي را عمل
صورت متهم سوي از نشده قطعي احكام انتشار خصوص در شكايتي كه زماني تا"رياحي غلامعلي
".نميشود محقق جرمي نگيرد ،
آيين آزمايشي قانون كه نتيجه اين به دستيابي براي فوق موارد شايد:اينكه كلام واپسين
.باشد كافي است ، نداده نتيجه و شده آزمايش سال 73 ، از بلكه سال 78 ، از كيفرينه دادرسي
|