زنجيرهاي قاتل يك سايه
غربي زندگي براي شرقي دانايي
نيست دسترس در موردنظر مادر
نويسنده جوانترين
جهان مافياهاي
زنجيرهاي قاتل يك سايه
شرايط يك در فقط آنها كه كردهاند اعتراف پرشماري افتاده دام زنجيرهايبه قاتلان
زدهاند دست متعدد قتلهاي به ميكردهاند راحتي احساس آن در كه خاصي جغرافيايي محيطي
_ ويله ساكنان.شدهاند كشته كيلومتري سي شعاع يك در و ماه شش طول در جوان زن سه
قاتل يك واقعا.نيست ترسناك يا پليسي فيلم يك ديگر اين.شدهاند فلج ترس از بروتونو
نتوانستهاند هنوز فرانسوي ژاندارمهاي كه ميكند زندگي ناحيه اين مردم بين در بيرحم
.كنند پيدا او از ردپايي
با آنها راهپيمايي اما.شدهاند خيابانها راهي اعتراض حالت به نفر دويست
.دارد فرق است ، روزمره صحنهاي فرانسه در اتفاقا كه اعتراضآميز معمول راهپيماييهاي
ترس ، از مملو و گريان چشمان با آنها اغلب و كشيدهاند درهم چهره راهپيمايان بار اين
كريستل خاطره گراميداشت خاطر به آنها.ميكنند طي را بروتونو _ ويله تا فويلي بين فاصله
خيابان به رسيد ، قتل به وحشيانهاي طرز به اوت شب 22 كه سالهاي دخترك 18 دوبوييسون ،
كه دارد آن از حكايت جنايت محل از آمده دست به نشانههاي و شواهد.شدهاند سرازير
بريده سر شده كشيده آن درون به فريب و زور به احتمالا كه قاتل اتومبيل داخل در كريستل
به اتومبيل از را خودش زحمتي هر به توانسته بيگناه ، ساله دخترك 18 حال اين با ;است شده
مانده جاي بر قاتل بيرحم روح در را چشمانش فروغ آخرين و بكشاند كاپوت روي و آن جلوي
نهايي بخشهاي فرعي ، جاده از فرار و اتومبيل با قرباني كردن زير ;بدوزد فرمان پشت
قرار جنايت محل نزديكي در كه ژاندارمري پاسگاه از شده موفق قاتل.است بوده قتل عمليات
.بگريزد مهلكه از بار سومين براي احتمالا و كند اجتناب داشته ،
كوليك الودي نام به ديگر دختركي قتل ياد به را اهالي بياختيار گسيخته لجام خشونت اين
به بيرحمانه و شد خفه گرفت ، قرار تجاوز مورد اينكه از بعد گذشته ژانويه كه 8 مياندازد
كتك مرگ حد تا آنكه از بعد لوكلرك ، پاتريسيا نيز ژوئيه سوخت80 قاتلانش يا قاتل خشم آتش
يك در و ماه شش مدت در مشابه مشخصات با قتل سه.شد له قاتلان يا قاتل اتومبيل زير خورد
سرنخي نشدن پيدا علت و است بوده نفر يك كار قتل سه هر معتقدند ناظران:كيلومتري سي شعاع
.است وي كردن عمل انفرادي نيز ، قتل عاملان از
جاست همين قاتل
بين در است ممكن آيا زده ، پيدرپي جنايتهاي به دست بيرحمانه اينقدر كه كسي آن
به اتفاقا ميكند ، رد را فرضيه اين البته كه منطقه ژاندارمري تحقيقات باشد؟ راهپيمايان
صداي با جوانان برخي حاضر ، جمعيت ميان در.ميگذارد صحه شده ياد فرضيه اعتبار بر نوعي
همان او ، با شدن روبهرو صورت در كه ميدهند قول و ميطلبند هماوردي به را قاتل بلند
راه حال در ميانشان در قاتل كه كردهاند احساس آنها آيا...كه بياورند سرش بر را بلا
نمايند؟ وادار واكنش به را او ترتيب اين به ميخواهند و است رفتن
معصوم ، كريستل جسد كشف زمان از:ميكند حكايت مطلب همين از نيز نظم حافظ نيروهاي رفتار
خانوارهاي تمام روز ، دو طيدرآوردهاند صدا به را منطقه خانههاي تمام درهاي بازپرسان
روبهرو خانههايشان جلوي در حاضر ژاندارمهاي با كوربي و فويلي بروتونو ، _ ويله
قتل صحنه شبيهسازي با شد كوشيده و شدند روبهرو نيز آزمايشهايي با حتي برخي.شدهاند
با كريستل ، سال و همسن دختر دو مادر ماگالي ، .بگيرد قرار مطالعه مورد عكسالعملشان
احساس بلكه نكرد ، شوكه مرا ژاندارمها برخورد و رفتار":ميكند ياد تحقيقات اين از تلخي
ميبينم را او روز هر من شايد كه كسي.ترساند مرا ماست ، بين قاتل ميكردند فكر كه آنها
اين نيز ديگر جوان زن يك ".است ترسناك اينباشم داشته او به شكي اصلا من آنكه بدون
نگران هم من.ميكنم آماده قاتل شناسايي زمان براي را خودم من":ميكند تاييد را احساس
.ما بين جاست ، همين او كه داريم را احساس اين همه ما.شده تمام صبرم ديگر هم و هستم
ما همه كه اميدوارم من.است فرصت منتظر و كرده انتخاب هم مرا شايد او ميكنم فكر گاهي
".باشد ديگري جاي اهل قاتل و باشيم اشتباه در
چون مثلا كه است عبوري فرد يك قاتل كه ندارند عقيده اصلا پليس بازپرسان متاسفانه
فكر آنها.است كشته را او ميشده ، محسوب مناسب طعمهاي و بوده تنها هنگام شب كريستل
اطلاع با و ميكند انتخاب را قربانياناش كه است "محلي" و باهوش ، فردي قاتل ميكنند
.ميگريزد معركه از مناسب موقع در منطقه ، پسكوچههاي و كوچه شناخت و محيط شرايط از دقيق
به بايد اما شدهاند ، كشته بوييسون دو كريستل و لوكلرك پاتريسيا كوليك ، الودي فعلا
محل كيلومتري دو در ژوئيه 1986 در كه كنيم اضافه هم را مسناژ ايزابل قتل زنجيره ، اين
انيميشن مركز نزديك كه جوان دختر يك.است شده كشته وحشتناكي شرايط در و كريستل قتل
.باشد "جيغ" فيلم مثل شايد":ميگويد ميكند ، صحبت ديگر نوجوان چند با و ايستاده كوربي
پلاكاردهاي خيابان ، سوي آن در "ماست؟ اطراف فرد صميميترين و مهربانترين قاتل يعني
قتل مورد در بيشتري جزئيات است قرار كه ميكنند حكايت محلي روزنامههاي وعده از بزرگ
را او كه كسي درباره نميتواند جوان دختر.برسانند خوانندگانشان اطلاع به را كريستل
كريستل همكلاسيهاي.بخواند مطلب روزنامه در شده ، كشته فجيعي طرز به حالا و ميشناسد
ويژهاي و متفاوت خصوصيات دارد سعي هركس.ميكنند صحبت او درباره هيجان و عجله با نيز
انتخاب قاتل سوي از خاطر همين به و داشته فرق همه با كريستل گويي.برشمرد او براي را
اطرافيانش توصيههاي به او اينكه از و ميگويند كريستل بياحتياطي از آنها.است شده
آنها همه قبلي ، قتل دو از بعد ميدهند توضيح كريستل همكلاسيهاي ;است بوده بيتوجه
خيابان در شبانه زدن قدم از پس است ، فعال منطقه در زنجيرهاي قاتل يك كه شدهاند متقاعد
.ميكردند اجتناب بروتونو _ ويله به كوربي واصل
ماست زندگي اين
قاتل كه رسيدهاند نتيجه اين به همگاناست افكنده سايه منطقه بر كاملا هراس و ترس
و گوشه در روز هر كه پيرمردهايي اين شايد يا و كارگر يك محله ، كاسب معلم ، :آنهاست بين
.باشند قاتل ميتوانند همگي ميزنند ، پرسه پاركها كنار
در ديده ، زنده را كريستل كه بوده نفري آخرين كه مارسيال نام به ساله جوان 21 يك فعلا
مارسيال اظهارات.است شده خارج خانه از او با ديدار براي كريستل ظاهرا.است اتهام معرض
كشيش.است گرفته قرار DNA آزمايش تحت وي جهت اين از و ندارد همخواني شده يافت شواهد با
:ميگويد ميشود ، رعشه دچار كليسايش جمعيت ميان در قاتل يك وجود تصور از حتي كه محله
زندگي بلكه نيست ، سريال و فيلم ديگر اين كه بقبولانم آنها به را واقعيت اين ميكنم سعي"
زندگي براي دماغي و دل قاتل ، شدن پيدا زمان تا كه دارند عقيده اهالي اگرچه ".ماست
.ندارند
كرد پيدا را زنجيرهاي قاتل يك ميتوان چگونه
اول كه است شده ابداع جهان در زنجيرهاي قاتلان انداختن دام به براي خاصي روش امروزه
كه روش اين.گرفت قرار آزمايش مورد موفقيت با كانادا و آمريكا پليسهاي سوي از بار
يك يا منطقه يك در موجود جغرافيايي فضاهاي مطالعه با دارد ، نام "geographic profiling"
قاتلان ميدهد نشان تحقيقات ;ميرسد نظر مورد نتيجه به خاص ساختمان و محله و شهر
فعاليت ويژهاي زيستي محيط جغرافيايي شرايط در و معيني مختصات پايه بر زنجيرهاي
يك در فقط آنها كه كردهاند اعتراف پرشماري افتاده دام به زنجيرهاي قاتلان.ميكنند
دست متعدد قتلهاي به ميكردهاند ، راحتي احساس آن در كه خاصي جغرافيايي محيطي شرايط
آثار بردن بين از و آسايش كمال در قتل انجام قرباني ، با مواجهه امكان كه محيطي ;زدهاند
.ميكرد فراهم را جنايت
زنجيرهاي قاتل" كه ميدهد توضيح است ، جديد تحقيق و بررسي روش اين مبدع كه كانادا پليس
جنايت به دست خاصي زمان و مكان در فقط ميكند ، خريد خاصي فروشگاه از روز هر كه كسي مثل
مرتكب سكونتشان محل نزديكي در عموما زنجيرهاي قاتلان كه است دليل همين به ".ميزند
سناريوهاي آنها ميشود ، داده نشان سينمايي فيلمهاي در آنچه برخلاف.ميشوند قتل
كه كسي هر بلكه ندارند ، قربانيانشان رساندن قتل به و انداختن دام به براي پيچيدهاي
"geographic profiling" شيوه اساس بر ميشود ، طعمه كند ، عبور آنها شكار حوزه از احتمالا
در كه افرادي درباره اطلاعاتي به قتل ، وقوع محل مكاني و زماني شرايط بررسي با ميتوان
ميكند كمك بازپرسان به موثر شيوه اين.يافت دست ميكنند ، راحتي احساس محيطها گونه اين
.نمايند حل را زنجيرهاي قاتل كردن پيدا پازل ديگر ، اطلاعات از انبوهي كنار در
غربي زندگي براي شرقي دانايي
پاياني قسمت
فلسفه درك بدون آنها.هستند ژوردن آقاي مثل فرانسويها از بسياري":ميگويد ژيرا دنيس
جودو مثال عنوان به...تكواندو آيكيدو ، جودو ، :ميدهند انجام را آن (do) راه يك
ها"دو" انواع ".باخت و برد نه دارد ، اهميت راه آسياييها ، نزد.است ورزش يك فراتراز
بر رسم ساموراييها سنت در.است هستي عالم به پيوستن و درون خود حذف براي راههايي همگي
براي كه است تفكر از شيوهاي همان اين ;برود دست از ميكند ، فكر آنكه كه است اين
به آسيايي دانايي نويسنده ، لورميه ، دومينيك گفته به.نيست درك قابل عقلگرا اروپايي
خودشان براي طرف اين به ارسطو زمان از كه دنيايي از ميدهد اجازه همچنين غربيها
يا چيز يك كه است منوال اين بر دوگرايي انديشه":ميدهد توضيح او.شوند خارج ساختهاند ،
.نيست يا هست
".دروغ يا حقيقت نادرست ، يا درست:كرد انتخاب متضاد موقعيت دو بين بايد اساس اين بر
.نميكند محدود دوگانگي اين به را خودش بوديسم اما
برخلاف هستي ، عالم در درون خود كردن ذوب به ما تشويق و ترغيب ضمن آسيايي فلسفههاي
وجودمان ، از خارج در نه و ما درون در ما ناراحتي يا راحتي دلايل شده داده ياد ما به آنچه
شياتسو مكتب موسس اودول ، ميشل.ميكند ايفا قضيه اين در فعالي نقش فرد و ميشود يافت
ترغيب را ما و است آفرين مسئوليت گفتمان شرق ، گفتمان كه حالي در":ميگويد فرانسه در
والدين يا ميكروبها غربي ، گفتمان در بگرديم ، مشكلات دنبال به خودمان درون در كه ميكند
سال در كه "ميكنه؟ درد كجات بگو من به" عنوان تحت اودول كتاب ".ميشوند شناخته مقصر
ژاپن در آن مبدا كه شياتسو.است داشته فروش نسخه هزار از 150 بيش تاكنون شده منتشر 1994
انواع از يكي عنوان به غرب در امروز و ميشود محسوب تائو چيني فلسفه از شاخهاي است ،
برروي ماساژ طريق از كه فلسفه - ورزش اين هدف.است مطرح روحي و جسمي آلام درمان راههاي
اكنون ورزش اين.است بدن در انرژي تعادل ايجاد و تنشها رفع ميشود ، انجام صورت اندام
به نسبت پرشمارتري هتلهاي.است شده تبديل روزمره امري به باگت خريد مثل فرانسه در
شياتسو نيز آرايش سالنهاي در حتي.ميدهند ارائه مشتريانشان به را شياتسو خدمات گذشته ،
.است عادي خدمت يك
مريدانش كنار در پرونيه مذهبي رهبر هان ، ناهت تيش
"بوديسم و مدرنيسم" عناوين تحت سال 1911 در نيل داويد آلكساندرا كتاب دو انتشار زمان از
به پاريسي خانم يك سفر" عنوان تحت سال 1926 در معروفش كتاب همچنين ،"بودا بوديسم" و
در بوديسم.كرد كشف را آمده شرق از مذاهب و فرهنگها به علاقهمندياش فرانسه "لهاسا
مطرح سال 1893 به شيكاگو در مذاهب مجلس برگزاري مناسبت به و متحده ايالات در نخست غرب
يك سالهاي 1930 ، حوش و حول در.گرديد محسوب جهان در خود نوع در بزرگي اتفاق كه شد ،
را ساكن تمركز ،"ذن بوديسم" درباره كتابي با سوزوكي ، دياستزتيتارو نام به دانشگاه استاد
.آورد غرب به بود ، هند مبداش كه
"آرامش سرزمين هيماليا ، تبتيها ، ماساژ" عنوان تحت دژردن آرنو فيلمهاي دهه 1960 ، در
در بوديسم و تبتي رهبران كمكم.گذاشت جاي بر فوقالعادهاي اثر شد ، پخش تلويزيون از كه
در صلح نوبل گرفتن از بعد لاما دالايي محبوبيت ويژه به.يافتند ويژهاي جايگاه فرانسه
بر توجهي قابل اثر و كرد ايجاد غرب و فرانسه در شيفتگي لاما دالايي نوعي سال 1989 ،
اروپاييها كمكم.نهاد جاي بر شرق ، مبدا داراي مذاهب و فلسفهها همه و بوديسم توسعه
به تا داشته ادامه بيوقفه روند اين و دادند نشان خوش روي جديد جهانبيني ابزار اين به
منتشر مه 2002 ماه در كه بهداشت جهاني سازمان گزارش يك براساس.رسيدهايم امروز شرايط
التيام براي ويژه به و دارند تمايل شرقي دانايي اين به فرانسويها درصد شد ، 42
البته.ميآورند روي "لطيف" به موسوم پزشكي انواع اين به روحيشان و جسمي ناراحتيهاي
مجبور بالاخره كه سوزني طب مثل اما ميكند ، مقاومت جديد پزشكيهاي اين برابر در سنتي طب
غربي زندگي ابعاد همه به شرقي دانايي.پذيرفت خواهند نيز را اينها شد ، آن پذيرش به
.ميتابد
باشد ، متمركز ميدهد انجام كه كاري برروي كاملا انسان اگر كه دارند اعتقاد بوديستها
كتاب در روول فرانسوا ژان.باشد لذتبخش ميتواند نيز غذا صرف از بعد ظرفها شستن حتي
وجود به خلاء بوديسم":ميآورد است ، نوشته ماتيوريكار پسرش همراه به كه "فيلسوف و راهب"
.ميكند پر شده ، فراموش غربي فلسفه سوي از كه را اخلاقيات و زندگي هنر حوزههاي در آمده
هدف است ، انساني هر اختيار در كه را امكاناتي و ابزار همان با خوشبختي كسب بوديسم ، "
كردن دور براي شرقي تعاليم از برگرفته روشهاي و تكنيكها تمام.است داده قرار وجود
".كامل يقين":ميكند دنبال را بوديسم متعالي هدف همان روان و روح از ترديد و استرس
بنبست از روزمرهاش ، زندگي در شرقي دانايي از بهرهگيري با ميتواند غربي انسان آيا
.بزند رقم را انساني روابط در نو عصري و شود خارج
نيست دسترس در موردنظر مادر
كيا حسيني اكبر:مترجم
احساس عشق ، همچون بنيانهايي بر كه است آرماني واحد يك از عبارت معمول طور به خانواده
روم در كه است ي"نهاد" مفهوم از جامعتر گرچه تعريف ايناست استوار تيمارخواهي و
جوامع در خانواده از دقيقي توصيف حال اين با است ، ميشده اطلاق خانواده به باستان
.باشد سازمان يك كه بايد غرب در خانواده روز امروزه.نميدهد دست به پيشرفته
و اوضاع در اما.است جهان در امور بديهيترين از آن آرماني نگاه در خانواده اداره
كه است سازماني واقع به خانواده.ميآيد دشوار نظر به امر اين امروزي مدرن احوال
سامان به تمايلي و خواهند زياده والدين از بسياريكند فعاليت خود خودي به نميتواند
واقع به آنها كنش بلكه نيستند نامهربان عده اينندارند فرزندان و خود روابط به بخشيدن
مادران استيصال به موارد بيشتر در كه است زندگي روزمره كشمكشهاي و مشكلات به واكنش
يگانه همچنان نيز متاركه از پس گاه و مشترك زندگي طول در مادر حال اين با.ميانجامد
.ميآيد شمار به فرزندان مربي
ديگر شاغل مادران زيرا.است تكوين حال در سازمان يك صورت به خانواده اداره انديشه
رقابت در ايشان وقت بيشتر.ندارند را خانه امور به پرداختن و فرزندان تربيت جهت فرصتي
كسب نيز فراواني موفقيتهاي راه اين در.ميشود صرف شغلي فرصتهاي تصاحب سر بر مردان با
بروز راه در را خود وقت تمام كه جهت بدين بلكه هستند مونث كه روي آن از نه ميكنند
.ميبندند كار به شغلي تواناييهاي و شايستگيها
به اطمينان عدم مورد در آنها فكري مشغله و سو يك از بيرون در والدين طاقتفرساي كار
تغيير يك ضرورت ديگر سوي از ابتدايي مدارس و كودك مهدهاي در فرزندان تربيتي روشهاي
خود والدين به فرزندان خانوادهها بيشتر در حاضر حال در.ميسازند آشكار را اساسي نگرش
چون مهارتهايي آموزش براي مناسبي الگوي كه مينگرند اعتمادي غيرقابل شركاي ديده به
صرف فرزندان بالندگي و رشد راه در اينكه جاي به آنها وقت زيرا.نيستند مسئوليتپذيري
و شناختي رشد فرايند در را ناگواري پيامدهاي خود اين كه دارد اختصاص كار محيط به شود
اداره سازمان يك صورت به خانواده تا است ضروري بنابراين.دارد دنبال به فرزندان اجتماعي
و فرزندان تربيت و تعليم و بيايند والدين كمك به حرفهاي و متخصص نيروهاي كه طوري شود
.بگيرند عهده به را خانهداري
پس در اما بود دو اين ميان تعادل نوعي ايجاد زندگي و كار خصوص در موجود نگرش تاكنون
صرف كار جاي به را خود وقت بيشتر والدين از يكي كه است نهفته مطلب اين اخير انديشه
نبايد اما بخشيد ، خواهد سامان خانواده به خود شغل از يكي چشمپوشي چه اگر.كند خانواده
نيز مدارس و كودك مهدهاي تربيتي روشهاي به كامل اعتماد كه داشت دور نظر از را نكته اين
فردي يا و مركز هيچ كه پذيرفت را اجتماعي مسلم واقعيت اين بايد.است مشكلآفرين خود
.داشت نخواهد را مادر و پدر تاثيرگذاري و تربيتي تواناييهاي
كودكان به را فكري بازيهاي و جسمي فعاليتهاي صرفا كه افرادي تربيت جاي به پس
نقش فعاليتها ، قبيل اين ارائه بر علاوه بتوانند كه شوند تربيت متخصصيني بايد ميآموزند
براي مناسبي جايگزين طريق اين از و داشته كودك اجتماعي و فردي رشد فرايند در سزايي به
.ميكنند منتقل فرزندان به را خود نگراني و اضطراب فقط و فقط كه باشند مضطربي والدين
و ميآيد فراهم خانمها براي جديدي كاملا شغلي امكانات كارآمد ، نيروهاي تربيت صورت در
به امر اين.يافت خواهد زيادي طرفداران باشند آن تسهيل و خانهداري راستاي در كه مشاغلي
بازار يك بلكه نيست معتمد خدمتكار به نيازي ديگر زيرا.است فايده حائز نيز اقتصادي لحاظ
مانند خانواده عديده مشكلات كه ميآيد فراهم متخصص افراد توسط خانهداري خدمات عرضه
دور خانواده از عصبي فشار ترتيب بدين مينمايد ، حل را غيره و كودكياري باغباني ، خريد ،
با ميتواند بازار اين از پس.باشد فرد يك دايم استخدام به نيازي اينكه بدون ميشود
اگر.بخشد تحقق آرماني خانواده يك از برخورداري بر مبني والدين ذهنيت به خاصي چيرهدستي
ميپرداختند ، فرزندان تربيت به خود ذاتي تواناييهاي پايه بر و سنتي طور به والدين پيشتر
و نديده آموزش والدين دست به فرزندان تربيت علمي جامعه يك در نبايد ديگر امروزه
.شود سپرده بيمهارت
تغييرات دامنه داراي و كوچك اجتماعي لحاظ به حاضر حال در خانواده اگر اينكه آخر سر
و اجتماعي روابط و ابعاد در آينده در است ، اجتماعي بسته محيط يك بهتر عبارت به يا محدود
آموزشي نوين جريانهاي از زيرمجموعهاي خانواده پس.يافت خواهد بيشتري توسعه شناختي
وجود شايستگيها تمام بروز امكان كه ميگذارد پاي جهاني در آغاز همان از كه بود خواهد
خود جاي گذشته بزرگ خانوادههاي بر حاكم روستايي كاملا روابط صورت اين در.داشت خواهد
.داد خواهند يافته توسعه هوشمند محيط يك و شبكهاي تشكيلات به را
نويسنده جوانترين
قاسمي سهيلا
باور كس هيچ شايد.ميرسد نظر به بعيد ساله جوان 17 يك توسط كارها برخي انجام مسلما
در تحرير رشته به فردي به منحصر هجوآميز رمانهاي راحتي به ميتواند جواني چنين كه نكند
نيك.دارند هم خوبي فروش بازار و شدهاند ترجمه دنيا زنده زبان به 9 كه رمانهايي ;آورد
بسيار تخيلي داستان دوازده ، .دارد سن سال هماكنون 18 ،"دوازده" كتاب نويسنده دانل ، مك
.است پرداخته نيويورك جوانان ميان در خشونت و مخدر مواد مصرف به كه است گزندهاي و تلخ
فيتز اسكات فرانسيس مثل داشتند حضور ادبيات عرصه در نيز ديگري جوانان دانل ، مك از پيش
در 20 كه آليس ايستون يا و رساند چاپ به را "بهشت سوي آن" سالگي سن 24 در كه جرالد
رولينگ مجله معروف سردبير سابقا دانل ، مك نيك پدر تري ، كرد منتشر را "صفر زير" سالگي
هم مادرش.است كار مشغول ايلاستريتد اسپورتز در نيز حاضر حال در وبود اسكواير و استون
مالك و دانل مك كتابهاي ناشر اينتركين ، مورگانميپردازد فيلمنامهنويسي و رمان به
.است او پدرخوانده بوكز ، آتلانتيك انتشارات اصلي
يا و باشم نداشته آوردهام دست به كه را آنچه لياقت كه ميترسم":ميگويد دانل مك
ميبرند ، سر به گرسنگي و فقر در جهان سراسر در كه را برجستهاي نويسندگان جاي اينكه
را ضعفهايم و باشند صادق من با كافي اندازه به اطرافيانم كه اميدوارمباشم گرفته
كرده چاپ را آثارم من با آشنايي و دوستي خاطر به مورگان كه كرد فكر نبايدكنند گوشزد
هانتر...كردهام صحبت جرايم و خلاف كارهاي اين درباره نوشتههايم در خودم من.است
فقط اونميكنم سپري او با را اوقاتم من اما است ، نوشته من درباره خوبي نقد تامسون
طور بهكردهام كار وقف را تابستانم كه است اين در من موفقيت رمز.است پدرم دوست
پشت بيوقفه ظهر از بعد ساعت 16 تا ساعت 8 صبح ازمينوشتم كلمه هزار روز هر ميانگين
حتي كه معتقدند آنها.بنويس رمان كه ميگويند هميشه مادرم و پدر.مينوشتم و نشسته ميز
ميكنم ، نوشتن به شروع كه وقتيميآورم دست به خوبي تجربه خودم نشود ، چاپ رمانم اگر
را نيرويم تمامي واقعا من ميبينيد ، كه طور همان.هستم شيطان پسربچهاي كه ميكنم احساس
".ميكنم كارم صرف
است نوجوان گروهي سرنوشت داستان كتاب اين.دارد اختصاص خلاف اعمال به او كتاب از بخشي
دارند نجومي ارقام با توجيبيهايي پول نوجوان اين 12.ميخرند را مخدر مواد جديدترين كه
دنبال به ميتوانند راحتي به بچهها كه ثروتمندند و گرفتار آنقدر والدينشان و
.بروند خواستههايشان
فروش و دلالي سراغ به و كرده رها را مدرسه كه است جواني داستان ، اصلي راوي مايك ، وايت
داستان پايان در اما ميزنند ، جيب به زيادي منافع همكارانش و او.است رفته مخدر مواد
.ميشوند دچار بدي سرنوشت به آنها اكثر
هيچ با حال به تا منبودم مانده متحير واقعا كار پايان در":ميگويد ادامه در دانل مك
از تصويري كتاب اين در حاضر شخصيتهاي تمامي كه ميكنم احساس اما نكردهام ، دشمني كس
اكثر از من اما برسد ، نظر به احمقانه شايدندارم دوستشان كه هستند انسانهايي
.كنم مشخص را خطمشيام بتوانم كه بود روشي كتاب اين نگارش.ميآيد بدم كتابم شخصيتهاي
كتابهايي نويسندگان آن.ميكنند مقايسه اليس برت مثل بزرگي نويسندگان با مرا بعضيها
.نوشتهاند ثروتمند جوانان ثبات عدم و سستي مورد در
به شده ، نوشته تفكر اين رد براي حدودي تا من كتاب پولدار؟ بچه يك هستم؟ كه من خود خب ،
و تلخ كتابم كه است علت همين به مسلما.كرد مطرح را برتريهايي چنين نبايد من اعتقاد
شده ديوانه حالا تا نميكردم ، را كار اين اگركشتهام را شخصيتها همه و شده نيشدار
".بودم
نسل سيزده.ميكند معرفي مستعد ورزشكار يك و توانا رماننويس يك را خود دانل مك نيك
خنده با نيك.هستند پسر همه و نميشود متولد دختري هيچ پدرياش ، خانواده در كه است
و خطرناك پرشهاي ميتواند او ".هستم نيويورك سفيد كوچولوي پسر سريعترين من":ميگويد
طور به هاروارد ، دانشگاه به ورود از پس آينده ، سال كه دارد قصد و دهد انجام عقبي به رو
دنياي به را او ورزشياش زندگي اصل ، در كه ميگويد او.كند دنبال را گام سه پرش تخصصي
ضربهاي روز يك.بودم عضو آمريكايي فوتبال تيم يك در قبلا":است كشانده خيال و افسانه
.نشدند مسئله اين متوجه دكترها متاسفانه.بردارد ترك استخوانم شد موجب كه خورد پايم به
.آوردم روي طولي پرش به آن از بعدشد بدتر پايم وضعيت بسكتبال بازي با و زمستان فصل در
صداي زمين روي ورود هنگام به و پرش از بعد بار يك.ميپريدم متر حدود 6 در زمان آن در
مدرسه به كه است ماهي چند حاضر حال درديد صدمه خيلي پايم استخوان.رسيد گوشم به شكستن
نياز شدت به ميكنم فكر.است داده تغيير را ورزشيام برنامههاي مسئله اين و نميروم
".است كار اين براي روش بهترين ورزش.كنم تخليه را درونيام انرژي شده ، طور هر كه دارم
.نداشت نوشتن به عادت زياد اين ، از پيش اما گذرانده ، كتاب كنار در را عمرش تمام او
و فكر مارس ، ماه درندارند چنداني اهميت كه نوشت كوتاه داستان چند دوران آن در البته
اواخر و (بود شده ساله سال ، 17 آن فوريه ماه در) كرد خطور ذهنش به رمانش كلي طرح
يافت راه ذهنم به فكرش ناگهاني طور همين":ميگويد او.رساند پايان به را كتابش تابستان
براي كاغذ تكه يك هم هنوز كه خوشحالم.كردم تبهكاران مورد در نوشتن به شروع بيوقفه و
دوباره را زندگيام دوره اين نوشتههاي آينده در كه دارم دوست.دارم اختيار در نوشتن
به من.است كشيده تصوير به را نوجوانيام دوره باورهاي و ذهنيات كتاب اين.كنم مرور
زودي به گرفته تصميم كه ميگويد نيك ".شوم مشهور و كنم پر را صفحه توانستم 80 يكباره
را فيلم خودش و بنويسد فيلمنامه ميخواهد بار اين اما كند ، شروع را نوشتن دوباره
كارگردان ميتواند كه است مطمئن نيك.كند واگذر برادرش به هم را اول نقشكند كارگرداني
.است مستعدي بسيار هنرپيشه هم برادرش البته.شود فوقالعادهاي
جهان مافياهاي
نيويورك در مسكو مافياي
كتاب روي بر نيويورك در قبل سال دو از مسكو در BBC سابق مخبر كوزلوفسكي ، ولاديمير
او.ميپردازد متحده ايالات در روسي مافياي جنايات و جرم به كه ميكند كار آيندهاش
سلسله ساختار داراي و متشكل روسي جنايتكار سازمان يك آمريكا خاك در كه دارد عقيده
از پراكندهاي تبهكاري گروههاي":ميگويد او.ندارد وجود سيسيلي مافياي مثل مراتبي
كار منفرد آنها اغلب فعالند ، لسآنجلس تا شيكاگو از و ميامي تا نيويورك بين روسي مافياي
".نميكند كم بودنشان خطرناك ميزان از اين البته كه ميكنند ،
رئيس فره ، لوييس آمريكا ، كنگره در جلسهاي جريان در پاييز 1997 ، در احوال ، اين همه با
...است گرفته پيشي هم ايتاليا مافياي از حاضر حال در روسيه مافياي":داد هشدار FBI وقت
فعاليت ما خاك در هماكنون يافته سازمان جنايتكاري سازمان و گروه هزار از 8 گروه سي
ماموران را آنها اغلب اعضاي كه است اين گروهها اين مورد در نگرانكننده نكته.ميكنند
قائل تمايز معمولي تبهكاران سازمان و مافيا بين بايد شك بدون "ميدهند تشكيل سابق KGB
كه است مراتبي سلسله كاملا مخفي سازمان يك منظورمان ميكنيم ، صحبت مافيا از وقتي.شد
بالاترين از و دارد را خودش ويژه رسوم و آيين ميشود ، اداره خاصي مقررات و قواعد برطبق
.ميبرد بهره محافظت و امنيت سطح
بهترين از يكي و نيويورك در جي جان كيفري حقوق كالج در جامعهشناسي استاد راسنر ، ليديا
يك وجود ايده كه دارد عقيده او ;است بروكلين روسي جامعه در بزه و جرم از مطلع كارشناسان
ملغمهاي" نتيجه روسي ، مافياي بارونهاي امر تحت و يافته سازمان آمريكايي ارگانيتساياي
طرح با ميخواستند دهه 1980 در كه است FBI "قومي" سرويسهاي برخي دستپخت از ناشيانه
را مافيايي براندوهاي مارلون و سرخ دشمن مرعوب نيويوركي مطبوعات سازمانهايي ، چنين وجود
".كنند راضي
ساده پديده يك نتيجه روسيه مافياي درباره شايعات":ميدهد توضيح كوزلوفسكي ولاديمير
بروكلين بيچ برايتون محله در سال 1975 ، حوالي در روسي مهاجران موج اولين:است بوده
در برژنف دست به شده ، آزاد روسي يهودي ،"رفوزنيكها" جمعيت.شدند متمركز و و مستقر
به 75 آنها شمار بعد سال پنج.ميشدند بالغ نفر هزار به 7 سال 1975 در دهه 1970 ، اوايل
.ميكردند زندگي بيچ برايتون خيابان اطراف بلوك ده در آنها همه تقريبا كه رسيد نفر هزار
سر پشت را آرامي زندگي و داشتند هم با خوبي روابط كه بودند معمولي جمعيت يك آنها
جواهرفروش يك او.بود آگرون اوسي نام به فردي رفوزنيكها ، اين از يكي ".ميگذاشتند
به كه بود كرده فراموش البته و آمد ايرپورت كندي محله به اكتبر 1975 در كه بود ساده
جرم به شاقه اعمال با زندان سال هفت سابقه كه شود يادآور آمريكا مهاجرت اداره ماموران
.ميكشد يدك را قتل
روسپيگري شبكههاي كارآمدترين از يكي سازماندهي به ميگذشت ، آلمان از كه مسيرش طي او
مشغول محله روسي مغازههاي از اخاذي به بيچ برايتون در او و كرد اقدام غربي اروپاي در
از فقط بود معروف و ميپرداخت محل كسبه از خراج و باج جمعآوري به منظم طور به او.شد
عنوان به را او محله پليسهاي.ميكند دريافت دلار هزار هفتهاي 50 بزرگ اغذيهفروشي يك
گلوله دو دريافت با آگرون اوسي سال 1985 ، در.ميشناختند انكارناپذير روسي پدرخوانده يك
نايفلد بوريس زوج سوي از آگرون سريع جايگزيني.شد بازنشسته هميشه براي شقيقهاش ، در
و افواه در بيشتر را روسيه مافياي ،(گروه متفكر مغز) باراگولا مارات و (جنايات مجري)
.انداخت زبانها سر بر رسانهها اخبار
شناخته فردي اودسا ، سياه بازار محافل در بود ، رياضيات و اقتصاد فوقليسانس كه باراگولا
دسته و دار با توافق از بعد كه كرد بسنده اين به فقط بيچ برايتون در او.بود شده
استعداد اما.نمايد برقرار را بنزين قاچاق سيستم يك سوختي ، معاملات ارباب ،Genovese
نجات را او نتوانست هم باز دروغين شركتهاي ايجاد طريق از قانون زدن دور در باراگولا
.افتاد دام به مالياتي تخلف جرم به سال 1994 در او:دهد
هرويين واردات سيستم يك و كرد استفاده اروپايي شبكههاي در نفوذش از نيز نايفلد
تلويزيونهاي كاتديك تيوبهاي در را هرويينها او.درآورد اجرا به را آمريكا به تايلندي
زمان اين در.ميكرد جاسازي ميشدند ، صادر دوباره بلژيك و لهستان سوي از كه مالزي ساخت
در بنزين ، قاچاق در فعال و بيچ برايتون در راسپوتين كلاب نايت سابق مالك زيلبر ، آلكس
اعمال انجام در روسي مافياي شهرت به خودش اين كه باخت جان مشكوكي طرز به جواني عنفوان
.افزود غيرقانوني
تبهكاران بين كه كرد متقاعد را همگان بروكلين ، در سال 1990 در ايوانكوف وياچسلاو حضور
خاطر به كه ايوانكوف ;دارد وجود نزديكي پيوند مسكو مافياي و نيويورك در شاغل روسي
در معروف بسيار تبهكار يك بود ، گرفته لقب "ياپونچيك" روسي زبان در دريدهاش چشمهاي
او.ميشناخت قوي جنايتكار مدير و سازماندهنده يك عنوان به را ايوانكوف FBI.بود روسيه
قاچاق و پولشويي بيمهاي ، تقلبهاي بليت ، انواع معامله غيرقانوني فعاليتهاي در
"دريده چشم" سوي از اخاذي به اقدام اولين اما.مينمود قهار كاملا اتوماتيك سلاحهاي
به را موضوع اخاذي قربانيان.نكرد پيدا خوشي فرجام بيچ ، برايتون در روسي شركت يك از
را روسي پدرخوانده خانه در پاشنه پليس نيروهاي ژوئن 1995 ، پنجم.دادند اطلاع پليس
داشت اختيار در همراه تلفن چهار كه كردند دستگير حالي در را ايوانكوف پليسها.درآوردند
روي از دوم نيكولاي تصوير اينكه جالب نكته ;تزار دوره به متعلق طلا ، روبلي سكه 10 يك و
!بود شده كندهكاري ياپونچيك به ملقب ايوانكوف تصوير...آن جاي به و بود شده محو سكه
افسانهاياش ، سلف به جهت اين از تا شد محكوم حبس سال به 10 ماليات از فرار جرم به او
از كه ايوانكوف سقوط.شد گرفتار ماليات پرداخت در فراموشي دليل به كه بپيوندد كاپون ، آل
.است گرفته نام آمريكايي ارگانيتساياي پايان نقطه بود ، روسي "موهيكان آخرين" برخي
نظر
دارد ادامه
|