شده بازخواني ارسطوي گادامر
عارفان نظر از فقر
3 آلمان در آموزش
فيلسوف زندگي
شده بازخواني ارسطوي گادامر
بود بيستم قرن فيلسوفان مهمترين از يكي و هايدلبرگ پژوهشگر برجستهترين گادامر هانس
مناسبت به كه است متني از خلاصهاي پيميآيد در آنچه.سال 2002درگذشت اوائل در كه
عضو بورخماير ، ويتر دكتر پروفسور توسط حياتش سال آخرين در بزرگ فيلسوف اين از قدرداني
.است شده نگاشته هايدلبرگ دانشگاه آلماني تحقيقات هيات
بورخماير ديتر
شيريان سادات مريم:ترجمه
و يشداوري مفهوم ساختن بياعتبار در روشنگري دوره متفكران تلاشهاي برخلاف گادامر
نوع هر اصلي پيششرط عنوان پيشداوريبه به كرد سعي اينباره در دكارت روشمند شكاكيت
بخشد رسميت انساني درك
متفكران از بسياري با ماربورگ ، شهرزادگاهش ، دانشگاه در خود تحصيل دوره حين گادامر
كريستين ، لندر ، فرايد بولتمن ، هارتمن ، نيكلاس ناتروپ ، چون كساني شد ، آشنا دورانش برجسته
كلاسيك آثار مطالعه به فلسفه ، در دكترياش رساله اتمام از پس او.ديگران و ريچاردهامن
تحقيقات و فلسفهنگاشت هايدلبرگ مارتين نظارت تحت را رسالهاي سال 1929 در و پرداخت
يك عنوان به گادامر اين بر علاوهبودهاند گادامر اصلي دلمشغولي دو همواره كلاسيك ،
.دارد شهرت نيز است ، حساس و خلاق ذهني داراي كه آلماني شعر معتبر مفسر
استاد سال 1939 در.رسيد ماربورگ در استادي مقام به بار اولين براي سال 1937 در او
و اصالت از حاكي سوابق پاس به و 1947 سالهاي 1946 در و شد لايپزيك دانشگاه وقت تمام
سال در وي.يافت دست دانشگاه اين رياست مقام به سوم ، رايش زمان در ترديدناپذيرش صداقت
ياسپرس كارل جانشين عنوان به اكتبر 1949 در و كرد مكان نقل فرانكفورت دانشگاه به 1947
حيات دوران خرسندي بزرگترين ميگويد گادامر خود كه همانگونه انتصاب ، اين.شد برگزيده
.است بوده او علمي
"روش و حقيقت" شاهكارش ظهور از سال هشت كه حالي در سال 1968 ، در بازنشستگي از پس
ميراث.پرداخت آمريكا و اروپا ديگر كشورهاي و متحده ايالات در تدريس به ميگذشت ،
برجسته بيشتر هرچه باعث بودند ، مشغول تحقيق به وي با كه فيلسوفاني ديگر و گادامر فرهنگي
رايز فولدا ، فردريك هيزيخ ، ديتر چون فيلسوفاني ;شد هايدلبرگ دانشگاه در فلسفه نقش شدن
آثار ،(توبينگن) موهريسيك انتشاراتي موسسه.بابنر روديگر و وايلند ولفگانگ ويل ،
انتشارات اين همچنينرساند چاپ به جلدي مجموعه 10 يك در را گادامر شده جمعآوري
.است كرده منتشر تازگي به نيز را گروندين جين قلم به گادامر زندگينامه
در دكارت رنه يعني ديگر بزرگ متفكر يك سالروزمرگ فوريه ، يازدهم يعني گادامر ، تولد روز
نيز تاريخي شگفتانگيز رويداد يك را زماني تطابق اين بتوان شايد.است هلند آمستردام
واژه بزرگ فيلسوف دو اين از كدام هر اثر مهمترين عنوان در كه اين جالب.كرد قلمداد
بزرگ اثر و سال 1637 در شده نوشته "روش در گفتار" دكارت رنه مشهور اثر:دارد وجود "روش"
اثر عنوان گادامر انديشمندان برخي نظر به.سال 1960 در شده نوشته "روش و حقيقت" گادامر
معتقدند نيز ديگر عدهاي اما است برگرفته فرانسوي كلاسيك فيلسوف مشهور رساله از را خود
بسياري تفاوت دارد مدنظر واژه اين از دكارت چه آن و "روش" مفهوم از گادامر مراد ميان
.دارد وجود
و "پيشداوري مفهوم ساختن بياعتبار" در روشنگري دوره متفكران تلاشهاي برخلاف گادامر
نوع هر اصلي پيششرط عنوان به "پيشداوري" به كرد سعي اينباره ، در دكارت روشمند شكاكيت
به اعتقاد و شرطها پيش اين نقش انكار براي تلاش گادامر نظر به.بخشد رسميت انساني درك
است تاريخي شرايط انگاشتن ناديده منزله به است ، ممكن بودن "پيشداوري از فارغ" كه اين
حلول باشند پيشداوري از فارغ است قرار كه احكامي همه در اسرارآميز نيروي يك بسان كه
و "داوريها پيش" وجود بر اصرار طريق از فكري كوته اين با گادامر مبارزه.ميكند
"انديشي جزم" عليه او عميق اعتراض بر مبتني بلكه نميپذيرد ، صورت "روشنگري" عليه استدلال
.است عقلگرا تفكر
در تنها نه را حقيقت ميتوانيم چگونه ما كه است اين گادامر ذهني دغدغههاي از ديگر يكي
به گادامر تفكر كه است جا اين در.كنيم تجربه نيز ادبيات و هنر در بلكه تاريخ ، و فلسفه
آگاهي رشد براي شخص اين.ميشود معطوف ويكو جيامباتيستا ايتاليايي ، دكارتي ضد فيلسوف
درباره" رساله نگارش تلاش اين اوج نقطه و است كرده فراواني تلاش حاضر قرن در فلسفي
تفكر بين ويكو تفكيك كه دريافت گادامراست بوده (1709) "ما زمان در مطالعه روشهاي
دست بدان فلسفياش تجارب در او خود كه است دوگانگياي همان درست انتقادي ، تفكر و بلاغي
يا عملي حكمت از را "اپيستيك" يا نظري حكمت "اخلاق" ششم كتاب در ارسطو.است يافته
تغيير فردي موقعيتهاي كه شرايطي در ميآموزد ما به عملي حكمت.ميكند متمايز "فرونسيس"
.بگيريم تصميم آنيم ناظر يا ميدهيم انجام كه اعمالي بودن شايسته درباره چگونه ميكنند
گستره با را او خود مقالات در هايدگر كه شد آغاز زماني از واژه اين با گادامر درگيري
باب در نظريهاي بسط به موضوع اين تحتتاثير گادامر.كرد آشنا واژه اين معناهاي عظيم
بودند حسي شناخت و ذوقي ، خوش تدبير ، چون موضوعاتي آن محوري مفاهيم كه پرداخت عملي حكمت
.مينهاد عقلگرايي از فراتر را پا كه ميشدند مشتق دانش از خاصي گونه از آنها همگي كه
و ميداند انساني را آن گادامر كه است الگويي همان عملي حكمت به نسبت ارسطو ديدگاه
مناسب كه را معرفت از گونههايي آن ، از استفاده با گادامر.ميخواند "فهم" روشهاي
اين.كنند متمايز ميشود مربوط طبيعي تجربي علوم به صرفا كه انواعي از است مقاصدشان
مبالغه زياد آن درباره نبايد كه است داشته همراه به مدرن ادبي نظريه براي نتايجي ديدگاه
با "هرمنوتيك" به گادامر تفسير كنيم تصور كه ميرسد نظر به ناعادلانه اين مسلما.كرد
دهه از را ادبي جدي تحقيقات گونه هر تاريخچه موافق و مخالف گروه دو به حاميانش تقسيم
گرايش كه يائوس رابرت هانس چون اساتيدي زيباييشناسي.است داده قرار تحتالشعاع 1960
.ميگيرد قرار موافق گروه زمره در دارد دريافتي
است هرمنوتيكي برابر در دانشجويان عكسالعمل حاصل كه برميخوريم تفكري به مخالف جهت در
رهايي و سنت نقادي لزوم بر حال عين در و است جهان از ما درك در سنت نقش منعكسكننده كه
و تماس تفكر گونه دو اين مشوقان مهمترين با همواره گادامر.ميكند تاكيد نيز آن قيد از
.دريدا ژاك و هابرماس يورگن چون افرادي است ، داشته عميق و پيوسته ارتباطي
كه اين و است بوده دشوار او براي چقدر ابتدا در نوشتن كه ميكند تاكيد بارها گادامر
اما."ميكند سنگيني سرش بر هايدگر سايه" كه است بوده "لعنتي حس" اين دچار همواره
گفتاري تبادلات خلال در كه بوده چيزهايي آن دلمشغول همواره او قضيه اين از صرفنظر
مستقيم محصول او مقالات از بسياري.است ميكرده كسب ديگران با گفتوگو از حاصل
روش" از قبل تا گادامر.ميشدهاند ارائه فيالبداهه صورت به اغلب كه است سخنرانيهايش
همچنين.بود نداده ارائه فلسفياي كاملا اثر هيچ نگاشت ، را آن شصتسالگي در كه "حقيقت
كرده پيدا ظهور دانشگاهي فعال زندگي از كنارهگيرياش از پس او ، آثار مجموعه اعظم بخش
.است داشته اكراه "نهايي" شده نوشته متن يك صورت به افكارش بيان از همواره گادامر.است
تاكيد و فلسفي گفتوگوهاي خلال در افكار برزايش مثبتي رهيافت همواره فلسفه به وي رهيافت
.ميدهد قرار سقراطيان زمره در را گادامر ويژگيها ، اين همه ;است بوده انساني جهل بر
تنها است ديگران با گفتوگوي در كردن مخاطره به راغب و آماده همواره كه وي مشخصه اين
كه است چيزي آن بلكه نيست ديگران اقوال به سپردن گوش توانايي و شخصي تواضع يك از برآمده
ياد "آنان نظرات بر تفوق امكان عين در ديگران حقوق تصديق" عنوان ، به آن از گادامر
به همواره او.است كرده تجربه شماري موقعيتهاي در را فضايل اين بارها گادامر.ميكند
.دارند قرار وي با برابر جايي در گويي كه مينگرد گونهاي به خود صحبتان هم و مخاطبان
كه ميآورد خاطر به را هملت مشهور جمله اين مطمئنا باشد ديده را او بار يك كه كس هر
".ديد نخواهم وي همانند شخصي هرگز"
عارفان نظر از فقر
و اسلامشناس شيمل ، برگيت ماري آنه پرفسور كه بود سخنرانياي عنوان "عرفان در فقر"
موسسه دعوت به كه وي.كرد ارائه ايران به خود سفر آخرين در آلماني مستشرق
آلماني و ايراني فارغالتحصيلان جمع در (T.T.I) فناور كارورزان و فارغالتحصيلان
به تنپروري و عزلت از صوفيان خود انزجار به را نهايتحاضران در ميكردو سخنراني
.ميخوانيد را وي كوتاه سخنراني متنداد توجه فقر بهانه
شيمل ماري آنه
سخن من براي متاسفانه اما هستم ، شما ميان در كه مسرورم بسيار امشب من عزيز ، ميهمانان
زبان دو به را صحبتهايم من لذا نيست مقدور ارتجال علت به فارسي شيرين زبان به گفتن
.كرد خواهم ارائه انگليسي و آلماني
و زيبا ايران در حضور هميشه و دارم حضور اينجا در كه خوشوقتم خيلي آقايان خانمها ،
و گفتم سخن گوته انستيتو در و كردم ديدن ايران از سال 1963 در بار نخستين من.است جالب
اقامت ايران در زيادي مدت چون اماكردم ديدن شيراز و اصفهان شهرهاي از همچنين
ايران من براي نيست مهم اينها البته است ، مشكل فارسي به ترجمه و صحبت برايم نداشتهام
آثار مطالعه و آشنايي صرف را زيادي مدتهاي من كه است بزرگي متفكران و شاعران كشور
آمريكا و اروپا در را ايران معنوي عرفاني ، جنبههاي داشتهام سعي و كردهام ايشان
.بشناسانم
و ادبيات شعر ، عرفاني جنبههاي بتوانم كه بود مهم من براي فارسي زبان به آشنايي از بيش
تدريس سال كه 25 جايي آمريكا ، و انگليس و آلمان به را آن و كنم مطالعه را ايران هنر
.كنم منتقل ميكردم ،
به و افتادم وي منطقالطير و عطار ياد به (سيمرغ هتل) بودم محل اين عازم كه عصر امروز
به كه است روحانياي سفر نظير شلوغي و ترافيك اين با سيمرغ سوي به رفتن كه گفتم دوستانم
.ميرود سيمرغ سمت
از يكي برسيد سيمرغ به بتوانيد تا بگذريد وادي هفت از بايد شما سيمرغ به رسيدن براي
.است غنا در فقر وادي ميكند مطرح عطار كه وادي هفت
مطرح ايراني ، عارفان و شاعران بزرگترين از يكي عطار ، كه وادي هفت اين ميكنم فكر من
آلماني ، ادبيات در را آن كه مطلوب به رسيدن براي است انسان دشوار راههاي ميكند
.است شده مطرح انسان رشد براي كه راههايي داريم ، نيز انگليسي و فرانسوي
چيزي اقتصاد و فن و تكنيك از كه گفتم من كنم سخنراني اينجا در شد خواسته من از كه وقتي
بگويم؟ چه.بگويم حضار براي كه نميدانم
بهتر هستند مشغول...و مديريت و اقتصاد به همه كه قرن اين در كه رسيد ذهنم به اما
من صداي چند هر بگويم شما براي اسلامي فرهنگ در عرفان در فقر مورد در كلامي چند است
.نارساست بسيار
سيروسلوك به حقيرانه و ساده كه مسلمان صوفيان و دراويش كه كنيد تصور نبايد شما
بيتوجه خود اطراف جهان وقايع به نسبت ميجستند ، دوري مادي زندگي از و ميپرداختند
.ندارد واقعيت اين ;بودند
كه داريم انجيل در.است بوده مطرح اديان همه در فقر درباره مذهبي و عرفاني دستورات
زيبايي و كنند توجه خود اطراف به مادي مظاهر به بيرغبتي عين در شدهاند توصيه افراد
.باشند داشته نظر زير را گلها رشد و طبيعت
كه معتقدم من "فخري الفقر" ميگويد كه داريم پيامبر از مشهوري و معتبر حديث اسلام در
كه نيست فقري ميكنند مطرح كه فقري اين.كرد توجه اصولي و جدي طور به واژه اين به بايد
خداوند به نسبت خود درون در انسان كه است نيازي احساس بلكه باشد بينوايي با مترادف
.فقيرانيم ما و غني تنها اوست "الفقرا انتم و الغني هو" ;دارد غني هميشه
بدون شما كه است اين نه فقر ميگويد كه است اسلامي عرفان در زيبا بسيار سنت يك اين
به راضي كه معناست بدان فقر بلكه بخواهيد خدا از را خود روزي و بنشينيد پويا و تحرك
زيبا بسيار آيه يك.شود پر بايد كه هستيم ظرف يك همانند انسانها ما.باشيد خدا رضاي
تجارت و تبادل و برويد كار پي انسانها:ميفرمايد كه نور سوره در دارد وجود قرآن در
.نكنيد فراموش را خدا هرگز ولي باشيد داشته
توسط كه "نقشبنديه" طريقت در همچنين و هجري اول قرن در خصوص به اسلام عرفاني سنت در
ميگويد كه دارد وجود مركزي عبارت يك شده تاسيس بخارا در هجري قرن 8 در نقشبند بهاالدين
اهل هميشه ميگويد كه ماست همه براي زندگي دستور جمله اين."يار به دل _ كار به دست"
به كار حين مراحل تمام در و هميشه بايد صورت هر در خانهدار ، چه مهندس ، چه باشيد كار
كه است اين فقر در شد گفته آنچه همه راس.نشويد جدا او از و كنيد فكر مهربان خداي
.فكري و ذهني كار چه و باشد يدي كار چه است عبادت و خدايي امر يك كار ، بدانيم
به كه هستم خوشحال من و شنيديم زياد آلمان و ايران روابط مورد در مجلس ابتداي در ما
.است شده گماشته همت ارتباط اين حفظ
كه آنهايي همه ميكردم احساس بودم ، ايران و آلمان دوستي انجمن رئيس من كه زماني در
و سعي زبان آلماني كشورهاي در كه است سال از 200 بيش ميدانند ، ميشناسند را گوته
و زبان به گوته ارادت از آلماني هر و دارد وجود ايراني فرهنگ با بيشتر آشنايي بر اشتياق
.است آگاه فارسي فرهنگ
كتاب شد ، برگردانده آلماني به كه فارسي كتاب اولين كه كنم اضافه بايد رابطه اين در
.است بوده سعدي گلستان
شاعر كه است وصفي اين "آيد وجود به ميتواند سلطان يك باغ در كه شكوفههايي زيباترين"
.است گفته گلستان درباره بوده ، گوته تاثير تحت عميقا هردر آلمان بزرگ
كار بزرگترين و هست و بوده آلمانيها علاقه مورد كتابهاي از يكي هميشه گلستان كتاب
را حافظ اشعار با آشنايي امكان حافظ ترجمه با توانست كه بود اين بورگشتال هاير فون يوزف
است بينظير كاري اين وجود با است خام كمي آن ترجمه اگرچه و كند فراهم آلمانيها براي
پي در و مييابد را خود دوقلوي حافظ در گوته برد ، پي حافظ نبوغ به آن مطالعه با گوته كه
.كرد پايهگذاري را غربي _ شرقي ديوان نام به خود آثار مشكلترين و زيباترين از يكي آن
و گوته به Hammer burgstahl طريق از حافظ از راه يك كه است جالب فرآيند و پديده يك اين
آلماني و پاكستان و ايران فرهنگ نتيجه در و شده منتقل اقبال پاكستان ، امروز پدر به سپس
در و ديد متقابل تاثيرگذاريهاي اين از ميتوان زيادي مثالهاي.شدهاند هدايت هم به
امروز به تا آلماني جامعه و داشته وجود زيبايي بسيار ادبي _ فرهنگي روابط تاريخ تمام
است ، ما همه وظيفه اين كه ميكنم فكر من.دارد و داشته قرار معنوي برخورد اين تاثير تحت
مشترك همكاري با كه زبان آلماني كشورهاي فارغالتحصيلان انجمن شما و ادبيات مترجم من
.بكوشيم فرهنگي روابط توسعه در و دهيم ادامه را سنت اين
بازگشته فارغالتحصيلان انجمن شما و بودم شما جمع در كه بود مغتنم فرصت يك من براي اين
مسائل به مادي كار كنار در و كنيد حفظ را حسنه سنت اين كه كنم دعوت را آلمان كشور از
ترجمه با سال 1645 از كه فرهنگي تماس اين تا دهيد توسعه را آن و كرده توجه نيز معنوي
.كند پيدا ادامه متمادي سالهاي هم باز شد شروع سعدي گلستان
.ميكنم تشكر آوريد فراهم را سخنراني اين امكان اينكه خاطر به شما از
3 آلمان در آموزش
دانشآموزان سطحبندي
طولاني قاسم:ترجمه
وجود مدرسه نوع كلي 4 طور به نخست مرحله در.است شده تشكيل مرحله دو از خود ثانوي مقطع
شوله گزامت ،Gymnasium گومنازيوم ،Realschule شوله رئال ،Hauptschule شوله هاوپت:دارد
از 10 بيش مختلف ايالتهاي در شد ، برده نام آنها از كه مدارسي بر علاوه.Gesamtschule
با 4 محتوايي نظر از البته كه دارد وجود ثانوي مقطع براي مختلف عناوين با ديگر مدرسه
پس.ميانجامد طول به سال حدود 6 مرحله اين در تحصيلندارد زيادي تفاوت شده ذكر مدرسه
مدارسي آلمان ايالتهاي اغلب در.ميشود آغاز ثانوي مقطع دوم مرحله مرحله ، اين پايان از
،Gymnasium گومنازيوم:شدهاند پيشبيني مرحله اين براي شد خواهد برده نام آنها از كه
اوبرشوله فاخ ،Berurfsfchschule فاخشوله بروفس ،Berufsschukle شوله بروفس
.Fachschule شوله فاخ ،Fachoberschule
ثانوي مقطع نخست مرحله
رئال گومنازيوم ، گفت ، ميتوان ساده زباني به ثانوي مقطع نخست مرحله مدارس كلي تشريح در
گزامت و است شده گرفته نظر در ضعيف تا قوي دانشآموزان براي ترتيب به شوله هاوپت و شوله
هفته در ساعت تا 30 بين 28 دانشآموزان مقطع اين در.است مدرسه اين 3 از تلفيقي شوله
تشريح مفصلتر مدارس اين از هريك ادامه در.شوند حاضرمي كلاس سر در (دقيقه ساعت 45 هر)
.ميشوند
شوله هاوپت
يا) نهم تا پنجم كلاس از نكنند كسب خوبي زياد نمرات ابتدايي مدرسه در كه دانشآموزاني
گومنازيوم در آموزش از كندتر آموزش سرعت مدرسه اين در.ميكنند تحصيل مدرسه اين در (دهم
قالب در بيشتر مطالب غيرذهني ، و تئوري مباحث به پرداختن جاي به و است شوله رئال و
ميشوند ارائه مدرسه اين در كه درسهايي.ميشوند داده آموزش عملي تمرينات و مثالها
زيستشناسي ، شيمي ، / فيزيك رياضيات ، ،(انگليسي معمولا) خارجي زبان آلماني ، شامل
ايالتها بعضي در و ديني ورزش ، هنر ، موسيقي ، اجتماعي ، حرفهوفن ، تاريخ ، جغرافيا ،
زبان و رياضيات دروس يادگيري براي دانشآموزان مدرسه اين در.هستند اقتصاد و حسابداري
پايان از پس دانشآموزان.ميشوند تقسيم پيشرفت سرعت و فراگيري قدرت تناسب به خارجي
.نمايند تحصيل حرفهاي فني مدارس از يكي در بود خواهند قادر مدرسه اين در خود تحصيل
تحصيل دانشگاه در نميتوان حرفهاي و فني مدارس مدرك با كه است ضروري نكته اين به توجه
در ميتوانند بدهند نشان خود از خوبي پيشرفت شوله هاوپت در كه دانشآموزاني البته.نمود
.بروند گومنازيوم يا شوله رئال به تحصيل حين
شوله رئال
شوله رئال در تحصيل.هستند جامعتر و دشوارتر شوله هاوپت به نسبت دروس شوله رئال در
شوله هاوپت از هفتم يا ششم كلاس از كه دانشآموزاني ولي ميانجامد طول به سال معمولا 6
ارائه دروس.بگذارند سر پشت سال يا 4 طي 3 را دوره اين ميتوانند بيايند شوله رئال به
رياضيات ، ،(انگليسي معمولا) خارجي زبان آلماني ، زبان:از عبارتند مدرسه اين در شده
از.ديني آموزش و ورزش هنر ، موسيقي ، سياست ، تاريخ ، جغرافيا ، زيستشناسي ، شيمي ، فيزيك ،
اضافه شده نامبرده دروس به اختياري درس ساعت تا 6 بين 3 بعد به هشتم يا هفتم كلاس
انتخاب را اختياري دروس خود تواناييهاي و علاقه به توجه با دانشآموزان.ميشود
كاملا دروس يا (رياضي مثل) اجباري دروس تقويت براي آنها يا كه معنا بدين مينمايند
رئال پايان از پس.مينمايند انتخاب (است فرانسه زبان عموما كه دوم زبان مثل) جديدي
مدرك با كه مدارسي در هم و داد ادامه را تحصيلات حرفهاي فني مدارس در ميتوان هم شوله
.نمود تحصيل دانشگاه در ميتوان پايانيشان
گومنازيوم
دو از دشوارتر و عميقتر است ، ايران در دبيرستان معادل تقريبا كه گومنازيوم در آموزش
در دهم تا (هفتم ايالتها بعضي در يا) پنجم سال از قويتر دانشآموزان.است ديگر مدرسه
مدرسه اين به كه شوله هاوپت و رئال مستعد دانشآموزان براي.ميكنند تحصيل مدرسه اين
زبان دروس گومنازيوم در.است شده گرفته نظر در جداگانهاي تحصيل دورههاي آمدهاند ،
تاريخ ، جغرافيا ، زيستشناسي ، شيمي ، فيزيك ، رياضيات ، خارجي ، زبان 2(دستكم) آلماني ،
كه خارجي زبان دو يادگيري.ميشوند تدريس ديني آموزش و ورزش هنر ، موسيقي ، سياست ،
دانشآموزان.ميشود محسوب دانشگاه به ورود پيششرطهاي از است آلماني و فرانسه معمولا
.مييابند راه اوبرشتوفه گومنازياله يعني بعدي مقطع به گومنازيوم پايان از پس
شوله گزامت
ديگر دانشآموزان مدرسه اين وجود با.است داده جاي خود در را قبلي مدرسه مدرسه 3 اين
تحصيلي دوره باشد لازم كه زمان هر در و نيستند آن منفي پيامدهاي و مدرسه تغيير نگران
نوع از شوله گزامت:ميشود تقسيم نوع دو به خود شوله گزامت.ميدهند تغيير را خود
كواوپراتيو نوع در.(اختلاطي) اينتگريرت نوع از شوله گزامت و (همكاري) كواوپراتيو
رئال شوله ، هاوپت دورههاي همان در واقع در و ميشوند تقسيم گروه سه به دانشآموزان
تمام براي دروس از برخي اينتگريرت نوع در.ميشوند مشغول تحصيل به گومنازيوم و شوله
دو در كه دروسي.ميشوند ارائه دشوارتر و آسانتر سطح دو در برخي و مشترك دانشآموزان
كلاس از) آلماني زبان ،(هفتم كلاس از) خارجه زبان و رياضيات شامل ميشوند ارائه سطح
هنر ، دروسهستند (نهم كلاس از حداكثر) شيمي يا فيزيك دروس از يكي ،(نهم حداكثر يا هشتم
پايان در.ميشود ارائه مشترك صورت به دانشآموزان همه براي ديني آموزش و ورزش موسيقي ،
دريافت را گومنازيوم يا شوله رئال شوله ، هاوپت پاياني مدارك از يكي ميتوان شوله گزامت
.نمود
به.نيست آلمان محافظهكار سياستمداران علاقه مورد زياد كه است مدرسهاي شوله گزامت
حزب حكومت محل يعني باواريا ايالت در مدرسه اين ديگر قبل مدتها از كه است دليل همين
.ندارد وجود (CSU) آلمان مسيحي سوسيال
فيلسوف زندگي
(1) بنيامين والتر
رابرتز ژولين
نجفزاده رضا:ترجمه
زاده برلين در داده مذهب مرفهتغيير يهودي خانواده يك در (19401892) بنيامين والتر
سال 1925 در و نوشت "آلماني رمانتيسم در هنر نقادي مفهوم" پيرامون را خود دكتراي تز.شد
ارائه فرانكفورت دانشگاه در دانشياري درجه كسب جهت را "آلمان تراژيك نمايش بنيانهاي"
حرفهاي برنامههاي بنيامين و ندارد كاربردي ديگر تقريبا اثر اين وصف ، اين با.نمود
اين از بعد سال چندميشود محسوب كلاسيكها جزء امروز او كتاب و كرد رها را آكادميك
ديگر و آدورنو تئودور برشت ، برتولت با روزنامهنگار ، عنوان به كه زماني يعني دوره ،
ماموريتي طي.برود پاريس به سال 1933 در كه گرديد مجبور شد ، همكار و آشنا چپ روشنفكران
(گرفت نام فرانكفورت مكتب نيويورك ، به مهاجرت از پس كه) اجتماعي تحقيقات موسسه سوي از
اين.نمود نوزده قرن پاريس مورد در مهم تاريخي و نظري پروژه يك وقف را خودش بنيامين
او - شخصي و مالي نظر از - مخاطرهآميز دهه يك از پس.بود سن پاساژ طرح به موسوم پروژه
كوههاي از گذشتن از پس اينكه سرانجام و ;بگريزد نازيها دست از كه بود مجبور دوباره
خود زندگي به اسپانيا ، در امنيت به دستيابي براي نافرجامي و بيثمر تلاش در پيرنه ،
.داد پايان
و مباشرت اثر در از 1955 حال اين با بود ، شده شناخته كمتر حياتش دوران طول در بنيامين
.است شده منتشر و ترجمه گستردهاي طرز به او كارهاي آدورنو ، چون قديمياي همكاران مبادرت
:ماركس و نيچه:هنر
تجليگر هنر بود معتقد كه نيچه فردريك توسط مدرن ، زيباييشناسي نظريه دستورالعمل
بنا آيد ، حاصل طبيعي علوم توسط كه است آن از نهادينتر و شالودهايتر كه است گستردهاي
انساني علوم به پرجلالي و پرهيبت مشروعيت چنين اينكه از وي ، عديده حواريون.شد نهاده
.بودند مسرور بسيار بدهند ،
امتناع نيچه هواداران مدعاي پذيرش از ميدانستند ، تاريخ در وضعي را هنر كه ماركسيستها
هنر ماهيت و است بوده سياسي منحصرا تاريخ ، اين كه بودند معتقد آنان وصف اين با.كردند
عبارت به.شونده فرسوده و افتادني بر است امري سياسي ، تنازعات با آن پيوند حيث تعيين با
مولفه "روساختاري" بازتاب صرفا بل نيست ، خويش واقعيت شالودهساز همزاد هنر ديگر ،
.است سياست مبنايي
آنها با شراكت به مايل و است داشته تمايل ماركسيستها انتقادي سرشت به طبيعتا بنيامين
حداقل بود ، ماركسيستي هنر بيستم ، قرن اول ربع هنر جالبترين اينكه خاطر به مخصوصا.بود
است واضح اين بر علاوه.(باوهاوس و برشت ايزنشتاين ، سرگي روسي ، ساختگرايي مثل) بيان در
.باشد بوده دخيل خلاقيت اين در ميتوانست ندرت به ارتدوكس ، ماركسيسم "روساختار -مبنا" كه
پهنههايي در هنر آن ، با كه دانست وسيلهاي كشف جهت در كوششي ميتوان را بنيامين پروژه
بدون و خود به خود اما ;دارد حيات است ترسيم قابل سياسي اقتصاد قاموس در تنها كه
طبقهبندي از نظر قطع با بنيامين."پيشرفت" چون سادهگرايانهاي معيار به وفاداري
دستگاه وارد را نيچه متافيزيك عناصر صرف ، روساختار ثانوي پديدار عنوان به هنر ماركسيستي
.ساخت خود انديشگي
:سياست و ماليخوليا سمبليسم ،
مهم مقاله او اوليه كار.داد قرار بررسي مورد ميتوان مرحله دو در را بنيامين انديشه
"آلماني تراژيك نمايش بنيانهاي" كتاب به كه است ، (1922) Goethes wahlverwandtschaften
آنها مسير از هنر كه دهد دست به را طرقي كه است آن پي در بنيامين اينجا در.گرديد ختم
به سمبليستي رويكرد" خودش كه است چيزي آن او اوليه هدف.ميپذيرد را پراگماتيستي مواضع
كار به هنري توليدات خود در يا است شده اظهار منتقدان توسط كه نگرهاي:مينامد "هنر
.ميآورد پديد را واقعيت ذاتي ساختارهاي با جادويي ارتباط هنر ، آن ، مطابق و است شده بسته
مورد در همچنانكه) گردد ، ظاهر موهومپرستانه تقديرگرايي يك در است ممكن رويكردي چنين
ميشود ، ديده هفدهم قرن بزرگ نمايشنامههاي در كه همانگونه يا ،(ميشود ديده گوته آثار
تلقي اين با كلي به كه آنچه.خداوند آفرينش تقليدي تسخير در هنر ظرفيت به ابلهانه ايمان
مورد در شكگرايي يعني ;است ناميده "ماليخوليا" بنيامين كه است چيزي است تنافر در
تصوير را خودبزرگبينيها و تماثيل ماليخوليايي ، هنرمند.تجربي معرفت و علم ادعاهاي
Baroque.كند تاكيد خداوند واقعيت بودن حصول غيرقابل مورد در خود ياسهاي بر تا ميكند
به جسورانه واكنش يك اين حال اين با.است ايستاري چنين از نوعي نمونه يك trauerspiel
;ميآورد فراهم هنرمند براي هم را سومي امكان كه است "سمبليسم" يا تقليدي رئاليسم مسائل
خود فعاليتهاي ادراك در آنان توانايي به منوط امر اين.مداخلهگرايانه پراگماتيسم يك
زير در" كنند چنين هنرمندان اگر بنيامين ، چشمانداز در.است فراختر سياسي چارچوب يك در
در كه است چيزي مداخلهگرا ، هنر دقيق ماهيت اما ;"بود خواهند هوشيار تاريخ گشاده آسمان
.است محاق در هنوز بنيامين اوليه آثار
|