است هزينه كم و پايدار مردمي امنيت
وكلاي كانونهاي با موازي نهاد ايجاد
نيست اصولي دادگستري
شد دستگير عبدي عباس
پوزش و تصحيح
يا ترافيكي مشكل رانندگي خونبار حوادث
رفتاري بحران
پنهان اجتماعي آسيبهاي
تعرفه مشكل :اجتماعي تامين درمان معاون
به دولتي بخش از را پزشكان درآمد وتفاوت
ميدهد سوق خصوصي
جوانان شناسي جامعه
معلولين روانشناسي بر مقدمهاي
توانخواهان 3 مدرسه دوم فاز افتتاح
ايران نابينايان براي رايگان اينترنت
را ضعف نه ببين را توانايي
است هزينه كم و پايدار مردمي امنيت
در دوشنبه روز اسلامي جمهوري انتظامي نيروي فرمانده:اسلامي جمهوري خبرگزاري
.باشد مردمي كه بود خواهد هزينه كم و پايدار زماني امنيت بابلسرگفت
همايش در مازندران دانشگاه دانشجويان درجمع كه "قاليباف باقر محمد" سردار
متكي اگر اقدامي نوع هر ما كشور در: ، افزود ميگفت سخن "آتيه و قانون ، پليس"
هزينه كم و پايدار اما يابد تحقق است ممكن چند هر نباشد مردم خواست و مردم به
.بود نخواهد
نيروي در مردم به بايد ما گفت كشور امنيت تامين در مردم نقش بر تاكيد با وي
به مربوط مسايل برخي و اشخاص به مربوط درامور جز و ميداديم نقش انتظامي
اجتماعي انضباط و امنيت حفظ كرد تصريح وينيست پوشيده چيزي مجرم
حاكميت و مردم خوب تعامل از كه است عمومي امري و جامعه اساسيترينمسئله
.ميآيد بوجود
و انتظامي بامسايل برخورد نگاه دو محوري جامعه و محوري تهديد گفت قاليباف
انتظامي نيروي در ما كشور ، كنوني شرايط و اسلام دين اساس بر كه بود امنيتي
.برود بين از وپليس مردم بين فاصله تا رابرگزيدهايم محوري نگاهمردم
سمت به مردم كه باشد سمتي به بايد حركت كرد اضافه انتظامي نيروي فرمانده
فقط و نكرديم نگاه امنيت مقوله به ايدئولوژيك حتي و سياسي ديد مااز و مابيايند
، قانون اجراي حين ودر كنيم نگاه امنيت به عدالت ديد از كه است براين سعي
.كنيم رعايت رانيز مجرم خصوصي حريم و شود رعايت نيز اخلاق
از ديگر يكي را انتظامي و امنيتي مسايل با برخورد در انساني كرامت رعايت وي
حال در زمينه اين در برنامههاييكه با گفت و كرد ذكر انتظامي نيروي اهداف
انساني كرامت رعايت در انتظامي نيروي قطع طور به سال پايان تا است اجرا
.حلميكنيم را مردم به خدمات ارائه در موجود مشكلات و شد خواهد نمونه
وكلاي كانونهاي با موازي نهاد ايجاد
نيست اصولي دادگستري
با موازي نهاد هرگونه ايجاد تهران ، دادگستري وكلاي كانون رئيس:اجتماعي گروه
.كرد ارزيابي ملت براي غيرنافع و غيراصولي اقدامي را دادگستري وكلاي كانونهاي
دادگستري وكلاي كانونهاي سراسري همايش يازدهمين حاشيه در شب يكشنبه كشاورز بهمن
حرفهاي اما نداريم اصطكاكي قضاييه قوه با ما:افزود خبرنگاران جمع در شيراز ، در كشور
دادگستري وكلاي باشد ، داشته وجود آنها شنيدن براي شنوايي گوش اميدواريم كه داريم حسابي
زندگي ، سودا ، اين سر بر و مظلوم از دفاع مقام در قدرت و شجاعت نهايت در
.ميگذارند را آبرويشان و جان
شده منجر پروندهها طولانيشدنسير به عمل در كه قضات كمبود به توجه با:افزود وي
استخدام مقام در وكيل ، تربيت و پرورش به پرداختن جاي به قضاييه قوه ميكنيم توصيه است
است ، محاكمات در قاضي كمبود از ناشي كه مردم گرفتاريهاي و مشكلات از بخشي تا برآيد قاضي
.شود كاسته
وكلاي دليل همين به و باشد جدا قضا نهاد از بايد دفاع نهاد:كرد خاطرنشان كشاورز
.باشند داشته ثمر مثمر تلاش و فعاليت خود موكلين حقوق استيفاي راستاي در ميتوانند مستقل
زمان در:گفت خبرنگاران سئوال به پاسخ از بخشي در تهران ، دادگستري وكلاي كانون رئيس
.است حبس در وكيل عنوان به زرافشان آقاي تنها حاضر
اين شد مدعي و كرد اشاره رهامي آقاي و عبادي شيرين خانم وكالت پروانه ابطال به وي
.نيست قضاييه قوه اختيار حد در امر
طي داشته ، امكان كه را راههايي كليه مذاكره طريق از ابتدا از ما:گفت كشاورز
خود اما است ، محدودي اختيارات و امكانات با صنفي مجمع يك وكلا كانون اينكه ضمن كردهايم
.ميدانيم وكلا حقوق از دفاع به مكلف را
شد دستگير عبدي عباس
صبح اسلامي ايران مشاركت جبهه ارشد عضو و روزنامهنگار عبدي عباس:اجتماعي گروه
.شد بازداشت ديروز
:افزود خبر اين اعلام با ديروز مشاركت جبهه اطلاعرساني كميته مسئول ارغندهپور كريم
.كردند بازداشت را وي و كرده بازرسي را عبدي منزل ماموران از تعدادي
عبدي عباس دستگيري بازتاب
در.است داشته فراواني بازتابهاي سياسي - فرهنگي چهرههاي رئيس و عبدي عباس دستگيري
از كه است داده انجام سياسي و فرهنگي مختلف چهرههاي با گفتوگوهايي ايسنا زمينه همين
:ميگذرد نظرتان
در بوده فعال جاسوسي ، لانه اشغال در كه كساني از يكي دستگيري:دارد اعتقاد تابش وفا
متبادر ذهن به را معنايي حماسه ، اين سالگرد
.كند مي
و اطلاعات براساس:روزنامهنگارانگفت صنفي انجمن رئيس مزروعي زمينه همين در
. است قانوني وجاهت فاقد اقدامات اين دارم ، كه برداشتي
هم از بايد را نكته دو:گفت نيز مردمسالاري روزنامه مسئول مدير كواكبيان مصطفي
همكاري يا جاسوسي موضوع از پژوهش و تحقيق نظرسنجي ، علمي امر بايد كه اين آن و كرد تفكيك
.شود تفكيك خارجي سفارتخانههاي برخي با اطلاعاتي
و نظام سرنوشت و مردم حقوق براي كه آنان:دارد اعتقاد كيهان مسئول مدير ديگر سوي از
.كنند استقبال شده توقيف افكارسنجي مراكز پرونده پيگيري از بايد قائلند ، اهميت كشور
و شود روشن مراكز اينگونه تكليف كه است ايران مردم همه حق:گفت شريعتمداري ، حسين
قرار پيگرد تحت فروختهاند ، را اطلاعاتي بيگانگان به و شده تخلفاتي چنين مرتكب كه كساني
.گيرند
پوزش و تصحيح
مروي هادي آقاي جناب نام كرباسچي غلامحسين آقاي جناب به تسليت آگهي در گذشته هفته
در كه مروي مهدي آقاي بنام دوستان از احدي با خانوادگي نام شباهت بدليل كه بود ، شده درج
محترم معاون از پوزش ضمن بدينوسيله كه است داده رخ خطايي مينمايند فعاليت خارجه وزارت
.ميشود تصحيح بدينوسيله مراتب قضائيه ، قوه اول
يا ترافيكي مشكل رانندگي خونبار حوادث
رفتاري بحران
:آمار بر بنا.است شده تبديل متداول پديده يك به رانندگي خونبار تصادفات -1
.شود مي كشته رانندگي سوانح اثر بر ايران در نفر يك دقيقه هر 30 -
كشور ، جمعيت ميزان به باتوجه كه شوند مي كشته جادهاي حوادث در نفر روزي 53 -
.است جهان در درصد بالاترين
شده مصدوم نفر هزار و 117 كشته رانندگي حوادث در نفر و 727 هزار نوزده سال 1380 در -
.است داشته رشد درصد و 6/8 ترتيب 15 به سال 79 به نسبت كه اند
اثر در نفر تا 3 سالانه 2 نفر ميليون يك هر ازاي به يافته توسعه كشورهاي در -
.است نفر رقم 270 اين ايران در اما شوند مي كشته رانندگي تصادفات
(عابر و اتومبيل براي) راه ايمني اتومبيل ، ايمني فاكتور سه از متاثر رانندگي حوادث -2
استاندارد ، راههاي ساخت اتومبيل ، عيوب رفع سالم ، اتومبيل انتخاباست رانندگي نحوه و
حقيقي شخصيت) جامعه افراد نگرش و تلقي بر مبتني همگي درست رانندگي و راهها ايرادات رفع
.آيد مي وجود به ترافيكي رفتار كه هاست نگرش و تلقيها اين مجموع از و است (حقوقي و
معلمان ، رفتار ورزشكاران ، رفتار تماشاگران ، رفتار:مانند.رفتار براي است صفتي ترافيك ،
فصل كه - رفتار تعريف و.. كودكان رفتار دولتمردان ، رفتار همسران ، رفتار جوانان ، رفتار
.زندگي و عمل شيوه:يعني - بالاست موارد همه مشترك
.است مشهود ذيل موارد ما جامعه ترافيكي رفتار در -3
قانون ، و ديگران به احترام كاهش خودخواهي ، نگري ، آينده جاي به نگري آني طلبي ، منفعت
محاسبه كاهش مرگ ، از ترس كاهش تخلف ، به ميل بالا ، پذيري ريسك ديگران ، حقوق رعايت كاهش
مانند اخلاقي هنجارهاي ضعف عمومي ، افكار به توجه عدم شانس ، به اعتقاد افزايش عقلاني ،
...و آبرو شرم ،
.يافت نيز اجتماعي ديگر هاي مجموعه رفتار در ميتوان پراكنده صورت به را ها ويژگي اين
تماشاگران ، مداران ، سياست جوانان ، مديران ، فروشندگان ، رجوع ، ارباب كارمندان ، رفتار:مثل
...و سوداگران ورزشكاران ،
هشتم كه رسمي تحقيقات از يكي خلاصه به فقط رفتارها اين بروز دلايل به بردن پي براي
:شود مي اشاره شد منتشر ماه شهريور
مشكلات كنند ، مي مراجعه پزشك به جسماني هاي ناراحتي براي كه افراد از نيمي از بيش -
.دارند عاطفي و رواني
.است رواني و روحي مسائل و مشكلات گرفتار نوعي به ايران جمعيت درصد 75-
.ندارند را زندگي مشكلات با مقابله توان كه گويند مي جوانان درصد 41-
.شوند نمي بيدار خواب از بانشاط و سرحال آنها درصد 38-
هم به را خوابشان مغشوش و پريشان افكار و روند نمي خواب به راحتي به شبها درصد 49-
.زند مي
.نيستند راضي خود زندگي از درصد 38-
.نيست بالايي حد در آنها در زندگي شوق و شور درصد 49-
.آيد مي سرشان بر چه كه نيست مهم برايشان آنها از زيادي درصد -
.دارد ناسازگاري سر آنها با زندگي كه اند كرده عنوان درصد 50-
خلال در (انبوهه يك عنوان به) فوتبال هواداران و تماشاگران رفتار بررسي در -4
بروز براي اي بهانه عنوان به فوتبال زودي به كه داديم هشدار جهاني جام مقدماتي بازيهاي
يا آگاهانه - را ديگر اي بهانه جامعه و داده دست از را خود كاركرد اجتماعي ، هاي واكنش
در كشور فوتبال قهرماني به مردم توجه عدمكند مي پيدا عمل و بروز براي - آگاهانه نا
.بود مدعا اين بر اثباتي كره ، آسيايي بازيهاي
دلايل به انبوهه و نداشت غالب وجه اجتماعي رفتارهاي در "ناشكيبايي" عنصر تاكنون -5
در و سرخوردگي نوعي به اخير سال دو در (بود شده اشاره آنها به پيشتر كه) مختلف
ابراز سازي ، شايعه گو ، و گفت قالب در جمعي هاي واكنش عدم) شد دچار جمعي خودفرورفتگي
جنگ شدن ور شعله احتمال خياباني ، زنان قاتل زلزله ، وقوع احتمال به...و ترس و اعتراض
به "راننده" امروز اما.(مدعاست اين شاهد...و سياسي هاي ناشكيبايي آمريكا ، با عراق
بروز نيز را ناشكيبايي بر مبتني رفتار دارد ، برعهده را خويشتن هدايت خود كه فردي عنوان
يا كنند مي مجروح چاقو با را قرباني همراه ، تلفن سرقت براي كه سارقاني مانند به ;دهد مي
...و بندند مي گلوله به را خانواده اعضاي همه همسر توهين از انتقام براي
همچون ديگر آن ، فراز كه است آورده وجود به رفتارها در جديدي فصل "ناشكيبايي" امروز -
آغازين نشانه رانندگي ، هاي خشونت و داشت نخواهد همراه به را خودفرورفتگي در فرود گذشته
.است آن
كدخدازاده علي
پنهان اجتماعي آسيبهاي
كودكان و مردان و زنان شكوههاي و اعتراضات و اجتماعي آسيبهاي محور در بحث كه هنگامي
دردمند انسانهاي ناخودآگاه ذهن در بيدرنگ مهم نكته يك ميرسد ، خود اوج به آسيبديده
مقصر پس:ميگويد و داده قرار وسرزنش عتاب مورد غضب و خشم با را زن و مرد و گشته ظاهر
ما پس است ، اين پرسش اگر مرد؟ يا است شده كودكان گوناگون آسيبهاي باعث زن آيا كيست؟
.ببريم نام و بشناسيم درستي به اولويت برحسب را خودمان اسلامي جامعه آسيبهاي انواع بايد
قاچاق -نمود1 درجهبندي يا و طبقهبندي ترتيب بدين اهميت برحسب ميتوان را آسيبها
قماربازي -طلاق 7 -كودكان 6 فرار -سرقت 5 -فحشاء 4 -مخدر 3 مواد به اعتياد -مخدر 2 مواد
مورد تعداد 30 جامعهشناسان...و كامپيوتربازي -كفتربازي 10 -شرابخوري 9 يا ميگساري -8
در آنها از يك هر كه كردهاند معرفي (social problems) عنوان تحت را اجتماعي آسيب
و حدود و دارد خاص تفسير و تعريف فرهنگي ويژه اولويتهاي در عرف و شرع قانون چارچوب
.دولتهاست دست در اجتماعي رفتارهاي انواع ثغور
از و.است اسلامي جامعه پنهان آسيبهاي كنيم ، بحث آن درباره ميخواهيم امروز آنچه اما
به آسمانها در و بامها پشت در بايد و افتاده دور به خيابان و كوچه عادي ، مردم ديدگان
گوناگون ، شكلهاي به جامعه در و خانواده در ايام مرور به آن اثرات چند هر.رفت آنها سراغ
سنگيني بهاي جامعه و خانواده و كرد خواهد بروز رفتاري و اخلاقي انحرافات نوعي عنوان به
نوع هر با "اسلام" دارند ، استحضار مقاله اين خوانندگان كه همانگونه.ميپردازد آن بابت
"دين" حفظ بهخاطر نه مخالفت اين و است مخالف زيانبخش تفريحات و وقت اتلاف و لعب و لهو
بالا و "انساني" كارآمد نيروي از حمايت و جانبداري لحاظ به بلكه است اسلامي شعائر و
آرام و نجيب است حيواني كبوتر."انسان" كارآيي و "افزوده ارزش" ميزان و معنويت موج بردن
.داشت مردم بين خاص محبوبيت قديم در كه داشتني دوست و پرواز خوش و اندام خوش و
نزد در ويژهاي جذابيت سحرآميز معلقهاي با تيزپرواز و قدرت با حيوان همين اگر ولي
به را خانوادههايي خودسازد ، معتاد و برده و عبيد و عبد را افرادي و كند ايجاد شهروندان
.مينشاند سياه خاك به و طلاق و جدايي و قهر
آينده خطدهنده و نوجوانان و كودكان تربيت و تعليم در تفكيكناپذير عنصر دو "مرد و زن"
و تعليم شيوه در اختلافنظر.ميآيند بهشمار انساني جامعه پايدار توسعه و پويا نسل
غيرمنطقي ولي دلسوزانه حمايتهاي و جانبداريها و كشمكشها و متضاد نهي و امر و تربيت
اصلاح كه گرفت خواهد شكل كودكان در متزلزل شخصيت و جبرانناپذير ضايعات والدين ، از يكي
.نيست آساني كار آن
و خودسازي به نياز نوجوان ، و كودك شخصيت شكلگيري براي آرمانطلب ، و عاقل "مرد و زن"
و هماهنگ تربيت و تعليم و جامعهشناسي و روانشناسي دانش و (purification) "نفس تزكيه"
و مقام تفكيك تبعيضناروا ، طمع ، و حرص زيادهخواهي ، غرور ، خودخواهي ، .دارند شده كنترل
تربيت و تعليم جلوي در محكم سد جاهطلبي ، و فخرفروشي و شوهر و زن اقوام بين در منزلت
و ميشود ظاهر تكامل و رشد مختلف مراحل در زندگي ، طول در آن تخريبي اثرات و است فرزندان
.ميسازد فراهم جوان زوجهاي يا و پسر يا و دختر براي فراوان مشكلات
نسبت را فرزندان نفرت و خشم شوهر ، كردن زنداني مهريه ، گذاشتن اجرا مرد ، عليه زن تحريك
حس و ستم و ظلم و شقاوت و بيرحمي و درندگي و حيواني خوي و برانگيخته مادر به
و سودجويي براي مجلات و تلويزيون و راديو.كرد خواهد تقويت آنان در را انتقامجويي
تيتر بهعنوان درشت خط با را مهريه وصول و شوهر كردن زنداني خوانندگان ، جلبنظر
رواني كشمكشهاي و تن به تن جنگ به را "مرد و زن" و ميكنند انتخاب روزنامهها
اخلاقي ، انحرافات و ديده آسيب كودكان و طلاق پروندههاي تعداد بر روز هر و واميدارند
.ميافزايند...و سرقت و جنايت و قتل مخدر ، مواد قاچاق
حقوق و فرزند و زن داشتن با سالهاي مرد 30 اسلامي ، انقلاب از قبل كه دارم بهخاطر
از مرد كه اين مجرد به.بود مشغول "كفتربازي" به استيجاري خانه بام پشت در ناچيز كارگري
نوازش و دانه و آب و ميكرد باز را قفس درب و ميرفت بام پشت به فورا بازميگشت ، سركار
كنارشان در ساعتها و ميداد..و سرمهاي ، حنايي ، و ابلق و سفيد و سياه كفترهاي به
به انباشته شكم با و برچيده زمين از را دانهها ولع و حرص با او كفترهاي همه تا مينشست
همسر تمناي و خواهش به نه و داشت توجه خود جگرگوشه فرزند ، گريه به نه.بروند قفس داخل
و تشنگي و گرسنگي حتي.بودند ديگر چيزهاي بر مقدم كبوترهايش او ، ديدگاه از.مهربانش
سوم و دوم اولويت در مهمان از پذيرايي و اقوام و دوستان از بازديد و ديد و عبادت و نماز
توان و تاب هيچكس و خورده گره بهم هايش"كفتر" با او "جان" كه بود معلوم.داشت قرار
... !ندارد را كبوترهايش "كيش" يا و جسارت
كرد ، پرخاش و بحث و جر وي با اندكي و آمد تنگ به تفريط و افراط اين از جوانش زن روز ، يك
تا بود منتظر.برگردد والدينش خانه به تا برداشت را چمدان و ساك و جوراب و كفش و چادر
فرزند دو با جوان زن.نشد چنين هرگز ولي بازدارد ، تصميم اين از را وي شوهرش شايد
به را غيابي طلاق حكم و رفت دادگاه به مرد روز ، چند از پس و شد پدر خانه راهي خردسالش
انتخاب جديدي زوجه سپس و !گرفت دادگاه قاضي از خانواده حمايت قانون فلان ماده استناد
و قماربازي و خوشگذراني به و سپرد خود جوان زن به را محبت تشنه و خردسال كودك دو و كرد
.داد ادامه كفتربازي
از دردناكتر صحنه خود چشم با سطور اين راقم و است واقعيت عين نيست ، ساختگي داستان اين
كرده تجربه و ديده سمنان كوچك شهرستان در پدري خانه همسايگي در طفوليت زمان در را اين
مختلف طبقات از نزديك و دور شهرستانهاي و تهران در را آن مشابه نيز حاضر حال در و است
قديم از.داريم دراختيار كارمند و كاسب پيشهور ، تحصيلكرده ، قشرهاي از اجتماعي ،
دور و ميگردد محسوب انسان طبايع جزو عادت يعني ،"طبيعهالثانويه العادت":گفتهاند
الگوهاي تغييرات و زمينهسازي به نياز ديگر عادتهاي با آن كردن جايگزين و عادت كردن
از پس القصهدارد اسلامي جمهوري سيماي و صدا تبليغات سازمان و اجتماعي و رفتاري
،(پدر نداشتن) عاطفي خلا نوع يك اثر در "كفترباز" مرد اين كه شد معلوم لازم بررسيهاي
با كدام هر و شده دچار عاطفي خلا اين به نيز او فرزندان و است آورده رو "كفتربازي" به
بخاطر را خود زن حاضرند و هستند "كفتر" مرده و كشته و چرا و بيچون عاشق اندك تفاوت
اجبار برحسب تا گذاشته رواني عذاب و اقتصادي فشارهاي در را او يا و دهند طلاق "كفتر"
از و نموده ترك را خانه شبانه و نموده جاري زبان بر "آزاد جان و حلال مهر" معروف عبارت
!نشود مطالبه اجرتالمثل و نفقه و مهريه او
ناپسند عادتهاي اصلاح و خانواده كيان حفظ بهخاطر زن كه نيست اين از بالاتر ظلمي هيچ
و است اجتماعي مهلك آسيبهاي از يكي"كفتربازي" آري ، .كند تباه را خود زندگي شوهر
و حشيش و كوكائين هروئين ، ترياك ، به اعتياد از كمتر نباشد ، بيشتر اگر آن عواقب و اثرات
كيان ازهمپاشيدگي عامل را مخدر مواد تنها جامعهشناسان ، و روانشناسان اگر.نيست LSD
تخريبي و تخديري و قوي اثرات داراي "مخدر مواد" كه است آن براي ميدانستند ، خانواده
متوجه درازمدت در را اثراتش "كفتربازي" ولي.ميگذارد تاثير فرد در سرعت با و است فوري
اگر.است انتقال و نقل قابل ديگر ، نسلي به نسلي از و ميسازد جامعه كل و خانواده اعضاي
يا "مانيك" نوعي بگوئيم بايد كنيم ، تحليل و تجزيه را "كفتربازي" علمي ديدگاه از بخواهيم
بگويند ، او به اگر جاييكه تا ميدهد ، عذاب و رنج سخت را خود صاحب كه است بيماري
و گرفته خود به حقبهجانب قيافه فورا ميگردد ، محسوب جرم يا و بيماري نوعي "كفتربازي"
هرحال به كهاو است جهت اين از او دفاع.كرد خواهد دفاع خويش غلط موضع از قدرت با
ذهن به پاسخگويي و دروني نيازهاي موازنه و انتقامجويي درصدد يا و است عاطفي خلا داراي
شستشوي "نروستانيا" وسواس بيماري به مبتلا مرد يا زن از اگر همچنانكه.است ناخودآگاه
اختيار از عمل اين كه گفت فوراخواهد شود ، انتقاد كار ، محل و خانه نظافت و پا و دست
"اسلام" دين در تميزي و پاكي و نظافت و ميدهد فرمان من به ناخودآگاه ذهن و است خارج من
از عادت اين كه بگويد ميخواهد درحقيقت.است مستحسن بسيار بلكه نيست ، جرم تنها نه
كنجكاوي مورد اين در بيشتر قدري اگر.نيستم آن ترك به قادر و شده پيدا من در قبل سالها
نيز او و نمائيم اندازهگيري حمام ، دوش يا و آب شير زير در را او توقف زمان و كنيم
به را خود غيرمتعارف عمل و شده عصباني بهشدت باشد ، كرده درك را ما حساسيت زيرچشمي
"كفتربازي" كه همانگونه.نيست خود "بيماري" متوجه او اصلا ، .ميكند توجيه گونهاي
به اشراف و شيروانيها تراسها ، بالكنها ، بامها ، پشت در خود ، زشت عمل متوجه
است خويش كفترهاي مشاهده و جذبه و عشق و هوا و حال در غرق و نبوده همسايه ساختمانهاي
ميپندارد خداپسندانه و نيكو كار واهي ، دليل يك و هزار با را كفتربازي او.ديگر چيز نه
با نوجوانان و كودكان از تعداد چه.ميداند خدا يك شماره دشمن را خود مخالفين و
به...خواهرزاده ، برادرزاده ، برادر ، دايي ، پدر ، كفتربازي اثر در ما ، درخشان استعدادهاي
كتاب و مشق و درس و معلم و مدرسه.شدهاند كشيده نامتعارف و ناخواسته عادتهاي و انحراف
قفس به شوش و مولوي ميدان وكفتر ، بام پشت سوي به راست يك و نموده رها كلي به را
.نمودهاند تباه را خانوادهاشان و خود زندگي و برده پناه پرندگان به بهويژه حيوانات ،
.دارد هزينه تومان هزار يك حداقل ارزن كيلو سه و دو يا يكو روزي
بيماري و كبوتران سقوط و مردن و آسمان دل شدندر گم يكطرف ، از باخت و برد و شرطبندي
افتادن دام به يا شدن گم يا.است مشكلآفرين خانوادهاش و او براي ديگر ، طرف از نيوكاسل
لباس رفته دست از عزيز براي.است "كفترباز" براي بزرگي بسيار عذاب مرگومير ، يا و كفتر
بحث و زدن حرف حوصله ميشود ، غرق افسردگي و اندوه و غم در و ميكند گريه و ميپوشد سياه
كه اكنون.است رسيده آخر به دنيا يا و شده خراب سرش روي دنيا اينكه مثلندارد كردن
اين به را جامعهشناسان توجه كه دانستيم لازم گفتيم ، اختصار با را كفترباز يك حال شرح
بهسراغ فقط چرا كه دهند توضيح ميخواهيم آنها از و نموده جلب پنهان "آسيباجتماعي"
قرار آسيبها همه سرآمد را مخدر مواد و قاچاق و اعتياد فقط و رفته مخدر مواد "معتاد"
و راديو روزنامهها ، از ما غافلند؟ خانمانبرانداز آسيبهاي ساير از و دادهاند
"كفتربازي" نظير پنهان اجتماعي آسيبهاي انواع كه ميخواهيم مسئلولين ساير يا تلويزيون ،
در بيماري اين گسترش مانع و گرفته جدي اجتماعي غيرمتعارف و نامناسب رفتار حيث از را
.شوند خانوادهها ساير
از شدن آزاد براي معتاد ، فرد كه ميدانيم ناپسند و زشت حرام ، جهت اين از را مخدر مواد
سوخته ، ترياك ، خريد صرف را خود درآمد از قسمتي يا و همه عصبي ، فشارهاي و زندگي رنج و درد
اعضاي روزي و رزق و مينشيند بافور و منقل كنار در ساعتها و نموده..و هروئين
به و خانواده به ترتيب بدين و ميكند دود به تبديل را خود خلاقيت و انرژي و خانواده
.ميسازد وارد زيان جامعه
و خود اثاثيه و اسباب فروش با مشروع درآمد كسب براي كه بگيريد درنظر را تاكسي راننده
را خود رواني و جسمي نيروي و وقت ميبايست و نموده خريدار نقليه وسيله دستگاه يك همسرش ،
مسكن ، اجاره زندگي ، سرسامآور هزينههاي پاسخگوي هنگام شب تا نمايد مسافر جابجايي صرف
"عادت" برحسب راننده ، اين اگرباشد درشت و ريز فرزندان تحصيل هزينه و غذايي مواد و لباس
خود ارزشمند وقت و باشد بوده..و قناري و بلبل ،"بازي پرنده" و "كفتربازي" به معتاد
كبوتران پرواز تماشاي به و غريبه كفترهاي داماندازي به و دانه و آب و قفس تهيه به را
عذابو چه بپردازد ، مردم نواميس تماشاي به دزدانه بام پشت كنار در و دهد اختصاص آسمان
.است جامعه و خانواده براي بزرگي آسيب يا
پرندگان فروش و خريد ميادين در و پشتبامها در را خود وقت اينكه بر علاوه ،"كفترباز"
بهويژه و خانوادهها امنيت و آسايش ميكند ، تباه شهرستانها و تهران نقاط اقصي در
خانواده محل ، مردم همهميآفريند عجيبي دردسر فرزندانش و همسر براي و سلب را همسايهها
خفتبار و توهينآميز و ناپسند عبارات و اصطلاحات و نگريسته "بد چشم"با را ، كفترباز
او پارهاي و "بيسروپا لات" را "كفترباز" عدهاي.ميبرند بهكار فرزندانش و او براي
مانع امكان صورت در و ميانگارند "آسيبديده فرد" عنوان به را او بعضي و "ولگرد" را
كه درحالي ميگردند كفترباز ، فرزندان با خود فرزندان اجتماعي ستد و داد و روابط ايجاد
در مداخلهاي بههيچوجه او فرزندان و زن و است نابساماني اين اصلي منشا "خانواده پدر"
و اقوام تحقيرهاي و سرزنشها و عذاب روز و شب و ندارند ناپسند و زشت عادت اين
و وقت پنهان ، بيماري اينميسازند و ميسوزند و نموده تحمل را همسايگان و خويشاوندان
صرف شود ، درآمد و كار توليد و سودمند كارهاي صرف ميبايست كه را كفترباز انرژي و نيرو
يكديگر جسم و روح و شده يكديگر به نسبت "مرد و زن" بيزاري و انزجار و نفرت و دشمنتراشي
آشنا ناپسند و زشت عادت اين زيانهاي و مضرات با كه اكنونميتراشند سوهان مانند را
ارائه را كفتربازي نظير اجتماعي آسيبهاي كاهش جهت پيشنهاد چند ميدانيم لازم شديد ،
:دهيم
اختيار در را آموزشي و تبليغاتي امكانات بيشترين كه ايران اسلامي جمهوري سيماي و صدا -1
معرفي مردم به و شناسايي را پنهان آسيبهاي جامعهشناسان ، و روانشناسان كمك با دارد ،
.نمايد
فراغت و بيكاري اوقات تا گيرد قرار مردم عموم اختيار در ارزان هزينه با سالم تفريحات -2
.صرفگردد آينده شغلي مهارتهاي كسب و مثبت جهت در كودكان
.دهد عادت مطالعه به را دانشآموزان پروش ، و آموزش وزارت -3
خلا و داده تشكيل شهرستانها و تهران مناطق كليه در مشاوره گروه فرهنگي انقلاب ستاد -4
.نمايد درمان مطلوب شيوه با و شناسايي را بزرگسالان و كودكان عاطفي
سمنان دانشگاه علمي هيات عضو -مداح فيضعلي
تعرفه مشكل :اجتماعي تامين درمان معاون
به دولتي بخش از را پزشكان درآمد وتفاوت
ميدهد خصوصيسوق
افراد شايد.است برخوردار ويژهاي اهميت از افراد زندگي در كه است مقولهاي درمان
سنگيني تبعات دليل به درمان به نياز اما كنند چشمپوشي خود نيازهاي بسياري از بتوانند
.نيست چشمپوشي قابل دارد پي در كه
حدود 26 رقمي كه كشور در بيمهگر سازمان بزرگترين عنوان به اجتماعي تامين سازمان
كشور درماني خدمات نظام از عمدهاي بخش مسئوليت دارد ، پوشش تحت را كشور جمعيت از ميليون
.دارد عهده به را
بيمهشدگان به آنها ارائه نحوه و خدمات اين كيف و كم با بيشتر آشنايي منظور به
كه دادهايم انجام اجتماعي تامين سازمان درمان معاونت روشن عبدالله دكتر با گفتوگويي
.ميگذرد نظرتان از ادامه در
***
بيماريهاي گرفتار وقتي مردم اكثر كه اين علت بفرماييد اول سوال عنوان به دكتر آقاي *
مشكلات عليرغم اجتماعي تامين بيمارستانهاي جاي به كه ميدهند ترجيح ميشوند جدي و سخت
چيست؟ كنند مراجعه خصوصي بيمارستان به مالي
در تخت اشغال متوسط آمار كه است اين كنيم اشاره آن به بايد ابتدا در كه نكتهاي -
هيچگاه و است بالايي رقم اين و است درصد بالاي 75 اجتماعي تامين بيمارستاهاي
بسيار سازمان بيمارستانهاي از.نميگيرند نظر در صدرا در صد تخت اشغال بيمارستانها
نظر از مقايسهاي بخواهيم اگر نيست ، مراجعه عدم ما مشكل بنابراين.ميشود استقبال خوب
شده ساخته و طراحي اجتماعي تامين سوي از اخير سالهاي در كه بيمارستانهايي كنيم ، امكانات
گفت ميتوان و نيست بيمارستانهايديگر با مقايسه قابل و است خوبي بسيار كيفيتهاي داراي
بيمارستانهاي با رقابت قابل امكانات نظر از بيمارستانها بقيه معدودي تعداد از غير به كه
.نيستند اجتماعي تامين
در كه پزشكاني همه.دارد ديگري دلايل دارد وجود كه اختلافاتي من اعتقاد به
تا مشغولند ، نيز خصوصي بيمارستانهاي در هستند كار به مشغول اجتماعي تامين بيمارستانهاي
بخشهاي از بيماران نشود ، جدا دولتي از خصوصي كار حيطه و نشود انجام مرزبندي كه زماني
در بالا تجهيزات عليرغم خدمات كيفيت طرفي از.ميشوند هدايت خصوصي بخشهاي به دولتي
كافي امكانات كه هست بيمارستاني يعني.ميشود داشته نگه پايين معمولا دولتي بخشهاي
استقبال مورد ولي.دارد ورزيدهاي بسيار درماني كادر دارد ، پيشرفتهاي تجهيزات دارد ،
و پايين بسيار امكانات با سه درجه خصوصي بيمارستان يك عوض در و نميشود واقع خوب
ديد بايد.نيست مشكل خيلي آن درك و معما اين حل ميشودو واقع استقبال مورد زياد محدوديت
دولتي بيمارستان در گوش متخصص يك به مثال عنوان به.است شده چيده بد معادله اين كجاي كه
گردن ديسك چرا يا نميكنيد عمل و دادهايد نوبت ماه سه بيماري به چرا شما كه:ميگويند
.موفقيتآميزنباشد عمل اگر كنم ، صرف وقت ساعت چهار سه ، بايد ميگويد.نميكنيد عمل را
مرده ، يك برابر چهار يا سه بشود عارضه دچار گردن عمل در اگر و دارد بالايي بسيار ريسك
هم وقت كه اين ضمن است ناچيز بسيار ميشود داده كه پولي عوض در.بدهد ديه بايد پزشك
تعرفه برابر چندين خصوصي بخش در را خود پزشكپول همين كه حالي در.نميشود داده
فكر زيرا ميشود ممنون او از خيلي هم بيمار و نيست آن روي بر هم نظارتي هيچ و ميگيرد
همان اين كه حالي در هست هم خوبي پزشك حتما ميگيرد ، بالايي قيمت كه پزشكي ميكند
بيماري يك درمان با رابطه در كه ميدانيم ما همه.است شده عوض جايش فقط و پزشكاست
درصد حدود 8090 در دولتي و خصوصي بخش در كادردرماني.است كادردرماني و پزشك اصلي محور
به آنها تامين و است پزشكان از حمايت گيرد قرار توجه مورد بايد آنچه پس.است مشترك
مبني دارند تقسيمبنديهايي كه دنيا پيشرفته كشورهاي از بسياري مانند كافي ، اندازه
در نميتوانند و دارند را تمهيدات و امكانات اين هستند دولتي بخش در كه كساني براينكه
و دارند را شرايطي چنين ميكنند فعاليت خصوصي بخش در كه آنهايي و كنند فعاليت خصوصي بخش
همان است مجبور ميكند كار كه محيطي هر در كسي هر وقت آنبروند دولتي بخش به نبايد
اين ديگر ، محيطي كردن غيرفعال براي كند فعال را محيط يك نهاينكه كند ، فعال را محيط
.برنميگردد بيمارستانها فضاي و تجهيزات و بهامكانات مشكل
بهتر و مجهزتر خيلي خصوصي بيمارستانهاي از بزرگ شهرهاي در بهخصوص دولتي بيمارستانهاي
.است خصوصي و دولتي بخش در درآمد توازن عدم ديگر بخشهاي به پزشكان رغبت علت و هستند
جنابعاليبراي.است مشكل تداوم باعث خود اين و است انكار غيرقابل توازن عدم و اختلاف *
ميكنيد؟ پيشنهاد را راهكارهايي چه موضوع اين
جا اين به را رقمها سال سالهاي طي كه است وضعيتي ميبينيم حاضر حال در ما كه چيزي آن -
شاهد ما و آورده وجود به را وضعيتي چنين نداشته وجود سالها طي كه نظارتي.است كشانده
اينچنين پزشكان همه كه نيست گونه اين البته.هستيم پزشكان از درصدي دريافتي ، تفاوت چنين
اين رااز دولتي بخش اگر.باشند تعيينكننده ميتوانند البته كه هستند درصدي.باشند
افزايش يك با كه دارند تمايل پزشكان از بسياري دهيم ، ارتقا قدري دارند الان كه وضعيتي
ترجيح را بخش اين خودشان آينده و عملكرد در ثبات براي دولتي بخش درآمدهاي در قبول قابل
بالاخره.ميكنند پرداخت هم كمتري هزينه و دارند بيشتري مراجعه نيز مردم اينكه ضمن دهند
طرف عدهاي و قسمت اين عدهاي و دارند ظرفيتي يك هر دولتي و خصوصي بخش كه پذيرفت بايد
كار حساب هستند فعاليت به مشغول محلها اين در كه كساني همه و ميكنند انتخاب را ديگر
پيشرفته كشورهاي در كه است تجربهاي اين ميشود ، روشن تكليف نتيجه در ميكنند را خود
.بهرهبردهاند آن نتايج از مردم و است داده نتيجه و گرفته صورت دنيا
دارند ، پرهزينهتري و پركارتر درماني موارد و جراحي عملهاي به نياز كه بيماراني *
به مشكل اين ميگيرند ، طولانيقرار نوبتهاي در اجتماعي تامين بيمارستانهاي در اكثرا
شهرهاي در بويژه اجتماعي تامين سازمان بيمارستانهاي و درماني مراكز استكه آن دليل
است پايين پزشكي خدمات اينكهسرعت يا و است كم مراجعهكنندگان نسبت به پرجمعيت و بزرگ
چيست؟ رابطه اين در جنابعالي توضيح
در حتي بالاست ، بسيار بزرگ شهرهاي در بويژه سازمان درماني مراكز به مراجعه آمار -
اينكه و خدمات ارائه خوب نحوه مساله دوم و خدمات دليلشنرخ يك خصوصي ، بخشهاي با مقايسه
نگرانيهاي اينجا در مردم و ميكنند عرضه را خود خدمات مستقيما متخصصين خود آنجا در
.شوند زياد ما مراكز مراجعهكنندگان كه شده باعث اين و ندارند را آموزشي مراكز در مراجعه
زياد تعدادش البته كه ميشود نوبتگذاري امكانات ، محدوديت دليل به رشتهها از بعضي در
سازمان يك عنوان به ما اينكه ضمن كنيم تسهيلاتايجاد كه است اين بر تلاشما و نيست
بسياري.كنيم درماني خدمات ارائه خودمان درماني مراكز در نيستيمكه موظف بيمهگرفقط
عقد طريق از بيشتر بلكه ندارند ، درماني ملكي مراكز دنيا سراسر در بيمهگر سازمانهاي از
غيرمتعارف كشورها بيشتر در ميدهند انجام را كار اين غيرمستقيم درماني مراكز با قرارداد
تامين سازمان كه حالي در بگيرد ، عهده به را بيمه امور خودش بيمهگر سازمان كه است
با قرارداد عقد با هم و ميدهد انجام درمان خدمات خريد و ميكند درمان توليد هم اجتماعي
كه اين ضمن.ميكند برطرف را خود نيازهاي كشور كل در درماني واحد هزار حدود 40 رقمي
احداث كارهاي كه جاهايي در مگر.نيست خود مراكز توسعه به مبتني اجتماعي تامين سياست
بالايي و مبرم نياز كه جاهايي در يا برساند اتمام به بايد و كرده شروع را درماني مراكز
.بدهيم پاسخ نيازها به خدمت خريد طريق از كه است اين بر سعي آينده در.باشد داشته وجود
باشد؟ بيمهشدگان نيازهاي ميتواندجوابگوي حدي چه تا سياستها اين *
نه سالهاي برخلاف ندارد وجود كشور سطح در عمدهاي مشكل كشور درماني وضعيت به توجه با-
به توجه با دارد وجود خالي تختهاي بيمارستانها بسياري در حاضر حال در گذشته دور چندان
ما قرارداد طرف نيز بيمارستانها از بسياري و ميگيرد صورت راحتي به بيمار جذب وضع اين
ليست عنوان به مشكلي ما دليل همين به.ميپردازند فرانشيز درصد تنها 10 بيماران و هستند
براي طولاني بسيار زمانهاي پيشرفته حتي كشورهاي برخي در كه حالي در.نداريم انتظار
.ندارد وجود مشكل اين خاص ، موارد جز به ما كشور در اما.دارد وجود بيماران
انجام قلب جراحي مراكز از كمي تعداد گذشته در قلب جراحي مورد در مثال ، عنوان به
اعزام به نياز پزشك و تجهيزات دليل به ما شهرهاي از بسياري حاضر حال در اما.ميدادند
.ميگيرد صورت شهر همان در درمانيشان كارهاي و ندارند بيمار
گرفتهاند؟ قرار تهران از غير به شهرهايي در اجتماعي تامين درماني مراكز از درصد چند *
كه جاهايي در يعني.است بيمهشدگان منطقهاي براساستوزيع بيشتر اجتماعي تامين -
در كه مثلاكساني.بيشتريهست مراكز هم نسبت همان به دارد وجود بيشتري بيمهشدگان
بقيه دارندو بيشتري درماني مراكز ميكنند زندگي محيطهايكارگري و صنعتي شهرهاي
.است بومي نيازهاي براساس
يا بيماران آن تهيه براي و كمياباست يا و ناياب داروها از برخي اينكه به توجه با *
تامين دستآورندسازمان به را آنها سختي به اينكه يا و كنند پرداخت كلاني پولهاي بايد
است؟ گرفته نظر موضوعدر اين حل براي برنامهاي چه اجتماعي
اينكه نه بگيرند قرار پوشش تحت مهم بيماريهاي بايد مردم آسايش براي بنده اعتقاد به -
.باشيم سرماخوردگي نظير بيماريهايي كردن برطرف فكر به تنها
سخت بيماريهاي كه حالي در بربيايند آن پس از ميتوانند راحتي به مردم را ساده بيماريهاي
به را خانواده يك اقتصادي تعادل مواقع برخي در ميگذارد خانواده دوش به كه هزينههايي و
مردم كه است لازم اينجا در.كند گرفتار را آنها ماهها و سالها است ممكن و ميزند هم
.برسد دادشان به كسي و بشوند جدي حمايت
در كه را سرطاني بيماران داروهاي موثر ، اقدام يك در اجتماعي تامين سازمان دليل همين به
بيماران كه معنا اين به داده ، قرار خود پوشش تحت درصد صد داروهاست ، گرانترين زمره
.نميكنند پرداخت بابت اين از هزينهاي هيچگونه
و آزمايشات و داروها نظر از(هموفيلي و دياليزي تالاسمي ، ) را خاص بيماران هم گذشته سال
مراكز در هم فرانشيز حتي و داديم قرار خود پوشش تحت كامل طور به درماني خدمات
درجهتحمايت سازمان كه مثبتيبوده گامهاي اينها همه.نميشود گرفته آنها از غيرسازمان
تامين سازمان كه نيست مشكلي آن كمبود و دارو توزيع مشكل ولي است مردمبرداشته از
ما و نيست ما برعهده آن توزيع و توليد واقع در بكند ، حل و مديريت را آن بخواهد اجتماعي
.هستيم خريدار دارو بخش در عمده طور به
دريافت پزشكان كه تعرفههايي نرخ كردن قانوني مورد در آيا كه بفرماييد دكتر آقاي *
است؟ گرفته صورت برنامهريزي ميكنند
و درست تعرفهها سرپايي ، بخش در چه و بستري بخش در چه است مفصلي بحث تعرفهغيرقانوني -
.ميآيد بوجود غيرقانوني راههاي كه است دليل همين به و نشده گرفته نظر در واقعبينانه
به توجه با بايد پزشك يك درآمد.شود محاسبه درست درمان بخش در شده تمام هزينه بايد
جان و سلامتي با مستقيما و ارائهميكند كه خدمتي نوع و تحصيلات طولاني دوران
پرداخت كه هزينههايي و ديه پرداخت جمله از پزشك كار رويه همچنين.دارد سروكار انسانها
.شود محاسبه ميكنند ،
او با ميكشد را او كسي كه مجرمي همانند شود ، فوت بيمارش نكرده پزشكيخداي يك اگر
همپايهزينه را پزشك خسارات ، و جرائم بخش در بيشتر ، وقتهاحتي بعضي و ميشود رفتار
.ميدهند قرار محدود هزينه حد در را پزشك درآمد بخش در ولي ميكنند حساب جامعه آزاد
نظارت آن بر علاوه و شود طراحي قانوني بايد پس.دارد وجود الان كه ميشود همين نتيجهاش
غيرقانوني رفتارهاي كه كساني با بايد چگونه كه اين و باشد داشته وجود آن اجراي بر دقيق
قراردادشهستند طرف كه مراكزي با ميتواند فقط اجتماعي تامين سازمان شود ، برخورد دارند
.باشد داشته كاري سايرين با نميتواند و كند برخورد نميكنند را قانون رعايت و
شكل به آن به رسانهها كه دارد جا دارد گستردهاي ابعاد درمان مشكلات اينكه به توجه با
اصلي اولويتهاي از درمان زيرا كنند روشن واقعبيني با را عمومي افكار و بپردازند جدي
راحتي به نميتوانند درمان از اما بگذرند مسائل بسياري از بتوانند است ممكن و است مردم
ميتوانيم كه دارد دنيا در موفقي تجارب كه است مقولهاي درمان خوشبختانه.كنند صرفنظر
.كنيم كمتر روزبهروز را مردم مشكلات و كنيم برداري الگو آن از
.متشكرم داديد قرار ما اختيار در كه فرصتي از *
خاكسار ليلا
جوانان شناسي جامعه
جوان جامعه مشكلات بر تحليلي
كشور بالاي به سال سوادان 6 با درصد (شماره 1 جدول)
زن |
مرد |
كل |
سال |
08/52 |
02/71 |
78/61 |
1365 |
06/67 |
64/80 |
07/74 |
1370 |
21/74 |
67/84 |
51/79 |
1375 |
ص 8 تهران ، سال 1370 ، ، و 20 شمارههاي 19 جمعيت ، فصلنامه:منبع
يك تنها نه جوانان مسائل به استپرداختن جواني جمعيت داراي ايران اينكه به توجه با
كه معتقدند صاحبنظران از برخي.ميگردد تلقي اولويت و ضرورت يك عنوان به بلكه نياز
".است جديد جوامع مخصوص شرايط اين و نميشود مشكل به تبديل سنتي جوامع در جمعيت جواني"
و بيشتر موفقيتهاي به دستيابي جهت به نوسازي روند در ما جامعه اينكه دليل به بنابراين
به حركت جهاني ، نظام در بهتر موقعيت كسب و حاضر عصر در زندگي ضروريات و نيازها تامين
.ميباشد مطرح مسئله يك عنوان به ما كشور براي جمعيت جواني ميكند ، تجربه را توسعه سوي
براي آنچه هر و بدارد دور به جوانان مشكلات از را خود نميتواند جامعه حاضر شرايط در
مسائلي.ميشود محسوب نيز جامعه مشكل عنوان به شود ، مطرح مشكل عنوان به كشور جوان نسل
اين كه است ديدگاه اين با ميشود ، بررسي و طرح جمعيت جواني پيرامون تحقيق اين در كه نيز
عظيم حجم علت به كه است جامعه جوانان از ناشي يا و است جمعيت جواني از ناشي يا مشكلات
.ميگردد تبديل جامعه مشكل به جوانان مشكل بلافاصله جوان ، جمعيت
صاحبنظران.است شده ياد جمعيت جواني مشكل يا جمعيت جواني مسئله از مكرر تحقيق اين در
:شمردهاند بر را شرايطي شود ، تلقي اجتماعي مسئله عنوان به مشكلي اينكه براي
نيز آن به جامعه افراد عموم توجه داشتن ، عينيت بر علاوه را اجتماعي مسئله شرط "نيسبت"
ولو -نارسايي و مشكل كدام بفهميم ميتوانيم كه راههايي از يكي نيسبت نظر به.ميداند
شايد.است جامعه عمومي واكنش طريق از است ، اجتماعي مسئله و دارد بيشتري اهميت -ساختي
روشنفكران و انديشمندان نخبگان ، مردم ، عموم جاي به اجتماعي مسئله تعيين شاخصهاي از يكي
.است اجتماعي مسئله نيز ، ساختي تعادل عدم از ناشي شرايط.باشد جامعه
وسايل گسترش عصر در بويژه جامعه يك در شد ، اجتماعي مسئله از كه تعريفي به توجه با
در.ميشود روبهرو فراواني اجتماعي مسائل با جامعه هر اطلاعات ، انفجار و جمعي ارتباط
دقت به را موجود مشكلات كه است اين اجتماعي مسائل تحليلگر و جامعهشناس يك وظيفه اينجا
فرجام در و نموده دستهبندي را مرحله ، آنها به مرحله تقليل روش به سپس و كرده ارزيابي
بررسي مابراي كه روشي.است بسياري اجتماعي مشكلات سرفصل و ريشه كه برسد مسائلي به
به جزئي مسائل كردن وصل و مشكلات دستهبندي بردهايم كار به جوان جامعه مشكلات
.گيرد انجام بهترين نحو به تحليل و تجزيه كار تا است اصليتر شاخههاي
در كه است رو روبه مشكلاتي با جوان جامعه شد ، كهمطرح جوان جامعه يك مشخصات به توجه با
:ميگيرد قرار بررسي مورد زير
جمعيتي مشكلات
محلههاي و شهرها.برميگردد جمعيت آن كيفيت و تركيب به جوان جامعه يك مشكلات از برخي
آن كيفيت كاهش و جمعيت تجانس عدم سني ، گروههاي در جمعيت نامطلوب توزيع پرتراكم ، و شلوغ
عدم و ناهنجاريها با جوان جمعيت رابطه ويژگيها اين دل از.ميباشد مشكلات اين جمله از
شناسان جمعيت و جامعهشناسان نگراني از بخشي بوده ، دريافت و درك قابل نيز اجتماعي ثبات
.است گرفته نشات رهگذر همين از جمعيت جواني مورد در
است ، متراكم و فشرده جمعيتي داراي كه اماكني در است داده نشان بررسيها:جمعيت تراكم -1
رفتار انجام امكان..و پرجمعيت و كوچك خانههاي باريك ، خيابانهاي شلوغ ، محلههاي نظير
خطاكاري براي بهتري پوشش بزهكار و آلوده افراد محيطهايي چنين در.است بيشتر بزهكارانه
در خلافكار افراد فراواني علت به مضافا.دارند مقررات و قانون از فرار و شدن پنهان و
براي امنيت و نظم مجريان با تنها نه و كرده رازداري يكديگر به نسبت افراد اماكن ، اين
بزهكار همكار از دفاع در موارد از بسياري در بلكه نميكنند ، همكاري خلافكاران با برخورد
نيز منازعه و درگيري به اقدام قانون ، مجريان حتي يا و عابرين يا محله ساكن افراد با خود
.دارد بزهكاري به ديگران تشويق و بزهكار فرد براي تقويت نقش خود كه مينمايند ،
توزيع مطلوب صورت به نرمال ، جامعه يك در سني گروههاي جمعيت:جمعيت توازن خوردن هم به -2
جمعيتي توزيع بشري ، جوامع در ليكن.است قبولي قابل صورت به گروهها جمعيت نسبت و است شده
سه مطالعه.است نظر مورد آن نسبي ميزان مطلوبيت ، خصوص در لذا و ندارد وجود مطلوب كاملا
جمعيت با كشورهاي در.ميدهد نشان را جمعيت تركيب چگونگي خوبي به نيز سني عمده گروه
گروه پير جمعيتهاي در.ميدهد اختصاص خود به را بيشتري جمعيت سال سني 140 گروه جوان ،
گروه 6415 جمعيت مطلوب ، نسبتا جمعيت دريك و دارد افزونتري جمعيت بالا به سال سني 65
علماي از بعضي"است داده اختصاص خود به را درصد بيشترين هستند ، بالقوه فعال كه سال
بر سني گروههاي و جنسي نسبت نظر از جمعيت تركيب كه دارند عقيده اجتماعي علوم
از بيش جوانان تعداد اگر مثلا كه معناست بدان اين.ميگذارد اثر اجتماعي ناسازگاريهاي
خوردن بهم كهبا ميشود ملاحظه لذا ".ميشود بيشتر ناسازگاريها ميزان باشد ، پيرها
اتخاذ با تا هستند ناچار امور برنامهريزان و دولتها جمعيت ، نامطلوب تركيب و توازن
هم و كنند برنامهريزي سني گروههاي در جمعيت متناسب توزيع براي مدت دراز در هم تدابيري ،
به...و اقتصادي و اجتماعي مشكلات توازن ، عدم اين پيامدهاي اينكه براي مدت كوتاه در
.دهند سازمان را عاجلي اقدام باشد ، نداشته دنبال
از بخشي.است جمعيت ناهمگوني انساني ، جوامع در جمعيت مشكلات از يكي:جمعيت ناهمگوني -3
بخش.است سني گروههاي در افراد توزيع نحوه و جامعه جمعيت تركيب دليل به ناهمگوني اين
اين مقصد و مبدا در جمعيت تجانس عدم موجب كه است جمعيت حركت و جابجايي از ناشي ديگر
و رفاه جستجوي در شهرها به روستاييان انبوه مهاجرت سوم جهان كشورهاي در.ميگردد حركت
شكلگيري و بزرگ شهرهاي به كوچكتر شهرهاي از مهاجرت سپس...و اشتغال تحصيل ، بهتر ، زندگي
و شلوغ بزرگ ، شهرهاي اين در.ميشود تلقي جمعيت ناهمگوني نماد عنوان به شهرها ، كلان
بسيار انساني و عاطفي روابط ليكن ميكنند ، زندگي هم كنار در انسان ميليونها متراكم ،
فرهنگها با كشور مختلف جوانب و اطراف از انساني ، تجمعهاي اينگونه جمعيت زيرا است ، محدود
جمله از كه دارند محدودي بسيار اشتراكات و يافته تشكيل خويش ، خاص سنن و آداب و باورها و
ارزشمندترين و بزرگترين خود نوبه به عوامل اين گرچه است ، مشترك مليت و (مذهب)دين زبان ،
اين روزمره تعاملهاي در ليكن است كشور هر يكپارچگي و اتحاد و بخشي وحدت ابزارهاي
خود تحتالشعاع را كليتها از بسياري فرهنگها ، خرده و دارند كمتري ظهور بخش وحدت نمادهاي
درجامعه ويژهاي اثرات و دارد را خود خاص مشكلات جمعيت ناهمگوني بنابراين.ميدهند قرار
از مهاجرت ميشود ، جمعيت ناهمگوني باعث كه ديگري عامل.ميگذارد جاي به افراد روان و
باشند ، ويژگيهايي چه داراي مهاجرين اينكه به بسته.است كشور داخل به ديگر كشورهاي
كشورهاي از كه نخبهاي جوانان سيل مثال طور بهداشت خواهند نيز گوناگوني اثرگذاريهاي
ناهمگوني باعث دارد ، جريان يافته توسعه كشورهاي به مغزها فرار فرايند طي توسعه حال در
عواقب با آن ، از ناشي ناهمگوني و مهاجرت اين پيامدهاي ليكن ميشود ، كشورها آن جمعيت
عوامل يا قحطي يا جنگ علت به كه روستايي و كشيده سختي و گرسنه انسان ميليونها مهاجرت
به مهاجرت اينكه بر علاوه ايران در.ميباشد متفاوت كاملا ميشوند ، كشوري وارد مشابه
اختصاص خود به را سهم بيشترين جوانان و -دارد ادامه همچنان گوناگون اهداف با خارج
و عراق از مهاجر ميليونها اسلامي انقلاب پيروزي از پس سالهاي طول در -دادهاند
اين جمعيت تركيب.شدهاند وارد ما كشور به ديگر همجوار كشورهاي برخي و افغانستان
اين قاطع اكثريتاست روشن همگان بر كشور سطح در آنها حضور و پراكندگي علت به مهاجران
با مدني ويژگيهاي و سواد فاقد كشاورز ، و روستايي سالدار ، زنان و مردان شامل افراد
اين آمار.ميباشد خود به مخصوص آداب و عادات باورها ، فرهنگها ، و زندگي خاص شيوههاي
پناهندگان عالي كميسارياي.است بوده نفر ميليون از 4 متجاوز زمان از مقطعي در پناهجويان
كرده معرفي جهان مهاجرپذير كشور بزرگترين را ايران اسلامي جمهوري نيز متحد ملل سازمان
.است
پناه ستم مورد انسانهاي اين بايد مسلماني ، حكم به و انساني وظيفه به بنا كه است درست
بودند ، پذيرفته را مهاجر و پناهنده كمتري بسيار تعداد كه ديگري كشورهاي ليكن شوند ، داده
جلوگيري كشور سطح در آنها انتشار از و نموده ويژه اردوگاههاي در زندگي به ملزم را آنها
حضور امنيتي لحاظ از اينكه نخست:است گرديده حاصل مطلوب نتيجه سه اقدام ، اين با.نمودند
در پناهندگان و مهاجران تمركز.ميسازد مواجه مشكل با را كشور بيگانه ، اتباع كنترل بدون
محل اردوگاه اينكه دوم.نميدهد را كشور امنيتي ضريب آمدن پايين اجازه اردوگاهها ،
رهگذر اين از كه است بينالمللي سازمانهاي و عمومي افكار به مهاجران نمايش براي مناسبي
خاص محلهاي در كه اين سوم.ميگردد جذب و جلب جهاني كمكهاي قابلتوجهي مقادير
راهبردي نيازهاي براي رواني عمليات حتي و آموزشي و فكري كارهاي انجام امكان پناهندگان ،
تعداد پذيرش با پاكستان كشور نمونه ، عنوان به.ميشود فراهم كشور درازمدت و (استراتژيك)
مصالح حفظ ضمن مرزي ، اردوگاههاي در آنها نگهداري و افغاني مهاجرين از كمتري بسيار
حضور براي فرصتي و كرده استفاده بينالمللي كمكهاي توجهي قابل ميزان از كشور ، امنيتي
مهاجرين ، اردوگاههاي دادن نمايش بواسطه عمومي افكار و مجامعجهاني در دوستانه بشر
به را افغانستان خاك درصد نود از كهبيش طالبان گروهك اينكه مضافا.است كرده پيدا
ليكن !هستند اردوگاهها همين فارغالتحصيل و پاكستان معنوي فرزندان بود ، آورده در كنترل
مزبور مزاياي از يك هيچ از تنها نه پناهنده و مهاجر برابر چندين پذيرش با ما كشور
تحمل نيز فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، امنيتي ، سياسي ، فراوان خسارات بلكه نكرده ، استفاده
جنسي و سني نسبت آنها بودن مرد و افغاني مهاجرين عمده بودن جوان به توجه با.است نموده
استفاده و شغلي فرصتهاي اشغال.است افزوده ما جامعه جواني بر و كرده تغيير هم جمعيت
از پايينتر قيمت با دولت ، سنگين يارانههاي با كه -خانوارها مصرفي اقلام از فراوان
و -ميشود عرضه ايران مردم درآمدهاي محل از و ايراني شهروندان رفاه براي واقعي بهاي
مضاعفي فشار...و سربازي عوارض ، ماليات ، جمله از شهروندي حقوق و حق هيچگونه نپرداختن
عوارض ديگر از.ميكند سنگيني كشور جوانان بهويژه و ايران دولت و ملت دوش بر كه است
در و خودبخودي نظارتهاي و كنترلها حذف جمعيت ، ناهمگوني و توازن خوردن هم به منفي
و سنتي حدودي تا آن جمعيت كه شهرهايي و محلهها دراست بزهكاري و جرم افزايش نتيجه
افراد آشنايي لحاظ به است ، اندك خارجي و داخلي مهاجرين تعداد و است مانده باقي بومي
نوع يك يكديگر ، فاميل و خانواده با آشنايي يا چهره به چهره شناخت و محلهها آن در ساكن
محل در بزهكارانه رفتار انجام از ميدهند ترجيح افراد كه ميشود برقرار خودبخودي كنترل
با مواجهه هنگام محل ، محترمين و معتمدين كه است شده مشاهده حتينمايند پرهيز خود زندگي
و داشته فرد تنبه و اصلاح در سعي وقت صرف با جوانان ، و نوجوانان بهويژه افراد خطاي
امر تا ميكردند منتقل نيز فرد خانواده به را ماوقع گزارش ميكرد اقتضاء ضرورت چنانچه
.شود انجام بهتري صورت به اصلاح و كنترل
روستاهاي و بخشها شهرها ، از آنها در ساكن جمعيت كه شهرهايي ديگر و بزرگ شهرهاي در اما
اين ديگر هستند ، مشغول زندگي به و آمده هم گرد كشور از خارج مهاجرين يا و كشور مختلف
در لذا.شد خواهد مشاهده ندرت به ديگران ، عملكرد به نسبت مسئوليت احساس و كنترل نوع
حتي.ميآيد فراهم منحرفانه و ناهنجار بزهكارانه ، رفتار انجام براي زمينه شرايطي چنين
و فاميل و آشنا افراد كنترل از شدن رها براي خلافكار افراد كه است شده مشاهده مكرر
در و ميدهند ترجيح را محلهها و شهرها اينگونه آسانتر ، خلافكاري براي گمنامي در زندگي
و داشته فاصله هم از قدري به آن ساكنان محلهها اينگونه در.ميافكنند اقامت رحل آنها
سارق افراد شب ، اوايل يا روز وسط در است افتاده اتفاق بارها كه ميكنند بيگانگي احساس
اقدام خيال آسودگي با و شده وارد كردهاند شناسايي قبل از كه منزلي به خودرو با همراه
آن كنار از بيتوجهي با همسايهها ليكن كردهاند ، صاحبخانه زندگي وسايل تمامي سرقت به
اثرات.ميآيد آن براي جايگزيني يا و ميرود همسايهاي كه كردهاند گمان يا و كرده عبور
مشكلات با را ندارند بزهكارانه زندگي به تمايل كه افرادي ارتباط ، عدم و تنهايي اين منفي
.است ساخته مجبور محل اين ترك به را آنها بالاخره و ساخته مواجه رواني شديد
جمعيت كيفيت تغيير
پرورشي زمينههاي و مناسب تربيت و آموزشها با و باشد مطلوب كيفيت داراي اگر جوان جمعيت
در را همهجانبه توسعه يك كار و ساز مهمترين باشد ، يافته توسعه كلمه واقعي معناي در خوب
مشكلات دليل به است شده ذكر بارها كه همانطور اما.ميدهد قرار دولتها و ملتها اختيار
نيازهاي صرف را خود ظرفيت و توان تمامي جوان جمعيت داراي كشورهاي اجتماعي ، و اقتصادي
.مينمايند نياز عرض و گشوده جهان به چشم روز هر كه ميكنند وارداني تازه انبوه اوليه
.ميماند باقي توسعهاي سرمايهگذاريهاي و اقدامات براي كمتري امكان لذا
هماكنون و ميشد محسوب جهان كشور جوانترين قبل سال چند تا اينكه عليرغم ما كشور در
خوب مردمي داشتن و خدادادي منابع و نعمتها لطف به است ، دنيا كشورهاي جوانترين جزو نيز
جمعيت كيفيت افزايش جهت در بلندي گامهاي دلسوز ، و متعهد كارگزاراني وجود و فرهنگ با و
تامين و توسعه براي ايران اسلامي جمهوري اقدامات نمونه ، عنوان به.است شده برداشته
نوزادان ، مير و مرگ ميزان شديد كاهش و مرگآور بيماريهاي ريشهكني و عمومي بهداشت
سوي از مواليد ، ميزان از جدي كاستن نيز و عمومي بهداشت سطح افزايش و مادران و كودكان
هياتهاي و شده معرفي توسعه حال در كشورهاي الگوي بهترين عنوان به جهاني سازمانهاي
ايجاد خصوص در.كردهاند سفر ما كشور به ايران ، موفق تجارب انتقال و كسب براي مختلفي
.است نشده بيكاري بحران مرحله وارد كشور خارجي ، و داخلي مشكلات تمامي عليرغم اشتغال
و افزايش بلكه نيست ، بيكاري نام به معضلي نبود يا و مشكل حل معناي به مطلب اين البته
ايجاد كشور در جدي بسيار و عظيم بحرانهاي قطعا يابد ، استمرار اگر بيكاري چشمگير سرعت
درصد سطح 1/9 در را بيكاري نرخ بخواهد كشور اگر توسعه سوم برنامه براساس".كرد خواهد
حجم ميرود انتظارشود ايجاد جديد شغلي فرصت هزار سالانه ، 750 حداقل بايد نمايد ، حفظ
چشمگير تقاضاي معناي به كه برسد نفر ميليون به 6/47 سال 1385 در كشور سال جمعيت 6415
سازندگي ، سالهاي موفقترين در منتشره گزارشات برابر ليكن ".است آينده سالهاي در اشتغال
.است نرسيده هزار مرز 400 به شده ايجاد مشاغل تعداد
معيشتي و رفاهي وضعيت و كيفيت مطالعه براي معيارها گوياترين از يكي كه زندگي به اميد
سال افزايش 8.است رسيده در 1376 سال رقم 5/69 به در 1367 سال رقم 6/61 از است ، كشورها
و رفاهي مختلف شاخصهاي افزايش نشان ساله ، دوره 10 يك طي كشور زندگي به اميد ميزان به
.است زندگي شرايط نسبي بهبود و تغذيهاي و بهداشتي
كه حالي در.كرد مشاهده بتوان را عملكرد موفقترين شايد آموزش ، و سوادآموزي مورد در
جمعيت درصد تا 80 بين 60 سوم جهان كشورهاي از بسياري در بيسوادي گزارشات ، برخي براساس
اين با.است بوده %با 75 برابر سال 1376 در ما كشور در آموزش شاخص ميشود ، شامل را كشور
است ، درصد تا 99 بين 85 كه يافته توسعه كشورهاي در سواد عموميت مرز به رسيدن تا وصف
.بود خواهيم گستردهتري تلاش نيازمند
را لايحهاي كشور ، اساسي قانون براساس است ، دولت شده منتشر روزها اين كه اخباري بنابر
در بايد لازمالتحصيل كودكان كليه آن موجب به كه كرد خواهد تقديم مجلس به و كرده تهيه
ورزند ، ممانعت كلاس در خود فرزندان حضور از كه والديني براي و شوند ثبتنام مدارس
آن از حاكي نيز سني گروههاي براساس كشور سوادي با ميزان.است شده پيشنهاد مجازاتهايي
كه است كرده ايجاد را اميدواري اين و رسيده درصد به 93 جوانان باسوادي ميزان كه است
نرخ همچنين.است شدن ريشهكن حال در كشور جوانان و نوجوانان و كودكان بين بيسوادي
.است رسيده دهه 7667 در درصد رقم 5/74 به سال 1357 در درصد از 1/57 بزرگسالان باسوادي
بالغ درصد به 75 درصد از 6/65 نيز تحصيلي مقاطع كليه در نام ثبت تركيبي نرخ افزايش
.است گرديده
آمار.ميباشد چشمگيري موفقيتهاي آمارگوياي و رقمها نيز عالي تحصيلات مورد در
معادل 000/200/1 اكنون هم كه است بوده نفر هزار حدود 150 سال 1357 در كشور دانشجويان
.است رسيده دهه 7667 در درصد به 17/18 درصد از 89/6 دانشجويان ثبتنام نرخ.ميباشد نفر
درصد گذشته ، 700 سال به 20 نسبت كشور عالي آموزش كه دارد آن از حكايت آمارها همچنين
خود جاي در كه دارد پي در نيز را نياز افزايش جامعه ، در سواد افزايش.است داشته رشد
.پرداخت خواهيم بدان
مجرميت با جنس و سن رابطه
توسط ميگيرد ، صورت جامعه در كه تخلفاتي و جرايم از درصد از 80 بيش ميدهد نشان آمارها
و ظرفيتها.نيست مردان ذاتي بزهكاري معناي به اين اما است ، گرفته انجام مردان
حاكم سنتهاي و باورها نيز و است فراهم جامعه در مردان مستمر حضور علت به كه فرصتهايي
شبانهروز اوقات و محلها از برخي در زنان حضور براي مهم بازدارنده عامل يك كه جامعه بر
.است داده افزايش آنها در را بزه وقوع امكان مردان ، جسماني توانمنديهاي علاوه به است ،
بوده مسئوليتهايي علت به ميشوند ، مرتكب مردان كه جرايمي از برخي كه است شده مشاهده
نبوده نياز رفع و پاسخگويي امكان مشروع و صحيح راه از و بوده عهدهدار زندگي در كه است
اينكه به توجه با اين بنابر.نميباشد مقررات خلاف رفتار توجيهگر نيز مطلب اين.است
به موجب كه مسائلي ميشود ، انجام مردان توسط جامعه در مجرمانه رفتار بالاي بسيار ميزان
و بزهكاري آمار افزايش -مهاجرت مانند -ميشود مردان نفع به جامعه جنسي توازن خوردن هم
.داشت خواهد دنبال به را جرم
امكان فكري و جسمي نظر از و نگرفته فرا كودك هنوز را مجرمانه رفتار كودكي ، سنين در
نيازمند تخلفات از بسياري چون هست ، تجربه و فكر اگر نيز كهولت سنين در.ندارد بزهكاري
از تركيبي كه ميانسالي و جواني سن در لذا.نمييابند وقوع امكان هستند ، بدني توانايي
مجرمانه رفتار انجام امكان است ، جسماني توانمنديهاي با همراه برنامهريزي و فكري قدرت
امكان شود ، اضافه نيز بزهكاري موفق تجربههاي ويژگيها اين به هرگاه.است فراوانتر
نفع به جامعه سني توازن خوردن هم به صورت در اين بنابر.مييابد افزايش نيز جرم وقوع
.داشت خواهيم را تخلفات ميزان افزايش انتظار شرايط ، ساير بودن آماده و جوانان
جمعيت تحرك
در كه بيگانه اتباع زياد تعداد به توجه با.است مهاجرت مسئله به بيشتر ما توجه اينجا در
اتباع با ازدواج به كشور قوانين خلاف بر حتي و ميكنند زندگي كنترل باكمترين ايران
اين كه محلهايي در تخلفات از بيشتري موارد وقوع امكان نمودهاند ، مبادرت نيز ايراني
مجرم و هنجارشكن همگي افراد اين كه نيست معنا بدان اين.دارد وجود دارند ، اقامت مهاجرين
هستند ، مجرد و جوان مردان اكثرا محدودي موارد در جز كه مهاجرين تركيب بلكه ميباشند ،
اينكه مضافا.است شده مهاجرين حوش و حول در ساكن بومي افراد توسط بيشتر تخلفات بسترساز
افراد اين خود در مجرمانه رفتار استعداد بودن ، غيربومي و بودن مرد بودن ، مجرد دليل به
.ميشود تقويت هم
از كه است ايراني اتباع متوجه جامعه اصلي مشكل بزهكاري ، بر مهاجرت تاثير بررسي در
با آنها از بسياري كه دلايلي به و ميدهند مكان تغيير بزرگ و كوچك شهرهاي به روستاها
قابل نكته.ميشوند مجرمانه رفتار گسترش زمينهساز دارد ، مشابهت غيرايراني مهاجرين ادله
و مردان نيز را داخلي مهاجرين از توجهي قابل درصد آمارها ، اساس بر كه است اين توجه
و ميباشند تحصيل ادامه يا مناسب شغل و كار جوياي كه ميدهند تشكيل مجرد جوانان بويژه
عمل آزادي براي تقريبايكدست ، جمعيت با و كوچكتر محلهاي افراد كه دارد وجود هم مواردي
بزرگ شهرهاي بويژه و شهرها عازم گمنامي ، در زندگي و خودبخودي كنترلهاي از فرار و بيشتر
روزافزون شدن جوانتر و روستاها جمعيت پيرشدن داخلي ، مهاجرت ديگر جمعيتي تاثير.ميشوند
.شهرهاست جمعيت
ازدواج سن افزايش
در و شده فرد باروري دوران كاهش موجب ازدواج سن افزايش مسئله ، به شناختي جمعيت نگاه با
ليكن !ميشود تلقي مثبت اقدام يك عنوان به بنابراين شد ، خواهد منجر جمعيت كاهش به نتيجه
و نميباشد ازدواج به نياز احساس در تاخير معناي به ازدواج در تاخير اينكه به توجه با
و كتب و فيلمها به دسترسي نيز و هوايي و آب تغييرات دليل به شده انجام بررسيهاي بنابر
زودرس بلوغ مسئله با كشور است ، جنسي غريزه تحريككننده آنها مطالعه و مشاهده كه مجلاتي
رفتاري و رواني مشكلات خواسته ، اين به موقع به و مناسب پاسخگوئي عدم است ، شده مواجه
جوانان ، ازدواج فراوان مشكلات وجود دليل به.كرد خواهد ايجاد جامعه و فرد براي را متعددي
توفان.است شده مطرح جوانان از بسياري براي نايافتني دست آرزويي عنوان به مسئله اين
سرسختانه مقاومت و است افكنده لغزش به نيز را جوانها سالمترين و پايدارترين گاه غرايز ،
.ميآورد دنبال به جوانان براي حادي رواني مشكلات نيز
فرهنگي مشكلات
و زيربنا عنوان به كه است فرهنگي مشكلات جوان ، جمعيت داراي جوامع مشكل عمدهترين
و نظر وجهه تغيير به منجر كشور ، يك جمعيت فراواني.ميكند عمل نيز مشكلات ساير بسترساز
و بررسي به نياز كه ميگردد جوانان و نوجوانان نيز و جامعه افراد گرايشات و باورها
.دارد بيشتري مداقه
از هرچه كه است گرفته شكل باور اين جوانان از بسياري در:گذشته رسوم و آداب فراموشي -1
روند قالب در باور اين ريشهاست دفع و طرد شايسته و بوده نامطلوب مانده ، باقي گذشته
...و فرهنگي تهاجم از واثرپذيري اطلاعرساني جهاني شبكههاي و فرد فرهنگپذيري نامناسب
پست عصر در كه ميكند تبليغ اينگونه جهاني فرهنگسازي و خبري امپراطوري.ميباشد
:جمله از دارد ، را خود به مخصوص شيوه و ويژگيها زندگي مدرنيسم ،
.شود تلقي "سنت"جوانان نظر از كه چيزي هر برضد عصيان و شورش (1
جنسي روابط به مربوط مقررات و قيودات به پايبندي عدم (2
رمان آ يك شبيه چيزي به ورزش شدن تبديل(3
بشري گذشته و تاريخ همه از گسستن و آني جنسي لذت و لحظهاي سرافرازيهاي در شدن غرق (4
والدين اخلاقي متناقص معيارهاي و جامعه سابق اخلاقي معيارهاي به نسبت جوان نسل عصيان (5
زندگي جديد درشيوه آن ظهور و جوان نسل معناجويي (6
زندگي زواياي و ابعاد همه در ويرانگر عنصر اين بنيانكن نفوذ و جمعي رسانههاي سلطه(7
بويژه و شرقي جامعه وجوان نوجوان زندگي ، وشيوههاي باورها تبليغ و آموزشها اينگونه
.است كرده شكنندهاي بحرانهاي و سردرگمي دچار را مسلمان
به حصول براي انسان زندگي عرصه از زدايي دين و سكولاري انديشه ترويج در غرب تلاش"
از دين آگاهانه كنارگذاشتن باعث صنعتي ، جامعه سوي به پيشرفت و جامعه نوسازي و نوگرايي
دين ، از مستقل افراطي گرائي عقل.است شده فرهنگ و اقتصاد سياست ، از اعم اجتماع عرصه
و بيحد آزادي و سنتگريزي و سنتستيزي اخلاق ، و معرفت قلمرو در نسبيتگرائي بشرگرائي ،
داده قرار چالشها شديدترين معرض در را جوان قشر تجربي ، علوم بر تاكيد و گرائي علم حصر ،
سنتي الگوهاي سويي از.مواجهاند مدرن و سنتي رفتاري الگوهاي دسته دو با جوانان.است
برق و زرق ديگر سوي از قائلند ، تقدس آن براي داردو آنها اعتقادات و فطرت در ريشه
دو بين جوان.ميبينند كارآمد و پويا اجتماعي مسائل از برخي در را مدرن رفتاري الگوهاي
و مدرنيسم روز ، مثبت دستاوردهاي به توجه بدون محض سنتگرائي:ميگيرد قرار كشش و جذبه
".خويش اصيل هويت فراموشي
به پايبندي و آنها باور كه است چيزهايي پذيرش آن و دارد وجود نيز سومي راه كه صورتي در
راستاي در آنچه هر طرد و گردد تلقي سنتي اينكه ولو ميشود انساني سعادتفرد موجب آنها
و نوجوانان نگاه.باشد شده نهاده آن بر تجدد نام اگرچه نيست ، انسانها واقعي مصالح
سنتهاي.شود داده جهت آنان ذوق با متناسب و شايسته گونهاي به بايد نيز دين به جوانان
رسومي و آداب دارند ، و داشته مطلوبي بسيار كاركردهاي كه دارند وجود ما جامعه در فراواني
...و مشكلات حل به كمك عاطفه ، بذل همدردي ، احساس با همراه را زندگي درست شيوه آموزش كه
و نوجوان تجددطلبي و نوگرايي حس تحريك موجب كه درستي شيوه به چنانچه و داشتهاند توامان
.شد خواهد روبهرو مطلوبي پذيرش با يقينا گردد ، ارائه ايشان به نشود جوان
شكلگيري دوران طول ديرينهو سوابق به بسته جامعه هر:مذهبي و ملي مراسم هويت تغيير -2
تاريخي هويت دادن نشان ضمن مراسم اين كه دارد گوناگوني مذهبي و ملي مراسم خود ، مدنيت و
اينگونه با برخورد نحوه.ميباشد نيز اجتماعي وفاق و پيوستگي براي وسيلهاي ملت ، يك
ايجاد يا و ملتها تاريخي خاطره از آن حذف و محو براي تلاش يا:است گونه دو به مراسم
تبديل ارزش ضد يك به اندكاندك كه گونهاي به تغييركاركردها و آن انجام نحوه در انحراف
همه يورش اين.شود فراموش و محو آنگاه گيرد ، قرار جامعه بيتوجهي مورد خود به خود و شده
ناخواسته يا خواسته جوانان و است طلبي تجدد و سنتگريزي راستاي در كه ارزشها به جانبه
كوشش آنها حفظ در شايسته ، عرضه و مناسب دفاع با بايد ميكنند ، اقدام آن عوامل عنوان به
.شود
ما جامعه در.موجود ناگفته ارزشهاي و مطرح ارزشهاي:دارد وجود ارزش نوع دو ما جامعه در
به نسل يك اتصال براي ارزشگذاري مانند است ، شده سپرده غفلت دست به ارزشي حوزههاي بعضي
ايران گذشته از كه تصويري پيوسته اخير سال در 20 چنانكه.خود اسلامي و تاريخي ملي ، هويت
كه ميكنند احساس وآنان است بوده ظالم و خائن پادشاهان معرفي دادهايمدر جوانان به
چون نوابغي و دانشمندان بايد آن ، كنار در كه حالي درندارند سرافرازمندي و مقبول هويت
سرطان دچار ارزش حوزههاي بعضي.شوند شناسانده نيز بيروني ابوريحان و بوعليسينا
كه پسر و دختر روابط تنظيم حوزه مثل است ، شده كوچك يا بزرگ آنها ابعاد يعني شدهاند ،
.جمعي نه دارند شخصي راهحلهاي همه ، و ميشود پاك پيوسته قضيه صورت متاسفانه
.گرفتهايم اشتباه ارزشها انتقال با را ارزشها آموزش بحث ما
جوانان با ما جامعه امروز تمايلاتجوانان و آرزوها:جوانان خواستههاي الگوي تغيير -3
آرزوهاي داشتن جواني دوران و جوان ويژگي از.است كرده زيادي تفاوتهاي قبل دهه چند يا يك
را جامعه كه ميشود فرد در رواني شكستهاي به منجر نيافتني دست آرزوهاي ليكن.است زياد
براي را خود تلاش تمام است ، مواجه آرزوهايي چنين با كه هنگامي جوان.مينمايد متاثر نيز
ارزشها ، سنتها ، باورها ، با ستيز اگر راستا اين در حال.ميكند متمركز آن آوردن بدست
به نيازها از بسياري.داشت نخواهد ابايي آن از باشد ، ضروري نيز... و دوستان خانواده ،
وجود ايشان از قبل جوانان عصر در كه است جوانان خواستههاي جزو امروز ، جامعه تناسب
جهت در كه تلاشي ليكن.نيست سرزنش قابل آرزوها اين به دستيابي براي جوان تمايل.نداشت
جوانان براي جرياناتي و افراد و ميگيرد صورت جوانان خواستههاي و آرزوها الگوي تغيير
وارد را آنان سرانجام و ميدهند شكل را آنها ذهن و باور و ميكنند ارائه و توليد آرزو
.است تامل قابل مينمايند ، جامعه و خود با سنگيني چالشهاي
بالاي 90 كه جوانان بين در سواد عموميت به توجه با:نيازها گسترش و سواد رفتن بالا -4
از ايشان تا است شده موجب جوانان بويژه و خانوارها آگاهيهاي ميزان افزايش است ، درصد
دسترسي درصدد و بدانند خود حق را آنها از بهرهمندي و شوند مطلع امكانات از بسياري وجود
قابل حقي ، توقعات چنين وداشتن است سواد مثبتگسترش مساله ، جنبه اين.برآيند آن به
.بود نخواهد سرزنش
تعداد مهاجرت ميدهد ، نشان را خود روستاها در كه جامعه شدن باسواد پيامدهاي از ديگر يكي
پايان از پس افراد اين.ميباشد خود تحصيلات تكميل براي شهر به روستايي جوانان از زيادي
بازگشتبه امكان خود ، معلومات از استفاده امكان عدم دليل به نيز دانشگاهي تحصيلات
.شد خواهند شهرها ساكن ناچار به و ندارند را روستا
كمتر ، پسران مورد در -شهر به روستايي وجوان نوجوان مهاجرت دنبال به كه اين ديگر نكته
به مجبور نيز خانواده ديني ، و فرهنگي دلايل به بنا موارد اغلب در -دختران مورد در ولي
و بزرگ و روستاها تخليه روند امر ، اين.ميگردد شهرنشين و شده خود فرزند همراه مهاجرت
.مينمايد تسريع را شهرها شدن بزرگتر
به را شرايط از برخي مدرن ، زندگي:احساسات و عاطفه كمبود و انسانها شدن ماشيني -5
اختياري صورت به شرايط از برخي ليكن نيست ، آن گريزياز ظاهرا و ميكند تحميل انسانها
آرام آرام خانواده ، اعضاي بين مكاني فاصله ايجادميشوند واقع پذيرش مورد داوطلبانه و
شده كمرنگ اقوام به سركشي و صلهرحم است ، داده كاهش ضرورت به بنا را موجود وابستگيهاي
فاميل بزرگان و بزرگترها حرمت و ميشود واقع بيمهري مورد نيازمندان و فقرا به كمك است ،
چند هراست مطلب اين مويد سالمندان سراي به نياز گسترش كه است ، شده سپرده فراموشي به
عموميت ولي نيست ، اماكن اين سالخوردهدر فرد اسكان جز چارهاي موارد از بسياري در كه
لازمه چه اگر نيز مهدكودكها گسترش.ندارد سازگاري ما وديني ملي باورهاي و فرهنگ با آن
عوارض مادرانه ، محبت كمبود احساس و مادري مهر شدن كم اما است ، زنان اجتماعي مشاركت
از يك هر فراواني چه اگر.داد خواهد نشان زمان مرور به كودك رفتار در را نامطلوبخود
ودر ميشود مشاهده كه است شروعي اين اما نيست ، زياد ما جامعه در هنوز شده ذكر موارد
.كرد خواهد پيدا بيشتري گستره و شمول دامنه مسير ، ادامه
نسبت همين به بايد هستند ، جامعه پيكره از نيمي زنان اينكه حكم به:زنان اجتماعي حضور -6
دارند آرزو جوان زنان" امروزه.برآيند جامعه اداره در خود تكاليف و وظايف عهده از هم
كه باشند داشته مردان با يكسان و مشابه موقعيتي رفاهي ، خدمات لحاظاجتماعيو از كه
".دارد مبذول را بسياري تلاش اهداف اين به نيل جهت بايد نظام
كه نقشهايي و حضور نحوه ليكن نيست ، ترديد جاي زنان اجتماعي حضور اهميت و لزوم خصوص در
قابل برابر حقوق درخواست شعار.دارد بيشتري بررسي ميگيرند ، نيازبه عهده به ايشان
عاطفي و روحي و جسمي ويژگيهاي با مردان ، همسويي با بودن يكسان و مشابه ليكن است ، قبول
مشابهت اما بلي ، مساوات كه است شده نگاه گونه اين زن حقوق به نيز اسلام در.ندارد زنان
بر ديدگاه تفسيراين.بود نخواهد جامعه و زنان مصلحت به ازموارد تعدادي در همانندي ، و
حضور برابر در كه كساني.نميشويم بحث اين وارد ما و است ديني مسائل كارشناسان عهده
بسيار كه) همسري و مادري را آنان مناسب شغل تنها و ميكنند مقاومت جامعه در زنان مفيد
فرياد فمينيسم شيوع از امور مصدر در زني مشاهده محض به و ميدانند (است ارزشمند نيز
.نيازمندند تصحيحآنها و خود ارزشي و باورها نظام در بازنگري به برميآورند ، نيز
معلولين روانشناسي بر مقدمهاي
گونهاي به اجتماعي متعارف زندگي ملزومات از يكي فقدان دليل به كه افرادي تمامي
از معلول روانشناسي به پرداختن اينرو از.معلولند ميكنند زندگي سايرين از متفاوت
است برخوردار بالايي اهميت
موجب آنهاست شخصيتي و وجودي تفاوتهاي زاييده كه بشر افراد ديدگاههاي تفاوت كه همانطور
اين به انسانها بيشتر چه هر شناسايي براي علم نياز شد ، علم در گوناگون شاخههاي پيدايش
.است كرده شاياني كمك ما ، علمي هاي گرايش روزافزون تنوع و گسترش
دو مديون را خود پيشرفت پزشكي علم مثال طور ، به داشت توجه بايد گزاره دو اين توضيح در
به نياز ديگر و انسان بدن فيزيولوژي متخصصينبه متفاوت نگرش يكي.است اساسي امر
.هستند گريبان به دست آن با مبتلا افراد كه مشكلاتي بررسي و گوناگون بيماريهاي شناسايي
علم يك معرفتي دايره در شناسايي قابل مصاديق بر چه هر گفت ميتوان صحيحتر عبارت به
.ميكند كمك علم آن پيچيدگي و وسعت به مصاديق اين خود شود افزوده
دارد جوامع اهداف پيشبرد در بسزايي سهم كه معاصر جهان در كاربردي بسيار علوم از يكي
اين كه است جامعه افراد آوايي هم و تعامل مرهون اجتماعي پيشرفت زيرا است ، روانشناسي
تواناييها از و بشناسند را يكديگر بتوانند افراد كه ميشود حاصل وقتي همآوايي و تعامل
نكته همين امروز روانشناسي در متعدد هاي گرايش ظهور علت.مطلعباشند يكديگر ضعف نقاط و
تغذيه ، سوء جنگ ، پزشكي ، امكانات كمبود چون عواملي وجود نيافته توسعه جوامع در.است اساسي
ناتواناييها ، با افرادي ميشود موجب باروري بهداشت از زنان آگاهي عدم و اقتصادي مشكلات
معلول سالم افراد ويژگيهاي نداشتن دليل به كه يابند حضور جامعه در مشكلاتي كاستيهاو
.شوند ناميده
.كنيم قلمداد باطل را معلوليت از سنتي و كهنه تعاريف تا ميدارد آن بر را ما تعريف اين
اما باشد داشته افراد ساير با تمايزي وجه فيزيكي نظر از كه است كسي معلول تعاريف اين در
جامعتر تعريف در بلكه نيست ، فيزيكي يااختلالات عضو نقص تنها معاصر دنياي در معلوليت
از نحوي به اجتماعي نابسامانيهاي و كمبودها دليل به كه ميشود گفته افرادي به معلول
را جامعه افراد از توجهي شايان درصد تعريف اين به دقيق نگاه.شوند متمايز افراد ساير
.است آورده ارمغان به آنها براي معلوليت اجتماعي ، محروميتهاي كه ميدهد نشان
زندگي ملزومات از يكي فقدان دليل به كه افرادي تمامي بگوييم كه است آن واضحتر گفتار
پرداختن اينرو از.معلولند ميكنند زندگي سايرين از متفاوت گونهاي به اجتماعي متعارف
.است برخوردار بالايي اهميت از معلول روانشناسي به
.بزنيم دست تعريف اين در كلي تقسيمبندي يك به ميتوانيم دقيقتر بررسي براي
حركتي و جسمي معلول -1
ذهني معلول -2
اجتماعي معلول -3
اين علل كشف به را ما كه اجتماعي آسيبشناسي بر علاوه تقسيمبندي اين تحليل و تجزيه در
فراهم برايمان را امكان اين ميسازد رهنمون جامعه افراد ساير بر آنها تاثير و معلوليتها
شده ياد گروههاي در مشخصي افراد از يك هر مشكلات و رواني دنياي شناخت با كه ميآورد
با مباحثي سلسله در داريم قصد رو اين ازبگيريم فرا را باآنها صحيحتر ارتباط نحوه
در گوناگون دلايل به كه بپردازيم افرادي بهتر چه هر شناخت به معلول روانشناسي عنوان
.برخوردارند تفاوتهايي از جامعه افراد ساير با مقايسه
حركتي و جسمي معلول
در.هستند حركتي و جسمي معلولين ميپردازيم آنها روانشناسي به كه معلولين از گروه اولين
افراد ساير با ناهمگون حركاتي كه ميشود موجب آنها بدن در يااعضايي عضو نقص گروه اين
در حواس يا و پا دست ، نقص.ميشوند متمايز سايرين از خاطر همين به.ميدهند نشان خود از
مشكلات دقيقتر تحليل به بخواهيم اگر.ميشود قشر اين مشكلات تنوع موجب افراد گونه اين
.باشيم قائل گروه اين در جزييتري تقسيمبندي بايد بپردازيم حركتي جسمي معلولين
حسي معلول -الف
حركتي معلول -ب
كه ميكنند ايفا او براي را اطلاعات ورودي دستگاههاي نقش انسان در حواس كه ميدانيم
عملياتي تصميم و بپردازد خويش موقعيت درك به شده داده اطلاعات توسط ميتواند انسان
.دهد نشان واكنش خود از اصطلاح به يا بگيرد
از بسياري در جهت همين به محرومند موهبت اين از حسي معلولين كه باشيم داشته نظر در
جديتري شكل به نيافته توسعه جوامع در مشكلات اين.ميشوند مشكل دچار درجامعه موارد
قبيل از شهري امكانات همچنين و شهرسازي سيستمهاي پيشرفته جوامع در چون ميكند بروز
مرتفع را حسي معلولين مشكلات زيادي حد تا روز تكنولوژي مدد با...و سينما پارك ، مترو ،
.است ساخته
و بايد كه طور آن نميتوانند آن در عادي افراد حتي كه ما جامعه مانند جوامعي در اما
ازجامعه ميشوند ناچار اغلب حسي معلولين خصوص به معلولين كنند زندگي راحت شايد
ترحمآميز رفتار شده علت بر مزيد گوشهنشيني در كه آنچه.شوند خانهنشين و دوريگزينند
.است معلولين با شهروندان ساير ناآگاهانه و
در افسردگي قبيل از روحي مشكلات از بسياري عامل خود گوشهنشيني مشكل كه داشت توجه بايد
.است معلولين
كم افراد با ميشود ناشي آنها حواس نقص از كه يادگيري در كندي دليل به گاه حسي معلولين
توانايي سنجش ابزار بودن ناكارآمد به نيز مساله اين كه ميشوند گرفته اشتباه ذهني توان
ناصحيح تشخيصهاي چنين.ميگردد باز نيافته توسعه جوامع در پيشدبستاني سنين در كودك
.باشد محروم آموزش نعمت از عمر يك حسي معلول ميشود موجب گاه
حسي معلولين رواني دنياي
درك قابل اجسام و اشيا لمس و صوت تصوير ، پارامتر سه وسيله به انسانها همه اطراف محيط
كه است اين كرد توجه آن به بايد حسي معلولين روانشناسي در كه نكتهاي مهمترين.است
اين.هستند محروم فاكتور سه اين از يكي از خود اطراف محيط درك در همواره آنها بدانيم
.باشيم موفقتر حسي معلول با برخورد در بتوانيم كه ميكند كمك را ما شناخت
خود اطلاعاتي وروديهاي از يكي نقص دليل به كه دارد را دغدغه اين پيوسته حسي معلول
كه ميشود واجب او اطرافيان بر تكليف اين لذا كند ، دريافت محيط از را ناقصي اطلاعات
احساس تشديد و آزار موجب حسي نقص كه كنند القا او ذهن در گونهاي به را اطراف محيط
.كنند ايفا را او معلول حس نقش بايستي حسي معلول يك اطرافيان حقيقت در.نشود او كمبود
ميشود موجب كه است شرايطي مجموع معلوليت شد گفته معلوليتحركتي بررسي در اين از پيش
خود نوع بر بنا معلوليت ديگر عبارتي به.كند زندگي جامعه افراد ساير همچون نتواند شخص
ناهنجاري را حركتي معلوليت تعريف اين اساس بر.ميشود فرد در ناهنجاري ظهور به منجر
.ميگيريم نظر در عادي رفتار ارائه لوازم و شرايط نداشتن خاطر به فرد حركتي
لذا است ، بيشتر بسيار حسي معلوليتهاي از حركتي معلوليتهاي تنوع كه داشت توجه بايد
.است افزونتر نيز معلولين از گروه اين مشكلات
.هستند شدهتر شناخته جامعه در نخاع قطع و پا دست ، معلوليت مانند معلوليتها از گروهي
بسيار امكانات از حسي معلولين مانند نيز معلولين از قشر اين ميرسد نظر به همه اين با
.برخوردارند جامعه در محدودي
مشكلاتي است ، ساخته دشوار بسيار را حركتي معلولين تردد كه نامطلوب شهرسازي بحث از جدا
فصلهاي سر نيز شهر عمومي امكانات از بهرهگيري و اشتغال مطلوب ، تحصيل از محروميت مانند
.است گروه اين مشكلات فهرست در مهمي
ديدگان آسيب مانند نيز افرادي است مشكل دچار اعضايشان از يكي تنها كه معلوليني از غير
و اشكال دچار حركاتشان تمام مغز در حركتي سلولهاي نارسايي علت به كه دارند وجود cp مغزي
.است ناهنجاري
منجر جامعه سوي از موارد از بسياري در مغزي آسيبديدگان حركتي شديد ناهماهنگي متاسفانه
فردي توسط معلولان از قشر اين مشكلات كردن گو باز.ميشود شدن ، شناخته ذهني كمتوان به
درد نوشتن براي خوبي فرصت بلكه نيست دشواري كار تنها نه روبهروست مشكل اين با خود كه
بخصوص معلول با رفتار چگونگي از جامعه آگاهي عدم از ناشي كه دردهايي.است خود دلهاي
.است مغزي آسيبديده معلول
نامفهوم گفتاري.است اختلال دچار ديگران با ارتباطياش كانالهاي تمام مغزي ديده آسيب
كوچه كودكان.است عاجز نيز خود سخن دقيق و واضح نوشتن از دست ، حركتي مشكل علت به و دارد
او به ترحم با ديگر افراد و ميگيرند تمسخر به را او يا گريخته ، او از وحشت با خيابان و
.ميگذارند پول دستش كف در رفتن راه هنگام گاه و مينگرند
غلط تشخيص گفتيم كه همانطور.است نادرست بسيار ما جامعه در معلوليت اين با ارتباط فرهنگ
يك را مغزي ديده آسيب كه است ممكن گاه ذهني كمتواني با آن گرفتن اشتباه و بيماري اين
جوامع در نيز افراد نوع اين تحصيل چند هر.كند حبس خانه در را او و محروم تحصيل از عمر
از غالبا تجهيزات بودن ناكافي علت به استثنايي مدارس.است دشوار بسيار نيافته توسعه
انصراف به ناچار امكانات كمي علت به فرد خود يا عاجزند عالي سطوح به افراد اين رساندن
مناسب آموزشي سرويس معلولين نوع اين به نميتوانند نيز عادي مدارس.ميشود تحصيل از
.بدهند
را امكان اين و گرفته پيش را سازي عادي سياست اروپايي جوامع امروزه كه است حالي در اين
باعث امر اين.كنند تحصيل عادي مدارس در نيز حركتي جسمي معلولين كه آوردهاند فراهم
پيشرفتهاي به دانشآموزان ساير و محيط با خويش تطبيق روند در افراد گونه اين كه ميشود
.يابند دست جسمي
و تواناييها.شناخت را مغزي آسيبديده فرد رواني دنياي ميتوان اوصاف اين با
برنامههاي زيرا نيست شده شناخته خانوادهاش حتي جامعه افراد براي او ناتواناييهاي
واضح همگان بر وضوح به نسبيت اين كه آورده ارمغان به او براي را نسبي استقلال رواني ،
معلوليت كه است آن دهند قرار نظر مد را آن جامعه افراد بايد كه توجهي قابل نكته.نيست
يك بيماري اين كه آنجايي از اما.است بهبود قابل درماني برنامههاي كمك به حركتي جسمي
رو اين از ميآورد ، وارد مغز به توجهي قابل فشار درمان روند در است مغزي بيماري نوع
انگيزه و آرامش داشتن و است برخوردار بالايي اهميت از مغزي ديده آسيب فرد رواني امداد
را امكان اين مغزي ديده آسيب معلول به آرامش.است موثر بسيار بيماري اين درمان در
.دهد فرمان خود اعضاي به آسانتر و ساخته قدرتمند را خود مغزي فرماندهي بتواند كه ميدهد
تا ميكند كمك او به خود اجتماعي آينده از زيبا ذهنيتي داشتن و انگيزه همچنين
.گذارد سر پشت بيشتري باتحمل را خود درماني دشواريهاي
طاها حسيني محسن سيد
توانخواهان 3 مدرسه دوم فاز افتتاح
"سجاد امام" ولايت و امامت آسمان تابناك اختر چهارمين ولادت سالروز با همزمان
.شد افتتاح حركتي -جسمي معلولان ويژه (توانخواهان 3 مدرسه) جديد فاز عليهالسلام
ويژه ، ابتدايي كلاس پنج داراي و است دبيرستان و راهنمايي ابتدايي ، مقاطع داراي مدرسه اين
و راهنمايي مقاطع بعد به تاريخ اين از.ميباشد دبيرستان كلاس سه و راهنمايي كلاس سه
كاردرماني بهداشت ، اتاقهاي داراي جديد فاز ضمنا.ميشوند منتقل جديد فاز به دبيرستان
مجلس رئيس نماينده حضور با جديد فاز افتتاح مراسم.ميباشد فيزيوتراپي و گفتاردرماني و
دستاندركاران از جمعي و تهران شهر استثنايي پرورش و آموزش رئيس غفوريان اسلامي ، شوراي
.شد برگزار استثنايي پرورش و آموزش
ايران نابينايان براي رايگان اينترنت
اختيار در اينترنت رايگان اشتراك (محنا) ناشنوايان و نابينايان از حمايت موسسه
.ميدهد قرار نابينايان
دسترسي پروژه قالب در طرح اين:كرد خاطرنشان مطلب اين اعلام ضمن محنا مديرعامل هاشميان ،
.ميشود اجرا ايران نابينايان براي اينترنت به آسان
جهاني روز اكتبر با 15 مطابق مهر از 23 كه طرح اين اجراي از هدف:گفت محنا ، عامل مدير
از استفاده اينترنت ، با آشنايي به ايران نابينايان ترغيب است ، شده آغاز (سفيد عصاي)
.است نابينايان براي جهاني دستاوردهاي آخرين از آگاهي و نابينايان ويژه بينالمللي خدمات
كامل مشاركت:افزود اجتماعي فعاليتهاي در نابينايان كامل مشاركت بر تاكيد با هاشميان
.است نيز الكترونيكي منابع و اطلاعاتي بزرگراههاي به دسترسي معناي به امروز دنياي در
همكاري بر نابينايان زندگي بهبود در تكنولوژي نقش به اشاره ضمن پايان در محنا مديرعامل
.كرد تاكيد طرح اين اهداف پيشبرد در غيردولتي و دولتي سازمانهاي
را ضعف نه ببين را توانايي
معلولين امداد كتاب مترجم ديهيمي ايرج دكتر با گفتوگو
;اشاره
و معلولان راهنمايي در مهم آثار از يكي بايد را "معلولين امداد"
داوطلبين و معلولين كمك با ورنر ديويد توسط كه كتاب اين.آورد شمار به آنها خانوادههاي
به كمك" و "پزشكي امداد" وي پيشين كتابهاي شكل همان به شده نوشته كشورها از بسياري از
ولي ساده ، روشن ، اطلاعات از گنجينهاي حاوي و است يافته ترتيب "بهداشتكاران بازآموزي
نابينايي ، مختلف ، جسمي معلوليتهاي ;است كودكان معلوليتهاي شايعترين درباره مشروح
ساده توانبخشي مورد در پيشنهادهايي كتاب.رشد در تاخير و رفتاري مشكلات غش ، ناشنوايي ،
و جامعه در نقشي يافتن براي معلول كودكان به كمك براي روشهايي و ارزان كمكي وسايل شده ،
.ميكند ارائه آن در شدن پذيرفته
كمك دارند ، سروكار معلولان با كه كساني خصوص به و خوانندگان به كتاب همه از مهمتر
كودكان خود در و خانواده جامعه ، در كودك نيازهاي به پاسخها اغلب كه بياموزند تا ميكند
كارگاههاي و توانبخشي مراكز راهاندازي و بنيانگذاري روشهاي آن بر علاوه.است نهفته
.ميشود بحث كتاب در معلول كودكان خانوادههاي و معلولين توسط كوچك
ريزترين در را رفتارها و حركات از بسياري كه عكس و 200 نقاشي از 4000 بيش وجود
(ورنر) كتاب نويسنده.است ساخته جامع و كامل اثري كتاب از ميفهماند ، خواننده به مورد ،
فقير خانوادههاي به كمك براي اخير سال در 30 كه است زيستشناسي در دكتري درجه داراي
برايشان بهداشت و كرده دفاع آنها حقوق از تا است كاركرده غربي مكزيك كوههاي در كشاورز
.آورد ارمغان به
تجربه و تخصص صاحب زمينه اين در خود كه ديهيمي ايرج دكتر سوي از مهم كتاب اين
درباره ديهيمي با.است شده عرضه كتاب بازار به مازيار انتشارات سوي از و ترجمه هستند
.ميخوانيد كه كردهايم گفتوگويي كتاب اين
.كنيد معرفي را كتاب اختصار به ابتدا در *
و (پزشكي امداد) "نيست پزشك كه جايي" مجموعه كتابهاي از يكي "معلولين امداد" كتاب -
كمك كتابها اين هدف.ميكند منتشر مازيار انتشارات كه است "نيست دندانپزشك كه جايي"
نيست اختيارشان در امكاناتي آنچنان كه است بيماراني به ارزانتر و سادهتر سريعتر ، هرچه
ياري به تمركز همين با "معلولين امداد".دارد ويژهاي شرايط فعليشان موقعيت يا و
و اجتماعي مددكاران براي كتاب البته و معلولند كودكان داراي كه برميخيزد خانوادههايي
.است مفيد بسيار نيز توانبخشي كاركنان
ميدهد؟ پوشش را معلوليتهايي نوع چه كتاب مطالب *
و بررسي رواني ، و ذهني چه و جسمي چه را ، معلوليتها از بسياري كه است اين در كتاب حسن -
مادرزادي نقصهاي علت به چه حركتي اندامهاي معلوليت تنها نه كتاب اين در.ميكند معرفي
حتي و ناشنوايي نابينايي ، از بلكه ميشوند ، معرفي بيماريها و حوادث چه ارثي ، و
.ميشوند بحث نيز رواني ماندگيهاي عقب و ذهني رشد عدم به منجر ژنتيك معلوليتهاي
بسنده معلوليتها ايجاد دليل و معرفي به تنها كه است اين در مجموعه ديگر برجستگي
اجتماعي سازماندهي كودك ، استقلال و رشد به كمك تمرينات ، درمان ، شيوههاي بلكه نميكند
.ميكند ارائه نيز را كمكي وسايل ارزان و كارگاهي ساخت روشهاي حتي و معلولين به كمك
بود؟ چه كتاب اين ترجمه از هدف *
با خصيصه اين و مظلوماند نوعي به حادثه وقوع از پس و "خطر در" مردماني ما جامعه مردم -
شيوههاي از بسياري كه چرا "خطرند در" مردم اين.ميگيرد شدت اقشار اقتصادي توان كاهش
هم شكني قانون و بيقانون فرهنگ است ، غيراستاندارد استفادهشان مورد وسايل و زندگاني
(نيست معمولا كه) باشد دست در دقيقي آمار اگر جهت همين بهميكند تشديد را خطر اين
معلول حوادث طي يا ميآيند دنيا به معلول جامعه اين در يكسال در كه افرادي تعداد
موجود امكانات يا و اطلاعات سطح شما است كافي.ميدهد تشكيل را توجهي قابل رقم ميشوند
بررسي را معلوليتها از پيشگيري در (روستاها و افتاده دور شهرهاي در خصوص به) مردم اين
و آموزش و نگهداري و صحيح توجه نيز معلوليت از پس.برسيد مخوفي واقعيتهاي به تا كنيد
مردم اين مظلوميت باعث نبودها و كمبودها همين و است شانسي گاهي و حداقل در درست پرورش
و ميشوند رها خود حال به زيادي حدود تا جامعه اين در معلول كودكان از بسياري.ميشود
.است ديگري غمانگيز قصه خود كه ميكنند دريافت ترحم لباس در را حداقلهايي نيز بسياري
:از است عبارت جامعه به آن ارائه و كتاب اين ترجمه از هدف پس
.بود خالي كاملا وسعت و حجم اين با مجموعهاي چنين جاي -1
.ميگويد سخن (متخصصان يا نه و) مردم با (تاحدامكان) غيرتخصصي زبان به كتاب -2
اغلب كه توانبخشي كارمندان توسط و فقير جوامع در عملي تجربههاي براساس كتاب چارچوب -3
.است ملموس و صحيح بسيار مطالب دليل همين به و شده گذاشته بنياد معلولند خود
بودن پائين دليل به چه ساليان ، فرهنگي نقصهاي لحاظ به چه ما جامعه در معلولين درصد -4
.است توجهي قابل عدد جنگ ، علت به چه و شد داده توضيح قبل سئوال در كه زندگي استانداردهاي
از نيز معلول افراد با رفتار يا كودكان گونه اين از مراقبت و برخورد اجتماعي دانش سطح
اين در معلولين و معلوليت به نگرش شيوه اساسا معتقدم.نيست بالا متاسفانه ديگر سوي
شيوههاي ارائه نگرش ، تصحيح در ميتواند كتاب دليل همين به.است جدي نقص دچار جامعه
.باشد مفيد بسيار جديد مديريتي و عملي تفكري ،
بود؟ نام كتاب اين براي ميتوان را خاصي مشخصه آيا *
كه كتاب آرم كنيد دقت اگر.است كتاب اين مشخصه سازنده و اميدوارانه بينهايت نگاه -
آينده سوي به رو كه است معلول كودك گروهي نشانگر است آمده نيز مختلف صفحات در مكررا
اما مصنوعي پاي با دختركي پيشتازشان پيداست ، آنها حركات در انرژي و شادي ميكنند ، حركت
رو همگي دست دو روي حتي و چرخ روي و عصا با ندارد دوپا آنكه ميرود ، جلو دست در گلي با
براي است آموزشي "را ضعفهايم نه ببين را تواناييهايم اول" شعار.دارند آينده سوي به
معلول از رفتارشان آزارترين كم در و دارند معلولين با نادرست برخورد كه افرادي
داشتني دوست شده رعايت اصول از نيز معلول كودك به بخشيدن قوي و مستقل شخصيت !ميگريزند
.است كتاب
دارد؟ كاربرد گروههايي چه براي و مراكزي چه در مجموعه اين *
بخشهاي از ميتواند دارد سروكار معلول و معلوليت با نوعي به كه مركزي هر اصولا -
.باشد معلول فرد كوچك خانواده مركز اين اگر حتي كند ، استفاده بسيار كتاب اين گوناگون
پرستاران ، و بهياران بهروزان ، مددكاران ، آموزشي دانشكده توانبخشي ، بهزيستي ، مراكز
توانبخشي و كمكي وسايل ساخت و توليد مراكز حتي و معلولين مسائل با مرتبط مديريتي مقامات
نويسنده ورنر ديويد با اخيرم مكاتبه در.ببرند فراوان بهره كتاب اين از ميتوانند همه
زبان فارسي نقاط در (بهداشت جهاني سازمان) WHO طريق از را كتاب كه كردهام پيشنهاد كتاب
سالهاي خاطرفجايع به ها گزارش براساس كه جايي كند ، معرفي افغانستان مثل دنيا محتاج و
روي را پايش يا دست نفر يك دقيقه هشت درهر و دنياست نقاط پرمعلولترين از يكي اخير
.ميدهد دست از آشوب طولاني دوران از مانده جا به مينهاي
جباري مريم:گفتوگو
|