استان زندان آتشسوزي در زنداني 27
شدند كشته گلستان
گوش بدون شنوايي
نابينا كاربران ويژه تراوا نرمافزار معرفي
عضو و تهران نماينده راد شكوري علي
اطلاعات به عبدي دفاع :مشاركت جبهه مركزي شوراي
برميگردد انفرادي زندان طولاني شرايط اخبار و
شد راهاندازي ايران وكلاي سايت
نشد برگزار "المكاسب" پرونده به رسيدگي دادگاه جلسه
موسسه مدير پرونده به رسيدگي جلسه نخستين
ميشود برگزار امروز عمومي افكار پژوهش
استان زندان آتشسوزي در زنداني 27
شدند كشته گلستان
است بوده برق هاي سيم اتصال سوزي آتش علت دهد مي نشان اوليه هاي بررسي
يا و كشته باعث گرگان ، زندان در دوشنبه روز بامداد آتشسوزي:اجتماعي گروه
.شد زندان اين زندانيان از نفر زخميشدن 77
:گفت خبر اين تاييد با ايرنا با گو و گفت در گلستان استان زندانهاي كل مدير
روي گرگان زندان در سوزيكه آتش اثر بر دوشنبه روز بامداد دقيقه ساعت 3و20 در
.زخميشدند نفر وحدود 50 كشته نفر داد ، 27
اتصالسيمهاي اثر بر حادثه كهاين است آن بيانگر اوليه بررسيهاي:افزود وي
زمينه دراين تكميلي اطلاعات گونه هر ارائه از وي.است افتاده اتفاق برق
پرونده قاضياين آنرابه و ورزيد خودداري
.كرد محول
ازپايان پس و سهشنبه روز به را اطلاعات ارائه نيز پرونده قاضياين گودرزي
.كرد موكول تحقيقات
حادثه اين عامل نيز گلستان انتظامياستانداري سياسي كل مدير رفعتي حسين
تاييد مورد را زياداينحادثه مالي و جاني خسارات و كرد ذكر برق سيم اتصال را
.داد قرار
انتقال گلستان استان مختلف شهرهاي بيمارستانهاي به نيز حادثه اين مجروحين عرب گفته به
.شدند داده
:كرد اعلام زير شرح به را جانباختگان اسامي گلستان استان زندانهاي مديركل
دادگاه محكومين |
نام |
انقلاب |
گرگ عيسي - 1 |
بندرگز و گرگان عمومي |
جنگي حسين -2 |
بندرگز و گرگان عمومي |
رحماني فرزاد -3 |
انقلاب |
اميرعماد مصطفي - 4 |
انقلاب |
ابراهيمي يعقوب -5 |
انقلاب |
برخورداري حسينعلي -6 |
انقلاب |
شيرنگي غريب رضا -7 |
انقلاب |
عمراني علي -8 |
انقلاب |
قدمنان عليرضا -9 |
انقلاب |
جهانتيغ اكبر -10 |
گرگان عمومي |
شهروزي كميل -11 |
دادگاه محكومين |
نام |
تركمن بندر عمومي |
قانقرمه كامران -12 |
انقلاب |
سرگزي حسين -13 |
انقلاب |
لالهزائي حسين -14 |
انقلاب |
مشكاني اكبر -15 |
بندرگز عمومي |
بنيعقيل سعيد -16 |
انقلاب |
صوفي قدمعلي حسن -17 |
انقلاب |
گزمه عليرضا -18 |
انقلاب |
ساراني مراد -19 |
انقلاب |
اشتراك محمود -20 |
انقلاب |
صباغي سعيد -21 |
انقلاب |
سراواني عبدالعلي -22 |
انقلاب |
لگزايي عيسي -23 |
انقلاب |
شهبازي مسلم -24 |
انقلاب |
جمالزايي حسين -25 |
انقلاب |
محبي اكبر -26 |
انقلاب |
موسوي سيدجعفر -27 |
گوش بدون شنوايي
.ميبرند سر به "سكوت دنياي"در و محرومند صوت پديده احساس از ناشنوايان ميگويند
.است بياساس و پايه اندازهبي چه تا سخن اين كه ميدانند نيك خود ناشنوايان حداقل
وابران مسير در مغز ساقه در بالاتر هستههاي و حلزوني هسته از كه عصبي الياف تكانههاي
مالا و پذيرش در را مغز ويژه به و اعصاب مركزي دستگاه نقش (AuditoryPathway) شنوايي
امروز حتي.ميدهد نشان بوضوح گوش ساختمان منهاي و گوش ساختمان وراي را صوتي امواج شناخت
پديد راه اين طريق از الزاما فوق تحريكات كه معتقدند و گذاشتهاند فراتر اين از نيز پا
.نميآيد
حامل كه شود تكانههايي در تغييراتي يا القاء سبب ميتواند نيز حسي اعضاي تحريك
مشاهده و كردهاند تحريك را بازو (Median) مديان عصب جالبي پژوهش در.صوتياند پيامهاي
در تغييراتي (Extra leminscal pathway)شنوايي وابران مسير از خارج طريق از كه نمودهاند
.ميبردهاند رنج عارضه اين از كه است شده افرادي در وزوز كاهش يا تشديد جهت
ناشنوايان كه مدعاست اين بر بارزي دليل -بيروني صوتي محرك بدون سروصدا احساس -وزوز
دنياي در غرق شناورند سكوت دنياي در ميشود پنداشته كه آنچه برخلاف
عصبيآنها مراكز و هستهها از و درون از بلكه بيرون از نه كه صدايند از پرهياهويي
بدين.كرد خواهيم راباز "ناشنوايي" از تازهاي ديدگاه ما ترتيب بدين و.برميخيزد
پديدهاي پذيرش عدم يا پذيرش احساس عدم يا احساس در "ناشنوا" و "شنوا" تفاوت كه مضمون
محيط از را آن انسان لاجرم و جانوران تمام كه صوت نام به درك و احساس قابل فيزيكي
از بينظم جرياني از شنوا مانند ناشنوا كه است آن در بلكه نيست ميكنند درك و ميگيرند
.بخشد مفهومآميز انسجام نميتواند ميشود تعبير صوتي آنتروپي به كه اصوات مرج و هرج
است آناين و است شدني كلامخلاصه يك در برميآيد ديدگاه اين از آنچه
.است ميسر "شنواييبدونگوش" كه
شفافتر را دنيا "دل" از بلكه "چشم" از نه "نابينا":ميگويند كه است نغز پنداري اين
باشد قرار اگر.است كرده پيدا معني باور بدين "روشندل" واژه.ميبيند بينايي هر از
دل غوغا ناشنواي عبارتي به و نشنود "دل گوش با" ناشنوا چرا ببيند "دل چشم" با "نابينا"
"صدا" را آن ما كه است هياهويي از سرشار ناشنوا.هست كه نباشد دل روشن نابيناي همچون
-حقيقي معناي به -علمي تعبيري با است "دل" در شاعرانه تفسيري با هياهو اين و ميناميم
.مغز در
و لاينحل معضلي است آمده در معضلي شكل به ناشنوايان در هم "وزوز" وجود اين با
درميآمد آب از راست مدعيان آن داعيه كاش اي پس است همين "صوت"اگر گفت خواهند ناشنوايان
نام به مزاحمي پديده از فارغ و ميكرديم سير مطلق آرامش در سكوت از پس دنيايي در ما و
گوش وزوز "Finnitus" واژه برابر در نميتوان آنكه دليل.ميزيستيم خوشبخت و آسوده صوت
از معذب بيماران كه زيرا است همين مينمايد عاقلانهتر "وزوز" انتخاب و برد كار به را
اين ميگويند بلكه است طنينانداز گوشهايم در سوت كه نميگويند ناشنوايان نيز و "وزوز"
.ميكشد سوت دارد كه هست سرم
شنوايي خوانده فرا پاسخ.كرد ارزيابي نميتوان را ناشنوايان در وزوز تقدير هر به
نشان ما به را امواجي ناشنوا نزد در Evoked Auditory Brainstem Response مغز ساقه
.كنيم ايتفسير گونه به را وزوز امواج بروز در تاخير يا و دامنه از ما كه نميدهد
سروصداهاي اين از گنگي تعبير (Prelinyual deafness) بودهاند ناشنوا مادرزاد كه كساني
شدهاند ناشنوا اكتسابي دليلي به زبان بازكردن از پس كه ناشنواياني و دارند مجهول
بازگو گونهاي به ما براي را آزار دل ولي آشنا احساس اين شايد (Postlingual deafness)
صوت "شنوا" اينكه مييابيم دست "ناشنوا" و "شنوا" بين ديگري تفاوت به ما اينجا در كنند
شناخت و ميدهد انسجام بدان و ميكند احساس بيرون دنياي از است مشخصي پيام حاوي كه را
و ميگيرد است نامشخصي پيام حاوي كه درون دنياي از را صوت "ناشنوا" ولي ميكند پيدا
.شد نخواهد حاصل طريق اين از نيز شناخت نتيجه ودر دهد انسجام بدان نميتواند
محيط از صوت پذيرش با انسان سرشت كه است نهفته نكته همين در هم "وزوز" آزاررساني
.نميكند تحمل برميخيزد وجودش داخل از كه را صدا كوچكترين ولي است سازگار او فراگرد
بزرگ شهرهاي صوتي آلودگي از ناشي سروصداهاي اين ما كه نيستند پايه بدان وزوزها شديدترين
سردادهاند ناموزوني نغمه ما گوش در شبانهروز لاينقطع كه را تهران همچون صنعتي و
ما مغز در و گوش در خفيف ولو صداهايي اگر ولي نميدهيم خرج به واكنشي و ميشنويم
رود پيشتر نيز آن از اگر و ميمانيم باز خواب از كه آنچنان ميشويم آزرده شود برخاسته
كه صعبالعلاجند و سركش آنچنان گاهي وزوزها كه نكنيم فراموش.ميافتيم زندگي و كار از
.ميدهند سوق خودكشي سمت به را فرد
كه بود آمده بستوه آنچنان گوش وزوز رنج از هلندي نوزدهم قرن نابغه نقاش گوگ وان
.كرد خودكشي سرانجام و بريد را خود گوش لاله
رنج گوش وزوز از كه آنطور شدهاند انفجار موج دچار تحميلي جنگ طي ما جانبازان
عصب مايلند گوش وزوز آمدگان بستوه اين از برخي و نيستند آزرده گوش سنگيني از ميبرند
طور به گوش و شود تخريب آنها داخلي گوش ساختمان يا و گردد قطع جراحي عمل طريق از شنوايي
است ممكن بيمار كه است آن جالب نباشد كار در وزوزي ولي شود كر و بيفتد كردن كار از كامل
همان به وزوز و بگيرد قرار داخلي گوش ساختمان تخريب يا و شنوايي عصب قطع جراحي عمل تحت
كه ميشود نشر مغز ساقه هستههاي از كه است تحريكاتي همان خاطر به اين و بماند برجا شدت
.گفتيم را آن شرح
و انسجام به نتوانيم چرا "گوش بدون شنوايي" طرح با كه ميآيد پيش سوال اين اينك
.نكنيم كمك دارد وجود مغز خود و مغز ساقه در صوت پذيرش نظر از كه پتانسيلي بخشيدن مفهوم
.زد جالب ابتكار به دست حلزوني وراي تحريك ديدگاه اين با كه بود كسي نخستين "جورنو"
كاشته بود داخلي گوش حلزون كاركرد فاقد كه ناشنوايي پوست زير كه را سيمي قرقره يك سر وي
ميكروفون يك از كه الكتريكي جريان القاي طريق از و كرد وصل وي شنوايي عصب به بود شده
توانست ناشنوا.رساند عصب به و كرده تبديل الكتريكي انرژي به را اصواتي ميشد صادر
.بنمايد هم تحليل و تجزيه را آنها و بشنود را گوناگون اصوات
ميباشند داخلي گوش ساختمان فاقد كه ناشنواياني در (Cochlear implant) حلزون كاشت
مادرزادي ناهنجاري شديدترين كه (s implantشMichel) ميشل تيپ آپلازي.نيست ميسر عملا
طوركامل به است ممكن گوش لاله و خارجي گوش و مياني گوش آنكه رغم به ميآيد شمار به گوش
آنها در داخلي گوش غشايي و استخواني رشد و است نشده تشكيل اصلا حلزون باشد شده تشكيل
مننژيت از پس كه (Labyrint hine ossifican) لابيرنت استخواني جمود در.است شده متوقف
مجراي استخواني جديد رشد و جوانهاي نسج وجود دليل به ميشود عارض كودكان در معمولا
سلولهاي دادن دست از بر علاوه حلزون ديگر عبارت به و ميشود پر استخواني بافت از حلزوني
به لنف ويري لنف و آند مايعات جاي به استخوان شدن پر و پشتيبان بافتهاي و مويي حساسه
را هشتم روح عصب كه آكوسينك نورينوم موارد از بعضي.ميشود تبديل يكدست استخواني
و است دوطرفه ميباشند نوروقيپروماتوز بيماري به مبتلا كه جوانان در بويژه ميگيرد
موارد اين تمام در برود بين از طرف دو شنوايي عصب جراحي عمل حين در يا تومور دارد امكان
لذا.نيست مقدور حلزون در شنوايي الكترودهاي تعبيه يعني حلزون كاشت شد برشمرده كه
يا و حلزون از بالاتر مراكز در شنوايي اعاده براي كه كردهاند ابداع را جديدي سيستمهاي
Retrococh lear) حلزوني وراي كاشت نام به را سيستم اين ميشود گذاشته كار شنوايي عصب
پروتزهاي كاليفرنيا در (House Ear Institute) هاوس گوش موسسه در.ميخوانند (implant
.كاشتهاند مغز ساقه در بالاتر مراكز و حلزون هسته روي را الكترونيكي
كوچك و ريز جريانهاي بالاتر مراكز و شنوايي هسته سطح در قادرند سيستمها اين
قشر به صوتي تحريكات صورت به دوباره يافتهاند تبديل محيط صوتي امواج از كه را الكتريكي
.برسانند مغز
كالبد وجود از حتي كه را شنواياني ميكند كوشش تكنولوژي و پيشرفت قلههاي اوج در بشر
با محرومند ميباشند حلزون كاشت الكترودهاي گذاشتن براي مناسبي ايستگاه كه گوش مرده
ارتباط در برقراري و شنوايي از درجاتي به بالاتر مراكز به الكترودها ايستگاه انتقال
.برساند
دست به زيادي موفقيتهاي امروز تابه ميشود راه اين صرف فراواني بودجههاي و زحمات
.بود خواهد روشنتر نيز اين از آينده چشماندازاست آمده
حسيننيا عبدالحميد دكتر
بيني و حلق و گوش جراح و متخصص
نابينا كاربران ويژه تراوا نرمافزار معرفي
نابينايان استفاده براي ميشود ناميده "تراوا" اختصار طور به كه "تارآوا":افزار نرم
انگليسي زبان با و صوتي طريق از نرمافزار اين است شده ساخته رايانه از كمبينايان و
امكان "تراوا" جاري نسخه.است كرده فراهم را كامپيوتر امكانات تمامي از استفاده قابليت
.است آورده وجود به را رايانه كاربري و اينترنت از استفاده
سايت در نرمافزار اين
http:// www. Saf. ir/ docs/ IT- Projects/ docs / ScreenReader
.دارد قرار how to use منوي در آن راهنماي و downloud منوي در
همه و داراست را آن توانائيهاي و است شده ساخته jaws نرمافزار مدل براساس تراوا
.است جاز مانند آن كليدهاي و دستورات
بنياد توسط آن مالي پشتيباني و است شده ساخته شريف دانشگاه محاسبات مركز در تراوا
.دارد قرار نابينايان عموم اختيار در رايگان صورت به و است گرفته صورت هنر و دانش
نابينا كاربران همه اختيار در نميتواند راحتي به بالا قيمت دليل به jaws نرمافزار
.گيرد قرار
بقيه پشتيباني براي تراوا نرمافزار گسترش شريف دانشگاه محاسبات مركز آتي برنامههاي
هر به ميتواند كاربر نرمافزار اين با.است آن فارسيسازي و ويندوز تحت نرمافزاريهاي
پست امكانات از و كند پر را آن داخل فرمهاي كند ، مطالعه را آن و شده وصل اينترنتي سايت
.كند استفادهhotmail يا yahoo مثل وب تحت الكترونيكي
عضو و تهران نماينده راد شكوري علي
ت-اطلاعا به عبدي دفاع:مشاركت جبهه مركزي شوراي
برميگردد انفرادي زندان طولاني شرايط اخبار و
افراطيون از است قرار آن براساس كه دارد وجود اقداماتي مجموعه اجراي مورد در شايعاتي *
شوند رانده حاشيه به و شده اختيار سلب طرف دو
دادگاه جلسه در او زيرا نبود ، كيفرخواست به معطوف و بود شده نوشته قبلا عبدي دفاعيات *
شنيد را كيفرخواست
در يكشنبه روز اسلامي ايران مشاركت جبهه مركزي شوراي عضو شكوريراد علي:اجتماعي گروه
.داد پاسخ عبدي عباس دفاعيه خصوص در آنان پرسشهاي به خبرنگاران جمع
:گفت عبدي دفاعيه بودن غيرعادي مورد در راد شكوري همشهري خبرنگار گزارش به
رواني و جسمي سالم شرايط در دفاع هنگام در عبدي اينكه يكي دارد معني دو غيرعاديبودن
.نيست مشكلي صورت اين در كه است بوده تصميم و اراده براساس او اظهارات و بوده
به توجه با عبدي اينكه است مبهم كه آنچه:گفت و خواند ارادي را عبدي كار شكوريراد
مشخص و كرده پيدا ذهنيتي بيرون ، اطلاعات و اخبار از آگاهي عدم و انفرادي طولاني دوران
"كنوني حساس شرايط":گفت خود دفاعيات در مثلا است؟ اخباري چه بر مبتني ذهنيت اين نيست
بر مبتني وي دفاعيات ولي است كرده تبيين اطلاعات كدام براساس را شرايط اين نميدانيم
.است بوده عبدي كاراكتر و شخصيت
عبدي كه نيست شكي.دهد انجام انتظار برخلاف كاري عبدي كه داشت انتظار ميشد:گفت وي
است بيشتر صبر و اطلاعات نيازمند آن ارزيابي كه بگيرد تصميماتي ميتواند و است صاحبنظر
.بود رفتار اين نمونه وي دفاعيه و
هر كه داد حق مردم به بايد ميدارند نگه انفرادي در مدت طولاني را كسي وقتي:ويگفت
شود نگهداري انفرادي سلول در كه ندارد دليلي شده تمام تحقيقات وقتي ، چون بكنند قضاوتي
شده شكنجه وي كه نيستم معتقد من ولي است ، شده وصل دادگاه به عبدي انفرادي كه حالي در
.است
ما:گفت ميداند؟ عبدي دادگاه از را ناگفتههايي آيا اينكه مورد در تهران نماينده
زيرا ميكنم ، دفاع خودم است گفته خود وكيل به عبدي كه بود اين ميدانستيم كه چيزي تنها
.نديدهام را كيفرخواست و ندارم آمادگي بود گفته وكيل
اصول اساس بر مواضعش دارم عبدي از كه شناختي به توجه با:كرد اضافه راد شكوري
.ميباشد مستحكم بسيار كه است فكرياش
در كه كرد بيان را اشتباهاتي صرفا و نپذيرفت را جرمي هيچ دفاعياتش در عبدي:گفت وي
.باشد وجودداشته جا همه در اشتباهات اين است ممكن زيرا نبود ، دادگاه تشكيل حد
يك كه نكتهاي تنها:گفت و ندانست مسبوقبسابقه را عبدي دفاعي مطالب راد شكوري
هم مشاركت جبهه تاييد مورد كه ساختارشكن رفراندوم رد با كه بود اين داشت تازگي مقدار
مشاركت كه حالي ندانست ، در صلاح به نيز را اساسي قانون براساس قانوني رفراندوم نيست ،
.ميكند تلقي قانوني و عادي ظرفيت عنوان به را آن
چند به كلان تاكنوناتهامات:گفت عبدي براي جاسوسي اتهام طرح مورد در راد شكوري
حقوقي كاملا رفتار يك دادن نشان بر علاوه عبدي:كرد اضافه وي.است يافته تنزل اشتباه
.دهد انجام متهمين ساير مورد در نيز هايي جوانمردي كرد سعي عادي و
و دادگاه برگزاري از پيش عبدي دفاعيه متن پخش مورد در مشاركت جبهه مركزي شوراي عضو
و دارند دسترسي پرونده مطالب به نوعي به "خبر يه" سايت:گفت گرانپايه دفاعيه چاپ اكنون
ميگيرد؟ قرار سايت اين اختيار در چگونه مطالب كه كند روشن بايد قاضي
در او زيرا نبود كيفرخواست به معطوف وي دفاعيات:گفت عبدي دفاعيات متن مورد در وي
.بود نوشته قبلا را دفاعياتش و شنيده را كيفرخواست جلسه ،
حضور در دادگاه جلسه بعداز هم عبدي. است حقوقي نقد نيازمند كيفرخواست:افزود وي
كيفرخواستغيرحقوقي ميدانستم اگر است گفته و كرده اعتراض كيفرخواست به خود خانواده
.نميكردم دفاع است
:گفت نظرسنجي پرونده جمعشدن احتمال و قوه سه سران جلسه مورد در راد شكوري علي
اين.نيست مشخص آن ابعاد كه دارد وجود جمعكننده اقدامات مجموعه اجراي مورد در شايعاتي
حال.شوند رانده حاشيه به و اختيار سلب طرف دو افراطيون كه است آن به معطوف اقدامات
.باشد واقعي چقدر اقدامات اين كه نيست معلوم
شد راهاندازي ايران وكلاي سايت
.شد راهاندازي ايران وكلاي كانون سايت:اجتماعي گروه
طلايي خانه مهندسي شركت تهران وكلاي كانون مديره هيات مصوبه براساس گزارش بنابراين
www.iranian- و www.Ghanoon.net آدرس دو با سايت اين راهاندازي و طراحي به اقدام رايانه
.است كرده lawyercom
قانون ، به نسبت مردم اطلاعات افزايش سايت اين راهاندازي از هدف است حاكي گزارش اين
و وكالت حرفه ناشناختهماندن علل از يكي شود مي يادآوري. است وكالت و وكالت حرفه
بتواند سايت اين ميرود اميد كه است اطلاعرساني و تبليغ امكان عدم مردم بين در وكلا
.كند برطرف را زمينه اين در موجود خلا
"المكاسب" پرونده به رسيدگي دادگاه جلسه
نشد برگزار
در يكشنبه روز بود قرار كه "المكاسب" شركت پرونده به رسيدگي جلسه:اجتماعي گروه
دادگاه ، رئيس حضورنيافتن دليل به شود ، تشكيل تهران عمومي دادگاه شعبه 41
.نشد برگزار
شعبه 41 رئيس "غلامعليزارع" قاضي پيدانكردن حضور علت ايرنا ، گزارش به
از تن چهار گزارش اين براساسشد عنوان وي بيماري تهران ، عمومي دادگاه
.بودند دادگاهحاضر جلسه برگزاري محل در خود وكلاي همراه به متهمان
آذرماه روز 24 بود قرار "المكاسب" شركت متهمان اتهامات به رسيدگي جلسه اولين
ماه هشتمدي روز به جلسه اين متهمان از نفر دو بيماري علت به اما شود برگزار
.شد موكول
موسسه مدير پرونده به رسيدگي جلسه نخستين
ميشود برگزار امروز عمومي پژوهشافكار
پژوهش ملي موسسه مدير "گرانپايه بهروز" پرونده به رسيدگي جلسه نخستين:اجتماعي گروه
.ميشود برگزار علني صورت به تهران عمومي دادگاه شعبه 1410 در سهشنبه امروز عمومي افكار
كه شد يادآور خبر ، اين اعلام با يكشنبه روز تهران استان كل دادگستري عمومي روابط
ماده ذيل يك تبصره و قانوني مقررات رعايت با جمعي رسانههاي نمايندگان و شهروندان حضور
.است بلامانع جلسه اين در كيفري امور در انقلاب و عمومي دادگاههاي دادرسي آيين قانون 188
گذشته هفته چهارشنبه روز بود قرار گرانپايه بهروز اتهامات به رسيدگي جلسه نخستين
افكار پژوهش ملي موسسه مدير گرانپايه ، بهروز.افتاد تعويق به جلسه اين اما شود برگزار
.شد بازداشت نظرسنجي پرونده با ارتباط در مهرماه عمومي ، 24
سهشنبه روز در علنيام دادگاه اتهام ، دو باتفهيم: گفت بورقاني زمينهاحمد همين در
گفتوگو در اسلامي شوراي مجلس رئيسه هيات عضو بورقاني احمد.شد خواهد تشكيل ديماه دهم
تفهيم من به اتهام دو و شدم حاضر شعبه 1410 در:گفت دادگاه در حضورش مورد در ايسنا ، با
"دولتي وجوه در غيرمجاز تصرف و دخل":گفت خود اول اتهام مورد در وي.دادم پاسخ كه شد
و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاونت سمت در كه پيش سال چهار به مربوط كه بود اولم اتهام
.بود داشتم ، قرار اسلامي ارشاد
تصرف و دخل گرانپايه ، آقاي مسئوليت تحت موسسه به تومان ميليون مبلغ 20 پرداخت
پرداخت ، اين گفتم و دادم ارائه دادگاه به را خود مفصل توضيحات كه است شده تلقي غيرمجاز
در مختلفي مشابه موارد و بوده اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت در جاري روال و قانون مطابق
دوم اتهام مورد در وي.است بوده قانوني پرداختها كليه و است موجود گذشته از زمينه اين
آرم و نام از گرانپايه آقاي مسئوليت تحت موسسه ، سوءاستفاده در معاونت":داشت اظهار خود
تخلف هيچ بنده دادم توضيح كه بود من دوم اتهام ،"اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت دولتي
.است نگرفته صورت سوءاستفادهاي هيچ و ندادهام انجام قانوني
براي ميرسليم آقاي وزارت دوره در سال 1374 از كه تشكيلاتي علاوه به:داد توضيح وي
نيز ، كرد اعلام خصوصي را خود بعدا و گرفت شكل اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت در نظرسنجي
جهت در هم موسسه آن البته.است كرده استفاده اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت نام و آرم از
و است بوده بهرهمند ارشاد كمكهاي از و است ميكرده فعاليت وزارتخانه اهداف
در كنند تاكيد كه ميكردهاند استفاده وزارتخانه نام و آرم از جهت اين از عليالقاعده
افكار پژوهش موسسه شدن پلمب زمان تا روال اين و ميكنند فعاليت وزارتخانه اهداف جهت
.است يافته ادامه بوده ، گرانپايه آقاي مسئوليت تحت كه عمومي
سپس كه شد صادر برايم توماني ميليون قرار 20 دادگاه ، پايان در:گفت پايان در بورقاني
آن ابلاغيه و شود برگزار ماه دي دهم سهشنبه روز دادگاه ، علني جلسه شد مقرر و شد توديع
.شد تسليم بنده به
موسسه مديره هيات عضو عبدي عباس بهاتهامات رسيدگي جلسه استدومين گفتني
غيرعلني صورت به عموميتهران دادگاه درشعبه 1410 يكشنبه روز "آينده"نظرسنجي
.شد برگزار وي مدافع وكيل حضور وبدون
|