شود آغاز روستاها از شهريبايد ساز و ساخت كنترل
ايران در شهري گسترش بحران به نگاهي
در ايران جامعه مشكلات مهمترين جمله از شهرها شده برنامهريزي و نابهنجار رشد:اشاره
.است بوده معاصر تاريخ
شده موجب و زده دامن را شهرها به روستاها از مهاجرت موج كشاورزي ، بخش نيافتگي توسعه
در فقط شهرها و نبوده امكانپذير شهرها توسعه براي علمي راهبردهاي اتخاذ عملا است
نوشتاري.كنند پيدا فيزيكي توسعه دارند ، نياز جديد مهاجران فزاينده موج اين كه ابعادي
.است كرده بررسي را پديده اين سياسي و شناختي جامعه اقتصادي ، ابعاد ميخوانيد ، پي در كه
ها برداشت ترك شهري وتوسعه شهرنشيني اصولي بررسي با رابطه در ضرورت نخستين واقع در
ندارند مستحكمي تحقيقاتي مبناي كه است هايي داوري وپيش
!كنند پيدا دسترسي نفت از خود سهم به آسانتر شهر ، تا توي شدند ، جمع همه تدريج به..*
انقلاب از بعد و سال ، قبل پنجاه اين در كه توسعهاي برنامه عليرغم ما جامعه در *
است نشده حاصل نظر مورد توسعه هنوز گرفته ، انجام
مواجه بزرگ شهرهاي بويژه شهرها ، گسترش با رابطه در فراواني مشكلات با ما جامعه مروزه
مشكل.مذكورند مشكلات وجود حاصل موجود تنگناهاي از بسياري:گفت ميتوان اطمينان با.است
مشخص نمونههاي آن به مربوط آلودگيهاي و زيستمحيطي امكانات به مربوط كمبودهاي مسكن ،
.آنند
شده ، انجام آن تعديل و رفع جهت در گذشته سال پنجاه اين در فرضا اخير ، دهههاي در آنچه
مزيد خود برنامهها ، و طرحها هم مواردي در.نداشتهاند چنداني كارآمدي گفت بايد منصفانه
.دادهاند افزايش را مشكلات و شده علت بر
زمينه اين در كه پرسشهايي به است ، قابلپذيرشي پاسخهاي جستجوي بحث ، اين طرح از غرض
سياستهاي و طرحها در آيا گرفتهاند؟ شكل مذكور مشكلات چگونه ;نظير.ميباشند مطرح
با حد چه تا جامعه در مسايل اين مورد در رايج برداشتهاي بودهايم؟ ناموفق شده اتخاذ
.قبيل اين از ديگري پرسشهاي بالاخره و...دارند هماهنگي واقعيتها
وارد حدي تا وتحليلها تجزيه.ببينيم جانبهتر همه را مساله بخواهيم كه هنگامي مسلما
و نظري مسايل با كمتر كه محترمي خوانندگان براي ميتواند كه شد خواهد تخصصي حوزههاي
سبب بدين.باشد ملالآور و خستهكننده اندازهاي تا دارند آشنايي مربوطه تخصصي حوزههاي
.دارم را بيشتري حوصله و صبر طلب پوزشخواهي ، ضمن پيشاپيش
نتيجه و معلول معاصر شهرنشيني كلي بهطور و شهري توسعه كه عواملي به پرداختن از قبل
.ميگردد مطرح نوشته اين در مبني پيشفرضهاي عنوان به مهم ، نكته چند آنند ،
به همواره ميبايد را آن به مربوط سياستگذاريهاي و شهري توسعه برنامهريزي اينكه:اول
.غيره و مهندسي فني ، مقولهاي فرضا تا داشت نظر مورد اجتماعي روند يك صورت
همچنين و شهري توسعه به مربوط متغيرهاي وسيع ارتباط و وابستگي جهت به:دوم
يك صورت به همواره آنرا ميبايست اصولا "سياست" با آن مشابه و شهري برنامهريزيهاي
.داشت نظر در سياسي مقوله
فرض دو رعايت بر علاوه شهري ، توسعه سياستگذاري و برنامهريزي هر موفقيتآميز تحقق:سوم
اقتصادي ، متغيرهاي جانبه همه شناسايي گرو در آن ، بودن سياسي و اجتماعي يعني قبلي
مشروط را برنامهها و طرحها توفيق تاثيرگذار عوامل صورت به كه است سياسياي اجتماعي ،
.ميكنند
در تراكم تجمع ، و تمركز شهري ، توسعه معاصر ، شهرنشيني ;مانند مشخصي ، مسائل طرح از قبل
نظر به البته) آنها ناكامي علل شده ، انجام جامع طرحهاي چگونگي مسكن ، مشكل شهرها ،
.نمود مطرح را زمينهساز روندهاي از برخي مختصرا ميبايست (سطور اين نويسنده
و شهري اقتصاد آندو ، دگرگوني روند و روستا و شهر جمعيتي ، تحرك و رشد:همچون مقولاتي
...معاصر شهرنشيني نحوه بر آن تاثير و اشتغال ساختار ما ، جامعه معاصر دوران در روستايي
.ميباشند ارتباط در حاضر بحث با كه ديگري مقولات از برخي بالاخره و
آن جابجايي و تحرك جمعيت ، رشد
توجه با برآن علاوه و داشته همراه به كه مشكلاتي همه با ما جامعه در معاصر شهري گسترش
رشد واقع در و معاصر شهرنشيني حاصل شده ، مطرح آن درباره كه منفي غالبا برداشتهاي به
.ميباشد آن جابجايي و تحرك جمعيت ،
در اجتماعي ، اقتصادي ، ساختاري ، دگرگونيهاي بر آن ، تاثيرات و جمعيت افزايش مورد در
فاقد غالبا ميباشد دسترس در آنچه.است نشده انجام چنداني تحقيقات و مطالعات ايران
سطح در رايج برداشتهاي همچنين.نميباشد مساله جوانب همه مبين و است مشخصي نظري مبني
در كه است برداشتهايي از متاثر زيادي حد تا مهاجرتها و جمعيت رشد با رابطه در جامعه ،
تا است مالتوس از متاثر بنوعي بيشتر نباشد اغراق اگر و بوده رايج غرب در گذشته دهههاي
جمعيت رشد كه است نظرياتي شامل غالبا و موجود وضع در جمعيتشناختي وسيع بررسي يك نتيجه
براين بيشتر و ميكنند مطرح آن مانند و "انفجار" ،"فاجعه" چون عناويني صورت به را
هرچند.داشت خواهد ادامه بيوقفه همچنان "سريع رشد" هم آن جمعيت رشد گويا كه باورند
مشكلات منشا ايران نظير جوامعي در جمعيت معاصر رشد كه شد نميتوان واقعيت اين منكر
.درآيد كنترل تحت ميبايد حتيالمقدور و ميباشد فراواني
بسيار صورت به گذشته هزاره آغاز از يا سدهها از جهان جمعيت گفت ، ميتوان كلي بهطور
در جهان از قسمتي يا منطقه جمعيت مواقع برخي در گذشته در.است بوده افزايش حال در كندي
مجموع در اما.است شده نيز كاهش دچار همهگير بيماريهاي شيوع يا و طبيعي حوادث اثر
بسيار افزايش گذشته زمانهاي از.است بوده افزايش به رو ناچيز ، بسيار هرچند جهان جمعيت
ربع اواخر تا نوزدهم قرن اوايل از ولي نبوده درصد دهم سه يا دو از بيش جهاني جمعيت كند
و قبل از بيشتر درصد دهم دو تا يك حدود شد ، سريعتر كمي جمعيت افزايش بيستم قرن اول
حدود به نهايتا
يك حدود از مدت اين طي جهان جمعيت كه شد باعث كم بسيار افزايش همين ;رسيد درصد 5/0
.يابد افزايش ميليارد دو به ميليارد
از و گرفته بخود بيشتري شتاب جمعيت رشد پنجاه دهه سالهاي تا ميلادي سي دهه اوايل از
حتي و به 5/2 جهان جمعيت رشد ميلادي شصت دهه درسالهاي بالاخره و گذشت نيز درصد مرز 2
رشد آن از پس داشت ، را جمعيت رشد بالاترين جهان واقع در شصت دهه در.رسيد بيشتر كمي
.رسيد درصد از 3/1 كمتر به نود دهه در اينكه تا نهاد كاهش روبه جهان جمعيت
رشد درصد بيستويكم قرن اواسط در كه بهطوري ;داشته ادامه جمعيت رشد شدن كند روند
.شد خواهد هم منفي آن رشد حتي و رسيده صفر به جهان جمعيت
حتي اينكه يا و درصد صفر به نزديك جمعيت رشد يافته توسعه كشورهاي از بسياري در امروزه
هزار سالانه 300 جمعيت تعداد تثبيت براي اگر ، آلمان كشور در مثال عنوان به.است منفي
به 65 كنوني ميليون از 85 ميلادي سال 2050 در آلمان جمعيت بازهم شوند وارد جديد مهاجر
حد در را جمعيتاش تعداد اينكه براي اسپانيا كشور اينكه يا يافت خواهد كاهش ميليون
!باشد جديد مهاجر هزار پذيراي 350 ساليانه ميبايد كند حفظ كنوني
زادولد ميزان تفاضل تابع هميشه جمعيت رشد كه است نهفته واقعيت اين در فوق پديده علت
بيش و كم مرگومير و زادولد گذشته سدههاي در شود فرض اگر.ميباشد مرگومير و (باروري)
از بيش مير و مرگ مواقع برخي در حتي و داشته كمي بسيار تفاضل يا و بوده تعادل حال در
رشد با هنگامي جمعيت.است بوده كند بسيار هم جمعيت رشد صورت اين در بوده ولد و زاد
عدم و عقبماندگي علت به عمدتا زادوولد ولي يافته ، كاهش مرگومير كه ميشود مواجه
.باشد نيافته كاهش توسعه
كمتري امكانات با و سهلتر بسيار زادوولد ، با مقايسه در مرگومير كاهش براي لازم شرايط
مرگومير بهداشتي ، مراقبتهاي حداقل و عمومي بهداشت بهبود با عملا چون.ميشود حاصل
مييابد تحقق هنگامي عملا باروري كاهش ولي.مييابد كاهش سرعت به اطفال مرگومير خاصه
بوقوع شدن صنعتي و شهرنشيني اقتصادي ، توسعه سرگذارده پشت را عقبماندگي مرحله جامعه كه
.باشد پيوسته
زمان توسعهيافته كشورهاي با مقايسه در آنها در باروري كاهش كه جوامعي اين ، بنابر
.دارد ادامه همچنان آنها عقبماندگي كه هستند جوامعي داشته ، تداوم بيشتري
ارتباط و غرب در صنعتي انقلاب از بعد اقتصادي پيشرفتهاي به توجه با هم ما كشور در
حداقل) گذشته دهههاي از غيره و بهداشتي امكانات ورود جهاني ، بازارهاي با جامعه بيشتر
گذشته دهه چهار سه در بخصوص.يافته كاهش رفته رفته مير و مرگ درصد (پيش سال پنجاه از
.است شده كم محسوس بهطور نيز اطفال مير و مرگ
ميتوان و نيافت كاهش زادوولد اواخر اين تا مرگومير ، كاهش موازات به مقابل ، در اما
نموده ، آغاز را خود كاهش بهتدريج سال تا 60 حدود 50 تاخيري با تقريبا هم ولد زاد گفت
سازمان و شدن صنعتي روند شود سرگذارده پشت نيافتگي توسعه و ماندگي عقب كه صورتي در
آينده در و شده كند هم زادوولد نسبت همان به يابد ، تكوين اجتماعي اقتصادي ، يافتگي
.رسيد خواهد متعادل حالتي به دوباره
گياهي رشد كه گرفت نتيجه چنين ميتوان شد ، مطرح جمعيت گياهي رشد با رابطه در آنچه با
خواهد كاهش ملاحظهاي قابل ميزان به كمكم زادوولد كاهش تدريجي آغاز با كشور در جمعيت
.يافت
مهاجرتها جمعيت ، جابجايي و تحرك
در آنچه همانند شهر ، به روستا از مهاجرت عمدتا مهاجرت ، يا جمعيتي جابجايي با رابطه در
و مهاجرت به كه ميشويم مواجه برداشتهايي با بازهم شد ، مطرح جمعيت رشد با رابطه
كرات به.مينگرند منفي كاملا پديدهاي صورت به شهرها به روستا از جمعيت جابجايي
جوامع در گوئي) "بيرويه" مهاجرتهاي همچون عناويني تحت جمعيت جابجايي كه شنيدهايم
چون ديگري عناوين يا (؟!ميشوند انجام برنامه با و ؟!رويهاند با مهاجرتها فرضا ديگر
.غيره و گسيخته لجام حد ، از بيش شهرنشيني شهرها ، به هجوم روستاها ، تخليه
اينگونه ترك شهري توسعه و شهرنشيني اصولي بررسي با رابطه در ضرورت نخستين واقع در
انقلاب با همراهندارند مستحكمي تحقيقاتي مبناي كه است پيشداوريهايي و برداشتها
و شهر ايستاي رابطه غربي ، جوامع درون اجتماعي اقتصادي ، ساختار وسيع تحول غرب در صنعتي
آمده بوجود جمعيتي تحرك.شد دگرگون كلي به جمعيتي استقرارهاي نسبي سكون واقع در و روستا
و توسعه نتيجه در تدريج به و داشت ادامه درغرب بيستم قرن وايل ا تا عمدتا نخست
قلمروهاي از جابجايي اين جهت همچنين يافت ، تسري جهان نقاط ساير به اقتصادي مبادلات
.است بوده شهري استقرارهاي به روستايي
واقع در و روستا و شهر بين ارتباط به صورت هر به مهاجرتها و جمعيتي جابجايي نحوه
.دارد بستگي رابطه اين ساختاري و تاريخي ويژگيهاي
مختلف جوامع در ارتباط اين ساختاري ويژگيهاي و روستا و شهر متقابل ارتباط كه ، است روشن
جوامع همانند يافته ، توسعه به معروف جوامع در بخصوص نبوده ، يكسان متفاوت زمانهاي در و
.است نپيوسته وقوع به امروزي توسعه حال در يا و نيافته توسعه
تحقق شكل آن به و نموده تشديد را معاصر شهرنشيني روند جمعيتي ، جابهجايي و مهاجرت
به را ، آن شده موجب آن آفريني مشكل اصطلاح وبه روند اين سرعت ;است داده را ويژهاي
به كه واقعيت اين به توجه بدون واقع در.نمايند قلمداد ناخواسته ، و منفي پديده يك صورت
فراهم را توسعه براي (البتهناكافي و) لازم زمينه خود شهر به روستا از مهاجرت صورت هر
.ميآورد
تحقق بايد كه طور آن "توسعه" و طبيعي است پديدهاي كه ، ميشود انجام مهاجرتها اگر
نگرشها اينگونه آن بر علاوه !كرد نخواهد برطرف را مشكلي مهاجرت ، انگاشتن منفي !نمييابد
روستاها در روستاييان ماندن و مهاجرتها توقف جهت معمولا كه هستند راهحلهايي منشا
كه مناطقي در صنعتي فعاليتهاي از برخي استقرار همچون پيشنهادهايي.ميشوند ارائه
در عمراني و رفاهي امكانات آوردن فراهم بر تاكيد با و باشد جمعيت شدن جابهجا بازدارنده
.موطنشان در روستاييان ماندن به كمك قصد به روستايي مناطق
.پسنديده بسيار است امري آنها ، رفاهي وسائل آوردن فراهم و روستايي مناطق عمران مسلما
حد از بيش است امري مهاجرت ، از جلوگيري جهت سياستها اينگونه اجراي و طرح ولي
.خوشباورانه
.داشت خواهند ادامه نيز آينده در و ;پيوستهاند بوقوع مهاجرتها:گفت بايد بنابراين
يا دير ولي ;نبودهايم موفق چندان آن به مربوط برنامههاي و توسعه زمينه در چند هر
.شد خواهد برداشته ميان از رو پيش موانع و پيوست خواهد بوقوع تدريج به نيز "توسعه" زود ،
روستا از مهاجرت يا و !بمانند روستا در روستاييان كه نيست معني بدان توسعه تحقق وليكن
خواهد هم تشديد حتي را شهرها به روستايي جمعيت جابهجايي توسعه بلكه.نشود انجام شهر به
!نمود
صورت بدين تغييردهنده عوامل و ركودي عوامل:عواملند گروه دو تابع غالبا مهاجرتها
اين در.ميباشد ركود عقبماندگي دچار محلي اقتصاد يا (روستاها) مهاجرتها مبدا در كه
مازاد جمعيت نداشته ، را خود گياهي رشد از حاصل جمعيت افزايش جذب امكان فوق وضعيت صورت
و ركود نتيجه را (مهاجرت) وضعيتي چنين درميكنند كوچ نقاط ساير به و شده دفع ناچار به
فرضي وضعيت در محلي اقتصاد ساختار در كه هنگامي مقابل در.ميدانند ;ركودي عوامل يا
دگرگون توليد ساختار امكانات ، و سرمايه ورود با فرضا باشد ، گرفته صورت اقتصادي تغييرات
لزوم همواره بازار با وسيعتر ارتباط و توليد تدريجي شدن تخصصي و سرمايه ورود با شده ،
اينگونه در جمعيتي جابهجايي صورت اين در كه ميگردد مطرح كار نيروي از مداوم صرفهجويي
.هستند ركود دچار كه است مناطقي از بيشتر حتي وضعيتها
در.ميباشند جمعيتي جابهجايي باعث دو هر رونق ، و توسعه چه و ركود چه بنابراين ،
.است طبيعي امري بلكه اجتنابناپذير ، تنها نه شهر به روستا از مهاجرت واقع
سهم ميشود دگرگوني دستخوش اقتصادي بخشهاي ميان روابط اقتصادي ، ساختار كه هنگامي
از را بيشتري سهم مداوم طور به و شده بيشتر كشور هر ملي توليد كل در خدمات و صنعت بخش
سه بخشهاي فعاليت قلمرو در جمعيت فضايي توزيع بين حال.ميدهند اختصاص خود به درصد اين
برقرار مستقيم رابطه ميبايد كه است طبيعي بخشها از كدام هر توليد حجم و اقتصادي گانه
در را بيشتري جمعيتي حجم بخش دو اين شود بيشتر خدمات و صنعت سهم چه هر اينكه يا و گردد
اگر اكنون.ميدهند استقرار( شهرها كلي طور به خدمات و صنعت مورد در) خود فعاليت قلمرو
تقاضاي شده ، اقتصادي نظام جذب شده وارد جمعيت صورت اين در يابد تحقق واقعا توسعه
در استقرار صورت به مهاجرتها اينكه يا و مييابد افزايش مهاجرين ورود موازات به اشتغال
...و بيكاري حاشيهنشيني ، توسعه تحقق عدم علت به ، واقع در و مانده باقي شهري قلمروهاي
.بود خواهد ساز مسئله و ناخواسته مهاجرت كه است اخير حالت در بالاخره و مييابد افزايش
!است داشته تداوم عقبماندگي و نيافته تحقق توسعه چون چرا؟
برنامهريزي شهري ، توسعه به مربوط مشخص مسائل به پرداختن نوشته اين هدف كه آنجا از
صورت به كنوني وضعيت در روستا و شهر شد ، خواهد سعي نخست است ، آن به مربوط سياستهاي و
چگونگي تا گرفته قرار بررسي مورد اجتماعي متفاوت بخش دو يا جمعيتي استقرار قلمرو دو
.شود مشخص ديگري به يكي از جمعيتي جابهجايي نتيجه در و متقابل ارتباط
رشد كه هستند استوار نگرش اين بر نوشته اين عمده پيشفرضهاي شد ملاحظه كه همانطور
و است ما جامعه معاصر دوران خاص و طبيعي پديدهاي بلكه نيست وقفه بدون امري جمعيت
مهاجرتها همينطور.داد خواهد دست از نيز را خود رشد نهايت در و رشد شتاب نخست بتدريج
بلكه نبوده ، ناخواسته يا منفي مسئلهاي تنها نه شهر به روستا از روستاييان جابهجايي يا
است يافتهاي توسعه كشور كمتر كه يافت درخواهيم يافته توسعه كشورهاي به مختصر توجهي با
كشورهاي برخي در واقع در و ;باشد جمعيت كل درصد تا10 از 5 بيش روستايياش جمعيت كه
جمعيت كل درصد از 5 كمتر حتي كشاورزي بخش در شاغل جمعيت يا روستايي جمعيت يافته توسعه
كه مشكلاتي كه است واقعيت اين با رابطه در ديگر فرض پيشاست كشورها اين
توسعه بودن ناكافي به واقع در ميدهند ، نسبت مهاجرتها يا شهري جمعيت افزايش به ظاهرا
وضعيت در بلكه مهاجرت در نه را مشكل واقع در و ميگردد مربوط نيافتگي توسعه بقاي و
.كرد جستجو بايد توسعه ، تحقق در ناكامي و سياسي
توسعه مفهوم از استنادي قابل تعريف نماييم ، كوشش اگر بود نخواهد بيمناسبت اكنون ،
اثر در:نمود مطرح صورت ميتوانبدين را اقتصادي توسعه مشخصتر و توسعه.شود ارائه
نتيجه در ;يافته افزايش اقتصادي بخشهاي در تقاضا جامعه ، يك در اقتصادي رشد مداوم روند
بخش در كمتري نسبت به سپس و كشاورزي اوليه بخش در نخست افزايش به رو تقاضاي
بخشهاي از تقاضا انتقال روند مذكور مداوم اشباع حاصل ;رسيده اشباع به (صنعت)ثانويه
دگرگونيهاي و تحولات تقاضا ، مداوم انتقال نتيجه در.ميباشد ديگر بخشهاي به شده اشباع
.مييابد تحقق مداومي روند صورت به توسعه يا و ساختاري
برنامه عليرغم ما جامعه در كه است اين حاضر بحث ديگر مهم پيشفرض بالاخره و
نظر مورد توسعه هنوز گرفته ، انجام انقلاب از بعد و سال ، قبل پنجاه اين در كه توسعهاي
و تنگناها كليه اصلي علت آن جزيي تحقق يا و توسعه عدم سبب بدين.است نشده حاصل
.است موجود (!سياسي يا و اقتصادي از اعم)مشكلات
آن مسائل و روستايي بخش
شده كمتر شهري بخش از جمعيتاش اخير آمارهاي به استناد با ظاهرا ايران روستايي بخش
هفتاد دهه اواخر) اخير دهه آمارهاي اساس بر.نيست واقعي چندان نمائي ، كم اين ولي ;است
بوده كشور جمعيت كل درصد شهري 55 جمعيت و درصد حدود 45 ايران روستايي جمعيت ،(خورشيدي
.شد خواهد ملاحظه نمائيم ، رجوع (شهر) از ايران آمار مركز تعريف به كه هنگامي اما.است
شده شهرشناخته "اداري" نظر از و كشوري تقسيمبندي در كه ميگردد اطلاق نقاطي به شهر
غالب فعاليت با و جمعيت نفر هزار سه دو با نقاطي گاه تقسيمبندي اين با مطابق !باشد؟
واقعگرايانهتر كمي اگر اما هستند "شهرداري" داراي چون.شدهاند شناخته شهر كشاورزي
فوق درصد عكس از كمتر روستا به شهر جمعيت نسبت كنيم ، متمايز يكديگر از را روستا و شهر
.بود خواهد
درصدزاد بودن بالا نتيجه ودر اقتصاد سنتي ساختار بقاي خاطر به حال هر به
رشد همواره نيز اخير سالهاي در حتي روستايي بخش زياد ، نسبتا مهاجرتهاي رغم ، علي ولد و
.است بوده افزايش به رو جمعيتاش مطلق صورت به يعني.بوده درصد يك از بيش جمعيتاش
و نشيب و پرفراز گذشته در كه متفاوتي توليدي نظامهاي به بسته ايران روستايي بخش
در غالبا اقليمي ، شرايط به توجه با كه است روستاهايي از متشكل داشته ، خود طولاني
استقرار بوده ، فراهم زيستي امكانات حداقل آنها در كه مكانهايي يا و كوهپايهها
طور به ايران فلات در كه است روستايي نقاط هزار شصت از بيش شامل بخش اين.يافتهاند
.بودهاند مصرف خود و بسته واحدهاي صورت به اقتصادي نظر از و داشته استقرار پراكندهاي ،
ابتياع مقابل در بازار با يا و شهر با داشتهاند كه محدودي مصرف بر مازاد با متناسب
كالاهايي اغلب اخير سده در يا و ابزار مانند) نداشته ، توليد امكان روستا در كه كالاهايي
صورت بدين.ميدادهاند انجام را نامنظمي مبادله (غيره و توتون شكر ، و قند چاي ، :نظير
.مينمودهاند توليد خود را غيره و سوخت پوشاك ، قوت ، از اعم مصرفي مايحتاج مابقي
خود سابق ي(ايستا) ، تعادل روستا زيان به فوق مبادله داخلي بازار گسترش با تدريج به
و دارو سوخت ، پوشاك ، نظير غيركشاورزي محصولات به نخست روستا رفته رفته داده ، دست از را
از خارج يا و شهر به كشاورزي محصولات برخي به حتي سپس و خدماتي و مصرفي كالاهاي ساير
به روستا مصرف حوزه در كه دگرگونياي با متناسب و همراه ينكه ا بدون.شد وابسته روستا
قالب در سابق تعادل تا بپيوندد وقوع به محسوسي ، دگرگوني آن توليد حوزه در پيوست وقوع
زندگي وضع در و مصرف حوزه در تغييرات وجود با يعني.گردد برقرار دوباره نويني
.نپيوست وقوع به توسعه ، روستايي
با بيشتر ارتباط و خود سنتي عملكردهاي از مهمي بخش دادن دست از با سو يك از روستا
جمعيت افزايش و مير و مرگ كاهش ديگر سوي از و جزئي و نامنظم صورت به چند هر حال بازار ،
كار نيروي مداوم مازاد دچار (كار نيروي شدن مزدي)بازار اقتصاد روابط شدن حاكم بالاخره و
.گرديد رفاهي و زيستي امكانات كمبود و
از كه هنگامي نخست ، .است ضروري نكات برخي توضيح مذكور ، تحولات و تغيير با رابطه در
خودگردان و مصرف خود ساختار ريختگي هم در يا و روستا در غيركشاورزي عملكردهاي دادن دست
برپا را خود بافندگي چرخهاي روستاييان فرضا كه ;نيست اين انتظار ;ميگردد مطرح آن
برخورداري و مصرفي كالاهاي از يا و !نمايند؟ استفاده سنتي سوختهاي از اينكه يا و كنند
در خدمات و كالاها اين از روستاييان بهرهمندي اينكه به توجه با هم آن )رفاهي خدمات از
اصلي ، مسئله بلكه !كنند نظر صرف ،(ميباشد حقيرانه و ناچيز بسيار شهري جامعه با مقايسه
و شهري بخش با پيوستگي فقدان نتيجه در و روستا توليد حوزه ركود و توسعه عدم به توجه
علت صورت به سادهگرايانه گونهاي به آنچه ديگر بياني به !است آن با شدن (انتگره)يگانه
رفاهي امكانات فرضا كمبود ، يعني ;ميگردد مطرح عمومي افكار براي روستاها نيافتن توسعه
مقدم (علت) واقع در روستاها ، در زيربنايي ، تاسيسات ساير و زيرساختها وجود عدم حتي يا و
است ، علت وضعيتي چنين معلول كمبودها اين همه بلكه نبودهاند ، ماندگيها عقب اين نخست ، و
فرضا كه نمود جستجو اقتصادياي وضعيت نتيجه در و سياسي شرايط در بايد را نخست و مقدم
را روستاها اصلي توليد يا و كشاورزي نفت ، عوايد به اتكا با عمدتا گذشته سال اين 50 در
اقتصادي فعاليت صرفهترين كم صورت به (كننده مصرف به وسيع يارانههاي پرداخت طريق از)
.است درآورده كشور
تحت و يارانهها ايجاد با توسعه تحقق امر در را خود ناتواني سابق حكومت واقع در
با صورت بدين و كرده تحميل روستاييان يا و كشاورزي بخش به مصرفكننده از حمايت عنوان
.مينمود تعديل را شهري جامعه افزايش به رو سياسي فشار موقتا بخش اين به فشار تحميل
هنوز سال بيست گذشت از بعد چگونه حال بود ، وضعيت اين وارث انقلاب از بعد حكومت اما
.دارد بسيار پرسش جاي ميكند نقش ايفاي گذشته صورت به سابق مردهريگ
علت به گويا كه شويم مي مواجه اظهارنظر اين با كه ، گاه اين ديگر مهم نكته
نيز عمل در گاه و !مواجهند؟ كار نيروي كمبود با روستاها شهرها ، به روستاييان مهاجرت
.ميرسد نظر به چنين ظاهرا (سكنه از خالي روستاي مشاهده با)
است ، بوده خودمصرف و ابتدايي و سنتي شيوههاي غالبا روستايي ، توليد شيوه كه آنجا از
زندگي روستاها در كه فردي نداشته ، مفهومي غيرشاغل و شاغل مسئله روستاها در اين بنابر
شركت حال هر به هم روستا توليد روند در داشت تعلق روستايي جامعه به كه طور همان ميكرد
از شد ، مزدي كار و نمود نفوذ روستا در بازار مناسبات بهتدريج كه هنگامي ولي.مينمود
.بود شهر با مقايسه در روستا كار نيروي تقاضاي ميزان شد ، تعيينكننده و مهم آنچه پس آن
تفاوتي يگانهنشده ، بازار بخش با كاملا هنوز روستايي بخش كه جوامعي كليه در مسلما
.دارد وجود شهر با مقايسه در دستمزد سطح همچنين و كار نيروي تقاضاي ميزان ميان
شده انجام زمينه اين در نيافته ، توسعه كشور چند در كه تجربياي مطالعات استناد به
درصد از حداكثر روستا در مالكيت بدون مزدبر سالانه دستمزد كه هنگامي تا ;گفت ميتوان
يا و ثبات بين تعادل نوعي هنوز باشد شهر از كمتر (درصد حدود 30 كشورها اين در)مشخصي
ماندگار روستا در نسبتا كار نيروي و است برقرار روستا و شهر بين كار نيروي ماندگاري
با صرفه و خورده هم بر تدريج به فوق تعادل ;گذشت مذكور حد از اختلاف كه هنگامي ولي.است
.شد خواهد شهر در كار ادامه
مقايسه شهر با را روستاها سطح در كار نيروي ميان تفاوت كلي بسيار سطحي در اگر اكنون
محصول برداشت يا و كشت فصل در فقط قادرند روستاها اغلب كنوني ، شرايط در ;ميبينيم كنيم ،
.باشند داشته محلي كار نيروي عرضه براي محدودي (زماني نظر از) تقاضاي
كمبود حتي)كمبود صورت به روستاها براي فوق فصول در ميتواند مذكور تقاضاي چند هر
نيروي نبودن از برداشت يا و كشت فصول در كشاورزان همواره و ;گردد مطرح كار نيروي (شديد
كار نيروي تقاضاي با فوق محدود تقاضاي كار نيروي عرضهكننده براي ولي.دارند شكوه كار
به مقرون روستا در ساكن كار نيروي براي آن به جوابگويي يا و نيست مقايسه قابل شهر در
و داشته قرار بزرگ شهرهاي جوار در كه روستاهايي استثناي به البته نميباشد ، صرفه
در يافته صورتسازمان به كه كشاورزياي فعاليتهاي يا و شده تخصصي آنها در كشاورزي
.ميكند فعاليت بازار به محصول (منظم) عرضه براي آنها نظاير يا و صنعتها و كشت قالب
(شهرها)غيرروستايي بخشهاي ساير با مقايسه در (روستاها)كشاورزي بخش وضعيتي ، چنين در
اين البته.است كار نيروي وسيع ذخيره داراي دارد ، ملي اقتصاد كل در كه مشاركتي به نسبت
پنهان ، اشتغال بيكار ، صورت به كار نيروي مازاد شهري ، بخشهاي در كه نيست مفهوم بدان
شهري ، بخش در وسيع كار نيروي مازاد وجود عليرغم بلكه ندارد ، وجود غيره و كاذب اشتغال
!است بيشتري كار نيروي مازاد داراي هم باز آن با مقايسه در روستايي بخش
در كشاورزي بخش در فعال كار نيروي (خورشيدي هفتاد دهه اوايل)اخير آمارهاي اساس بر
نظر صرف.است بوده كشور كار نيروي كل سوم يك حدود (خدمات و صنعت)ديگر بخش دو با مقايسه
استناد به و روستا يا و شهر تعريف نحوه نظير شده گرفته كار به روشهاي يا و آماري دقت از
يعني درصد حدود 5/8 جامعه كار نيروي سوم يك گرفتن كار به با كشاورزي بخش سهم آمار همين
.است بوده كشور اقتصادي توليد دهم يك از كمتر
كار ، نيروي سوم يك بكارگيري و درصد توليد 5/8 با كشاورزي بخش گفت ، ميتوان اين بنابر
درصد چند 5/91 هر حال.است بيشتري كار نيروي مازاد داراي شهري بخشهاي با مقايسه در
و نفت به هم توليد اين از مهمي بخش ميكنند ، توليد شهري بخشهاي را اقتصادي توليد مابقي
يا نفت چه شهر در مستقر بخشهاي يعني.است يكي نتيجه عمل در باز باشد ، مربوط آن صادرات
آورنده بوجود نتيجه ، در امر ايناست بيشتر كار نيروي به نسبت توليدشان سرانه غيرنفت
.روستا در تا است شهر در كار نيروي بيشتر بالقوه تقاضاي
دستي صنايع برخي بعضا و كشاورزي به عمدتا فعاليتاش روستايي بخش داشت توجه بايد
ديگري توليد كشاورزي فعاليت از غير روستايي شاغلين يعني.ميگردد محدود قاليبافي نظير
صورت ، بدين.نميشوند محسوب روستانشين كشاورزي ، بخش شاغلين همه مقابل در اما.ندارند
يا و صنعتها و كشت ساير و مغان دشت جيرفت ، مانند نقاطي در كشاورزي فعاليت كه هنگامي
به محصول منظم و مداوم عرضه براي يافته سازمان صورت به امروزه كه كشاورزياي فعاليتهاي
هم كنيم ، مجزا روستايي فعاليت از را آنها و بگيريم نظر در را ميكنند ، فعاليت بازار
اين در شاغلين ميزان هم و شد خواهد گفته پيش درصد از 5/8 كمتر روستايي بخش توليد حجم
.بود نخواهد شاغلين كل سوم يك بخش
جمعيتي با روستايي بخش:گفت ميتوان تقريبي و كلي بسيار ارزيابي يك در نتيجه ، در
آن بر علاوه.دارند فعاليت آن در كار نيروي درصد از 20 كمتر كشور جمعيت نصف به قريب
قلمرو از خارج كه هستند فعاليتهايي غالبا هم روستا ساكن كار نيروي متقاضي عمده
برداشتن در با روستانشينان يا روستاها توليد حجم ديگر طرف از.است جريان در روستاها
!است ملي توليد درصد حدود 5 احتمالا كشور جمعيت از نيمي
بخش توليد حجم و كار نيروي جمعيت ، حجم بين مذكور تناسبهاي عدم كه هنگامي حال ،
جمعيت از مهمي بخش كه رسيد خواهيم نتيجه اين به دهيم ، قرار توجه مورد را كشور روستايي
بايد و !نداشتهاند؟ را مهاجرت و جابهجايي توانايي يا امكان تاكنون واقع در روستايي
.آيند حساب به بالقوه مهاجران صورت به همواره
:از عبارتند گرفت ميتوان فوق وضعيت بررسي از كه تعيينكنندهاي و مهم نتايج از برخي
از مهاجرت جمعيت ، جابهجايي روند بعدي مراحل در حتي و توسعه از مرحله اين در _
نوعي برقراري تا حداقل مداوم ، صورت به جمعيت بازتوزيع و توزيع روند يا و شهر به روستا
در ديگر ، طرف از روستايي بخش توليد حجم و طرف يك از جمعيت و كار نيروي حجم ميان تعادل
.داشت خواهد ادامه شهري ، بخش با مقايسه
و نميتوان روستاها ، در توسعه تحقق بالاخره و كشاورزي بخش در توليد افزايش با _
جابهجايي در بازدارندهاي نقش مذكور ، توسعه و افزايش كه ، داشت را انتظار اين نميبايد ،
كشاورزي فعاليتهاي و توليدات افزايش با عكس به بلكه.نمايد ايفا روستائيان ، مهاجرت و
انتظار قابل و طبيعي امري اين كه شد ، خواهد هم تشديد حتي شهر به روستا مهاجرت آينده در
.ميباشد
به بازار اقتصاد كلاسيك توسعه در آنچه با مذكور ، جمعيتي جابهجايي روند مقايسه در _
شهري بخش و روستايي بخش روزافزون يگانگي قالب در ميبايست مذكور مهاجرتهاي ;پيوست وقوع
ارتباط با و هماهنگ پيوسته ، طور به دو اين بخشي ميان و درون ارتباطات گسترش و بسط با و
كه توسعهنيافتگي تاريخي ، شرايط سبب به ولي ;مييافت تحقق روستا و شهر افزون روز متقابل
به روستا جمعيتي جابهجايي يا مهاجرت يعني !نيافت تحقق روندي چنين گرديد ، مطرح اجمال به
و) اضطراري حالت آغاز از سبب همين به و پيوست وقوع به نيافتگي ، توسعه ويژه شرايط در شهر
روستا ، و شهر آن موازات به كه اين بدون گرفت ، خود به (شهر به روستا از دفع صورت به
.دهند توسعه فضايي ، -فيزيكي و سياسي اجتماعي ، اقتصادي ، ابعاد در را ارتباطشان
اشتغال ساختار
بر علاوه فضا ، در تراكم و تمركز شهري ، توسعه همچون مسائلي شناخت و ارزيابي براي
غيره ، و روستا و شهر اقتصادي ساختار جمعيت ، جابهجايي و رشد همچون مسائلي به توجه
ماندن برحذر براي.دارد اساسي اهميتي آن ويژگيهاي و اشتغال ساختار چگونگي به پرداختن
از يكي شهرها توسعه مهندسي و فيزيكي مسائل به جانبه يك و محدود توجه و سطحينگري از
را آن شكلگيري و داده ويژگي جمعيتي استقرارهاي شكلگيري نحوه به كه مهمي جنبههاي
.ميباشد توسعه ، حال در جوامع در خصوص به وضعيت ، هر در اشتغال ساختار ميكند ، مشروط
به ميتوان توليد ، مختلف سازمانيابيهاي نظر از را ايران كنوني اقتصاد كه طور همان
داراي آن ، اقتصادي ساختار از متاثر هم آن اشتغال ساختار.نمود تقسيم متفاوت حوزههاي
.ميباشد مشابه ، نسبتا وضعيتي
كه آن كار به آماده يا و كار نيروي كه ، است صورتي به پيشرفته جوامع در كار نظام
حال در كشورهاي با مقايسه در) ;ميدهند تشكيل را جمعيت كل درصد از 50 بيش تا معمولا
يعني)بيكار يا و شاغلند يا (نميباشد بيشتر درصد حدود 30 غالبا درصد اين توسعه
عمده متقاضي چون جوامع گونه اين در.(است نكرده رها داوطلبانه را شغلش كه غيرشاغلي
يعني بخش ، اين اصلي اهداف تابع همواره نيز نظامكاري است ، خصوصي بخش كار نيروي
حد تا نيز دولتي بخش جوامعي چنين در.است يافته قوام كار نيروي از حداكثر صرفهجويي
عبارتند بيكاران جوامع گونه اين در !است آن قانونمندي و بازار كاري نظام از متاثر زيادي
از خارج مدتي كار نيروي ذخيره صورت به و بوده احتياج بر مازاد كه كار نيروي از بخشي از
.ميگيرند قرار بازار اقتصاد در فعال بنگاه فعاليت عرصه كلي طور به يا توليد ، روند
بازار رونق به بيكاران رسيدن حداقل به ديگر عبارت به يا اشتغال افزايش اين ، بر بنا
استفاده و تكنولوژي كاربرد به بخشيدن سرعت طور ، همين دارد ، بستگي توليد ، حجم افزايش و
ميزان بين تناسب يعني فوق وضعيت به بستگي هم ، آنها كاربرد در تاخير يا و نوين روشهاي از
اقتصاد در فعال بنگاه كه اين يا.دارد توليد حجم و بازار گسترش مقابل در كار نيروي عرضه
كه داشت خواهد را كار نيروي از صرفهجويي هدف با فنآوري كاربرد به گرايش هنگامي بازار
حدي به دستمزدها كه اين يا برسد خود حداقل به بالقوه اشتغال از بالفعل اشتغال تفاضل
.نباشد صرفه به توليد ، ادامه كه باشد يافته افزايش
دارد ادامه
كاظمي مهدي
|