چيني ها رسم دارند شب عيد تا خود صبح چراغ ها را روشن و در و پنجره ها را باز بگذارند
تا سال كهنه فرصت داشته باشد بساطش را جمع كرده از خانه رخت بربندد
ترجمه: نازنين زاغري
پنجره را كه باز مي كني و نگاهي به بيرون مي اندازي، گويي تمام غم و غصه ها از خاطرت پاك مي شوند و تنها چيزي كه مي ماند سرسبزي و طراوتي است كه بهار آن را به تو هديه داده است. هر سال، بي آنكه بخواهيم نوروز سر مي رسد و ارمغاني تازه به همراه مي آورد. تعطيلات نوروز امسال هم به سرعت هر چه تمام تر آمد و رفت و ما هر يك در ابتداي مسير جديدي از زندگي خود با كفش هايي طلايي بر سر جاده اي ايستاده ايم كه هيچ كس از انتهاي آن آگاه نيست، همه مي روند زيرا كه بايد خوشي ها و ناخوشي هايش را به راهبري بسپاريم كه همراه هميشگي مان بوده و ما را در تنهايي رها نخواهد كرد.
|
|
مراسم شروع سال جديد در كشورهاي مختلف به اشكال متفاوتي بوده و هر كشوري آداب و رسوم خاص خود را دارد. بياييد با هم سري به كشور آسيايي چين بزنيم و ببينيم آن جا سال نو را چگونه برگزار مي كنند. از سال نو در كشور چين به نام «جشنواره بهاري» ياد مي شود و معمولا از نيمه بهمن ماه تا ابتداي ماه اسفند به طول مي انجامد. هر سال چيني سمبل يك حيوان است كه روي هم ۱۲ حيوان موش، گاو، ببر، خرگوش، اژدها، مار، اسب، گوسفند، ميمون، خروس، سگ و خوك نشانه هاي سنوات چيني هستند به طوري كه هر ۱۲ سال يك بار به ترتيب دوره جديدي آغاز مي شود و نام اين حيوانات تكرار مي شود. بسياري از چيني ها معتقدند ريشه اين شيوه نامگذاري به سال هاي بسيار دور برمي گردد. واژه «نيان» به معناي «سال» در فرهنگ چيني ها برگرفته شده از نام حيواني است كه چيني ها در زمان هاي خيلي دور در شب سال نو آن را قرباني مي كردند.
در افسانه «نيان» كه در كتب قديمي چيني به وفور ديده مي شود چنين آمده است: «در روزگاران قديم ديو غول پيكري به نام نيان زندگي مي كرد كه مي توانست در يك چشم بر هم زدن همه شهر را ببلعد و مردم هيچ گاه از دستش در امان نبودند. تا اينكه در يكي از روزهاي آخر سال پيرمردي به شهر آمد و دعا كرد مي تواند نيان را رام و مطيع خود سازد. وي از نيان پرسيد: «اين درست كه تو مي تواني همه اهالي اين شهر را يك لقمه كني و ببلعي، اما اگر توانستي به جاي اين انسان هاي بي دفاع، حيوانات وحشي جنگل ها و مزارع اين منطقه را يك باره از بين ببري آن وقت قدرتمند هستي. » نيان شرط پيرمرد را پذيرفت و در يك آن همه حيوانات وحشي را كه كشاورزان و اهالي منطقه از دستشان به ستوه آمده و عاجز شده بودند از بين برد. در آخر داستان پيرمرد، سوار بر نيان، شهر را ترك كرد و ساكنين را براي هميشه از شر اين ديو افسانه اي رها ساخت. وي پيش از رفتن به اهالي شهر توصيه كرد هنگام فرا رسيدن سال نو پنجره و سردرخانه هايشان را با كاغذهاي رنگي خصوصا قرمز تزئين كنند تا نيان جرات نكند به منازل آنها نزديك شود چرا كه او از رنگ قرمز واهمه دارد!»
افسانه نيان نسل به نسل پيش آمده و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها آن را براي كودكان و نوه هايشان بازگو كرده اند، به همين دليل است كه چيني ها در جشن ها و مراسم سال نو از فانوس هاي كاغذي و نوارهاي رنگي براي تزئين استفاده مي كنند كه معمولا قرمز در آنها رنگ غالب است و در اولين نگاه رنگ سرخ چيزي است كه بيش از حد نظرت را جلب مي كند و در كنار آن بساط آتش بازي با ترقه هاي بي خطر به راه مي اندازند تا به اصطلاح نيان، ديو افسانه اي را بترسانند.
روزهاي آخر سال همه در جنب و جوش هستند، هياهويي كه در شب سال نو به اوج خود رسيده با شروع سال جديد يك باره فروكش مي كند، گويي همه به آرامشي دست مي يابند كه تنها تحويل سال مي تواند برايشان به ارمغان بياورد. پيش از شروع سال نو ايستگاه هاي قطار و مترو پر مي شوند از آدم هاي رنگارنگي كه براي بازگشت به محفل خانوادگي شان به هر دري مي زنند تا خود را به مقصد برسانند. وجه تشابه ما و چيني ها در اين است كه آنها نيز همانند ايرانيان مراسم «خانه تكاني» را در ماه هاي آخر سال اجرا مي كنند. آنها خانه هايشان را از هر گرد و غباري مي زدايند و منازل خود را براي ورود سال نو مهيا مي سازند و دعا مي كنند سال نو لحظاتي سرشار از شادي و خوشبختي برايشان به همراه آورد. جالب اينكه چيني ها در شب عيد، جارو و ديگر لوازم رفت و روب را بيرون از منزل قرار مي دهند تا بخت و اقبال از آنها زدوده نشود!
|
|
بسياري از خانواده هاي چيني در حين مراسم خانه تكاني حاشيه در و پنجره هاي منازلشان را به رنگ قرمز مي آرايند و آرزوهايشان را در قالب اشعاري با مضامين «خوشبختي»، «ثروت»، «طول عمر»، «ازدواج موفق و فرزندان سالم» بر روي قاب هاي مقوايي از در و ديوار مي آويزند.
بالاخره سال نو مي شود و باز هم همان شيريني هاي خانگي و غذاهاي لذيذ شب عيد با كادوهايي كه همه به هم هديه مي دهند. چيني ها رسم دارند شب عيد تا خود صبح چراغ ها را روشن و در و پنجره ها را باز بگذارند تا سال كهنه فرصت داشته باشد بساطش را جمع كرده از خانه رخت بربندد. تا پاسي از شب هيچ كس به رختخواب نمي رود چرا كه بعد از نيمه شب روشنايي و سروصداي آتش بازي خواب را از چشمان همگان مي ربايد.
و اما خرافات مربوط به روز اول سال نو. چيني هاي خرافاتي در اين روز به گوشت قرمز لب نمي زنند، موهاي خود را نمي شويند تا بخت و اقبالي كه بر سر و رويشان نشسته است پاك نشود و از بين نرود. گريه كردن در چنين روزي مساوي است با همراه شدن غم و اندوه تا آخرين روز سال آينده و اين يعني بدشانسي، به همين دليل والدين سعي مي كنند در اين روز كودكانشان را تنبيه نكنند و كاري به كارشان نداشته باشند حتي اگر از دست شيطنت هايشان به ستوه بيايند!
روز دوم عيد روزي است براي شكرگزاري خدايان و همه آنهايي كه در نظرشان بزرگ هستند. همچنين روزي است كه بايد در آن بي نهايت با سگ ها مهربان بود زيرا چيني ها معتقدند روز دوم عيد روز تولد سگ هاست! روز پنجم زمان استراحت در منزل است، هيچ كس حق ندارد در اين روز براي ديد و بازديد از منزلش خارج شود در غير اين صورت بدشانسي برايش به دنبال خواهد داشت. روز هفتم روز تولد بشر است. كشاورزان در اين روز محصولي را كه مدت ها براي ساختنش زحمت كشيده اند به نمايش مي گذارند، نوشيدني خوش طعمي كه از تركيب هفت نوع سبزي مختلف به دست مي آيد و با رشته فرنگي آب پز شده سرو مي شود.
روز پانزدهم سال نو مراسم جشنواره «فانوس» در خيابان هاي اصلي شهر به اجرا درمي آيد كه علاوه بر نمايش فانوس هاي رنگي، رقص با آوازها و موسيقي هاي محلي نيز بخش ديگري از مراسم را به خود اختصاص مي دهند. در اين شب ماه كامل در آسمان مي درخشد و مردم حلول اولين قرص كامل ماه را به رقص و پايكوبي مي نشينند. شب جشن فانوس آخرين شب سال نو است و از روز بعد زندگي عادي دوباره آغاز مي شود.
چند روزي است كه تعطيلات به پايان آمده و مشغوليت هاي روزمره دوباره از راه رسيده اند، دوباره زندگي عادي با همان يكنواختي سابق. هيچ چيز تغيير نمي كند مگر اينكه ما بخواهيم و چه خوب است اگر با تمام نيرو هياهو و تكاپوي از آغاز زيستن را در درونمان ايجاد كنيم، زندگي يعني شب نو، روز نو، انديشه نو، زندگي يعني غم نو، حسرت نو، پيشه نو.