نگاهي گذرا به سير تحولات علم در دانشگاههاي ايران از ۲۰۰ سال گذشته تاكنون
هنوز وارد فرآيند بين المللي شدن علم نشده ايم
گفت و گو با دكتر رضا منصوري، معاون پژوهشي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري
|
|
* لطفاً تعريفي از جايگاه دانشگاه و علم در ايران ارائه بفرماييد؟
- براي اين كه بتوانيم يك هويتي به علم كه امروزه در كشور ما از يك پيوند از علوم جديد ۳۰۰ سال گذشته اروپاست داده باشيم و يك نوع برداشت تاريخي از آن بكنيم و آن را با هر آن چه از هزاره هاي گذشته در ايران بوده، وصل بكنيم، مستلزم اين است كه ببينيم آيا اين چيزي كه در حال حاضر در دنيا به آن علم گفته مي شود، همان تعريفي است كه در ايران ما از علم داريم؟ بنده مقاله اي در مورد مرجعيت و اشرافيت علم در ايران نوشته ام. در اين مقاله سعي كرده ام اين نكته را بازگو كنم كه ما در ايران دست كم چهار مفهوم براي لفظ علم به كار مي بريم. اين چهار تا هيچ كدام در واقع به آن معنا و مفهوم نيست كه در اروپا به آن علم گفته مي شود. به يك معنا، ما يك ابهام ذهني از علم در كشورمان داريم، حتي در ايران وقتي گفته مي شود علما، معمولاً افراد تحصيلكرده حوزه منظور هست، حتي وقتي بخشي از حكومت ما در مورد علم صحبت مي كند، منظورشان آن چيزي است كه مثلاً در دوران صفويه به آن علم گفته مي شد در اين دوره رياضيات مضر شناخته مي شد و فقط بخشي از آن كه در فقه لازم بود، علم مفيد تلقي مي شد. امروزه با گذشت ۲۰۰ سال از حكومت صفويه، هنوز افرادي كه در سياست، فرهنگ و مسائل مالي كشور مؤثرند، همانطور فكر مي كنند كه اين طرز فكر هيچ گونه سنخيتي با آنچه كه در دنيا به آن علم گفته مي شود، ندارد. اين ابهام فكري باعث مي شود ما دقيق ندانيم علم چيست؟
* پس آقاي دكتر، شما علم را چگونه تعريف مي كنيد؟
- ببينيد، علم دانشي است كه در آن خلاقيت و نوآوري وجود دارد، همراه با يك روش علمي؛ يعني همان چيزي كه در كشورهاي صنعتي پيشرفته وجود دارد و به آن مي گويند علم. بنابر اين مثلاً فرض كنيد فقه احتمالاً با اين تعريف، علم ديگر نيست در صورتي كه فقه، علم تلقي مي شود. اينها همه قابل بحث است و بايد به چالش كشيده شود. بنابراين بسياري از كارهايي كه ما در ايران انجام مي دهيم، علم نيست، حتي بسياري از كارهايي كه در دانشگاههاي نوين ما (منظورم حوزه نيست) در بخش دانشگاهي انجام شده، علم نيست. در يكي از مقالاتم گفته ام كه ما در ۲۰۰ سال اخير، ۷۰ سال در دانشگاه هايمان نقل علم كرده ايم. بنابر اين يك برش زماني از علم را گرفتيم و منتقل كرديم يا مشغول انتقالش هستيم. چون علم يك فرآيند است و دائم در حال تغيير. مدرسان ما در دانشگاه، معمولاً يك برش زماني از علم روز دنيا را منتقل مي كنند. علتش هم اين است كه سهم ما در علم جهاني، كه به صورت مقالات بين المللي منعكس مي شود، بسيار اندك است. ما هنوز وارد فرآيند بين المللي علم و مشاركت در اين فرآيند نشده ايم. در حالي كه در گذشته ما توليد كننده علم بوديم و در فرآيند آن به طور دقيق مشاركت داشتيم و آن را به جايي رسانديم.
* در چه تاريخي كشور ايران توليد كننده علم بوده است؟
- اوج گيري توليد علم در قرن هفتم و هشتم هجري بوده است. بعد از آن حاشيه نويسي كرديم. الان در مرحله ابهام هستيم، نمي دانيم علم چيست؟ بنابراين به طور مقطعي تصميم مي گيريم.
* آقاي دكتر منصوري چه زماني لازم است كه بخش دانشگاهي به علم بپردازند. آيا درباره مواردي كه اشاره كرديد، طرح جديدي را به دولت ارائه خواهيد كرد؟
- دولت منعكس كننده فكر كل جامعه است. وقتي چندگانگي در مفهوم علم داريم و درك درستي از علم نداريم، البته انتظار مي رود دولت پيشروتر از مجموعه افراد بشود، ولي اين جور نيست. من اميدي ندارم تا انتهاي برنامه چهارم (۸ سال بعد) موفق بشود كه بودجه پژوهشي را طوري افزايش بدهد كه نياز كشور براي توسعه و ايجاد بنيان هاي فكري فعال و روزآمد برطرف بشود. نكاتي كه بنده در كتاب ايران ۱۴۲۷ نوشتم، كم و بيش منطبق بر همين است. يعني ۵۰ سال ديگر، بايد انتظار داشته باشيم وارد بازي بين المللي در علم و تكنولوژي بشويم. قبل از آن تاريخ، عناصري از علم ما پيشرفت خواهد كرد. كما اين كه پيشرفت اين عناصر را در حال حاضر مي بينيم. هيچ كشور و ملتي نمي تواند به تنهايي در علم پيشرفت كند. ما نمي توانيم به عنوان يك كشور منزوي علم را پيش ببريم. علم نوين، امروزه مشاركت بين المللي مي طلبد. حتي كشوري مانند آمريكا هم نمي تواند پيش ببرد. بايد مجموعه بشر به هم كمك كنند، همانطور كه از گذشته هم اين كمك بوده است. ما اگر از علم صحبت مي كنيم، بايد وارد بازي بين المللي بشويم. چاره اي جز اين نيست.
* آقاي دكتر متأسفانه تا كنون انجمن تاريخ دانان ايران را نداريم، تا با تكيه به گذشته تاريخي، قدم هاي مثبت برداريم. جايگاهي را براي دانشمندان در نظر نگرفته ايم كه به آنها احترام بگذاريم. ديدگاه جنابعالي در تأسيس اين نهادهاي فكري چيست؟
- اين كارها در آينده قطعاً خواهد شد، من شكي ندارم. بايد كوشش كنيم كه تعداد بيشتري از كساني كه سياستگذار و سياستمدار هستند اين قضايا را درك كنند و امكانات را فراهم كنند، چاره اي نيست.
* اقتصاد مي تواند چه نقشي در پيشرفت علم داشته باشد؟
- ما نمي توانيم علم را از اقتصاد جدا كنيم. اقتصاد در حال حاضر بين المللي شده و كشورها را به هم وصل كرده است. علم يك پديده بين المللي است. دولت بايد بودجه پژوهشي را افزايش دهد تا نياز كشور براي توسعه فكري برطرف شود.
* بعد از انقلاب به جايگاه دانشگاه و بودجه پژوهشي توجه زيادي نشد، با توجه به اين كه دولت براي دانشگاه احترام خاصي قائل است و نيز با اشاراتي كه كرديد، آيا مراكز دانشگاهي بايد در سياستگذاري ها مشاركت كنند؟
- نه الزاماً، به هر حال ببينيد، يك سياستگذار بايد متخصص هم باشد. دانشگاهيان ما اصولاً علاقه به سياستگذاري ندارند. چون كار سختي است و خود آن كار از نوع پژوهش نيست. دانشگاهي علاقه مند است درسش را بخواند و تحقيق كند. ولي به هر حال ۱۰% از گروه دانشگاهي ما بايد در سياستگذاري وقت بگذارند، در غير اين صورت كار پيش نمي رود. بنابراين درصد خاصي از دانشگاهيان بايد اين كار را بكنند.
* در اين زمينه رساله هاي دانشجويي به چه اندازه مي توانند به اهداف شما كمك كنند؟
- اگر رساله اي در اين جهت كار شود، استاد راهنما بايد اين نوع رساله را بپذيرد و علاقه مند باشد اين كار را انجام دهد، اين يك نكته. از طرف ديگر، كشور ما يك اولويت هايي دارد. قطعاً يكي از همين اولويت ها ايجاد بنيان هاي فكري است. زماني كه دستگاه اجرايي اولويت ها را مطرح مي كنند ما از آنها حمايت مي كنيم. اگر پايان نامه اي در اين زمينه نوشته شد، ما از آن حمايت مالي مي كنيم، ولي اين خيلي كمك نمي كند، بايد متفكراني در زمينه هاي سياستگذاري علم باشند كه براي كار وقت بگذارند و در جامعه معتبر باشند.
گفت وگو: پروين كاظميان
|