سه شنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۳۰ - April . 22, 2003
جنگ مادر معلوليت ها
011005.jpg
اين روزها وقتي اخبار گوش مي دهم يا روزنامه مي خوانم و يا وقتي در جمع دوستان و آشنايان هستم، همه جا صحبت از جنگ است جنگي كه عده اي سياستمدار به راه انداخته اند تا به هر نحوي شده، قدرت خود را به همه نشان دهند و برايشان هيچ مهم نيست كه در اين ميان چه افراد بي گناهي قرباني مي شوند و در صورتي كه جان سالم از اين معركه به در برند، چه بسا تا پايان عمر، جسمي رنجور و معلول يادگاري شان از بسامد هوسراني اين سياستمداران باشد.
وقتي اين افكار در سرم دور مي زند، دوران كودكي برايم تداعي مي شود. دوراني كه براي همه سرشار از خاطرات شيرين و فرحبخش است. اما براي من و نسل من دوراني سراسر وحشت و اضطراب و گريز از حوادث قريب الوقوع جنگ بود. اگرچه اكنون زمانه صلح را سپري مي كنيم اما يادگاريهاي ملت از جنگي كه به ما تحميل شد، آن قدر زياد است كه فراموش كردن تلخكامي هاي آن دوره محال مي باشد.
به راستي آيا مي تواني جنگي را فراموش كني كه خود بارزترين يادگار آن باشي؟ چگونه انسان مي تواند جنگي را از ياد ببرد كه خود معلول آن باشد؟ آري من نيز معلول جنگي هستم. اما فرق من با ساير معلولين جنگي اين است كه قبل از آن كه حتي بدانم جنگ با چه حروفي نوشته مي شود و بدون اينكه از آرمان عقيده و ايدئولوژي مطلع شوم، تنها به جرم آن كه در يك كشور انقلاب كرده عليه ظلم و ستم متولد شدم، يك عمر نام معلول را يدك مي كشم.
من معلول جنگي هستم كه با دلاوري هاي مردم كشورمان پايان يافت اما جنگ من و امثال من كه هر يك به نوعي به دليل كمبودهاي ناشي از آن دچار معلوليت شدند، با زندگي آغاز شد. جنگي كه نواي خاتمه آن را تنها مرگ مي نوازد و اين ارمغان جنگ است: معلوليت، كمبود و نقص. امروزه در جامعه ما خانواده هايي كه عضو معلول دارند، كم نيستند و به جرأت مي توان گفت مسبب اصلي اين همه معلوليت، جنگي است كه به ما تحميل شد.
از معلوليت هاي مستقيم جنگ كه بگذريم، آسيب هاي رواني، ارمغان ناخوشايند ديگري است كه مردم يك كشور جنگ زده آن را تجربه مي كنند.
امروزه بسياري از تنش هاي اجتماعي در جامعه ما از آن جا ناشي مي شود كه متأسفانه جنگ هشت ساله، تحمل و استقامت رواني مردم ما را پايين آورده و فشارهاي اقتصادي نيز پيامد ديگر جنگ است كه بر استرس ها و هيجانات منفي رواني مردم افزوده است. انكارناپذير است كه يك جنگ هر چند كوتاه از نظر زماني، زيان هايي را بر يك جامعه وارد مي كند كه گاه تا چند دهه ادامه مي يابد.
اين تنها آثار مشهود و قابل لمس جنگ در يك جامعه است. افسردگي ها و معلوليت هاي پنهان رواني خصوصاً در زنان كه روحيه حساس تري دارند، زيان جبران ناپذيري است كه بدون شك بر نحوه تربيت نسل هاي بعدي تأثير منفي مي گذارد. در اين حالت يك جامعه تا چند نسل از داشتن افرادي شاد و با نشاط محروم مي ماند. با اين اوصاف، جنگ، مادر اكثر معلوليت هاست. معلوليت هاي فيزيكي، رواني، اجتماعي و...
آيا در جنگهاي ديگري كه باز براين منطقه تحميل شده است به اين مصيبت ها هم انديشه شده است؟
سيدمحسن حسيني

تحرك و رقابت، از افسردگي معلولان مي كاهد
ايرنا: مسئول  واحد آموزش  توانبخشي  سازمان  بهزيستي ، گفت : تحرك ، رقابت  و هيجان ، از رخوت  و افسردگي  معلولان  بطور قابل  ملاحظه اي  مي كاهد.
دكتر عباس  داورمنش  در گفت  وگو با خبرنگار اجتماعي   ايرنا اظهار داشت : مسابقات  رقابتي ، مهارتي  و ورزشهاي  قدرتي ، علاوه  بر پرورش  جسم ، معلولان  را از حالت  بيهودگي  و افسردگي  خارج  مي كند.
وي  تصريح  كرد كه  درمجموع  ورزش  مي تواند تأثيرگذاري  بسيارخوبي  در سيستم  اعصاب  معلولان  داشته  باشد و آنان  را براي  شرايط بهتر زندگي  آماده  كند.
دكتر داورمنش ، برنامه هاي  هنردرماني ،
موسيقي  درماني ، فعاليت هاي  گروهي و اعزام  به  اردوهاي  دسته  جمعي  را نيز در بهبود وضعيت  روحي  معلولان  مؤثر خواند.
به  گفته  مسئول  واحد آموزش  توانبخشي  سازمان ، درسراسر دنيا و از جمله ايران ، بخش  قابل  توجهي  از افراد جامعه  از معلوليت هاي  ارثي  و معلوليت هاي  ناشي  از بيماري  و حوادث  رنج  مي برند.
وي  تأكيد كرد: بايد با برنامه هاي  گسترده  و استفاده  از روش هاي  مختلف در راستاي  بهبودي  معلولان  گام  برداشت .

از تحقيق تا تمرين
كودكان مبتلا به نقص توجه و اختلال بيش فعالي پسراني آشفته، بيقرار بي انضباط و بيش از حد پرجنب وجوش هستند
در حاليكه چهارده دانش آموز ساكت در پشت ميزهايشان سرگرم كار هستند، «اميد» آرام و قرار ندارد. مدام مي جنبد، مدادش را زير ميز مي اندازد، از پنجره به بيرون نگاه مي كند، به هر طرف سرك مي كشد، با صداي بلند- در حاليكه از جايش بلند مي شود-روي سر سايرين خم مي شود. به دوستش مي گويد: «بگو ببخشيد، بگو غلط كردم» علاقه زيادي به بازي فوتبال دارد. دوستانش در حالي كه مي دانند او در خارج از زمين بازي هم بچه حرف گوش كني نيست و از مقررات پيروي نمي كند باز با او بازي مي كنند. وقتي توپ به طرف او مي آيد توپ را مي قاپد و به هر دو دروازه گل مي زند و گوشش بدهكار حرفهاي مربي نيست. ميز تحريرش در مدرسه هميشه آشفته و درهم و برهم است. اميد هنر ديگري هم دارد، او اغلب مداد، كتاب، دفتر و ساير نوشت افزار ضروري خود را گم مي كند. سه تا پنج درصد بچه هاي مدرسه اي، با نقص توجه و اختلال بيش فعالي مشخص شده اند كه اميد يكي از آنهاست. شواهد امر نشان مي دهد كه پسرها پنج تا ده برابر بيش از دخترها به اين اختلال مبتلا هستند ، در نتيجه تعداد بسيار كمي از دخترها ممكن است از اين موضوع رنج ببرند، آنها معمولاً نشانه هاي اختلال را آشكار نمي سازند. بچه هايي كه داراي اين اختلال هستند عموماً در انجام كاري كه بيش از چند دقيقه طول بكشد، اشكال زيادي دارند، افزون براين،بچه هاي عجول و شتابزده معمولاً مقررات اجتماعي را ناديده مي گيرند و در وقت ناكامي و شكست با خصومت، غيظ و عصبانيت به اطراف لگد مي زنند. اين نوع كودكان روزشان را با حركات و فعاليت بيش از حد پر مي كنند. والدين و آموزگارانشان را به ستوه مي آورند و ساير بچه ها را مورد اذيت و آزار قرار مي دهند. به اين ترتيب جاي تعجب نيست كه اينان دوست اندك و انگشت شماري داشته باشند و رفتار آنها هميشه مورد اعتراض همكلاسي هايشان قرار گيرد.
اغلب مشكلات اين كودكان مشكل دقت و تمركز و دوست يابي تا بزرگسالي است كه عوارض آن نيز در خانواده تأثير مي گذارد. اين دسته از بچه ها به احتمال زياد بيشتر از ساير كودكان از خانه خارج مي شوند و فشار رواني خانوادگي در زندگي آنها بسيار زياد است.
دكترها براي درمان اين بيماري داروي آرام بخش تجويز مي كنند، زيرا مادامي كه اين دارو با ميزان دقيق استفاده شود سطح فعاليت را كاهش داده توجه و عملكرد آموزشي را بهبود مي بخشد. استفاده از داروي آرام بخش معمولاً براي هفتاد درصد از بچه هايي كه از آن استفاده مي كنند؛ پاسخ خوبي داده است. البته پژوهشگران هنوز به درستي نمي دانند كه چرا داروهاي محرك زا مفيد هستند، بعضي حدس مي زنند كه اين داروها تعادل شيميايي را كه در ناحيه مغز افراد مبتلا موجب وادار شدن آنها به «بيش فعالي» مي شود، تغيير مي دهد.
برخي ديگر براين باورند كه بچه هاي مبتلا به اين بيماري به طور زماني و تقويمي كمتر تحريك مي شوند و اين سطح بهنجار تحريك، توجه آنان را مشغول نمي سازد. در نتيجه آنها در همه جا برانگيخته مي شوند. داروهاي محرك زا ممكن است مفيد باشند، زيرا تأثيرات هشيار كننده برروي مغز دارند. بنابر اين نياز كودك را با درگير شدن با عمل يا رفتارهاي خودانگيخته كاهش مي دهند. آموزگاران مي توانند موقعيت هايي را در كلاس بوجود آورند كه اين گروه از دانش آموزان را در شيوه خاص يادگيري، حمايت كنند. دوره هاي كوتاه مدت، فعاليت آموزشي به همراه مجال دادن براي برخاستن و گردش كوتاهي در كلاس يا حياط مدرسه به تمركز آنان كمك مي كند و همكاري والدين نيز بسيار مهم است. چون والدين اين گونه بچه ها به تدريج صبر، حوصله و شكيبايي خود را از دست داده و امكان دارد بردبار نبودن آنها موجبات تنبيه بدني و بي ثباتي رفتاري را فراهم سازد و كودكي كه با اين روش تربيت شود، رفتار نامناسب در او استحكام مي يابد. پس چه بايد كرد؟
روانشناسان معتقدند براي شكستن اين حلقه معيوب در بچه ها مبتلا به بيماري ADHDبي اعتنايي به آنهاست.
پريسا كريمي مقدم
كارشناس كودكان استثنايي

فنوني براي آموزش جهت يابي به كودكان نابينا
فراگيري نخستين پايه هاي حركت
011010.jpg
قبل از اين كه از يك كودك نابينا انتظار داشته باشيم كه دقيقاً گامهاي نخستين حركت را بشناسد، ضرورت دارد يك سري از مهارتهاي مقدماتي را فرا گيرد.
اين فنون پايه، نكات اساسي توانايي جهت يابي است. اگر كودك اين فنون را نداند، نمي تواند خود را با محيط هماهنگ كرده، راهها و مسيرها را بشناسد يا مسير را به تصوير بكشد. متخصصين جهت يابي بايدبراي آموزش مقدماتي بچه هاي نابينا، روي پرورش اين مهارتها تمركز لازم به عمل آورند.
كودكان بايد اعضاي بدنشان و كاربرد آنها را بهتر بشناسند و نيز دريافتي از مفهوم فعل «عبور كردن ازخيابان و غيره» داشته باشند.
مهارتهاي اساسي شامل:
۱- كودك بايد از تركيب و اندام خودش حس خوبي داشته باشد و واژه هاي چپ، راست، جلو، عقب را بداند و ياد بگيرد كه چگونه چشم و جسم خودش را با علامتها و راهنماها هماهنگ كند. كودكان بايد وقتي مي چرخند زاويه هاي ۴۵ ، ۹۰ ، ۱۸۰ و غيره را تشخيص دهند.
۲- كودك بايد قدمهايش را در راستاي سرش حركت دهد. يعني وقتي در راستاي حركت روبه جلوي سرش قدم برمي دارد، اگر پايش را اين طرف و آن طرف بگذارد از مسير اصلي منحرف مي شود. او بايد ياد بگيرد كه چگونه روي يك خط ممتد و كشيده قدم بردارد. يا چه وقت به چپ و راست قدم بگذارد. او مي آموزد كه بعد از مواجه شدن با يك مانع در مسير راه خود چگونه مسير را تغيير دهد.
۳- كودك بايد ياد بگيرد كه چگونه در مسيري بدون تكيه به اطراف بايستد و اگر در مسيري ايستاد بدون متمايل شدن به چپ و راست چگونه در همان مسير مستقيم گام بردارد.
۴- بعد از تست جهت يابي دقيق، كودك فرامي گيرد كه از مسيرهاي اصلي استفاده كند و آنها را از يكديگر تميز دهد و چپ و راست و جلو و عقب را كاملاً بشناسد.
۵- كودك نياز دارد كه تفاوت بين راهنما، علائم و اشاره ها را ياد بگيرد و بايد قادر باشد كه ارتباط ها را تفسير كند. آنها در روبه رو شدن با هر علامت و پيامي بايد بفهمند پيغام آن چيست؟ مانند: شروع از اينجا، دور اين مسير، برو، اينجا برگرد به چپ، جست وجو كن يك علامت را، بايست، مسير اشتباه و غيره. وقتي كودك تواناييهاي لازم براي انجام فنون بالا را داشته باشد، آنگاه آمادگي لازم را براي يادگيري مهارتهاي بيشتر راه رفتن دارد، كه به نمونه هايي از آنها در ذيل اشاره شده است:
الف: كودك بايد بياموزد كه چگونه نقشه هاي ذهني را خلق كند و يك نقشه ذهني از سطحي كه روي آن قدم مي گذارد داشته باشد و اگر اين سطح و مكان ناشناخته است او بايد از نقشه هاي مربوط به لامسه يا شنوايي براي شناسايي موقعيت مكاني استفاده كند.
ب: كودك به يك فهم عمومي از نقشه ها براي
حدس زدن هاي منطقي نياز دارد. او بايد شناخت از محيط هاي عمومي و دروني مثل: ديوارها، درها، كف زمين، اسباب و اثاثيه و غيره و محيط هاي بيروني مثل: پياده رو، سنگ جدول ها، محيط هاي چمن كاري شده و غيره داشته باشد.
ج: كودكان به دانستن طرحها و شكلهاي ويژه براي ايجاد حدسهاي محيطي متنوع، نياز دارند. مثلاً آشپزخانه ها معمولاً يك الگوي ساختاري و اسباب  و اثاثيه هاي تقريباً يكساني دارند و معمولاً جاهاي مشخصي مثل سوپرماركت ها، گردشگاه ها، خانه هاي مسكوني، حمام، گاراژ و فرودگاه ها و غيره ساختار معيني دارند.
هنگامي كه كودك به موارد فوق مسلط شد، براي هماهنگ كردن مسيرها و كارهاي روزمره پيچيده تر، آماده مي شود.
كارهاي روزمره آسان در محيط هاي با مقياس كوچك، مثل داخل خانه، به وسيله تكرار، سريعاً فرا گرفته مي شوند. اما يادگيري و آموزش در مسيرها و مكاني در مقياس بزرگ نياز به فنوني دارد كه در اينجا شرح داده مي شود. اين فنون شامل: تجربه و تمرين، ورزش و آگاهي و استعداد است.
در طي سال هاي ابتدايي هدف اصلي و اساسي يك معلم جهت يابي، اين است كه كودكان را به تمرين هر چه بيشتر وادارد. مثل: رفتن به گردشگاه ها، مغازه ها، خواربار فروشي ها، پارك هاي شهر، ايستگاه هاي اتوبوس و غيره. اگر يك كودك در گردشگاه است و نياز به استفاده از پلكان متحرك دارد، معلم يا شخص راهنما مي تواند به كودك در انجام عمل صحيح و درست كمك كند. اگر كودك مي خواهد از خيابان عبور كند معلم جهت يابي او مي تواند با او عصا بزند يا آرام و بي صدا با او در طول خيابان قدم بزند و بالا و پايين خيابان را به او بشناساند و همين طور با قدم زدن در پياده روها و كنار جدول خيابانها، تمام اين مفاهيم را به او آموزش دهد. قبل از اين كه به كودك اجازه داده شود كه به تنهايي بيرون برود، بايد آزمون جهت يابي انجام شود. مثال زير بيان مي كند كه كودكان نابينا، چگونه موقعيت  اصلي  خودشان را تشخيص مي دهند. يك كودك نابينا بايد شش وضعيت اصلي را در هنگام ايستادن و حركت تشخيص دهد. بهترين مكان براي شروع آموزش، يك محيط بسته يا يك اتاق خيلي كوچك است. بهتر است كه اتاق به اندازه كافي كوچك باشد كه كودك بتواند سريع به چهار سمت آن دست يافته و ديوارها را لمس كند. والدين كودك مي توانند اتاقكهاي كوچك مصنوعي با بلوكهاي ديواري ايجاد كنند كه قابليت حركت دارد.
ابتدا با جهت بالا و پايين شروع كنيد و به كودك بگوييد كه روي چيزي بايستد. مثلاً: كف زمين كنار ديوار، خيابان، يا روي چمن و سپس توصيف كنيد كه اين كف، سطح زمين است كه شايد از چوب ساخته شده باشد و كودك بايد قادر باشد جنس آن را حس كند. او را روي سطح زمين قرار دهيد و بگوييد كه روي آن بپرد و يك اسم روي اين عمل بگذاريد. آنگاه كودك را به بالاي سقف ببريد و براي او راجع به اهداف ساختن سقف و اين كه سقف گرما، سرما و درجه حرارت را كنترل مي كند و خانه را از باران و برف حفظ مي  كند شرح دهيد. به او چيزي بدهيد كه به ديوار بزند و به او بگوييد كه ديوار نمي ريزد و او را مرتب به سمت بالا و پايين سقف ببريد و از سقف به كف اتاق و بر عكس تا آنجا كه درك واقعي از ارتفاع و عمق پيدا كند، سپس به او آموزش دهيد كه اينجا چهار ديوار وجود دارد. (يك ديوار جلو و يكي پشت و دو ديوار در طرفين). ديوار جلويي جايي است كه از در اتاق شروع مي شود. براي اين ديوار يك اسم بگذاريد. مثلاً : ديوار در دارد و سپس ديوار عقب را معرفي كنيد و راجع به جزييات آن صحبت كنيد. ديوار عقبي روبه روي ديوار در دار است. وقتي صورت شما روبه روي ديوار دردار است ديوار پشتي درست پشت سر شماست. چيزي مثل برجستگي روي ديوار پشتي پيدا كنيد و يك اسم براي آن بگذاريد و حالا راجع به ديوارهاي اطراف اين كار را انجام دهيد. نامي به اين ديوارها بدهيد و اين نام را از روي يك نشانه و علامتي كه برجسته و روي هر ديوار قابل توجه هستند انتخاب كنيد و اگر روي ديوارها علامتي نيست، چيزي روي آن قرار دهيد.
شما با ديوارها مي توانيد يك بازي انجام دهيد نام يكي را ديوار مزه بگذاريد و يك خوراكي آنجا قرار دهيد و نام ديگري را ديوار بو بگذاريد و در آنجا يك عطر قرار دهيد يكي را ديوار لامسه نامگذاري كنيد و آنجا شيء خاصي را قرار دهيد. ديواري كه در دارد و مي توان در را باز و بسته كرد را ديوار حركت قرار دهيد يا يك شيء  متحركي را مثل يك اسباب بازي متحرك در آنجا قرار دهيد.
بعد از اين كه كودك شناسايي اتاق ها و نامگذاري آنها را براساس تمرين فرا گرفت به او توضيح دهيد كه براي جهت يابي چه كاري بايد انجام دهد. به كودك توصيه كنيد كه جهت يابي خيلي مهم و ضروري است زيرا بايد در تمام طول زندگيشان از آنها استفاده كنند و جهت يابي را در تمام اتاقهاي يك خانه كه كودك نابينا در آن رفت و آمد دارد تمرين كنيد.
تمرينها تا جايي تكرار شود كه كودك براي انجام يك تست جديد ابراز علاقه كند. حالا برگرديم به اتاقهاي بسته يا كوچك.
رو به در بايستيد و آزمون جهت يابي را انجام دهيد و براي او توضيح دهيد كه وقتي ۹۰ درجه بچرخد موقعيت ها و ديوارها چگونه تغيير مي كنند. حالا به سمت راست بچرخيد و تست جهت يابي را انجام دهيد. اين تست را بيشتر در اتاقها تمرين كنيد تا اين ايده و موضوع كاملاً تثبيت شود. هنگامي كه جهت يابي را انجام مي دهيد به چپ يا راست بچرخيد تا اين كه كودك كاملاً آنها را فراگيرد. كودكان نياز دارند كه بدانند چرا آنها ياد مي گيرند كه جهت يابي  كنند. چرا راهنما كوشش مي كند كه هر درس مشخصي را چگونه به آنها آموزش دهد و چرا مهم است كه اين درس ها را ياد بگيرند. به آنها بگوييد كه چگونه آنها سال به سال بهتر و بهتر مي توانند از اين فنون استفاده كنند و سفر كننده هاي خوبي باشند.
گردآورنده و ترجمه:  سيدجلال موسوي
كبري شعبانپور

معلولين
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
آموزشي
انديشه
خارجي
سخنگاه آزاد
سياسي
شوراها
شهر
شهري
علمي فرهنگي
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |  
|  شوراها   |   شهر   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   معلولين   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |  
|  صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |